اسرائیل

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


در تورات (سفر تکوین 32ـ28) آمده است که خداوند بر یعقوب ظاهر شد و به او گفت: از این پس نام تو یعقوب نیست، بلکه نام تو اسرائیل است، زیرا با خدا و مردم جنگیدی و پیروز شدی.

اسرائیل، لقب حضرت یعقوب علیه السلام است. در قرآن همیشه با بنی و بنو استعمال شده است یعنی فرزندان یعقوب و پیروان یعقوب. یک جا بدون کلمه "بنو" آمده که بر خود آن حضرت اطلاق گردیده است (آل عمران ـ آیه 88) "کلُّ، الطَّعامِ کانَ حِلّةً لِبَنی اِسرائیلَ اِلاّما حَرَّمَ اِسرائیلُ عَلی نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ اَنْ تُنَزَّلَ التَوریة" هر خوراکی بر بنی اسرائیل مباح بود مگر آنکه اسرائیل خود پیش از نزول تورات بر خود حرام کرد. در موارد دیگر یعقوب به نام اصلی خویش در ردیف پیامبران و نامش در شمار فرزندان ابراهیم درج گردیده است. ولی در بیشتر آیات قرآن از یهود تحت عنوان بنی اسرائیل یاد شده است.

راجع به اینکه اسرائیل چه چیزی را بر خود حرام کرده بود، میان مفسرین اختلاف نظر وجود دارد. بعضی مطابق با تصریح تورات، معتقدند که وی "عرق النساء" را بر خود و فرزندان خویش حرام ساخته و بعضی گفته اند که گوشت شتر را بر خود تحریم کرده است. عده ای نوشته اند که چون وی به عرق النساء مبتلا بوده و شبها نمی توانست بخوابد، نذر کرده بود که اگر شفا یابد، لذیذترین خوردنیها را بر خود حرام کند، از این رو از خوردن گوشت شتر اجتناب کرده است. گروهی هم این اجتناب و پرهیز را دستور اطباء و برای سلامت وی قلمداد کرده اند. صاحب کتاب قاموس مقدس می نویسد:

حق این است که عرق النساء مأخوذ از دو کلمهحبد و ناشه به معنی کف ران است و چون فرشته (یا خدا) هنگام کشتی گرفتن کف ران یعقوب را لمس کرد، عرق النساء بر او و فرزندانش حرام شد. تحریم عرق النساء را بر بنی اسرائیل، بعضی نتیجه بغی و سرکشی خود آنها می دانند و بعضی دیگر معتقدند که یعقوب به مقتضای نبوت و اجتهاد خویش، یا به دستور خدا آن را بر بنی اسرائیل تحریم کرده است.

بنابر روایات اسلامی که قسمتهایی از آن با تورات مطابقت دارد، یعقوب با برادر خود، عیسو، دوقلو بودند و هنگام تولد یعقوب پیش از عیسو بود ولی عیسو به یعقوب گفت: اگر پیش از من بروی، من در شکم مادر خواهم ماند و او را هلاک خواهم کرد. از این رو یعقوب خود را عقب کشید و عیسو پیش از او متولد گردید و به همین مناسبت یعقوب نامیده شد. تورات نیز نوشته است: چون هنگام تولد، پاشنه برادر خود را گرفته بود نام او یعقوب شد همچنین در آن آمده است که: آن شب که یعقوب با فرشته کشتی گرفت، فرشته به او گفت: پس از این باید اسرائیل نامیده شود زیرا با خدا کشتی گرفته و بر او غالب شده است.

کلمه اسرائیل از ریشه کنعانی است و از دو جزء "اسر" و "ایل" تشکیل شده و معنی آن بنده یا سرباز خداوند "ایل" یا برگزیده خدا است. در کتاب لغات قرآن، نثر طوبی، ابوالحسن شعرانی، اسر به معنی قدرت و ایل به معنی خدا آمده است. بعضی از مفسرین نیز لفظ اسرائیل را مشتق از اسراء به معنی سیر در شب می دانند و می گویند: چون یعقوب به جای برادر خود عیسو نزد پدرش اسحاق که در زمان پیری نابینا شده بود رفت تا از او برکت گیرد. پس از اینکه چنین کرد و از پدر برکت گرفت، از ترس عیسو روزها مخفی می شد و شب از خانه بیرونمی آمد و از این رو او را اسرائیل نامیده اند.

کلمه اسرائیل در آثار و شواهد تاریخی اولین بار بر روی برجی آمده است که فرعون مصر به نام مرنبتاح بعد از حمله به سرزمین فلسطین حدود سال 1225 ق.م. بنا کرده است. در آنجا فرعون مصر می گوید: "عسقلان (عروس شام) را از جای برکندم، جزایر را غارت کردم، اسرائیل را ویران نموده و ریشه های آن را برکندم و فلسطین محتاج و وابسته به مصر شد."

اسرائیل در اینجا به معنی شهر یا قبیله است. و بین این کلمه و کلمه یعقوب و فرزندانش که از "حران" مهاجرت کرده و حداقل پنج قرن قبل از عهد مرنبتاح (فرعون مصر) بین فلسطین و مصر تردد داشتند، ارتباط مستقیمی وجود ندارد.

در تورات نام اسرائیل بر کشوری که در فلسطین بنا شد و شائول و داوود و سلیمان از حدود 1020 ق.م. تا 922 ق.م. برآن حکومت کردند نیز اطلاق شده است. سپس این نام بعد از تقسیم کشور،به آن اختصاص یافت به جز شمال آن که شامل ده طایفه و پایتخت آن سامره بود.

مآخذ:

  1. شعرانی، میرزا ابوالحسن: لغات قرآن ـ نثر طوبی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، تهران، چاپ اول.
  2. خزائلی، محمد: اعلام قرآن، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، تهران ـ چاپ دوم.
  3. الموسوعة الفلسطینیة، جلد اول، چاپ اول، دمشق 1984.