اولمرت، ایهود

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


ایهود اولمرت در 30 سپتامبر سال 1945 درشهر "بنیامین" در فلسطین متولد شد. او پس از پایان تحصیلات مقدماتی و متوسطه در زادگاهش به تحصیل در رشته فلسفه و روان شناسی در دانشگاه "عبری بیت المقدس" پرداخت و موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته های روان شناسی و فلسفه از دانشگاه مذکور شد. تحصیل در رشته حقوق و اخذ مدرک لیسانس از دانشگاه مذکور بخش دیگری از سوابق علمی اولمرت می باشد.

اولمرت همزمان با آغاز فعالیتهای حزبی خویش به حرفه وکالت اشتغال داشت و به زبانهای عبری و انگلیسی تسلط دارد.

الف ـ سوابق

1 ـ سابقه نظامی:

سابقه اولمرت در زمینه خدمت در ارتش و نیروی نظامی به زمان حضور او در ارتش به عنوان افسر سابق واحد پیاده نظام بازمی گردد. همچنین او به عنوان "خبرنگار نظامی" فعالیت کرده است.

2 ـ سوابق حزبی:

حضور اولمرت در ترکیب حزب لیکود به کنست هشتم یعنی سال 1973 بازمی گردد. علی رغم عدم حضور اولمرت در ترکیب پارلمانی لیکود برای ورود به کنست چهاردهم که مقارن با ائتلاف پارلمانی احزاب تسومیت و گیشر با حزب لیکود بود و عدم عضویت اولمرت در ترکیب حزبی لیکود در دوره کنست پانزدهم، وی در سایر دوره های فعالیت حزبی لیکود طی کنست های 8 ،9،10،11،12،13،14 و 16 حضور داشته است. وی پس از تشکیل حزب کادیما توسط آریل شارون در تاریخ 22/12/2005 به این حزب پیوست و پس از سکته دوم شارون در چهارمژانویه 2006 ریاست حزب تازه تأسیس کادیما را عهده دار شد.

3 ـ سوابق پارلمانی:

سرآغاز فعالیتهای پارلمانی اولمرت به کنست هشتم (1973) بازمی گردد. وی در کنست مذکور به عضویت کمیسیونهای "امور پارلمانی"، "قانون اساسی، حقوق و دادگستری" و "نظارت دولتی"، در سال 1977 در کنست نهم به عضویت کمیسیونهای "بودجه"، "آموزش"، فرهنگ و ورزش" و امور پارلمانی"، و در کنست دهم (1981) به عضویت کمیسیونهای "دفاع و امور خارجه"، "آموزش، فرهنگ و ورزش" و "امور پارلمانی"، در کنست یازدهم (1984) به عضویت در کمیسیونهای "امور پارلمانی" و "دفاع و امور خارجه" و در کنست سیزدهم (1992)، به عضویت کمیسیون امور داخلی و محیط زیست درآمد.

علی رغم عضویت اولمرت در ترکیب حزبی لیکود برای شرکت در کنست چهاردهم. وی از راهیابی به ترکیب نمایندگان پارلمانی لیکود طی دوره مذکور بازماند. نکته دیگری که در ارتباط با سوابق پارلمانی اولمرت قابل مشاهده است، عدم عضویت وی در کمیسیونهای پارلمانی کنست های دوازدهم و شانزدهم به دلیل حضور در ترکیب کابینه های حاکم طی دوره های مذکور است.

4 ـ سوابق دولتی:

سوابق دولتی اولمرت به کابینه های 23 و 24 در کنست دوازدهم و کابینه سی ام در کنست شانزدهم محدود شده است. وی در سال 1988 یعنی در کنست دوازدهم، در دولت اسحاق شامیر (کابینه 23)به عنوان وزیر مشاور، و در دولت 24 (اسحاق شامیر) به عنوان وزیر بهداشت و در کنست شانزدهم یعنی سال 2003 به عنوان جانشین نخست وزیر، وزیر صنعت، بازرگانی و کار منصوب شد و از تاریخ 29/9/2003 الی 10/5/2005 به عنوان وزیر ارتباطات در دولت سی ام به خدمت پرداخته است.

به دنبال استعفای نتانیاهو در تاریخ 8/8/2005 از مقام وزارت دارایی، ایهود اولمرت سرپرستی وزارت مذکور را نیز عهده دار شده است.

اولمرت پس از سکته دوم شارون در چهارم ژانویه 2006 ریاست حزب کادیما و سرپرستی پست نخست وزیری را به عهده گرفت. وی پس از تشکیل کنست هفدهم رسما به سمت نخست وزیر اسرائیل انتخاب شد.

5 ـ سوابق اجتماعی:

در زمینه فعالیتهای اجتماعی، اولمرت زمانی در سمت صندوقدار حزب لیکود و بعد به عنوان شهردار بیت المقدس به ایفای نقش پرداخت. او به منظور شرکت در کنست شانزدهم، از سمت خویش با عنوان "شهردار اورشلیم" کناره گرفت.

ب ـ دیدگاهها و مواضع:

1 ـ آرمان اسرائیل بزرگ:

اولمرت می گوید: "من با تمام وجود به آرمان اسرائیل بزرگ ایمان دارم. من معتقدم هر بخش از یهودیه و سامریه جزئی از این کشور است و هرگز به فلسطینی ها تعلق ندارد. نه زبان و فرهنگ و نه تاریخ، آنها را به این سرزمین مربوط نمی کند. طرز فکر فلسطینی ها در مورد یهودیه و سامریه و اورشلیم نادرست است. اما در این برهه از تاریخ یهود، خداونداحتمالاً می گوید، ای مردم، رویاهایتان به حقیقت پیوست. شما صاحب یک کشور می شوید، اما نه در همه اراضی، اقلیت بودن در یک کشور غیریهودی، چیزی است که ما به مدت دو هزار سال آن را تجزیه کردیم و می دانیم چنین وضعیتی به کجا منتهی خواهد شد".

2 ـ طرح عقب نشینی از غزه:

ایهود اولمرت، در زمره وزرایی به شمار می رود که از ابتدا از طرح تخلیه نوارغزه حمایت کرده اند. وی عقب نشینی کامل اسرائیل از نوارغزه را مانع تداوم حضور نیروهای نظامی در نوارغزه و کاهش هزینه های جانی و مالی رژیم صهیونیستی می داند.

وی بروز مخالفتهای درون حزبی با فعالیت خویش در سایر خوزه ها را ناشی از هواداری خود از طرح تخلیه و مخالفتهای مذکور را محکوم به شکست می داند.

اولمرت در پاسخ به کسانی که تخلیه نوارغزه را تهدیدی بالقوه برای شهرکهای کرانه باختری و حومه قدس می دانند تصریح می کند که قدس (اورشلیم) پس از اجرای طرح عقب نشینی، هیچ گاه به سرنوشت غزه مبتلا نخواهد شد، چون هیچ شباهتی بین غزه و قدس وجود ندارد.

از دیدگاه اولمرت، عقب نشینی از شهرکهای نوارغزه و چهار شهرک شمال کرانه باختری، منجر به تقویت ماهیت دموکراتیک نظام سیاسی اسرائیل در منظر افکار عمومی بین المللی می شود.

اولمرت با هدف حمایت از طرح جداسازی به ایجاد تشکلی تحت عنوان "اسرائیل مرکزی" (Central Israel) همت گماشته است. اولمرت از تمامی وزیران حزب لیکود و آن دسته از نمایندگانطرفدار این طرح در کنست برای عضویت در این تشکل، دعوت به عمل آورده است. از نظر او مصلحت اسرائیل ایجاب می کند که عقب نشینی، گستره بیشتری از مناطق 1967 را شامل شود. او معتقد است، اسرائیل برای حفظ هویت خود به عنوان یک دولت یهودی و به منظور رهایی از فشارهای بین المللی می بایست از بخشهای وسیعی از سرزمینهای 1967، عقب نشینی کند.

اولمرت بیان می کند: در آینده ای نزدیک از نظر جغرافیایی، آن گونه که مرز بین اسرائیل و فلسطین مشخص می کند، مناطق عربی عیسویه، کفرعکاب، زارباهر، ام طوبی، اردوگاه شعفات و عتاته، همگی به شرق و شمال دیوارحائل قرار خواهند گرفت نه در قلمرو اسرائیل، بنابراین جزء مناطق فلسطینی محسوب می شود.

3 ـ دیوارحائل:

ایهود اولمرت، علی رغم اعتقاد به کارآمدی دیوارحائل در ممانعت از ایراد خسارات جانی و مالی به اسرائیل در کوتاه مدت بر این باور است که این دیوار در بلندمدت به دلیل تحریک ساکنان فلسطینی مناطق اشغال شده، تهدیدات امنیتی بیشتری را از ناحیه مناطق فلسطینی نشین متوجه اسرائیل خواهد کرد.

4 ـ عملیات استشهادی:

درخواست اولمرت، از فلسطینیان، کار نهادن مبارزه جویی و منحل کردن آن دسته از سازمانهایی است که به هر طریق از مبارزه و مواضع گروههای مبارز حمایت می کنند. وی صریحا اعلام می دارد: "فلسطینیان باید تروریسم را از میان ببرند". وی انجامعملیات استشهادی، توسط فلسطینی ها را مانعی بر سر راه مذاکرات سازش می داند، اما در ادامه خاطرنشان می سازد که "بهبود وضعیت معیشتی فلسطینی ها، رفع موانع موجود بر سر راه صدور کالاهای فلسطینی و اتمام محاصره اقتصادی نوارغزه، تماما بستگی به تعهد فلسطینی ها مبنی بر توقف و ریشه کنی کامل نهادها و سازمانهای تروریستی دارد".

اولمرت تعهد رژیم صهیونیستی برای از میان برداشتن برخی ایستهای بازرسی، که نتیجه آن عدم تبدیل غزه به زندان است را مشروط به عدم حمایت فلسطینیان و تشکیلات خودگردان از اقدامات مبارزه جویانه می داند.

ایهود اولمرت مهمترین وظیفه تشکیلات خودگردان برای احیای مذاکرات سازش و ترغیب اسرائیل به رعایت تعهدات خویش را تنها در ریشه کنی کامل تروریسم و جایگزین شدن دموکراسی، پیش از شروع مذاکرات می داند.

او با توجه به انتخابات ژانویه گذشته در فلسطین، اقدام تشکیلات خودگردان برای حرکت به سمت دموکراسی را از نظر اسرائیل حائزاهمیت می داند و بیان می دارد که: "ما کاملاً از این اقدام پشتیبانی می کنیم."

وی اظهار می دارد، چنانچه فلسطینی ها در روند کنترل تروریسم شکست بخورند، اسرائیل خود این مهم را محقق خواهد ساخت. اولمرت محمودعباس، ریاست جدید تشکیلات خودگردان فلسطین را به دلیل تلاش برای مقابله با تروریسم می ستاید.

به اعتقاد اولمرت "مبارزه با تروریسم تنها با شعار امکانپذیر نیست و رفتار آن دسته از رهبران سیاسی که مجری اعمال تروریستی اند و یا بهتروریستها پناه داده و آنها را از نظر بودجه تأمین می کند، قابل بخشایش نیست.

5 ـ مذاکرات سازش:

بنابر ادعای اولمرت تلاش اسرائیل برای انجام مذاکرات سازش بر اصل "مذاکرات و همزیستی مسالمت آمیز با طرف فلسطینی" استوار است. لذا هدف اسرائیل از مذاکره را استیلا بر اراضی فلسطینیان نمی داند.

اولمرت تنها شرط منطقی و عاقلانه رژیم صهیونیستی برای انجام مذاکرات سازش با طرف فلسطینی را حذف تروریسم و جایگزینی مردم سالاری و دموکراسی از سوی تشکیلات خودگردان می داند. اولمرت راه رهایی جامعه فلسطین از مشکلات موجود را در مبارزه داوطلبانه یا واگذار شده به اسرائیل برای "ریشه کنی کامل تروریسم" می داند.

او می افزاید: "اسرائیل حاضر به جانفشانی برای صلح است." اما به شرط تحقق تعهدات و پایبندی فلسطینیان به آنچه در طرح صلح "نقشه راه" آمده است. اولمرت می گوید: کادر رهبری جدید فلسطین متعهد به پایان بخشیدن تروریسم علیه اسرائیل می باشد.

از دیدگاه اولمرت در روند سازش، هیچ گونه نبرد و درگیری فی مابین شهروندان یهودی و جامعه فلسطینی وجود ندارد و هر دو گروه با هم علیه کسانی که با برافروختن آتش درگیری، مانع اتحاد و همزیستی مسالمت آمیز بین یهودیان و اعراب می شوند، مبارزه خواهند کرد.

ایهود اولمرت امید به از سرگیری مذاکرات صلح را تنها در کاهش حساسیتهای بین ارتشاسرائیل و غیرنظامیان فلسطینی می بیند. او در روند آتی مذاکرات سازش، مسئله حاکمیت اسرائیل بر شهر قدیمی بیت المقدس به عنوان پایتخت این رژیم را یکی از شروط قابل ملاحظه و مهم می داند.

6 ـ بیت المقدس:

دیدگاه اولمرت درباره شهر تاریخی و قدیمی بیت المقدس آن است که "اسرائیل تحت هیچ شرایطی نباید از معبد کوهستان (مسجدالاقصی) یعنی مقدس ترین منطقه یهودیان دست بکشد. به اعتقاد او "اورشلیم (قدس) هرگز هویتی به عنوان پایتخت یک دولت مسلمان یا عرب را نداشته است." پذیرش بیت المقدس به عنوان یگانه پایتخت دولت اسرائیل از سوی فلسطینی ها را از شروط مهم و قابل ملاحظه در روند صلح دانسته و به صراحت بیان می دارد: "اورشلیم (قدس) هرگز تقسیم نخواهد شد."

7 ـ تشکیلات خودگردان:

ایهود اولمرت، گام اول برای پیشرفت در روابط بین اسرائیل و فلسطین را پایبندی تشکیلات خودگردان به تعهد خویش مبنی بر کنار نهادن و پایان بخشیدن به تروریسم می داند و معتقد است، کنار نهادن این قسم اقدامات از سوی تشکیلات خودگردان فلسطین یعنی برداشتن قدمهای بسیار مؤثر در جهت برقراری صلح و به نتیجه رساندن مذاکرات سازش.

وی همچنین مخالفت تشکیلات خودگردان با خلع سلاح و توقف فعالیتهای مبارزه جویانه را اقدامی می داند که نتیجه ای جز بی حاصل ماندن مذاکرات صلح نخواهد داشت. ایهود اولمرت خطاب به تشکیلات خودگردان، مخالفت تشکیلات مذکور باخلع سلاح گروههای فلسطینی را حاکی از "ناتوانی این تشکیلات در مقابله با تروریسم" می داند. لذا به اعتقاد اولمرت مخالفت اسرائیل با تشکیلات خودگردان فلسطین، تا زمانی که این تشکیلات، گامی مثبت در جهت خلع سلاح گروههای فلسطینی و پایان بخشیدن به تروریسم برندارد، ادامه خواهد یافت.

8 ـ مرزهای 1967:

ایهود اولمرت به شدت مخالف عقب نشینی کامل اسرائیل از مرزهای 1967 بوده و معتقد است اسرائیل باید به صورت یکجانبه، مرزهای خود را براساس منافع خویش تعیین کرده و منتظر توافق با گروههای فلسطینی نباشد.

9 ـ ایران (انرژی هسته ای):

اولمرت فروش تجهیزات نظامی به ایران از سوی روسیه را عاملی برای ایجاد نگرانی منطقه ای عنوان می کند و اظهار می دارد، توافق پوتین با ایران تنها توافق تسلیحاتی نیست و روس ها اقدام به تهیه تجهیزاتی برای ایران کرده اند که می تواند برای ساخت تسلیحات نامتعارف به کار رود. وی مقابله با فعالیتهای هسته ای ایران را خارج از توان اسرائیل دانسته و معتقد به ضرورت همکاری آمریکا و اتحادیه اروپا در این زمینه است.

10 ـ سوریه:

اولمرت موافق از سرگیری مذاکرات صلح با سوریه بوده، اما مشروط به آنکه دولت سوریه با ایجاد تغییراتی در گرایشهای کنونی خود، گامی مثبت در راستای تحقق یک صلح پایدار با اسرائیل، بردارد.وی معتقد است دمشق سرپرستی اعمال تروریستی را برعهده داشته و در قالب کمک به حزب الله و گروههای مبارز فلسطینی، مانع از سرگیری مذاکرات سازش می شود.

به اعتقاد اولمرت، در صورت ایجاد تغییراتی در گرایشهای سابق سوریه، تحولی جدی در مواضع اسرائیل برای شروع مذاکره با سوریه مبنی بر صلح پایدار، ایجاد خواهد شد.

با این حال اولمرت، نسبت به تمایل رئیس جمهور سوریه (بشار اسد) نسبت به از سرگیری مذاکرات صلح مشکوک است و آن را فرآیندی می داند که به منظور کاهش فشار آمریکا بر سوریه به وجود آمده است. اگرچه معتقد است اعتماد به صداقت سوریه در مورد تمایلات صلح طلبانه اش، نیازمند سپری شدن زمان بیشتری است.

ج ـ مشکلات ایجاد شده در رفتارهای سیاسی اولمرت:

1 ـ فساد اولمرت:

در نظرسنجی که توسط مؤسسه ماگار موحوت از میان 551 نمونه آماری انجام شد و در جریان آن سؤالات مختلفی از شرکت کنندگان در نظرسنجی پیرامون چگونگی عملکرد مقامات دولتی اسرائیل مطرح شد در بخش اول نظرسنجی، ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل با کسب 56 درصد آراء به عنوان فاسدترین فرد شناخته شد. (یدیعوت آحرونوت، 17/11/2007)

پیش از آن نیز وزیر دادگستری اسرائیل اعلام کرده بود قرار است درباره نحوه خرید منزلی که اولمرت در بیت المقدس خریداری کرده است، تحقیقات قضایی انجام شود. در آن هنگام گفته می شدیکی از نهادهای نظارتی دولتی اسرائیل در تحقیقاتی به این نتیجه رسید که نخست وزیر اسرائیل برای ابتاع منزل مزبور، حدود 325 هزار دلار کمتر از قیمت واقعی آن پرداخت کرده است. و اظهارات وزیر دادگستری اسرائیل پس از اعلام نظر این نهاد نظارتی عنوان شد. (B.B.C 24/9/2007)

2 ـ ناتوانی اولمرت در مدیریت جنگ 33 روزه:

دومین فاز از اتهامات فراروی اولمرت پس از شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه مطرح شد. فشارهای ناشی از این مسئله به صورت ارتقای تقاضای احزاب اپوزیسیون استعفای اولمرت مطرح شد. در این رابطه آمی آیالون، عضو حزب کارگر پس از انتشار گزارش اولیه وینوگراد، خطاب به مناخیم مازوز گفت، به منظور بررسی نتایج این کمیته، به تحقیق بپردازد چرا که به اعتقاد آیالون، این ممکن نیست که نخست وزیر اسرائیل در حالی که هنوز ابرهای استوار رسوایی بر فراز موقعیتش معلق اند، به خدمت خود ادامه دهد.

در همین راستا، یوسی بیلین رهبر حزب میرتس نیز اظهار داشت: اولمرت آرام است و گویی مقام خود را به عنوان نخست وزیر رها کرده، در حالی که می بایست با چالش های دیپلماتیکی که کشور اسرائیل امروزه با آن رو به روست مواجهه جدی و مؤثری داشته باشند. لیونی وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی و از هم حزبی های نخست وزیر نیز زمزمه هایی از ضرورت کناره گیری اولمرت را مطرح کرد که چندان جدی پیگیری نشد. مجموعه فشارهای مذکور با انتشار گزارش نهایی وینوگراد و تلطیف نقش اولمرت در شکست مزبور تا حدودی فروکش کرد.

3 ـ سیاست گذر از ابهام هسته ای:

یکی دیگر از اتهامات اولمرت به اظهارات وی در مصاحبه با یک نشریه آلمانی، مبنی بر اعتراف ضمنی به بهره مندی اسرائیل از کلاهکهای هسته ای باز می گشت. (یدیعوت آحرونوت 1/9/2007) اگرچه اولمرت کوشید با مخدوش جلوه دادن نحوه انتشار اخبار مذکور از بار فشارهای داخلی بکاهد اما اکثر احزاب سیاسی اسرائیل اقدام مذکور را نشانه دیگری از بی لیاقتی اولمرت خواندند.

4 ـ تلاش برای تقسیم قدس:

یکی دیگر از اتهامات فراروی اولمرت به استقبال وی از مذاکرات سازش باز می گشت. اتهامات مذکور در چند مرحله متوجه اولمرت شد که از آن جمله می توان به مجموعه مواضع اعلامی وی در آستانه کنفرانس آناپولیس اشاره کرد. (هاآرتس، 20/2/2008) مدتی پس از کنفرانس مذکور نیز شایعاتی پیرامون مذاکرات اولمرت با رئیس تشکیلات خود گردان درباره تقسیم قدس مطرح شد که با تشدید فشار اپوزیسیون سیاسی به تکذیب ماجرا از سوی اولمرت انجامید. (هاآرتس، 19/2/2008)

مآخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش، مؤسسه تحقیقات و پژوهش های سیاسی ـ علمی ندا، 19/12/1386، سال دهم شماره 46، شماره مسلسل 380.
  2. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، 6/6/1384، شماره 261 و 23/12/1384، شماره 287 و 4/4/1384 و 23/3/1384.
  3. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل (روند صلح و روابط خارجی)، شماره 1/214، مورخ 11/11/1382.
  4. روزنامه الشرق الاوسط، 26/4/2004.
  5. www.knessel.gov.il/mk/eng/mkprinteng.asp.