کادیما، حزب

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


آریل شارون نخست وزیر سابق اسرائیل که در تابستان سال 2005 میلادی با عقب نشینی از نوارغزه مفهوم جدید یکجانبه گرایی را وارد تفکر سیاسی اسرائیل کرده بود، پس از انحلال کنست و جدایی از حزب لیکود که به گفته خودش حاصل تنها یک شب تفکر او بود، نام کادیما را نیز به ادبیات سیاسی اسرائیل اضافه کرد. کادیما، مهمترین و جدیدترین حزب اسرائیلی است. کادیما، اجتماعی از کبوترهای حزب لیکود و بازهای حزب کارگر به شمار می رود و برخلاف عمده احزاب اسرائیل که از پایین به بالا و در طی گذر زمان و بنابر نیازها و مقتضیات زمانی شکل گرفته اند، این حزب از بالا به پایین و توسط نخبگان رژیم صهیونیستی به وجود آمده و معتقد به یک برنامه خاص در ارتباط با نحوه تأمین امنیت و چگونگی تعامل با فلسطینیهاست.

آریل شارون به دلیل ابتلا، به عارضه قلبی و مغزی نتوانست حزب نوپای خود را در انتخابات سراسری ماه مارس همراهی کند و در نتیجه جانشین او ایهود اولمرت با حزب کادیما وارد میدان انتخاباتشد. کادیما قائل به استراتژی امتیازدهی یکجانبه بود و از همان ابتدا هدف اصلی خود را پیروی از طرح صلح نقشه راه آمریکا و تعیین مرزهای دائمی اسرائیل اعلام کرد. به عقیده بسیاری از ناظران سیاسی، انتخابات سراسری ماه مارس درواقع جدال بر سر تعیین مسیر آینده سیاست اسرائیل در مورد کرانه باختری توسط حزب کادیما و مبارزه با فقر از سوی حزب کارگر بود که در نهایت با پیروزی حزب کادیما به پایان رسید و قابلیت سنتی دو حزب بزرگ اسرائیل (لیکود - کارگر)، شکسته شد.

الف ـ تأسیس حزب کادیما:

حزب کادیما در تاریخ 20/12/2005 با انشعاب 14 تن از نمایندگان پارلمانی لیکود به رهبری آریل شارون نخست وزیر وقت اسرائیل تشکیل شد. طی مدت کوتاهی پس از انشعاب، چندین تن از نمایندگان پارلمانی کارگر نیز به حزب کادیما پیوسته و بر ابهام حاکم بر اهداف و برنامه های آن افزودند. از آن پس ترکیبی از گرایشهای محافظه کارانه راست و چپ به علاوه مجموعه ای از سوابق سیاسی رقیب و متعارض، مهمترین ویژگی ماهیت دو بعدی (انشعابی ـ ائتلافی) کادیما به شمار می آمد.

حزب کادیما همانند سایر احزاب سیاسی ـ مبتنی بر پایگاههای فکری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بخشهایی از جامعه اسرائیل تشکیل شده است. اما با این حال ناهمگونی سوابق سیاسی اعضای آن به علاوه گرایشهای متعارض حاکم بر مجموعه مذکور، باعث شد کادیما در معرض توجه و پرسش بیشتری قرار گرفته و بهره مندی نامتعارف چنین مجموعه ای از ثبات سیاسی روزافزون، توجهات بیشتری را متوجه خود کند.

در تحلیل عوامل سازنده و گردآورنده حزب چندوجهی کادیما، به پارامترهای متعددی اشاره شده است. عوامل مطرح در سطح تحلیل احصاگر عبارتند از: شخصیت کاریزماتیک شارون، برنامه های فراحزبی او، اختلافات درون حزبی احزاب گوناگون،رقابتهای پارلمانی کنست هفدهم و نتایج نظرسنجی ها.

1 ـ شخصیت کاریزماتیک شارون:

یکی از عواملی که به سرعت به سطح قابل قبولی از اجماع نظری دست یافت، شخصیت کاریزماتیک شارون و نقش و جایگاه این پارامتر در تکوین انشعابی کادیما در نظام حزبی اسرائیل بود. شخصیتی که با عبور از مرزهای ارزشی و هنجاری حاکم بر حزب لیکود و جناح راست، شرایط مساعدی را برای تدوین و اجرای برنامه های غیرمتعارف شارون فراهم ساخت.

بهره مندی شارون از سابقه طولانی فعالیت در ساختار نظامی و امنیتی اسرائیل، تصدی اغلب پستهای وزارتی کابینه در دهه های اخیر، سابقه تصدی دو دوره پست نخست وزیری و نقش قابل توجه وی در احداث و توسعه شهرکهای یهودی نشین، تنها بخشی از دلایل انتفاع شارون از شخصیت کاریزماتیک در اسرائیل است. اگرچه در این رابطه می توان به پارامترهای دیگری چون: توان بالای ریسک پذیری (در قالب سوابق ملموسی چون: کشتار تاریخی صبرا و شتیلا، شعله ور ساختن انتفاضه مسجدالاقصی و تخلیه نوارغزه)، رهبری لیکود طی سالهای متمادی و محوریت این حزب در جناح خودی یا رقیب برای تقسیم آراء هواداران سیاسی شارون اشاره کرد.

لذا از منظر تحلیل ساده و تک محور، ماهیت غیرمتعارف اعضاء، اهداف و برنامه های کادیما، محصول جایگاه فراهنجاری شارون در جناح راست و سوابق بی بدیلی بود که به وی اجازه می داد تا فارغ از پیامدهای نامطلوب شماتتهای رقبای راستگرا، برنامه های جدیدی را در سطح نظام حزبی اسرائیل طرح و پیگیری کند که الزاما در چارچوب برنامه هایمتعارف و مسبوق به سابقه حزب و جناح خود قرار نداشته باشند.

2 ـ برنامه های فراحزبی شارون:

پاره ای دیگر از تحلیلگران با اعتبار بخشیدن به نقش کار ویژه اهداف و برنامه های شارون معتقدند که تأسیس یک حزب با اختلاطی از گرایشهای راست و چپ محافظه کار، بیش از آنکه موضوعی خرد و قابل تحلیل در سطح نخبگان سیاسی باشد، مسئله ای کلان و متأثر از اهداف و برنامه هایی است که با استقبال گسترده جامعه اسرائیل مواجه شده اند.

در این منظر، هسته بنیادین کادیما را مجموعه ای از اهداف و برنامه هایی تشکیل می دهند که مهمترین مشخصه آنها ماهیت فراحزبی شان است.

چنانچه ویژگی برنامه های حزبی را در بهره مندی از چهار خصیصه زیر خلاصه کنیم، اهداف و برنامه های شارون را می توان در نقطه مقابل آن (فراحزبی) تعریف و ارزیابی کرد. بر همین اساس مهمترین ویژگیهای حاکم بر اهداف و برنامه های حزبی به قرار زیر هستند:

نخست آنکه؛ بر سوابق و فعالیتهای پیشین حزب متبوع خود تکیه دارند.

دوم آنکه؛ براساس تفکر اغلب نخبگان سیاسی حزب بنا می شوند.

سوم آنکه؛ براساس پایگاههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حزب مذکور تدوین می شوند.

و چهارم آنکه؛ براساس اصول و اهداف اعلامی حزب متبوع خود، مطرح می شوند.

با نگاهی به برنامه های اعلامی شارون پیش از تأسیس کادیما می توان به مصادیقی در تعارض با نشانه های فوق الذکر اشاره کرد. برنامه های اعلامی شارون در مقام ریاست حزب لیکود در آستانه انتخابات کنست شانزدهم (2003)، به هیچ روی سنخیتی با تخلیه شهرکها، تعریف مرزهای دایمی، توسل به اقدامات یکجانبه در مناقشات سازش و سایر برنامه هایی که اخیرا و در آستانه برگزاریانتخابات کنست هفدهم از سوی وی مطرح شده اند، نداشتند. به تعبیر دیگر، برنامه های اعلامی شارون مبنی بر تخلیه شهرکهای نوارغزه، پیشنهاد تشکیل دولت فلسطینی، تلاش برای تخلیه شهرکهای دورافتاده یهودی نشین واقع در کرانه باختری، تأکید بر تعریف مرزهای دایمی اسرائیل، اعتبار بخشیدن به ثبات سیاسی اسرائیل در سطح منطقه ای و عادی سازی روابط آن با سایر کشورهای منطقه و جلب همکاری جناح چپ پیش از پیروزی کادیما در انتخابات، از جمله مواردی به شمار می آیند که به هیچ روی در تناسب با اصول و اهداف اعلامی لیکود، سوابق فعالیت سیاسی این حزب، تفکر اغلب نخبگان حزبی و جناحی آن و همسو با اهداف و منافع اکثریت اعضاء و هواداران راستگری این حزب (لیکود) نبودند. به همین دلیل پاره ای از تحلیلگران نیز تمایل و گرایش نمایندگانی از حزب کارگر و دیگر تشکلهای چپگرا به حزب کادیما را منبعث از عدول رهبری سابق آن از اهداف و برنامه های حزبی می دانند.

3 ـ اختلافات درون حزبی لیکود و سایر احزاب:

ماهیت انشعابی ـ ائتلافی حزب کادیما، یکی از دلایل تأکید تحلیلگران سیاسی بر نقش عامل اختلافات درون حزبی، در پیدایش کادیماست. به تعبیر دیگر بعد انشعابی هویت سیاسی کادیما، متأثر از اختلافات درون حزبی لیکود و مجموعه تعارضاتی است که در نهایت، منجر به جدایی و انشعاب یک سوم از اعضای لیکود به رهبری شارون شد. بعد ائتلاف کادیما نیز مبین وجود اختلافات درون حزبی در سایر احزاب سیاسی اسرائیل (نظیر کارگر) بود که منجر به توسعه دامنه هواداران غیرحزبی کادیما شد.

فارغ از تأثیرات مستقیم اختلافات درون حزبی لیکود و کارگر بر تکوین ماهیت انشعابی ـ ائتلافی کادیما، وجود اختلافات درون حزبی در سطح احزابی چون: مفدال و تقسیم آن به دو بخش، شینوی وتجزیه آن به دو تشکل پارلمانی مجزا و میرتس و اختلافات "یوسی بیلین" و "سارید" بر سر نحوه تعامل با سایر احزاب سیاسی اسرائیل، منجر به تحلیل قوای فکری و سیاسی سایر احزاب و بهره برداری حزب کادیما از فضای حاصله شد. زیرا حزب کادیما با بهره مندی از ترکیب اهداف و برنامه های مختلف، می توانست ملجاء مناسبی برای اعضای سایر احزاب به شمار آمده و تحت لوای شانس موفقیت بیشتر برای پیروزی در انتخابات و همسویی با اهداف و برنامه های کلان کلیه گروههای محافظه کار، اقدام به جذب و بسیج سیاسی هواداران مردد و در شرف خروج از احزاب متبوع خویش کند.

4 ـ رقابتهای پارلمانی کنست هفدهم:

علی رغم تأثیرگذاری هر یک از عوامل فوق الذکر، برخی دیگر از تحلیلگران، مهمترین عامل پیدایش کادیما را رقابتهای پارلمانی کنست هفدهم و تشدید تلاشهای نخبگان و احزاب سیاسی برای حضور دوباره در عرصه قدرت می دانند؛ انتخاباتی که فارغ از محتوا و کیفیت برنامه های اعلامی احزاب شرکت کننده در آن، همانند سایر دوره های گذشته، آوردگاهی برای بازتوزیع کمیت و کیفیت کرسیهای پارلمانی، پستهای وزارتی و کسب تواناییهای بیشتر برای تأثیرگذاری بر فرایند تدوین سیاستهای چهار سال آتی، به شمار می آید.

یکی از راهبردهای دستیابی به اهداف فوق، تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی جامعه اسرائیل در کوتاه مدت است. بی شک طرح مواضع صریح یا دوپهلو، همسویی با اکثریت یا داعیه اقلیت گرایی، تکرار مواضع گذشته یا تجدیدنظر اساسی در اهداف و برنامه های پیشین، همه و همه راهبردهای متفاوتی محسوب می شوند که احزاب گوناگون در وهله نخست برای پیروزی در انتخابات و در مراحل بعدی برای ارتقای تعداد کرسیهای پارلمانی و حکومتی خویش، اتخاذ می کنند. بر همین اساس برخی را عقیده بر این است که تأسیس حزب کادیما وطرح اهداف و برنامه های نامتعارف با سوابق سیاسی و اجرایی شارون، همگی تحت لوای تلاش برای موفقیت در انتخابات کنست هفدهم، قابل تحلیل بوده و انشعاب و ائتلافهای بعدی به دلیل ورود به عرصه رقابتهای انتخاباتی کنست هفدهم صورت واقعیت به خود گرفته است.

5 ـ نتایج نظرسنجی ها:

برخی از مفسران معتقدند که ارتقای محبوبیت شارون و استقبال جامعه از اهداف و برنامه های آن، موضوعی است که تا پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی، تنها از طریق نتایج نظرسنجی ها قابل ارزیابی است.

به تعبیر دیگر، آنچه موجب تأکید شارون بر تأسیس کادیما، تطمیع 3/1 از نمایندگان پارلمانی لیکود به حمایت از شارون و ترغیب پاره ای از نخبگان سیاسی رقیب به عضویت در حزب کادیما شد، متأثر از جایگاه مطلوب شارون در اغلب نظرسنجی ها و حفظ و ارتقای شانس موفقیت آن در کلیه نظرسنجی های صورت گرفته بود. عاملی که حتی حاکی از حفظ جایگاه شارون در مقایسه با سایر رقبای سیاسی درون حزبی (لیکود) و برون جناحی بود.

مهمترین مصادیقی که در این زمینه ارائه شده اند، به شرح زیر هستند:

نخست: علی رغم گذشت فاصله کوتاهی از تخلیه شهرکهای یهودی نشین واقع در نوارغزه، محبوبیت سیاسی شارون و شانس موفقیت حزب تحت تصدی وی (لیکود و بعدها کادیما) در انتخابات پارلمانی کنست هفدهم (2006) همچنان در حال افزایش بود.

دوم: علی رغم تداوم اختلافات درون حزبی لیکود و تهدیدات مکرر جناح افراطی آن به خروج از حزب، شارون همچنان بهترین نامزد برای پیروزی لیکود در نتایج نظرسنجی ها به شمار می آمد.

سوم: آنکه حتی پس از انشعاب شارون ونمایندگان هوادار وی از ترکیب لیکود، باز هم نتایج نظرسنجی مبین موفقیت شارون در انتخابات پارلمانی در مقام رهبر حزب جدیدالتأسیس کادیما بود.

چهارم: علی رغم برگزاری انتخابات درون حزبی کارگر (با پیروزی عمیر پرتس) و لیکود (که به پیروزی نتانیاهو انجامید)، باز هم جایگاه شارون در نظرسنجی ها بالاتر از رقبای سیاسی وی در احزاب لیکود و کارگر قرار داشت.

پنجم: سکته مغزی شارون و وخامت اوضاع جسمانی وی نیز تأثیر چندانی بر شانس موفقیت حزب کادیما در نتایج نظرسنجی ها نداشته و پیروزی کادیما در غیاب شارون نیز مورد تأیید نظرسنجی های گوناگون بود.

ششم: جایگزینی اولمرت به جای شارون در مقام رهبر حزب کادیما و کفیل نخست وزیری نیز تأثیر نامطلوبی بر روند روزافزون محبوبیت سیاسی کادیما در نتایج نظرسنجی ها نداشته و این حزب همچنان از شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات آتی برخوردار بود.

نتایج نظرسنجی های صورت گرفته در طی هفته های پیش از تأسیس کادیما و جایگاه ممتاز شارون در تمامی موارد منتشر شده یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر پیدایش حزب کادیما بود.

ب ـ برنامه اقتصادی کادیما:

حزب کادیما اگرچه با شعار عقب نشینی یکجانبه از کرانه باختری رود اردن و تعیین مرزهای دائمی اسرائیل تا سال 2010 میلادی پا در میدان انتخابات گذاشت و در نهایت به عنوان نخستین حزب میانه رو موفق به تشکیل دولت شد، ولی مطمئنا شعارهای اجتماعی و اقتصادی این حزب نیز در ترغیب رأی دهندگان اسرائیلی به حمایت بیشتر از آن بی تأثیر نبوده است. سیاست اقتصادی حزب کادیما برخلاف سیاستهای امنیتی این حزب به سمت چپ متمایل است.

این حزب معتقد است که تنها با بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه می توان امنیت ملی را تقویت کرد و توان دولت یهود در دفاع از خود در برابر تهدیدات خارجی را افزایش داد. کادیما با آگاهی از کاهش استاندارد زندگی و افزایش سطح فقر در سالهای پس از دهه 70 میلادی، برنامه اجتماعی ـ اقتصادی خود را در سه حوزه آموزش، اشتغال و رشد قابل اجرا می داند. اهداف مهم اقتصادی حزب کادیما را می توان در قالب موارد زیر خلاصه کرد:

1 ـ نزدیک کردن استاندارد زندگی در اسرائیل به استاندارد زندگی در جوامع پیشرفته اروپایی.

2 ـ اجرای سیاست اقتصادی بازار آزاد.

3 ـ حفظ ثبات اقتصادی.

4 ـ کاهش سطح فقر.

5 ـ اصلاح نظام پولی و مالی کشور.

6 ـ تقویت فضای اقتصادی موجود برای سرمایه گذاری خارجی.

7 ـ کاهش نرخ بیکاری و توزیع عادلانه حقوق میان کارگران.

8 ـ افزایش سطح سواد مردم و سرمایه گذاری بیشتر در مقاطع مختلف تحصیلی.

حزب حاکم کادیما برای تحقق اهداف فوق و احیای وضعیت اقتصادی سابق اسرائیل انجام اقدامات زیر را راهگشا می داند:

ـ اعمال شفافیت بیشتر در برنامه ریزی بودجه و اولویت بخشی بیشتر به مسائل داخلی.

ـ کاهش هزینه های دولت و آزادسازی منابع بیشتر برای سرمایه گذاری.

ـ تداوم سرمایه گذاریهای درازمدت در امور زیربنایی در حوزه هایی چون حمل و نقل، ارتباطات و انرژی به ویژه در مناطق نقب و جلیله.

ـ ارائه خدمات اجتماعی و درمانی مناسب به شهروندان.

ـ عرضه مشوقهای لازم مانند مالیات بردرآمد منفی، برای بازگرداندن افراد بیکار به چرخه کار و تولید و محدود کردن کمکهای مالی دولت بهسالخوردگان، معلولان و افراد نیازمند.

ـ اصلاح جامع نظام آموزشی کشور.

ـ مبارزه همه جانبه با فرار صاحبان مشاغل بزرگ از پرداخت مالیات به دولت.

ـ اصلاح جامع نظام بهداشت و درمان و اختصاص یارانه بیشتر به سبد دارو و سبد سلامت خانواده.

ـ تشویق و تسهیل شرایط مهاجرت به اسرائیل و جذب سریع مهاجران در بازار کار.

ـ افزایش یارانه پرداختی به سالمندان و نیازمندان واقعی.

ـ کاهش تعداد کارگران خارجی.

ـ حذف مالیات برای افراد کم درآمد.

ج ـ کادیما پس از شارون:

چهارم ژانویه 2006 پیام آور خبری ناگوار برای اعضای حزب جدیدالتأسیس کادیما بود. سکته دوم شارون و حذف فیزیکی او از مقام نخست وزیری و ریاست حزب کادیما، بحران دیگری را پس از فرو نشستن فضای غبارآلود بحران نخست (انشعاب از لیکود)، پدید آورد که در نظر اول، به نظر می رسید، حزب متبوع وی را در ورطه شکست و فروپاشی گرفتار کند.

جایگاه کاریزماتیک شارون در حزب کادیما و ماهیت انشعابی این حزب، مهمترین عوامل نگرانی اعضای کادیما از پیامدهای نامطلوب فقدان وی در آینده نزدیک محسوب می شدند.

با این همه و برخلاف تمامی پیش بینی های صورت گرفته، حزب کادیما توانست با تکرار یک شگفتی دیگر، محبوبیت سیاسی و اجتماعی خود را در سطح نظرسنجی های صورت گرفته حفظ کرده و ارتقاء بخشد.

یکی دیگر از مهمترین دلایل تداوم محبوبیت و مقبولیت سیاسی کادیمای فاقد شارون، محوریت یافتن اهداف و برنامه های فراجناحی، پس از حذف شارون از مقام رهبری کادیماست. با این حال، سایرشرایط مورد نیاز برای تداوم مقبولیت اجتماعی کادیما عبارتند از:

ـ پذیرش رهبری جدید کادیما (اولمرت) در سطوح درون حزبی و ملی.

ـ حفظ انسجام درون حزبی.

ـ حفظ تمایزات و افتراقات اعضای کادیما با احزاب متبوع سابق خود.

ـ حفظ جایگاه ممتاز کادیما در سطح افکار عمومی.

ـ کاهش شانس موفقیت احزاب لیکود و کارگر در انتخابات پارلمانی.

مآخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، 17/7/1385، شماره 314؛ 26/10/1384، شماره 281؛ 23/12/1384، شماره 287.
  2. www.jewishvirtuall ibrary.org/jsource/politics/sharonnewparty.html.
  3. www.meria.idc.ac.il/news/2006/06 April 10 news.html.
  4. www.cbc.ca/news/backgraund/middleeast/isr ael-elex.html.
  5. www.kadimaisrael.co.il/171-en/kadima.aspx.