تاجیکستان ـ اسرائیل، روابط

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


الف ـ موقعیت جغرافیایی تاجیکستان:

جمهوری تاجیکستان در جنوب شرقی آسیای میانه واقع شده و از شمال به قرقیزستان و ازبکستان، از غرب به ازبکستان، از شرق به چین و از جنوب به افغانستان محدود است.

این جمهوری 143000 کیلومتر مربع وسعت دارد و دارای 18 شهر و 49 شهرک بوده و مرکز آن شهر دوشنبه است که از سال 1921 تا 1961 میلادی "استالین آباد" نامیده می شد.

تاجیکستان در ارتفاعات "پامیر" و تیان شان قرار گرفته. 93% اراضی آن کوهستانی و 7% آن قابل کشاورزی است. نیمی از خاک این سرزمین بیش از 3 هزار متر از سطح دریا ارتفاع دارد. رودهای معروف سیحون و درافشان در شمال و رود جیحون در جنوب تاجیکستان جریان دارد. همچنین ایالت خود مختار گورنو بدخشان در شرق این کشور واقع است.

طبق آمار سال 1990 جمهوری تاجیکستان دارای 5/5 میلیون نفر جمعیت است که 62% تاجیک، 24% ازبک و بقیه روس، تاتار، ترکمن، قرقیز و اوکراینی هستند. جمعیت شهر دوشنبه مرکز این جمهوری، بالغ بر 600000 نفر است.

ازنظر دینی 86% مردم این کشور مسلمان هستند و اکثر آنان اهل سنت و پیرو مذهب حنفی می باشند. در کنار حنفی مذهبان، مسلمانان اسماعیلیه و اندکی شافعی مذهب نیز در این کشور حضور دارند. ساکنین منطقه بدخشان و پامیرا، اکثرا پیرو فرقهاسماعیلیه هستند که در زمان سلطه کمونیستها و از سال 1927 به بعد از تماس با آقاخان، رهبرشان در هند، محروم شدند و هم اکنون ارتباطشان با اسماعیلیان افغانستان مجددا برقرار شده است.

ب ـ اهمیت تاجیکستان:

با توجه به موقعیت جغرافیایی تاجیکستان این منطقه پل نفوذی به آسیای مرکزی محسوب می شود. مجاورت و درهم فرورفتگی سرحدات تاجیکستان و ازبکستان به عنوان یک ویژگی جغرافیایی در کنار پیوندهای قومی و فرهنگی تاجیکها و ازبکها به نحوی است که حتی تقسیم تحمیلی استالین در سال 1924 میلادی نتوانست واقعیت تاریخی آمیختگی فرهنگی و اجتماعی این دو قوم را تحت الشعاع قرار دهد. همین امر یکی از دلایل تأثیر پذیری متقابل این دو جمهوری از یکدیگر در زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده است.

یکی از دلایل توجه استالین به ایجاد یک هویت غیرترک در تاجیکستان، گسترش نفوذ در افغانستان و سپس ایران بود. به عبارت دیگر وی قصد داشت همان نقشی را که به جمهوری آذربایجان داده بود به جمهوری تاجیکستان بدهد، زیرا تاجیکهای افغانستان که از ساکنان قدیم مناطق شمالی و مرکزی این کشور بوده و با جمعیتی معادل پنج میلیون نفر حدود یک ثلث افغانستان را تشکیل می دادند، دارای پیوندهای مستحکم تاریخی و فرهنگی با تاجیکستان بودند و امکان نفوذ کمونیسم در میان ایشان از طریق تاجیکستان متصور بود. لکن برخلاف آذربایجان، مردم تاجیکستان خود نیز نفوذ کمونیسم را نپذیرفتند. تاجیکها نه تنها عامل مسکو در جهت تبلیغایدئولوژی کمونیسم نشدند، بلکه با ایجاد فرصت به دست آمده در تماس با افغانستان به علت حمله شوروی به آن کشور اعتقادات اسلامی خود را تقویت کردند.

ازنظر اقتصادی تاجیکستان را باید فقیرترین کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق نامید. تولید سرانه این جمهوری در سال 1989 برابر 906 روبل یعنی 55 % متوسط شوروی بود. اقتصاد این کشور کاملاً به کشاورزی و تولید موادخام وابسته است. در سال 1990 معادل 3/38% از تولیدات این کشور محصولات کشاورزی بوده است. دوسوم ارزش تولیدات کشاورزی تاجیکستان پنبه الیاف بلند است و 11% محصول پنبه شوروی سابق در این جمهوری تولید می شد. سه چهارم زمینهای کشاورزی تاجیکستان با استفاده از رودخانه ها و کانالها آبیاری می گردد و بقیه به صورت دیم می باشد. سایر تولیدات عمده کشاورزی این جمهوری صیفی و میوه و تا حدی محصولات لبنی و غله است که در حدی کمتر از نیاز این جمهوری می باشد.

صنایع تاجیکستان که در سال 1990 معادل 6/28% تولیدات این جمهوری را استحصال کرده، عمدتا مشتمل بر صنایع سبک و وابسته به کشاورزی می باشد. بزرگترین واحد صنعتی تاجیکستان کارخانه آلومینیوم سازی با ظرفیت سالیانه 500 هزار تن است که مواد مصرفی آن وارداتی است. تولید سالیانه 5/2 تن طلا نیز در زمره تولیدات این جمهوری است که پس از استقلال به سوریه ارسال نمی گردد. نساجی، پوشاک، فرش، ابریشم، پنبه پاک کنی، روغن کشی، ترانسفرماتور، کابل و ابزار کشاورزی از تولیدات صنعتی تاجیکستان می باشد.

تولید برق از سدهای آبی نیز از زمینه های مهم اقتصادی تاجیکستان است و سه چهارم مصرف برق جمهوری از این طریق تولید می گردد. تولید ناخالص ملی تاجیکستان در سال 1991 با توجه به افزایش قیمتها برابر 13 میلیارد روبل بود که روند آن از سال 1989 افزایش داشته است. معادل 60% صادرات این جمهوری پنبه خام، آلومینیم و منسوجات است و مابقی شامل میوه و سبزی و سنگ مرمر و ابریشم می باشد. عمده ترین واردات این جمهوری مواد سوختی و مواد غذایی به ویژه غلات است.

ج ـ اهداف اسرائیل در تاجیکستان:

رژیم صهیونیستی اسرائیل بعد از استقلال کشورهای آسیای میانه در جستجوی جای پای مناسب برای اهداف استراتژیک در تاجیکستان بود. ازجمله اهدافی که صهیونیستها در این کشور دنبال کرده اند، تحریک فارسی زبانها و شیعیان اسماعیلی علیه جمهوری اسلامی ایران و به قدرت رساندن سران فرقه اسماعیلی در رأس هرم قدرت سیاسی مسلمانان است.

این هدف که در راستای ایجاد انحراف در نهضت اسلامی تاجیکستان طراحی شد، در پوشش تشکیل یک بنیاد خیریه زیرنظر آقاخان رهبر فرقه اسماعیلیه در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان شکل گرفت و سرمایه این بنیاد توسط آمریکا و اسرائیل تأمین گردید که در همین راستا برای سازمان بخشیدن به فعالیتهای فرهنگی یهودیان، بنیادی به نام هاویلیون تشکیل شده است که فعالیتهای سیاسی و مذهبی یهودیان را جهت می دهد و در کل آسیای میانه این حرکت دنبال می شود.

از اهداف دیگر این بنیاد فراهم کردن زمینه انتقال یهودیان به اسرائیل می باشد که تا سال 1373 بیش از 1500تن از یهودیان تاجیک به اسرائیل انتقال یافته اند.

ازجمله اهداف دیگر اسرائیل در تاجیکستان دسترسی به تکنولوژی هسته ای و زمینه های بسیار زیاد اقتصادی در این جمهوری بوده که می توان به موارد زیر اشاره کرد.

1) وجود 15 کلاهک هسته ای در تاجیکستان.

2) وجود چندین معدن اورانیوم در شمال این کشور.

3) کارخانه عظیم اسید اورانیوم.

4) وجود کارخانه های غنی سازی اورانیوم و انبارهای ناخالص آن.

لازم به تذکر است که امکانات فوق به صورت بالفعل و بالقوه در شمال تاجیکستان و همسو بودن ساکنان و شخصیتهای ولایت خجند با روسیه و اسرائیل باعث شده که این رژیم فعالیتهای خود را در این ولایت متمرکز کند.

بنابر نظر مسلمانان تاجیکستان رژیم اشغالگر قدس در راستای مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان و از بین بردن فرهنگ اسلامی مردم این کشور، به ترویج فرقه بهاییت در بین غیریهودیان و مسلمانان تاجیک اقدام کرد و با انجام برنامه های هنری مبتذل توسط ایرانیان فراری مستقر در آمریکا به مخدوش کردن چهره جمهوری اسلامی ایران و بی محتوی کردن تفکر اسلامی مردم این کشور دست زد.

اسرائیل با سوءاستفاده از فقر اقتصادی مردم این کشور دارا بودن تکنولوژی مدرن کشاورزی،خصوصا در زمینه مدیریت آبیاری تلاش گسترده ای را آغاز کرد و در راستای انحصاری کردن کشاورزی تاجیکستان زمینهای زیادی را در مناطق مختلف این کشور خریداری کرد. در این زمینه یکی از یهودیان معروف آمریکایی به نام "ازنبرگ" به تاجیکستان سفر کرد تا با در اختیار گرفتن املاک کشاورزی، نبض اقتصاد این کشور را به دست گیرد. وی موفق شد زمینهای زیادی را خریداری و یا اجاره کند که اولین اقدام این شخص، به زیرکشت بردن چهل هکتار زمین با شیوه آبیاری قطره ای جهت تولید پنبه بوده است.

رژیم صهیونیستی در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان سیستم آبیاری و همچنین طرح کشت پنبه را اجرا کرد، و رهبر تاجیکستان آریدلوین (Amyeh Levin) را برای مذاکره در مورد همکاری اقتصادی رژیم صهیونیستی و تاجیکستان به حضور پذیرفت. وی اظهار داشت که بازرگانان اسرائیلی می توانند از طریق سرمایه گذاریهای دولتی و خصوصی در اقتصاد تاجیکستان سهیم باشند، در این میان "لوین" نیز پیشنهاد کرد دولت اسرائیل گروهی از جوانان تاجیک را در زمینه کشاورزی و تکنولوژی پیشرفته در اسرائیل آموزش دهد.

اما وضعیت تاجیکستان به دلیل جنگ داخلی، به گونه ای متحول شد که اسرائیل در مورد موفقیت بلندمدت اهداف خود را در این کشور، نتوانست هیچ گونه پیش بینی مثبتی بکند، چراکه قدرت نسبی اسلام گرایان در تاجیکستان نه تنها رژیم صهیونیستی، بلکه روسیه و ایالات متحده آمریکا را نیز نگران کرد.

مآخذ:

  1. شیخ عطار، علیرضا: ریشه های رفتار سیاسی در آسیای مرکزی و قفقاز، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، چاپ اول، 1371.
  2. فریدمن، رابرت: رژیم صهیونیستی و آسیای مرکزی، بدرالزمان شهبازی، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال دوم، شماره دو، پاییز 1372.
  3. مهتدی، محمدعلی: نقش خاورمیانه در آسیای مرکزی، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال دوم، شماره 4، بهار 1373.
  4. احمدی، حمید: فصلنامه مطالعات خاورمیانه، استراتژی اسرائیل در جمهوری آذربایجان و آسیای مرکزی، سال ششم، شماره 4، زمستان 1378.
  5. موسوعة السیاسة، مؤسسه العربیه للدراسات و النشر، جلد اول، چاپ سوم، 1990.
  6. غلموش، عدنان: النشاط الصهیونی فی کل من ترکیا ـ آسیا الوسطی، مرکز الاسراء للأبحاث و الدراسات، 25 نیسان، 1994.
  7. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، 25/9/1385، شماره 322.