شبکه های تلویزیونی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


برای بحث در مورد تسلط و سیطره صهیونیسم جهانی بر شبکه های تلویزیونی جهان به ویژه غرب را بهتر است از رابرت مردوخ این غول رسانه های جهان شروع کنیم:

رابرت مردوخ در اواسط دهه 1960 سهام برخی شرکتهای تلویزیونی را در استرالیا خرید تا بتواند زلاندنو و هنگ کنگ را تحت پوشش خبری و برنامه های تلویزیونی خود قرار دهد. در اوایل دهه 1980 نیز شبکه های تلویزیونی بیشتری را در استرالیاخریداری کرد. وی سپس شروع به خریداری شبکه های تلویزیونی در غرب کرد و در دهه 1980 علاوه بر شرکتی که مالکیت مطلق آن را در دست داشت دست کم 30 شرکت جدید، پراکنده بین الملل را خرید و خدمات رسانی شبکه تلویزیونی ماهواره ای آسمان (Sky) را آغاز کرد که براساس برنامه ریزی وی این شبکه می بایست هسته اولیه یک شبکه تلویزیونی بین المللی در سرتاسر جهان باشد.

مردوخ همچنین گروه سه شرکت آمریکایی به نام تراینگل (Triangle) که مالک شبکه تلویزیونی گاید (Guide) بود را خریداری و آنها را در هم ادغام کرد و همه را به عنوان چهارمین شبکه ملی تلویزیونی یعنی شبکه فاکس (Fox)درآورد." این شبکه به زودی توانست به بزرگترین شبکه تلویزیونی جهانی تبدیل شود و حتی شبکه های عمده اصلی آمریکا همچون C.N.N.، A.B.C و N.B.C.را پشت سر گذارد و به عنوان یک شبکه مهم تلویزیونی جهانی درآید. این شبکه تلویزیونی در جریان لشکرکشی آمریکا به عراق در سال 2003 میلادی که منجربه اشغال این کشور شد نقش مهمی را در ارائه اخبار و گزارشهای سانسور شده مقامات نظامی آمریکا از جنگ به جهانیان ایفا کرد.

عمده ترین کشورهای غربی که صهیونیسم جهانی بر شبکه های تلویزیونی آنها سیطره دارد عبارتند از:

الف ـ شبکه های تلویزیونی آمریکا:

وقتی سخن از تلویزیون است، ناگزیر با این واقعیت روبه رو هستیم که آمریکا دارای قوی ترین شبکه های تلویزیونی جهان است. اما در میان شبکه های تلویزیونی جهان به ویژه غرب، صهیونیسمجهانی سلطه نسبتا کاملی بر شبکه های تلویزیونی آمریکا دارد و به طور کامل این شبکه ها را در اختیار و تحت سیطره خود قرار داده است. "در آمریکا، در حدود 1100 شبکه تلویزیونی و 7200 شبکه رادیویی وجود دارد.

در این کشور، سه شبکه تلویزیونی ای، بی، سی، (A. B. C.)سی، بی، اس، (C. B. S.)و ان، بی، سی، (N. B. C.) مشهورترین شبکه های تلویزیونی جهان به شمار می آیند." این سه شبکه را نمی توان مستقل نامید. این سه شبکه اگر چه در حال حاضر مالکانی یهودی ندارند، اما در هنگام راه اندازی، این یهودیان بودند که نقش اصلی را بر عهده داشتند. مثلاً ABC به وسیله لئوناردگلدنسون، شبکه NBCدر ابتدا به وسیله ویلیام پالی و سپس به وسیله لورنس تیشن که همگی یهودی بودند، آغاز به کار کرد.

شبکه تلویزیونی C.B.Sدر سال 1985 توسط تونزنر راه اندازی شد. وی هر چند یهودی نیست ولی هرگز موضعی ضد منافع یهودیان اتخاذ نکرده است. این شبکه در سال 1999 تحت تملک یهودیان درآمد و در رأس مدیریت آن یک یهودی به نام ملوین ای کارمازین قرار گرفت.

اگرچه در حال حاضر یهودیان، کمتر در رأس این شبکه ها هستند، اما بدنه کارکنان این سه شبکه اساسا یهودی گرایان هستند. حضور یهودیت در اخبار تلویزیون آمریکا همچنان قوی است. افزون بر سه شبکه تلویزیونی یاد شده، شرکت واشنگتن پست که سهام عمده دهها روزنامه، مجله و نشریه را در اختیار دارد، چند شبکه تلویزیونی دارد از جمله تلویزیونهای این شرکت که در هفت میلیون خانه در آمریکا بیننده دارد عبارتند از: شبکه تلویزیونWDIV در دیترویت، KRRC در هوستون، WPLG در میامی، WKMG در اورلاندو، WJXTدر جسکون ویل. شبکه تلویزیون کابلی این شرکت نیز در آمریکا 635 هزار خریدار دارد.

در آمریکا، چندین مجتمع رسانه ای بزرگ وجود دارد که هر کدام در کنار فعالیت های رسانه ای، چندین شبکه تلویزیونی دارند. اولین و بزرگترین مجتمع رسانه ای آمریکا در حال حاضر، آیول تایم وارنر (AOL Time Warner) است. این مجتمع هنگامی ایجاد شد که AOLشرکت تایم وارنر را در سال 2000 میلادی به مبلغ 160 میلیارد دلار خریداری کرد.

در ابتدا در این مجتمع رسانه ای ـ مخابراتی استیوکیس غیریهودی به عنوان رئیس شرکت AOL و جرالد لوین یهودی رئیس شرکت تایم وارنر به عنوان رئیس هیئت مدیره با یکدیگر همکاری داشتند.

اگرچه AOL-TW کاملاً در اختیار یهودیان نبود؛ اما تأثیر همکاری و ادغام رهبری یک سرمایه دار سفیدپوست که بزرگترین و اصلی ترین دغدغه اش پول است و یک یهودی نژادپرست، به تدریج حوزه نفوذ یهودیان را در AOLافزایش داد. استیوکیس زمانی که جرالد لوین شروع به استخدام یهودیان برای تصدی پست های کلیدی AOL کرد، ابراز نارضایتی و اعتراض نکرد؛ چرا که حوزه دارایی و مالکیت وی متأثر از روند استخدام یهودیان نبود.

با مرگ کیس، یهودیان کنترل AOL را به طور کامل در اختیار گرفتند. پیش از ادغام، AOLبزرگترین شرکت فراهم کننده خدمات اینترنت در آمریکا بود. شرکت با درآمد 13 میلیارد دلاری که در سال 1997 داشت، دومین شرکت تایم وارنر رسانه ای بین المللی پیش از خریداری شدن به وسیله AOL بود. لوینرئیس تایم وارنر سیستمهای پخش ترنر را در سال 1996 از تدترنر که یکی از معدود کارآفرینان غیریهودی آمریکا در عرصه تجارت رسانه ای است، خریداری کرد. ترنر، پس از لوین مرد شماره 2 مجتمع AOL-TW به شمار می رود.

زمانی که تدترنر غیریهودی و مستقل در عرصه رسانه ای کنترل شبکه CBSرا در سال 1985 به دست آورد، با چند و چون کار رسانه ای در سطحی ملی آشنا نبود؛ اما کم کم موفق شد در عرصه تبلیغات رسانه ای موفق ظاهر شود. پس از آن بود که شبکه تلویزیونی CNN را با 70 میلیون عضو راه اندازی کرد. این شبکه یکی از برترین شبکه های تلویزیونی جهان است. ترنر تعدادی از یهودیان را در مناصب اجرایی کلیدی CNN گمارده است و هرگز موضعی آشکارا ضد منافع یهودیان اتخاذ نکرده است.

دومین مجتمع بزرگ رسانه ای آمریکا که در سال 1997، حدود 33 میلیارد دلار درآمد داشته شرکت والت دیسنی است. رئیس این شرکت مایکل آیزنر یهودی است. امپراتوری دیسنی با در اختیار داشتن شبکه های مختلف رادیو ـ تلویزیونی بیش از 100 میلیون عضو دارد.

مجتمع رسانه ای والت دیسنی، 225 ایستگاه وابسته در آمریکا دارد و چندین شرکت تلویزیونی اروپایی متعلق به این مجتمع هستند.

سومین مجتمع بزرگ رسانه ای آمریکا ویاکوم (VIACOM) است که در سال 1997، 13 میلیارد دلار درآمد داشت. رئیس این مجتمع سامنر ردستون است. ویاکوم، تولید و توزیع کننده برنامه های تلویزیونی برای بزرگترین شبکه های آمریکایی است و خود 13 ایستگاه تلویزیونی و 13 ایستگاه رادیویی در اختیار دارد. ردستون در دسامبر 1999 توانستشبکه CBS را نیز از آن خود کند. وی مدیر عامل CBSرا یک یهودی با نام ملوین ای کارمازین قرار داد. وی رئیس و بزرگترین سهامدار شرکتی است که مالک شبکه تلویزیونی CBS، 14 ایستگاه تلویزیونی، 160 ایستگاه رادیویی و تلویزیون موسیقی کشور و شبکه های کابلی ناشویل می باشد.

شرکت خبری رابرت مردوخ که شبکه های تلویزیونی fox, fox films, fox2000را در اختیار دارد، پنجمین شرکت مهم رسانه ای آمریکا است که در سال 1997، درآمد آن 11 میلیارد دلار بوده است.

گفته می شود مردوخ یک استرالیایی غیریهودی است؛ اما پیتر چرنین، رئیس گروه fox یک یهودی است. لورا زیکسین نیز زنی یهودی است که تحت نظر چرنین، ریاست fox films را بر عهده دارد. پیتر روث یهودی نیز مدیر بخش سرگرمی های گروه fox است.

در آمریکا بسیاری از شبکه های تلویزیونی که تحت مالکیت شرکتهای بزرگ رسانه ای نیستند نیز تحت کنترل یهودیان هستند.

1 ـ شبکه A. B. C. :

"صهیونیسم جهانی از طریق رؤسای یهودی این شبکه به ویژه لئونارد جانسون (رئیس) لئونارد گلدن سن، مارتین روبن اشتاین صهیونیست مشهور یهودی (مدیرکل)، افرام رایشتاین (معاون مدیرکل) و اورام وستین سیطره خود را بر آن حفظ کرده است. این سیطره همواره از ناحیه رئیس و مسئول اجرایی، مدیر داخلی اخبار این شبکه و نیز مسئول امور اجرایی تنظیم کننده اخبار تلویزیون که اغلب یهودی هستند اعمال می شود. ریاست شورای سیاست گزاری A. B. C.را از سال 1953 لئونارد گلدن سن برعهدهدارد.

وی به همراه دستیارانش به نامهای لیون هس و ایورت ایدلک به طور کامل برنامه هایی را که در این شبکه تولید و پخش می شود تحت کنترل دارد." در حال حاضر در این شبکه، صدها نویسنده و خبرنگار و گزارشگر و فیلمبردار و مسئولانی دیگر که همگی یهودی هستند و به طور مستقیم با سازمان آیپک ـ مهم ترین گروه فشار صهیونیستی در آمریکا ـ در ارتباط هستند مشغول به کار می باشند. "صهیونیستها با پرداخت پولهای هنگفت، از این شبکه حمایت می کنند. برای مثال، درآمد شبکه ای. بی. سی. از محل آگهیها فقط سال 1982 ـ مبلغ دو میلیارد دلار بوده است که بیشتر آن را مؤسسه و بانکهای یهودی پرداخت کرده اند."

صهیونیستها برنامه های مختلفی را برای این شبکه تهیه کرده و از طریق آنها ایده های خود را به مخاطبان و بینندگان این شبکه القا می کنند. به عنوان نمونه "به مدت چند هفته چهار شب، برنامه هایی درباره دستگاه امنیتی اسرائیل پخش می کرد. این سریال ستایشنامه ای برای صهیونیستها بود و آنان را مردمی شجاع و باهوش، فداکار و از خود گذشته نشان می داد. سریال دیگری همزمان با پخش این سریال، از همین شبکه پخش می شد که در آن ستمهای بی پایان! نازیها بر یهودیان به تصویر کشیده شده بود. هدف موذیانه دست اندرکاران این شبکه از پخش همزمان این دو سریال، کاملاً واضح است."

این شبکه همچنین در آغاز تهاجم گسترده نیروهای رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 که منجر به کشتار تعداد بسیاری از لبنانیها و فلسطینیان ساکن این کشور گردید مصاحبه ای با اعزروایزمن وزیر جنگ اسرائیل ترتیب داد. "وی درباره کتابخود به نام جنگ برای صلح سخن می گفت. شبکه یاد شده، با این اقدام قصد داشت برای افکار عمومی آمریکا ثابت کند آنچه صهیونیستها انجام می دهند، به خاطر صلح است! حتی اگر به صورت اشغال کشور همسایه باشد و به خاطر آن هزاران نفر کشته یا آواره شوند."

این شبکه همچنین در یکی از معروف ترین برنامه های خود به نام 20/20 تصاویری از فلسطینیان را در حال گروگان گیری و تهدید به انفجار یک انبار سوخت که به کشته شدن میلیونها تن از ساکنان نیویورک منتهی می شد به نمایش گذاشت".

شبکه C. B. S. :

این شبکه نیز زیر سلطه کامل صهیونیستهاست و به شرکت کلمبیا وابسته می باشد. رئیس و صاحب این شرکت فردی یهودی به نام ویلیام بیلی است. او نواده یک یهودی روسی است که در سال 1888 از اوکراین به آمریکا مهاجرت کرده بود. "وی از سال 1948 ریاست شورای مدیریت این شبکه را به عهده دارد. رئیس شبکه یعنی جیمز روزن فیلد. معاونت وی را به عهده داشته و وظیفه نایب رئیس برعهده دیوید فخس است" مدیرکل آن هم ریچارد سیالانت یهودی است که آمریکایی تبار می باشد.

بدین ترتیب صهیونیستها در کنار مسئول خبری این شبکه و مسئول اجرایی آن که همگی یهودی می باشند و نیز صدها یهودی دیگر که در بخشهای اداری و فنی آن کار می کنند بر این شبکه سیطره دارند. پخش اخبار از سوی این شبکه همواره به گونه ای است که در آن جانبداری این شبکه از رژیم صهیونیستی کاملاً آشکار می باشد. به عنوان نمونه "اخبار و تحلیلهایی که این شبکه در مارس 1982 کردبه مخاطبان خویش تلقین می کرد که اسرائیل از طرف کشورهای مخاصم عرب محاصره شده و سازمان آزادی بخش فلسطین، زنان، سالخوردگان و کودکان را می کشد."

شبکه N. B. C. :

این شبکه تلویزیونی نیز در چنگ صهیونیستهاست، رؤسای یهودی آن به ویژه الفرد سیلورمن (رئیس) هربرت سیکوسر (مدیرکل) نیز این شبکه را در قبضه صهیونیسم جهانی نگه داشته اند. "تا سال 1970 دیور سارنوو یهودی ریاست آن را به عهده داشت. پس از او پسرش رابرت این وظیفه را عهده دار شد. شورای مدیریت این شبکه که جرج فخس، یولیوس کبلمان و رومی بولاک، اوبن فندربرگ و آندری سولر ازجمله آنها هستند به دیوید بسیار نزدیک هستند. آرون اسبخلستاین نایب رئیس این شبکه بوده و روون فرانگ ریاست دایره خبر آن را عهده دار است." و صدها یهودی صهیونیست نیز همانند شبکه های دیگر در قسمتهای مختلف این شبکه کار می کنند.

صهیونیستها با تولید و پخش برنامه های مختلف تلویزیونی از این شبکه، افکار عمومی آمریکا را تحت تأثیر القائات فرهنگی و سیاسی خویش قرار می دهند. به عنوان مثال "در فوریه 1964، شبکه ان. بی. سی. هر شب برنامه هایی پخش می کرد که براساس شخصیتهای کتاب عهد عتیق تورات تهیه شده بود. مجری این برنامه، یک راهب لوتری به نام استاک بود.

دست اندرکاران این برنامه قصد داشتند با چنین برنامه هایی افکار عمومی آمریکا را به این سو و آن سو بکشانند که یهودیان و آمریکاییان دینشان یکیاست و یهودیان در مصلوب شدن حضرت مسیح (ع) دخالتی نداشته اند" نمونه دیگر اینکه "در دهم سپتامبر 1982 ، این شبکه گزارش خبرنگار خود جک اندرسون را که به بیروت فرستاده بود، پخش کرد. اندرسون ـ که گرایشهای صهیونیستی او بر کسی پوشیده نیست ـ در این گزارش، سازمان آزادیبخش فلسطین را مزدور شوروی (سابق) خواند و سربازان صهیونیست را مردانی خارق العاده و سوپرمن توصیف کرد."

به طور کلی تمامی اخبار پخش شده از سه شبکه فوق الذکر و جهت گیریها و خطوط ارائه شده به جامعه آمریکا توسط رؤسای یهودی این سه شبکه که همگی از صهیونیستها و وابستگان به آژانس بین المللی یهود می باشند تعیین می گردد. علاوه بر آن "تمام فرستنده های تلویزیونی نیویورک را (13 شبکه فرستنده) یهودیها اداره می کنند." و "85 درصد از ایستگاههای فرعی تلویزیونی در آمریکا و تقریبا همین میزان ایستگاههای رادیویی به این سه شبکه وابسته هستند."

به عنوان نمونه "صهیونیستها مهم ترین ایستگاه رادیویی آمریکا ـ یعنی صدای آمریکا ـ را در سیطره دارند. "رابرت گلدین" یهودی که سرپرست بخش اخبار این رادیوست، عضو هیأت مدیره انجمن یهودیان آمریکاست. او قبلاً در وزارت امور خارجه آمریکا مقام مهمی داشت و مدت زیادی نیز کارشناس ارزیابی برنامه های مؤسسه فورد بود.

"قدرت برتر به دست این افراد است، حمایت آنها از اسرائیل این امر را به خوبی نشان می دهد."

برای پی بردن به عمق نفوذ صهیونیستها و درک میزان خطر سلطه صهیونیسم بر این شبکه های سه گانه کافی است اشاره کنیم که "این سه شرکتعظیم صدها هزار نفر را در مقامات اجرایی ایالات متحده آمریکا گمارده اند" و توجیه سیاسی افکار و دیدگاههای بیش از 250 میلیون آمریکایی را به عهده دارند. بجز این عده صدها میلیون نفر دیگر در اروپا، کانادا و آمریکای لاتین و بسیاری از کشورهای جهان برنامه های این سه شبکه را تماشا می کنند و صهیونیستها به افکار آنان جهت می بخشند و به بینندگان خود می گویند که چه بدانند و چه حوادثی در کشور و سایر نقاط جهان به وقوع می پیوندد. در حقیقت آنها تعیین می کنند که میلیونها آمریکایی روزانه چه اخباری را باید از رویدادهایی که در جهان و کشورشان اتفاق می افتد بشنوند.

سلطه و سیطره صهیونیسم بر برنامه های تلویزیون آمریکا از خلال بسیاری از این برنامه ها کاملاً آشکار و نمایان است. صهیونیسم با این روشهای زشت و خیانت بار، موفق شد به طور همزمان هم افکار عمومی آمریکاییان را جلب کند و هم آنان را نسبت به خویش به اعجاب وادارد.

علاوه بر این سه شبکه، یک ایستگاه تلویزیونی دولتی ـ ملی و عمومی به نام BBCنیز در آمریکا وجود دارد. گاهی بینندگان به خاطر کثرت برنامه های فرهنگی و عدم وجود تبلیغات تجاری که دیگر شبکه ها پخش می کنند و همچنین اعتقاد به اینکه شبکه BBCبه لحاظ عمومی بودن آن خبرهای واقعی را در اختیار وی قرار می دهد آن را برای تماشا انتخاب می کنند اما ناگهان با همان ضرب المثل گذشته مواجه می شود. این ایستگاه تنها نام Public(ملی) را یدک می کشد و هزینه های آن از طریق بخشهای شرکتهای بزرگی چون فورد، جنرال الکتریک و برخی از سرمایه های کلان تأمین می شود.

این شبکه پی درپی در لابه لای برنامه هایفرهنگی خود فیلمهای مستندی مانند هولوکاست (ماجرای قتل عام یهودیان) و تاریخ و تمدن یهودیان را پخش می کند.

این موضوع چیز عجیبی نیست زیرا رئیس شبکه یعنی لورنس گروس مان و رئیس ایستگاههای رادیویی وابسته به آن یعنی فرانک ماک مانکوچ یهودیانی هستند که ریشه صهیونیستی دارند.

بسیاری از برنامه های شبکه تلویزیونی آمریکا علاوه بر القای سیاسی و فرهنگی به بینندگان، مملو از توهین به مسلمانان است. دلیل این ادعا آماری است که پرفسور جاک شاهین در کنفرانس مطبوعاتی لندن که در روزهای 29 و 30 سپتامبر 1979 با موضوع "تصویر اعراب در رسانه های غربی" برگزار شد ارائه کرد. وی در این کنفرانس آماری ارائه کرد که نشان می داد بیش از 20 برنامه تفریحی شبکه های تلویزیونی آمریکا ـ که در آن زمان پخش می شد ـ سر تا پا توهین به مسلمانان است.

به گفته پرفسور شاهین یکی از این برنامه ها سریال شبی در بیزانس بود که به اعراب توهین می کند. قصه این سریال، اقتباسی از کتاب برناردشاو است که در آن هیچ ذکری از عربها به میان نیامده، اما سناریونویس این برنامه ـ که شخصی صهیونیست بود ـ سناریوی خود را طوری نوشته که اعراب را تروریستهای شیفته خون ریزی نشان می دهد.

"یکی از فیلمهای مشهور تلویزیونی که از آن بوی سیطره صهیونیسم به مشام می رسد، فیلمی درباره هولوکاست است. این نام، نمادی است که صهیونیستها آن را برای افسانه کوره های آدم سوزی یهودیان در آلمان وضع کرده اند و ادعا می کنند که هیتلر، یهودیان را به چنین سرنوشتی دچار کرده است. این فیلم، تاکنون چندین بار ساخته شده استکه در آخرین آن، مریل استریپ ستاره مشهور آمریکایی بازی کرد. صهیونیسم جهانی به پاداش این خدمت، در سال 1983 برای ایفای نقش در فیلم گاندی جایزه اسکار را به او داد.

ناگفته نماند که نقش گاندی را در این فیلم، بن کینگزلی یهودی ایفا می کرد. ماجرای فیلم هولوکاست درباره دشواریهایی است که یک خانواده یهودی به هنگام جنگ دوم جهانی در آلمان نازی از سر می گذراند.

صهیونیستها از ماجرای ترور جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا و کشته شدن لی هاروی اوی اوزوالد ـ متهم به قتل کندی ـ به دست جک روبی روبنشتاین یهودی بهره های فراوانی بردند. آنان از روی این ماجرا فیلمی سراسر تبلیغ برای صهیونیستها ساختند. متأسفانه باید اضافه کنم که در زمانی که اسرائیل لبنان را به اشغال درآورده بود، برخی از تلویزیونهای عربی این فیلم را به نمایش گذاشتند. در این فیلم، جک روبی روبنشتاین یهودی نقش یک شهروند غیور آمریکایی را بازی می کند که از کشته شدن رئیس جمهوری خود به درد آمده است.

او مصمم است که از قاتل رئیس جمهور انتقام بگیرد. به همین دلیل، قاتل کندی را پیش چشم دهها پلیس محافظ به قتل می رساند. زمانی که روبی دستگیر می شود، بازپرس از او می پرسد: چرا لی هاروی را کشته است؟ و او پاسخ می دهد: من انتظار داشتم یک آمریکایی باغیرت پیدا شود که انتقام رئیس جمهور محبوب ما را بگیرد. اما وقتی ناامید شدم، خودم تصمیم به انجام این وظیفه گرفتم تا به همه جهان ثابت کنم که ما یهودیان آمریکا بیش از هر آمریکایی دیگر رئیس جمهورمان را دوست داریم!

فیلم تلویزیونی زنی به نام گلدا که زندگی گلدامایر ـ نخست وزیر اسبق اسرائیل ـ را به تصویر می کشد، یکی از مهم ترین فیلمهای تبلیغاتی صهیونیستهاست. این فیلم چهار ساعته دو قسمتی را شرکت فیلم سازی پارامونت آمریکا که متعلق به هودکنون یهودی است، تهیه کرده و چهار میلیون دلار صرف آن شده است. در این فیلم، 75 هنرپیشه اسرائیلی بازی کرده و 70 نفر دیگر نیز در امور فنی آن همکاری داشته اند. نقش گلدا مایر را نیز اینگرید برگمن ستاره مشهور آمریکایی ایفا کرده است. تلویزیون اسرائیل روز 5/9/1982 این فیلم را پخش کرد. در فیلم زنی به نام گلدا، صهیونیستها قهرمانانی سرشار از حکمت و قدرت و انسانیت نشان داده شده اند. در صحنه ای از فیلم، یک خبرنگار آمریکا از گلدا مایر می پرسد: علت مشهوریت شما چیست؟

وی پاسخ می دهد: شهرت من به خاطر حکمت یا قدرتم نیست، بلکه به این دلیل است که زنی یهودی هستم و از ملت یهود دفاع می کنم. در صحنه دیگری از فیلم، یکی از اعضای کنگره آمریکا که مخالفت صهیونیسم است، به خانه گلدا می رود. وقتی وارد خانه می شود، درمی یابد که خانم نخست وزیر کارهای منزل را شخصا انجام می دهد.

گلدا مایر از عضو کنگره عذرخواهی می کند و دنباله کارهای منزل را می گیرد. سپس قهوه ای آماده می کند و به نزد وی بازمی گردد. او که با شک و دودلی ناظر این صحنه هاست، دچار شگفتی می شود و ناگهان از مخالفت با صهیونیستها دست می کشد و به ستایش این زن بزرگ می پردازد. همچنین، برای نشان دادن حس دموکراسی صهیونیستها، در یکی دیگر از صحنه های فیلم، گلدا مایر به روی صدها تظاهرکننده خشمگین که ضد او شعار می دهند، لبخند می زند.

در صحنه ای دیگر، گلدا مایر با گروهی ازکودکان آمریکایی دیدار می کند. کارگردان فیلم: در این صحنه تلاش می کند گلدا را زنی بسیار مهربان نشان دهد. یکی از کودکان آمریکایی از گلدا می پرسد: چه وقت میان شما و همسایگان عرب شما صلح برقرار می شود؟ او پاسخ می دهد: وقتی که عشق اعراب به فرزندانشان بر نفرت آنها از یهودیان غلبه کند! در صحنه ای دیگر، گلدا مایر در برابر جمعیت زیادی از یهودیان آمریکایی سخنرانی می کند و می گوید: آیا می دانید چرا ما اینجا هستیم؟ و خود پاسخ می دهد: برای اینکه ما ملت برگزیده خدا هستیم و خداوند خاک اسرائیل را به ما بخشیده است.

نکته دیگری که باید درباره این فیلم اضافه کرده سخنان اینگرید برگمن بازیگر نقش گلداست که پس از پایان فیلمبرداری گفته است:

"وقتی بازی در نقش گلدا مایر را آغاز کردم، عشق بر اندیشه ام چیره شد و شیفته این زن بزرگ شدم. او هم وفادار است و هم بسیار راستگو. گلدا با خاک نیاکانش پیوند دارد هیچ چیز او دروغ نیست".

ناگفته نماند که برای تهیه این فیلم، علاوه بر شرکت پارامونت، جین کورمن که دارای دو تابعیت آمریکایی و اسرائیلی است، سرمایه گذاری کرده است.

یکی از شرکتهای فیلمسازی که اقدام به تولید این گونه فیلمها در آمریکا می کند میاکون است. این شرکت از مشهورترین شرکتهای تولید تلویزیونی در آمریکاست و در مالکیت آن مناحم گولان شراکت دارد. یهودی معروفی که صاحب شرکت تولید سینمایی کانن است.

صهیونیستها افزون بر تولید و پخش فیلمها و سریالهای تلویزیونی، اقدام به تهیه و پخش گزارشهای موضوعی سیاسی و پخش برنامه های زنده از وقایع و رویدادهای سراسر جهان به نفع رژیم صهیونیستیمی کنند. به عنوان نمونه در اثنای هجوم ارتش رژیم صهیونیستی به لبنان در نیمه سال 1982 شبکه های تلویزیونی آمریکا تلاش کردند تا خواسته های صهیونیسم را تأمین نمایند. مثلاً هنگامی که اخبار جنایتها و فجایع و کشتار فلسطینیان توسط نیروهای مزدور صهیونیستی و مسیحیان مارونی در اردوگاههای صبرا، شتیلا و عین الحلوه فاش شد، این شبکه های تلویزیونی نقش بسیار خباثت آمیزی را در تبرئه اسرائیل از این جنایت هولناک و غیرانسانی ایفا کردند تا تقصیر را گردن مارونیها (مسیحیان لبنانی) بیندازند. اما هنگامی که نقش حکومت مناخیم بگین (نخست وزیر رژیم صهیونیستی) رسواگونه آشکار گردید چاره ای ندیدند جز اینکه حملات خود را به بگین و وزیر جنگ او آریل شارون منحصر کنند و همزمان بر این امر اصرار ورزند که صهیونیستها از این قتل عام مبرا بوده اند.

بنابر اسناد و گزارشهای موجود و مستند سازمان ایالات متحده آمریکا "یوسیا" برای برنامه های زنده به ممالک خارجی از آخرین (مدرنترین) تکنولوژی ماهواره ای استفاده می کند. از نمونه های این تکنولوژی می توان ورلدنت (WORLDNT) را نام برد که از طریق واشنگتن به کمک ماهواره با سفارتخانه های آمریکا و پستهای VISAو ایستگاههای تلویزیونی یکصد شهر عمده جهان ارتباط برقرار می سازد. سیاست سازان آمریکایی با استفاده از این سیستم ارتباطی می توانند برای بینندگان تلویزیونی ممالک دیگر راجع به موضوعات حیاتی روز صحبت کنند، ورلدنت از چهار سیستم منطقه ای تشکیل شده که شامل یورنت (EVRONT) (اروپا)، آرنت (ARNET)آفریقا وای نت (EANET)آسیای شرقی می باشد.

جالب توجه است که سازمانهایی چون یوسیا و فن آوریهای پیشرفته چون ورلدنت چه از نظر اجرایی و چه از جنبه تملک، تحت سلطه افراد و جریانهای خاصی قرار دارند...

جریان فوق با همان ماهیت مذکور (سرمایه داری یهود) در مورد صدای آمریکا (VOICE-AMERICA) نیز صدق می کند، این رادیو هر هفته حدود 1334 ساعت برنامه به زبان انگلیسی دارد و به 45 زبان زنده دنیا از طریق موج کوتاه و متوسط برای 125 میلیون شنونده در سراسر جهان نیز برنامه پخش می کند، که ماهیت دست اندرکاران صهیونیست و مواضع و گرایشات صهیونیستی حاکم بر این مرکز نیز بر کسی پوشیده نیست. این واقعیت نه فقط در آمریکا و مراکز الکترونیکی آن کشور که به عنوان نمونه مطرح شده بلکه در دیگر اقمار غرب نیز واقعیت دارد که از آن جمله می توان به رادیو بی. بی. سی. لندن اشاره نمود.

به طوری که نشریه صهیونیستی جوئیش کرونیل چاپ لندن از استوارت یانگ رئیس اسبق بی. بی. سی. بعد از مرگش به عنوان یک عنصر فعال برای صهیونیسم و اسرائیل یاد و ستایش کرده و می افزاید که: "یانگ در حین انجام وظیفه در رادیوی بی. بی. سی. همواره به رسمیت شناختن جامعه صهیونیستی را مدنظر قرار می داده و هرگز میراث خود را فراموش نمی کرد" تا جایی که در جنگ 1967 (جنگ سوم اعراب و اسرائیل) جزو نخستین داوطلبانی بود که برای خدمت در رکاب صهیونیسم و برای آرمان آن اعلام آمادگی کرده و به سرزمینهای (تحت اشغال) اعزام گردید."

ب ـ شبکه های تلویزیونی فرانسه:

سلطه صهیونیسم افزون بر شبکه های تلویزیونی آمریکا و انگلیس به شبکه های تلویزیونی و رادیویی فرانسه نیز رسید و صهیونیسم به گونه ای واضح و آشکار در این شبکه ها نفوذ پیدا کرد. تلویزیون فرانسه تاکنون برنامه های سیاسی و زنده و نیز سریالهای تلویزیونی بسیاری پخش کرده که در آنها علنا صهیونیسم ترویج می شد. به عنوان نمونه هنگامی که فرانسوا میتران رئیس جمهور اسبق فرانسه از فلسطین اشغالی دیدار کرد، تبلیغات صهیونیستی در تلویزیون فرانسه دامنه گسترده تری یافت. در همین خصوص از گروه موسیقی یهودی موسوم به ارکستر اورشلیم برنامه هایی به نمایش درآمد.

علاوه بر آن فیلم مستندی از کلود لانزمن با عنوان چرا... اسرائیل تهیه و پخش شد. رادیوی فرانسه نیز برنامه ای رادیویی تحت عنوان صدای اسرائیل پخش کرد.

یکی از فیلمهای تبلیغاتی صهیونیسم که از تلویزیون فرانسه پخش شده، فیلم عملیات انتبه بود. این فیلم، از به اصطلاح دلاوریهای سربازان صهیونیستی در آزادسازی گروگانهای اسرائیلی در فرودگاه انتبه اوگاندا حکایت می کرد. فیلم دو قسمتی راهزن نیز که اسرائیلیها را به شکل سوپرمن نشان می دهد، از تلویزیون فرانسه پخش شده است.

با آغاز سال 1983 ، کانال دوم تلویزیون فرانسه یک سریال مستند به نام جنایتکاران جنگ پخش کرد. ماجراهای این سریال براساس افسانه هایی واهی از کشتار و سوزاندن یهودیان به دست نازیها ساخته شده بود. هنگامی که تمام رسانه های بین المللی - حتی رسانه هایی که در سیطره صهیونیسم هستند - ناچارشدند از بگین و شارون به دلیل کشتار فلسطینیان در اردوگاههای صبرا، شتیلا و عین الحلوه انتقاد کنند، رادیوی شماره یک اروپا که از رادیوهای رسمی فرانسه به شمار می آید، با اصرار، از آن دو تن ستایش می کرد و از بی گناهی آنها سخن سر می داد.

شبکه های تلویزیونی فرانسه عمدتا در پخش فیلمها و برنامه های تلویزیونی خود، رژیم صهیونیستی را مظهر شجاعت و قهرمانی قلمداد کرده، در حالی که از اعراب به صورتی زشت و شنیع یاد نموده اند.

ج ـ تلویزیون ایتالیا:

چنگالهای اختاپوسی صهیونیسم به تلویزیون ایتالیا نیز کشیده شد. کانال دوم تلویزیون آن در تاریخ 26/9/1982 فیلم مستندی با عنوان "بمبی به خاطر اسلام" نمایش داد که هدف از نمایش آن، ایجاد ترس و وحشت از تجهیز کشور اسلامی پاکستان به بمب هسته ای و آزمایش این بمب توسط این کشور بود. در این فیلم، مصاحبه ای با مناخیم بگین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی انجام شد که او را در خلال آن تأکید نموده بود: "اسرائیل برخورداری دشمنانش را از چنین سلاحی تحمل نمی کند حتی اگر این دشمن غیرعرب باشد."

د ـ شبکه های تلویزیونی انگلیس:

در کشور انگلیس نیز شرکت بزرگ تهیه برنامه های تلویزیونی به نام شرکت گرانادا، در تملک سیرنی برنشتاین یهودی است. همین شخص، اینگرید برگمن ستاره مشهور سینما را متقاعد کرد که نقش گلدا مایر نخست وزیر اسبق اسرائیل را بازی کند. در این سریال که زنی به نام گلدا نام داشت، گلدامایر به صورت قهرمانی اسطوره ای نشان داده شده است.

"در آماری که روزنامه العرب چاپ قطر در تاریخ 9/8/1981 منتشر کرد، آمده است که تلویزیون انگلیس در فاصله ماه مارس 1979 و ماه مه 1980، حدود 138 ساعت برنامه در ستایش صهیونیستها و نکوهش مسلمانان پخش کرده است. گفتنی است که یکی از سه سیاستگزار برنامه های رادیو و تلویزیون انگلیس یهودی است. همچنین مایکل کینز گزارشگر رادیوی انگلیس مستقر در فلسطین اشغالی، یکی از طرفداران پروپاقرص صهیونیستهاست.

مجله هفتگی شنونده که اداره رادیوی انگلیسی آن را منتشر می کند، در یکی از شماره های خود نوشت که مایکل کینز، یهودی است و ایده های صهیونیستی دارد. استوارت یانگ یهودی که رئیس هیأت امنای رادیوی انگلیسی است، در تاریخ 29/6/1983 در رادیوی لندن اظهار داشت که او افتخار می کند که اصلش یهودی است و گرایشهای صهیونیستی دارد.

لُرد لوگرید، مالک شرکت تهیه برنامه های تلویزیونی I, T, V ، که انگلیسیها او را یهودی کوتاه قامت می نامند، به همراه برادر خود لرد و لفونت، امپراتوران صنعت برنامه های تجاری تلویزیون انگلیس به شمار می آیند. لرد لوگرید براساس کتابی نوشته هارولد ونبز صهیونیست، فیلمی تلویزیونی به نام مرگ یک شاهزاده خانم ساخت. این فیلم نخستین بار در 9 آوریل 1980 از تلویزیون انگلیس پخش شد، سپس اغلب شبکه های تلویزیونی جهان آن را به نمایش گذاشتند. در سرتاسر این فیلم، به احکام شریعت اسلام ـ به ویژه احکام مربوط به زنا ـ حمله شده بود. طبق اعتقاد لوگریدیهودی، این نوع قصاص، عمل وحشیانه و مخالف آزادی زنان است."

"هرگاه که سریالی تلویزیونی طرفدار پیدا می کند، صهیونیستها به طرف قهرمانان آن سریال می روند و از آنان برای دیدار از اسرائیل و ملاقات با رهبران صهیونیست دعوت می کنند. سپس دستگاههای تبلیغاتی صهیونیستی به کار می افتند و از این دیدارها فیلمهایی تهیه می کنند که در آن هنرپیشه های مشهور این سریالها زبان به ستایش از صهیونیستها می گشایند.

در اینجا، برای نمونه، از بازیگران سریال مشهور دالاس یاد می کنیم که همگی از اسرائیل دیدار کردند. بگین نخست وزیر وقت اسرائیل، با آنان ملاقات کرد. و عکسهای فراوانی از این دیدار تهیه شد. خبرگزاری آسوشیتدپرس عکسی از این دیدار به سرتاسر جهان مخابره کرد که در آن، یکی از قهرمانان این سریال، کلاه گاوچرانها را بر سر بگین می گذاشت. هنرپیشه دیگری که به خاطر سخنان ستایش آمیزش درباره صهیونیستها پاداش گرفت، راجر مور بود. صهیونیستها به شرکتهای سینمایی زیر سیطره خود توصیه کردند که این هنرپیشه را زیر چتر حمایت خود بگیرند. این شرکتها نیز نقش اول فیلمهای مشهور جیمز باند را به او محول کردند."

از فیلمهای تلویزیونی دیگری که دارای گرایشات صهیونیستی است، سریال انگلیسی زبان انگلیسی یاد بگیریم است که تلویزیون انگلستان آن را به نمایش گذارد. قسمتهای متنوع این سریال درباره جریان گروهی از انسانها دور می زند که در سرزمینهای مختلف متولد شده و رشد کرده و تنها کلاس درسی در یکی از مدارس آموزش زبان انگلیسی برای بیگانگان، آنان را گرد یکدیگر جمع کرده است.کارگردان صهیونیست این سریال در این فیلم دانشجوی پاکستانی مسلمانی را در کنار یک هندوی سیک نشانده است. این هندوی بدطینت از هیچ فرصتی برای اهانت به مسلمانان پاکستانی فروگذار نمی کند و به هم کلاسی اش متلک می گوید، به گونه ای که به سبب این اهانتها نسبت به ساحت مقدس اسلام نیز اسائه ادب صورت می گیرد.

این سریال در تلویزیون بسیاری از کشورهای عربی به نمایش درآمده است. ازجمله در اردن که تلویزیون آن در تاریخ 21/10/1982 برای سومین بار این سریال را پخش کرد.

به عنوان مثال: در یکی از قسمتهای این سریال استاد انگلیسی از دانشجوی هندی می خواهد که کلمه مترادف با گبی (Gaby ، ساده لوح، کودن) بیان کند که او بلافاصله می گوید: مسلمان.

یکی از شبکه های مهم رادیو و تلویزیونی انگلیس به نام B.B.Cعلی رغم اینکه مدعی اطلاع رسانی صحیح از حوادث و رویدادهای جهانی است و کار خبررسانی را به دور از هر گونه گرایشهای سیاسی انجام می دهد از نفوذ و سلطه نامرئی صهیونیسم در امان نماند. در آوریل 2004 میلادی تحت فشار جامعه یهودیان انگلیس و رژیم صهیونیستی یک نفر یهودی به نام مایکل گرید طی حکمی از سوی وزارت فرهنگ انگلیس که به تأیید ملکه انگلیس رسید به ریاست B.B.C که بزرگترین و معروف ترین بنگاه خبررسانی انگلیس است منصوب شد.

مایکل گرید شصت و یک ساله، مقیم لندن و رئیس پیشین شبکه چهار تلویزیون B.B.C است. معروفیت وی بیشتر به دلیل منش تک روانه و جسورانه وی در تهیه برنامه های تجاری و استفاده ازصحنه های مستهجن برای تبلیغات و آگهی های بازرگانی در این شبکه است. به طوری که برای وی لقب "رئیس سکس پردازی" به ارمغان آورده است."

بررسی مواضع جوامع یهودی انگلیس در حمایت از رژیم صهیونیستی و مخالفت با گزارشهای تهیه شده توسط خبرنگاران B.B.Cدر سرزمینهای اشغالی فلسطین، حاکی از عدم رضایت قطعی این جوامع از روند برنامه سازی B.B.Cبود. چنانچه هیأت معاونان یهودیان انگلیس در موارد متعدد خود، برنامه های رادیو و تلویزیون B.B.C را به شدت مورد انتقاد قرار داده است.

همچنین رژیم صهیونیستی هرچند گاهی در اعتراض به روش اطلاع رسانی و مخابره اخبار داخل سرزمینهای اشغال فلسطین گزارشات B.B.C را بی پایه و اساس خوانده است. به عنوان مثال ناتان شارانسکی وزیر مشاور رژیم صهیونیستی در امور خارجه، در تاریخ سی ام مارس 2004 میلادی (یعنی تنها سه روز قبل از انتصاب مایکل گرید، در آخرین موضع گیری انتقادآمیز خود نسبت به B.B.C ، طی نامه ای که به دبیر سرویس اخبار B.B.Cارسال شد، اعتراض و نارضایتی دولت متبوعش را نسبت به تهیه و پخش گزارشی از دستگیری یک نوجوان 16 ساله در یکی از ایستگاههای بازرسی نزدیک شهر نابلس، ابراز داشت. آنچه در این نامه بیش از موارد دیگر جالب توجه است، اظهارنظر بی پرده شارانسکی درباره شرایط اطلاع رسانی موردپسند رژیم صهیونیستی است.

در بخشی از نامه آمده است:

"در مقایسه با دیگر بنگاههای بین المللی خبری که بیشتر بر سوءاستفاده گروههای تروریستی فلسطینی از نوجوانان و جوانان برای شرکت در عملیاتانتحاری تأکید دارند، B.B.C گزارشهای خود را به نحوی تهیه می کند که چهره ای خشن و غیر انسانی از ارتش اسرائیل ـ که هدفی جز دفاع از شهروندان اسرائیلی ندارد ـ به مخاطبان عرضه می شود و البته این روش تنها برای تبلیغ و جذب مخاطب و بیننده انجام می گردد."

... [ افزون برآن ] ، عملکرد یک ساله گاویان دیویس [ رئیس پیشین B.B.C ] که چندان مطلوب دولت انگلیس (بلر) و نیز جوامع یهودی این کشور نبوده است موجی از انتقاد را از سوی محافل دولتی طرفدار جنگ [ تجاوز به عراق ] و همچنین لابی های صهیونیستی و حامی اسرائیل، متوجه B.B.C ساخت که نهایتا به استعفای دیویس و انتصاب گرید منجر شد. گرید از بسیاری جهات، مناسب ترین گزینه برای این سمت از نظر صهیونیستها و طرفداران اسرائیل است. وی یهودی الاصل و حامی قوی ترویج فرهنگ و زبان ییدیش [ زبانی که یهودیان روسی و لهستانی با آن صحبت می کنند ]است.

... مایکل گرید در تازه ترین اظهاراتش به عنوان رئیس جدید B.B.Cضمن انتقاد از شایعات بی اساس و ضد اسرائیلی که در حال قوام یافتن در میان جوامع اروپایی و افکار عمومی اروپاست، اعلام کرد:

"وظیفه من در سمت جدیدم آن است که به شدت با این گونه اظهارات بی اساس مبارزه کرده و از انتشار آنها جلوگیری کنم و مطمئن شوم که از این پس اطلاعات و اخبار صحیح و منصفانه به دست مخاطبان خواهد رسید."

جوامع یهودی انگلیس و نماینده مهم این جامعه یعنی هیأت معاونان یهودیان انگلیس، ضمن ابراز خرسندی از این انتصاب، اظهار امیدواری نموده اند که آثار میمون این اقدام وزارت فرهنگانگلیس در روابط آینده دولت های انگلیس و اسرائیل و همچنین وضعیت جامعه یهودیان در انگلیس آشکار گردد.

در یک جمع بندی کلی از برنامه های شبکه های تلویزیونی کشورهای یاد شده می توان تصریح کرد که به طور کلی بیشتر شبکه های تلویزیونی غرب تحت سلطه و سیطره صهیونیستهاست. در هر برنامه ای که آنها تولید و پخش می کنند در آن رایحه صهیونیسم به مشام می رسد. به عنوان نمونه می توان از فیلم یسوع ناصری نام برد. تهیه کننده این فیلم لرد لوگرید یهودی انگلیسی است. در کشور انگلیس حدود 21 میلیون نفر و در آمریکا حدود 91 میلیون نفر این فیلم را دیده اند.

این فیلم می کوشد حضرت مسیح (ع) را از ریشه ای یهودی نشان دهد و با این کار، احساسات مسیحیان را به سوی اسرائیلیها متمایل کند. لرد لوگرید چند فیلم تبلیغاتی دیگر نیز برای صهیونیستها ساخته است. یکی از این فیلمها، اکسودوس (خروج) است که ماجرای چگونگی شکل گیری اسرائیل را در سرزمین فلسطین به تصویر می کشد.

لوگرید یک سریال تلویزیونی دیگر به نام ده فرمان که به نام موسای قانون گذار نیز معروف است، ساخته است. سناریوی این سریال در اصل با صحنه گم شدن حضرت موسی (ع) در بیابان آغاز می شد، اما به اصرار لوگرید، این صحنه جایش را به صحنه دیگری داد: مصریها کودکان یهودی را جمع می کنند آنها را سر می برند! بر کسی پوشیده نیست که علت اصرار لرد لوگرید برای گنجاندن این صحنه در آغاز سریال، چیزی جز برانگیختن حس همدردی تماشاگران با صهیونیستها نبوده است.

فیلم راهزن یکی دیگر از فیلمهای تلویزیونی است که در آن تلاش شده است چهره صهیونیستها را زیبا جلوه دهد و چهره مسلمانان را در افکار عمومی جهان زشت بنماید. این فیلم دو قسمتی، ساخته کینیث اناکین کارگردان صهیونیست است و داستان آن درباره یک یهودی است که در سال 1925 به همراه همسر و پسر خود در صحراهای عربی گم می شوند. همسر او می میرد و مرد یهودی تصمیم می گیرد که به آمریکا بازگردد. او کودک خود را نزد یک عرب بادیه نشین می گذارد. سالها می گذرد و این لپللر که بیدرالفی نامیده می شود، برای ادامه تحصیل به آمریکا می رود. سپس به بیروت می آید و با یک دختر لبنانی ازدواج می کند و این زن برای او دختری به دنیا می آورد. آن گاه، کارگردان صهیونیست با گنجاندن صحنه ای، تماشاگران را غافلگیر می کند. در این صحنه که مراسم بزرگداشت کندی رئیس جمهور آمریکاست، بیدر با یک دختر آمریکایی که او را مو بور هالیوودی نامند، آشنا می شود و با او ازدواج می کند و همسر لبنانی خود را به دلیل اینکه برای او پسری به دنیا نیاورده است، طلاق می دهد! کارگردان صهیونیست زهرپاشی خود را از همین نقطه آغاز می کند. دختر بیدر، از همسر لبنانی او، به چریکهای فلسطین می پیوندد. فرمانده چریکهای فلسطینی در این فیلم به شکل غولی تشنه خونریزی به تصویر درآمده است. دختر بیدر به همراهی گروهی از چریکها یک هواپیمای آمریکایی را می ربایند که همسر آمریکایی پدرش و پسر او نیز در میان مسافران آن است! بیدر برای نجات همسر و پسرش از دست اعراب وحشی، به سازمان امنیت اسرائیل موساد متوسل می شود. این سازمان، گروهی کماندومی فرستد. آنها به درون هواپیما راه می یابند و گروگانها را آزاد می کنند.

کارگردان صهیونیست تماشاگران را با یک "سورپریز" دیگر مواجه می کند: فرمانده کماندوهای اسرائیل پدر بیدر است! وقتی که این فیلم را تجزیه و تحلیل می کنیم، آن را بسیار غیرمنطقی و پرمغلطه می یابیم: دختر بیدر که از همسر لبنانی او در سال 1952 به دنیا آمده است، چگونه می تواند در نه سالگی چریک شود و در سال 1961 در عملیات هواپیماربایی شرکت کند؟

از طرفی، آیا منطقی است که پدر بیدر که در سال 1925 صاحب زن و فرزند بوده و حداقل 30 سال سن داشته است، بتواند در سال 1961 در سن 65 سالگی یک گروه کماندو را رهبری کند؟ مسأله عجیب این است که این فیلم علی رغم مغلطه های نامعقولش، با استقبال بی نظیر تماشاگران شبکه های تلویزیونی آمریکا، انگلیس، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی روبه رو شد.

مآخذ:

  1. ابوغنیمه، زیاد: یهود در فرهنگ تبلیغات و رسانه های غرب، ترجمه عبدالفتاح احمدی، مؤسسه فرهنگی پژوهشی ضیاء اندیشه، تهران 1380.
  2. آل احمد، جلال: اسرائیل عامل امپریالیسم، نشر نذیر (کاروان)، تهران 1357.
  3. تقی پور، محمدتقی: توطئه جهانی، پژوهشی پیرامون صهیونیسم جهانی، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، بهمن 1367.
  4. العریضی، یحیی: من یحکم امریکا فعلاً،

دارالرشید، بیروت 1999.

  1. نوفل، عبدالرحمان، ازمه الأعلام العربی، بیروت 1984.
  2. بولتن رویداد و گزارش، حوزه صهیونیسم (اروپا)، مؤسسه پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره 1/44، 6/2/1383.
  3. روزنامه میزان، 8/8/1359.
  4. روزنامه کیهان، یهودیان و رسانه های آمریکا، 5/8/1384.
  5. Willam Show Cross: Murdoch: pan Books, London: 1993.