سینمای اسرائیل

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۱ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


اسرائیل هیچ گونه تاریخ سینمایی ندارد. عمر آن حدود 60 سال یعنی از زمان تشکیل آن در فلسطین اشغالی است. اما سینمای اسرائیل علی رغم عمر 60 ساله خود، به شکل خیره کننده ای رشد کرده و به یک سینمای جهانی تبدیل شده است. از سال 1948 که رژیم صهیونیستی بنیان گذاری شد سازمانها و سرمایه داران صهیونیست و یهودی حمایت گسترده خود را از این صنعت در اسرائیل آغاز کردند. "در این زمان مرکز سینمای اسرائیل ایجاد شد و بر رویکرد سینمای اسرائیلی در آن زمان این فعالیت سینمایی این رژیم نظارت داشت و فیلمهای مستندمی ساخت." گونه بود:

1 ـ تشویق یهودیان خارج از فلسطین اشغالی به مهاجرت به این سرزمین.

2 ـ سوءاستفاده از سینما برای جمع آوری کمکهای مالی یهودیان جهان در جهت حمایت از رژیم صهیونیستی.

3 ـ تولید فیلم با سرمایه صهیونیستها و حمایت آمریکا برای توجیه جنایتها و اقدامات تروریستی و وحشیانه گروههای تروریستی صهیونیستی بر ضد روستاییان و شهروندان فلسطین.

الف ـ تولیدات سینمای اسرائیل

تولیدات ویژه سینمایی از سال 1950 در اسرائیل آغاز شده است. نخستین فیلم هنری به نام آرامش در سال 1950 ساخته شد. در سال 1954 قانونی به تصویب رسید که موجب گسترش فعالیتهای سینمایی اسرائیل شد. اولین فیلم داستانی بلند سینمای اسرائیل در سال 1954 توسط کارگردان انگلیسی تورولد دیکنسون ساخته شد که موضوع آن راجع به قهرمانی ها و دلاوریهای ارتش اسرائیل در خلال جنگ 1948 بود.

در سال 1965 نیز قلبهای آن موفقیت جهانی داشت و فیلم صلح آن جایزه اسکار دریافت کرد." از فیلمهایی که در این دوران ساخته شده می توان به فیلم یادآوری ساخته ف. آریتوس که وقایع محاکمه آیشمن را به تصویر کشیده است و فیلم کمدی دیگر ساخته کشیونا و دو فیلم یکی در سال 1964 و دیگری در سال 1969 که منجر به تأسیس کنگره های ویژه برای سرمایه گذاری در صنعت سینمایی داخلی به عنوان سنفلید و اسرائیل شد اشاره کرد.

سینمای اسرائیل تا پیش از جنگ ژوئن 1967اغلب محدود به سریالهای کوچک بود و کمتر فیلم سینمایی طولانی ساخته می شد. اما از این سال به بعد با همکاری شرکت های بزرگ سینمای هالیوود به تولید فیلم طولانی روی آورد. بنابراین می توان گفت که جهش واقعی سینمای اسرائیل به دوران پس از جنگ پنجم ژوئن 1967 باز می گردد که طی آن رژیم صهیونیستی مقدار بیشتری از سرزمینهای اعراب را اشغال کرد.

از این رو مأموریت توجیه این اشغال در برابر افکار عمومی جهان به ویژه به تصویر کشیدن اسرائیل به عنوان سرزمینی افسانه ای و بسیار زیبا برای جذب تعداد بیشتری از صهیونیستها به این صنعت سپرده شد.

البته مشکلی که رژیم صهیونیستی برای ساخت فیلمهای سینمایی داشت و همین مشکل باعث تأخیر ساخت فیلم در این دوره شد، گوناگونی فرهنگ و تمدن یهودیان مهاجر به فلسطین اشغالی بود. زیرا بخشی از یهودیان از کشورهای غربی به ویژه آمریکا و بخشی دیگر از کشورهای شرقی به این سرزمین کوچ کرده بودند. بنابراین تنوع قومی و ملیتی یهودیان، چندگانگی فرهنگی جامعه اسرائیل را در پی آورده بود. به همین لحاظ فیلمی که با ارزشهای فرهنگی یهودیان غربی تبار به ویژه یهودیان آمریکایی تعارض نداشت. با فرهنگ یک یهودی شرقی تبار مغایر بود. حتی گاهی اوقات، یهودیان شرقی تبار ساخت یک فیلم را توهین به خود تلقی می کردند.

به همین دلیل سینمای اسرائیل پس از گذشت شصت سال از عمر این رژیم، چندان در این عرضه برای مخاطبان داخلی خود موفق نبوده است. البته از همان آغاز تأسیس رژیم صهیونیستی، این رژیم کوشید بر روی موضوعات مشترک و مبتلا بهیهودیان بیشتر تمرکز کند. به همین لحاظ تلاش کرد تا "از طریق عناصری چون درام، تاریخ و تراژدی، اندیشه واهی کشته شدن شش میلیون یهودی در کوره های آدم سوزی هیتلر را در ذهن نسلهای جوان در سراسر این کره خاکی جا بیندازد و به اصطلاح آن را به مخاطبان تلقین کند.

این سینما توانست با همین شیوه ضمن ارائه تصویری مظلومانه از قوم یهود، غربیها را وا دارد تا در قبال اشغال فلسطین و اخراج مردم مظلوم آن، مواضعی جانبدارانه اتخاذ کرده و صهیونیستها را مورد حمایت قرار دهند."

مهم ترین فیلمهای صهیونیستی تولید شده در این زمان عبارتند از:

1) فیلم تپه 42: از نورولد ویکنسون که با تمجید از دلاوریها و انسان دوستی سربازان صهیونیست می پردازد.

2) فیلم شتر: به کارگردانی اوسامرنا کالاس، فیلمبردار یوشیومانیا، تهیه کننده: بابالی، هدف از ساخت این فیلم نمایش عقب ماندگی اعراب و مدنیت و تمدن بالای یهودیان است.

3) فیلم کن لایمل در تل آویو درباره یک یهودی 80 ساله به همین نام است که یکی از پیشکسوتان فولکور مردمی یهود به شمار می رود.

این فرد که میلیونها دلار ثروت دارد به پسرانش وصیت می کند که با دختران یهودی ازدواج کرده و در فلسطین اشغالی ساکن شوند. این فیلم در واقع دعوت صریح و آشکار از یهودیان برای مهاجرت به فلسطین است.

4) فیلم دیوید داستان یک خانواده یهودی است که مورد ظلم و ستم نازیها قرار می گیرند. در این فیلم به طور مستقیم از افکار عمومی جهان خواستهشده ظلم و ستم نازیها علیه صهیونیستهای بی گناه را محکوم کنند!!

صهیونیستها با این فیلم که تولید مشترک اسرائیل و آلمان است توانستند جایزه اول جشنواره سینمایی کن فرانسه را به دست آورند.

چند سال پس از جنگ ژوئن 1967، رژیم صهیونیستی توانست سیاست تولید مشترک با فیلم برداری فیلمهای آمریکایی را با همکاری مرکز فیلم اسرائیل در فلسطین اشغالی به مرحله اجرا در آورد. در این میان ستارگان صهیونیست مسلک هالیوود نقش مهمی در اجرای این سیاست ایفا نمودند، به گونه ای که دوره طلایی سینمای اسرائیل از دهه هفتاد آغاز شد. دلایل آن عبارتند از:

1 ـ خوش آب و هوا بودن سرزمین فلسطین و تنوع بسیار زیبای آن.

2 ـ ثبات نظامی منطقه و ادامه اشغال مناطق عربی توسط صهیونیستها.

3 ـ بهبود اوضاع سینما در اسرائیل و ایجاد دو کارگاه ساخت فیلمهای سینمایی رنگی.

4 ـ افزایش تعداد شرکتهای تولید فیلمهای سینمایی به طوری که شمار شرکتهای تولید فیلم به 15 و شرکتهای خدمات تولید فیلم به 25 شرکت رسید.

5 ـ پایین بودن سطح دستمزدها در فلسطین اشغالی و وجود کارگران روزمزد و ارزان قیمت عرب در منطقه.

6 ـ هزینه ساخت یک فیلم در اسرائیل 25 تا 30 درصد کمتر از اروپای غربی است و رژیم صهیونیستی هم تسهیلات ویژه ای در اختیار سینماگران و کارگردانان قرار می دهد. به همین دلیل اکثر کارگردانان برای تولید فیلم به اسرائیل می روند.

در کتابی که مرکز فیلم اسرائیل در این بارهمنتشر کرده است چنین آمده است:

"هر روز که می گذرد تعداد فیلمهای خارجی بیشتری در اسرائیل فیلمبرداری می شود، چون اسرائیل مزایا و ویژگی های زیادی دارد. اسرائیل کشوری است کوچک که می شود عرض آن را در 90 دقیقه و طول آن را در 7 یا 8 ساعت با ماشین پیمود. هر جا که می رود پر است از کوه، جنگل و دشت و رودخانه های پر آب و روستاها و دهکده هایی که خانه های آن با معماری های زیبای سنتی تزیین ده است.

همچنین اسرائیل آب و هوای بسیار خوب و معتدلی دارد که بیشتر شبیه آب و هوای کالیفرنیاست. از سوی دیگر این سرزمین، خاستگاه چندین فرهنگ و تمدن بزرگ دنیاست و هر کارگردان با هر سلیقه می تواند به راحتی هر چه را بخواهد در اسرائیل یافته و فیلم بسازد."

در دهه هفتاد میلادی، سینمای اسرائیل در جهت ایجاد رابطه میان کارگردانان و سینماگران و بازیگران مشهور جهان و رژیم نو پای صهیونیستی تلاش زیادی به عمل آورد که اغلب به شکل دیدارهای دوستانه با رهبران سیاسی و مقامات و فرماندهان نظامی این رژیم و چاپ تصاویر آن در روزنامه ها و مطبوعات اسرائیلی و فرا منطقه ای به منصه ظهور رسید. به عنوان نمونه، روزنامه اسرائیلی یدیعوت آهارنوت در شماره 12 ژانویه 1979 خود با انتشار مقاله ای چنین نوشت:

سیاستمداران اسرائیلی به هنر و هنرمندان اهمیت زیادی می دهند. نمونه بارز آن، دیدار رئیس ستاد مشترک ارتش با سوفیالورن است. البته اهتمام سایر مقامات مانند نخست وزیر، وزرای دفاع، بازرگانی، گردشگری و حتی شهرداران، کمتر از رئیسستاد مشترک ارتش نیست و آنها هم به نوبه خود به گرمی از هنرمندان استقبال کرده و با آنها گپ می زنند. اینها همه نشان می دهد که اسرائیل اهمیت زیادی برای ستارگان سینما قائل است.

سینمای اسرائیل در دهه هشتاد سیطره خود را بر سینمای هالیوود گسترش داد و توانست بسیاری از سینماگران صاحب نام جهان شامل کارگردانان، تهیه کنندگان و هنرپیشگان هالیوود را جذب و با اکثر کشورهای غربی قراردادهای سینمایی منعقد کند. اغلب فیلمهای تولید شده توسط سینمای مشترک اسرائیل با هالیوود و کشورهای غربی، بر مهاجرت به فلسطین اشغالی و حمایت از رژیم صهیونیستی در برابر اعراب تأکید شده است.

"تولید سالانه صنعت سینما در اسرائیل کمتر از 12 فیلم (15ـ12) فیلم نیست" فقط در سال 1980 میلادی 12 فیلم توسط سینمای اسرائیل بر پرده سینمایی رفت. مهم ترین آنها عبارتند از:

1) 5 + 5 از شموئیل ایمبرمان.

2) آخرین دریا از حیم نحوری، 100 دقیقه.

3) ستاره صبح از الکفا برکن، 90 دقیقه.

4) برونه دیف از موسی موگاردی.

5) خانواده شناسنامه ای من از ایتان کرین.

6) ازدواج در راه تل آویو، سناریوی این فیلم به طرز زیرکانه ای از نمایشنامه خسیس اقتباس شده است. در این فیلم از یهودیان خواسته شده با انباشت ثروت، توانایی مالی خویش را در کشورهایی که در آن سکونت دارند، بالا ببرند.

طی سالهای 1981 و 1982 نیز فیلمهای زیادی ساخته شد. از جمله مهم ترین آنها عبارتند از:

1 ـ زنان... زنان از آلفرد مسیتنهارد.

2 ـ فیلم لینا. این فیلم درباره زنی است که برایآزادی همسرش از زندانهای روسیه تلاش می کند، اما دیری نمی پاید که به اسرائیل باز می گردد و با یک یهودی ازدواج کرده و افراد زندانی در روسیه را به فراموشی می سپارد.

این فیلم در واقع به شکلی خزنده به ارتباط میان صهیونیستها و فلسطین اشغالی به عنوان سرزمین موعود می پردازد.

"بیشتر فیلمهای اسرائیلی با همکاری شرکتهای سینمایی در آمریکا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و ژاپن ساخته می شود. موضوع بیشتر آنها را موضوعات انسانی برگرفته از واقعیتهای اجتماعی تشکیل می دهند و عمدتا تلاشهای هنری ساده ای است که با تبلیغات سیاسی گسترده و کینه نهفته نسبت به اعراب و مسلمانان که در فیلمها به طور مستقیم و غیرمستقیم بر آنها تأکید می شود همراه بوده است."

یکی از این فیلم ها، فیلم ملی گرایان است که اسرائیل با یک کارگردان یهودی فرانسوی به نام ایریک شارون آن را ساخت.

"اسرائیلیان در این زمینه، از موفقیت قاطع فیلم خماسین در سطح جهانی سخن به میان می آورند. این فیلم به روایت داستان درگیری اعراب و یهودیان می پردازد و حوادث آن در داخل یکی از زندانها به وقوع می پیوندد.

آنها از فیلم دختر 17 ساله سخن می گویند که اسرار بلوغ را مطرح کرده و بین آن و واقعیت سیاسی اسرائیل ارتباط برقرار می کند.

آنها متعجب و شگفت زده از هنرپیشه زن یعنی ژیلا ماژور برنده خرس طلایی جشنواره برلین در سال 1989 و نقش وی در فیلم تابستان اویا صحبت می کنند."

با آغاز دهه 90 سینمای اسرائیل با ساخت یکفیلم سینمایی ضد اسلامی ـ ایرانی وارد مرحله جدیدی شد. در سال 1990 رژیم صهیونیستی با به تصویر کشیدن ماجرای زندگی یک زن آمریکایی فراری از ایران، یک فیلم سینمایی ضد اسلامی ـ ایرانی را تهیه کرد. اسرائیل برای تهیه این فیلم، سرمایه گذاری کلانی کرد و سالی فیلد هنرپیشه ای که تا آن زمان دو جایزه گرفته بود در نقش زن فراری از ایرن بازی کرد. این فیلم بدون دخترم نام دارد و براساس کتابی نوشته بتی محمودی ساخته شد. فیلمبرداری این فیلم در تل آویو و منطقه کوهستانی ایلات چندین ماه طول کشید. هفته نامه اسرائیلی جروسالم پست یک صفحه کامل خود را به مصاحبه با هنرپیشه این فیلم اختصاص داد و یک تصویر بزرگ از سالی فیلد در پوشش کامل اسلامی به چاپ رساند. این هفته نامه می نویسد:

"همسر سالی فیلد یک یهودی تهیه کننده فیلم به نام آلن گرشیمن است و تل آویو و ایلات اسرائیل از این نظر به عنوان محل فیلمبرداری انتخاب شده اند که به مناطق ایران شباهت زیادی دارند و اسرائیل در خاورمیانه از کشورهایی است که امکانات فیلمبرداری وسیعی در اختیار دارد."

جروسالم پست به نقل از نویسنده فیلمنامه بدون دخترم می نویسد:

"بعضی قسمتهای حساس ضد ایرانی کتاب کمی تعدیل و با متخصصان امور اسلامی نیز مشورت شده تا فیلم احتمالاً به یک سوژه کاملاً ضد اسلامی مانند کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی تبدیل نشود."

در این دهه معمولاً آرمانهای ایدئولوژیک بیشتر در سینمای اسرائیل دیده می شد. به ویژه اینکه در این دهه، فلسطین اشغالی در بحبوحه انتفاضه وکشمکش و درگیری فلسطینی - اسرائیلی بسر می برد. و انتفاضه فلسطین به تدرج توانسته بود سایه سنگین خود را بر روی جامعه اسرائیل بگستراند و عملاً صهیونیستها را با یک بحران امنیتی و خلاء روحی و روانی مواجه سازد. بر گونه ای که مجبور شده بودند تن به مذاکره با فلسطینیان دهند.

یکی از فیلمهایی که در این دهه ساخته شد فیلم موعود (Time of Favor) نام دارد که یک فیلمساز اسرائیلی آن را در اسرائیل بر روی پرده سینما برد. مضمون این فیلم اقدامات ایدئولوژیک یهودیان افراطی در اسرائیل است. این فیلم که ساخت آن در دوره مذاکرات فلسطینی ـ اسرائیلی آغاز شده بود حکایت یک جوان یهودی مبتلا به دیابت به نام پیتی است که دانشجوی علوم دین یهود است و پس از شکست در عشق به دختر پر شور و شرّ یک حاخام یهود تصمیم می گیرد با دست زدن به عملیات انتحاری، مسجدالاقصی را منهدم کند. این فیلم آن قدر جنجالی بود که حتی ارتش اسرائیل از ارائه کمک ـ همچون در اختیار قرار دادن یونیفورم نظامی و تجهیزات جنگی ـ به سازنده آن خودداری کرد.

سازنده فیلم که یوسف سدار نام دارد برای نخستین بار دست به کارگردانی یک فیلم زده و فیلمنامه فیلمش را نیز خودش نوشته است. وی ایده این فیلم را با خواندن خبری در مورد یک افسر ارتش اسرائیل در یکی از روزنامه ها گرفته که در یکی از گروههای سلاح تروریستی و تندروی یهودی عضویت داشته است. یکی از نقش های اصلی این فیلم را آسی دایان، موشه دایان ـ وزیر جنگ مشهور رژیم صهیونیستی در زمان جنگ 1967 ـ ایفا کرده است.

سدار فارغ التحصیل دانشکده فیلم دانشگاهنیویورک آمریکاست. هدف او از ساخت این فیلم، ایجاد همدلی با یهودیان افراطی است که برای تصاحب کامل سرزمین موعود خود حاضرند به هر نوع اقدام ضدبشری دست بزنند. وی می خواهد بگوید دست یافتن به اهداف ایدئولوژیک هر وسیله ای را توجیه می کند.

فیلم زمان موعود در شرایطی در اسرائیل روی پرده سینماها رفت که بحران، سراسر خاک فلسطین اشغالی را فرا گرفته بود. این فیلم همچنین در رقابت برای کسب جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی در جشنواره های خارجی شرکت داده شد. یکی از فیلمهایی که در این دوره ساخته شد فیلم ملی گرایان است. کارگردان این فیلم یک یهودی فرانسوی به نام اریک شارون می باشد.

"ماجرای فیلم از این قرار است که یک جوان یهودی فرانسوی به نام اریل یان آتال در جست وجوی هویت خود به اسرائیل می رود و به خدمت سازمان جاسوسی اسرائیل موساد درآمده و به واحد 238 در فرانسه می پیوندد. مأموریت این مجموعه این است که از یک استاد فیزیک هسته ای که برای کشورهای همسایه کار می کند اطلاعات بگیرد. گروه او، کنترل تلفنی منزل استاد را توسط یک دختر آغاز می کند و یکی دیگر از اعضای گروه به هنگام ورزش با وی طرح دوستی می ریزد.

در این حال همسر استاد در یک حادثه ساختگی مدتی منزل را ترک می کند و بقیه مأموریت کثیف به یک زن زیبا محول شده و از ملاقات آن دو با یکدیگر تصویربرداری می شود. عنصر اطلاعاتی طی یک تماس تلفنی او را تهدید می کند که خیانت و انحراف جنسی اش را برای همسرش فاش می کند. بدین طریق استاد برای حفظ شهرت و آوازه خودناچار می شود فرانسه را ترک کند.

مأموریت دوم اریل یان آتال تعقیب یک دانشمند عرب و دستیابی به اطلاعات مربوط به تحقیقات هسته ای است. این مأموریت توسط همان دختر یعنی ساندرین کبرلین پس از کشتن دانشمند انجام می شود. به محض اینکه قهرمان فیلم می فهمد پلیس در جست وجوی آن دختر است به یاری او می شتابد اما کار از کار گذشته است، دختر با اتومبیلی تصادف کرده و آمبولانس او را به بیمارستان می برد. "اریل" با توجه اینکه تعلق خاطری نسبت به آن دختر داشت در مورد مأموریت خود و اینکه او باعث مرگ دختر شده است به شک و تردید می افتد.

مأموریت سوم که اریل به آن افتخار می کند به خدمت گرفتن یک یهودی آمریکایی است که در سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا "سیا" کار می کند و طرفدار اسرائیل است. این شخص در ابتدا می خواهد داوطلبانه برای سازمان اطلاعات اسرائیل "موساد" کار کند اما بانک با این امر مخالفت کرده و او را با گشودن یک حساب بانکی مورد تشویق قرار می دهد. او دارای پاسپورت اسرائیلی است که یهودیت وی را نشان می دهد. به محض اینکه به او مشکوک می شوند به سفارت اسرائیل در آمریکا رفته و برای حفظ روابط اسرائیل و آمریکا خواستار نجات خود می شود اما بی فایده است. دوست وی یعنی عنصر اطلاعاتی و قهرمان فیلم سعی دارد به او کمک کند اما بی فایده است، برای بار دوم از مأموریت خود احساس ناراحتی کرده و تصمیم به ترک آن می گیرد اما رئیس وی یوس بانای به ویژه بعد از اینکه به او می گوید دختر زنده است و در اسرائیل زندگی می کند او را از نظر خود برمی گرداند.

وی در اینجا می فهمد که به گفته رئیس تاکنونبه قسمت تاریک موضوع می نگریسته است. همان طور که فیلم می گوید سازمان اطلاعات اسرائیل افراد خود را ترک نمی کند، حتی از آن شخص آمریکایی نیز حمایت کرده و او را رها نکرد."

یکی از فیلمهای اسرائیلی که در جشنواره کن هم شرکت کرد فیلم پیروان استالین است، کارگردان فیلم ناداو لیوتیان بلافاصله به دوره پس از تشکیل دولت اسرائیل برمی گردد، زمانی که مهاجران روسی (که به اسرائیل مهاجرت می کنند) همچنان در توهم افکار استالین بسر می بردند. ولی هنگامی که استالین می میرد پیروان وی قبل از اینکه خاطرات گذشته را فراموش کنند به طرف وطن جدید خود سرازیر شدند. این فیلم آشکارا از مهاجران یهود می خواهد که وطن و اصول گذشته خود را فراموش کنند تا در رژیم جدیدی به نام اسرائیل ذوب شوند. بود داویدسون کارگردان اسرائیلی فیلم سالسا را که از تولیدات شرکت کنن بود در بازار کن ارائه داد.

در این فیلم تعدادی از جوانان رقاص به انجام موسیقی سالسا مشغولند. حرف از ارائه چنین موسیقی گوش خراش و غیرقابل تحمل آن است که یک فیلم تجاری موفق را در میان جوانان که در سالهای اخیر توجه زیادی به فیلم رقصهای آمریکایی نشان داده اند، ترویج کنند. کارگردان دیگر اسرائیلی به نام ایگال شولان به ارائه ستاره کمدی یودا بارکان در فیلم بیج جاج می پردازد.

این فیلم بخشی از سلسله فیلمهای اسرائیلی است که کار همان دوربین مخفی تلویزیون را انجام می دهد که طی آن، دوربین مخفی در خیابان یا پارک عکس العمل مردم را در برابر کارهای عجیب و خنده دار ثبت می کند. اسرائیل تمامی این فیلم را در جنوب آفریقا تصویربرداری کرد.

یکی دیگر از فیلمهای سینمایی این دوره فیلم سحر می باشد. این فیلم که در سال 1994 به زبان عبری تولید شد نمونه ای از سینمای پلید و تبلیغات مغرضانه و تفکر مسموم رژیم صهیونیستی است که با پوست و گوشت آمیخته شده و احساسات تماشاگران خود را علیه اسلام و اعراب برمی انگیزاند. این فیلم تبلیغ علیه تمامی اعراب یا تمدن عربی است.

موضوع فیلم حکایت یک خانواده یهودی است که از مغرب (مراکش) به اسرائیل مهاجرت کرده است.

"داستان فیلم از این قرار است که خانواده یک دختر 14 ساله باهوش و درسخوان به نام راشیل که در دامان یک جامعه اسرائیلی متولد شده است تمامی آرزوهای خود را در این دختر می بیند و او را به تل آویو می فرستد تا به یک گوینده مشهور تبدیل شده و به شیوه اروپایی زندگی کند. دختر 20 سال از خانواده جدا می شود و طی این 20 سال به یک گوینده مشهور تبدیل می گردد.

ب ـ کمیته هماهنگ هنری، سیاسی تبلیغاتی:

رؤیای رژیم صهیونیستی برای تبدیل تل آویو به هالیوود شرق به جای قاهره جزئی از برنامه وسیع و گسترده ای است که این رژیم در جهت نیل به این برنامه دست به تبلیغات در سطح جهانی زده است. این تبلیغات، اسرائیل را در میان رژیمهای دست نشانده و ملتهای عقب مانده به عنوان سرزمین آزادی و دموکراسی معرفی می کند. سالهای زیادی است که رژیم صهیونیستی برای تحقق این هدف که خواب را از چشمان آن ربوده است تلاش و کوشش می کند. "یکی از گزارشهای محرمانه سازمانجاسوسی اسرائیل موساد که اولین رئیس موساد به نام شیلواح آن را نوشته است اعلام می کند که نفوذ از طریق تصاحب یا سیطره بر ابزار تولیدات هنری عربی باعث می شود که سلطه بر وجدان و تفکر اجتماعی ملتهای عرب به آسانی امکان پذیر شود. به همین دلیل موساد کمیته هماهنگ هنری، سیاسی، تبلیغاتی را تشکیل می دهد".

اهداف این کمیته را گروهی از متخصصان و کارشناسان در زمینه مطالعه میراث و تمدن ملی عربی و منتقدان و هنرمندان اسرائیلی که یکی از اعضای بارز آن مناحم جولان ـ خلبان سابق ارتش اسرائیل و مشهورترین تهیه کننده و کارگردان اسرائیلی ـ تدوین کرده اند.

ج ـ مؤسسات سینمایی اسرائیل:

از اوایل دهه شصت به تدریج مؤسسات آرشیو و تولید فیلمهای سینمایی در اسرائیل راه اندازی شد. مهم ترین آنها عبارتند از:

1 ـ آرشیو فیلم اسرائیل:

"در سال 1961 ساختمان آرشیو فیلمهای اسرائیلی در شهر قدس بنا شد. این ساختمان دارای هزاران فیلم جدید و قدیم و یک دفتر مطالعاتی و پژوهشی است.

موضوع به فیلمهای اسرائیلی محدود نمی شود بلکه فیلمهای جهانی که با تاریخ یا زندگی یهودیان ارتباطی داشته باشد در این آرشیو موجود است.

دانش آموزان مدارس برای حضور در دوره های فرهنگی در ساختمان آرشیو سینما دعوت شده و به آنها فرصت تحلیل و نقد فیلمهایی را که می بینند داده می شود. این آرشیو از سال 1984 سالانه یکجشنواره سینمایی برگزار می کند."

مسئولیت آرشیو و قرار دادن فیلم در اختیار دست اندرکاران امور سینما از وظایف این شرکت است.

2 ـ استودیو فیلم:

در دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد دو استودیو فیلم در اسرائیل ایجاد شد. "یکی از آنها تحت مالکیت شرکت کابینال فیلم می باشد که دفتر آن در قدس واقع است" و یک استودیو نیز در تل آویو تأسیس شد.

3 ـ آکادمی فیلم اسرائیل:

در اواخر دهه هفتاد میلادی این آکادمی تأسیس شد و سهم زیادی در اعطای کمکهای مالی به تولید فیلمهای نژادپرستانه دارد. این مرکز سالانه برای ساخت 5 تا 7 فیلم صهیونیستی برنامه ریزی می کند و اخیرا نیز دانش آموزان مدارس ابتدایی و راهنمایی را وارد عرصه سینما کرده است.

4 ـ مرکز فیلم اسرائیل:

این مرکز زیر نظر وزارتخانه های بازرگانی و صنعت فعالیت می کند و به طور مستقیم عهده دار مسئولیت صنعت سینما در اسرائیل است.

همچنین یک شرکت سینمایی در تل آویو نیز مسئول جست وجو برای یافتن کادرهای مختلف سینمایی و ارائه کمک های مادی و معنوی است.

یکی از افرادی که توسط این شرکت شناسایی و بعدها به یکی از بزرگترین سینماگران رژیم صهیونیستی تبدیل شد آلی ینشبر کارگردان فیلم 94 دقیقه ای ترسوها است.

برنامه شرکت یاد شده مبتنی بر تولید سالانه 4تا 5 فیلم است و همزمان درباره سینمای صهیونیستی نیز کتاب منتشر می کند.

5 ـ شرکتهای تولید فیلم:

این شرکتها عبارتند از شرکت بیرکی باتیه همزیز و شرکت اسرافیلم که دفتر آن با نام ساویلسون فیلم در لندن واقع است.

د ـ بنیاد جدید سینمایی و تلویزیونی:

نک: سینما و تلویزیون، و بنیاد جدید امور

ه ـ نفوذ اسرائیل در جشنواره بین المللی فیلم

از زمانی که رژیم صهیونیستی فعالیت های سینمایی خود را آغاز کرد تلاش نمود تا به منظور تبلیغ و ترویج فیلمهای سینمایی خود در سطح جهان، با کمک لابی صهیونیستی بر جشنواره های بین المللی فیلم نفوذ و سیطره یابد. لذا سیطره و تسلط بر جشنواره فیلم کن و برلین را در دستور کار خود قرار داد و پس از مدت زمانی کوتاه توانست در این دو جشنواره نفوذ پیدا کرد.

1 ـ جشنواره فیلم کن

در دور 47 جشنواره کن، جهان شاهد یک رسوایی هنری در این جشنواره بود که تاریخ سینما آن را به ثبت خواهد رساند، قضیه از این قرار بود که یک کارگردان یهودی فرانسوی به نام ایریک شارون با افتخار خود را عامل موساد (سازمان اطلاعات اسرائیل) خواند. این فیلم به نمایندگی از فرانسه در مسابقه رسمی شرکت کرد و پس از پخش آن کتابچه های کوچکی از فعالیتهای تروریستی موسادتحت عنوان تاریخ فعالیتهای قهرمانانه و مقدس موساد که به نفع اسرائیل و یهودیان جهان فعالیت کرده است در میان حاضران توزیع شد.

این فیلم آشکارا حمله با رآکتورهای هسته ای عراق و ترور فیزیکدان عرب دکتر "المنشد" را (که برای اعراب داستان غم انگیزی است) توجیه می کند. تمامی این کارها اعمالی تروریستی هستند که فیلم بدانها قداست و شرف بخشیده و آنها را مایه افتخار سامیها و صهیونیستها می داند. مطبوعات غرب نیز این فیلم را فیلمی جسور به حساب آوردند.

جزئیات ماجرا را می توان از پیام جشنواره کن که محمودعلی (منتقد سینما) در مجله الاذاعه منتشر کرده است فهمید. وی می گوید:

برای منتقدان عرب غافلگیرکننده و باعث تأسف بود که فرانسه با فیلمی که آشکارا و با ذکر اسامی و وقایع به تمجید از موساد می پردازد در یک مسابقه رسمی شرکت کند. این فیلم با نام ملی گرایان به کارگردانی ایریک شارون ساخته شد و نمونه آشکاری از عدم رعایت بی طرفی توسط جشنواره است. البته نه به دلیل اینکه فیلم از موساد تعریف و تمجید می کند بلکه به این دلیل که فیلم حتی در سطح هنری نیز علی رغم هزینه ده میلیون دلاری و مدت زمان شش ماه که برای تصویربرداری آن بین پاریس و تل آویو صرف شده، یک فیلم بسیار عادی است.

مناحم جولان از کارگردانان مشهور اسرائیلی در یکی از نشستها در جشنواره سینمایی کن اظهار داشته بود که نمی تواند نفرت خود را نسبت به اعراب و مصریان از دل بیرون کند. وی گفته است:

"هنگامی که پورسعید را با هواپیمای خود در جنگ 1956 بمباران می کرد بسیار خوشحال بود."

سخنان وی هیأت مصری حاضر در نشستازجمله یوسف شاهین و مدیر مؤسسه جهان عرب در پاریس را متعجب کرد. وی (مدیر مؤسسه) در گفت وگو با روزنامه های فرانسوی اظهار داشت:

"این نژادپرستی آشکار و سخنان تحریک آمیز، تنها از یک انسان مریض می تواند صادر شود."

این جشنواره بین المللی را وزارت جهانگردی اسرائیل به همراه تلویزیون این رژیم و با کمک مالی بانک ملی اسرائیل سازماندهی می کند. "روزنامه البعث ارگان حزب حاکم سوریه، جشنواره سینمایی کن فرانسه را مهم ترین مصادیق سوء استفاده رژیم صهیونیستی از صنعت سینما خوانده و نوشته است:

"جنبش نژادپرست صهیونیستی سالهاست در صدد تسلط بر فعالت های این جشنواره می باشد."

به نوشته این روزنامه، در همین چارچوب، صهیونیست ها چند سال پیش تلاش کردند تا مناحم جولان را که به حمایت از گروههای تروریستی صهیونیستی و دشمنی با اعراب شهرت دارد - به ریاست کمیته داوران جشنواه کن بگمارند.

البعث افزود با وجود اینکه این تلاش بر اثر فشارهای اعراب و جهان ناکام ماند اما آنان توانستند از راه دیگری نفوذ کنند. به طوری که جنبش صهیونیستی، بسیاری از نشریات کثیرالانتشار جهان را برای تبلیغ فیلمهای مناحم جولان به کار گرفت و همچنین هیأت مدیره جشنواره کنن را واداشت تا از وی به خاطر کنار گذاشته شدن از ریاست کمیته داوری، عذرخواهی کرده و حتی از وی تقدیر به عمل آورد.

2 ـ جشنواره سینمایی برلین:

جشنواره برلین تازه ترین جشنواره ای است که مؤسسات سینمایی رژیم صهیونیستی با کمک لابیصهیونیستی در این جشنواره سعی کرده در آن نفوذ کرده و تصمیم گیری های این جشنواره را به سیطره خود درآورد.

در دوره 45 جشنواره در مارس 1995 بیشترین تعداد فیلمهای اسرائیلی در تاریخ جشنواره ها (یعنی 12 فیلم) در این جشنواره ارائه شد. این تعداد فیلم حتی بیشتر از تعداد کشورهایی بود که جشنواره را ترتیب داده بودند. برای تکمیل سیطره صهیونیسم بر این جشنواره یک کارگردان خانم اسرائیلی به عنوان رئیس کمیته داوری جشنواره انتخاب شد. فیلم رسمی مسابقه به نام سحر که اسرائیل با آن در مسابقه شرکت کرده بود اعراب را شدیدا مورد حمله قرار داد و سرشار از کینه و نفرت و تمسخر و خشم نسبت به تمدن اعراب بود، همین امر (توطئه) موجب شد منتقدان و سینماگران جهان که در جشنواره شرکت کرده بودند آزرده خاطر شوند.

علی رغم وجود فیلمهای ایتالیایی، فرانسوی، آلمانی و آمریکایی که در سطح بالاتری از این فیلم قرار داشتند فیلم سحر، گواهی تقدیر جشنواره را ـ با وجود ضعف سطح هنری خود ـ دریافت کرد.

مآخذ:

  1. الموسوعة الفلسطینیة، هیئة الموسوعة الفلسطینیة، جلد دوم، 1984.
  2. رجب، محمد: بنات اسرائیل و اسرار دولة الیهود، مدبولی الصغیر، الطبعة الاولی، بیروت 1988.
  3. العجلانی، شمس الدین: "سینمای صهیونیستی و تجریف تاریخ" نشریه ندای قدس، دفتر جنبش جهاد اسلامی در تهران، سال پنجم، شماره 78.
  4. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، مؤسسه ندا،

6/6/1384، شماره 261.

  1. مجله نداءالمقاومة، "هالیوود و صهیونیسم" شماره 38، مرداد 1384.
  2. روزنامه کیهان، "سینمای جهان"، ترجمه سعید طبیعت شناس، 19/5/1381، شماره 17446.
  3. روزنامه کیهان هوایی، شماره 877، 12/2/1369.
  4. روزنامه همبستگی، 5/10/1379، شماره 65.
  5. روزنامه جمهوری اسلامی، "سوء استفاده رژیم صهیونیستی از صنعت سینما"، 7/3/1381.
  6. www.nfct.org.il/english/nfct/About.htm./Declaration.htm./assignment2.htm./documentary 1.htm./us.htm.