ژاپن ـ اسرائیل، روابط

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۰ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


الف ـ تاریخچه حضور یهودیان در ژاپن:

براساس آمار منابع یهودی، در سال 2007 حدود هزار یهودی در ژاپن زندگی می کنند. نیمی از این اقلیت که نسبت بسیار ناچیزی از جمعیت 127میلیون و 700 هزار نفری ژاپن را تشکیل می دهد، در توکیو مستقرند و بقیه در دیگر مناطق ژاپن از جمله کوبه (Kobe)پراکنده اند.

از نظر تاریخی، نخستین یهودیان در قرن شانزدهم میلادی وارد ژاپن شدند. در آن قرن، برخی از بازرگانان یهودی با نیروهای پرتغالی به ژاپن رفتند اما در سال 1853 بود که ماتئو پری (Matthew Perry)به عنوان نخستین یهودی در ژاپن مستقر شد. وی در سال 1861 در یوکاهاما در حاشیه توکیو سکنی گزید. در سال 1895 با حضور 50 خانوادهیهودی که غالباً از کشورهای غربی مهاجرت کرده بودند، نخستین جامعه یهودی ژاپن تشکیل شد و آنها برای خود یک کنیسه و یک گورستان درست کردند.

همچنین یهودیان در طول دهه 1880 در شهر "ناکازاکی" هم ساکن شدند. جامعه یهودی ناکازاکی به سرعت وسعت یافت و تعداد یهودیان آن به 100 خانواده رسید. آنها در سال1894 کنیسه ای ساختند. با این که جامعه یهودی ناکازاکی، فعال به نظر می رسید اما در طول جنگ ژاپن و روسیه در سال 1904 متلاشی شد و به یهودیان کوبه ـ گروه سربازان و زندانیان تازه آزاد شده یهودی که در ارتش تزار روسیه و انقلاب 1905 روسیه شرکت داشتند ـ پیوست. زلزله 1923 که بیشتر بخشهای توکیو را ویران کرد به شدت بر جامعه و زندگی یهودیان اثر گذاشت.

جامعه یهودی یوکوهاما که فعال ترین جامعه یهودی تا آن زمان در ژاپن و شامل 50 خانوار بود به دنبال وقوع زلزله به کوبه تغییر مکان داد. تعداد یهودیان کوبه با پیوستن یهودیان از روسیه، خاورمیانه و آلمان به آن، به طور گسترده ای افزایش یافت.

یکی از برنامه هایی که موجب شد، بسیاری از یهودیان به ژاپن مهاجرت کنند، برنامه ای تحت عنوان فوگو (The Fugu Plan)بود که از دهه 1930 به بعد توسط سه مقام ژاپنی اجرا شد. کاپیتان اینزوک کورشیگ (Inuzuk koreshige)سرهنگ پاسو نوریهیرو (Yasue Norihiro)و آی کاوایوشی سوکو که به "کارشناسان یهود "معروفند، معتقد بودند که یکی از راههای صنعتی شدن ژاپن، ورود کنترل شده یهودیان مهاجر است تا در صنایع ژاپن سرمایه گذرای کنند. این یهودیان ابتدا در منطقه منچوری (که توسط ژاپنیها اشغال شده بود) سرمایه گذاری کردند و سپس وارد سایر مناطق ژاپن شدند.

این برنامه حتی در دوره جنگ جهانی دوم که ژاپن متحد آلمان بود، نیز اجرا شد. چیون سوگی هارا (Chiune Sugihara)کنسول ژاپن در کانوس (Kauns)لیتوانی چندین هزار ویزا برای یهودیان صادر کرد تا به ژاپن مهاجرت کنند. به نوشته منابع یهودی حداقل پنج هزار یهودی از این طریق وارد شانگهای (تحت کنترل ژاپن) شدند و در دوره جنگ جهانی دوم از دست آلمانیها، رهایی یافتند. به نوشته این منابع مقامات ژاپن، درخواست نازی ها برای اخراج این عده از شانگهای را رد کردند.

البته این یهودیان پس از پایان جنگ راهی آمریکا شدند. لازم به ذکر است که بنیاد "یادواشم" به پاسداشت اقدامات "سوگی ها" را، نام وی را در بخش باغ یادبود این بن یاد ثبت کرده است. در این باغ نام کسانی ثبت می شود که در دوره جنگ جهانی دوم، جان یهودیان را نجات داده اند. سوگی هارا تنها مقام ژاپنی است که نامش در این باغ ثبت شده است.

ب ـ تاریخچه روابط سیاسی ژاپن ـ اسرائیل:

ژاپن پس از آن که در سال 1945 به وسیله آمریکا اشغال گردید دیگر توانایی آنرا نداشت تا سیاست مستقلی را برای خود در پیش گیرد لذا سیاست آن تابع سیاست ایالات متحده آمریکا گردید. ژاپن به این دلیل از یک سوی مشغول به امور خود بوده و از سوی دیگر تا تاریخ 18/12/1956 هنوز به سازمان ملل متحد نپیوسته بود موضعی در قبال کشمکش اعراب و صهیونیستها در سال 1948 اتخاذ نکرد.

اسرائیل به خاطر روابط مستحکمی که با ایالات متحده آمریکا داشت توانست پلهایی را میان خود و ژاپن ایجاد کرده و روابط سیاسی و اقتصادی با این کشور برقرار سازد. روابط دیپلماتیک میان آن دو کشور در ماه مه سال 1952 آغاز گردید. اسرائیل برای نزدیکی به ژاپن تحت عناوین ترقی، دموکراسی و سوسیالیزم وارد شد و توانست از طریق عضویت در سوسیالیزم بین الملل روابط ناگسستنی را با حزبسوسیالیست ژاپن برقرار سازد و این حزب به نوبه خود مأموریت شناساندن اسرائیل و "دستاوردهایش" را در ژاپن به عهده گرفت.

نفوذ صهیونیستی در ژاپن همزمان با تجاوز سه جانبه در سال 1956 علیه مصر (نک: جنگ 1956) نمایان گردید و آن زمانی بود که ژاپن به کشورهایی پیوست که از مصر خواستند تا "معاهدات بین المللی را در مورد کشتیرانی در کانال سوئز، محترم شمرد." دولت ژاپن تجاوز سه جانبه را محکوم نکرد و به صدور بیانیه از پیش تعیین شده ای اکتفا نمود و از این که این امر به مرحله برخورد مسلحانه رسیده بود اظهار تأسف کرد.

از آغاز سال 1957 اسرائیل و ژاپن مبادله هیأتهای فرهنگی، حزبی، پارلمانی و توریستی را آغاز کرده و به تقویت و تحکیم روابط نظامی میان خود پرداختند. اسحاق رابین رئیس ستاد ارتش اسرائیل در رأس یک هیات نظامی در سال 1966 به ژاپن مسافرت کرد و در آنجا با بسیاری از مقامات نظامی و سیاسی دیدار به عمل آورد در آوریل سال 1969 اسرائیل یک وابسته نظامی اسرائیلی را در سفارت خود در توکیو منصوب کرد تا در زمینه امور نظامی با ژاپن هماهنگی ایجاد کند. از آن تاریخ همکاری نظامی محرمانه میان آنان با تأیید مطلق ایالات متحده آمریکا افزایش یافت و منجر به ارسال تعدادی قایق جنگی تندرو از سوی ژاپن به اسرائیل گردید.

همزمان با این همکاری نظامی، اسرائیل روابط سیاسی خود را با ژاپن تقویت کرد. هنگامی که در مباحثات سازمان ملل متحد پیرامون مسأله فلسطین و حق بازگشت ملت فلسطین به سرزمین اصلی خود، ژاپن موضعی منفی اتخاذ نمود و از محکوم ساختن تجاوز اسرائیل به شهرک اردنی سموع و به سوریه در سال 1966 خودداری ورزید، طرفداری این کشور از سیاست اسرائیل آشکار گردید. اَباابان وزیر امور خارجه اسرائیل در آغاز سال 1967 به ژاپن مسافرتکرده و دیدگاه رژیم صهیونیستی نسبت به درگیری اعراب و اسرائیل را شرح داد.

با شروع دهه شصت ژاپن به گسترده کردن روابط اقتصادی با جهان عرب پرداخت و آنرا تبدیل به بازار بزرگی برای کالاهای ژاپنی کرد و ژاپن نیز 90% از نفت موردنیازش را از کشورهای عربی وارد می کرد. حمایت ژاپن از منافع اقتصادی اش در جهان عرب طی اظهارات مسؤولان ژاپنی بازتاب یافته است. هنگامی که آتش جنگ در سال 1967 شعله ور گردید، ایزاکوساتو نخست وزیر وقت ژاپن در تاریخ 9/7/1967 اعلام داشت ژاپن باید به موضع بی طرفی مطلقش ادامه دهد، همچنین وزیر امور خارجه ژاپن در تاریخ 22/7/1976 اعلام کرد که عقب نشینی نیروهای اسرائیلی به مواضع پیش از پنجم ژوئن سال 1967 امری الزامی است. اما علی رغم این اظهارات، ژاپن در حقیقت امر، همچنان موضع حمایتگر خود از اسرائیل را ادامه داد.

همزمان با گسترش مبارزات فلسطینی به رهبری سازمان آزادی بخش فلسطین افکار عمومی ژاپن متوجه مسأله فلسطین شدند به طوری که نیروهای انقلابی ژاپن برپایه "وحدت پیکار انقلابی کلیه نیروهای مبارز ضد امپریالیست" با نیروهای انقلاب فلسطین هم پیمان شدند بعدها به دنبال جنگ سال 1973 سیاست ژاپن در قبال مسأله فلسطین دچار تغییراتی شد، زیرا ژاپن درک نمود که نیروی جدیدی، ایفای نقش در صحنه سیاست بین المللی را آغاز کرده است و این نیروی جدید همان نیروی "نفت اعراب" است، اما علی رغم این امر از دادن پاسخ مثبت به درخواست کشورهای عربی پس از جنگ سال 1973 مبنی بر قطع روابط دیپلماتیک با اسرائیل امتناع ورزید، زیرا ژاپن از نفوذ صهیونیستی در امریکا واهمه داشته و تحت فشار یهودیان ایالات متحده قرار گرفته بود.

صاحب نظران و روزنامه نگاران اسرائیلی تأکیدداشتند که فشار یهودیان در امریکا خود به تنهایی مانع اتخاذ یک موضع تند از سوی ژاپن در رابطه با روابط سیاسی با اسرائیل گردیده است، آن هم علی رغم زیانهایی که در نتیجه قطع ارسال نفت اعراب به اقتصاد ژاپن و روند رشد آن وارد می شد.

ژاپن تلاش کرد تا دوستی اعراب و یهودیان را به طور همزمان به دست آورد، به طوری که از اعراب خواست تا اسرائیل را در چارچوب مرزهای پذیرفته شده، به رسمیت بشناسند و در عین حال به دهها کشوری پیوست که خواستار ضرورت اجرای قطعنامه های 242 و 338 شورای امنیت شده بود و نیز خواستار لزوم به رسمیت شناختن حقوق ملت فلسطین از جمله حق تعیین سرنوشت آن گردید و در سال 1978 به سازمان آزادی بخش فلسطین اجازه گشودن دفتری در توکیو را داد. همچنین به منظور ادامه ارسال نفت کشورهای عربی مخالف دو توافقنامه کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل نسبت به این دو توافقنامه بی طرف ماند.

در آغاز سال 1979 ژاپن گفت وگوهایی را با سازمان آزادی بخش فلسطین آغاز نمود و دولت این کشور با صدور بیانیه ای حقوق ملت فلسطین را مورد تأیید قرار داد و به هنگام مراسم روز همبستگی جهانی با ملت فلسطین که در تاریخ 30/11/1979 در سازمان ملل متحد برگزار گردید ژاپن موضع مثبتی را اتخاذ نمود. ماسایوشی اوهیرا نخست وزیر ژاپن طی اظهاراتی در مجلس سنای این کشور اعلام داشت: حقوق قانونی ملت فلسطین باید حق ایجاد دولت مستقل را در بر بگیرد.

وی افزود، این حقوق، بویژه حق تعیین سرنوشت باید به رسمیت شناخته شود و طبق منشور سازمان ملل متحد مورد احترام قرار گیرد. وی گفت: "سازمان آزادی بخش فلسطین تنها نماینده قانونی ملت فلسطین است" بدین ترتیب ژاپن گام بسیار مهمی به سود مبارزات ملت فلسطین علیهصهیونیسم و پیکار این ملت در راه بازگشت به میهن برداشت.

پس از برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه به ویژه گفت وگوهای فلسطینی ـ اسرائیلی، ژاپن از صلح در خاورمیانه و پایان کشمکشهای اعراب و اسرائیل حمایت کرد. همچنین پس از تشکیل نهاد خودگردان فلسطین، این کشور در نشست هیأت دولت، گذرنامه های صادره از سوی تشکیلات خودگردان را به رسمیت شناخت. در این قانون مسافران دارای گذرنامه دولت خودگردان حق درود به خاک ژاپن را خواهند داشت در صورتی که پیش از آن فلسطینیان برای هر بار ورود به ژاپن نیازمند مدارکی از سوی دولت ژاپن بودند.

ژاپن همچنین یکی از بزرگترین حامیان مالی تشکیلات خودگردان بوده و از زمان انعقاد قرار داد اسلو بیش از 600 میلیون دلار به تشکیلات خودگردان فلسطین کمک مالی کرد.

اسرائیل با گشایش دفتر در توکیو، نخستین کشور خاورمیانه ای بود که بعد از جنگ جهانی دوم با ژاپن رابطه برقرار کرد. گرچه بحران اعراب و اسرائیل در طول دهه های گذشته مانع برقراری روابط تنگاتنگ و تمام عیار میان توکیو و تل آویو بود، اما با این حال، بین دو کشور روابط تجاری و فرهنگی قابل توجهی وجود داشته است. در سال 1984، مبالادت تجاری دو کشور بالغ بر 364 میلیون دلار می شد که سهم صادرات اسرائیل به ژاپن 191 میلیون دلار بود صادرات اسرائیل به ژاپن موارد متنوعی از پرتقال تا الماس را دربرمی گیرد و لوازم الکترونیکی، اقدام عمده صادرات ژاپن به اسرائیل را تشکیل می دهد. صدها تاجر ژاپنی در اسرائیل زبان عبری می آموزند و برخی از صنایع ژاپنی با همتایان اسرائیلی خود شریکان تجاری شده اند.

در زمینه روابط فرهنگی و علمی نیز دو کشور، همکاریهای گوناگونی داشته اند. در سال 1983،ارکستر فیلارمونیک اسرائیل از ژاپن دیدن کرد و با استقبال شایان توجه ژاپنیها مواجه شد. در مقابل، فیلمها و تئاترها و نمایشگاههای هنری ژاپن در اسرائیل از محبوبیت زیادی برخوردارند. وزارت آموزش ژاپن و وزارت خارجه اسرائیل تعداد زیادی بورس تحصیلی به دانشجویان خود داده اند تا بتوانند از کشورهای یکدیگر جهت تحصیل استفاده کنند.

همچنین یک دانشکده ژاپنی در دانشگاه عبری در بیت المقدس وجود دارد که بخش مطالعات آسیای شرقی آن فعالیت چشمگیری دارد. دانشگاههای تل آویو، رشته های تئاتر و علوم سیاسی، دانشگاه حیفا رشته فلسفه و دانشگاه بن گوریون رشته اقتصاد و تاریخ طبیعی را به زبان ژاپنی تدریس می کنند. در زمینه های جهانگردی و توریستی نیز دو کشور همکاریهایی داشته اند. در سال 1983، حدود 7 هزار اسرائیلی از ژاپن دیدن کردند. در همین سال حدود 4 هزار ژاپنی تعطیلات خود را در اسرائیل گذراندند.

برخی از گروههای طرفدار اسرائیل در ژاپن وجود دارند که گروه "ماکویا" از آن جمله است. این گروه که 5 هزار عضو دارد، معتقد است که ژاپنیها یکی از 10 طایفه گمشده اسرائیل هستند. گروههای "یاسوکائی" و "شینونم" نیز به همین ترتیب در ژاپن فعالیت می کنند.

در سال 1986، اسحاق شامیر، وزیر خارجه وقت اسرائیل، از ژاپن دیدار کرد. این اولین بار بود که ژاپن از یک وزیر خارجه اسرائیل استقبال می کرد. مسأله صلح در خاورمیانه، محور اصلی مذاکرات شامیر با مقامات ژاپنی از جمله یاساهیر و ناکاسونه، نخست وزیر ژاپن بود. قبل از این، اَباابان، وزیر خارجه پیشین اسرائیل هم از ژاپن دیدار کرده بود، اما آن دیدار یک دیدار غیررسمی و اعلام نشده تلقی گردیده بود. همزمان با دیدار شامیر از توکیو، تظاهرات گسترده ای در این شهر در مخالفت با این دیدار انجام گرفت. در سال 1989، "سوسوکه اونو" وزیر خارجهوقت ژاپن، یک دیدار بیست و چهار ساعته از اسرائیل به عمل آورد.

وی در این سفر با اسحاق شامیر و شیمون پرز ملاقات کرد و حمایت ژاپن را از طرح جرج شولتز، وزیر خارجه آمریکا، برای حل مسأله خاورمیانه اعلام داشت. این نخستین دیدار یک وزیر خارجه ژاپن از اسرائیل در طول برقراری روابط میان دو کشور بود.

"یوریکی کاواگوچی" وزیر امور خارجه ژاپن در خرداد ماه 1381 در ژوئن 2002 به منظور انجام دیدارهایی با مقامات اسرائیلی و فلسطینی وارد منطقه شد. وی در این سفر تلاش کرد تا مشارکت خود را در دیپلماسی خاورمیانه افزایش داده و آنچه را که تحت عنوان گروه چهارجانبه شناخته می شد دگرگون کرده و آن را به گروه پنج جانبه تبدیل کند.

وزیر امور خارجه ژاپن در آغاز سفر خود به سرزمینهای اشغالی ابتدا به دیدار و گفت وگو با یاسر عرفات، رئیس تشکیلات خودگردان پرداخت و در خلال گفت وگوهایش بر حمایت از روند صلح خاورمیانه تأکید نمود. وی همچنین با آریل شارون (نخست وزیر)، شیمون پرز (وزیر امور خارجه) و بن العیزر (وزیر دفاع) رژیم صهیونیستی دیدار کرد و در دیدار با شیمون پرز، به منظور ایجاد اصلاحات در تشکیلات خودگردان و تشکیل کشوری فلسطینی طرحی چهار مرحله ای ارائه داد که عبارت است از:

الف ـ حمایت بشردوستانه و مساعدت در جهت ایجاد اصلاحات در تشکیلات خودگردان، از جمله تشکیل نشستهای آموزشی در راستای نهادینه کردن دموکراسی و مساعی جمیله.

ب ـ پایان یافتن خشونتها و برقراری دوباره روند صلح شامل بازسازی تأسیسات زیربنایی، کمک به توسعه سیستم قانون گذاری و تلاش در راستای صلح با اسرائیل.

ج ـ از سرگیری مذاکرات و مساعدت ژاپن در توسعه یک اقتصاد مستقل در اراضی فلسطینی، ازجمله در زمینه صنایع.

د ـ به سرانجام رساندن مذاکرات صلح و تشکیل کشور فلسطین.

شایان ذکر است که گروه چهار جانبه به ایالات متحده آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل اشاره کرد که همگی فرستادگان ویژه ای به منطقه فرستادند.

رژیم صهیونیستی امیدوار است که با گسترده تر شدن روابط این رژیم با ژاپن و سرمایه گذاریهای ژاپن در اسرائیل بتواند مولد کار برای مهاجران یهودی اسکان یافته در سرزمینهای اشغالی باشد.

ج ـ ژاپنی ها و اسرائیل:

برخی ژاپنی ها به اسرائیل تمایل دارند و در برخی دانشگاههای ژاپن، تحقیقات درباره مسائل یهودیان و زبان عبری انجام می شود. در سال 1995 انجمن مطالعات دولتی ژاپن و اسرائیل تأسیس شد و این انجمن نشریه ای تحت عنوان نامال (NAMAL) در سال 1999 منتشر کرد.

اندیشه ایجاد کیبوتس در میان ژاپنی ها طرفدارانی دارد و برخی ژاپنی ها برای ایجاد چنین اجتماعاتی در ژاپن کوشش کرده اند. تزوکانو بویوشی (Tezuka Noboyoshi)در سال 1963 سازمان کیبوتس ژاپن را در اسرائیل تشکیل داد و در طول چند سال، 30 هزار نفر عضو آن شدند. این سازمان نشریاتی را برای ژاپنی ها ارسال می کند تا برای کیبوتس خود داوطلب جذب کند.

در ژاپن برخی گروههای طرفدار اسرائیل وجود دارند که یکی از آنها ماکویا (Makuya)است. این گروه مسیحی طرفدار اسرائیل ادعا می کند که 60 هزار عضو دارد. مؤسس این گروه، تشیما ایکورو (Teshima Ikuro)است که اعتقاد دارد ژاپنی ها اصالتاً یکی از 10 قبیله مفقود شده بنی اسرائیل اند. یکی از فعالیت های ماکویا برگزاری یک تظاهرات باحضور سه هزار نفر در سال 1973 در حمایت از صلح با اسرائیل بود.

"دوستان مسیحی اسرائیل در ژاپن" از دیگر گروههای حامی اسرائیل در ژاپن است که ادعا می کند ده هزار عضو دارد. دفتر این سازمان بیت شالوم (خانه صلح) نام دارد و در کیوتو واقع شده است. این سازمان به خاطر گروه کر خود که اشعار ژاپنی ـ اسرائیلی می خواند، مشهور بوده و تاکنون چند بار در اسرائیل، آمریکا و اروپا برنامه اجرا کرده است. ایدئولوژی اصلی این گروه، حمایت از اسرائیل است و برای بازگشت حضرت مسیح (ع) دعا می کند.

کامپو هارادا (Kampo Harada)مشهورترین چهره نگار ژاپنی معتقد است که ژاپنی ها از اعقاب یکی از قبایل گم شده بنی اسرائیل اند. وی که برای چهره نگاری اسحاق رابین به اسرائیل رفته بود، موزه ای در کیوتو دارد که در آن کتب و نسخه های کمیاب یهودی وجود دارد. در این موزه چهار هزار و 600 عنوان کتاب یهودی نگهداری می شود.

د ـ سازمانهای صهیونیستی و یهودیان ژاپن:

حضور هزار یهودی در ژاپن، بهانه فعالیت تعدادی از سازمانهای مهم صهیونیستی خارجی را در این کشور فراهم کرده است. انجمن ضدافترا از جمله این سازمانهاست که مقامات آن تاکنون سفرهای زیادی به ژاپن انجام داده اند. آنها در این سفرها، درباره مسائل مختلف از جمله آنتی سمیتیسم، با مقامات ارشد دولت ژاپن تبادل نظر می کنند. در سفر یک هفته ای رهبران انجمن ضدافتر به ژاپن در سال 2004، علاوه بر تقدیر از همکاری ژاپن با آمریکا در عراق و روند صلح خاورمیانه، جایزه دولتمرد برگزیده انجمن ضدافترا Adls Distinguvished Statesman Award) به جونیچیرو کوییزومی نخست وزیر ژاپن اعطا شد.

کوییزومی به علت همکاری با آمریکا در جنگ با تروریسم و تلاش برای توقف برنامه گسترش سلاح های هسته ای و کشتارجمعی خاورمیانه در جنوب شرق آسیا، این جایزه را دریافت کرد. سیلویوبرلوسکنی (نخست وزیر سابق ایتالیا)، آریل شارون، ژاک شیراک و دیوید آلبرایت (وزیر امور خارجه اسبق آمریکا) دیگر افرادی اند که این جایزه را دریافت کرده اند. یکی از مهمترین درخواست های مقامات انجمن ضدافترا از ژاپن، تغییر رفتار این کشور در سازمان ملل بود.

به نظر آبراهام فاکسمن، توکیو علی رغم روابط قوی دوجانبه با واشنگتن و تل آویو، در سازمان ملل یکجانبه عمل می کند و بیشتر، از مخالفان اسرائیل حمایت می کند.

انجمن ضدافترا پروژه ای به نام سوگی هارا (Adls Sugihara Progect)را اجرا کرده که در چارچوب آن دانشجویان آمریکایی برای آشنایی با ژاپن به این کشور مسافرت می کنند.

ه ـ تجدیدنظرطلبی در ژاپن:

با توجه به گرایش های شدیدی ضدصهیونیستی در ژاپن طبیعی است که تجدیدنظرطلبی نیز در این کشور، دارای طرفدارانی باشد. به همین دلیل است که یکی از تجدیدنظرطلبان بسیار صریح اللهجه هولوکاست در این کشور فعالیت می کند. نبود قوانین مربوط به انکار هولوکاست در ژاپن باعث شده برخی از تجدیدنظرطلبان خارجی نظیر پاتریک مک نالی (Patrick Macnally)نیز در ژاپن اقامت گزینند. وی که در دانشگاه توکیو تدریس می کند و یکی از سخنرانان کنفرانس تهران درباره هولوکاست بود، معتقد است کشته شدن حتی چهار میلیون یهودی در جریان هولوکاست نیز به لحاظ منطقی امکانپذیر نیست.

مهمترین تجدیدنظرطلب ژاپنی، ریچاردکوشیمیزو (Richard Koshimizu)است. وی که حزب استقلال (Independent Party)را در ژاپن تشکیل داده، به طور کلی معتقد است که در دوره جنگ جهانی دوم هیچ یهودی به طور سازماندهی شده کشته نشده و تنها 60 هزار یهودی به علت بیماری جان خود را از دست داده اند. در واقع این دیدگاه کوشیمیزو مطابق دیدگاه افرادی است که معتقدند در دوره جنگ جهانی دوم، مقامات آلمانی، افرادی که به علت ابتلا به بیماری مسری کشته می شدند را می سوزاندند و افرادی از تمام مذاهب و نژادها در میان آنها بودند.

کوشیمیزو معتقد است که هیتلر در اواخر جنگ جهانی دوم خودکشی نکرد بلکه تحت حمایت سازمانهای صهیونیستی، به آرژانتین رفت و پس از تشکیل دولت اسرائیل در اواخر دهه 1980 در آرژانتین در گذشت. علاوه بر آن، وی می گوید سلسله روچلید قدرت بسیار زیادی دارد و در واقع هیتلر نیز مهره این سلسله بود. زیرا وی نوه سلومون مئیر روچیلد (Solomon Meyer Rothschild)بود و امپراتوری نازی ها با همکاری روچیلد و یهودیان ایجاد شد. به زعم کوشیمزو سلسله روچیلدها حتی آمریکا را اداره می کنند و در واقع آمریکا مستعمره آنهاست و رهبران آمریکا برای تأمین منافع یهودیان فعالیت می کنند. همچنین به نظر وی، رسانه های آمریکا نیز توسط یهودیان کنترل می شوند.

البته کوشیمیزو این عقیده درباره کنترل یهودیان بر دیگر کشورهای اروپای و روسیه را نیز دارد.

به نظر وی موساد ارتش خصوصی روچیلد است و سازمان سیا نیز برای آن فعالیت می کند. لرد ویکتور روچیلد افسر سابق اطلاعات انگلیس از بنیانگذاران موساد است و بدون روچیلدها سازمان اطلاعاتی یک کشور کوچک نمی تواند، اینقدر قدرت داشته باشد. به نظر کوشیمیزو مونیکالونیسکی از طرف موساد مأموریت یافت تا بیل کلینتون رابطهجنسی برقرار کند و یهودیان از این نقطه ضعف علیه او استفاده کنند دیدگاه کوشیمیزو درباره حادثه 11 سپتامبر و نقش یهودیان در آن بسیار صریح است. به نظر وی حتی یک عرب تروریست در حادثه 11سپتامبر حضور نداشت بلکه یهودیان که از مدتها قبل برنامه ریزی کرده بودند، از طریق کنترل از راه دور چندین هواپیما را به پنتاگون و برج های دوقلوی سازمان تجارت جهانی کوبیدند تا به این وسیله بهانه برای حمله به افغانستان و عراق فراهم کنند.

وی معتقد است داو زکیم (Dov Zakheim) یک صهیونیست صاحب شهرک بزرگ تکنولوژی برنامه ریزی سیستم ها، تکنولوژی کنترل این هواپیما را در اختیار یهودیان قرار داد.

این مواضع کوشیمیزو با واکنش سازمانهای صهیونیستی مواجه شده و به همین دلیل انجمن ضدافترا در نامه ای به ماسوموتو یوری کان (Masumoto Yor ikane)شهردار کیوتو از وی خواست تا از سخنرانی او در Kyotos Campus Plazaکه توسط شهرداری این شهر اداره می شود، ممانعت کند. ابراهام فاکسمن رئیس ملی انجمن ضدافترا در این نامه، کوشیمیزو را یک فرد افراط گرا معرفی کرده که نه تنها هولوکاست را منکر می شود بلکه معتقد است هیتلر برای یهودیان فعالیت می کرد و به دنبال تأمین منافع آنها بود.

برخی منابع یکی از دلایل انکار کشتار سازماندهی شده (نسل کشی) یهودیان توسط آلمانیها در ژاپن را اقدام مشابه ژاپنیها در کشتار نانکینگ (Nanking Masscre)می دانند. نظامیان ژاپن در اواخر سال 1937 و اوایل سال 1938 به قتل عام گسترده و تجاوز به مردم منطقه نانکینگ چین که تحت اشغال ژاپن بود، پرداختند. آمار این قتل عام از 200 تا 430 هزار نفر ذکر شده است. ژاپنی ها به طور کلی این قتل عام را انکار می کنند.

اگرچه نگرش سازمان های صهیونیستی دربارهژاپن منفی نیست و درباره موفقیت یهودیان و نیز آنتی سمیتیسم در این کشور تبلیغات گسترده ای انجام نمی دهند، اما در حقیقت تمایلات مخالفت با سلطه یهودیان و اقدامات آنتی سمیتیستی در ژاپن بسیار بالاست و اگر روابط ویژه سیاسی آمریکا و ژاپن و به تبع آن اسرائیل نبود، بدون شک تبلیغات سازمانهای صهیونیستی علیه ژاپن تاکنون بسیار گسترده بود. علی رغم حضور اندک یهودیان، ژاپنی ها به تئوری توطئه در سطح جهان و ژاپن اعتقاد دارند که یهودیان را بازیگر اصلی می دانند. کوشیمیزو از جمله افرادی است که این احساس درونی ژاپنی ها را رسماً اعلام کرده و با تشکیل حزب سیاسی به دنبال تحقق ایده های خود است.

مآخذ:

  1. حسن خانی، محمد: ژاپن و خاورمیانه، مؤسه چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه، تهران 1372.
  2. مؤسسة الدراسات الفلسطینیة: الکتاب السنوی للقضیة الفلسطینیة، بیروت (سالهای متعدد).
  3. شحاده، موسی: علاقات اسرائیل مع دول العالم 1970ـ1967، بیروت 1971.
  4. مجلة شؤن فلسطینیة. العدد 14، تشرین الاول، بیروت 1972.
  5. روزنامه جروزالم پست، 8 ژوئن 2002.
  6. بولتن رویداد و گزارش، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره 151.
  7. Ministry of Foreign Affairs, Japan: Japan and the Question of Palestine, April 1980.
  8. United Nations Year Book, 1965.
  9. www.jewishvirtallibrag.org/josurece/judaism/jewspop.html.
  10. www.worldjewishcongress.org/communities/assiaoc eahia/comm-japan.html.
  11. www.jcpa.org/jl/io/1422.htm.
  12. www.tau.ac.il/Anti-semitism/asw97-8/japan.html.
  13. www.jcpa.org/jl/io/1422.htm.
  14. www.adl.org/pressRele/mise-00/4590-00.htm.
  15. www.adl.org/main-international- AFFairs- holocaut-conference.htm? Multi=page- section=sHeading-56.
  16. www.yentnews.com/Ext/comn/Ar ticle- 1.25061.3408801.00.html.
  17. www.eajc.org/pers-lovent-e.php?id=59 rowid=1215.
  18. www15.ocn.ne.jp? voyakodon/meanwhile- j.html.
  19. www.adl.org/presRele/Holocast Denial- 83/5067-13.html.
  20. www.history.iscb.edu/faculty/marcuse/classes/133p/133po4papers/jchape/Nanjing 046.html.