سازمان صهیونیستی آمریکا

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


مقدمه:

در پی برگزاری اولین کنفرانس صهیونیسم در سال 1897 "سازمان صهیونیستی آمریکا" (Zionist Organization of America) با نام اتحادیه صهیونیست های آمریکایی به عنوان شعبه ای از سازمان صهیونیست جهانی در سال 1897 برای تبلیغ صهیونیسم در آمریکا تأسیس شد. مطابق قوانین پایه رژیم صهیونیستی این شعبات به عنوان لژیون و رابط رسمی میان دولت یهود و یهودیان دیاسپورا فعالیت می کنند. نمایندگان سازمان صهیونیست جهانی در جوامع دیاسپورا حضور دارند تا تحولات و موقعیت یهودیان خارج از اسرائیل را به مقامات رژیم صهیونیستی گزارش دهند. بنابراین سازمان صهیونیست جهانی و نهادهای مختلف آن در جهان ساختاری است که از طریق آن پیام رژیم صهیونیستی به یهودیان خارج از اسرائیل منتقل می شود و متقابلاً به درخواست یهودیان دیاسپورا از سوی دولت حامی منافع یهود پاسخ داده می شود.

الف ـ تاریخچه فعالیت:

پس از تشکیل سازمان در سال 1897، "ریچارد گوتهل و "حاخام استفان وایز" به عنوان دبیرکل افتخاری آن انتخاب شدند. این سازمان در ابتدا بسیار ضعیف و سست بنیاد بود و برای تحمیل سلطه مرکزی خود بر گروه های صهیونیستی وابسته به خود مشکلات زیادی در پیش داشت. این نتیجه اختلاف رهبران وابسته به بورژوازی یهودی آمریکایی شده و آلمانی تبار با مهاجران یهودی فقیر شرق اروپایی و دارای فرهنگ یدیشی بود. این سازمان به فعالیت های تبلیغاتی صهیونیستی روی آورد و در سال 1901 اولین مجله رسمی صهیونیستی آمریکا را به زبان انگلیسی منتشر کرد. در پی آن از سال های 1909 روزنامه ای یدیشی نیز به چاپ رساند و چند کالج صهیونیستی تأسیس نمود.

این سازمان به جوانان و آموزش زبان عبری اهتمام فراوان داشت: به نفع صندوق ملی یهود و اتحادیه یهودی آبادسازی (استعمار) فعالیت می کرد؛ با عناصر یهودی آمریکایی مخالف با صهیونیسم که اساسا در جنبش یهودیت اصلاح طلب متمرکز بودند، مبارزه می کرد.

با شعله ور شدن جنگ جهانی اول، مرکز فعالیت های صهیونیستی به ایالات متحده منتقل شد و کمیته اجرایی عمومی موقت امور صهیونیسم در سال 1914 با ریاست لویس براندیز تشکیل شد. این کمیته بخش عظیمی از فعالیت های صهیونیستی را در ایالات متحده در طول جنگ برعهده داشت و صندوقی برای پشتیبانی از تجمع وطن گزین یهودی در فلسطین و کمک به قربانیان یهودی اروپایی در جنگ تأسیس کرد و تأسیس کنفرانس یهودی آمریکایی را پیشنهاد داد. با پایان جنگ مقرر گردید که این کمیته با اتحادیه صهیونیست های آمریکایی ادغامشود و با ریاست افتخاری لویس براندیز یک سازمان مرکزی تشکیل گردد که تحت کنترل دفتر ملی و برمبنای عضویت فردی باشد.

براندیز عقیده داشت که نقش اساسی این سازمان جمع آوری سرمایه های بخش خصوصی برای سرمایه گذاری و تأمین هزینه پروژه های مشخص در فلسطین است. وی همچنین نسبت به تأسیس صندوق تأسیسی یهود که رهبران صهیونیست اروپایی و در رأس آنها حاییم وایزمن آن را ترجیح می دادند، تردید داشت. این اختلاف در کنار اختلاف نظر فکری بر سر مفهوم صهیونیسم با وایزمن موجب شد که براندیز و طرفدارانش در جریان کنگره سال 1921 از سازمان صهیونیسم کناره گیری کنند. سازمان صهیونیسم آمریکا از این پس همه تلاش خود را در جمع سرمایه متمرکز نمود؛ هرچند که نتوانست به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند.

این سازمان همچنین با فعالیت های سازمان های کمک رسانی یهودی آمریکایی برای اسکان یهودیان روسی در مناطق کریمه و اوکراین در اتحاد شوروی به مخالفت برخاست. از این رو، سازمان در وحدت بخشیدن به فعالیت های صهیونیستی و جمع آوری کمک زیر چتر ندای واحد فلسطین در سال 1924، مشارکت کرد. با این حال، جاذبه این سازمان ضعیف بود و تعداد اعضای آن از 149 هزار نفر در سال 1918، یعنی یک سال پس از اعلامیه بالفور، به 18 هزار نفر در سال 1929 کاهش یافت.

پس از آغاز جنگ جهانی دوم، سازمان وحدت بخشیدن به تلاش های سازمان های اصلی صهیونیستی در راستای تأسیس کومنولث یهودی در فلسطین و در پی آن افتتاح صندوق برنامه بالتیمور در سال 1942 مشارکت داشت؛ همچنین در تأسیس کمیته فوق العاده امور صهیونیسم در سال 1939 که در سال 1943 به کمیته فوق العاده صهیونیستی آمریکایی(و سپس شورای صهیونیستی آمریکا در سال 1949) تبدیل شد، مشارکت کرد تا هیأت منظم و منسجمی برای بزرگترین سازمان های صهیونیستی در ایالات متحده تشکیل دهد.

با ریاست "اباهیلل سیلور" (1947ـ1945) و "امانوثل نیومن" (1949ـ1947) فعالیت سازمان و تعداد اعضا افزایش یافت. این دو نفر در طول سال های 1947 و 1948 در بخش آمریکایی آژانس یهود عضویت داشتند و دولت آمریکا را تشویق کردند تا موافقت خود را با قطعنامه تقسیم فلسطین در سال 1947، اعلام نماید.

با تأسیس رژیم صهیونیستی از اهمیت نقش سازمان صهیونیستی آمریکا کاسته شد؛ به ویژه که در نتیجه اعلام دولت (اسرائیل) تضادهای نهفته موجود میان صهیونیست های وطن گزین و صهیونیست های وطنی آشکار شد و کار به بحث و جدل پیرامون نقش و وظایف هریک از دو گروه کشید. سازمان برای توجیه استمرار تاریخی اش لقب "شمشیر تیز یهودیان آمریکا" را بر خود نهاد و تأکید کرد که به تأسیس دولت اسرائیل کمک کرده است و نقش فعلی آن نیز دفاع از اسرائیل است. این سازمان سیاست ائتلاف اسرائیلی لیکود را پذیرفته و از سیاست رسمی اسرائیل پیروی می کند و فعالیت آن اکنون در جمع آوری کمک مالی برای اسرائیل و تبلیغ برای آن و وارد آوردن فشار بر آمریکا به نفع آن متمرکز شده است.

سازمان صهیونیستی آمریکا کلیه فعالیت های کنگره آمریکا، کاخ سفید و دفاتر دولتی آمریکا را دنبال می کند و زیرنظر دارد و یادداشت هایی را درباره اسرائیل در بین مسؤولان دولتی و رسانه های گروهی توزیع می کند؛ همچنین به آموزش صهیونیستی که آن را "فرهنگ عبری" می نامد، اهتمام می ورزد و شاخه جوانان آن در مدارس و دانشگاه های آمریکا فعالیتمی کند و دیدار جوانان یهودی آمریکا را از اسرائیل سازمان دهی می کند. از زمان تأسیس دفتر سازمان در اسرائیل در سال 1953 و انجمن مدارس کفر سیلور در عسقلان در سال 1955 در داخل اسرائیل نیز، فعال بوده است. این دو نهاد به ارائه خدمات فرهنگی و آموزشی می پردازند.

سازمان صهیونیستی آمریکا نیز همچون دیگر سازمان های صهیونیستی با کاهش اهمیت و فعالیت روبرو شده و از سال 1967 از نظر فعالیت برای اسرائیل و تبلیغ و جمع آوری کمک مالی و اعمال فشار به نفع آن تفاوتی با دیگر سازمان های صهیونیستی ندارد. حتی سازمان های غیرصهیونیستی با کارآیی تشکیلاتی بهتر و پایگاه مردمی وسیع تر، این نقش را بسیار بهتر و کارآمدتر ایفا می کنند. سازمان صهیونیستی آمریکا از پرداخت مالیات معاف است و تعداد اعضای آن از 165 هزار نفر در سال 1950 به 45 هزار نفر در سال 2003 کاهش یافته است.

ب ـ اصول سازمان در برخورد با فلسطینیان:

برنامه های سازمان صهیونیستی آمریکا در قبال فلسطینیان تحت عنوان "گام هایی که دولت بوش باید برای مبارزه با تروریسم فلسطینی بردارد" در 10 عنوان اصلی به همراه توضیح کافی در سایت اطلاع رسانی این سازمان موجود است. کلیات این برنامه عبارت است از:

1ـ مقابله با حمایت آمریکا در تأسیس یک دولت عرب فلسطینی.

2ـ اعلام تروریستی بودن ماهیت رژیم تشکیلات خودگران.

3ـ پایان بخشیدن به کمک 100 میلیون دلاری سالیانه آمریکا به اعراب فلسطینی.

4ـ خودداری از هرگونه اعمال فشار بر اسرائیلیا اعطای امتیاز به تشکیلات خودگردان.

5ـ خودداری از محکوم نمودن هرگونه عملیات ضدتروریستی اسرائیل در قبال فلسطینیان.

6ـ اعمال فشار به متحدین برای خودداری از کمک مالی به تشکیلات خودگردان.

7ـ اعمال تحریم کشورهای عربی در صورت خودداری از قطع کمک مالی به تروریست های فلسطینی.

8ـ انحلال دفاتر تشکیلات خودگردان در آمریکا.

9ـ انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس.

10ـ اعمال فشار بر تشکیلات خودگردان برای دستگیری عاملان قتل اتباع آمریکایی در فلسطین.

ج ـ دلایل مطرح شده از سوی سازمان برای ممانعت از وصول کمک مالی آمریکا به فلسطینیان:

پس از افشای اخبار مربوط به کمک مالی آمریکا، این سازمان ضمن انتشار فهرستی از اقدامات صورت گرفته از سوی فلسطینیان در راستای متعارض جلوه دادن این اقدامات با مفاد طرح نقشه راه، دلایل خود درباره مخالفت با اعطای کمک مالی را در سایت اطلاع رسانی خود مطرح نمود. محدوده در نظر گرفته شده این سازمان برای اثبات تخلف فلسطینیان به صورت سلبی و ایجابی در مقطع زمانی یک هفته ـ 24 ژوئن 2003 تا30 ژوئن ـ در 8 عنوان اصلی همراه با توضیحات ارائه شده است. این اقدامات عبارت است از:

1 ـ توقف خشونت ها:

1) به صورت ایجابی: طبق طرح نقشه راه فلسطینیان ملزم به متوقف نمودن بدون شرط خشونت هستند. در حالی که مورد نقض آن در صدوربیانیه از سوی جهاد اسلامی، حماس و فتح در 29 ژوئن و مشروط نمودن توقف عملیات برای یک دوره 90 روزه همراه با آزادی همه زندانیان می باشد.

2) به صورت سلبی: در طول این یک هفته در حدود 39 عملیات تروریستی و یا تلاش برای انجام عملیات محقق شده که در حدود 3 نفر کشته شده اند. رویدادهایی که نباید محقق می گردید.

2 ـ درخواست برای به رسمیت شناختن اسرائیل و ممانعت از عملیات تروریستی:

1) به صورت ایجابی: طبق طرح نقشه راه اعراب فلسطینی ملزم به صدور بیانیه ای هستند که بر حق موجودیت اسرائیل در صلح و آرامش تأکید دارد. این بیانیه تاکنون صادر نشده است.

2) به صورت سلبی: واژه تروریسم علی رغم بار منفی آن در مجامع بین الملل از سوی فلسطینیان به معنای مقاومت تعبیر می شود.

3 ـ بازداشت و دستگیری تروریست ها:

به صورت سلبی و ایجابی از سوی فلسطینیان صورت نگرفته است.

4 ـ مصادره تجهیزات و ادوات نظامی:

خودداری مقامات فلسطینی از انجام آن.

5 ـ انحلال زیربناهای تروریستی:

عدم پایبندی فلسطینیان به مفاد این بند.

6 ـ ممانعت از هرگونه تحریک و اقدام تحریک آمیز علیه اسرائیل:

عدم پایبندی فلسطینیان.

7 ـ پایان بخشیدن به حمایت از ترور از سوی دول عربی:

تاکنون گزارشی مبنی بر تحقق این بند ارائه نگردیده است.

8 ـ همکاری امنیتی مشترک با اسرائیل و ایجاد یک نظام امنیتی واحد:

این در حالی است که به گزارش روزنامه هاآرتس از 5 می ماه 2003 تاکنون پنج سازمان امنیتی مختلف حکومت خودگردان همچنان تحت فرماندهی یاسر عرفات قرار دارد و تلاشی در راستای ادغام این سازمان های موازی صورت نگرفته است.

9 ـ ایجاد اصلاحات دموکراتیک:

گزارشی دال بر رعایت موازین دموکراسی ارائه نشده است.

د ـ برنامه آموزش سازمان به اعضا برای ممانعت از ارسال کمک مالی:

سازمان صهیونیست آمریکا با درج آدرس پستی جرج بوش از اعضا و هواداران خود درخواست کرد با استناد به یکی از دلایل مطرح شده زیر خواستار خودداری دولت آمریکا از ارائه کمک مالی به حکومت خودگردان شوند. این دلایل به تربیت اولویت عبارتند از:

1ـ نقص اصول نقشه راه از سو تشکیلات خودگردان به دلیل عدم موفقیت در توقف خشونت ها، خودداری از بازداشت تروریست ها، عدم مصادره تجهیزات و ادوات نظامی، عدم برنامه ریزی در راستای ممانعت از تحریک تنفر علیه جامعه اسرائیل از طریق تصحیح کتب آموزشی و کنترل رسانه های ارتباط جمعی همچون رادیو، تلویزیون وروزنامه.

2ـ مخالفت 7/76 درصد از آمریکاییان با ارائه هرگونه کمک به اعراب فلسطینی براساس نظرسنجی مؤسسه مک لاگلین اند اسوشیتس (Mclaughlin and Associates) در فوریه سال جاری (این نظرسنجی در مورد از سرگیری کمک سالیانه آمریکا به فلسطینیان انجام پذیرفت).

3ـ بی تأثیر بودن کمک های قبلی ایالات متحده در اصلاح و تعدیل مواضع فلسطینیان از زمان امضای قرارداد اسلو در سال 1993 (مجموع این کمک ها در طول سال های 2002-1994 بالغ بر یک میلیارد دلار است).

4ـ بی تأثیر بودن همکاری های قبلی سازمان سیا با نهادهای امنیتی حکومت خودگردان در راستای مبارزه علیه تروریسم و تبدیل نیروهای امنیتی به تروریست حرفه ای.

5ـ ادامه فساد اداری در تشکیلات خودگردان علی رغم درخواست های مکرر دولت بیل کلینتون و [[بوش، جورج، فرایند صلح با اسرائیل در دوره ریاست جمهوری|جورج بوش]] بر لزوم اصلاحات اداری و ممانعت از صرف این کمک ها در راستای خرید آپارتمان و ماشین های لوکس برای عناصر وابسته به تشکیلات خودگردان.

ه ـ ادعاهای سازمان صهیونیستی آمریکا:

1ـ این سازمان بدون ارائه هیچ دلیلی فلسطینیان را به نقض اصول نقشه راه متهم ساخته است این در حالی است که ترور عبدالعزیز رنتیسی از اعضای حماس تنها یک هفته بعد از نشست عقبه از سوی افراد و مجامع مختلف (حتی از سوی صهیونیست ها) به عنوان عامل اصلی نقض طرح نقشه راه معرفی گردید. به طور نمونه می توان به اظهارات یوسی سارید و محمدبرکه از نمایندگانکنست در راستای محکوم کردن این اقدام تروریستی اشاره نمود.

2ـ درباره مخدوش بودن نتایج نظرسنجی می توان از مقاله "نقشه راه به مثابه یک فرصت" مندرج در هفته نامه جوییش ویک بهره برد. در این مقاله ضمن اشاره به سه نظرسنجی دیگر که از سوی دانشگاه مریلند، مؤسسه گالوپ و مؤسسه اسرائیل Israel 21.C) 21.C (Institution صورت گرفته است، نتایج نظرسنجی مؤسسه مک لاگلین اند اسوشیتس را در تعارض با سه نظرسنجی مذکور معرفی می کند.

3ـ بی اساس بودن سه دلیل مطرح شده دیگر نیز به دلیل در نظر نگرفتن شرایط آغازین انتفاضه، سرکوب شدید انتظارات فلسطینیان در روند مذاکرات و میانجیگری یک طرفانه آمریکا بدیهی است.

این سازمان یک فصلنامه و یک هفته نامه تبلیغاتی دارد. سازمان صهیونیستی آمریکا یکی از سازمان های صهیونیستی و عضو کنفدراسیون جهانی صهیونیست های متحد عمومی است (و با شاخه آمریکایی سازمان جهانی صهیونیسم) و همچنین با اتحادیه صهیونیستی آمریکا تفاوت دارد.

مآخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد ششم، چاپ اول، پاییز 1382.
  2. بولتن رویداد و گزارش صهیونیسم، مؤسسه تحقیقات و پژوهش های سیاسی ـ علمی ندا، شماره 12، 24/4/1382.

ـ تلویزیون رژیم صهیونیستی، 30/3/1382.

ـ شبکه تلویزیونی المنار، 21/3/1382.

  1. Goldberg.j.j jewish power Addison-Wesley publishing company.inc 1996pp.350-351.
  2. www.zoa.org/pressrel 2003.706a.htm.
  3. www.zoa.org/pressrel2003.701.b.htm.
  4. www.zoa.org/pressrel2003.7.2a.htm.
  5. www.the jewish week.com/news/newscontent. php3/articl=8 031.2003/6/6.