سازمان ملل و مسئله آنتی سمیتیسم (2007ـ2004)

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


مقدمه:

گزارش 64 صفحه ای دیدبان حقوق بشر سازمان ملل در مورد "سازمان ملل و مسئله آنتی سمیتیسم از 2004 تا 2007 "که به قلم هیلل نیور (Hillel Neuer)معاون اجرایی دیدبان حقوق بشر سازمان ملل و با همکاری کمیته یهودیان آمریکا (AJC)نگاشته شده است در اول نوامبر 2007 در سایت رسمی دیدبان حقوق بشر منتشر شد. ناظران دیدبان حقوق بشر سازمان ملل، طبق اصول منشور خود، وظیفه بهبود وضعیت و تأمین حقوق بشر در سراسر دنیا را برعهده دارند.

این نهاد موظف است تا سازمان ملل و افکار عمومی دنیا را از رویدادهایی که منجر به نقض حقوق بشر از جمله آزادی بیان، اندیشه، مذهب و نژاد می شوند آگاه ساخته و راهکارهایی به کشورهای عضو این سازمان در راستای حفاظت از حقوق بشر، ارائه دهد.

دفتر این نهاد غیردولتی وابسته به سازمان ملل در ژنو است و تاکنون اقدامات زیادی در زمینه حمایت از حقوق بشر از طریق شورای حقوق بشر سازمان ملل انجام داده است.

دیدبان حقوق بشر سازمان ملل در جدیدترین گزارش خود با همکاری AJCدر 64 صفحه به ارزیابی عملکرد سازمان ملل در مورد آنتی سمیتیسم پرداخته است. نوع نگاه سازمان ملل به آنتی سمیتیسم پس از سال 2004 و به دنبال درخواست کوفی عنان دبیر کل وقت سازمان ملل مبنی بر مبارزه با آنتی سمیتیسم، شکل جدیدی به خود گرفت ودستمایه این گزارش مفصل شده است.

گزارش به دو بخش اصلی شامل ارزیابی عملکرد سازمان ملل در زمینه مبارزه با آنتی سمیتیسم و ارزیابی عملکرد این سازمان در زمینه گسترش آنتی سمیتیسم تقسیم می شود. در بخش نخست گزارش به اقدامات سازمان ملل شامل گرامی داشت روز هولوکاست، اقدامات دبیر کل سازمان ملل، کمی سیونر عالی حقوق بشر، کارشناسان نژادپرستی و آزادی مذاهب و همچنین تلاشهای مجمع عمومی در صدور قطعنامه های گوناگون علیه آنتی سمیتیسم، برنامه هولوکاست سازمان ملل و تلاشهای این سازمان در مبارزه با تجدیدنظرطلبان هولوکاست اشاره شده است.

اگرچه رژیم صهیونیستی براساس قطعنامه سازمان ملل موجودیت یافت اما سالهاست که صهیونیست ها این سازمان و به ویژه برخی نهادهای آن مانند مجمع عمومی و شورای حقوق بشر (کمیسیون حقوق بشر سابق) را به ضداسرائیلی بودن متهم کرده اند. بنابراین در سالهای اخیر سازمانهای صهیونیستی تلاش زیادی کرده اند که بتوانند موضع سازمان ملل را در مورد اسرائیل تغییر دهند. قطعنامه های سازمان ملل در مورد هولوکاست و تجدیدنظرطلبان هولوکاست، نشان از موفقیت آنها در رسیدن به این هدف دارد. آنها سازمان ملل را وادار ساخته اند که گامهایی عملی در مبارزه با مسأله آنتی سمیتیسم بردارد. با این وجود دیدبان حقوق بشر سازمان ملل و کمیته یهودیان آمریکا در بخش دوم گزارش خود، تلاشهای سازمان ملل در زمینه مقابله با آنتی سمیتیسم در سالهای 2007ـ2004 را ضعیف ارزیابی می کنند.

نکته جالب توجه در این بخش، یکی دانستن قطعنامه های سازمان ملل در انتقاد از اسرائیل و اشغالگری این رژیم با مسئله آنتی سمیتیسم است بهعبارت دیگر این گزارش سعی دارد با گنجاندن مسئله انتقاد از اسرائیل در معنا و مفهوم آنتی سمیتیسم، راه را بر هرگونه اعتراض و انتقاد از این رژیم ببندد. این گزارش مدعی است که نهادهایی مانند مجمع عمومی، شورای حقوق بشر و سلف آن یعنی کمیسیون حقوق بشر و حتی کشورهای عضو سازمان ملل به قدری تحت فشار سازمان کنفرانس اسلامی قرار دارند که از هرگونه اقدام مثبتی در جهت مبارزه با آنتی سمیتیسم بازمانده اند.

در پایان این گزارش نیز با فهرست کردن قطعنامه های سازمان ملل علیه اشغالگری اسرائیل، به پیامدهای منفی آن برای اسرائیل و یهودیان جهان اشاره شده و از آن به عنوان عاملی در جهت گسترش آنتی سمیتیسم نام برده شده و بنابراین به ارائه توصیه هایی به دبیر کل سازمان ملل، کمیسیونر عالی حقوق بشر، کارشناسان حقوق بشر و نژادپرستی و کشورهای عضو سازمان ملل در زمینه مبارزه با آنتی سمیتیسم و انتقاد از اسرائیل می پردازد.

بخشهای زیادی از این گزارش جنبه مغرضانه و القاءکننده دارد.

الف ـ ارزیابی عملکرد سازمان ملل در زمینه مبارزه با آنتی سمیتیسم:

در 21 ژوئن 2004، سازمان ملل در نیویورک برای اولین بار اقدام به برگزاری یک گردهمایی تاریخی با موضوع آنتی سمیتیسم کرد. کوفی عنان دبیر کل وقت سازمان ملل از جامعه جهانی خواست تا سازمان ملل را در زمینه مبارزه با آنتی سمیتیسم یاری دهد. در این گزارش نتایج این درخواست بررسی و به اقدامات ارگانها و مقامات عالی سازمان ملل شامل شورای امنیت، مجمع عمومی، شورای حقوق بشر، دبیر کمیسیون عالی حقوق بشر، کارشناسان مستقل و اعضای دفتر دبیر کل وکشورهای عضو سازمان ملل در زمینه مبارزه با آنتی سمیتیسم می پردازد.

در چندین بخش از این گزارش به بررسی اقدامات شایسته سازمان ملل در جهت مبارزه با آنتی سمیتیسم اشاره و در بخشهایی هم به زعم خود، به کوتاهی های سازمان ملل شامل عدم اقدامات، کم کاریها و نقاطی که در این زمینه احتیاج به بهبود عملکرد دارند، پرداخته شده است. شایان ذکر است که برخی از اقدامات سازمان ملل حتی به تشدید آنتی سمیتیسم کمک کرده است. در اولین گام سازمان ملل در جهت مبارزه با آنتی سمیتیسم، کوفی عنان در گروه از مقامات برجسته سازمان ملل شامل کارشناسان سازمان ملل درباره آزادی مذاهب و کارشناسان نژادپرستی را مسئول پی گیری فعالیتهای مربوط به مبارزه علیه آنتی سمیتیسم کرد و همچنین از بسیاری از کشورهای عضو سازمان ملل به طور مستقیم در این زمینه درخواست کمک کرد.

وی همچنین گفت که در شصتمین سالگرد آزادی اردوگاههای مرگ نازی، فرصت مناسبی پیش آمده تا به مبارزه علیه آنتی سمیتیسم بپردازیم. او از کشورهای عضو سازمان ملل خواست که سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE)را سرمشق خود قرار دهند و از تجربه های این سازمان و کشورهای عضو آن در جهت مبارزه با آنتی سمیتیسم استفاده کنند و همگان بدانند که مسائل سیاسی یا هرگونه آشوب و بحرانی در خاورمیانه نمی تواند توجیه کننده آنتی سمیتیسم باشد. به عقیده کارشناسان، کوفی عنان با گرامیداشت سالروز آزادی آشویتز و اعلام روز جهانی هولوکاست در سازمان ملل، نقش محوری در زمینه مبارزه با آنتی سمیتیسم را برعهده گرفت.

1 ـ گسترش جهانی آنتی سمیتیسم:

تهیه کنندگان این گزارش معتقدند کهآنتی سمیتیسم در حال افزایش است و به نمونه هایی مانند به آتش کشیده شدن یک کنیسه در ژنو و بمب گذاری در یک مدرسه یهودی در مونترال اشاره می کنند. به اعتقاد آنان، در فرانسه آشکارا به یهودیان حمله می شود و در جهان اسلام نیز روز به روز بر دامنه اقدامات آنتی سمیتیک به شکل کارتونها و اغلب در نوشته ها و ادبیات این کشورها افزوده می شود. بر طبق گزارش دپارتمان دولت آمریکا با عنوان "گزارش آنتی سمیتیسم جهانی در سال 2005"، از آغاز قرن 21 تاکنون چندین بار شاهد افزایش رویدادهای آنتی سمیتیک بوده ایم.

همچنین در این گزارش، با استناد به گزارش مؤسه استفان روث در دانشگاه تل آویو درباره آنتی سمیتیسم و نژادپرستی در جهان معاصر آمده است: به خوبی آشکار است که از سال 1989، رویدادهای آنتی سمیتیستی به شدت سیر صعودی طی کرده و در سال 2006 به بالاترین میزان خود رسیده و بر دامنه اقدامات فیزیکی افزوده شده است. گزارش "دو دو داین "(Doudou Diene) کارشناس نژادپرستی، به شورای حقوق بشر سازمان ملل در 11 ژوئن 2007 نیز مؤد گسترش آنتی سمیتیسم در سطح جهان است. بنابراین با توجه به حساس و فراگیر بودن این مسئله در سطح جهانی، لازم است سازمان ملل گامهایی جدی در جهت مبارزه با آنتی سمیتیسم بردارد.

2 ـ قطعنامه های سازمان ملل درباره آنتی سمیتیسم:

در این بخش به بررسی قطعنامه های صادر شده سازمان ملل پس از درخواست کوفی عنان برای مبارزه با آنتی سمیتیسم از ژوئن 2004 به بعد پرداخته می شود. مجمع عمومی سازمان ملل بدنه اصلی مشورتی سازمان ملل است و دربرگیرنده نمایندگانتمام 192 کشور عضو است. اگرچه تمام قطعنامه های آن جنبه مشورتی دارد ـ طبق منشور سازمان ملل، مجمع عمومی می تواند توصیه هایی به اعضای شورای امنیت ارائه دهد ـ اما اغلب به عنوان ابزار بیان دیدگاههای سازمان ملل در نظر گرفته می شود. دیگر نهاد سازمان ملل، شورای حقوق بشر (جانشین کمیسیون حقوق بشر) است که وظیفه آن ایجاد هماهنگی میان کشورها در جهت سیاستگذاری در زمینه حقوق بشر و کارگزار اصلی مبارزه با نژادپرستی در سازمان ملل است. این دو ارگان از نفوذ زیادی در سطح جهانی برخوردارند.

اقدامات شورای حقوق بشر و مجمع عمومی در مورد آنتی سمیتیسم در پی اقدامات سازمان ملل در مورد اسلام هراسی و مسیحیت هراسی شروع شد.

اولین گام جدی سازمان ملل در نوامبر 2004 برداشته شد که در طی آن مجمع عمومی برای اولین بار در قطعنامه سالانه خود "تعصب مذهبی و آنتی سمیتیسم" را محکوم کرد. اگرچه کشورهای اسلامی سعی زیادی کردند تا قطعنامه پیشنهادی را اصلاح کنند. اما در نهایت این قطعنامه با 85 رأی موافق در برابر 45 رأی مخالف و 29 رأی ممتنع به تصویب رسید. همچنین بار دیگر تلاش کشورهای اسلامی برای حذف آنتی سمیتیسم از قطعنامه پیشنهادی با 99 رأی در مقابل 32 رأی و 21 رأی ممتنع با شکست مواجه شد. از 32 کشوری که خواهان حذف آنتی سمیتیسم از این قطعنامه بودند می توان الجزایر، بحرین، مصر، اندونزی، ایران، لبنان، مالزی، مراکش، پاکستان، عربستان، سوریه و... را نام برد.

از نظر تهیه کنندگان گزارش، تلاشهای کمیسیون حقوق بشر در راستای مبارزه با آنتی سمیتیسم در سال 2005 نیز ادامه داشت اما با جایگزینی شورای حقوق بشر به جای آن، اوضاع رو به بد شدن رفت. در اوایلسال 2005 و در اولین جلسه کمیسیون حقوق بشر در آن سال، طی سه قطعنامه به آنتی سمیتیسم اشاره شد: قطعنامه تعصب مذهبی، قطعنامه نژادپرستی و قطعنامه ناسازگاری بین نژادپرستی و دموکراسی. چنین اقداماتی موجب بهبود قابل ملاحظه ای در زمینه مبارزه با آنتی سمیتیسم محسوب می شد اما پس از شکل گیری شورای حقوق بشر در ژوئن 2006 به بعد، دیگر هیچ قطعنامه ای از طرف این نهاد حقوق بشری، در موضوع آنتی سمیتیسم مطرح نشد.

در بخشی از این گزارش آمده است: با نگاهی به عملکرد سازمان ملل در زمینه مبارزه با اسلام هراسی، آشکارا می توان دریافت که مجمع عمومی، کمیسیون حقوق بشر و شورای حقوق بشر، اهتمام جدی در این زمینه داشته اند و در قطعنامه های خود اسلام را از تروریسم، خشونت و نقض حقوق بشر مبرا دانسته اند اما مجمع عمومی و سایر ارگانهای سازمان ملل در مورد یهودهراسی و مسیحیت هراسی هیچ اقدام ویژه ای انجام نداده اند.

3 ـ اقدامات بان کی مون دبیرکل سازمان ملل:

اگرچه هنوز مدت زیادی از دبیر کلی بان کی مون نگذشت که وی نیز راه کوفی عنان را دنبال کرد و تصمیم به مبارزه با آنتی سمیتیسم و منکران هولوکاست گرفت. وی در روز سوگند خوردن خود، از برگزاری کنفرانس هولوکاست در ایران به شدت انتقاد و آن را محکوم کرد و محو یک کشور از روی نقشه جغرافیایی را اقدامی غیرقابل قبول خواند. بان کی مون در دومین سال برگزاری مراسم روز جهانی هولوکاست اذعان داشت که ما باید با آنتی سمیتیسم و تعصب در اشکال گوناگون آن به طور جدی به مبارزه بپردازیم تا به افرادی که هولوکاست را انکار کرده یا آن را گزافه گویی می دانند، پاسخی شایسته بدهیم.

وی پس از تصویب قطعنامه محکومیت انکار هولوکاست گفت: این نشان دهنده شعور بالای جامعه بین المللی است زیرا انکار هولوکاست پذیرفتنی نیست. او از موزه ملی هولوکاست اسرائیل (یادواشم) دیدار کرد و بر دیدگاههای خود مبنی بر لزوم مبارزه با هرگونه تنفر از جمله آنتی سمیتیسم تأکید کرد و گفت: سازمان ملل به کشورهای عضو کمک می کند تا به آموزش هولوکاست بپردازند زیرا هولوکاست یک واقعه منحصر به فرد است و نباید اجازه داد که یک بار دیگر تکرار شود.

4 ـ سازوکارهای حقوق بشری در سازمان ملل و مسئله آنتی سمیتیسم:

کوفی عنان در ژوئن 2004 گفته بود که کارگزاران حقوق بشر که آنتی سمیتیسم را بی اهمیت بشمارند در حقیقت تاریخ خود را انکار کرده اند. وی از دفتر کمیسیونر عالی حقوق بشر و کارشناسان نژادپرستی و تعصب مذهبی خواسته بود که اقدامات مؤرتری را در زمینه مبارزه با آنتی سمیتیسم انجام دهند. برای اینکه میزان تأثیر فعالیتهای ارگانهای گوناگون حقوق بشر در سازمان ملل را در این زمینه ارزیابی شود عملکرد سه چهره شاخص شامل لویس آربور (Louise Arbour)کمیسیونر عالی حقوق بشر، دو دو داین کارشناس ویژه نژادپرستی و اسماء جهانگیر (Asma Jahangir)کارشناس تعصب مذهبی بررسی می شود.

1) لویس آربور کمیسیونر عالی حقوق بشر:

در این گزارش آمده است: لویس آربور از تابستان 2004 تا اکتبر 2007 رئیس کمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل و یکی از فعالان مبارزه با تبعیض نژادی بود اما اقدامات قابل ملاحظه ای در زمینه مبارزه با نژادپرستی انجام نداده و حتی در مقابل اظهارات احمدی نژاد رئیس جمهور ایران درباره انکارهولوکاست و نابودی اسرائیل هم سکوت می کرد تا جایی که در 29 ژانویه 2007 گروهی بالغ بر 40 سازمان غیردولتی شامل "اولویت حقوق بشر"، "خانه آزادی "، "پروژه ائتلاف برای دموکراسی"، "دیدبان حقوق بشر" و... از کمیسیونر عالی حقوق بشر خواستند که در آستانه دومین سالگرد گرامیداشت هولوکاست، انکار هولوکاست توسط دولت جمهوری اسلامی ایران را محکوم کند اما خانم آربور هیچ عکس العملی حتی نسبت به برگزاری کنفرانس هولوکاست در تهران، از خود نشان نداد.

علاوه بر این در 9 نوامبر 2005 تعداد دیگری از سازمانهای غیردولتی ـ بالغ بر 30 سازمان ـ از آربور خواستند که اظهارات محمود احمدی نژاد مبنی بر "محو اسرائیل از نقشه جغرافیایی" را محکوم کند اما باز هم هیچ اقدام مناسبی انجام نداد و هرگز صراحتاً اظهارات رئیس جمهور ایران را محکوم نکرد. لویس آربور اکثر درخواست های مطرح شده را به صورت کتبی جواب می داد و از اظهارنظر در کنفرانسهای خبری در مورد مبارزه با آنتی سمیتیسم خودداری می کرد.

هنگامی که اتحادیه کالج و دانشگاههای انگلیس در می 2007 اقدام به تحریم دانشگاههای اسرائیل کرد (این تحریم در سپتامبر 2007 توسط اتحادیه لغو و غیر قانونی اعلام شد)، خانم آربور در یک کنفرانس خبری در این مورد اظهار داشت که از منظر حقوق بشر، مناظره عمومی به ویژه اگر از طرف جوامع غیررسمی مطرح شود، مطلوب است اما من در مقام کمیسیونر عالی حقوق بشر در این باره هیچ نظری ندارم".

همچنین در پاسخ به اظهارات محمود احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2006، اگرچه سایر مقامات سازمان ملل از جمله دیوید هامبورگ (David Hamburg)رئیس کمیتهمشاور دبیرکل در امور ممانعت از نسل کشی و ادوارد مورتیمر (Edward Mortimer)دبیر ارتباطات کوفی عنان به شدت عکس العمل نشان داده و احمدی نژاد را به هیتلر تشبیه کردند، کاریگ موخیبر (Carig Mokhiber)نماینده لویس آربور در نیویورک از موضع گیری در این باره خودداری کرد و گفت که تمام 192 عضو سازمان ملل مسائل و مشکلاتی درباره حقوق بشر در کشور خود دارند و متهم کردن یک یا چند کشور به نقض حقوق بشر هیچ فایده ای ندارد زیرا وضعیت حقوق بشر در کشورهایی مانند ایران، سودان، آمریکا، و اسرائیل تفاوت چندانی با هم ندارد.

نکته جالب توجه این است که خانم آربور در پاسخ به اعتراض 56 کشور اسلامی نسبت به درج کاریکاتورهای موهن در یکی از روزنامه های دانمارکی، از متخصصان سازمان ملل در امور مذهبی و نژادی خواست که به سرعت به این مسئله رسیدگی کنند و گفت: من نسبت به هر عمل یا اظهاراتی که نشان از بی احترامی به مذهب دیگری باشد عکس العمل نشان خواهم داد. پس می توان به راحتی برخورد تبعیض آمیز خانم آربور را در این مورد و در برخورد با مسئله آنتی سمیتیسم مشاهده کرد.

در مجموع باید گفت، علی رغم درخواست کوفی عنان، لویس آربور کمیسیونر عالی حقوق بشر، اقدام قابل توجهی علیه آنتی سمیتیسم انجام نداد و پاسخ های او نامناسب و ناکافی بودند و تحت تأثیر فشارهای سیاسی سازمان کنفرانس اسلامی قرار داشت.

2) دو دو داین: کارشناس نژادپرستی:

دو دو داین کارشناس نژادپرستی در برخورد با مسئله آنتی سمیتیسم سوابق متفاوتی دارد. او سعی زیادی کرد که به دنبال درخواست کوفی عنان به مبارزه با آنتی سمیتیسم بپردازد و از بسیاری از مقامات سازمانملل فعال تر بوده اما وی نیز در برخی موارد به ویژه نسبت به اسرائیل غیرمنصفانه عمل کرده است.

کارشناسان حقوق بشر قبلاً توسط رئیس کمیسیون حقوق بشر انتخاب می شدند و در آینده این انتصاب توسط شورای حقوق بشر انجام می گیرد. برخی از این کارشناسان ممکن است اولویت های منطقه ای و نژادی را در نظر داشته باشند و برخی دیگر مانند داین تا جایی که ممکن است به مسئله حقوق بشر به صورت کلی می پردازند.

با نگاهی به عملکرد داین می توان تلاشهای او را در زمینه مبارزه با آنتی سمیتیسم مشاهده کرد. کمیسیون حقوق بشر در آوریل 2004 و به دنبال جو متشنجی که نسبت به مسلمانان متعاقب حوادث 11 سپتامبر ایجاد شده بود تصمیم گرفت به این مسئله بپردازد و در مقابله با هرگونه تعصب نسبت به اعراب و مسلمانان قدم بردارد. در این حال دو دو داین سعی کرد که دامنه این توجه و مبارزه را به آنتی سمیتیسم و مسیحیت هراسی نیز تسری دهد و برای پیشبرد اهداف خود، به درخواست کوفی عنان در ژوئن 2004 و قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2003 در مورد مبارزه با آنتی سمیتیسم، استناد کرد.

اولین گام داین در این زمینه برگزاری یک سمینار به میزبانی دفتر کمیسیونر عالی حقوق بشر و مرکز یونسکو در کاتالوینا تحت عنوان "مبارزه جهانی با افترا به مذاهب و نژادپرستی: آنتی سمیتیسم، مسیحیت هراسی و اسلام هراسی" بود که از 11 تا 14 نوامبر 2004 برگزار شد. این سمینار مسائل یهودیان را مورد توجه قرار داد. سمینار دیگری نیز در ژوئن 2004 توسط دپارتمان روابط عمومی سازمان ملل در بارسلونا درباره آنتی سمیتیسم برگزار شد که داین سعی زیادی کرد که موضوع مبارزه با آنتی سمیتیسم را مورد توجه ویژه قرار دهد.

متعاقب کنفرانس بارسلونا، داین در دسامبر2004 گزارشی تحت عنوان "افترا به مذاهب و تلاشهای جهانی در زمینه مبارزه با نژادپرستی: آنتی سمیتیسم، مسیحیت هراسی و اسلام هراسی" را برای کمیسیون حقوق بشر تهیه کرد که تکمیل کننده کنفرانس بارسلونا بود. در این گزارش داین به مواردی که نشان از آنتی سمیتیسم داشت مانند مقایسه اسرائیل با آلمان نازی یا زیر سؤل بردن حق موجودیت اسرائیل به عنوان یک دولت یهودی اشاره کرده بود.

داین شاید تنها مقام رسمی سازمان ملل بود که به اظهارات محمود احمدی نژاد مبنی بر حذف اسرائیل از نقشه جهان در اکتبر 2005 عکس العمل نشان داد و آن را محکوم کرد. او در 12 دسامبر 2005 طی ارسال نامه ای برای دولت ایران مراتب نگرانی خود را از این اظهارات نشان داد و چنین نوشت: ضدیت با صهیونیسم به معنی آنتی سمیتیسم نیست اگرچه برخی از اشکال ضدیت با صهیونیسم می تواند نشانه هایی از آنتی سمیتیسم را در خود داشته باشد. رئیس جمهور ایران، یکی از اعضای سازمان ملل را به "حذف از نقشه جغرافیایی" تهدید می کند و با برگزاری یک کنفرانس در تهران کشتار تاریخی یهودیان توسط آلمان نازی را زیر سؤل برده است.

داین در این نامه از ایران می خواهد که به صورت رسمی درباره اظهارات احمدی نژاد توضیح بدهد. داین همچنین به انتشار کاریکاتور هولوکاست در روزنامه های دولتی عربستان نیز واکنش نشان داد و در 12 آوریل به همراه اسما جهانگیر کارشناس آزادی مذاهب با ارسال نامه ای به دولت عربستان خواهان عذرخواهی آنها شد. داین در آخرین گزارش خود به شورای حقوق بشر در رابطه با آنتی سمیتیسم در جهان عرب چنین آورده است: در جهان عرب و در بین مسلمانان، تداوم آنتی سمیتیسم مایه نگرانی شده است.

3) اسما جهانگیر: کارشناس آزادی مذاهب:

اسما جهانگیر نیز همانند دو دو داین از طرف جهان اسلام و کشورهای عربی تحت فشار زیادی قرار داشت. در ژوئن 2006 کشورهای اسلامی از خانم جهانگیر و آقای داین خواستند تا نسبت به افزایش توهین به مذاهب گزارشی تهیه کرده و انتقاد از اسلام را محکوم کنند. این درخواست به دنبال انتشار کاریکاتورهایی در یک روزنامه دانمارکی صورت گرفت که پیامبر اسلام را نماد خشونت و جنگ طلبی نشان می داد و تظاهرات جهانی گسترده ای را در کشورهای اسلامی به دنبال داشت. همچنین کشورهای اسلامی تصمیم گرفتند کنفرانس دوربان در زمینه مبارزه با نژادپرستی را در سال 2009 برگزار کنند.

گزارش ارائه شده توسط داین و جهانگیر موجب برآشفتن کشورهای اسلامی شد زیرا در آن به آنتی سمیتیسم و مسیحیت هراسی در کنار اسلام هراسی پرداخته شده بود. آنان همچنین در گزارش خود آورده بودند که حقوق بشر بین المللی از آزادی مذهبی دفاع می کند نه تعقیب مذهبی.

جهانگیر حتی به دفاع از درج این کاریکاتورها پرداخت و خشم کشورهای مسلمان را برانگیخت و با وجود فشارهای کشورهای اسلامی، جهانگیر سعی کرد زیر بار زور نرود. وی واکنش های مثبتی نسبت به اقدامات آنتی سمیتیستی در کشورهایی مانند بلاروس، روسیه و تاجیکستان داشته است.

با وجود این، تنها اقدام جدی وی در زمینه مبارزه با هولوکاست، بازدید او از فرانسه در سال 2005 بود وگرنه نسبت به آقای داین تقریباً هیچ گام جدی برنداشته است.

متعاقب گزارش ها و اطلاعات زیاد مبنی بر وجود اقدامات آنتی سمیتیستی در فرانسه، جهانگیر به فرانسه رفت و ضمن دیدار با مقامات و نمایندگانمحلی جوامع یهودی در استراسبورگ، در گزارش خود بر وجود حملات به یهودیان در فرانسه تأکید کرد ولی گفت: در مورد دلایل این حملات و اینکه ریشه نژادی یا مذهبی دارند یا نه، اطمینان زیادی وجود ندارد.

جهانگیر نسبت به انتشار مطالب آنتی سمیتیستی در نشریات دولتی کشورهای گوناگون نیز بی توجه بوده است. در ژانویه 2005 دیدبان حقوق بشر سازمان ملل در گزارشی به داین و جهانگیر از مطالبی مبنی بر افزایش تنفر نسبت به مسیحیان و یهودیان در نشریات دولتی کشورهای مصر و عربستان خبر داد اما هیچ کدام از این دو نفر و سایر مقامات سازمان ملل عکس العمل خاصی نشان ندادند در حالی که در مورد چاپ کاریکاتور پیامبر اسلام در روزنامه دانمارکی به شدت واکنش نشان دادند.

جهانگیر در گزارش های خود در سپتامبر 2006 صرفاً اذعان کرد: چنین مطالبی از ذهن جوانان افراطی نشأت گرفته و از دولتهای متبوع آنان خواسته ایم تا مانع انتشار چنین مطالبی شوند اما کشورهای مذکور هیچ اقدامی در این راستا انجام ندادند.

نکته قابل توجه اینکه اگر در مواردی هم نسبت به اقدامات آنتی سمیتیستی واکنشی نشان داده شده، بیشتر به حوزه کشورهای اروپایی مربوط بوده و تنها اقدامات وی در مورد خاورمیانه، محکوم کردن اظهارات احمدی نژاد و کاریکاتورهای منتشر شده در نشریات عربستان بود. جهانگیر به آنتی سمیتیسم در فرانسه اشاره داشت و گزارش های داین از آنتی سمیتیسم شامل کشورهای اتریش، آلمان، ایتالیا، لهستان، روسیه، انگلیس و مجارستان و متمرکز بر گروههای افراطی در بلژیک، دانمارک، فرانسه، هلند و سوئیس بود. این در حالی است که گزارش سالانه کمیسیون بین المللی آزادی مذاهب آمریکا در سال2007 نگرانی خود را از گسترش آنتی سمیتیسم در کشورهایی مانند ترکیه، مصر و ایران ابراز کرده بود.

ب ـ ارزیابی عملکرد سازمان ملل در زمینه گسترش آنتی سمیتیسم:

1 ـ سازمان ملل و انکار آنتی سمیتیسم:

در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در سپتامبر 2007، پاکستان از طرف بلوک سازمان کنفرانس اسلامی اعلام کرد که اسلام هراسی شکل دردآور آنتی سمیتیسم است. الجزایر نیز گفت: گسترش آنتی سمیتیسم در حال حاضر اعراب را نشانه رفته و می رود که تمام مسلمانان را در بر گیرد. این در حالی است که واژه آنتی سمیتیسم در دهه 1979 و توسط ویلهلم مار (Wilhelm marr)و به معنی تنفر از یهودیان ابداع شد.

برنارد لویس (Bernard Leiws)محقق مسائل خاورمیانه درباره سمیتیسم می نویسد: سامی یک طبقه بندی برای زبان است نه نژاد و ملیت.

در هر صوت از سال 2000 در سازمان ملل این مسئله مطرح شده است که اعراب قربانیان آنتی سمیتیسم به حساب می آیند و از کنفرانس دوربان در سال 2001 به بعد، اسرائیل به عنوان مظهری از نژادپرستی قلمداد می شود. در اعلامیه نشست دوربان آمده است: نژادپرستی ضدعرب شکل دیگری از آنتی سمیتیسم و اسلام هراسی است و اعراب به عنوان مردم سامی از اشکال گوناگون آنتی سمیتیسم رنج برده اند و به دلیل اینکه اعراب، مسلمان نیز به حساب می آیند، پس اسلام هراسی نیز قابل ذکر است.

شش ماه بعد از آن در مارس 2002، نبیل رملاوی (Nabil Ramlawi)ناظر فلسطینی در کمیسیون حقوق بشر در ژنو گفت: دولت اسرائیل خود یکی از آنتی سمیتیست ها علیه مردم فلسطیناست و چند ماه بعد سامی زیدان دیپلمات لبنانی در کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل اظهار داشت که اعراب هدف آنتی سمیتیسم واقع شده اند. عمرو رشدی (Amr Roshdy)یکی از دانشگاهیان مصری گفت که مصری ها از اسرائیلی ها سامی ترند و قریب هفت هزار سال است که در کشور خود زندگی می کنند، بنابراین نمی توانند آنتی سمیتیست باشند.

سوریه نیز در ژوئن 2001 طی نامه ای به دبیرکل سازمان ملل به تمام اعضای این سازمان اعلام کرد که سوری ها از اسرائیل سامی ترند و طرح بحث آنتی سمیتیسم، ساده لوحانه است. در سال 2004 نیز میخائیل وهبه(Mikhail Wehbe) پا را از این فراتر گذاشت و اعلام کرد که اعراب سامی بوده و رهبران اسرائیل مانند آریل شارون نژادپرست ها و آنتی سمیتیست های واقعی اند.

اخیراً در نشست ژوئن 2007 نیز ادریس جزایری (Idriss Jazairy)فرستاده الجزایر به سازمان ملل در ژنو از شورای حقوق بشر شکایت کرد و گفت: آنتی سمیتیسم علیه یهودیان در حال حاضر به صورت سیاسی وجود ندارد، در حالی که آنتی سمیتیسم علیه اعراب به لحاظ سیاسی کاملاً وجود دارد.

2 - تخریب اسرائیل:

نک: سازمان ملل و اسرائیل

مآخذ:

  1. www.unwatch.org/atf/cf% 7B6DEB65DA- BE5B-4CAE-8056-8BFOBEDF4D17% 7D unw %20report % 20 on%20 un%20$$% 20anti- Semitism.pdf.
  2. www.forward.com/articles/0785.