آناپولیس، کنفراس صلح ـ 2008

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


کنفرانس پاییزی برای ایجاد تحرک در روند صلح عربی ـ اسرائیلی، سرانجام در مریلند آمریکا (آکادمی علوم و فنون دریایی شهر آناپولیس) برگزار شد. در این کنفرانس یک روزه (27 نوامبر 2008) بیش از 40 کشور و سازمان حضور داشتند که عبارت بودند از: آمریکا، دبیرکل سازمان ملل، دبیرکل اتحادیه عرب، دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، روسیه، چین، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، ترکیه، کانادا، ژاپن، یونان، تونی بلر نماینده کمیتهچهارجانبه، رئیس اتحادیه اروپا، خاویر سولانا رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، رژیم صهیونیستی، تشکیلات خودگردان فلسطین، الجزایر، بحرین، مصر، عربستان، اردن، سوریه، لبنان، مراکش، قطر، سودان، تونس، یمن، لیبی، موریتانی، عمان، امارات متحده عربی، آفریقای جنوبی، مالزی، برزیل، دانمارک، هند، اندونزی، مکزیک، هلند، نروژ، پاکستان، سنگال، سوئد، واتیکان، لهستان و اسلوونی.

همچنین مدیر صندوق بین المللی پول و رئیس بانک جهانی به عنوان ناظر در این کنفرانس حضور داشتند.

علی رغم حضور سازمانها و کشورهای فوق الذکر در آناپولیس، هیچ نشانی از پایانی نتیجه بخش و امیدوارکننده برای این کنفرانس وجود نداشته و طرفین اسرائیلی و فلسطینی حاضر در کنفرانس آناپولیس فقط موفق به تهیه یک بیانیه مشترک کلی شدند که در آن بر تداوم گفتگو، کنار گذاشتن خشونت و تعیین پایان سال 2008 به عنوان موعد نهایی برای انجام توافقات، تأکید شد. بانیان کنفرانس آناپولیس با درس گرفتن از وقایع گذشته به ویژه نتایج شکست نشست کمپ دیوید دوم و پس از مشاهدة عدم توافق فلسطینیان و اسرائیلی ها بر سر مسایل اساسی، به شدت درصدد تنزل انتظارات برآمدند تا نتایج کنفرانس آناپولیس به معنای بروندادی قابل انتظار و از پیش پذیرفته شده، تلقی شود.

محتویات

الف ـ اهداف اعلامی کنفرانس صلح خاورمیانه در آناپولیس:

اهداف اعلامی سه طرف اصلی کنفرانس صلح خاورمیانه یعنی آمریکا، اسرائیل و فلسطینیان از برگزاری و شرکت در این کنفرانس عبارتند از:

1 ـ آمریکا:

طبق اعلام مقامات آمریکایی این کشور با برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه قصد حل نهایی منازعه فلسطینی ـ اسرائیلی را داشته و هدف نهاییآن تحقق راه حل دو دولتی و تشکیل دولت فلسطینی در کنار دولت اسرائیل است. انگیزه آمریکا از این کار بدون ورود به بحث جدی بودن عزم آمریکا برای نتیجه بخش بودن کنفرانس مذکور، تقویت جایگاه جناح حاکم این کشور یعنی حزب جمهوریخواه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 آمریکا است. چرا که دولت بوش از سوی محافل طرفدار روند سازش مورد این انتقاد قرار دارد که در راه پیشرفت روند صلح خاورمیانه در طول دوران حکومت خود اقدامی انجام نداده و با به راه انداختن جنگ های مختلف و عدم طرفداری از صلح وجهه آمریکا را خدشه دار کرده است.

2 ـ رژیم صهیونیستی:

کابینه ایهود اولمرت که گریبانگیر مشکلات داخلی و سیر نزولی شهرت و اعتبار خود به دنبال جنگ 33 روزه و طرح پرونده های فساد اقتصادی نخست وزیر اسرائیل است درصدد است تا از کنفرانس صلح به عنوان پوششی بر مشکلات خود استفاده کند و در نزد افکار عمومی اسرائیل خود را سرگرم مذاکرات صلح با فلسطینیان و انجام کاری مؤثر جلوه دهد. همچنین اسرائیل قصد داشته باشرکت در مذاکرات، فلسطینیان را به تداوم مذاکرات ترغیب کند تا به این طریق رفته رفته همان طور که تجربه نشان داده است آنها را مجبور به تهدید مواضع خود برای دستیابی به امتی ازاتی اندک کند.

3 ـ فلسطین:

فلسطینیان در ابتدا با طرح کنفرانس صلح از سوی بوش همگی بر این امر متفق القول بودند که در صورت شرکت در کنفرانس، می بایست به اهداف ایده آل خود برسند ولی با درگیر شدن در روند مذاکرات برای رسیدن به توافقی مشترک با اسرائیل بر سر مسائلی که قرار بود در کنفرانس طرح شوند همه فلسطینیانی که مایل به شرکت در کنفرانس صلح بودند با تعدیل موضع خود خواستار تعیین زمان مشخصی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات بر سر تشکیل دولت فلسطینی شدند.

ب ـ بسترهای منطقه ای کنفرانس آناپولیس:

پس از شکست رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه، تابو بازدارندگی نظامی این رژیم در سطح منطقه، به شدت تضعیف شد و به دلیل پیروزی جنبش مقاومت حزب الله، محور دشمنان این رژیم در قالب تحکیم ائتلاف ایران، سوریه و حزب الله، تقویت شد.

ناکامی رژیم صهیونیستی در تحقق اهداف اعلامی جنگ ـ نظیر برچیدن حزب الله، بازپس گیری سربازان ربوده شده و... ـ زمینه ساز رشد اعتراضات اجتماعی و تقویت اپوزیسیون سیاسی در نظام حزبی اسرائیل شد و به تبع آن، اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل به شکلی فاحشی در داخل و خارج مرزهای اشغالی به چالش کشیده شد.

اسرائیل برای مواجهه با این وضعیت، دو برنامه را در دستور کار خویش قرار داد؛ نخست: ترمیم توان دفاعی و چاره جویی نقاط آسیب پذیری خود و دوم: تلاش دیپلماتیک برای اعاده حیثیت و امنیت از دست رفته.

در حوزه نخست، استعفا و برکناری برخی از فرماندهان ارشد و میانی IDF سفارش و سرمایه گذاری در زمینه تولید و تجهیز تسلیحات بازدارنده، تشکیل کمیته وینوگراد برای شناسایی و معرفی نقاط ضعف ارتش در جنگ لبنان و تقویت سیستم جاسوسی و اطلاعاتی در دستور کار مقامات نظامی و سیاسی این رژیم قرار گرفت. اما در حوزه دوم که به منظور اعاده حیثیت و فضای امنیتی پیش از جنگ، از طریق دیپلماسی طراحی شده بود، اقداماتی نظیر تحریک کشورهای منطقه نسبت به برنامه هسته ای ایران، تلاش برای نزدیکی به دولت های محافظه کار با بهره برداری از نگرانی آنها از تقویت بنیادگرایی و کوشش برای برگزاری مجموعه دیدارهای آشکار و پنهان برای برقراری یا عادی سازی روابط، در دستور کار فعالیت های این رژیم قرار گرفت.

در تمامی این موارد، اسرائیل درصدد بود تا محوریت ایران به عنوان تهدیدی جدی برای امنیت منطقه را ترویج کرده و بدین صورت با ایجاد نظام مشترکی از هزینه ـ فرصتها با کشورهای عربی، شرایط سخت تری را بر ایران تحمیل کند.

پس از آن بود که تمامی مشکلات این رژیم در سطح منطقه، به نحوی از انحاء با تهدید ایران، پیوند خورده و جمهوری اسلامی به عنوان بازیگردان تمامی بحرانهای منطقه ای، معرفی و تبلیغ شد. به همین دلیل رژیم صهیونیستی کوشید تا سایر اعضای این ائتلاف را با تطمیع و تهدید از ایران جدا ساخته و بدین صورت مانع تداوم فعالیت های مشترک آنها در سطح منطقه شود.

ایجاد جنگ روانی علیه محور ایران ـ سوریه با انتشار اخبار کذبی مبنی بر تلاش ایران برای سرنگونی حکومت بشاراسد، دست نشانده بودن اسد از سوی ایران و پشیمانی حزب الله از آغاز نبرد و ایراد خسارات فراوان به لبنان، از جمله شایعاتی بود که در راستای تضعیف محور ائتلاف مخالفان منطقه ای اسرائیل منتشر می شد.

تهاجم هوایی به سوریه و ترغیب آمریکا و اروپا به تشدید تحریم های سیاسی علیه ایران نیز از دیگر عناصر تشکیل دهنده فضای منطقه ای حاکم بر نشست آناپولیس بود.

1 ـ بسترهای کنفرانس:

شکست رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه و ناکامی آن در تحقق اهداف اعلامی جنگ ـ نظیر برچیدن حزب الله، بازپس گیری سربازان ربوده شده و... ـ زمینه ساز رشد اعتراضات اجتماعی و تقویت اپوزیسیون سیاسی در نظام حزبی اسرائیل شد و به تبع آن، اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل به شکل فاحشی در داخل و خارج مرزهای اشغالی به چالش کشیده شد.

اسرائیل برای مواجهه با این وضعیت، دو برنامه را در دستور کار خویش قرار داد؛ نخست: ترمیم توان دفاعی و چاره جویی نقاط آسیب پذیری خود و دوم: تلاش دیپلماتیک برای اعاده حیثیت و امنیت از دست رفته.

در حوزه نخست، استعفا و برکناری برخی از فرماندهان ارشد و میانیIDF ، سفارش و سرمایه گذاری در زمینه تولید و تجهیز تسلیحات بازدارنده، تشکیل کمیته وینوگراد برای شناسایی و معرفی نقاط ضعف ارتش در جنگ لبنان و تقویت سیستم جاسوسی و اطلاعاتی در دستور کار مقامات نظامی و سیاسی این رژیم قرار گرفت اما در حوزه دوم که به منظور اعاده حیثیت و فضای امنیتی پیش از جنگ، از طریق دیپلماسی طراحی شده بود، اقداماتی نظیر تحریک کشورهای منطقه نسبت به برنامه هسته ای ایران، تلاش برای نزدیکی به دولت های محافظه کار با بهره برداری از نگرانی آنها از تقویت بنیادگرایی و کوشش برای برگزاری مجموعه دیدارهای آشکار و پنهان برای برقراری یا عادی سازی روابط، در دستور کار فعالیت های این رژیم قرار گرفت.

کنفرانس آناپولیس یکی از تلاشهای دیپلماتیک برای ترمیم جایگاه منطقه ای اسرائیل پس از جنگ 33 روزه بود که به ابتکار آمریکا برای خروج مذاکرات سازش از بن بست سالهای اخیر طراحی شده بود.

ج ـ مواضع سازمان ها و محافل صهیونیستی

سازمانهای صهیونیستی، محافل فکری، افراد ونشریات صهیونیستی درباره این کنفرانس و موانع پیش روی آن، تحلیلهای متفاوتی دارند.

1 ـ انجمن ضدافترا:

انجمن ضدافترا (Adl) با استقبال از ابتکار جرج بوش برای از سرگیری مذاکرات صلح میان اعراب و اسرائیل اعلام کرد: ما از تأکید جرج بوش در زمینه تعهدات مستحکم آمریکا برای ایجاد صلح و امنیت برای اسرائیل و فلسطینیان و کنار هم گذاشتن ایهود اولمرت و محمود عباس برای فعالیت در جهت حل یکی از بحرانهای طولانی تقدیر می کنیم.

در بیانیه ای که آبراهام فاکسمن مدیر ملی و گلن لوی رئیس ملی Adlصادر کردند، همچنین آمده است: رئیس جمهور آمریکا به خوبی دو راهی که مقابل فلسطینیان یعنی: یک آینده امیدوارکننده و تداوم اوضاع وخامت بار کنونی را درک کرده است. بوش به دنبال آن است که جامعه بین المللی از تلاش های محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین برای تشکیل یک دولت فلسطینی در کنار دولت اسرائیل حمایت کند. رئیس جمهور آمریکا به خوبی می داند که شرایط وخامت بار کنونی در فلسطین آخرین امیدهای دستیابی به یک راه حل مسالمت آمیز برای بحرانی که چندین دهه ادامه دارد، را از بین می برد.

انجمن ضدافترا با اشاره به برگزاری کنفرانس آناپولیس توسط دولت آمریکا، اعلام کرده که باید به طرفین مهلت داد تا قبل از شرکت در کنفرانس، اختلافات خود که طیف وسیعی از مسائل شامل می شود را حل وفصل کنند تا کنفرانس آناپولیس به موفقیت دست یابد.

2 ـ سازمان صهیونیست آمریکا:

سازمان صهیونیست آمریکا (ZOA) از ایهود اولمرت نخست وزیر و زیپی لیونی وزیر امور خارجه اسرائیل، کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا و نیز اعضای کنگره آمریکا خواسته است که با تقسیم بیت المقدس مخالفت کنند. این سازمان با درخواست از هواداران خود برای ارسال نامه به افراد مذکور ـ که مقدمات فنی آن در سایت (ZOA)نیز فراهم شده ـ اعلام کرد:

کاملاً روشن است که دولت ایهود اولمرت طی هفته های اخیر برخلاف افکار عمومی مردم آمریکا و اسرائیل طرحی برای تقسیم اورشلیم دارد که براساس آن کنترل بخش عمده این شهر به تشکیلات خودگردان به ریاست محمود عباس که حامی تروریسم است، سپرده می شود. دو وزیر دولت اولمرت یعنی، حاییم رامون معاون نخست وزیر و آویگدور لیبرمن وزیر تهدیدات استراتژیک رسماً اعلام کرده اند که بخش عمده ای از سرزمین اسرائیل به تشکیلات خودگردان داده شود.

پیشنهاد این افراد، با اساسنامه کادیما و به ویژه دیدگاه آریل شارون بنیانگذار آن که در آوریل 2005 در جمع رهبران یهودی آمریکا اظهار داشت، هیچ گام مهمی توسط محمود عباس برداشته نشده و ما تا هنگامی که وی به تمامی تعهدات خود عمل نکند، نمی توانیم نقشه راه را اجرا کنیم، اورشلیم هرگز تقسیم نخواهد شد و اسرائیل درباره آن مذاکره نخواهد کرد و... در تضاد است. از سال 1860جمعیت یهودیان اورشلیم از تعداد مسلمانان و مسیحیان بیشتر بوده است. لازم به ذکر است که براساس آمار این ادعا به هیچ وقت صحت تاریخی ندارد.

(ZOA)در ادامه با اشاره به ایده تقسیم بیت المقدس توسط دولت اولمرت به نقل از یکی از اعضای کنست اعلام می کند که تحت کنترل قرار گرفتن اورشلیم شرقی توسط تشکیلات خودگردان به مثابه تبدیل اورشلیم به یک نوار غزه دیگر خواهد بود.

(ZOA)همچنین ضمن انتقاد از موضع گیری ها و فعالیت های دیپلماتیک کاندوالیزا رایس می افزاید: وزیر امور خارجه آمریکا اخیراً به دنبال توافقاتی است که تقسیم اورشلیم را شامل می شود. این گفته رایس که اسناد کافی برای تشکیل یک دولت فلسطینی وجود دارد، به شدت مورد انتقاد (ZOA)قرار گرفته است.

(ZOA)با در اختیار قرار دادن آدرس پست الکترونیکی مقامات مذکور، از کسانی که قصد دارند، برای آنها پیام ارسال کنند، خواسته است که عدم تقسیم بیت المقدس به عنوان قلب تاریخی مردم یهود، اصرار ورزند و این نکات را نیز در پیام خود ملحوظ دارند:

ـ اورشلیم قلب فرهنگی، تاریخی و مذهبی مردم یهود است.

ـ اورشلیم به ویژه شهر قدیمی و معبد کوهستان مکان مقدس ترین نهادهای مذهبی یهودیان بوده که اهمیت کمتری برای مسلمانان دارد.

ـ از اورشلیم صدها بار در کتاب مقدس (تورات) نام برده شده، و حتی یک بار در قرآن از آن نام برده نشده است.

ـ در طول تاریخ، اورشلیم هرگز پایتخت ملتی جز مردم یهود نبوده است.

ـ از اواسط قرن 19 اورشلیم تنها شهری در جهان بود که یهودیان در آن اکثریت داشتند.

ـ در حالی که اورشلیم شرقی توسط اردن اشغال شد و تمام یهودیان از آن اخراج شدند، با این وصف هیچ کدام از رهبران کشورهای عربی به جز ملک حسین از آن دیدار نکردند.

ـ در دوره اشغال اردنی ها، تمامی 58 کنیسه تخریب شدند و گورستانهای یهودی به جاده تبدیل شدند.

ـ تنها در دوره حاکمیت اسرائیل بود که به پیروان تمام مذاهب اجازه دسترسی به اماکن زیارتی اورشلیم داده شده است.

ـ دادن کنترل هر بخشی از اورشلیم به دست تشکیلات خودگردان باعث می شود که سایر بخشهای اورشلیم آسیب پذیر شده و حتی به مکانی برای موشک پرانی تروریست ها تبدیل شود.

ـ جهان یک بار تجربه برلین تجزیه شده را پشت سر گذاشت. ما نمی خواهیم آن تجربه وحشتناک در بیت المقدس تکرار شود و تا زمانی که تشکیلات خودگردان به تعهدات 14 سال گذشته خود به طور کامل عمل نکند، تروریست ها را بازداشت نکند، به ایجاد تنفر و تحریک در رسانه ها، مساجد، مدارس، اردوگاههای تحت کنترل تشکیلات پایان ندهد و نیز بند مربوط به نابودی اسرائیل در اساسنامه فتح حذف نشود، نباید هیچ مذاکرات با این تشکیلات انجامشود.

قابل ذکر است این نکات از نظر تاریخی صحت و سقم ندارند.

3 ـ کمیته یهودیان آمریکا:

کمیته یهودیان آمریکا (AJC)که یکی از بانفوذترین سازمانهای صهیونیستی آمریکاست و در برابر تمامی تحولات مربوطه موضع گیری می کند، در قبال کنفرانس آناپولیس نسبتاً فعال نبوده است و تنها دیوید هریس مدیر اجرایی آن در خلال یک مصاحبه با یک روزنامه ایتالیایی (Lunitn) دیدگاه خود را درباره این کنفرانس اعلام کرد. وی در پاسخ به سؤالی درباره این که کنفراسن آناپولیس شامل چه موضوعاتی خواهد بود، گفت: باید از هر تلاشی برای پیشرفت روند صلح در خاورمیانه استقبال کرد و این کنفرانس چنین امکانی را فراهم می آورد. باید میان منافع و نیازهای بازیگران کلیدی از جمله تشکیلات خودگردان فلسطین، اسرائیل و آمریکا، همگرایی و نزدیکی ایجاد شود. اگر چنین چارچوبی ایجاد شود، مذاکرات آناپولیس می تواند مفید باشد.

وی افزود: ما باید محتاط عمل کنیم. تاریخ مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل، مملو از طرح های ناتمام، فرصت های از دست رفته همراه با موفقیت های باور نکردنی مثل پیمان صلح اسرائیل با مصر و اردن است. انتظارات باید مبتنی بر واقعیات باشد. ضعف سیاسی نسبی بازیگران سیاسی که به علت مسائل سیاسی داخلی آنهاست را نمی توان نادیده گرفت.

هریس در پاسخ به سؤالی درباره نگرانی از احتمال عدم حضور برخی بازیگران در کنفرانس آناپولیس نیز گفت: تاریخ مذاکرات، این فرمول موفقیت را به ما نشان می دهد که هر وقت بازیگران اصلی با یکدیگر ملاقات می کنند و طرف های سومی مانند آمریکا، اردن و مصر نیز حضور دارند، هر دو طرف (فلسطین و اسرائیل) سهم خود را از مذاکرات به دست می آورند. حضور برخی دیگر از کشورهای مهم عربی مانند عربستان سعودی، دادن یک پیام قدرتمند برای حمایت از این کنفرانس ها است. اگر سایر کشورهای میانه رو حوزه خلیج فارس یا کشورهای دیگر مانند مراکش و تونس در روند مذاکرات مشارکت کنند، می توانند نقش مهمی را ایفا کنند. از نظر اسرائیل کشورهای منطقه باید احساس کنند که اسرائیل یک بازیگر پایدار در منطقه است و رسیدن به این احساس، یک نقطه عطف خواهد بود.

مدیر اجرایی کمیته یهودیان آمریکا با رد رسیدن به توافقات نهایی در آناپولیس می گوید: در این کنفرانس درباره برخی توافقات از جمله تضمین امنیت بیشتر اسرائیلی ها و تحرک و جابجایی بیشتر فلسطینیان و نیز یک جدول زمانی برای تشکیل دولت فلسطین در کنار دولت اسرائیل بحث خواهد شد و نباید انتظار بیشتری از آن داشت زیرا فلسطینیان در سال 2001 طرح باراک ـ کلینتون را که جامع بود، نپذیرفتند. وی با اشاره به این که حماس نمی تواند یک شریک خوب برای صلح باشد زیرا هیچ کدام از شروط جامعه بین المللی را نپذیرفته است، تأکید کرد: این جنبش باید همچنان از طرف جامعه بین المللی در انزوا بماند.

4 ـ بنای بریث:

بنای بریث با ارسال نامه ای به ایهود اولمرت، تأکید کرد که دولت اسرائیل باید به اورشلیم به عنوان پایتخت تقسیم نشدنی اسرائیل متعهد باشد. در نامه موشه اسمیت رئیس و دانیل ماریاشین معاون اجرایی بنای بریث همچنین آمده است: سرنوشت اورشلیم، بدون شک موضوع عمده کنفرانس صلح خاورمیانه در آناپولیس خواهد بود. مواضع مستحکم اسرائیل نقش قاطعی در آینده اورشلیم خواهد داشت. بنای بریث به طور جدی نگران مباحثی است که درباره آینده اورشلیم در این کنفرانس مطرح می شود. در این نامه آمده است که: تقسیم اورشلیم سازش بر سر آینده اسرائیل است. نباید هیچ بخشی از اورشلیم به دیگران واگذار شود زیرا یهودیان جهان تاکنون در این رابطه تلاش بسیار زیادی کرده اند و نباید هیچ مصالحه ای درباره این مسئله مهم انجام شود.

اسمیت و ماریاشین ادعا کرده اند که به استثنای یک دوره 19 ساله (1948ـ1967) اورشلیم، در طول سه هزار سال گذشته پایتخت یهودیان بوده است و طی این مدت پیروان همه مذاهب به اماکن مذهبی آن دسترسی داشته اند. در نامه مذکور همچنین ادعا شده است: در اورشلیم متحد و تحت کنترل اسرائیل، حق دسترسی پیروان همه مذاهب به اماکن مذهبی آن تداوم می یابد. در پایان نامه این دو آمده است: اورشلیم متحد منبع اقتدار اسرائیل و مظهر آرزوهای یهودیان در هر نقطه ای از جهان است.

همچنین دانیل ماریاشین معاون اجرایی بنای بریث در خلال کنفرانس سالانه این سازمان گفت: دولت بوش فقط با تلاش گروهی، مشترک و هماهنگ برای تشخیص این که تمرکز بر کدامیک از اختلافات نتیجه بخش است و کدامیک نتیجه بخش نیست، می تواند در جهت صلح خاورمیانه گام بردارد. وی تأکید کرد یکی از اختلافاتی که نتیجه بخش نیست، بیت المقدس است: اولمرت گفته است، به عنوان بخشی از توافقات صلح، حاضر است بخشی از اورشلیم را به اعراب بدهد ولی بنای بریث با این سناریو مخالف است.

5 ـ جینسا:

مفصل ترین موضع گیری سازمانهای صهیونیستی درباره آناپولیس به جینسا اختصاص دارد. این سازمان که در حوزه امنیت ملی و بین المللی فعالیت می کند، در یک تحلیل بسیار مفصل ابعاد مختلف کنفرانس مذکور را بررسی کرده است.

خلاصه این تحلیل به شرح زیر است:

در مقدمه این گزارش پیش شرط موفقیت هر کنفرانس و تلاشی برای ایجاد صلح در خاورمیانه، جلوگیری از صدور شیعه گرایی افراطی ایران در منطقه اعلام شده است. همچنین به اهمیت سایر بازیگران منطقه ای از جمله عربستان سعودی اشاره شده گفته شده است که آنها حل مسئله، فلسطین را پیش شرط همکاری خود با آمریکا اعلام کرده اند و به همین دلیل رایس وعده داد که "مسئله فلسطین" حل می شود.

در ادامه این تحلیل آمده است: هدف اصلی هر کنفرانس بین المللی باید مورد تأیید اسرائیل واقع شود و زمینه اجرای مفاد آن نیز در منطقه باید توسط دولتهای عرب و در صورت امکان فلسطینیان فراهمگردد.

بی ثباتی اوضاع فلسطینیان نتیجه ضمنی امتناع اعراب از پذیرش تصمیم جامعه بین المللی و نامشروع دانستن تأسیس دولت اسرائیل است. سالهاست که فلسطینیان نقش طرف آسیب دیده را داشته اند و نسبت به چاره جویی در قبال اسرائیل محق دانسته می شوند.

الفاظ خاص قطعنامه 242 سازمان ملل متحد آشکارا می گوید: "خاتمه همه ادعاها یا مخاصمه ها و احترام به حاکمیت، تمامیت قلمرو و استقلال سیاسی همه دولتهای منطقه و حق زندگی در صلح و امنیت و مرزهای مشخص شده و معین آزاد از هر تهدید و اعمال زور".

چنانچه رایس، وزیر امور خارجه ایالات متحده شرح داد. کنفرانس آناپولیس درصدد فراهم آوردن شرایط ایجاد یک دولت فلسطینی است.

او گفت: کشورهای عربی از جمله سوریه که همچنان یک دولت فعال برای جنگ با اسرائیل باقی مانده است، می تواند در کنفرانس شرکت کند و حضور آن بیانگر پذیرش تلاشهای بین المللی برای خاتمه درگیری اسرائیل و فلسطین و حمایت از هدف نهایی یعنی راه حلی دو جانبه و توافق برای رسیدن به صلحی فراگیر در منطقه است.

به این ترتیب پذیرفتن قعطنامه 242 سازمان ملل متحد به معنی پذیرش مشروعیت و رسمیت اسرائیل بوده و دوام و استمرار آن باید هدف هر کنفرانسی باشد نه تشکیل دولتی فلسطینی.

در همه کنفرانسهای گذشته، به ویژه اسلو و حتی در آغاز کنفرانس مادرید، سه اختلاف سیاسی خاص مشخص شد: 1 ـ مرزها 2 ـ اورشلیم 3 ـ اوضاع و شرایط آوارگان که فلسطینیان از آن به عنوان حق بازگشت یاد می کنند. این مورد مورد هنوز هم وجود دارد. در ادامه تحلیل جینسا با اشاره به اوضاع داخلی فلسطین ـ اسرائیل آمده است: با این که حماس غزه را کنترل می کند ولی فتح قادر به کنترل کامل کرانه باختری نیست زیرا حماس در کرانه باختری مخصوصاً در دانشگاهها، اتحادیه ها و مراکز مهم سازمانهای فلسطینی فعال است و علی رغم کنترل هر روزه ابومازن، منابع اسرائیل و آمریکا را نیز تهدید می کند. کنترل اوضاع امنیتی در کرانه باختری توسط ارتش اسرائیل این خیال واهی را به وجود می آورد که فتح منطقه را کنترل می کند اما اگر (IDF) عقب نشینی کند. فتح دوباره گرفتار جنگ خواهد شد.

اهمیت این مسئله برای ایالات متحده دو چندان است زیرا توانایی ابومازن برای انجام هر کاری در جهت تحقق هر یک از سه مورد، محدود است و توانایی او برای واگذاری هر امتیازی محدودتر و توانایی فتح برای مقابله با حماس علی رغم کمکهای آمریکا کافی نیست.

در این تحلیل، درباره اسرائیل و آمریکا آمده است: دولت اسرائیل تنها مجموعه ای است که حق دارد راجع به امنیت مردم اسرائیل تصمیم بگیرد و تعیین مرزها به استثنای اورشلیم (یعنی درباره مرزها در اورشلیم نباید هیچ مذاکره ای انجام شود) بر عهده آن است. این امر نباید به منزله موافقت با همه اقدامات دولت اسرائیل محسوب شود بلکه صرفاً بیان اصول و ضوابط است. مواردی وجود دارد که ایالات متحده و دوستان اسرائیل می توانند با برخیتصمیمات سیاسی دولت اسرائیل مخالفت کنند، گرچه لازم است دولت اسرائیل اطلاعات جامع و مناسبی از سیاستها و اوضاع ایالات متحده و تشخیص موارد امنیتی خود داشته باشد.

مسائل مهم و امور ضروری کنونی ایالات متحده در منطقه عبارتند از: ایجاد انسجام و همبستگی در موضع اعراب در قبال ایران، حل مسئله شیعیان افراطی، اطمینان از ایجاد ثبات در عراق، لبنان، اردن و خلیج فارس و تأسیس یک دولت فلسطینی در منطقه تنها از این جهت برای ایالات متحده اهمیت دارد که بتواند مشوق و محرک دولتهای عربی برای مشارکت بیشتر و نزدیکتر با آن باشد و باعث شود که این دولتها همراه با اسرائیل علیه ایران فعالیت کنند. در ذکر اهمیت ثبات منطقه همین بس که باعث خواهد شد ایران دیگر نتواند فلسطینیان را تطمیع کند یا بر اسرائیلیها فشار آورد.

مسئله دیگر این که، خود ایران، به شدت از فلسطینیان رادیکال حمایت می کند ولی این حمایتها از سوریه کمتر است زیرا امکان گرایش آن به اسرائیل وجود دارد.

در واقع همه مشکلات خاورمیانه باید همان طور که هست، تحلیل شود و هیچ ربطی به نبود دولت اسرائیل یا وجود دولتی فلسطینی ندارد، این مشکلات عبارتند از:

ـ عربستان سعودی، اردن و دولتهای حوزه خلیج فارس نگران ایرانند.

ـ سوریه نگران جهاد سنی ها است.

ـ لبنان نیازمند کمکهای غرب برای تعیین حدود مرزی خود با سوریه است.

ـ مصر با ناتوانی مبارک بدون کسب هیچ موفقیتی با افزایش قدرت اخوان المسلمین مواجه است.

ـ فلسطینیان به دو دسته تقسیم شده اند: فتح غیرمذهبی و مفسد و حماس مذهبی و پشت گرم به ایران و هر دو سرکوبگر و خاطی.

ـ مرزهای عراق از هر دو طرف باید کنترل شوند.

ـ روابط آمریکا با ترکیه تیره شده و باید به آن توجه شود.

هیچ یک از این مشکلات بحرانی با اضافه شدن یک دولت فلسطینی مفسد و حامی تروریسم در منطقه کمرنگ نخواهد شد.

جینسا در تحلیل کوتاه دیگری درباره کنفرانس آناپولیس می نویسد: کاندوالیزا رایس پس از سفر به خاورمیانه، سخنانی را مطرح کرد که از نظر ما بسیار جای تأمل دارد. وی گفت: من واقعاً وقت زیادی را برای اعتمادسازی و نیز مسائل امنیتی که چگونه دو دولت (فلسطینی و اسرائیلی) کنار یکدیگر زندگی کنند، صرف کرده ام. مسئله ای که من نه از زبان مقامات رسمی بلکه مردم اسرائیل می شنوم این است که آنها از هر جایی که عقب نشینی کرده اند، با بحران و بی ثباتی مواجه شده اند. آنها جنوب لبنان و نوارغزه را مثال می زنند. به همین دلیل آنها درباره پیامدهای امنیتی عقب نشینی از کرانه باختری سؤالاتی دارند. این سؤالات به حقی است و اگر ما درباره دولت فلسطین صحبت می کنیم، باید به مسائل امنیتی آن برای دولت اسرائیل توجه کنیم.

جینسا به اظهارات جرج بوش درباره تشکیلدولت فلسطین نیز اشاره می کند و می افزاید: چگونه می توان به سوی تأسیس دولت مستقل فلسطینی حرکت کرد در حالی که رهبران و نهادهای فلسطینی رفتار خود را تغییر نداده اند؟

6 ـ سازمان کنفرانس رؤا:

کنفرانس رؤای سازمانهای یهودی آمریکا، مطالب مختلفی را در این رابطه در سایت اینترنتی خود قرار می داد. البته مالکوم هوئنلین رئیس این سازمان در سفر تابستان 2006 خود به سرزمینهای اشغالی ـ به بهانه چهلمین سال اشغال بیت المقدس یا به تعبیر خود او اتحاد و یکپارچه شدن بیت المقدس، مواضع این سازمان را درباره بیت المقدس اعلام کرد. وی که همراه رهبران تعدادی از سازمانهای صهیونیستی به بیت المقدس رفته بود، گفت: اورشلیم شهری است که هم ما را گردهم آورده است. وی افزود: اورشلیم همه برای اسرائیل و هم یهودیان سراسر جهان دارای اهمیت و اعتبار ویژه ای است و مقامات اسرائیل باید این اهمیت را پاس بدارند.

7 ـ هفته نامه فوروارد:

هفته نامه فوروارد که نشریه تحلیلی یهودیان آمریکا محسوب می شود در تحلیلی موضوع فروش سلاحهای پیشرفته آمریکا به عربستان را به کنفرانس آناپولیس ارتباط داده، می نویسد: در حالی که ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل در سفر اخیر خود به آمریکا از فروش این سلاحها دفاع می کند اما آیپک نامه ای را به مجلس نمایندگان آمریکا فرستاده که در آن خواستار اعمال محدودیت های شدید برای عربستان در استفاده از این سلاحها به ویژه سیستم بمبهای هدایت شونده، به عنوان بخشی از قرارداد مذکور شده است.

این هفته نامه می افزاید، اولویت های آمریکا و اسرائیل در این رابطه متفاوت است. در حالی که اسرائیل نگران تهدیدهای ایران است و فروش این سلاحها به عربستان را دادن پیام مهمی به ایران تعبیر می کند اما مقامات آمریکا به دنبال آنند که با دادن امتیازاتی نظیر فروش این سلاحهای پیشرفته، همکاری بیشتر ریاض در مورد ایجاد ثبات در عراق و نیز تقویت دولت محمود عباس را جلب کنند. جنیفر کاناتا (Jennifer Cannata)سخنگوی آیپک با اشاره به این که تاکنون 60 نماینده، نامه آنها را امضا کرده اند، گفت: بدون گرفتن ضمانت از عربستان، نباید این سلاحها به آن کشور داده شود.

به نوشته هفته نامه فوروارد یکی از شرطهای مهم کنگره برای فروش این سلاح ها، حضور فعال عربستان در کنفرانس آناپولیس است. تاکنون عربستان پاسخ صریحی به دعوت نامه آمریکا نداده است و به گفته دیپلمات ها، مقامات ریاض درخواست کرده اند که نباید بین فروش این سلاح ها و رویکرد عربستان به روند صلح، ارتباط برقرار شود.

8 ـ مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک:

مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک (Winep) که یکی از محافل فکری (Think tank) حامی اسرائیل در آمریکاست و تعدادی از یهودیان در آن فعالیت دارند، میزگردی را با حضور دیپلماتها،مقامات دولت آمریکا و کارشناسان منطقه خاورمیانه درباره کنفرانس آناپولیس برگزار کرد. دیک چنی معاون رئیس جمهور آمریکا تنها یک دقیقه از سخنرانی 30 دقیقه ای خود را در این کنفرانس به موضوع اسرائیل و فلسطین و بقیه وقت خود را به مسائل عراق و لبنان اختصاص داد. تنها جمله چنی درباره فلسطین این بود، جرج بوش اعلام کرده که کنفرانس آناپولیس به منظور پیشرفت در جهت ایجاد مؤسسات فلسطینی، یافتن راههای جدید برای حمایت از تلاشهای دیپلماتیک طرفین به منظور ایجاد دولت فلسطین برگزار می شود.

آن گونه که سایت اینترنتی فوروارد می نویسد، یکی از دیدگاههای مشترک شرکت کنندگان در این نشست این بود که دولت بوش نمی خواهد در کنفرانس آناپولیس، برای خود تعهد ایجاد کند. یک دیپلمات سابق آمریکایی که در نشست Winep شرکت کرده بود گفت به نظر نمی رسد کنفرانس آناپولیس دستاوردی داشته باشد و به همین دلیل رئیس جمهور آینده آمریکا که دموکرات خواهد بود، باید از نقطه صفر آغاز کند.

از موانع دیگری که در نشست Winepبه آن اشاره شد، رهبری ضعیف اسرائیل و فلسطین در شرایط کنونی است که مردم فلسطین و اسرائیل به آنها اعتمادی ندارند. براساس نتایج نظرسنجی ها، اگرچه مردم فلسطین از مذاکرات صلح حمایت می کنند اما آنها درباره موفقیت آناپولیس دیدگاه مثبتی ندارند. سری نسیبه رئیس دانشگاه القدس که در نشست مذکور شرکت داشت گفت فتح قصد دارد از نتایج کنفرانس آناپولیس استفاده برده و از آن، برای موفقیت در انتخابات آتی استفاده کند.

دنیس راس (Dennis Ross)مشاور مؤسسه واشنگتن در امور خاورنزدیک و فرستاده بیل کلینتون و جرج بوش به منطقه خاورمیانه در تحلیلی درباره کنفرانس آناپولیس نوشت که زمینه برای موفقیت این کنفرانس فراهم نیست. وی با اشاره به این که شش سال توقف مذاکرات میان اسرائیل و فلسطین، مشکلاتی را برای موفقیت کنفرانس های آتی ایجاد کرده است، می افزاید: وزیر امورخارجه آمریکا باید قبل از برگزاری آناپولیس، اقدامات زیر را انجام دهد:

1ـ ماهیت شکافها بین دو طرف اصلی در زمینه مسائل اساسی مورد اختلاف را شناسایی کند. فلسطینیان به دنبال تحقق حق بازگشت بوده و تعیین دقیق مرزها به ویژه در اورشلیم را خواستارند. این موضوعات بسیار مبهمند و باید قبل از کنفرانس درباره آنها تأمل کرد.

2ـ رایس باید درباره انتخاب ها و گزینه هایی که در نظر دارد، فکر کند. وی در ذهن فکر می کند که با بازگشت به مرزهای 1967 همه مشکلات حل می شود اما حل این مشکلات بسیار سخت است.

3ـ وزیر امور خارجه آمریکا باید سطح انتظارات و توقعات را درباره نتایج این کنفرانس پایین بیاورد. یکی از راههای کاهش توقعات این است که مثلاً بگوید مذاکرات مهمی قرار است برگزار شود و در واقع مذاکرات برای مذاکرات انجام می شود و موفقیت آن بستگی به طرف های مذاکره کننده دارد.

دانیل پایپ از کارشناسان طرفدار اسرائیل و آمریکا نیز در تحلیلی درباره کنفرانس آناپولیسنوشت: من پیش بینی می کنم که این کنفرانس به طور اساسی به ضرر منافع آمریکا و اسرائیل تمام می شود. یک مذاکره موفق نیازمند هدف مشترک است که در مذاکرات مدیریت شده به نتیجه می رسد. در این کنفرانس اهداف طرفین متفاوت است، یعنی در حالی که اسرائیل خواستار همزیستی مسالمت آمیز است اما طرف دیگر، (اعراب) خواستار نابودی شریک مذاکره کننده خود از طریق اقدامات خشونت بار، تهاجم رسانه ای و... است.

در این کنفرانس منافع آمریکا با منافع اسرائیل نیز در تضاد است. آن گونه که کاندوالیزا رایس گفته است آمریکا به دنبال تأسیس یک دولت فلسطینی و تحقق راه حل دو دولتی است و آن را به سود آینده منطقه می داند که این، بیشتر به سود منافع آمریکاست و هزینه سنگینی برای اسرائیل خواهد داشت. پایپ می افزاید: من از نوامبر 2004 گفته ام که روابط آمریکا و اسرائیل به یک ریسمان بند است و آناپولیس آن را به خطر خواهد انداخت.

دانیل پایپ درباره سایر موانعی که بر سر راه موفقیت آناپولیس قرار دارند، می نویسند: محمود عباس رهبر بسیار ضعیفی است. در مقابل، ایهود اولمرت نیز بسیار ضعیف است و در یک ائتلاف شکننده به سر می برد. احزاب شاس و اسرائیل بیتنیو در مورد تقسیم بیت المقدس هشدار داده اند. ایهود باراک وزیر دفاع و رهبر حزب کارگر نیز مخالفت صریح خود با هر طرحی که مانع تردد حضور نیروهای اسرائیل در کرانه باختری شود را اعلام کرده است. زیپی لیونی با حق بازگشت آوارگان فلسطینی مخالفت کرده و 77 درصد مردم اسرائیل گمان می کنند که دولت آنها برای امضای مذاکرات با فلسطینیان بسیار ضعیف است و توافقات آن منجر به از دست دادن سرزمین اسرائیل خواهد شد.

پایپ با اشاره به این شرایط نامساعد برای برگزاری کنفرانس صلح دلایلی را که آمریکا براساس آنها، بر برگزاری این کنفرانس اصرار دارد، به شرح زیر برمی شمارد:

1) تهدید ایران: رایس شرایط کنونی را زمان مناسبی برای گرفتن تعهدات علیه تهدیدات ایران (تهدیدات کنونی حمایت از حزب الله و حماس و تهدیدات آتی مانند دستیابی به سلاح هسته ای) می داند.

2) اگر حزب کادیما و جنبش فتح قدرت را از دست بدهند، لیکود و حماس به قدرت می رسند و دولت آمریکا نمی تواند با آنها کار کند.

3) بوش و رایس خود را مأمور یک مأموریت مقدس برای حل خصومت اعراب و اسرائیل می دانند و شرایط کنونی را زمانی مناسب برای تحقق این مأموریت می دانند.

9 ـ جسپا:

برخی از سازمانهای صهیونیستی علاوه بر ضعف محمود عباس، زمینه داخلی در فلسطین را نیز برای موفقیت کنفرانس آناپولیس فراهم نمی دانند. جسپا (Jcpa)در تحلیل مفصلی با اشاره به دلایل شکست توافقنامه اسلو می نویسد: بررسی هایی که درباره متون درسی مدارس تحت کنترل تشکیلاتخودگردان فلسطین انجام شده، نشان می دهد که علی رغم برخی موفقیت های محدود، در این متون، نام اسرائیل ذکر نمی شود آنها مملو از مطالب جهاد و شهادت علیه دشمنان اسلامند. این در حالی است که به زعم نویسنده این، سازمان صهیونیستی، آموزش صلح، پیش شرط اصلی اجرای موافقتنامه های صلح در فلسطین است.

Jcpaبا انتقاد از دولت آمریکا که با وجود ناکامی تشکیلات خودگردان فلسطین در اصلاح متون آموزشی، به دنبال برگزاری کنفرانس آناپولیس است، می نویسد: به گفته احمد یوسف مشاور اسماعیل هنیه، حماس و فتح گفت وگو برای احیای روابط خود را آغاز کرده اند. در چنین شرایطی معلوم نیست که تعهدات اسرائیل در کنفرانس آناپولیس چگونه قابل اجرا خواهد بود.

دیدگاه و مواضع سازمانها، افراد و به طور کلی صهیونیست ها نسبت به کنفرانس آناپولیس را می توان در محورهای زیر خلاصه کرد:

1ـ اکثر آنها نسبت به مذاکره درباره سرنوشت بیت المقدس حساسند. این حساسیت به احتمال زیاد ناشی از اطلاع آنها از موضوع اصلی مورد بحث در آناپولیس است. تقریباً همه منابع صهیونیستی، بیت المقدس را پایتخت تقسیم ناپذیر اسرائیل می دانند که نباید هیچ گونه مذاکره ای درباره آن انجام شود. 18 سازمان صهیونیستی در آمریکا در این زمینه ائتلافی تشکیل دادند که فعالیت آنها در زمان برگزاری کنفرانس آناپولیس بیشتر شد.

2ـ ضعف رهبران فلسطین و اسرائیل نیز یکی دیگر از دیدگاههای مشترک منابع صهیونیستی درباره کنفرانس آناپولیس است. از نظر آنها نه ایهود اولمرت و نه محمود عباس در شرایطی نیستند که بتوانند درباره مسائل مهم مذاکره کرده و به تعهدات خود عمل کنند. موقعیت سیاسی هر دو رهبر در جوامع خود بسیار شکننده است.

3ـ برخی منابع صهیونیستی، معتقدند که در آناپولیس بیش از آن که به مسئله فلسطین و اسرائیل پرداخته شود، باید به موضوع ایران پرداخته شود. به زعم اینها راه حل مسئله فلسطین و اسرائیل از تهران می گذرد نه بیت المقدس.

د ـ ویژگیهای کنفرانس آناپولیس:

از مقایسه کنفرانس آناپولیس با کنفرانس ها و نشست های دیگری که در ارتباط با بحران فلسطین در گذشته برگزار شده اند، تفاوتها و ویژگیهایی حاصل می شوند که به اختصار عبارتند از:

1 ـ ابهام در زمان و مکان آناپولیس:

موضوع برگزاری یک کنفرانس در ارتباط با مناقشه اسرائیلی ـ فلسطینی، اولین بار در سخنرانی 16 ژوئیه 25ـ2007 تیر 1386 (حدود 4/5 ماه پیش) جرج بوش رئیس جمهور آمریکا مطرح شد. بوش در این سخنرانی ضمن حمایت از رژیم صهیونیستی، از فلسطینیان نیز خواسته بود تا از ابومازن حمایت کنند. موضوع مکان کنفرانس موعود بوش تا مدتها در هاله ای از ابهام قرار داشت. شرم الشیخ مصر، کشور ترکیه، یکی از کشورهای اروپایی و سرانجام آمریکا، مکانهای مطروحه کنفرانس مذکور بودند. زمان کنفرانس نیز در سخنرانی بوش، پاییز اعلام شد. اینزمان بعد از چند ماه از سوی رایس، به ماه نوامبر محدود شد و سرانجام با چند بار تأخیر 27 نوامبر تعیین شد. همچنین موضوع مدعوین کنفرانس، از سطح بین المللی تا سطح منطقه ای متفاوت اعلام شده بود.

2 ـ اختلاف نظر در دستور کار و بیانیه مشترک:

مهمترین ویژگی این کنفرانس در وجود اختلاف نظرهای عمیق میان طرفین اسرائیلی و فلسطینی بود. این مشخصه، به حدی بارز و نمایان شد که از یک سو موجب کاهش انتظارات از این کنفرانس گردید و از سوی دیگر بسیاری از تحلیل گران، کنفرانس آناپولیس را یکی از معدود کنفرانسهایی می دانند که پیش از شروع شکست خورده است.

3 ـ حضور قدرتهای جهانی:

به دلیل ضعف های متعدد در حاشیه و متن کنفرانس آناپولیس، دولت آمریکا تلاش کرد تا با بهره گیری از جایگاه جهانی خود، تعداد کشورهای شرکت کننده در این کنفرانس را افزایش دهد و در این راستا قدرتهای مهم اروپایی و آسیایی را در قالب اعضای کمیته چهارجانبه، اعضای دائم شورای امنیت و اعضایG8 دعوت کرد. حاضر شدن نمایندگان بیش از 40 کشور و سازمان، تا حدی یادآور کنفرانس مادرید بود که مبدأ مرحله ای جدید در روابط خارجی رژیم صهیونیستی محسوب می شود.

4 ـ وجود اهداف پنهانی غالب بر اهداف آشکار:

در حالی که ظاهراً گفت و گو بین طرفین اسرائیلی ـ فلسطینی و تقویت امنیت منطقه ای هدف اعلامی کنفرانس آناپولیس بود اما به زعم غالب تحلیل گران، هدف اصلی آمریکا انزوای ایران و متحدان منطقه ای اش و تقویت جناح به اصطلاح میانه رو و طرفدار روند سازش بود. موافقت آمریکا با درخواست سوریه مبنی بر مطرح شدن موضوع جولان در این کنفرانس با وجود مخالفت رژیم صهیونیستی با آن، نشان از تلاش آمریکا برای جدایی سوریه از ایران دارد. علاوه بر این، اعاده حیثیت و جایگاه رژیم صهیونیستی به دنبال شکست در جنگ 33 روزه و تلاش آمریکا برای بهره برداری تبلیغاتی از این کنفرانس در راستای انتخابات ریاست جمهوری آینده، از دیگر اهداف پنهانی محسوب می شوند. به عبارتی می توان گفت در کنفرانس آناپولیس، حاشیه بر متن غلبه داشت.

ه ـ اقدامات و واکنش ها به کنفرانس آناپولیس:

تلاش آمریکا برای برگزاری کنفرانسی موفق در جهت تأمین اهداف خاص خود، موجب شد تا طیف گسترده ای از موافقان و مخالفان در این راستا شکل گیرند.

1 ـ مخالفان:

مخالفین کنفرانس آناپولیس که در حقیقت به روند سازش برای تأمین خواسته ها و منافعفلسطینیان اعتقادی ندارند عمدتاً حول محور ایران، حزب ا...، حماس و جهاد اسلامی گرد آمده اند. دولت سوریه نیز در وضعیت بینابینی قرار دارد زیرا او به عنوان آخرین کشور و به صورت مشروط حاضر به شرکت در کنفرانس آناپولیس شد و از سوی دیگر کماکان به حمایت از گروههای مخالف روند سازش متعهد است. در این میان مخالفت ایران مورد توجه جدی قرار گرفت.

آقای احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در آستانه برگزاری کنفرانس آناپولیس، آن را خیانت به خواسته های مردم فلسطین دانست و ضمن انتقاد از شرکت کنندگان، اعلام کرد: تاریخ از آنها که در این نشست حضور یافته و به اشغالگران صهیونیست اختیاراتی را تفویض می کنند به نیکی یاد نخواهد کرد. پیش از این نیز آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی خواستار تحریم کنفرانس پاییزی شده بود. ایشان در اظهارات اخیر و در جمع بسیجیان نیز اعلام کرد: کنفرانس پاییزی همچنانکه همه می گویند و از نامش پیداست، خزان زده و شکست خورده است اما آمریکاییها تلاش می کنند برای جبران بخشی از شکست های دولت جعلی و غاصب صهیونیست، این کنفرانس را به نتیجه ای برسانند که البته بیداری ملت فلسطین که با بیداری ملت اسلامی و به ویژه ملت عظیم ایران، گره خورده است مانع تحقق مقاصد شوم آمریکا از برپایی این کنفرانس خواهد شد.

متکی وزیر امور خارجه ایران در این رابطه با اعلام این که کنفرانس آناپولیس سودی برای ملت فلسطین ندارد افزود: بیش از 100 طرح، ابتکار، همایش و قطعنامه در این رابطه صادر شده اند اما باید پرسید چرا در طول 60 سال گذشته این طرحها نتیجه ای در برنداشته اند. به گفته وی، هدف از این کنفرانس اعاده اعتبار رژیم صهیونیستی و کسب مشروعیت برای این رژیم است.

در سطح منطقه ای، سید حسن نصرا...، دبیرکل حزب الله لبنان ضمن محکوم کردن کنفرانس آناپولیس، هدف برگزاری آن را عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی، نابودی حق بازگشت و یهودی سازی قدس عنوان کرد. وی همچنین از دولت لبنان درخواست کرد تا به دعوت دولت آمریکا برای حضور در این کنفرانس پاسخ منفی دهد. جریان صدر در عراق نیز از دولت حاکم بر این کشور درخواست مشابهی کرد. سخنگوی صدر هشدار داد در صورت شرکت دولت عراق در این کنفرانس، اختلاف میان گروههای سیاسی این کشور افزایش خواهد یافت.

اما در میان فلسطینیان، جنبش حماس مهمترین جنبش مخالف به شمار می رود. این جنبش از همان ابتدای طرح موضوع برگزاری کنفرانس توسط بوش، ضمن مخالفت با سخنان وی اقداماتی را در راستای اهداف و برنامه های خود آغاز کرد. یکی از مهمترین برنامه های حماس اعلام برگزاری نشست دمشق با حضور گروهها و شخصیت های مخالف کنفرانس آناپولیس بود که به دلیل تأخیر در برگزاری کنفرانس آناپولیس، این نشست نیز به تعویق افتاد. برگزاری راه پیماییهای متعدد در نوارغزه و مخالفت با حضور هیئت فلسطینی در آناپولیس از دیگر اقدامات حماس به شمار می رود.

سامی ابوزهری سخنگوی حماس با اعلام این که موافقت کشورهای عربی با حضور در آناپولیسملت فلسطین را شوکه کرد افزود: مطرح کردن هر گونه توجیهی برای حضور در این کنفرانس با وجود سیاستهای خصمانه رژیم صهیونیستی همچون مخالفت با بازگشت آوارگان، ادامه حفاریها در مسجدالاقصی، تداوم محاصره نوارغزه و مجبور کردن ریاست تشکیلات به شناسایی یهودیت اسرائیل پذیرفتنی نیست. همچنین اسماعیل هنیه نخست وزیر منتخب فلسطین و خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس از کشورهای عربی خواسته بودند تا نسبت به مشارکتشان در این کنفرانس تجدیدنظر کنند.

جنبش جهاد اسلامی، دیگر گروه مخالف کنفرانس آناپولیس، حماس را در اقداماتش همراهی نمود. جهاد اسلامی یکی از اعضای شرکت کننده در کنفرانس 26 نوامبر (یک روز قبل از برگزاری کنفرانس آناپولیس) بود که با حضور حماس، جبهه خلق برای آزادی فلسطین ـ فرماندهی کل ـ و کمیته های مقاومت مردمی در غزه برگزار شد. خالد البطش یکی از رهبران جهاد اسلامی، برگزاری راه پیمایی در غزه در مقابل مقر سازمان ملل را از دیگر اقدامات عنوان کرد.

جبهه خلق برای آزادی فلسطین و جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین، جنبش فتح الیاسر، جبهه مبارزه ملی فلسطین، کمیته ابتکار ملی فلسطین به رهبری مصطفی برغوثی، اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی و تعدادی از احزاب شخصیتهای دیگر فلسطین نیز ضمن محکومیت این کنفرانس عمدتاً بر بی فایده بودن آن تأکید داشتند.

مخالفت ها در رژیم صهیونیستی عمدتاً در قالب هشدار به اولمرت به دلیل احتمال امتیازدهی در مسایل اساسی صورت گرفت. فارغ از اپوزیسیون، احزاب ائتلافی اولمرت همچون شاس و اسرائیل بیتنیو کناره گیری از کابینه را نتیجه موافقت اولمرت با خواسته های فلسطینیان در مورد قدس، اعلام کردند. در این رابطه طرحی در کنست به تصویب رسید مبنی بر این که پذیرش هرگونه درخواستی از سوی اولمرت در مورد مسایل نهایی همچون قدس، نیازمند آرای مثبت دو سوم نمایندگان کنست (80 عضو) است. بنیامین نتانیاهو رهبر جناح اپوزیسیون نیز طی اظهاراتی از فرایند تصمیم گیری کابینه اولمرت، پیش از کنفرانس آناپولیس، به شدت انتقاد و اعلام کرد: دولت اولمرت دولت ضعیفی است که پیش از کنفرانس، امتیازات فراوانی را به طرف مقابل هدیه داد.

2 ـ موافقان:

دولت آمریکا تلاش گسترده ای را برای توفیق کنفرانس آناپولیس به انجام رساند و در این راستا رایس حدود ده بار طی سه ماه به خاورمیانه سفر کرد. این میزان سفر که در عرف دیپلماتیک آمریکا بی سابقه بوده از یک سو نشانه تلاش آمریکا برای این کنفرانس و از سوی دیگر حاکی از نبود بستر لازم برای برگزاری آن بود. جرج بوش نیز در آستانه برگزاری کنفرانس، اعلام کرد که شخصاً خواهان تشکیل دو کشور دموکراتیک اسرائیل و فلسطین و زندگی مسالمت آمیز آنها در مجاورت یکدیگر است و از تمام کشورهای شرکت کننده در آناپولیس خواست تلاش خود را برای تبدیل رؤیای صلح به واقعیت دو چندان کنند.

در سطح بین المللی حمایتهای متعددی ازسوی شخصیت ها و دولتهای خارجی از این کنفرانس به عمل آمده است. سران بعضی کشورهای اروپایی ضمن سفر به خاورمیانه و اراضی اشغالی فلسطین، خواستار مشارکت جدی کشورهای منطقه در این کنفرانس شدند. خاویر سولانا، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا با اعلام این که اوضاع پس از آناپولیس مهمتر از برگزاری کنفرانس آناپولیس است خواستار تلاش طرفین اسرائیلی ـ فلسطینی برای حل اختلافات شد. در پی نشست اتحادیه عرب در قاهره، کشورهای عربی نیز به صورت یکجا حضور و حمایت خود را از کنفرانس آناپولیس اعلام کردند.

و ـ واکنش های احزاب اسرائیل به کنفرانس آناپولیس:

نظام سیاسی اسرائیل از جمله نظام هایی است که به کثرت احزاب شهرت دارد و از این امر برای دموکراتیک جلوه دادن خود استفاده می کند، اما وجود این احزاب، خود درگیری های زیادی را برای رژیم صهیونیستی فراهم می آورد. کثرت احزاب باعث افزایش اختلاف عقاید و مواضع آنها شده و خود، مقدمات چالش های سیاسی جدی تری را فراهم می آورد.

با توجه به تحولاتی که از زمان آغاز مذاکرات با طرف فلسطینی در اسرائیل به وجود آمده، عدم دستیابی به توافق پیرامون موضوعاتی چون عقب نشینی از اراضی اشغالی 1967، تشکیل کشور مستقل فلسطینی ، شهرک سازی و برچیده شدن شهرک ها در نوارغزه و کرانه باختری و عقب نشینی از بلندی های جولان، قدس، بازگشت آوارگان فلسطینی و آزادی اسرای فلسطینی بیانگر تناقض هایی است که میان احزاب رژیم صهیونیستی وجود دارد. هر چند این احزاب، کلیاتی نظیر صهیونیسم و دولت یهودی اسرائیل را به عنوان اصول بنیادین می پذیرند اما در بسیاری از مسائل اختلاف اساسی دارند تا آنجا که باعث می شود در شرایط بحرانی برخی از احزاب مسئله خروج از ائتلاف دولتی را به عنوان یک تهدید برای همسو کردن دیگر احزاب با مواضع خود مطرح کنند.

برگزاری کنفرانس صلح آناپولیس نیز که برای اسرائیل امری مهم تلقی می شود، از جمله وقایعی بود که جنجال های زیادی را در میان احزاب این رژیم به وجود آورد.

حزب کادیما پس از برگزاری نشست آناپولیس، مذاکرات با فلسطینیان را بسیار سازنده توصیف کرد، و اجرای طرح نقشه راه را به عنوان اقدامی ضروری در جهت تأمین نیازهای امنیتی اسرائیل مورد تأکید قرار داد.

حزب کارگر پیش از برگزاری کنفرانس آناپولیس اعتراضاتی را نسبت به عملکرد دولت مطرح کرد. ایهود باراک رهبر این حزب از رویکرد اولمرت در قبال مذاکره با تشکیلات خودگردان به این دلیل که سقف انتظارات را بالا برده، انتقاد کرد. وی پس از برگزاری این نشست نیز با موضع گیری ملایم تری امتیازات اعطایی اسرائیل به طرف فلسطینی را مخل امنیت این رژیم دانست.

حزب اپوزیسیون لیکود، دولت کنونی اسرائیل را دولتی ضعیف می داند که در راه رفتن به آناپولیس، امتیازات فراوانی را به طرف مقابل هدیه داد وچشمانش را بر حقایق موجود بست. (یدیعوت احرونوت، 26/11/2007)

حزب مذهبی شاس، پیش از برگزاری کنفرانس آناپولیس، مخالفت خود با تداوم مذاکرات و اعطای امتیاز به طرف فلسطینی و همچنین تشکیل کشور فلسطینی در کنار اسرائیل را اعلام کرد. شاس دستیابی به تفاهم با تشکیلات خودگردان فلسطین در کنفرانس آناپولیس را رویایی دست نیافتنی و دور از حقیقت می دانست و در توجه آن اظهار می داشت تشکیلات خودگردان را در مبارزه با ترور و کنترل اوضاع ناتوان می پندارد.

حزب راستگرای اسرائیل بیتنیو که همواره از اقدامات یکجانبه اسرائیل حمایت کرده و طرفدار ترسیم مجدد مرزها برای به حداقل رساندن تعداد اعراب ساکن در مرزهای اسرائیل است، کنفرانس آناپولیس را صرفاً یک ضیافت رسمی و بدون هیچ دستاورد مثبت دانست. (جزوزالیم پست، 27/11/2007)

حزب راستگرای اتحاد ملی که همواره در رقابت با احزاب لیکود و اسرائیل بیتنیو به سر می برد، نیز مخالفت خود را با کنفرانس آناپولیس ابراز داشت تا آنجا که "آریه الداد" عضو پارلمانی این حزب پیش از آغاز نشست مذکور با ارسال نامه ای به دولت آمریکا درخواست تعویق این کنفرانس را مطرح کرد. وی در نامه مذکور از آمریکا خواسته بود تا گفت وگوها را به زمانی که مردم اسرائیل و شرایط سیاسی کشور آمادگی پذیرش مذاکرات صلح با طرف فلسطینی را داشته باشند، موکول کند.

حزب مذهبی یهدوت هتوراه ـ که مواضع خود را به حزب شاس نزدیک می داند ـ در جبهه مخالفان کنفرانس آناپولیس قرار گرفت. این حزب اگرچه به طور رسمی واکنشی نسبت به اقدامات دولت در این رابطه نشان نداد، اما به طور ضمنی حمایت خود را از احزاب شاس و اسرائیل بیتنیو اعلام کرد.

حزب چپ گرای میرتس که عموماً از مذاکره با طرف فلسطینی حمایت کرده و حامی راه حل تشکیل 2 دولت برای خاتمه مناقشه میان اسرائیل و فلسطین است، پیامد کنفرانس آناپولیس را چیزی جز شکست مذاکرات صلح، تقویت حماس و افزایش خشونت و درگیری ها ندانست. یوسی بیلین رهبر این حزب معتقد بود که باید مذاکرات جدی میان طرفین بر سر مسائل اساسی نظیر قدس انجام می شد، نه این که تنها ضیافتی بی نتیجه با حضور سران عرب برپا شود. حزب میرتس که به شدت خود را حامی صلح می داند، ضمن انتقاد از دولت اسرائیل، اولمرت را مقصر اصلی شکست کنفرانس آناپولیس می داند.

احزاب عربی اسرائیل که شامل لیست متحد عرب ـ تعال، بالاد و حداش است، به این اصل پایبندند که براساس مرزهای قبل از ژوئن 1967، کشور فلسطینی تأسیس شده و قدس به پایتختی این کشور تعیین شود. احزاب مذکور که عموماً با سیاست های دولت اسرائیل در قبال اعراب مخالفت می کنند، کنفرانس آناپولیس را محکوم کرده و پیامد آن را به نفع اعراب نمی دانند. (هاآرتس، 9/11/2007)

در ذیل به مواضع و واکنشهای احزاب اسرائیل اشاره می شود.

1 ـ حزب کادیما:

کادیما که با کسب 29 کرسی پارلمانی در انتخابات کنست هفدهم اکثریت کابینه سی ویکم اسرائیل را تشکیل داد، از جمله احزابی است که اگرچه در مرامنامه خود پایبندی مشروط به نقشه راه در رابطه با مذاکره با طرف فلسطینی را اعلام کرده اما در عین حال بر این نکته نیز تأکید دارد که در صورت مسدود شدن مسیر مذاکرات، اقدام یکجانبه را در دستور کار خود قرار خواهد داد. حزب کادیما و در رأس آن ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل، موضع خود را در قبال کنفرانس آناپولیس مثبت و خود را طرفدار تشکیل دولت مستقل فلسطینی جلوه داده است.

این حزب که پس از برگزاری نشست آناپولیس، مذاکرات با فلسطینیان را بسیار سازنده توصیف کرد، بار دیگر، بر اجرای طرح نقشه راه به عنوان اقدامی ضروری در جهت تأمین نیازهای امنیتی اسرائیل تأکید کرد.

کادیما که با مخالفت احزاب راستگرای عضو کابینه ائتلافی خود در مورد هر گونه گذشت نسبت به فلسطینیان روبه رو است، در آناپولیس اعلام کرد که حاضر است امتیازات دردناکی را به فلسطینیان اعطا کند. برخی از تحلیل گران معتقدند یکی از دلایل تأکید اولمرت بر لزوم احیای مذاکره با فلسطینیان پس از هفت سال، بهبود وضعیت سیاسی خود او است. به عقیده این افراد اولمرت بدین وسیله درصدد است افکار عمومی اسرائیل را با توجه به دیدگاههای منفی آنها پس از انتشار گزارش وینوگراد، اصلاح کرده و مقدمات پیروزی در انتخابات پارلمان آتی را فراهم آورد.

2 ـ حزب کارگر:

حزب چپگرای کارگر به رهبری ایهود باراک از جمله احزابی است که در کارنامه حزبی آن حمایت از انجام مذاکرات در راستای راه حل تشکیل دو دولت به وضوح دیده می شود. این حزب که در ماههای اخیر درگیر اختلاف داخلی شده است، پیش از برگزاری کنفرانس آناپولیس اعتراضاتی را نسبت به عملکرد دولت مطرح کرد. ایهود باراک رهبر این حزب از رویکرد اولمرت در قبال مذاکره با تشکیلات خودگردان به این دلیل که سقف انتظارات را بالا برده، انتقاد کرد. وی پس از برگزاری این نشست نیز با موضع گیری ملایم تری امتیازات اعطایی اسرائیل به طرف فلسطینی را مخل امنیت این رژیم دانست.

3 ـ حزب لیکود:

لیکود اصولاً با پیشنهاد تشکیل کشور مستقل فلسطینی مخالف است، لذا مذاکره با ریاست تشکیلات خودگردان را تنها در صورتی جایز می داند که طرف فلسطینی دست از ترور بردارد. حزب راستگرای لیکود بیش از هر حزب دیگری نگرانی خود را از امتیازدهی اسرائیل در کنفرانس آناپولیس اعلام کرده است. سران جناح اپوزیسیون معتقدند که نشست آناپولیس متأسفانه به امتیازدهی بیشتر اسرائیل و به خطر افتادن منافع این رژیم منجر خواهد شد. لیکود طرف فلسطینی را یک شریک واقعی برای صلح نمی داند و معتقد است که اسرائیل برای دستیابی به صلح به شرکای قدرتمندتری نیاز دارد.

حزب اپوزیسیون لیکود دولت کنونی اسرائیلرا دولتی ضعیف می داند که در راه رفتن به آناپولیس، امتیازات فراوانی را به طرف مقابل هدیه داد و چشمانش را بر روی حقایق موجود بست.

4 ـ حزب شاس:

مهمترین برنامه اعلامی حزب مذهبی شاس، پیش از برگزاری کنفرانس آناپولیس، مخالفت با تداوم مذاکرات و اعطای امتیاز به طرف فلسطینی و همچنین مخالفت با تشکیل کشور فلسطینی در کنار اسرائیل بود. شاس دستیابی به تفاهم با تشکیلات خودگردان فلسطین در کنفرانس آناپولیس را رویایی دست نیافتنی و دور از حقیقت می داند چرا که تشکیلات خودگردان را در مبارزه با ترور و کنترل اوضاع ناتوان می پندارد. این حزب پیش از کنفرانس آناپولیس، تهدید کرده بود که در صورت طرح مسائل محوری نظیر قدس، مرزهای دائمی و آوارگان در نشست مذکور، به ائتلاف خود با حزب حاکم کادیما پایان خواهد داد.

دیگر احزاب اسرائیلی نظیر کارگر تلاش کردند تا از طریق حاخام "اوادیا یوسف" رهبر معنوی شاس، فشارهای وارده از سوی این حزب بر کابینه را کاهش دهند، اما در نهایت این حزب اعلام کرد تا زمانی که سازش های حقیقی با طرف فلسطینی به اجرا در نیاید در دولت باقی خواهد ماند.

5 ـ حزب اسرائیل بیتنیو:

حزب راستگرای اسرائیل بیتنیو که همواره از اقدامات یکجانبه اسرائیل حمایت کرده و طرفدار ترسیم مجدد مرزها برای به حداقل رساندن اعراب ساکن در مرزهای اسرائیل است، کنفرانس آناپولیس را صرفاً یک ضیافت رسمی و بدون هیچ دستاورد مثبت می داند. این حزب نیز همچون حزب شاس پیش از برگزاری کنفرانس آناپولیس تهدید کرد که در صورت امتیازدهی بیش از حد اولمرت در نشست مذکور، از ائتلاف خارج شده و تمام تلاش خود را برای سرنگونی وی به کار خواهد بست.

آویگدور لیبرمن رهبر اسرائیل بیتنیو در سندی که این حزب در بیان خطوط قرمز خود برای توافق نهایی با فلسطینیان پیش از نشست آناپولیس منتشر کرد، اعلام داشت که حزب متبوعش تنها در صورتی از عقد یک توافق نهایی با طرف فلسطینی حمایت می کند که این توافقنامه، انتقال شهروندان عرب اسرائیل به اراضی فلسطینی یا تبادل زمین با فلسطینیان را نیز شامل شود.

لیبرمن هرگونه امتیازدهی در برابر اصرار فلسطینیان بر حق بازگشت آوارگان را حتی با در نظر گرفتن ملاحظات انسان دوستانه قابل مذاکره نمی داند. حزب اسرائیل بیتنیو در سند مذکور اعلام کرد که در سطح بین المللی خواهان تضمین امنیت اسرائیل در توافقنامه نهایی با فلسطینیان و ابطال قطعنامه های 242 و 338 سازمان ملل است که در آنها بر عقب نشینی کامل اسرائیل به مرزهای پیش از 1967 تأکید شده است.

اگرچه این گونه به نظر می رسید که اسرائیل بیتنیو با در نظر گرفتن این خطوط قرمز، رسماً مقدمات خروج خود از ائتلاف را فراهم کرده است، اما اندکی پس از برگزاری کنفرانس آناپولس این حزب به همراه حزب شاس از تصمیم خود برای خروج ازدولت منصرف شدند.

6 ـ حزب اتحاد ملی ـ ملی مذهبی:

حزب راستگرای اتحاد ملی که همواره در رقابت با احزاب لیکود و اسرائیل بیتنیو به سر می برد، نیز مخالفت خود را با کنفرانس آناپولیس ابراز داشت تا آنجا که "آریه آلداد" عضو پارلمانی این حزب پیش از آغاز نشست مذکور با ارسال نامه ای به دولت آمریکا درخواست تعویق این کنفرانس را مطرح کرد. وی در نامه مذکور از آمریکا خواست تا گفت وگوها را به زمانی که مردم اسرائیل و شرایط سیاسی کشور آمادگی پذیرش مذاکرات صلح با طرف فلسطینی را داشته باشند، موکول کند. الداد امیدوار است تا بدین وسیله احزاب راستگرا بتوانند گام های جدی تری به منظور تحقق خواسته های خود بردارند.

حزب اتحاد ملی ـ ملی مذهبی بر این باور است که طی سالهای گذشته تلاشهای زیادی از سوی این حزب در راستای توجه دولت به دغدغه های آن در مذاکرات صلح احتمالی با طرف فلسطینی صورت گرفته، اما اکنون که زمان آغاز مذاکرات فرارسیده، دولت ارزشی برای این تلاشها قائل نشده است، لذا یا کنفرانس آناپولیس باید به تعویق بیفتد یا این که خواسته های حزب اتحاد ملی مورد توجه قرار گیرد.

7 ـ حزب گیل:

حزب میانه رو گیل (بازنشستگان) که گرایش چندانی به احزاب چپ و راست ندارد و اهداف آن در راستای اهداف کادیما و "کارگر" قابل تعریف است، نقش چندان مؤری در موضع گیری های سیاسی ایفا نمی کند. این حزب اغلب فعالیت های خود را بر رسیدگی به امور بازنشستگان متمرکز کرده و در صورت وقوع پیشامدهای مهم سیاسی نظیر کنفرانس آناپولیس عمدتاً از دولت حمایت کرده است.

8 ـ حزب یهدوت هتوراه:

حزب مذهبی یهدوت هتوراه نیز که مواضع خود را به حزب شاس نزدیک می داند در جبهه مخالفان کنفرانس آناپولیس قرار گرفت.

این حزب اگرچه به طور رسمی واکنشی نسبت به اقدامات دولت در این رابطه نشان نداد، اما به طور ضمنی حمایت خود را از احزاب شاس و اسرائیل بیتنیو اعلام کرد.

9 ـ حزب میرتس:

حزب چپگرای میرتس که عموماً از مذاکره با طرف فلسطینی حمایت کرده و حامی راه حل تشکیل دو دولت برای خاتمه مناقشه میان اسرائیل و فلسطین است، پیامد کنفرانس آناپولیس را چیزی جز شکست مذاکرات صلح، تقویت حماس و افزایش خشونت و درگیری ها نمی داند. یوسی بیلین رهبر این حزب معتقد است که بهتر بود مذاکرات جدی میان طرفین بر سر مسائل اساسی نظیر قدس انجام می شد، نه این که تنها ضیافتی بی نتیجه با حضور سران عرب برپا شود. حزب میرتس که به شدت خود را حامی صلح می داند، ضمن انتقاد از دولت اسرائیل، اولمرت را مقصر اصلی شکست کنفرانس آناپولیس می داند.

رهبر این حزب بر این باور است که اولمرتصلح را فدای مطالبات و خواسته های احزاب شاس و اسرائیل بیتنیو کرد و تمایلات آنها را بر خاتمه مناقشه با طرف فلسطینی ترجیح داد.

10 ـ احزاب عربی:

احزاب عربی اسرائیل که شامل لیست متحد عرب ـ تعال، بالاد و حداش است، به این اصل پایبندند که براساس مرزهای قبل از ژوئن 1967، کشور فلسطینی تأسیس شده و قدس به پایتختی این کشور تعیین شود. احزاب مذکور که عموماً با سیاستهای دولت اسرائیل در قبال اعراب مخالفت می کنند، کنفرانس آناپولیس را محکوم کرده و پیامد آن را به نفع اعراب نمی دانند. احزاب اقلیت عرب پیش از برگزاری کنفرانس آناپولیس نیز موضع گیری افراطی دولت علیه اقلیت عرب اسرائیل را به شدت مورد انتقاد قرار دادند. این احزاب معتقدند که شهروندان عرب اسرائیل ریشه دارتر از دولت اسرائیل بوده و از این رو تابعیت و سایر حق و حقوق آنها قابل مذاکره نیست.

ز ـ ارزیابی سازمانهای صهیونیستی از کنفرانس آناپولیس:

در حین برگزاری کنفرانس نیز سازمانها صهیونیستی همزمان با درج تحلیل های مختلف در سایت های اینترنتی خود، اقداماتی را انجام دادند.

به طور کلی سازمانها و منابع صهیونیستی برگزاری کنفرانس آناپولیس به ویژه حضور 16 کشور عربی در آن را یک اقدام مثبت ارزیابی کرده و با توجه به اطمینان از جانبداری آمریکا از رژیم صهیونیستی مطمئن بودند که قرار نیست در آناپولیس امتیاز مهمی به ویژه در زمینه مسائلی چون بازگشت آوارگان فلسطینی و بیت المقدس داده شود. از این رو آناپولیس از منظر آنها مکانی بود که اسرائیل بدون دادن هیچ گونه امتیازدهی، اعراب را بر سر میز مذاکره کشاند.

علاوه بر آن، این سازمانها، فلسطینیان و اعراب را عامل شکست مذاکرات از ابتدا تاکنون معرفی کرده و هر گونه موفقیتی در مذاکرات آینده و به ویژه آناپولیس را منوط به نحوه عملکرد آنها دانسته اند. همچنین سازمانهای صهیونیستی حضور در کشورهای عربی و به ویژه سوریه این کنفرانس را به نوعی، انزوای ایران در این منطقه، تعبیر کردند.

در اینجا حول چند محور مهم، مواضع آنها دسته بندی شده است. این محورها عبارتند از: استقبال از کنفرانس آناپولیس، اهمیت کنفرانس آناپولیس، موضوع مذاکرات، حمایت آمریکا از منافع اسرائیل، ایران و شرط موفقیت این کنفرانس.

1 ـ استقبال از کنفرانس:

تقریباً تمامی سازمانها و منابع صهیونیستی از برگزاری آناپولیس استقبال کردند. اگرچه برخی از این سازمانها درباره آنچه در آناپولیس گذشت، چندان نظر مثبتی نداشتند اما برگزاری این کنفرانس را به دو دلیل با دید مثبت نگریستند. دلیل نخست، از سرگیری مذاکرات صلح بود که عملاً طی هفت سال گذشته متوقف شده بود. دلیل دوم، حضور گسترده کشورهای عربی در این کنفرانس بود. آیپک حضور وزرا و معاونان خارجه کشورهای عربی در آناپولیس را یک موفقیت بزرگ ارزیابی کرده است.

هفته نامه فوروارد در یکی از سه مقاله خود، حضور مقامات ارشد 16 کشور عربی در این کنفرانس را با توجه به مخالفت این کشورها از زمان تأسیس اسرائیل تاکنون با این رژیم، یک نقطه عطف در تاریخ خاورمیانه ارزیابی کرده است. کمیته یهودیان آمریکا برگزاری کنفرانس آناپولیس و حضور کشورهای عربی را مورد استقبال قرار داده و دیگر سازمانهای صهیونیستی حضور سوریه در آناپولیس را بسیار مهم ارزیابی کردند.

آژانس یهود در تحلیل مفصلی حضور همزمان سوریه و عربستان در آناپولیس را به دلایل متعدد با اهمیت شمرد. به نوشته آژانس یهود، سوریه به علت داشتن ارتباط مستقیم با حماس که کنترل بخشی از فلسطین را در دست دارد، و نیز به دلیل این که با ایران و حزب الله یک محور را تشکیل داده، حائز اهمیت است. عربستان نیز دارای نفوذ زیادی در میان کشورهای عربی و فلسطینیان است که آمریکا توانست با فروش وعده سلاح های پیشرفته، نظر آن را برای شرکت در آناپولیس جلب کند.

2 ـ اهمیت مذاکرات:

از نقاط اشتراک مواضع سازمانها و منابع صهیونیستی، کم اهمیت دانستن کنفرانس آناپولیس بود. کمیته یهودیان آمریکا و انجمن ضدافترا آناپولیس را صرفاً یک نشست (Meeting)معرفی کردند نه یک کنفرانس بین المللی. اگر به سرمقاله هفته نامه یهودیان آمریکا (فوروارد) توجه شود، به خوبی مفهوم "نشست بودن" آناپولیس مشخص می شود. این هفته نامه می نویسد، آناپولیس یک تحول سیاسی چشمگیر نبود که باعث شگفتی همگان شود.

فوروارد می افزاید: در آناپولیس هیچ امتیاز جدیدی واگذار نشد، حتی قول خاصی هم در این زمینه داده نشد. تنها چیزی که اتفاق افتاد این بود که سرانجام رهبران اسرائیل و فلسطین، اهمیت واگذاری امتیاز برای برقراری صلح را به یکدیگر فهماندند. به علاوه رهبران دو طرف فقط وعده مذاکره دادند و متعهد شدند که تا 13 ماه آینده یعنی پایان سال 2008 برای رسیدن به صلح تلاش کنند گفتند که این کنفرانس می تواند همه مسائل مهم معوقه را بدون هیچ استثنایی حل کند. فوروارد با اشاره به مشکلات اساسی که در راه رسیدن به صلح وجود دارد، می افزاید: آنها به خوبی می دانند که اگر پای صلح به میان بیاید، اسرائیل باید امتیازات دردناکی درباره بیت المقدس بدهد و فلسطینیان هم باید به همان نسبت با مسئله آوارگان کنار بیایند. با توجه به این که هیچ امتیازی در دو زمینه مذکور داده نشد، بنابراین آناپولیس یک تحول مهم نبود.

3 ـ موضوع مذاکرات آناپولیس:

سازمانهای صهیونیستی قبل از برگزاری کنفرانس آناپولیس اقدامات بسیار گسترده ای را درباره مطرح نشدن طرح تقسیم بیت المقدس در این کنفرانس انجام دادند. سازمان صهیونیستی آمریکا (ZOA)و بنای بریث، مقامات اسرائیل را از انجام هرگونه مذاکره درباره بیت المقدس برحذر داشتند و ادعا کردند که اورشلیم پایتخت همیشگی یهودیان بوده و در طول تاریخ، جمعیت یهودیان در این شهر، بیش از پیروان سایر ادیان بوده است.

تلاش این سازمانها در طول برگزاری کنفرانس آناپولیس نیز ادامه یافت و رهبران یهودی با مقامات آمریکا و اسرائیل چندین بار دیدار کردند و ایهود اولمرت، کاندوالیزا رایس و "استفان هادلی" (مشاور امنیت ملی آمریکا) از جمله کسانی بودند که با آنها درباره لزوم عدم اعطای امتیاز درباره بیت المقدس مذاکره شد. لازم به ذکر است که 16 سازمان یهودی و مسیحی طرفدار اسرائیل پیش از برگزاری کنفرانس آناپولیس، ائتلافی برای مقابله با تقسیم بیت المقدس تشکیل داده بودند و رهبران سازمانهای عضو این ائتلاف با مقامات مذکور دیدار کردند. استفان هادلی در پاسخ به افراد مذکور گفته بود که بیت المقدس از موضوعات مورد مذاکره در آناپولیس نیست.

تحلیل کمیته یهودیان آمریکا از موضوعات مطرح شده در آناپولیس به خوبی سطح مذاکرات و موضوعات آن را نشان می دهد. در این تحلیل به دو بسته پیشنهادی اشاره شد که یکی مربوط به فلسطین و دیگری مربوط به اسرائیل است. در بسته فلسطینیان امتیازاتی مانند:

ـ تأمین سلاح و تدارکات نظامی برای نیروهای امنیتی محمود عباس.

ـ کاهش محدودیت های امنیتی در کرانه باختری با حفظ آزادی عمل نیروهای اسرائیلی.

ـ کمکهای اقتصادی عمده که بخشی از آن توسط اسرائیل تأمین و بخش دیگر آن با کمک هایی که در کنفرانس پاریس مقرر می شود، تأمین خواهد شد.

ـ آزادی زندانیان فلسطینی.

در مقابل این موضوعات که بسیار جزئی و محدودند، امتیازات بزرگتری برای اسرائیل مطرح شد که مواردی از قبیل رویکرد مثبت کشورهای عربی و گسترش روابط سیاسی و تجاری با این کشورها را در پی دارد.

4 ـ حمایت آمریکا از منافع اسرائیل:

سازمانهای صهیونیستی پس از اظهارات جرج بوش در کنفرانس آناپولیس از جدیت و تعهدات کشور برای از سرگیری مذاکرات صلح تقدیر کرده و آمریکا را به عنوان یک میانجی جدی معرفی کردند. نگاهی کوتاه به تحلیل مواضع این سازمانها نشان می دهد که آنها نیز اعتراف می کنند که آمریکا یک میانجی بی طرف نیست، بلکه حامی اصلی اسرائیل است. شورای یهودیان در امور عمومی (Jcpa)در تحلیلی در این رابطه به تعهدات آمریکا به اسرائیل پرداخته و نوشت: بوش پس از روی کار آمدن در سال 2001 و همچنین در نامه ای در 14 آوریل 2004 خطاب به دولت اسرائیل، از حمایت آمریکا از سیاست های این رژیم سخن گفته بود.

Jcpaدر ادامه می افزاید: در هر صورت حمایت های بوش از منافع اسرائیل به دنبال روی کار آمدن وی بر همگان آشکار است.

انجمن ضدافترا نیز با اشاره به روابط عالی آمریکا و اسرائیل و حمایت بی شائبه آمریکا از اسرائیل اعلام کرد: علی رغم تمام تشویق ها و نگرانی ها درباره کنفرانس آناپولیس می توان اطمینان داشت که آمریکا هیچ وقت بر سر منافع حیاتی اسرائیل کوتاه نمی آید. آیپک به تعهد آمریکا در زمینه دفاع از امنیت اسرائیل به عنوان یک دولت یهودی وسرزمین مادری مردم یهود اشاره کرده و سخنرانی جرج بوش در آوریل 2004 برای آریل شارون نخست وزیر اسبق اسرائیل در زمینه حمایت قاطع آمریکا از اسرائیل را نیز یادآوری می کند که آناپولیس براساس آن برگزار شد.

جینسا نیز در تحلیلی با اشاره به حمایت آمریکا از اسرائیل در روند مذاکرات صلح به انتقاد از سیاست آن در این زمینه می پردازد، جینسا با اشاره به این که تشکیل دولت فلسطین بخش از "دستور کار آزادی" (Freeedom Agenda)جرج بوش است، می نویسد: این که مقامات آمریکا اصرار دارند، پیش شرط شناسایی رسمی بین المللی اسرائیل، ایجاد بیست و سومین کشور عربی است، یک اشتباه است، زیرا مشروعیت اسرائیل مشروط نیست. جینسا ادعا می کند که فلسطینیان هیچ گاه دارای دولت نبوده اند و حتی کشورهای عربی نیز عملاً با تشکیل دولت فلسطینی مخالفت کرده اند. برای نمونه طی سالهای 68ـ1948، اردن و مصر بخشهایی که امروز تحت کنترل فلسطینیان است را تصرف کرده بودند.

این سازمان صهیونیستی معتقد است پس از توافقنامه اسلو که یک نهاد سیاسی برای فلسطینیان تحت زعامت یاسر عرفات و سپس محمود عباس تشکیل شد، عملاً اسرائیل قربانی این سیاست حمایت از تشکیل دولت فلسطینی شد و چنانچه در آینده نیز یک نهاد سیاسی بزرگتر و مستقل تر برای فلسطینیان ایجاد شود، باز هم اسرائیل قربانی بزرگ آن خواهد شد.

5 ـ ایران:

یکی از محورهای مشترک تحلیل ها و موضع گیری های سازمانهای صهیونیستی درباره کنفرانس آناپولیس، ایران بود. این سازمانها، در چارچوب مباحثی چون میانه روی و تندروی، یکی از اهداف اصلی این کنفرانس را مقابله با ایران و تشکیل یک جبهه از به اصطلاح نیروها و کشورهای میانه رو علیه تهران و محور به اصطلاح تندروها ذکر کرده اند. موارد استخراج شده از بیانیه ها و تحلیل های سازمانها و منابع صهیونیستی در این رابطه به شرح زیر است:

"آبراهام فاکسمن" مدیر ملی انجمن ضدافترا (ADL) گفت: "کشورهای عربی درصدد حفظ موجودیت خود در برابر قدرت منطقه ای ایران و متحدان آن مانند حزب الله و حماس برآمده و به شدت از توافق میان فلسطین و اسرائیل حمایت می کنند و به همین دلیل در آناپولیس شرکت کردند." در ادامه تحلیل فاکسمن آمده است. "بزرگترین نگرانی آمریکا در منطقه خاورمیانه افزایش قدرت افراط گرایان و هدف اصلی آمریکا از برگزاری این کنفرانس مقابله با این تهدیدات و ریشه کن کردن افراط گرایی است."

کمیته یهودیان آمریکا (AJC)در تحلیل مفصلی، انتقادات زیادی به برگزاری کنفرانس آناپولیس وارد کرده اما در پایان این تحلیل می نویسد: "علی رغم همه مشکلات، برگزاری کنفرانس آناپولیس یک اقدام مثبت است زیرا اجتماعی از کشورهای عرب را فراهم می آورد و جبهه ای در مقابل ایران تشکیل می دهد تا از خطر هژمونی این کشور در منطقه با استفاده از بمب هسته ای آن جلوگیری کند." آیپک با تقدیر از حضور سوریه در این کنفرانس قطعرابطه این کشور با ایران را یکی از پیش شرطهای تبدیل سوریه به یک شریک مهم در مذاکرات صلح عنوان می کند.

6 ـ شرط موفقیت کنفرانس آناپولیس:

مهمترین و عمده ترین موضع گیری سازمانها و منابع صهیونیستی درباره کنفرانس آناپولیس، مربوط به مسئولیت ناپذیری یا مسئولیت پذیری فلسطینیان و کشورهای عربی است. مهمترین جنبه مشترک تحلیل ها در مواضع سازمانهای صهیونیستی، ناتوانی طرف فلسطینی در روند مذاکرات صلح است. در این تحلیل ها مقصر اصلی به نتیجه نرسیدن توافقات پیشین، ضعف طرف فلسطینی دانسته شده و تداوم همین ضعف، عامل عدم موفقیت کنفرانس آناپولیس ارزیابی شده است.

1) کمیته یهودیان آمریکا:

کمیته یهودیان آمریکا، ابراز امیدواری کرده است که برگزاری کنفرانس آناپولیس به نتایج زیر منجر شود:

ـ توقف ترورها از جمله حملات موشکی به اسرائیل و فرهنگ خشونت که رهبران فلسطین را تضعیف کرده و مانعی بر سر راه صلح به حساب می آید.

ـ به وجود آوردن زمینه ای برای دولتمردان فلسطینی که بتوانند به تهدیدات حماس پایان دهند. این کمیته همچنین می افزاید: AJCکاملاً به موانع متعدد بر سر راه رسیدن به توافق سریع آگاهی دارد. از یک طرف دو دستگی در بین فلسطینیان و از سوی دیگر حساسیت بسیار بالای مسائلی همچون آینده بیت المقدس و منحرف شدن و تغییر مسیر فلسطینیان، نشست آناپولیس را در خطر عدم کسب نتیجه قرار می دهد.

دیوید هریس مدیر اجرایی کمیته یهودیان آمریکا (AJC)همان گونه که قبل از برگزاری کنفرانس آناپولیس، مواضع این کمیته را اعلام کرده بود، پس از آن نیز طی مصاحبه مفصلی با روزنامه لس آنجلس تایمز مواضع AJCرا اعلام کرد هریس که قبل از برگزاری کنفرانس آناپولیس به شش کشور عربی سفر کرده بود در پاسخ به این سؤال آیا رایزنی های وی به نتیجه رسیده است، گفت: "اگر قرار بود، درباره نتایج آناپولیس شرط می بستم، با توجه به ریشه بحران خاورمیانه نمی توانستم روی موفقیت آن حساب کنم زیرا این بحران ریشه ای دارد که فراتر از مرزهای 1967، شهرک سازی و... است.

نمی خواهم اهمیت این مسائل را کم رنگ کنم، اما معتقدم که اساس همه اختلافات و درگیریها این است که کشورهای عربی نمی توانند دولتی غیرعربی و غیرمسلمان را در میان خودشان به رسمیت بشناسند. همچنین آنها نمی توانند حق موجودیت اسرائیل را بپذیرند. برای مثال وقتی از صائب عریقات ـ مذاکره کننده فلسطینی ـ در مورد عقیده اش نسبت به دولت یهودی سؤال شد، گفت: ما اسرائیل را به عنوان یک دولت یهودی به رسمیت نخواهیم شناخت و این همان دلیلی است که اجرای تصمیم سازمان ملل را 60 سال یعنی تا به امروز به تأخیر انداخته است. بنابراین، آنها با تشکیل دو دولت مستقل موافق نیستند."

هریس در پاسخ به این سؤال که چه تفاوتی بین مواضع اسحاق رابین و باراک درباره تشکیل دو دولتوجود دارد، گفت: "آنها خوب فهمیده بودند که اصرار فلسطینیان برای "حق بازگشت" مقدمه نابودی اسرائیل است." هریس در این مصاحبه مخالفت صریح خود با بازگشت آوارگان فلسطینی را اعلام کرده و می گوید: "اعراب داخل مرزهای 1948 می توانند در "دولت یهودی دموکراتیک اسرائیل" زندگی کنند." وی در پایان مصاحبه می افزاید: تشکیل دو دولت مستقل کار آسانی نیست و روش ثابت و مدونی برای تحقق آن نیز وجود ندارد.

2) انجمن ضدافترا:

انجمن ضدافترا در این رابطه در تحلیل خود، به موضوع ضعف محمود عباس رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین پرداخته و می نویسد: عباس حتی جرأت به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک دولت یهودی را ندارد و اسرائیل بدون احساس امنیت و ثبات در کرانه باختری توسط عباس، نمی تواند امتیازاتی به آنها بدهد.

انجمن ضدافترا تحلیل دیگر خود را با این سؤال آغاز می کند که: آیا کنفرانس آناپولیس به عنوان آغاز یک پیشرفت بزرگ و چشمگیر در جهت رفع اختلافات اسرائیل و فلسطین و برقراری صلح، در اذهان خواهد ماند یا برخلاف انتظارها منجر به از سرگیری و ادامه درگیریها خواهد شد؟ ADLدر پاسخ می نویسد: همه چیز به واکنش و عملکرد طرف فلسطینی بستگی دارد.

علی رغم پیچیدگی های سیاست اسرائیل، شکی نیست که اگر این دولت باور کند که فلسطینیان در برقراری صلح و سازش جدی اند، به شدت از این دولت حمایت خواهد کرد. بدبینی اسرائیل در این مورد قابل درک است چرا که فلسطینیان در مذاکرات گذشته در سال 2000 هم فرصت ها و موقعیت های آشکاری برای نشان دادن تمایل به زندگی در صلح و آرامش با اسرائیل داشته اند، آنها در هیچ یک از موارد کوچکترین گامی در جهت زندگی مسالمت آمیز با اسرائیل برنداشتند.

Adlمی افزاید: برگزاری کنفرانس آناپولیس می تواند فرصت مناسبی باشد و اگر همه طرفها درک کنند که همه چیز بستگی به واکنش صحیح فلسطینیان دارد و در این مورد تلاش کنند، آن وقت می شود امیدوار بود که آناپولیس به عنوان نقطه عطفی برای برقراری صلح در یادها بماند. در غیر این صورت خاورمیانه همچنان محمل اختلافاتی خواهد بود که دهه هاست ادامه دارد.

3) شورای یهودیان در امور عمومی:

شورای یهودیان در امور عمومی (Jcpa) نیز در تحلیل های مشابهی، تنها فلسطینیان را مقصر دانسته و حتی در بیانیه ای اعلام کرد: ما عمیقاً با اقدامات حماس در نوارغزه و گلوله باران شهرهای اسرائیل مخالفیم و معتقدیم که محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان و سلام فیاض نخست وزیر وی در جهت خاتمه دادن به خشونت ها و درگیری ها و مذاکره بر سر شهرک سازی اقدام کرده اند و اکنون زمان آن فرار رسیده که آنها توانایی خود را برای تأسیس مؤسسات پیشرفته در کرانه باختری و نوارغزه نشان دهند.

4) آیپک:

کمیته روابطه عمومی آمریکا- اسرائیل (آیپک) نیز در تحلیلی درباره آنچه در آناپولیس گذشت با اشاره به حسن نیت اسرائیل و تأکید آن بر راه حل مسالمت آمیز برای حل بحرانخاورمیانه (!) مسئولیت تحقق صلح در خاورمیانه را متوجه فلسطینیان و کشورهای عربی کرده است. در این تحلیل آمده است:

- دولت فلسطینی از طریق ترور حاصل نمی شود و عملکرد فلسطینیان در جهت مذاکرات صلح، بسیار حیاتی است. تشکیلات خودگردان باید به طور کامل تعهدات خود را برای تحقق مرحله نخست نقشه راه که انجام اصلاحات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نابودی زیرساخت های ترور و دستگیری مظنونان تروریستی است، انجام دهد.

ـ تشکیلات خودگردان فلسطین باید تعهدات خود در طرح نقشه راه در زمینه پایان دادن به تحریک و ایجاد تنفر علیه اسرائیل و آماده سازی نسل های بعدی فلسطینیان برای صلح با اسرائیل را انجام دهد.

ـ تشکیلات خودگردان فلسطین باید زمینه ایجاد مؤسسات جامعه مدنی ، اصلاحات قضایی و ساختار دولتی عاری از فساد را ایجاد کند.

ـ تا زمانی که حماس بر نوارغزه کنترل دارد، تشکیلات خودگردان فلسطین بر حدود 40 درصد جمعیت فلسطینیان کنترل ندارد و به همین دلیل نمی تواند دارای اختیارات لازم در مذاکرات باشد.

آیپک وعده آزادی 429 اسیر فلسطینی و توقف ساخت برخی شهرک ها و جمع کردن برخی ایست ـ بازرسی های قانونی را مهمترین مسئولیت های رژیم صهیونیستی در کنفرانس آناپولیس دانسته و مسئولیت هایی را نیز برای کشورهای عربی به شرح زیر بر می شمرد:

ـ دولت های عربی با تقویت محمود عباس، حمایت سیاسی از مبارزه با تروریسم و منزوی کردن حماس، می توانند گامهای مهمی را در جهت سازش با اسرائیل بردارند.

ـ دولت های عربی باید به تعهدات خود در زمینه مبارزه با افراطی گرایی عمل کنند و تا زمانی که حماس اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد، آن را منزوی کنند.

ـ دولت های عربی باید به تحریکات ضد اسرائیلی در رسانه های خود پایان دهند و ملت های خود را برای برقراری روابط مسالمت آمیز با اسرائیل آماده کنند و به این صورت گام های عملی برای عادی سازی روابط با اسرائیل که مطابق مرحله دوم نقشه راه است را بردارند.

ـ دولت های عربی که از تشکیل دولت فلسطینی حمایت می کنند، باید از رهبری میانه رو فلسطینیان حمایت مالی کنند. عربستان سعودی که درآمد سالانه آن از نفت بالغ بر 190 میلیارد دلار است، از ژوئن گذشته تاکنون فقط 50 میلیون دلار به محمود عباس کمک کرده است.

5) سازمان صهیونیست آمریکا:

سازمان صهیونیست آمریکا (ZOA)یکی از افراطی ترین سازمانهای صهیونیستی است که نه تنها گروههای مبارز فلسطینی و کشورهای عربی بلکه همراه تشکیلات خودگردان فلسطین و شخص محمود عباس را آماج انتقادات شدید خود قرار می دهد. ZOAدر تحلیلی که یک هفته پس از کنفرانس آناپولیس در سایت اینترنتی خود منتشر کرد، با اشاره به انتشار گزارش شین بت درباره هویت سه پلیس فلسطینی که در عملیات ترور شرکت داشته اند، می نویسد: "این موضوع نشان داد که محمود عباس وجنبش فتح، بخشی از راه حل مبارزه با تروریسم نیستند بلکه بخشی از تروریسم به حساب می آیند."

ZOA می افزاید: "بنابراین محمود عباس و جنبش متبوع وی نمی توانند شریک صلح محسوب می شوند." البته ZOAدر این تحلیل از مقامات اسرائیل نیز انتقاد می کند که چرا نتیجه بازرسی ها درباره حادثه ای که قبل از کنفرانس آناپولیس انجام شد، یک هفته پس از پایان این کنفرانس اعلام می شود.

مورتون ای. کلین، رئیس سازمان صهیونیست آمریکا (ZOA)در اظهارنظر درباره به نتیجه نرسیدن کنفرانس آناپولیس و مقصر بودن طرف فلسطینی گفت: "وقتی فتح فقط دو روز پس از ادعای آمادگی برای صلح و مبارزه با ترور اظهار می دارد که اگر اسرائیل اقدامات گسترده ای را علیه تروریسم در نوارغزه آغاز کند، برای مبارزه با اسرائیل به حماس خواهد پیوست، پس واضح است که حماس و فتح درپی مذاکره برای تحقق صلح نیستند." موارد بسیار دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد این حرف ZOAکاملاً درست است. "تصور می شود که تشکیلات خودگردان فلسطین با تروریسم مبارزه می کند اما این فقط یک ادعاست. اگر این تشکیلات، در مبارزه با تروریسم و برقراری صلح جدی است، پس عباس باید از اسرائیل در مبارزه با حماس که ضد صلح و خواستار نابودی اسرائیل است، حمایت کند، در حالی که می بینیم تهدید می کند با حماس در جهت مبارزه با اسرائیل همسو خواهد شد.

در واقع فتح با حماس تفاوت کمی دارد و با حماس در اهداف و اقداماتش موافق است، فتح دیدگاه مثبت مشابهی نسبت به تروریسم دارد و می خواهد مانند حماس با اسرائیل مبارزه کند، بنابراین هیچ تعجبی ندارد که صلح محقق نشود. این مواضع می تواند به راحتی موقعیت فتح به عنوان شریک حامی صلح و امتیازات آن از جمله حمایتهای دیپلماتیک، کمکهای مالی و تعهدات اسرائیل مبنی بر تفویض اختیارات و امتیازات را به خطر بیندازند."

6) بنای بریث بین الملل:

بنای بریث بین المللی با استقبال از مذاکرات انجام شده در کنفرانس آناپولیس و تعهد طرفین به تلاش برای از سرگیری مذاکرات و ایجاد دو دولت در سال 2008، اعلام کرد: تشکیل یک دولت فلسطینی در کنار دولت اسرائیل که با یکدیگر در صلح زندگی کنند، از اهداف بنای بریث بوده و همیشه از این راه حل حمایت کرده است. کنفرانس آناپولیس یک تحول مثبت در زمینه مذاکرات در تاریخ 60 ساله اسرائیل است.

بنای بریث از تلاش طرفین برای تحقق هدف مذکور تا پایان سال آینده میلادی استقبال کرده اما در عین حال موانعی که باید حل شوند را مطرح می کند. این سازمان حضور 41 کشور در کنفرانس آناپولیس را در تاریخ مذاکرات صلح کم نظیر توصیف کرده است اما می افزاید: "تنش ها در کرانه باختری و نوارغزه نشان داد که هنوز پتانسیل برای بروز خشونت ها در آینده همچنان وجود دارد." بنای بریث ادعا می کند: "گروه تروریستی حماس اعلام کرد که به تعهدات مطرح شده در کنفرانس توجه نخواهد کرد. تا زمانی که مردم فلسطین متعهد نشوند که گروههای تروریستی نظیر حماس که خواستار نابودی اسرائیل را از بین ببرند، اسرائیل نمی تواند یک شریک درمذاکرات صلح باشد."

بنای بریث با اشاره به اظهارات بوش در مورد خطر افراط گرایی در خاورمیانه و نیز بیانیه محمود عباس و ایهود اولمرت در مورد پایان دادن به خشونت ها و ایجاد فرهنگ صلح و عدم خشونت می افزاید: "این تعهدات، قابل تحسین است اما بدون تعهد کامل فلسطینیان و اعراب در زمینه صلح، تلاشها به جایی نخواهند رسید."

این سازمان در ادامه تحلیل خود از کنفرانس آناپولیس می افزاید: "صلح پایدار تنها زمانی تحقق پیدا می کند که نیازهای امنیتی دولت یهود مورد پذیرش قرار گیرند. دولت آمریکا در این رابطه تلاش می کند اما این وظیفه بر عهده فلسطینیان و اسرائیلی هاست که به طور جدی با یکدیگر همکاری کنند. اسرائیل طی شش دهه گذشته در حالت دفاعی زندگی کرده است، بنای بریث امیدوار است که کنفرانس آناپولیس به صلحی منجر شود که اسرائیل شایسته آن است."

ح ـ چرایی حضور عربستان و سوریه:

فارغ از حمایتهای فرامنطقه ای از اقدام آمریکا، حضور برخی از کشورهای منطقه ای به ویژه عربستان و سوریه جای تأمل دارد. عربستان که طراح طرح صلح عربی است به عدم پذیرش آن از سوی رژیم صهیونیستی و واقف بودن به سطح پاسخگویی این رژیم در کنفرانس آناپولیس، حضور خود را مشروط به تأثیرگذار و نتیجه بخش بودن این کنفرانس کرد. به بیان سران عربستان، آنان حاضر به شرکت در کنفرانسی که فقط عکس یادگاری می گیرند نیستند. عربستانیها که با برگزاری نشست مکه و میانجیگیری میان فتح و حماس به رقابت با مصر در عرصه فلسطین برخاسته بودند، با مشروط کردن حضور خود در آناپولیس موفق شدند خود را به عنوان مؤرترین متغیر منطقه ای در قبال حمایت از روند صلح و فلسطینیان، مطرح سازند.

به نظر می رسد عربستان این سیاست را تا حد لازم و امکان به پیشبرد ولی عدم موافقت با این درخواست از سوی رژیم صهیونیستی، این کشور را بر سر دو راهی حضور در کنفرانس آناپولیس به عنوان یکی از اعضای حامی روند صلح یا مخالف این کنفرانس که در قالب مخالفت با روند صلح تفسیر و تعبیر می شد قرار می داد. این امر موجب شد تا عربستان به بهانه موافقت اعضای اتحادیه عرب با حضور در کنفرانس و همراهی با این اتحادیه، موافقت خود با شرکت در آن را اعلام کند.

دولت سوریه نیز همچون عربستان حضور خود را مشروط کرده بود ولی با این تفاوت که شرط سوریه (مطرح شدن موضوع بلندیهای جولان در کنفرانس) توسط آمریکا پذیرفته شد. بدین ترتیب سوریه آخرین کشوری بود که به این دعوت پاسخ مثبت داد. اهدافی که در ترغیب سوریه به این انتخاب تأثیرگذار بوده است عبارتند از:

1ـ اولین عامل به تلاش سوریه برای کاهش تنشهای موجود در رابطه اش با آمریکا برمی گردد که طی چند سال گذشته به ویژه به خاطر ناآرامی های داخل عراق، روابط طرفین تا مرز درگیری نظامی پیش رفته بود.

2ـ عامل دیگر، خلع سلاح رژیم صهیونیستیدر مورد اتهام جنگ طلبی سوریه بود. به زعم اسرائیلیها، سوریه مترصد فرصتی مناسب برای حمله نظامی به اسرائیل است.

3ـ سومین عامل عبارت است از تلاش سوریه برای جلوگیری از حمله نظامی اسرائیل به این کشور. این تهدیدها به ویژه پس از جنگ 33 روزه افزایش یافته بود.

پوتین رئیس جمهور روسیه با فرستادن نماینده خود به دمشق از این کشور خواست تا در کنفرانس آناپولیس شرکت کند ضمن این که اخباری دال بر برگزاری آناپولیس 2 در مسکو با تمرکز بر مناقشه سوری ـ اسرائیلی منتشر شده بود.

ط ـ موضوعات و نقاط اختلاف و اشتراک کنفرانس آناپولیس:

به طور معمول، برگزاری هر کنفرانسی محصول یک سری شرایط، اقدامات، بازیگران مؤر و دستور کار مذاکرات مشخص است. کنفرانس آناپولیس در حالی برگزار شد که بخش اندکی از فاکتورهای لازم برای برگزاری چنین مهمی را با خود به همراه داشت. موضوع مذکور عمدتاً به اختلافات میان طرفین اسرائیلی و فلسطینی و اصرار آنان بر مواضع خویش باز می گردد. شاید، تنها نکته مورد توافق که از پشتیبانی آمریکا نیز برخوردار بود، اجماع بر راه حل دو دولتی بود که آن نیز با اما و اگرهای متعددی همراه شد.

در باب وجود بازیگران مؤر در کنفرانس آناپولیس، علی رغم حضور بیش از 40 سازمان در آن، غیبت جنبش حماس و مخالفت ایران، تأثیر بسزایی در ناکامی این کنفرانس داشت. غیبت توأم با مخالفت حماس در کنفرانس آناپولیس، نه تنها موجب تضعیف جایگاه ابومازن در مقام نمایندگی فلسطینیان در این کنفرانس شد بلکه اجرای هر تعهد و تصمیم ابومازن در اراضی فلسطینی بدون توافق حماس، تقریبا غیرممکن شد.

در این کنفرانس اولمرت و عباس، هیچ کدام از توانایی کافی برای توافقی تاریخی و معامله ای اساسی برخوردار نبودند. عباس حتی در کرانه باختری نیز فاقد اقتدار لازم بود. اولمرت نیز با تهدید روزمره احزاب راستگرای ائتلافی (شاس و اسرائیل بیتنیو) مواجه بود و این امر همچون شمشیر داموکلس، هرگونه تحرک و ابتکار عمل را از وی سلب کرده بود.

فقدان اقدامات لازم از سوی دو طرف که نشان از جدیت آنان برای توفیق کنفرانس جاری داشته باشد نیز موجب شد که بدبینی و ناامیدی جایگزین هرگونه خوش بینی و امیدواری شود. خواسته ها و اقدامات رژیم صهیونیستی عبارت بودند از:

1ـ تلاش در راستای تشدید محاصره نوارغزه از طریق تهدید به قطع برق و کاهش ورود مواد غذایی و سوختی از گذرگاهها به نوارغزه و افزایش تهدیدها دال بر حمله گسترده به این منطقه به موازات ترور اعضای گروههای مقاومت در نوارغزه و کرانه باختری که در کرانه با دستگیریهای گسترده این اعضا همراه بوده است.

2ـ مخالفت با موضوع بازگشت آوارگان فلسطینی به اراضی اولیه شان و تلاش در جهت تبدیل این موضوع به معادله ای مالی. براساس اخبارمنتشر شده، اسرائیلیها پیشنهاد حدود 85 میلیارد دلار خسارت مالی به آوارگان فلسطینی را برای اقامت دائمی آنان در کشورهای محل اقامت کنونی و اخذ تابعیت از آن کشورها را مطرح کردند.

3ـ اجرای بند اول نقشه راه، یکی از پیش شرطهای اسرائیلیها برای تشکیلات خودگردان بود که نیروهای امنیتی عباس در این راستا اقدام به دستگیری اعضای گروههای حماس، گردان های الاقصی و دیگر مبارزان در کرانه باختری کردند. ضمن اسرائیلیها متقابلاً خود را نسبت به اجرای بند اول طرح نقشه راه متعهد نمی دانستند.

4ـ مخالفت عملی با توقف شهرک سازی را می توان به عنوان یکی دیگر از منویات این رژیم تلقی کرد. به عبارت دیگر رژیم صهیونیستی خواستار توسعه شهرکها، حداقل در قالب رشد طبیعی آنها است.

5ـ مخالفت با تعیین جدول زمانی برای توافق بر سر مسایل نهایی یکی از موضوعات قابل توجه در این چارچوب است. در حالی که، در ابتدا انتظار می رفت اسرائیلیها اقداماتی را تا قبل از کنفرانس آناپولیس در راستای توفیق این کنفرانس به انجام رسانند اما به تدریج این انتظار به تعهد آنان برای اجرای توافقات در زمان پس از کنفرانس تقلیل یافت که این امر نیز محقق نشد، بلکه آنان حتی با جدول زمانی مشخص برای پایان مذاکرات مخالفت کردند. به عبارت دیگر، اسرائیلیها درصدد تحصیل این نتیجه اند که کنفرانس آناپولیس تنها موعد شروع مذاکرات را معین کند و هیچ موعد پایانی برای این مذاکرات در نظر گرفته نشود.

6ـ مخالفت با آزادی اسرای فلسطینی: در حالی که تشکیلات خودگردان خواستار آزادی حداقل دو هزار اسیر فلسطینی تا قبل از کنفرانس آناپولیس شده بود، اسرائیلیها ظاهراً با آزادی حدود 400 نفر موافقت کردند که این امر نیز به بعد از کنفرانس موکول شد.

7ـ درخواست برای پذیرش اسرائیل به عنوان یک کشور یهودی: اسرائیلیها طی مذاکرات خود با فلسطینیان، از آنان خواستند تا اسرائیل را به عنوان یک کشور یهودی به رسمیت بشناسند که این امر با مخالفت فلسطینیان مواجه شد زیرا در آن صورت نه تنها بازگشت آوارگان فلسطینی به اراضی اشغالی 1948 توسط خود فلسطینیان منتفی می شد بلکه اسرائیلیها برای اخراج فلسطینیانی مقیم اراضی اشغالی 1948 نیز مجوز تشکیلات خودگردان را در دست داشتند.

با وجود موارد فوق الذکر کمیته یهودیان آمریکا "(ajc) بسته آناپولیس" را از سایر مذاکرات صلح کم اهمیت تر ندانسته و آن را شامل موارد زیر برای فلسطینیان می داند:

1ـ تأمین سلاح و تدارکات نظامی برای نیروهای امنیتی عباس.

2ـ کاهش محدودیت های امنیتی در کرانه باختری با حفظ آزادی عمل نیروهای IDF .

3ـ توافقات و همکاریهای اقتصادی عمده، بخشی توسط اسرائیل و بخشی دیگر توسط کنفرانس خیرین در ماه دسامبر در پاریس.

4ـ آزادی زندانیان فلسطینی.

5ـ توقف شهرک سازی، برداشتن پست های غیرقانونی و پایین آمدن سرعت ساخت دیوار امنیتیتمامی موارد مذکور در بسته آناپولیس برای فلسطینیان در حد وعده بوده است و کدام جنبه عملی و اجرایی به خود نگرفته است.

در مقابل درخواستهای اسرائیلیها، فلسطینیان نیز مواردی را به عنوان تقاضا و خواسته های خود مطرح کرده اند که عبارتند از:

1ـ مبنا قرار دادن قطعنامه های 194، 242، 338 و طرح صلح عربی در مذاکرات پیش رو.

2ـ جدول زمان بندی شده برای پایان مذاکرات حتی برای یک سال.

3ـ توقف شهرک سازی.

4ـ آزادی دو هزار اسیر تا قبل از کنفرانس.

اختلاف عمیق میان خواسته های طرفین و سماجت طرف اسرائیلی بر خطوط قرمز خود موجب شد تا در آخرین دقایق باقی مانده به شروع کنفرانس، بیانیه ای مشترک که صرفاً بر یک سری موارد کلی تأکید می نمود تهیه شود.

مآخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش، مؤسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، 21/9/1386، شماره مسلسل 367، سال دهم شماره 33؛ شماره مسلسل 364، 22/8/1386، سال دهم شماره 30؛ شماره مسلسل 368، 24/9/1386، سال دهم، شماره 34؛ شماره مسلسل 369، 1/10/1386، سال دهم شماره 35؛ 19/12/1386، سال دهم شماره 46، شماره مسلسل 380 و شماره مسلسل 363.
  2. بولتن رویداد و گزارش صهیونیسم، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، مورخ 25/8/1386، شماره 364.
  3. بولتن روزانه، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره 198 مورخ 4/9/1386 و مورخ 5/9/1386، شماره 199.
  4. خبرگزاری مهر (1/9/1386).
  5. خبرگزاری ایسنا (5/9/1386).
  6. خبرگزاری ایرنا (5/9/1386).
  7. مرکز اطلاع رسانی فلسطین (24/11/2007).
  8. روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحرونوت (26/11/2007).
  9. روزنامه اسرائیلی هاآرتس (26/11/2007).
  10. www.Ejpress.com (22/11/2007).
  11. www.ajc.com (25/11/2007).
  12. www.MSNBC.com (26/11/2007).
  13. www.adl.org/pressrele/ISIME-26/9095-26.html.
  14. www.zoa.org/2007110/urgent-send-mes.htm.
  15. www.ajc.org/site/opps/nl/content2.asp?c=ijITI2 PHKOG$$b=849241$$Gt=4408859.
  16. www.bnaibrith.org/pub/pr/2007-10-ro.pr/olmert.cfm.
  17. www.bnaibrith.org/comference/2007-10-30- maeiachin.cfm.
  18. www.Jinsa.org/articles/print.html.docoumetied/3950/html/function/view/catagoryid/650/doccumetied/03955.
  19. www.conferenceof presidents.org/pressre.asp? Artcat=$$1$$Artld=104.
  20. www.forward.com/articdes/08811.
  21. www.washingtoninstitute.org/template co6. php? CID=1101.
  22. www.meforum.org/pf.php?id=4405.
  23. www.jcpa.org/jcpa/templates/show page.asp/DRIT=1$$DBID.
  24. www.aipc.com/the-issues/index-5976.asp? View=print.
  25. www.forward.com/articles/43121.
  26. www.jta.org/egr-bin/iow a/news/2007/11/26 saudi syria 6211.
  27. www.jcpa.org.
  28. www.adl.org/main-israel/anna polis-Analysis.htm.
  29. www.jinsa.org/articles/html/function/riew/catagoried 650/document/3975.
  30. www.zoa.org/2007/12/12/israel- waits-un.
  31. www.zoa.org.2007/11/two-dous-after.
  32. www.bnai brith.orh/pus/pr/2007-11-annoplis
  33. www.hamdami.com/MFAFA/News And. Reports/031207-cabin... Reports/281107-Annapo...
  34. www.ynetnews.com/Ext/comp/ArticleLayout/cdArticle Print.

Preview/1,2506,L-3477368,00.htm.

  1. www.haatetz.com/hasen/spages/928141.html.
  2. www.Jpost.com.Servlet/Satellite? cid=7456457215911$$pagename...
  3. www.Israelnationalnews.com/News/flash.aspx/806631.
  4. www.hamdami.com/MFAFA/News And Reports/031207-cabin.
  5. www.ynetnews.com/Ext/comp/ArticleLayout/cdArticle Print.
  6. www.Israelnationalnews.com/News/flash.aspx/73731/806631.