آونری، یوری

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


یوری آونری (Uri Avnery) سیاستمدار کهنه کار اسرائیلی فعالیتهای سیاسی ـ نظامی خود را با عضویت در سازمان تروریستی اِرگون آغاز کرد، ولی در ادامه با تأسیس جنبش گوش شالوم به یک فعال صلح طلب تغییر موضع داد. آونری که ابتدا به عنوان یک راستگرای مذهبی کار خود را با مشارکت در جنگهای اسرائیل با اعراب شروع کرده بود، با انتقاد از مواضع دولت و حکومت در زمینه جنگ با اعراب وفشارهای اسرائیل علیه فلسطینیان به یک سیاستمدار چپگرای صلح طلب مبدل شد به طوری که در سه دوره حضور خود در کنست (پارلمان)، ضمن زیر سؤال بردن اقدامات حکومت، خواهان به رسمیت شناخته شدن حق فلسطینیان برای تشکیل یک دولت فلسطینی بود.

مهمترین شاخصه حیات سیاسی آونری زمانی بود که وی به عنوان اولین مقام رسمی اسرائیلی با یاسرعرفات دیدار کرد.

الف ـ پیشینه شخصی و سوابق سیاسی ـ اجرایی:

یوری آونری با نام اولیه هلموت اوسترمن (Helmut Osterman) در 10 سپتامبر 1923 در شهر بوخوم ایالت و ستفالیای آلمان به دنیا آمد. پدر او به عنوان یک صهیونیست با سابقه و از فعالت جنبش صهیونیستی، بانکدار خصوصی در بوخوم بود که به خاطر فعالیت در زمینه حمایت از صهیونیسم جهانی، همزمان با برگزاری کنگره اول صهیونیستها، سندی را به عنوان هدیه عروسی خود دریافت کرد که تأیید می کرد درختی در فلسطین به نام او کاشته می شود.

خانواده اوسترمن اگرچه از وضعیت خوبی در آلمان برخوردار بود، اما با قدرت گیری حکومت نازیها مجبور به ترک آلمان شد. پدر آونری زمانی که در یک جلسه دادگاه با اظهارات جوانی مواجه شد که فریاد می زد: "گمان به یهودیانی مثل تو نیاز ندارد" به قصد اقامت در فلسطین، بوخوم را در سال 1933 ترک کرد، اما در فلسطین، پدر آونری بخش اعظم سرمایه خودرا از دست داد و مجبور شد همراه با همسر خود شبانه روز کار کند.

به خاطر فقر بسیار شدید خانواده، یوری آونری مجبور شد مدرسه را ترک کند. آونری کارها و مشاغل زیادی را تجربه کرد تا این که در سال 1947 به عنوان یک روزنامه نگار حرفه ای مشغول کار شد.

در سن 15 سالگی و در سال 1938 آونری با پیوستن به اِرگون (سازمان نظامی ملی اسرائیل) رسما وارد عرصه سیاسی شد تا به جنگ با دولت تحت قیمومیت انگلیس بپردازد، اما پس از چهار سال اِرگون را ترک کرد. آونری بعدها دلیل پیوستن و جدا شدن خود از اِرگون را چنین بیان می کند: "من به اِرگون پیوستم، زیرا خواهان جنگ با دولت استعماری انگلیس برای آزادی و ایجاد یک دولت ملی (یهودی) بودم و آن را ترک کردم، زیرا با روشهای اِرگون که بمب گذاری در بازار اعراب و کشتار مردم بی گناه بود مخالف بودم."

در سن 18 سالگی، هلموت اوسترمن نام عبری یوری آونری را مطابق با سنتی که در آن زمان رایج بود برای خود برگزید. پس از سالها فعالیت در عرصه سیاسی، آونری در سال 1946 جنبش "ایرتز اسرائیل هاتزیرا" (Irelz Yisrael Hatzira) یا "فلسطین جوان" (Young Palestine) معروف به گروه منازعه (با ماواک) (Bamavak) را تأسیس کرد. با شروع جنگ، آونری به ارتش پیوست و به صورت داوطلبان به واحد روباه های سامسون (Somsons Foxes)که یک واحد کماندویی در جبهه مصر بود ملحق شد. واحدی که در مدتی کوتاه شهرت فراوانی را کسب کرد.

در سال 1948 دولت بن گوریون، آونری را محکوم به عدم چاپ و انتشار مقالات، عقاید و افکار خود کرد، زیرا آونری معتقد بود که روی دیگر سکهجنگ اسرائیل و اعراب، اعمال جنایت و اخراج فلسطینیان از فلسطین است. اما سردبیر روزنامه هاآرتس در سال 1949 یعنی یک سال پس از محرومیت آونری، از او برای نوشتن مقاله در روزنامه دعوت به عمل آورد. در سال 1950 آونری امتیاز انتشار یک مجله خبری تحت عنوان هائولام هازه (Haolam Hazeh) را به دست آورد. خط مشی متفاوت این مجله با سیاستهای رسمی دولت اسرائیل باعث شد تا نیروهای دولتی در سال 1953 به دفتر مجله هائولام هازه حمله کرده و هر دو دست آونری را بشکنند.

با این حال تلاش اصلی برای خاموش کردن و از صحنه بیرون راندن آونری، در سال 1965 صورت گرفت. یعنی زمانی که دولت اسرائیل قانون "مطبوعات ویژه" را تصویب کرد. با این مصوبه دولت فشارهای بسیاری را بر هائولام هازه وارد کرد. این قانون و فشارهای وارده، زمینه ساز اقدامی شد که آونری مدتها در ذهن خود داشت؛ خلق یک حزب جدید برای مبارزه در جهت یک حزب جدید برای مبارزه در جهت اصول مورد نظر نشریه هائولام هازه. حزب جدید که نام خود را از نام مجله گرفته بود "جنبش نیروی جدید" (New Force Movement) خوانده شد.

این جنبش در سال 1965 به عنوان یک جنبش داوطلبانه شهروندی پای به عرصه رقابت انتخاباتی کنست (پارلمان) گذاشت و توانست یک کرسیکنست را از آن خود کند. چیزی که تا آن زمان برای یک حزب جدید و تازه تأسیس، واقعا بی سابقه بود. بدین ترتیب آونری برای اولین بار در سال 1965 به عنوان نماینده وارد کنست شد.

در سال 1968 آونری طرح خود برای ایجاد دو دولت مستقل در خاک فلسطین را منتشر کرد. در سال 1970 سازمان آزادیبخش فلسطین در بیروت کتابی را به زبان عربی و فرانسه تحت عنوان "یوری آونری و نئوصهیونیسم"، در پاسخ به این طرح آونری تهیه و منتشر کرد. در انتخابات سال 1969 آونری با حزب خود برای دومین بار در انتخابات کنست شرکت کرد و توانست سهم خود از کنست را به دو کرسی افزایش دهد.

در طول هشت سال حضور در کنست آونری حتی به اذعان مخالفانش به یک نماینده سرشناس و مشهور تبدیل شد. او با ارائه هزاران سخنرانی تأثیر عمیقی بر کنست و طرحها و لوایح آن گذاشت و صدها طرح ابداعی وی در زمینه های گوناگون قانونی و اداری، در حال حاضر مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. شهرت آونری به عنوان منتقد سرسخت دولت و نظام اداری، سبب شد تا گلدامایر از تربیون کنست اعلام کند "من آماده ام تا کرسیهای کنست را افزایش دهم به شرط آن که آونری را از کنست بیرون کنند."

در پنجمین روز جنگ شش روزه اعراب ـ اسرائیل، آونری نامه ای سرگشاده به لوی اشکول نخست وزیر وقت اسرائیل نوشت و از او خواست تا فرصتی را در اختیار فلسطینیان قرار دهد تا یک دولت مستقل فلسطینی در کرانه باختری و نوارغزه ـ که در آن زمان به وسیله ارتش اسرائیل در حال اشغال بود ـ تشکیل دهند. این فکر و اندیشه که از سال 1948 جزء آراء آونری بود، در جزئیات طرحی که در سال 1957 منتشر کرد، دیده می شد و هسته اصلی مواضع وی از سال 1967 و موضوع صدها سخنرانی و طرح ابداعی در کنست بود. البته برای سالهای متمادی تنها حامی این طرح خود آونری بود. در انتخابات سال 1973، حزب آونری قادر به کسب حد نصاب آراء نشده و در نتیجه از راهیابی به کنست بازماند.

در سال 1974 و به دنبال شروع تغییراتی در سازمان آزادیبخش فلسطین آونری به عنوان اولین مقام اسرائیلی روابطی را با مقامات ارشد آن (PLO) برقرار کرد. روابط ابتدا محرمانه و سری انجام می شد، اما آونری گزارش این رویدادها را برای اسحاق رابین نخست وزیر وقت ارسال می کرد. ارتباط با عرفات از طریق سعید حمامی نماینده PLO در لندن انجام می گرفت. در تابستان سال 1975 آونری خواهان تأسیس یک شورای اسرائیلی برای صلح اسرائیل و فلسطین شد. این شورا به طور رسمی در دسامبر همان سال تأسیس شد و شروع به کار کرد.

در سال 1977 حزب آونری با چندین گروه صلح طلب دیگر برای تشکیل یک حزب جدید تحت عنوان "شلی" (Shelli) ائتلاف و در انتخابات شرکت کرد. ائتلاف جدید دو کرسی کنست را از آن خود کرد و آونری برای سومین دوره در سال 1979 وارد کنست شد، اما در سال 1981 کرسی خود را به یک همکاری عرب واگذار کرد. آونری ریاست حزب تا زمان انشقاق آن را برعهده داشت و پس از شکست ائتلاف، به ریاست لیست مترقی صلح یهود ـ عربکه تازه تشکیل شده بود، برگزیده شده. این ائتلاف توانست در انتخاب سال 1984، دو کرسی را در کنست تصاحب کند.

اما آونری به کنست برنگشت و در سال 1988 نیز برای همیشه از ریاست لیست مذکور کناره گیری کرد.

در سال 1992 آونری با حمایت از اسحاق رابین از قرارداد اسلو، پشتیبانی کرد. او سپس خواهان تشکیل یک جنبش شهروندی نیرومند فراپارلمانی به منظور فشار آوردن به حکومت برای اقدام و حرکت به سمت صلح شد. پس از اخراج 415 فلسطینی در اواخر سال 1992 آونری با همراهی برخی دیگر از شهروندان یهودی و عرب اسرائیل تظاهراتی را در مقابل دفتر نخست وزیر برپا کرد. به طوری که تظاهرکنندگان 45 شبانه روز در زیر بارش برف در مقابل دفتر نخست وزیر تحصن کردند. این تجربه منجربه تأسیس جنبش "گوش شالوم" (Gush Shalom)شد.

یوری آونری به همراه همسر خود راشل (Rachel) گوش شالوم را در سال 1993 با هدف ایجاد صلح میان اسرائیل و فلسطین تأسیس کردند که از آن زمان به بعد جنبش مذکور صدای پیشرو (و اغلب تنها) در اسرائیل بوده که خواهان تشکیل یک دولت فلسطینی در تمام کرانه باختری و نوارغزه است.

آونری در می 1995 با عرفات دیدار کرد و عرفات او را در آغوش کشید و او را "دوست من" خطاب کرد. در سال 1999 آونری از باراک حمایت کرد، اما پس از مدتی کوتاه به دلیل ناتوانی باراک برای حرکت به سمت صلح و تداوم شهرک سازی از وی مأیوس و از منتقدان جدی دویت او شد. البته از آنجا که اغلب جنبشهای صلح طلب از باراک حمایت می کردند آونری و "گوش شالوم" تقریبا در زمینه انتقاد از باراک و سازماندهی تظاهرات مشترک فلسطینی ـ اسرائیلی علیه شهرک سازی، نابودی خانه ها و مصادره اراضی تنها مانده بودند. از آن زمان به بعد آونری به جز ریاست حزب خود تقریبا از تمامی مناصب رسمی کناره گیری کرد، اما همچنان نسبت به انتقاد از حرکتهای دولت که روند صلح را با مانع و وقفه مواجه می کند وفادار مانده است.

آونری با انتقاد از حملات اسرائیل به لبنان بر این باور است که اسرائیل به هیچ یک از اهداف نظامی خود دست نیافته است. وی ادعای سخنگویان ارتش اسرائیل مبنی بر کشته شدن 400 تن از رزمندگان حزب الله را دروغ بزرگ خواند و از ناتوانی اسرائیل در غلبه بر یک سازمان مقاومت اظهار تعجب کرد.

ب ـ دیدگاهها و مواضع سیاسی:

حضور آونری، سیاستمدار چپگرای صلح طلب اسرائیلی در سه دوره کنست، فعالیت گسترده در سطوح اجتماعی و طرح سیاستهای ابداعی، جایگاه ویژه ای در عرصه سیاستهای رژیم صهیونیستی را به وی اختصاص داده است. مواضع آونری درباره آنتی سمیتیسم، دولت فلسطینی، دیوارحائل، شهرک سازی، حق بازگشت و بیت المقدس در ذیل بررسی می شود.

1 ـ آنتی سمیتیسم:

آونری معتقد است نمی توان فردی را به دلیل برخی از اقدامات از اسرائیل انتقاد می کند به یهودستیزی متهم کرد، ولی فردی که از اسرائیل صرفا به این علت که یک دولت یهودی است ابراز نفرت و انزجار می کند یهودستیز خوانده می شود. به اعتقاد وی اطلاق لقب یهودستیز به همه منتقدین اسرائیل امری نادرست و غیرمنطقی بوده و مبارزه علیه یهودستیزی را تضعیف می کند. از نظر آونری افراد مخالف می توانند بدون آن که یهودستیز باشند به مبارزه با صهیونیسم بپردازند. صهیونیسم یک عقیده و مرام سیاسی است و باید مانند یک ایده سیاسی در رابطه با آن بحث شود. به اعتقاد او همان طور که مخالفان نظام سرمایه داری لزوما ضد آمریکایی نیستند، مخالفان صهیونیسم نیز ضرورتا یهودستیز نیستند.

از نظر آونری تئودور هرتزل بنیانگذار صهیونیسم مدرن، در راستای جلب حمایت یهودستیزان معروف روسیه، تلاشهای بسیاری کرد و به آنها وعده خروج یهودیان را داد. امروزه راستگرایان افراطی صهیونیست از سوی مبلغین مسیحی و بنیادگرای آمریکا شدیدا حمایت می شوند. آنها معتقدند که در جریان رجعت مسیح تمامی یهودیان باید به دین مسیح بگروند زیرا در غیر این صورت از صحنه روزگار محو خواهند شد. البته از نظر آونری تصور این که یک یهودی بتواند یهودستیز باشد تصوری احمقانه است اگرچه معتقد است که در تاریخ نمونه هایی از این دست یافت می شود. یوری آونری تورکوئیمادا (Torquimada)بازرس دادگاه تفتیش عقاید اسپانیا که از نسل یهود بود و کارل مارکس که مطالب وحشتناکی در رابطه با یهودیان به رشته تحریر درآورد، را از این دست می داند.

2 ـ دولت فلسطینی:

یوری آونری خواستار به رسمیت شناختن حق فلسطینیان مبنی بر تشکیل دولت فلسطینی در تمامی کرانه باختری و نوارغزه از سوی اسرائیل است.

3 ـ بیت المقدس:

آونری معتقد است بیت المقدس پایتخت مشترک فلسطین و اسرائیل است و امکان واگذاری بخش شرقی بیت المقدس به دولت فلسطین و بخش غربی آن به اسرائیل وجود دارد.

4 ـ حق بازگشت:

از نظر آونری اسرائیل بایستی حق بازگشت فلسطینیان را به طور ریشه ای بپذیرد. اسرائیل قبل از هر چیز مسئول تمامی اتفاقاتی است که از سال 1948 رخ داده است. یوری آونری معتقد است حق بازگشت چند بعدی است: بُعد روحی، سیاسی و عملی.

5 ـ دیوارحائل:

به اعتقاد آونری مسیر دیوارحائل مسیری درست و صحیح نیست، بلکه 45 درصد فلسطینیان کرانه باختری را به حال خود رها می کند. به اعتقاد وی، هدف اسرائیل از ساخت دیوارحائل، در اختیارداشتن راههای ارتباطی، شهرکها و کنترل کرانه باختری است. آونری معتقد است اسرائیل از طریق دیوارحائل، 55 درصد اراضی را در اختیار می گیرد و تنها 6 ، 8 و حداکثر 12 شهرک برای فلسطینیان باقی خواهد ماند تا در آن یک دولت تشکیل دهند، لذا به اعتقاد او در نتیجه این شرایط، دیوارحائل، طرحی برای جنگ بوده و فاقد اهداف صلح طلبانه است، زیرا فلسطینیان هیچ گاه به تشکیل دولت در این محدوده کوچک، تن در نمی دهند.

به گفته آونری، دیوارحائل جنگ دایمی بین اسرائیل و فلسطین را برای همیشه تضمین خواهد کرد و همراهی و هماهنگی آمریکا با اسرائیل در اجرای این سیاست به معنای آمادگی بوش رئیس جمهور آمریکا برای نظاره کردن آغاز جنگی دیگر و تداوم آن است.

6 ـ شهرک سازی:

آونری شهرکها را به مثابه توموری می داند که خون پیکره اجتماع را می مکد چراکه شهرکهای مذکور دهها و صدها میلیارد شیکل هزینه برای اسرائیل دربردارند؛ هزینه ای که می تواند در بخشهای ضروری تر استفاده شود. از نظر آونری شهرکها بخشهای زیادی از دولت اسرائیل را به سطح یک دولت جهان سومی سوق می دهند. به اعتقاد وی شدت اقداماتی از شهرکها، اسرائیل را به یک دولت منفور در انظار جهانی تبدیل می کند. از نظر آونری شهرکها مانع عمده صلح بین اسرائیل و جهان عرب محسوب می شوند. دولتهای اسرائیلی با وجود شهرکها جرأت بازگرداندن سرزمینهای قبل از خط سبز 1967 را ندارند. به خاطر وجود شهرکها هیچ مرزی نمی تواند دائمی باشد و همین امر صلح پایدار را غیرممکن می سازد. آونری نسبت میان شهرکها و اسرائیل را به مثابه دمی می داند که سگ را می جنباند و نه سگی که دم را بجنباند.

ج ـ اقدامات و فعالیتها:

حوزه کاری یوری آونری طیف گسترده ای از اقدامات در زمینه های تألیف مقالات و کتب، ارائه سخنرانی، راه اندازی و تأسیس روزنامه، جنبش و حزب و برگزاری نشست، سمینار و... را دربرمی گیرد. برخی از مهمترین فعالیتهای آونری به ترتیب توالی تاریخی عبارتند از:

1 ـ در سپتامبر 1947 آونری جزوه ای تحت عنوان "صلح یا جنگ در منطقه سامی (یهودی)" را چاپ و منتشر کرد که شاخصه اصلی آن ارائه رویکردی جدید و رادیکال نسبت به تحولات منطقه در شرایطی بود که نخستین جرقه های جنگ میان اعراب و اسرائیل زده می شد. آونری در این حوزه خواهان اتحاد جنبشهای ملی عربی و عبری به منظور آزادسازی منطقه سامی از وجود امپریالیسم و استعمارگران و تأسیس یک جامعه یهودی و بازار عمومی به عنوان یک بخش از جهان سوم در حال پیدایش بود.

2 ـ انتشار کتاب "درباره فلسطینیان" در سال 1948 که حاوی گزارشهای آونری در طول جنگ 1948 اعراب و اسرائیل بود. این گزارشها ابتدا در روزنامه هاآرتس چاپ می شد. در آن دوره این کتاب به عنوان پرفروش ترین کتاب شناخته شد و هنوز همبه عنوان یک کتاب مرجع جنگ 1948 شناخته می شود.

3 ـ تألیف کتاب "روی دیگر سکه" که طرف تاریک جنگ 1948 را توضیح می دهد. این طرف تاریک شامل فجایع و اخراج فلسطینیان توسط اسرائیل بود. البته این کتاب تحریم و بایکوت شد.

4 ـ تأسیس و راه اندازی مجله "هائولام هازه" (جهان امروز) در آوریل 1950. این مجله با هدف تلاش برای جداسازی دین و دولت، حقوق بشر، حق اقلیت عرب، برابری بین یهودیان اروپایی و سفاردیها، اجرای یک قانون اساسی نوشته شده، احقاق حقوق زنان و حقوق بشر منتشر شد.

هائولام هازه که آن را با مجله تایم و اشپیگل مقایسه می کنند در ظرف چهار سال، خوانندگان زیادی اعم از طرفدار یا مخالف را به خود جذب کرد. مجله مذکور با اتخاذ یک موضع مخالف در مورد نهادهای اجرایی و افشای مفاسد اقتصادی و سیاسی، به ارائه راهبردهای بسیار متفاوت می پرداخت. ایسار هارل رئیس سرویس مخفی دهه 1950 اسرائیل مدتها بعد از انتشار مجله مذکور، فاش ساخت که دولت بن گوریون، آونی و هائولام هازه را دشمن شماره یک خود می دانست.

5 ـ تألیف کتاب "یک در مقابل 119" در سال 1969 که به شرح فعالیتهای آونری در دوره اول و دوم حضور او در کنست می پردازد.

6 ـ تألیف "جنگ روز هفتم" به زبان عبری در سال 1968. این کتاب که به زبانهای زیادی ترجمه شد در ترجمه انگلیسی تحت عنوان "اسرائیل بدون صهیونیستها" منتشر و به طرح پیشنهادی آونری برای ایجاد دو دولت در فلسطین می پرداخت.

7 ـ تألیف کتاب "دوست من؛ دشمن" با موضوع مکالمات و مباحث سری شورای صلح اسرائیل ـ فلسطین.

8 ـ تأسیس حزب "گوش شالوم" با همکاری همسر خود در سال 1996.

9 ـ برپایی تظاهرات مشترک با فلسطینیان علیه سیاستهای شهرک سازی و مصادره اراضی توسط دولت باراک. وی در پایان تظاهرات، درخواستی را با امضای 60 اسرائیلی مشهور و برجسته در زمینه حمایت از دولت فلسطین منتشر کرد. همچنین بیانیه ای در مورد مسائل پناهندگان، به رسمیت شناختن حق بازگشت و اتخاذ یک رویکرد عملی برای واقعی کردن آن صادر شد.

10 ـ در فوریه 1999 پس از دستگیری عبدا... اوجالان رهبر کردهای مخالف ترکیه، آونری تظاهراتی را در مقابل سفارت ترکیه در تل آویو ترتیب داد. در نتیجه این اقدام رهبران کرد اروپایی از آونری خواستند تا به کمیته بین المللی کردستان بپیوندد. در همین حال وی برای یک اجتماع 150 هزار نفری از اکراد در بن سخنرانی کرد.

11 ـ در 4 می 1999 آونری بیانیه ای را که به امضای 500 تن از شخصیتها و مقامات اسرائیلی رسانده بود در یک صفحه کامل هاآرتس منتشر کرد.این بیانیه از حق ملت فلسطین برای تشکیل و اعلام دولت فلسطین در تمامی محدوده کرانه باختری و نوارغزه به پایتختی بیت المقدس حمایت می کرد.

12 ـ آونری در آوریل 1997 در حالی که تظاهرات علیه ساخت شهرک جدید در جبل ابوغنیم را رهبری می کرد از هوش رفت. آونوی با توجه بهحمله افرادی که موجب بی هوشی او شده بود به سابقه مجروحیت خود در سال 1965 اشاره کرده و گفت: در این منطقه من هم باید برای جنگ و هم برای صلح مجروح شوم.

گذشته از موارد فوق می توان به انتشار مقالاتی از وی در روزنامه های مماریو، هاآرتس و سایت اینترنتی Cunter pounch نیز اشاره کرد.

مآخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، 10/7/1385، شماره 312.
  2. www.cosmos.ucc.ie/cs/164/Jabowen. Ipcs/php/authors.php?auid=58.
  3. www.avenry-news.co.il/English/uir 2.html.
  4. www.fromoccupiedpalestine.org/module. php? mod=book$$op=print$$id=808.
  5. www.rightlivelihood.org/recip/gush.htm.
  6. Avnery, uri and John Elmer, The progressive inter view. The progressive, April 2004.
  7. www.argia.com/avnery 03/82001.asp.