موسیقی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


صهیونبسم در راستای اهداف سلطه گرانه خود از موسیقی به عنوان یک ابزار استفاده می کند. بسیاری از آهنگهای احساساتی که خانه های پاک و محجوب را اشغال کرده و جوانان را به تقلید از یاوه سرایی یک مشت عقب مانده ذهنی واداشته استهمه از دسیسه های شیطانی پروتکلهای صهیونیسم سرچشمه می گیرد. موسیقی جاز ساخته صهیونیستهاست. احساسات افراطی و احمقانه، وسوسه های شیطنت آمیز، نفسانیت و لذّت پرستی نهفته در نتهای گمراه کننده، همه منشأ صهیونیستی دارند.

"کلمات وسوسه انگیز، جیغ و فریاد حیوانات جنگلی و آه و ناله و صداهای شهوانی، با چند نت احساساتی، استتار شده و وارد خانه می شوند، حال آنکه اگر همین چیزها بدون اینکه توسط موسیقی مصرفی استتار شده باشد وارد می شد، با نفرت بیرون انداخته می شد. اشعار موسیقی عباراتی را فاش می سازند که مستقیما از مستراحهای پایتختهای جدید گرفته شده اند تا زبان روزمره و زمزمه های نسنجیده دختران و پسران دانش آموز را شکل دهند.

به هر طرفی که نگاه می کنید تا منشأ جریانهای فاسد و مخرب جاری موسیقی در جوامع اسلامی را ردیابی کنید به نوعی مستقیم و غیرمستقیم، پنهان و آشکار دست صهیونیست در آن پیداست. صهیونیستها آهنگ عامیانه جوامع را به ابتذال کشیده اند به طوری که اداره آهنگهای عامیانه نیز به صنعت ییدیش (زبانی که یهودیان روسیه و لهستان با آن صحبت می کنند. این زبان آمیخته ای از کلمات آلمانی، روسی، لهستانی، عبری و... است؛ یهودیان که از شرق اروپا به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده اند نیز از این زبان استفاده می کنند.) تبدیل شده است. دقیقا از زمانی که صهیونیستها کنترل آهنگهای عامیانه و مورد علاقه مردم جهان را به دست گرفته اند، جنبه معنوی و اخلاقی این گونه آهنگها در جوامع بشری به ویژه در میان کشورهای اسلامی رو به انحطاط گذاشته است. در بسیاری از جوامع بشری، موسیقی عامیانه پیش از آنکه به صنعتی صهیونیستی و هوس انگیز و شهوانی تبدیل شود حقیقتا عامیانه و مردمی بود. مردم آن را ترنّم می کردند و دلیلی نمی دیدند که پنهانش کنند.

اما موسیقی عامیانه امروزی بسیاری از کشورها، اغلب آن قدر مشکوک و سؤال برانگیز است که مجریان آن، به ویژه اگر نشانی از نجابت و پاکیزگیدر وجودشان باشد، باید شنوندگان خود را پیش از اجرا ارزیابی کنند.

"دوره موسیقی یهودی و آفریقایی مداخلی برای موسیقی جنگلی، یا به اصطلاح کنگویی (Congo)، و انواع دیگر موسیقی بود که به سرعت مدارج انحطاط را پیمود و به نوعی موسیقی سبعانه تبدیل شد که از آنچه خود حیوانات وحشی ممکن بود به آن دست یابند سبعانه تر می نمود. در کنار این کشش باتلاقی، نوعی موسیقی ضربی که ادامه موسیقی سیار اصیل سیاهان (Negro Minsterlsy) بود جریان داشت. موسیقی تغزلی در برابر آهنگهای رقص سیاهان که سیل آسا رواج پیدا می کرد رنگ باخته و ازمیان رفت. موسیقی سیار احیا شد، جوانان اغواگر به طور یکنواخت و آرام تصنیفهایی را زیر لب زمزمه می کنند، زنان دلفریب با حرکتهایی که به طرز شرم آوری شهوت انگیز است ترانه هایی را تودماغی می خوانند که هیچ آهنگساز واقعی بازنمی شناسد. گروههای نوازنده موسیقی جاز رفته رفته ظاهر شدند."

عاطفه و احساس جای خود را به وسوسه های شهوانی داده است. ماجرای عاطفی و عاشقانه به تحریک جنسی تبدیل شده است. موسیقی موزون و خوش نوای عامیانه پس از عبور از مرحله آهنگهای ضربی و ریتمیک، اکنون به آه و ناله و موسیقی جاز بدل گشته است.

نخستین سلطان جاز (King of Jazz) تقلبی یک یهودی به نام فریسکو (Frisco) بود. مدیران اصلی این روند رو به تباهی همه یهودی بوده اند. فقط قدری زیرکی و موذیگری لازم بود تا این کثافت ضد اخلاق و معنویت را از نظرها بپوشاند و آن را از جایگاه طبیعی اش، که جز بیزاری و تنفّر حس دیگری در انسان برنمی انگیزد، برتر جلوه دهد.

صهیونیستها همه کتابهای موسیقی قدیمی، امتیاز اپراها و مجموعه تصنیفهای مردمی موجود را خریداری کرده اند. اگر موسیقی آنها را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که این آثار براساس ملودی و مایه اصلی آهنگهای پاک و دلنشین دوران ماقبل باتلاق (Pre-Swamp Era) (دوران پیش از سلطهصهیونیسم) ساخته شده اند. این بدان دلیل است که اسرائیلیان فاقد تاریخ، فرهنگ و هنر و موسیقی هستند. به همین لحاظ وزارت فرهنگ و تبلیغات اسرائیل برای اینکه این تصور را در ذهن افکار عمومی به ویژه ملتهای عرب و منطقه خاورمیانه به وجود آورد که اسرائیل دارای تاریخ، فرهنگ، هنر و موسیقی است، انبوهی از کتابها و مطبوعات اسرائیلی را چاپ و از طریق سفارتخانه ها خود در سطح جهان توزیع کرده است.

در فصل موسیقی و رقص کتابی با عنوان فرهنگ وزارت تبلیغات اسرائیل اعتراف می کند که آنها پس از پایان جنگ جهانی اول، در سال 1936 به رهبری یک یهودی به نام ارتونوسکانینی که از آلمان فرار کرده بود اقدام به تبدیل ارکستر فلسطینی به ارکستر فیل هارمونیک اسرائیلی کردند. پس از آن نیز اسرائیل بارها به سرقت گروههای موسیقی عربی مانند گروه ارکستر سمفونیک قدس و گروه ارکستر الحجره در بئرسبع دست زدند و اسامی این گروهها به ارکستر حیفا، نتانیا، رامات و جان رشبون تغییر یافت. تمامی این گروهها، موسیقی عربی به سرقت رفته از میراث موسیقی عربی را می نوازند به گونه ای که هر گروه به نواختن موسیقی یکی از کشورهای عربی و میراث خاص آن اختصاص یافته است. آهنگهای نواخته شده توسط گروه اسرائیلی ثلاثی یوفال از گروه فلسطینی الحجره که در سال 1936 به وجود آمد گرفته شده است، در حالی که گروه ثلاثی یوفال به دنبال جنگ 1973 پدید آمد و از کشورهای جهان می خواست که با زبان موسیقی با اسرائیل همکاری کنند. عجیب آنجاست که آنها در حالی که مشهورترین موسیقی موسیقیدانان و ترانه های عربی مانند موسیقی سیددرویش و ترانه های او و همچنین موسیقی فرید الاطرش و پیش درآمد ترانه های ام کلثوم را برای کارگران و صنعتگران می خواندند و می نواختند از همین وسیله (موسیقی عربی) برای جلب همبستگی و همدردی دیگران استفاده می کردند.

موسیقی و ترانه های کودکان و نوجوانان نیز از این غارت مصون نماند، اسرائیلیان برنامه کودکانفلسطینی را که به رادیو فلسطین قبل از اشغال وابسته بود تعطیل کرده و برنامه تل آویو و برنامه رینات و برنامه آکادمی موسیقی عربی رابین را به وجود آوردند که یک گروه فلسطینی و مصری مانند العشره الطیبه و اناالمصری و بلادی بلادی (کشورم کشورم) آنها را اجرا می کردند و اسرائیلیان پس از تغییر کلمات و برگرداندن آنها به زبان عربی اقدام به پخش آنها می نمودند. اسرائیل این برنامه ها را در اروپا پخش می کرد و از آنها برای جمع آوری هدایا و کمکها در جهت ایجاد شهرکهای یهودی نشین در داخل سرزمینهای اشغالی استفاده می کرد.

"پس از ارائه اوپرای عایده در سال 1961 و به دنبال آتش سوزی اوپرای قاهره، مرکز ویژه اوپرای اسرائیل ایجاد شد اما به دلیل عدم وجود یهودیانی که در هنر اوپرا مهارت داشته باشند اوپرای اسرائیل در اوایل دهه 80 بسته شد، ولی با ظاهر شدن اولین نشانه های طرح بازسازی ساختمان اوپرای مصر، گروه اوپرای اسرائیل به میدان بازگشت تا تماشاخانه ملی فلسطین در قدس را که تاریخ آن به 100 سال پیش بازمی گشت به زور اشغال کند.

این تماشاخانه از سوی وزارت تعاون اسرائیل به ساختمان اوپرای اسرائیل تبدیل شد و به قانون قدیمی اوپرای مصر که سلیمان نجیب اولین مدیر مرکز اوپرای مصر آن را تدوین کرده بود تکیه داشت. شکری راغب این قانون را مورد حمایت قرار داد و آن را در کتاب خود با نام الباب الخلفی (در پشتی) منشتر نمود. اما این قانون در مرکز اوپرای مصر گم شد و بعدا مشخص شد که به تل آویو برده شده است."

نکته مهم اینجاست که اسرائیل هنرمندان اوپرای جهان را به همراه شخصیتهای اروپایی و آمریکایی برای حضور در مراسم افتتاحیه ساختمان جدید اوپرای اسرائیل دعوت کرد به گونه ای که شاهزاده چارلز و همسرش دیانا و تعدادی از ستارگان سینمای جهان ازجمله استیفن اسپیلبرگ (کارگردان یهودی آمریکایی)، وودی آلن، دیمیس روسس، دوناسمر، سوفیالورن و آل باچینو از ایتالیا در این مراسم شرکت کردند.

در حال حاضر بزرگترین مرکز موسیقی جهاندر اسرائیل قرار دارد و رژیم صهیونیستی افتخار می کند که بزرگترین مرکز موسیقی در جهان را در اختیار دارد که بالغ بر 29 میلیون ترانه در آن موجود است. اما واقعیت آن است که یهودیان به سرقت سازمان یافته ترانه های جهان و پخش دوباره آنها به زبان عبری پرداختند. آنها ترانه های عربی را جزء میراث موسیقی اسرائیل می دانند و آن را در کتاب حقایقی در مورد اسرائیل در فصل موسیقی به رسمیت شناخته اند در این کتاب آمده است:

"ترانه عبری آمیخته ای از ترانه عربی و موسیقی راک و پاپ اروپایی است".

به همین دلیل ترانه های تمامی کشورهای عربی به غارت رفتند به گونه ای که در مرکز رادیو تلویزیون اسرائیل 18 میلیون ترانه عربی وجود دارد، در این جریان، موسیقی کشورهای مصر و سپس عراق، یمن، سوریه و لبنان بیش از دیگر کشورها به سرقت رفت.

"رادیوی اسرائیل در تمامی شبکه های خود هر هفته 3 روز را به برنامه های میراث موسیقی عراق یا مصر یا مغرب اختصاص داده و این برنامه ها را در زمانهای بسیار مناسب پخش می کند. در جریان سرقت موسیقی 11 میلیون ترانه مصری که در میان آنها ترانه های مردمی به لهجه های مختلف مردم مصر دیده می شود به سرقت رفتند." در حال حاضر بعضی از این ترانه ها به زبان عبری اجرا می گردد ازجمله ترانه های ام کلثوم که وزارت فرهنگ اسرائیل از پروژه ضبط ترانه های ام کلثوم به زبان عبری توسط خواننده اسرائیلی فرسو حمایت کرد. این ترانه ها هر روز از شبکه های عبری صدای اسرائیل پخش می شوند.

به دلیل سلطه مطلق صهیونیسم بر بازار موسیقی، چه در زمینه نشر و توزیع و چه در اجرای نمایشی، تقریبا غیرممکن است که چیزی بجز آهنگهای یهودی در جوامع تحت نفوذ صهیونیسم، یا در صورت انتشار، شنونده داشته باشد. این واقعیت که تراست صهیونیسم کل تجارت موسیقی را در تملک خود داشته و آهنگهای به اصطلاح موفق همه نامهای یهودی دارند مؤید این مدعاست.

مآخذ:

  1. فورد، هنری: یهود بین الملل، ترجمه سید محمد آدینی، پژوهه صهیونیت، (مجموعه مقالات)، مؤسسه فرهنگی پژوهشی ضیاء اندیشه، 1376.
  2. موسوعة السیاسة، المؤسسه العربیة للدراسات والنشر، جلد هفتم، چاپ اول، 1994.
  3. الغیطی، محمد: اسرائیل تسرق الفنّ المصری مدبولی الصغیر، الطبعه الاولی، 1977.