فرانسه ـ اسرائیل، روابط

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


الف ـ جمعیت یهودی فرانسه:

پیشینیه حضور یهودیان در فرانسه به دوران باستان بازمی گردد، تاجران یهودی از زمان استعمار رومیها در بندر مارسی و قلمرو پاپ برای گسترش فعالیتهای تجاری در رفت و آمد بودند. سابقه حضور طولانی یهودیان در فرانسه، موجب توجه بیشتر آنها به این کشور شد، به گونه ای که از دهه 1970 به بعد موج عظیمی از یهودیان از کشورهای مختلف از جمله آلمان، لهستان و روسیه به این کشور آمدند. با گذشت سالها و سابقه طولانی حضور یهودیان در فرانسه، موقعیت رفاهی و اقتصادی مناسبی برای آنها فراهم گردید.

جمعیت یهودیان ساکن فرانسه حدود 700 هزار نفر است و در مقایسه با جمعیت شش میلیونی عربها و مسلمانان ناچیز است، اما یهودیان در فرانسهشصت میلیونی نسبت به دیگر اقلیتها و پیروان مذاهب سازمان یافته تر و نفوذ بیشتری دارند.

اگر بخواهیم سیر حضور یهودیان در فرانسه را بررسی کنیم، می بینیم که جمعیت آنها هنگام وقوع انقلاب فرانسه در سال 1789 میلادی تنها 40 هزار نفر از جمعیت 26 میلیونی این کشور را تشکیل می داد. در سال 1810 نیز یعنی بعد از انقلاب که از حقوقی برابر با بقیه فرانسویها برخوردار شدند، جمعیت آنها به 46583 نفر افزایش یافت.

بنابه آمار جامعه یهودیان ساکن فرانسه، جمعیت 115 هزار نفری یهودیان طی سالهای 1880 تا 1939 به 115 هزار نفر (30 هزار نفر از سال 1881 تا 1914 و 85 هزار نفر دیگر طی دو جنگ جهانی به فرانسه رفتند) رسید و در مجموع در سال 1939، جمعیت یهودیان فرانسه 270 هزار نفر بود، اما این تعداد پس از جنگ جهانی دوم به 150 هزار نفر کاهش یافت و به دنبال آن طی سالهای 1954 تا 1961 پس از مهاجرت یکصد هزار یهودی مصری، تونسی و مراکشی، جمعیت یهودیان فرانسه بار دیگر سیر صعودی به خود گرفت و افزایش یافت.

پس از امضای پیمان "ایویان" میان فرانسه و الجزایر در مارس 1962 میلادی 20 هزار یهودی الجزایری به فرانسه مهاجرت کردند و هم اکنون نیز جمعیت یهودیان این کشور پس از آمریکا، "اسرائیل" و روسیه در رتبه چهارم قرار دارد و بالاترین درصد جمعیت یهودیان در اروپای غربی را تشکیل می دهد. به عبارتی دیگر، از جمعیت 15 میلیونی یهودیان در جهان، 700 هزار نفر آنها در فرانسه زندگی می کنند و نیمی از این تعداد در پاریس پایتخت این کشور به سر می برند و تعداد آنها بیش از یهودیان ساکن قدس می باشد.

ب ـ نفوذ یهودیان در فرانسه:

آغاز نفوذ یهودیان در فرانسه به انقلاب بزرگ این کشور باز می گردد، انجمن ملی فرانسه در سال 1791 قانون اعطای آزادی و حقوق برابر با دیگرشهروندان را به یهودیان تصویب کرد و قوانین محدودکننده آزادی و فعالیت آنها را لغو کرد. ناپلئون اولین کسی بود که عملاً در اندیشه تشکیل کشوری یهودی وابسته به امپراتوری فرانسه در فلسطین بود. وی با این کار می خواست حمایت یهودیان را در حملات خود به شرق جلب کند.

وی همچنین از یهودیان فرانسه خواست که اولین نشست حکما و سران خود را در "سان هدریان" برگزار کنند تا برای تشکیل کشور یهودی که وابسته به امپراتوری فرانسه باشد، تصمیم بگیرند. ناپلئون می خواست از این طریق بر راه استراتژیک تجاری شرق با غرب سلطه یابد و نفوذ بریتانیا را در شرق از بین ببرد. اما این اندیشه وی عملی نشد و ناپلئون در رسیدن به این خواسته به این خواسته اش ناکام ماند و علت آن هم شکست وی در حملاتش به سوریه و فلسطین بود.

بار دیگر نفوذ یهودیان در "مسئله دریفوس" افسر یهودی که به انتقال اسرار نظامی به سفارت آلمان در پاریس متهم شد، بروز یافت. این افسر در 22 دسامبر سال 1894 از ارتش اخراج و به حبس ابد در زندان "شیطان" محکوم شد.

مسئله جاسوسی این افسر یهودی فرانسه، افکار عمومی مردم این کشور را که به دریفوس به دیده یک خائن وطن فروش می نگریستند، برانگیخت و به مسئله روز روزنامه ها و مسئولان فرانسوی تبدیل شد و وزرای زیادی به این خاطر از کار برکنار شدند و تعدادی از مقامات فرانسه نیز خودکشی کردند. یهودیان نقش بزرگی در تشدید بحرانهای به وجود آمده پس از این ماجرا در حیات سیاسی فرانسه ایفا کردند. همچنین تئودور هرتزل رهبر جنبش صهیونیسم که در آن زمان مقیم پاریس بود، از این ماجرا بهره برداری کرده و از آن برای برانگیختن احساسات یهودیان فرانسه و اروپا سوءاستفاده کرد. وی با توصیف این اقدام فرانسه به عنوان یهودی ستیزی مقامات این کشور، بهره برداری زیادی کرد.

امیل زولا مورخ مشهور فرانسوی در تألیفات خود مسئله دریفوس را مطرح کرده و به شدت از مخالفان یهودیان در این کشور انتقاد می کند. به دنبال تبلیغات گسترده یهودیان و دیگر اقدامات آنها دولت فرانسه تسلیم هیاهوی تبلیغاتی یهودیان و هم پیمانان آنها شده و این افسر را از تبعیدگاهش بازگردانده و مجددا او را محاکمه کرده و حکم تبرئه او از اتهامات انتسابی را صادر و نشان درجه یک افتخار به او داد و دوباره در ارتش به خدمت گرفته شد.

مسئله دریفوس نمونه ای از نفوذ یهودیان در فرانسه است که گسترده تر شد و توانستند افسری متهم به خیانت و جاسوسی را از خیانت تبرئه کنند و نشان افتخار به او بدهند. یهودیان تا سالها بعد از این ماجرا بهره برداری کردند تا اینکه دولت فرانسه با طرح یهودیان برای تشکیل میهنی ملی برای آنها در فلسطین موافقت کند و در نهایت هم توانستند دولت فرانسه را به صدور اعلامیه (وعده) "کامبو" قانع کنند. این اعلامیه مانند وعده بالفور است که در آن فرانسه رسما جنبش صهیونیسم را به رسمیت شناخت.

این اعلامیه پس از دیدارهای مکرر "ناحوم سوکولوف" از رهبران جنبش صهیونیسم و نماینده آن در پاریس با ریبو نخست وزیر و جول کامبو مدیرکل وزارت امورخارجه فرانسه صادر شد. سوکولوف خواستار آن شد که حکومت فرانسه بیانیه ای مکتوب در حمایت از اهداف جنبش صهیونیسم در مورد تشکیل کشوری یهودی در فلسطین صادر کند که حکومت فرانسه نیز آن را پذیرفت و در چهارم فرانسه نیز آن را پذیرفت و در چهارم ژوئن 1917 بیانیه ای در این خصوص منتشر ساخت و به صراحت از طرح صهیونیسم برای تشکیل میهنی ملی برای یهودیان در فلسطین حمایت کرد. از آن تاریخ به بعد همواره حکومتهای فرانسه از ترس متهم شدن به یهودی ستیزی به این "باجگیریهای" یهودیان تن داده اند.

ج ـ سازمانهای یهودی فرانسه:

ویژگی اصلی جامعه یهودیان فرانسه در مقایسهبا جامعه عربها و مسلمانان سازمان یافته بودن و همکاری گسترده آنها با دیگر سازمانهاست. سازمانهای یهودی فرانسه در همه عرصه ها و زمینه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، دینی، قانونی و دانشجویی حضور دارند و اگر قرار باشد تجمعی در هر جایی صورت گیرد، سازمان و یا اتحادیه ای آن را سازماندهی کرده و همه یهودیان را بسیج می کند.

صد انجمن، اتحادیه و سازمان یهودی صهیونیستی تنها در شهر پاریس فعال هستند و علاوه بر این احزاب سیاسی "اسرائیل" نیز در این شهر دفتر دارند. از معروف ترین این سازمانها "جنبش صهیونیسم فرانسه" و "شورای نخبگان یهود به خاطر اسرائیل" است. از سال 1977 چند سازمان یهودی هم در یک سازمان ادغام شدند و سازمان جدیدی به نام "شورای نمایندگی نهادهای یهودی فرانسه" (Le Conseil Representatif des Institutions Juives de France CRIF) را که روچیلد رهبر آن است، تأسیس کردند.

علی رغم نفوذ گسترده یهودیان در فرانسه در زمینه های مختلف، اما کمتر از نفوذ لابی یهود در آمریکاست. علت آن هم جمعیت یهودیان در هر کشور است، اما با این وجود نفوذ یهودیان در فرانسه گسترده ترین و بالاترین نفوذ آنها در اروپا محسوب می شود. این رخنه یهودیان در فرانسه به گذشته دور باز می گردد و با زندگی یهودیان در جامعه فرانسه گره خورده است و این نفوذ و رخنه به دنبال تشکیل "اسرائیل" و مشارکت آن در حمله مشترک فرانسه و انگلیس به مصر افزایش یافت.

با این وجود یهودیان فرانسه علی رغم برخورداری از حقوق یکسان با دیگر شهروندان فرانسوی، اما کاملاً در جامعه فرانسه ادغام نشده اند و به خاطر ذوب نشدن شخصیت انسان یهودی در این جامعه همواره جدا از آن زندگی کرده و به توصیه بن گوریون در این خصوص عمل کرده اند.

بن گوریون می گوید: "ادغام در جوامعی که یهودیان در آنها زندگی می کنند بزرگترین خطری استکه یهودیان، امروزه با آن مواجهند."

در خصوص مسئله فلسطین نیز باید گفت که نفوذ یهودیان در روزنامه ها و رسانه های گروهی فرانسه نمود بیشتری دارد.

ژنرال دیگول پس از جنگ 1967 به نفوذ یهودیان و سیطره آنها بر رسانه های فرانسه اعتراف می کند و همین امر باعث شد که یهودیان او را به یهودی ستیزی و آنتی سمیتیسم متهم کنند. همچنین نفوذ یهودیان در میان دولتمردان و سیاستمداران فرانسوی که منافع اقتصاد مرتبطی با یهودیان دارند، به خوبی آشکار است. آنها نفوذ گسترده ای در داخل نهادهای اقتصادی و بانکهای فرانسه دارند و همین امر به آنها قدرت لازم را برای انتقاد از مواضع دولت فرانسه در قبال منازعه اسلامی صهیونیستی می دهد. به گونه ای که سازمانهای یهودی مدام از سال 1967 از سیاست خارجی فرانسه انتقاد کرده اند.

د ـ وضعیت سیاسی یهودیان فرانسه:

یهودیان فرانسه در بیشتر جریانهای سیاسی فرانسه حضور دارند از راستگرایان تندرو گرفته تا چپگرایان تندرو، بلکه حتی برخی از آنها مانند آلان کریوین (رهبر یکی از سازمانهای ماوی) رهبری برخی جریانها و احزاب سیاسی فرانسه را برعهده دارند.

برخی عناصر یهودی نقش بزرگی در حیات سیاسی فرانسه داشتند و برخی از آنها به مقام نخست وزیری رسیدند و می توان به امثال لیون پلوم، مندیس فرانس از حزب سوسیالیست، میشال دوبریه و لیوهامون از دیگولییین اشاره کرد.

از سوی دیگر، یهودیان فرانسه حضور ملموسی در مدیریت اتحادیه ها و سندیکاها و انجمنهای دانشجویی دارند.

شایان ذکر است که انقلاب دانشجویان فرانسه در ماه می سال 1968 به رهبری عناصر یهودی چپگرا مانند کریوین و کوهین صورت گرفت.

اما درصد آنها نسبت به رأی دهندگان فرانسویدر مقایسه با درصد آنها در آمریکا اندک است. یهودیان تنها 38/1 درصد رأی دهندگان فرانسوی را تشکیل می دهند، در حالی این میزان در آمریکا سه درصد است.

این میزان در پاریس و در برخی حوزه های انتخاباتی 17/15 درصد است. با این حال نفوذ یهودیان فرانسه پس از نفوذ آنها در آمریکا دومین نفوذ یهودیان در سطح جهان محسوب می شود. البته در این میان باید "اسرائیل" را مستثنی ساخت، چون 80 درصد ساکنان آن را یهودیان تشکیل می دهند و اساسا حکومت به دست یهودیان است.

البته برخی سازمانهای صهیونیستی فرانسه بارها برخی تاجران یهودی پاریس را که از کمک مالی به "اسرائیل" خودداری می کنند، شکنجه کرده اند و همچنین بارها به یهودیان مخالف صهیونیسم مانند "ماکسیم رودنسون" حمله کرده اند. در واقع حمایت یهودیان فرانسه از "اسرائیل" به گونه ای است که بیشتر آنها "اسرائیل" را بر فرانسه ترجیح می دهند. (ن. ر: فرانسه، فعالیت صهیونیسم)

ه ـ پیشینه روابط اسرائیل ـ فرانسه:

از بدو تأسیس اسرائیل، رابطه حسنه ای بین این رژیم و دولتمردان فرانسوی در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و حتی فعالیتهای هسته ای برقرار شد.

حمایت کشور فرانسه از سران رژیم صهیونیستی و گسترش فعالیتهای دوجانبه در عرصه های مختلف کمتر از روابط تاریخی اسرائیل و انگلیس نبوده است. نقش گسترده فرانسویها در ساخت راکتور دیمونا و نیز همکاریهای هسته ای میان دو کشور از اوایل دهه 1950 یعنی زمانی که کار ساخت راکتور چهل مگاواتی آب سنگین فرانسه و یک مجتمع فرآوری مجدد شیمیایی در مرکوله (یکی از پایگاههای هسته ای فرانسه) آغاز شد، نقطه عطف این روابط است. فرانسه در آن زمان برای اسرائیل یک شریک مهم به حساب می آمد. اسرائیل برخورداری ازتوان هسته ای مستقل را به عنوان ابزاری تلقی می کرد که به وسیله آن می توانست در محیط دو قطبی دوران جنگ سرد، اعتبار سیاسی و نظامی خود را در منطقه افزایش دهد. در پاییز 1956، فرانسه موافقت کرد تا یک راکتور تحقیقاتی 18 مگاواتی را در اختیار اسرائیل قرار دهد.

در زمینه فعالیتهای اقتصادی، تجاری، آموزشی و نظامی نیز باید به این نکته اشاره کرد که گسترش فعالیتهای دوجانبه، هر روز ابعاد تازه ای به همکاریها داد. به عنوان مثال می توان به همکاریهای پزشکی میان صلیب سرخ دو کشور، تبادل پزشک و دانشجو بین دانشگاههای تل آویو و فرانسه برپایی نمایشگاه فن آوری نظامی و تجهیزات جنگی و همکاریهای گسترده اسرائیلیها با اتحادیه شرکتهای فرانسوی که هدف آن شناساندن راههای سرمایه گذاری در اسرائیل است، اشاره کرد.

در دوره ژاک شیراک رئیس جمهور فرانسه به ویژه از سال 2004 میلادی روابط این کشور با اسرائیل تا حدودی تیره شد. علل و عوامل متعددی در به وجود آمدن تنش در حوزه سیاست خارجی دو کشور وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:

1 ـ ادعای افزایش حملات آنتی سمیتیک در سال 2004:

در فرانسه به ویژه پس از انتشار خبر حمله به یک زن یهودی و فرزندش در شهر پاریس توسط مطبوعات این کشور که منجر به بروز تنش میان شارون نخست وزیر رژیم صهیونیستی و شیراک رئیس جمهور فرانسه شد. افزون بر آن سایت "کریف" یکی از سازمانهای یهودی فرانسه طی آخرین آماری که ارائه نمود مدعی شد در سال 2004، تعداد 1513 حمله نژادپرستانه و آنتی سمیتیک در فرانسه صورت گرفته است.

این عامل به همراه بزرگنمایی آن توسط رسانه ها و گروههای یهودی عامل مهم و تأثیرگذاری در تیرگی روابط اسرائیل و فرانسه بود.

2 ـ دیدار وزیرخارجه فرانسه از یاسر عرفات:

یکی از عوامل تیرگی روابط اسرائیل - فرانسه دیدار میشل بارنیه، وزیر امور خارجه فرانسه با یاسرعرفات در سال 2004 بود. بارنیه در این سفر بدون توجه به برنامه های ترتیب داده شده از سوی صهیونیستها که از سوی نیسم زیفی (Nissim Zvili) سفیر اسرائیل در فرانسه به وزارت امورخارجه این کشور ابلاغ شد، به محض ورود به اراضی اشغالی فلسطین با یاسرعرفات، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین دیدار و گفتگو کرد. در این دیدار، میشل بارنیه، حمایت خود و دولت متبوعش را از یاسرعرفات اعلام کرد. سفر بارنیه و اقدام وی، خشم سران صهیونیستی و مطبوعات یهودی را به همراه داشت. پس از این دیدار، شارون با انتقاد از سیاستهای فرانسه و دولتمردان این کشور اعلام کرد ملاقات وزیرخارجه فرانسه با شخصی که سران کشورهای عرب هیچ تمایلی برای ملاقات با وی ندارند امر قابل توجیهی نیست. پیش از سفر بارنیه شارون تهدید کرده بود که اگر وی با مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین ملاقات کند، وی را نخواهد پذیرفت.

3 ـ سیاستهای خاورمیانه ای فرانسه:

از دیگر عوامل مؤثر در تیرگی اخیر اسرائیل ـ فرانسه در دوره شیراک، سیاستهای خاورمیانه ای فرانسه می باشد. سران رژیم صهیونیستی معتقدند که کشور فرانسه از دیرباز حامی اعراب بوده است و سابقه طولانی در حمایت از دیکتاتورهای در حال سقوط دارد. از سوی دیگر صهیونیستها که شیراک را حامی اعراب می نامند، امتناع دولت فرانسه از منزوی کردن عرفات را به شدت محکوم کرده و معتقدند این اقدام مانعی در راه رسیدن به صلح و مبارزه با تروریسم است.

فرانسه در مجموع ششمین شریک تجاری اسرائیل در اتحادیه اروپا است. روابط تجاری فیمابین تقریباً از دهه 1990 به بعد 200 درصد افزایش داشتهاست به طوری که در سال 2007 نزدیک به 6 هزار و 200 قلم کالای فرانسوی به اسرائیل صادر شد. در سال 2007، حجم روابط تجاری اسرائیل ـ فرانسه، دو میلیارد و 393 میلیون دلار برآورد می شد. مجموع صادرات اسرائیل به فرانسه یک میلیارد و 92 میلیون دلار بوده است که 20 درصد آن مربوط به صادرات محصولات شیمیایی، 15درصد مربوط به محصولات کشاورزی و 15 درصد نیز مربوط به تجهیزات مخابراتی است. واردات اسرائیل از فرانسه بسیار بیشتر بوده و حدود یک میلیارد و300 میلیون دلار (17 درصد از مجموع واردات) است که 25 درصد آن شامل تجهیزات مکانیکی و ماشین آلات، 19 درصد محصولات شیمیایی و 15 درصد آن شامل قطعات وسائط نقلیه (سیتروئن، پژو و رنو) است. طی 2006 میزان صادرات اسرائیل به فرانسه 5 درصد و میزان واردات آن 11 درصد افزایش یافت.

مآخذ:

  1. گلابز 9/5/1384.
  2. بولتن رویداد و گزارش صهیونیسم، (فرانسه)، شماره 7ـ54، 22/7/1383.
  3. مجله پیام فلسطین، دفتر جنبش حماس در تهران، شماره 47، شهریورماه 1386.
  4. بولتن رویداد و گزارش صهیونیسم، (کشورهای فرانسه زبان)، 17/12/1383، شماره 1ـ2ـ62 .
  5. www.ambafrance-us.org/news/satamnts/2004/france.israel 073004.asp.
  6. www.google.com.
  7. www.Ambisrael.Be (2004/6/5).
  8. www.haaretz.com (2004/6/14).
  9. www.Crif.org(2004/7/9) (2004/6/19).
  10. www.a 7 fr.com. (2004/8/12) (2004/10/16) (2004/7/5).
  11. www.Lexpress.fr. (2004/8/26).