صنایع نظامی اسرائیل

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


مقدمه:

صنایع نظامی بخش بسیار مهمی از صنایع و مؤسسات صنعتی رژیم صهیونیستی را تشکیل می دهند. تقریبا یک چهارم نیروی کار و صنایع نظامی مستقر است. تولیدات و صادرات نظامی بخش مهمی از درآمدهای ارزی این رژیم را تشکیل می دهند. عوامل مختلفی سبب شده که رژیم صهیونیستی طی چند دهه به توسعه صنایع نظامی خود بپردازد. از مهمترین این دلایل تأکید این رژیم بر خودکفایی در بخش نظامی و تسلیحات بوده است.

این رژیم در چند مرحله توسط کشورهای تولیدکننده و فروشنده سلاح تحریم شد. از جمله در جنگ 1967 فرانسه به عنوان حامی مهم رژیم صهیونیستی این رژیم را تحریم تسلیحاتی نمود. صهیونیستها تا دهه 1970 وضعیت مناسبی از نظر تسلیحات نداشتند و بیشتر از سلاحهای دست دوم کشورهای غربی استفاده می کردند. این در حالی بود که ممالک عربی در جنگ با این رژیم از کمکهای تسلیحاتی نسبتا بهتر اتحاد شوروی برخوردار بودند.

رژیم صهیونیستی پس از این جنگها به این نتیجه رسید که خودکفایی نظامی را باید سرلوحه برنامه خود قرار داده و با توسعه هرچه بیشتر صنایع نظامی خود از طریق جلب حمایت وسیع قدرتهای بزرگ غربی به ویژه آمریکا و فرانسه برآید. رسیدن به خودکفایی نظامی در کنار برخورداری از حمایت یک قدرت بزرگ (فرانسه و سپس آمریکا) و نیز اصل عدم درگیری با یک قدرت بزرگ به ویژه قدرتهای بزرگ سرمایه داری و دموکراتیک، اصول اصلی دکترین نظامی و امنیتی این رژیم از زمان تشکیل اسرائیل بوده است.

رسیدن به خودکفایی در امور نظامی جنبه های مختلفی داشته است. خودکفایی در حوزه تسلیحات و تولیدات نظامی، خودکفایی در تمرین و آموزش و خودکفایی از جنبه نیروی انسانی همواره مطرح بوده است.

رژیم صهیونیستی به دلیل خطر جنگ و درگیری دائم با همسایگان عرب و مسلمان نمی توانست بر حمایت متزلزل و نه چندان مطمئن خارجی اعتماد کند و هر زمان سلاح مورد نیاز خود را از کشوری خاص وارد کند، لذا وضعیت جنگی و کشمکش دائمی، لزوم ایجاد مجتمع نظامی ـ صنعتیقدرتمندی را به سران این رژیم گوشزد می نمود تا بدین وسیله نیازهای گسترده ارتش برطرف گردد. ماحصل این مسئله، صنایع نظامی قدرتمند این رژیم می باشد.

البته کارشناسان تسلیحاتی اسرائیلی این دیدگاه را به گونه ای دیگر توجیه می کنند. از جمله یورام بیری و اُمنون نویباخ در کتاب "مجتمع صنایع نظامی اسرائیل" می نویسد:

"یکی از مشکلات فکری ناشی شده از هرگونه تحلیلی درباره مجتمع نظامی ـ صنعتی در اسرائیل مربوط به جایگاه خاصی است که مؤسسه دفاعی در کشور اشغال نموده است. و ایجاد آنچه که بنام "مؤسسه دفاعی" شهرت یافت از یک سو به ویژگی امنیت مرکزی در جامعه اسرائیل و از سوی دیگر به درگیر شدن دولت در زمینه های زندگی عمومی مربوط می باشد.

این اصطلاح اولاً به ارتش اسرائیل و نیز به آژانس دولتی غیر نظامی که در آن نظارت و کنترل بر این ارتش لازم شمرده شده اشاره دارد. اما عملاً هیچ گونه خط فاصل واضحی بین این دو جهت یافت نمی شود. بلکه برعکس این فاصله موجود را هاله ای از ابهام و تیرگی فراگرفته است. هیأت مراقبت کننده و مراقبت شونده تا آن حد در یکدیگر ادغام شده اند که تعیین گروهی که سیاست فعلی را در زمینه های مختلف ترسیم می کنند امر دشواریست. اما عامل سوم در این میان عامل اقتصادی است."

الف ـ جایگاه و تقسیم بندی صنایع نظامی:

صنایع نظامی اسرائیل اغلب در داخل مؤسسه دفاعی، و تحت نظارت وزارت دفاع فعالیت می کنند.مدت زمان زیادی سپری شد تا اینکه در خلال آن کارگاههای صنعتی نظامی بزرگ و ادارات سازمانی و واحدهای تابعه آن در وزارت دفاع تشکیل شد و سازمان یافت ولی بدون اینکه روابط آنها با وزارت دفاع تضعیف شود به استقلال اداری خود دست یافتند (منظور از روابط آنها با وزارت دفاع هرگونه رابطه ای بین هرم سیاسی و دستگاههای بوروکراتیک دولتی از سویی با خود مؤسسه نظامی از سوی دیگر است).

از ابتدا این اقدام رابطه ای خاص بین هرم سیاسی و دستگاههای اداری دولتی و مؤسسه نظامی و بخش صنعتی ایجاد نمود و این رابطه دارای پیوندهایی محکم و جناح بندیها و دیدگاههای مشترک و متشابه و تا حد دورتر در زمینه های سیاسی و روابط اجتماعی و مصالحی بود.

صنایع نظامی اسرائیل شامل صنایع تحت تملک دولت، صنایع متعلق به بخش خصوصی و صنایع حاصل از سرمایه گذاری خارجی می باشند.

1 ـ صنایع نظامی دولتی:

بزرگترین صنایع نظامی اسرائیل در تملک دولت است. دولت اغلب فعالیتهای این حوزه را در اختیار دارد و این البته تا حدود زیادی نیز به نوع فعالیت حوزه مزبور برمی گردد که به دلایل امنیتی باید بیشتر تحت کنترل و نظارت دولت باشد. با این حال نگهداری صنایع نظامی دولتی چندان مقرون به صرفه نبوده است و رژیم صهیونیستی گهگاه از بابت این صنایع مغبون و متضرر شده است. برای مثال لغو پروژه هواپیمای "لاوی" در 1987 از سوی آمریکا سبب خسارت و زیان عمده برای صنایع نظامی در تملک دولت گردید و جمع کثیری (بالغ بر 3000 نفر)نیز کار خود را از دست دادند.

همچنین بازدهی و سوددهی این شرکتها نیز چندان نبوده است. چنانکه "صنایع هوایی اسرائیل" در نیمه نخست دهه 90 میلادی با 4/1 میلیارد دلار صادرات، تنها 9/12 میلیون دلار سود خالص داشته است. در چنین اوضاعی مقامهای رژیم صهیونیستی بارها ناگزیر شدند که با اعطای کمک این شرکتها را از خطر ورشکستگی برهانند. در دو دهه آخر قرن بیستم و به ویژه از زمان آغاز روند صلح و بهبود نسبی اوضاع امنیتی و اقتصادی در رژیم صهیونیستی از جمله روندهای غالب در این رژیم حرکت به سمت خصوصی سازی شرکتهای دولتی و واگذاری این شرکتها به بخش خصوصی بوده است.

صنایع تحت تملک دولت در درجه اول شامل شرکت "صنایع هوایی اسرائیل" است که قلب صنایع دفاعی و نظامی این کشور به شمار می آید و چنانکه از نامش پیداست، در تولید سیستمهای هوابرد، رادار، تکنولوژیهای فضایی و مواردی از این قبیل متخصص است.

شرکت "صنایع نظامی اسرائیل" در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارد و در تولید جنگ افزارهای سبک، مواد منفجره، مواد مولد فشار، مسلسل، مهمات توپخانه، تسلیحات و اردونانس تخصص دارد. کارخانه رافائل نیز یک شرکت دولتی است سکه در "حیفا" مستقر می باشد و در زمینه تحقیقات نظامی و به روز کردن سیستمهای رادار و موشک فعالیت می کند. شرکتهای سه گانه "صنایع هوایی اسرائیل"، "صنایع نظامی اسرائیل" و "رافائل" بزرگترین شرکتهای تولیدکننده ادوات نظامی و فعال در عرصه های دفاعی و نظامی می باشند که تملک آنها با دولت است.

این سه شرکت بیشتر جزء وزارت دفاع رژیم صهیونیستی بوده و در زمینه های استخدامی، اداری و نوع مدیریت از سیاستهای دولت پیروی می کنند. بنابراین در بسیاری موارد ناچارند ملاحظات دولتی را در زمینه هایی چون امنیت شغلی، بیمه کاری، پرداخت پاداش و... در نظر بگیرند. در این رابطه اقدامات هیستادروت (نک: هیستادروت) و نقش آن در رقابت سیاسی جناحهای قدرت تأثیر بسزایی داشته است.

2 ـ صنایع نظامی غیر دولتی:

شرکتهای بخش خصوصی از جمله در بخش دفاعی و نظامی رشد بسیاری داشته اند.

شرکتهای خصوصی فعالیت خود در بخش صنایع نظامی را بیشتر از دهه 1980 آغاز کردند و با استفاده از یارانه های دولتی و نیز جذب نیروی کار متخصص به سرعت رشد نمودند. این صنایع در پاره ای موارد موفقیتی بیش از صنایع بخش دولتی داشته اند و این تا حدی بر اثر آزادی عمل بیشتر آنهاست. این شرکتها پس از چند دهه فعالیت، برخی شرکتهای دولتی را از عرصه فعالیت و رقابت کنار گذاشتند.

شرکتهای خصوصی در کنار رشد سریع و وسیع به سمت ادغام و یکپارچگی نیز حرکت کردند. چنانکه موارد زیادی از تلفیق این شرکتها را شاهد بودیم. در صنایع کور تلفیق شرکتهای دفاعی رخ داد و سیستمهای الکترونیکی تادیران، بی وی آر (BVR) و اسپکترالینک (Spectralink) تحت حمایت ال بیت قرار گرفتند. پدیده تلفیق و ادغام که قاعدتا می تواند به هماهنگی بیشتر این شرکتها و موفقیت و توفیق فزاینده آنها بینجامد در شرکتهای دولتی چندان موفقنبوده است.

رژیم صهیونیستی با اینکه به نقایص مدیریت دولتی بر شرکتهای بزرگ صنعتی و نظامی واقف بوده تمایل چندانی به خصوصی سازی شرکتهایی نظیر صنایع نظامی اسرائیل، صنایع هوایی اسرائیل و رافائل نداشته است، زیرا با توجه به اهمیت و جایگاه این شرکتها خصوصی سازی آنها را به صلاح نمی داند.

برخی از شرکتها و کارخانه های بخش خصوصی عبارتند از: تادیران، سولتام، بیت شمش، البیت، اسی اسرائیل، ایسکار، الوپ و...

"تادیران" وابسته به شرکت "کور" و در تملک هیتسادروت است. تادیران متخصص در صنایع الکترونیک، با بیش از هفت هزار کارمند و کارگری که دارد یک شرکت با مسئولیت محدود به شمار می آید که به تولید ادوات مخابراتی و ارتباطی می پردازد. تادیران علاوه بر تولیدات نظامی، محصولات غیرنظامی نیز عرضه می کند. رادیوهای HF و VEF ، سیستمهای ارتباطات راه دور و رایانه های نظامی از این جمله می باشند. سیستمهای ارتباطات راه دور و ارتباطات داده ها نیز در زمره تولیدات نظامی آن محسوب می گردند.

مشتریان تادیران شامل دولتها، وزارتخانه های دفاع و ارتشها آن هم در محدوده ای جهانی هستند. تادیران دارای شرکتهای زیرمجموعه ای از قبیل "تادلیس" و "موبات" می باشد. تادلیس که در شهر "ریشون لتسیون" نزدیک "تل آویو" مستقر است متخصص در تولید دستگاههای موج کوتاه بی سیم می باشد. موبات به عنوان بخشی از تادیران حاصل سرمایه گذاری مشترک "موتورولا" و شرکت "قطعات الکترونیک بارتال" است. موبات در تولیدات رادیو و سیستمهای ارتباطی در فاکس و ایمیل تخصص دارد.تادیران همچنین دارای شرکت زیرمجموعه ای به نام "تارا ـ کام" است که در "تالاهاسی" فلوریدا در ایالات متحده مستقر می باشد و ابزارهایی نظیر آمپلی فایر برای ارتش آمریکا می سازد.

تادیران وابسته به شرکت "کور" می باشد. کور یک شرکت سهامدار است. به این معنی که سهام سایر شرکتها سرمایه آن را تشکیل می دهد. بنابراین می تواند اداره آنها را به دست گیرد. بنابراین شرکت صنایع کور در سایر شرکتها سرمایه گذاری می کند و یا اینکه سهام آنها را می خرد. عمده سرمایه گذاری و فعالیت کور در صنایع ارتباطات راه دور، الکترونیک، کشاورزی شیمیایی و صنایع شیمیایی دیگر، مواد ساختمانی و زیربنایی و... می باشد.

شبکه های "تلراد" و ارتباطات راه دور "اسی" ECI ، محصول سرمایه گذاری شرکت کور در ارتباطات راه دور است و نیز تادیران نمونه جالبی است از حضور کور در شرکتهای الکترونیکی که در بخش دفاعی سرمایه گذاری می کنند. شرکت کور خود متعلق به هیستادروت می باشد.

"سولتام" یک شرکت دیگر بخش خصوصی است که در صنایع دفاعی و نظامی فعالیت می کند. کور در سولتام نیز صاحب سهام است. سولتام حاصل سرمایه گذاری مشترک سرمایه داران و مؤسسات خصوصی در رژیم صهیونیستی و شرکتهای خارجی از جمله گروه مشاورین اسکاندیناویایی و شرکت آمریکایی "جی تی ای سیلوانیا" (GTE Sylvania) ، می باشد. سولتام متخصص در تولید گلوله های خمپاره و مهمات است. شرکت سولتام با شرکت "تامیلا" در فنلاند همکاری دارد. از جمله تولیدات سولتام توپ M-71 155 ، است که به دو 4 مدل خودکششی و غیر خودکششی تقسیم می شود. نوعخودکششی آن به نام L-33 بر روی قندان گردنده تانک آمریکایی "شرمن" (قندان گردنده شرمن M4A3E8) نصب می شود.

"ال بیت" شرکت مهم دیگری است که مانند سولتام با همکاری و سرمایه گذاری خارجی به کار و فعالیت مشغول است. طرف خارجی سرمایه گذار در ال بیت نیز ایالات متحده آمریکا می باشد. تولیدات اصلی ال بیت در زمینه رایانه ها و طرحهای مربوط به توپخانه می باشد. با این حال در این زمینه ها نیز به فعالیت مشغول است: سیستمهای روزآمد بالگردان و هواپیما، هواپیمای بدون سرنشین، خودروهای جنگی روزآمد، سیستمهای شناسایی هوایی و فضایی، سیستمهای تکنولوژی اطلاعات (IT) و...

ال بیت در داخل و خارج از رژیم صهیونیستی دارای شعبات و شرکتهای تابعه است. از جمله شرکتهای تابعه آن در رژیم صهیونیستی "الوپ" می باشد. همچنین در اتریش، انگلستان، رومانی، ایالات متحده و برزیل نیز شعباتی دارد. مثلاً آ.ای ال برزیل AEL Brazil ، در برزیل، یوای ال UEL ، در انگلستان، "اسل" ESL در اتریش "وفورت ورث تکزاس" در ایالات متحده آمریکا همگی شرکتهایی هستند که یا در تملک کامل ال بیت هستند و یا اینکه بخشی از سهام و مالکیت آنها متعلق به ال بیت است.

الوپ یک شرکت بین المللی خصوصی است که زیرمجموعه ال بیت به شمار می رود و از آن منشعب شده است. این شرکت در تولید حس گرهای الکترواپتیک و سیستمهای برخوردار از لیزر، سیستمهای مشاهده راه دور، حس گرهای فضایی، سیستمهای کنترل آتش و... مهارت دارد. تصویرپردازی دقیق سیستمهای الوپ تا کوچکترین جزئیات را نشان می دهد. فعالیتهای الوپ محدودهوسیعی از سیستمهای مادون قرمز تا سیستمهای کنترل آتش، تفنگ الکتریکی، تصویربرداری فضایی و... را شامل می شود. الوپ یکی از موفق ترین شرکتهای اسرائیلی است و یکی از موفق ترین کارنامه ها را در زمینه عرضه جدیدترین فن آوریها و تکنولوژیها داشته است. در کل سه عرصه اصلی و مهم فعالیت آن لیزرها، تصویربرداری گرمایی و پردازش تصاویر بوده است.

شرکتهای دیگری نظیر "ایسکار" Iscar ، ارتباطات راه دور اسی ECI Telecmltd ، یا "اسیل" ECLI ، موتورهای "بیت شمش" BSEL ، "موتورولا" و "تمپلا" نیز هستند که اگرچه مستقیما در فعالیتهای صنعتی نظامی مشغول نبوده اند، اما تولیدات و فن آوریهای آنها بعضا مورد استفاده ارتش، دستگاههای نظامی و شرکتهای مختلف داخلی و خارجی واقع می شود. برای مثال "بیت شمش" که در 1969 تأسیس شد در تولید موتورهای جت، توربینهای گازی صنعتی و توربوژنراتورهای الکتریکی فعالیت دارد.

بیت شمس از چهار بخش تشکیل شده که عبارتند از بخش نگهداری، اصلاح و تعمیر که نیروی هوایی رژیم صهیونیستی و نیروهای هوایی برخی کشورهای اروپا و آسیا مشتریان آن هستند. دیگر بخشهای آن عبارتند از بخش مونتاژ، بخش قالب ریزی و بخش موتورهای کوچک که موتورهای کوچک که موتورهای کوچک برای هواپیماهای بدون سرنشین می سازد و چنانکه می دانیم این نوع هواپیماها از جدیدترین و بهترین تولیدات صنایع نظامی و دفاعی رژیم صهیونیستی بوده اند.

ب ـ ویژگیهای صنایع نظامی در اسرائیل:

صنایع نظامی در اسرائیل دارای پنج ویژگیاصلی است:

1 ـ وجود کارگاهها و شرکتهایی که تولید سلاح و مهمات و تجهیزات جنگی را به معنای وسیع آن بر عهده دارد. این محصولات به شرح ذیل است:

ـ سلاح سبک: تفنگهای خودکار "گالیل" مسلسلهای "یوری" مسلسله تیربار و مهمات هر کدام از آنها.

ـ سلاح سنگین: توپ، برای توپهای خود کششی و برای تانکها، خمپاره های خود کششی و کششی و مهمات هر یک.

ـ تولید تانکهای "مرکافا" با کلیه متعلقات و ملزومات بعدی آن.

ـ تولید جت های جنگنده "کفیر" با تمامی متعلقات آن اعم از مهمات و دستگاهها و سیستمهای هدایت کننده ویژه:

ـ تولید هواپیماهای بدون خلبان و کنترل شونده از راه دور بنام "درون".

ـ سیستمهای سلاح دریایی، شامل قایقها و سیستمهای هدایت و کنترل (رادار و هدایت کننده به سوی هدف) و سیستمهای اسلحه و موشکها و توپهای ضد موشک.

ـ سیستمهای پیشرفته سلاح، کلاهکهای هدایت کننده.

ـ سیستمهای جنگ الکترونیکی و جنگهای ضد الکترونیک.

ـ سیستمهای الکترونیکی ـ بصری رایی برای نیروهای زمینی، هوایی و دریایی.

ـ سیستمهای پیشرفته موشکهای هوا به هوا.

ـ تولید موتورهایی با قدرت حرکت موشکی برای موشکهای دریا به دریا، هوا به هوا، پرتاب کننده های موشکهای زمین به زمین با برد کوتاه.

ـ سیستمهای ارتباطات نظامی برای تمامی رده ها از پایین ترین رده های تاکتیکی تا فرماندهای عالی.

ـ سیستمهای ارتباطی زمین به هوا، هوا به زمین، دریا به دریا، و دریا به زمین.

طبیعت جنگهای جدید به کارگیری تجهیزات مختلف برای هدفهای گوناگون که شامل سلاح گرم به جز یکی از مجموعه ادوات متعدد نیست، را اقتضا می کند.

به منظور شناسایی صنایع نظامی در اسرائیل، به ناچار باید تمامی تجهیزاتی که تحت عنوان وسایل جنگی شناخته می شوند، و به نوعی ممکن است ماهیت آنها و شیوه کاربردشان در جنگهای جدید مؤثر باشد، در نظر بگیریم.

بدین لحاظ بررسی ما به طور مثال شامل تولید لباسهای نظامی و وسایل غذاخوری و جیره های جنگی و نظایر آن نیست. به عکس لباسهای ضد آتش که خدمه تانکها به تن می کنند و جلیقه های ضد گلوله بخشی از مجموع وسایل جنگی است که در میدانهای نبرد اجازه ورود دارند و تا حدود زیادی نه فقط برای تجهیزات بلکه برای سربازانی که در میادین آنها را به کار می برند باقی می مانند. لذا لیست ما شامل کارخانه ها و شرکتها و تولید کنندگان فعال در تولید سلاح در ضمن این تعریف گسترده می باشد.

2 ـ تمامی فعالیتهای این کارخانه ها، مونتاژ اصلی در اسرائیل است لذا سیستمهای فرعی کاملی برای مونتاژ نهایی وارد نمی شود.

تولید سیستمهای سلاح فرایندی طولانی است و لذا باید با مقیاسها و استانداردهای کاملاً دقیق انجام پذیرد و از اینجا نتیجه می گیریم که تولید سیستمهای فرعی با توجه به استانداردهای قطعی و دقیق انجاممی گیرد. بدین سبب بسیاری از کارخانه ها در گذشته، متقاضی دریافت قطعات و لوازم تشکیل دهنده این تجهیزات از خارج کشور بودند و فقط مونتاژ نهایی در اسرائیل انجام می پذیرفت. این مونتاژ نهایی که بهایی اضافی در بر داشت بیشتر به یک ضرورت نزدیک بود. لذا تعریف ما از صنایع نظامی اسرائیل به شرکتهایی اشاره دارد که دارای ارزش نسبتا بالاتری هستند و تولید افقی سیستمهای فرعی و عناصر آن را علاوه بر مونتاژ نهایی بر عهده دارند.

3 ـ مؤسسه دفاعی تنها مشتری این محصولات است و تنها سازمانی است که ویژگیهای کاری و عملی این محصولات را مشخص نموده و با استفاده از تجارب و دروس به دست آمده از به کارگیری عملی آنها، تغییرات و تعدیلات و اصلاحاتی را اعمال می نماید.

به دست آوری سیستمهای سلاح علاوه بر تغییرات و اصلاحات به عمل آمده در آن به ادارات و فرماندهی ارتش اسرائیل که تصمیمات مرتبط بدان را اتخاذ می نماید ـ اگرچه به طور رسمی انجام آن برای وی مطلوب نباشد ـ مربوط می گردد. اما ارتش معمولاً به صورت مستقیم با مشتریان این گونه سلاحها وارد معامله نمی شود. هنگامی که یگانی از ارتش به جنگ افرادی یا وسیله ای مربوط به جنگ و یا به سیستم جنگی معینی نیازمند می شود، نیاز خود را ابراز داشته و جزئیات آن را مطرح می سازد.

منظور از یگان، نیروی هوایی یا نیروی دریایی یا بخش و شعبه ای لجستیکی از نیروهای زمینی یا بخش ضد اطلاعات و غیر آن است. به جهات اصولی ارتش به تنهایی (با تمامی شعبه ها و شاخه های آن) درخواست این گونه تجهیزات را طرح می نماید.

از این رو وزارت دفاع به محول نمودندرخواست به مشتریان از طریق بخش خرید تأکید دارد کمااینکه (همان بخش) درباره قیمت و شروط عقد قرارداد و تاریخ تحویل محصول مورد نظر مذاکره می کند. این اقدامات اجرایی در مورد خرید، درباره شرکتهایی که خارج از چهارچوب مؤسسه دفاعی فعالیت می کنند و نیز شرکتهایی که وزارت دفاع مالکیت آنها را به عهده دارد و یا اینکه بخشی از آنها را تشکیل می دهند (مانند رافائل که کلمه ای است مرکب از اوایل حروف عبارتی عبری به معنای "گروه پیشرفته سازی تجهیزات جنگی" یا "صنایع نظامی اسرائیل" اعمال می شود.

با پیشرفت روشهای کار این فرصت عملاً به طور خاص به بخشهای معینی از نیروهای مسلح مانند نیروی هوایی و نیروی دریایی داده می شود تا واحدها و یگانهایی برای خرید محصولاتی با کاربرد زیاد ایجاد کند. در حالی که نیروی زمینی که تحت فرماندهی این واحدها به جز در گذشته ای نزدیک نبودند اغلب در بخش لجستیکی که مربوط به خریدها و پیشرفته سازی است فعالیت می نماید.

4 ـ صنایع نظامی عملیات پیشرفته سازی و ایجاد سیستمهای سلاح و تجهیزات جنگی را به عهده دارند و در این زمینه از روابط نزدیک و محکم خود با مؤسسه دفاعی یاری می جوید.

تغییرات فن آوری سریع در خلال نسل گذشته طبعا بر سیستمهای سلاح مؤثر بوده است و کانالهای کوتاه ارتباطی که در وضعیت منحصر به فرد اسرائیل، میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شرایطی ایجاد نمود که اثردهی و اثرپذیری میان تولیدکنندگان و مصرف کننده را تسهیل می نماید. تبادلات مزبور به تولیدکننده این اجازه را می دهد که با بهره وری از تجربیات و دروس مستفاد از شرایط توأم صحرایی وجنگی، تغییرات و اصلاحاتی در سیستمهای اسلحه ایجاد نماید. اغلب قابلیت و توان ایجاد این گونه تغییرات ملاک و معیاری مهم برای ارزیابی کارایی فن آوری شرکت و دقت آن در تولید اجزای فنی تشکیل دهنده (محصولات نظامی) است.

5 ـ بازار جهانی در برابر محصولات صنایع نظامی اسرائیل باز است. این محصولات قادرند با محصولات نظیر خود از نظر قدرت عملی و کاربردی و قیمت رقابت نمایند.

بخش عظیمی از کشورها از تولیدکنندگان داخلی سلاح حمایت می کنند. این حمایت به صورت خرید انحصاری سلاح آن هم با میانگین محدود نرخ انجام می پذیرد. این دولتها به عنوان مثال شامل ایالات متحده آمریکا، فرانسه، آلمان و سوئد هستند. نیروهای مسلح این کشورها فقط محصولات صنعتی داخلی خود را خریدارند.

این روش نیز هم اکنون در کشورهای بلوک شرق در جریان است یعنی اغلب خریدهای سلاح، داخلی هستند اما چنان که کیفیت محصولات پایین یا نرخ آن بالا باشد این سیاست حمایتی تأثیری منفی بر جای خواهد گذاشت و در نهایت منجر به تجدید نظر در محاسبه هزینه ها در برابر تلاشها خواهد شد.

رقابت سیستمهای سلاح تولید شده در اسرائیل با بازارهای غرب بیشتر ناشی از نیازهای کاربردی و عملی است تا هرگونه هدف اقتصادی. دقت کافی در انتخاب سیستم اسلحه که ارتش دفاعی اسرائیل بدان تکیه دارد و پیروزیهای آن در میدان نبرد آوازه سلاحهای را که در اختیار دارد تقویت می بخشد (به طور مثال تأثیر کاربرد هواپیمای میراژ در پیروزی سال 1967 اسرائیل، به فرانسه کمک نمود تا بیش از 1200 هواپیما از این نوع را در طی پانزده سال بعد بهفروش برساند. امروزه که رقابت در بازارهای سلاح بسیار شدید است و میزان فروش، نوعی تفسیر شغلی از قدرت عملی سلاح و قیمت آن است، اولویتی روشن برای میزان مفید بودن و کارایی سلاح در جنگ آشکار شده است.

خلاصه بحث این که: شرکتهایی که شرایط پنجگانه بالا را پاسخگو هستند تنها شرکتهایی خواهند بود که می توان آنان را در زمره عهده داران تولید سلاح طبقه بندی نمود و لذا می توانیم آنان را شامل تعریف خود از صنایع نظامی اسرائیل قلمداد نماییم.

ب ـ بخشها و شرکتهای تشکیل دهنده صنایع نظامی اسرائیل:

شرکتهای ذیل از بخشهای صنایع نظامی اسرائیل را تشکیل می دهند.

1 ـ "ای.م.ای" (E.M.E) "صنایع نظامی اسرائیل":

این شرکت در دهه سی میلادی در تشکیلات "هاگاناه" به عنوان واحدی که وظیفه اش تولید سلاح و مهمات است تأسیس شد. و امروزه به صورت شرکتی درآمده که به دولت وابسته است. و مدیر شرکت در قبال وزیر دفاع مسئول شناخته می شود و نحوه اقدامات اجرایی خود و جریان تولید را به مدیر کل و مشاور اقتصادی وزارت دفاع گزارش می دهد.

شرکت در سال 1983 تقریبا 15000 کارگر در خدمت داشت. میزان فروش آن در همان سال به حدود 550 میلیون دلار می رسید که 40% تولیدات آن به صادرات اختصاص داشت. مکانیزم اداری آن همانند سیستم اداری یک شرکت صنعتی است وتمامی بخشهای امور مالی، نیروی انسانی، صادرات، بازاریابی، و هماهنگی تولید و روابط عمومی و نظارت متمرکز در بخش مرکزی که از چند مدیر تشکیل می شود استقرار دارد. به همراه مدیرعامل تعدادی از معاونین مدیر مشغول به کار بوده که مسئولیتهای آنان به امور کارمندان و نظارت بر بخشهای مختلف تقسیم می شود.

این بخشها بزرگترین هسته تشکیل دهنده بخشهای اداری را تشکیل می دهد و هر بخش شامل چندین کارخانه است که از نظر موقعیت جغرافیایی در نقاط مختلف کشور (فلسطین اشغالی) پراکنده اند.

بخشها:

1) "مافلین" (کلمه ای مرکب از اوایل حروف عبارتی عبری به معنی صنایع تولید اسلحه است) که از مجموعه ای از کارخانه ها که تفنگ گالیل و مسلسل یوزی و توپ صد هوایی و 105 میلیمتری ضدتانک و سلاحهای فرعی ضد موشک هوا به هوا تولید می کند تشکیل شده است.

2) "مافلات" (کلمه ای مرکب که به معنی صنایع تولید مهمات است) و از مجموعه ای کارخانه تشکیل شده که انواع مهماتی نظیر آنچه که شرکت صنایع نظامی اسرائیل تولید می نماید، تولید می کند و از مهمات سبک تفنگ گرفته تا مهمات تانک و توپ و انواع بمبهای مختلف هواپیما و پایگاههای موشکی و بمبهای منوّر و دودزا و نارنجکهای دستی و مین را شامل می شود.

3) "مافکام" (کلمه ای مرکب به معنای صنایع تولیدات شیمیایی است). این کارخانه ها مواد منفجره و چندین محصول شیمیایی ساخته شده از مواد اساسی و خام را تولید می کند. مافکام بزرگترین تولیدکننده این محصولات برای بخشها و شرکتهایدیگر در کشور است.

4) آزمایشگاه مرکزی: این آزمایشگاه ضمن انجام فعالیتهایی برای مؤسسه یکسان کننده استاندارد که استانداردهای مربوط به مواد منفجره و لوازم جانبی جنگ افزارها را وضع می کند مسئولیت تغییر و تکامل جنگ افزارهای پیشرفته ارتش اسرائیل را به عهده دارد.

5) صنایع نظامی اسرائیل در حیفا که از مجموعه ای از کارخانه های تولیدکننده عناصر معدنی تشکیل دهنده مهمات توپ و بمبهای متعلق به هواپیماهای جنگی و مخازن خارجی سوخت متعلق به هواپیما و (تنظیم مواد تشکیل دهنده) سوخت تانک و تولیدات دیگر تشکیل یافته است.

6) صنایع نظامی اسرائیل در قدس که از مجموعه ای کارخانه ایجاد شده که نوکهای تیز حساس بمبهای متعلق به هواپیماهای جنگی و قسمتهای جاسازی مهمات و فیوزها و مواد و قطعات تشکیل دهنده بمبها را تولید می رساند.

7) "اشوت ـ اشکلون" کارخانه ایست که آن را شرکت صنایع نظامی اسرائیل در اواخر دهه شصت میلادی خریداری نموده و اکنون اکثر قطعات تشکیل دهنده تانک "مِرکافا" را تولید می کند.

2 ـ "ای، أ، ای" (شرکت صنایع هوایی اسرائیل):

این شرکت در سال 1945 تأسیس شد. هدف اصلی آن آزمایش و نگهداری هواپیماهای نظامی و غیرنظامی بود و هم اکنون شرکتی دولتی و متعلق به دولت است و دو وزیر دفاع و امور مالی تعیین کننده سیستم و شورای اداری آن هستند. این شرکت در سال 1983، بیست هزار کارگر در خدمت داشت.مجموع میزان فروش آن در آن سال به حدود دومیلیارد دلار می رسید و 25% کل تولید به صادرات بود، و مابقی به مؤسسه دفاعی اختصاص داشت. در سال 1980 این شرکت در مراحل مقدماتی تولید هواپیمای "لاوی" با بحران مواجه شد و آن همان پروژه ای بود که شرکت با فشار و کوشش بسیاری از سال 1974 در پی اجرای آن بود.

سیستم اداری این شرکت مشابه سیستم هیأت مرکزی است و تمامی کارخانه ها از نظر قانونی یکسان عمل می کنند و شورای اداری عهده دار نظارت بر عملیات شرکت بود. رئیس شورای اداری حائز رتبه ای بالاتر از رتبه مدیرکل است اما صلاحیتهای وی محدود بوده و در واقع تأثیر بسزایی در کار شرکت ندارد. شش معاون مدیرکل مسئولیت بخشهای مختلف مالی، نیروی انسانی، بازاریابی، تحقیق و پیشرفت و خدمات مرکزی و پنج معاون دیگر مسئولیت بخشها را برعهده دارند.

همان گونه که اکنون در صنایع نظامی اسرائیل متداول است بخشها بزرگترین واحدهای سازمان یافته بوده و هر بخش به تعدادی کارخانه تقسیم می شود.

1) بخش مهندسی: بیش از 2500 مهندس و تکنسین در خدمت داشته و در اصل وظیفه طراحی سیستمهای اصلی هواپیماها را برعهده دارد. این بخش نمونه های پیشرفته از هواپیماهای جت "وستویند" ویژه بازرگانان و تجار بنام "استرا" را طراحی نموده که مخارج پیشرفته ساختن آن به 150 میلیون دلار رسیده است. بخش مهندسی که هم اکنون مشغول طراحی هواپیمای "لاوی" است تصمیماتی پیرامون ساختمان طرح و آزمایشگاههای پیشرفته آن مانند (ایجاد) منافذ هوا و سیستمهای طراحیبرنامه ریزی شده با کامپیوتر در نظر دارد.

2) بخش تولید هواپیما: این بخش که و امروزه هواپیمای "کفیر" و "وستونید" تولید می نماید در گذشته هواپیمای عرافا که از نظر تجاری زیان آور و نمونه اصلی هواپیمای "وستونید" بوده است تولید می کرد. اکنون بهتر است که قدری به مسأله هواپیمای "عرافا" بازگردیم.

در سال 1966 به هنگامی که اسرائیل با تنگنای رکود اقتصادی مواجه شد بخش مهندسی در صنایع هوایی بیکار ماند. "وال شویمر" مدیرکل وقت شرکت و "موشه آرنز" رئیس بخش مهندسی برای حل این مشکل تلاش نموده تصمیم گرفتند که هواپیمای کوچکی برای مسافرت و ترابری با امکان پرواز در ارتفاع کم تولید کنند. بعد از اعمال فشار بر مقامات سیاسی بودجه این پروژه تأمین شد و علی رغم مشخص نبودن مشتریان مورد نظر و اهداف بازاریابی مربوط به آن، شرکت طراحی این هواپیما را آغاز نمود اما شرکتهای طرف قرارداد نیروی هوایی اسرائیل به طور قاطع رأی به بی اهمیت بودن هواپیمای مزبور دادند ولی کوشش برای پیشرفته ساختن آن مدت بسیاری به طول انجامید تا اینکه دو نمونه اولیه آن در طی پرواز آزمایشی (موفق) به زمین نشستند اما رئیس بخش (مهندسی) بر اثر منازعات شغلی استعفا داد.

علی رغم این مسائل پروژه مزبور به پیشرفتهایی نایل آمد. اما مشکلاتی مانند مخارج پیشرفته ساختن و تولید انبوه و دشواری نفوذ به بازارها، سودآوری بخش هواپیما را به زیر سؤال برد. و بعد از گذشت چندین سال یکی از بازرسان حسابرسی اقدام به بررسی سطحی پروژه نمود. اخیرا یعنی در سال 1982 دوره متوقف ساختن تولید هواپیما به پایانرسید و از نظر تجاری صرف، هواپیمای "عرافا" سرمایه گذاری ضعیف و اندک به همراه بازتابهای اقتصادی منفی در پی داشته است.

3) بخش آزمایش هواپیماها: این بخش قدیمی ترین، بزرگترین و سودآورترین بخشها در زمینه آزمایش و نگهداری هواپیماهای نظامی است و فعالیتهای آن از نظر اهداف گوناگون است. و بخش بزرگی از انواع هواپیماهای مسافربری و جنگی را دربرمی گیرد.

4) بخش الکترونیک: این بخش شامل تمامی صنایع تابعه شرکت که در زمینه مسائل الکترونیک فعال بوده و همچنین کارخانه التا در اشدود که به لحاظ قانونی یک واحد مستقل را تشکیل می دهد شامل می شود. همچنین این بخش تولید محصولات بسیاری مانند رادار هواپیمای کفیر و سیستمهای جنگهای الکترونیک و سیستمهای هدایت و کنترل موشکهای دریا به دریای "گبرئیل" و ارتباطات تضمین شده و رادارهایی برای نیروی دریایی و سیستمهای هدایت بمبهای هواپیمای کفیر و اخیرا پیشرفته ساختن سیستمهای هدایت هواپیمای "لاوی" را به عهده دارد.

5) بخش تکنولوژیهای پیشرفته: این بخش در اصل برای تولید سیستمهای غیر پروازی فعالیت می کند.

هنگامی که شرکت صنایع هوایی اسرائیل برای پاسخگویی به نیازهای نیروی هوایی در زمینه آزمایش و نگهداری هواپیماهایش در دهه پنجاه میلادی ایجاد شد، و رشد پی گیر آن ضرورت ایجاد حل مشکل تحریم فرانسه در 10 سال آینده را پاسخگو بود، تصمیم پیشرفته ساختن تولید هواپیمای لاوی که در اواخر دهه هفتاد صادر شد ازنیازهای عملی یا اضطرار اقتصادی به اندازه ای که از فشارهایی که شرکت برای تأمین کار برای مهندسین به هنگام پایان یافتن پیشرفته ساختن هواپیمای کفیر ناشی می شد، متأثر نبود.

3 ـ "رافائل" (گروه پیشرفته سازی تجهیزات جنگی):

این گروه قسمتی از بخش تحقیقات علمی ارتش است که با آغاز جنگ 1948 به وجود آمد. هدف اصلی آن که از آن زمان تاکنون تغییر بپذیرفته پیشرفته ساختن وسایل جنگی جدید از طریق تکنولوژی پیشرفته است. این گروه در ابتدا بخشی از بخشهای وزارت دفاع بود و تا اواسط دهه شصت میلادی به صورت یک گروه در نیامده بود.

این گروه بخشی از بخشهای وزارت دفاع است که دارای وحدت اقتصادی متکی به خود می باشد. مدیرکل رافائل در قبال مدیرکل وزارت دفاع مسئول است. سرمایه گروه از فروش اسلحه ارتش اسرائیل که از طرح درخواستهای پروژه های پیشرفته سازی و تولید انبوه ناشی می شود به دست می آید. کارکنان بخشهای تحقیقاتی مراکز عالی آموزش نیز برخوردارند. فعالیتهای گروه در تعدادی از آزمایشگاهها و مراکز تحقیقات که قادر به دستیابی سریع به تکنولوژی جدید و پیشرفته ساختن تولیدات جدید هستند انجام می پذیرد.

در گذشته رافائل مسئولیت پیشرفته ساختن موشکهای زمین به زمین و موشک زمین به هوای (شافیت ـ 2) و مسلسلهای خودکار و سیستمهای جنگهای الکترونیکی را به عهده داشت. در سالهای اخیر این کارخانه مشغول پیشرفته ساختن نسل جدیدی از موشکهای هوا به هوا و سیستمهایکامپیوتری پیشرفته اجرای آتش و دستگاههای الکترونیکی گمراه کننده و بمبهای حساس و دستگاههای الکترونیکی برای از کارانداختن و ایجاد پارازیت شده است.

در سال 1983 تقریبا 6000 کارمند در رافائل مشغول به کار بوده که اکثر آنان از تکنسینهای دارای تخصصهای بالا بودند و با توجه به اینکه تولیدات آن را نمی توان تنها با معیارهای مادی صرف سنجید قیمت تولیدات آن به حدود 300 میلیون دلار می رسد. رافائل به سبب قیود اداری و سازمانی ترجیح می دهد که فعالیتهای خود را بیشتر بر پیشرفته سازی سیستمها و نه تولید آنها متمرکز سازد. لذا بخش عمده ای از کار را به پیمان کاران فرعی واگذار نموده و در کارخانه جز فعالیتهای مونتاژ و آزمایش کار دیگری در جریان نیست.

4 ـ "تادیران":

این شرکت در اواخر دهه پنجاه میلادی در نتیجه ادغام دو شرکت کوچک که "تادیر" و "ران" بودند ایجاد شد. اولی لامپهای الکتریکی و دومی باطری خشک تولید می کرد. با اقدام وزارت دفاع و سرمایه گذاری آن، شرکت مشترکی ایجاد شد که برای تولید باطریهای خشک به منظور استفاده در تجهیزات بی سیم نظامی به صنایع "کور" و دولت پیوست. و بعدا همچنین با پشتیبانی وزارت دفاع "تادیران" پیشرفته سازی تجهیزات بی سیم را آغاز نمود. و در اواخر دهه شصت میلادی دولت سهام آن را به شرکت (G.T.E) به فروش رساند که او نیز سهام آن را به شرکت صنایع "کور" که هم اکنون به تنهایی مالک شرکت تادیران است فروخت. و تا آنجا که به ساختار اداری مربوط می شود. "تادیران" مانند هر شرکتصنعتی است. واحدهای تولیدی همگی به مرکز عمومی مرتبطند و مانند واحدهای تجاری مستقل عمل نمی کنند.

تادیران هم اکنون مشغول تولید تجهیزات ارتباطات نظامی و غیرنظامی و تولید و بازاریابی محصولاتی برای مصارف غیرنظامی مانند خنک کنندگان و شویندگان و تأسیسات تهویه و تولیداتی نظیر آنها به اضافه مجموعه متنوعی از باطریهاست. در سالهای اخیر شرکت تولید هواپیماهای بدون خلبان برای مأموریتهای اطلاعاتی فوری را آغاز کرده است. و آنچه که مهم است تولیدات "تادیران" برای مؤسسه دفاعی است. در سال 1982، 4000 نفر از کارکنان شرکت یا به عبارت دیگر دو سوم نیروی کار برای تولید محصولات نظامی در نظر گرفته شده بودند و فروشهای نظامی حدود 200 میلیون دلار یعنی 30% کل فروش بود و نسبت صادرات کل به فروشهای نظامی نیز به میزان 45% رسید.

5 ـ "ال ـ اُوب":

این شرکت از "تادیران" منشعب شد و در اواسط دهه شصت میلادی به طور مشترک به مالکیت سرمایه گذاران خصوصی قرار گرفت. تولید اصلی آن در آن زمان قطب نما دستگاههای هدایت دیگر را شامل می شد. اما در سالهای اخیر این شرکت به عرصه فن آوری پیشرفته روی آورده و به تولید سیستمهای غیر فعال دید در شب و دستگاههای تعیین برد و سیستمهای کنترل راه دور و قطب نما اقدام نموده است. بخش بزرگتر تولیدات شرکت دارای خصوصیات نظامی بوده و مشتری اصلی آن مؤسسه دفاعی است. شرکت، حدود 1200 تن رابه کار مشغول کرد و میزان فروش آن در سال 1982 به حدود هشتاد میلیون دلار رسید.

6 ـ حوضچه های تعمیر کشتی:

رژیم صهیونیستی این شرکت را به طور کامل به تملک خود درآورد. این شرکت قایقهای موشک انداز و کشتیهای تانک برای نیروی دریایی اسرائیل تولید نموده است. همچنین عملیات آزمایش و نگهداری از آنان را برعهده دارد. از جنگ شش روزه، نیروی دریایی اسرائیل تصمیم به خرید قایقهای کوچک و تندرو برای حمل موشکهای دریا به دریای ساخت اسرائیل گرفت. این رژیم بدین صورت در دهه هفتاد میلادی برای جنگ دریایی در آبهای ساحلی دارای تجهیزاتی در نوع خود منحصر به فرد شد. و شرکت صنایع هوایی اسرائیل این فرصت را مغتنم شمرد و تا سال 1976 از موشکهای دریا به دریای (گبرئییل) به قیمت 500 میلیون دلار به فروش رساند.

اما شرکت حوضچه های تعمیر کشتی اسرائیل که از تجربه کافی برای تولید قایقهای حامل موشک برخوردار بود به استثنای جنوب آفریقا که قادر شد خواسته هایش را بر شرکت تحمیل کند و بعدا در فروش حتی یک قایق به خارج ناتوان شد نتوانست شبکه فروش مطلوبی را توسعه دهد. و بدینسان شرکت فرصت تجاری طلایی را از دست داد.

7 ـ "سولتام":

این شرکت در اوایل دهه پنجاه میلادی در پی شراکت بین یک تاجر آزاد به نام "س. اسیفلیدوفیتز" و شرکت صنایع "دکور" ایجاد شد. هنوز این شراکت در همان کارخانه در "یوکنیعام" الجلیل و در شبکه فروش و بازاریابی وجود دارد و مرکز آن لندن است.در اوایل دهه شصت کارخانه سولتام به تولید خمپاره انداز و مهمات آن که آلمان غربی بخشی از تولیدات آن را خریداری می نمود، اختصاص یافت.

در اوایل دهه هفتاد میلادی کارخانه مزبور آغاز به تولید توپهای دوربرد نمود و بخش بزرگی از تولیدات آن به صادرات اختصاص داشت. سقوط شاه ایران در سال 1979 منجر به کاهش بزرگی در صادرات سولتام (بین 50 تا 60 میلیون دلار) شد. اضافه بر تولید خمپاره انداز و توپهای دیگر و ادوات و فیوزهای آن، این کارخانه همچنین دیگهای آلومینیمی برای پخت و پز جهت مصارف محلی تولید می نماید. در این کارخانه 1500 نفر مشغول به کارند و فروش آن در سال 1982 به سطح 80 میلیون دلار رسید.

8 ـ "ماسا" (مراکز نوسازی و نگهداری):

در بخش لجستیکی ارتش اسرائیل تعدادی از مراکز تجدید ساخت و نگهداری (ماسا: کلمه ای مرکب از حروف اوایل کلمات آن در عبری است) که کارکنان غیرنظامی ارتش اسرائیل را در خدمت دارد پیدا می شود. از اواسط دهه پنجاه یکی از این مراکز به نوسازی خودروهای زرهی جنگی اختصاص یافت. و در آغاز به تجدید ساخت خودروهای نیمه شنی مربوط به جنگ جهانی دوم و تانکهای پیشرفته شرمن و همچنین توپهایی با کالیبر 90 میلیمتر و با موتور و شنی های جدید نمود.

هنگامی که انگلستان در پایان دهه شصت از فروش تانکهای چیفتن به اسرائیل خودداری نمود ژنرال یسرائیل طل بر تولید تانکهای اسرائیلی تأکید ورزید. اما طرحهای پیشرفته سازی و تولید تانک اسرائیلی تا بعد از جنگ سال 1973 و تا پایان اقدامات طولانی جهت بررسی و ارزیابی به خودجامه عمل نپوشید. و به دلیل اینکه بخش تولید سلاحهای زرهی ارتش آمادگی و اقتضای چنین تانکی را نداشت ژنرال طل نیازهای تانک و ویژگیهای آن را تعیین کرد و شخصا بر تولید آن نظارت نمود. مسئولیت تولید تانک "مرکافا" به واحدهایی واگذار شد که برای نوسازی خودروهای زرهی جنگی ارتش یا آنهایی که به دست آورده بودند فعالیت داشتند.

با توجه به این سلسله از رویدادها هرگونه بحث و ارزیابی درباره اتخاذ این تصمیم از خارج کاملاً دشوار است.

"ماسا" از سال 1978 تمامی کوشش خود را مصروف طراحی و تولید تانک "مرکافا" نموده است. تهیه بخش بزرگتر اجزاء تانک و عناصر تشکیل دهنده آن به دو پیمانکار فرعی و به ویژه "آوردان" که آنها را تماما با قالبهای بالستیکی وظیفه تولید می نمود واگذار شد و "ماسا" وظیفه مونتاژ نهایی تانک را به عهده گرفت. بیش از 50 شرکت قطعات تانک "مرکافا" از صندلیهای خدمه گرفته تا توپهایی که شرکت صنایع نظامی اسرائیل تولید نموده و تجهیزات هدف گیری و تعیین سمت ساخت شرکت "ال ـ اوب" و باکهای سوخت تولید شرکت "فرانزلیوی" و باطریهای ساخته شده توسط شرکت "شتاب" و غیره را تولید می نماید.

ارزیابی جدید هزینه تولید یک تانک از نوع مرکافا را حدود دو میلیون دلار برآورد نموده است. و این اولین بار است که ارتش اسرائیل عهده دار وظیفه تعیین ویژگیهای یکی از تولیدات و طراحی و مونتاژ آن شده است. معذلک همان گونه که ارتش اسرائیل تولید هواپیما و تفنگ و توپ را برعهده نمی پذیرد تولید تانک وظایف وی نیست.

9 ـ البت (بخشی از مجموعه "الرون"):

این شرکت در دهه شصت میلادی تأسیس شد و شرکت (دسکاونت انفستمنتس) مالکیت آن را به دست آورد. "البت" تجهیزات بی سیم و وسایل ارتباط مخصوص ارتش اسرائیل و همچنین محاسبه گران الکترونیک (کامپیوتر) و سیستمهای کدبندی تخصصی می سازد.

10 ـ "اِلیسرا":

شرکت تادیران و بعضی از سرمایه گذاران آمریکایی که در گذشته به نام "ا. ا. ل" معروف بودند و تولید اصلی آنها به سیستمهای ارتباط نظامی و غیرنظامی محدود می شد به طور مشترک مالکیت آن را در اختیار داشتند. حدود 40% تولیدات آن به ارتش اختصاص داشت در حالی که بقیه محصولات آن به وزارت ارتباطات و بازار محلی عرضه می شد.

در مقطعی از زمان این شرکت و شرکت زیمنس سویس با یکدیگر همکاری داشته است. در آن هنگام برای ساخت تولیدات این شرکت و بازاریابی آن در اسرائیل فعالیت می نمود. بعدها ارتباط بین "زیمنس" و "الیسرا" قطع شد و الیسرا به جستجوی یک شرکت بیگانه پرداخت تا به واسطه او در زمینه تقسیم کننده های عمومی شماره ای تجربه کسب کند. السیرا در سال 1983 حدود 1170 نفر در خدمت داشت و سطح فروش آن در همان سال به حدود 50 میلیون دلار رسید.

11 ـ موتورهای "بیت شمیش":

این شرکت در اواخر دهه شصت در پی شراکت دولت اسرائیل و "ای. شیدلوفسکی" که مالکیتشرکتی فرانسوی و نیز تولید موتورهای جت را در اختیار داشت به وجود آمد. هدف شرکت در آغاز تولید و مونتاژ موتورهای جت جنگنده های نیروی هوایی اسرائیل بود که توسط فرانسه ساخته شده بودند. اما بعدها نیروی هوایی به هواپیماهای ساخت آمریکا روی آورد و شرکت با آغاز تولید هواپیماهای کفیرِ اسرائیل، تولید و مونتاژ موتور هواپیمای "کفیر" را آغاز نمود.

مالکیت شرکت در سال 1977 در پی مشکلات سخت اداری از دولت اسرائیل (با شراکت شیدلوفسکی) به شرکت "صنایع هوایی اسرائیل" انتقال یافت. بعد از گذشت سه سال سهام شرکت "صنایع هوایی اسرائیل" به دولت که سهام شیدلوفسکی را خریداری نموده بود، بازگشت. این گامها در کنار درگیریهای موجود در خصوص پیشرفته سازی هواپیمای "لاوی" ضمن مأمور ساختن شرکت بیت شمیش به تولید موتور این هواپیمای جدید برداشته می شد.

شرکت مزبور علی رغم شهرت، همواره زیانکار بوده است.

تا آنجا که تحقیقات ممکن بوده است چنین به دست آمده است که قیمت تولیدات (شرکت) در آن سال از مرز 30 میلیون دلار تجاوز نکرده است.

12 ـ شرکتهای دیگر:

اضافه بر شرکتهای ذکر شده در بالا و آن شرکتهایی که بیش از 80% تولیدات نظامی اسرائیل را به خود اختصاص داده اند شایسته است در اینجا به تعدادی از شرکتهای دیگر که حتی تولیدات آنها مستقیما به امنیت مرتبط نیست ولی روابط نزدیکی با مؤسسه دفاعی دارند اشاره شود.

شرکت "شیلون" تولیدکننده بلبرینگهای "گات" و ماسکهای ضد گاز برای ارتش اسرائیل، شرکت "فرانزلیوی" تولیدکننده تجهیزات ایمنی و چتر برای خلبانان و چتربازان، شرکت "هاجور" تولیدکننده وسایل فانوسخه های مهمات برای سربازان و همچنین چادر و جلیقه های ضدگلوله. و شرکت "سبکترونیک" تولیدکننده سیستمهای مهار آتش در تانکها و نفربرهای زرهی.

د ـ رشد و توسعه صنایع نظامی:

ضرورت تنها چیزی بود که صنایع نظامی اسرائیل را به وجود آورد. آگاهی در مورد نیاز به تهیه مستمر و سازمان یافته سلاح برای تضمین بقای این رژیم علاوه بر حالت سیاسی که در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه ایجاد شد سیاستگذاران را مجبور به پذیرش این واقعیت نمود که پیشرفته ساختن صنایع نظامی داخلی امری حیاتی است. (به استثنای شرکت "صنایع نظامی اسرائیل" که قبل از جنگ جهانی دوم تأسیس شد)، پی ریزی کامل صنایع نظامی این رژیم در ده ساله اول که متعاقب آن بیانیه دولت اعلام شد به انجام رسید.

بخش تحقیقات علمی ارتش که در ارتش اسرائیل شکل گرفت در خلال جنگ 1948 به بخش تحقیق و برنامه ریزی در وزارت دفاع تغییر یافت و اکنون به نام "رافائل" (گروه پیشرفته سازی وسایل جنگی) شناخته می شود.

در سال 1954 و بعد از گذشت مرحله آماده سازی که حدود چهار سال به طول انجامید، شرکت "صنایع هوایی اسرائیل" با هدف آزمایش و نگهداری هواپیماها و موتورها تأسیس شد. غرض اصلی از تأسیس آن ایجاد کارخانه ای برای مونتاژجداگانه هواپیماهای نظامی و غیرنظامی بود. در اواخر دهه پنجاه دو مرکز تحقیقات هسته ای در صحرای نقب و "ناحال سوریک" همچنین شرکت "تادیران" در همان برهه از زمان به وجود آمد.

در ابتدا فعالیت مراکز نوسازی و نگهداری تابعه ارتش اسرائیل که در اواسط دهه پنجاه ایجاد شد تنها نگهداری خودروها بود. و از اوایل دهه شصت این مراکز مجددا آغاز به آماده سازی تانکهای قدیمی نمودند که شامل آن تانکهایی بود که در حمله سینا در سال 1956 به دست آمده و همچنین تانکهای شرمن که به صورت قطعات فرسوده خریداری شد و مجددا آماده به کار شده بودند.

اما پایان جنگ 1948 و انعقاد قرارداد آتش بس با دول جبهه به ایجاد حالت امنیت واقعی منتهی نشد و حالت امنیت روزانه اسرائیل در حال رنگ باختن و فروپاشی بود. طراحان سیاسی در اسرائیل متوجه این مهم شدند که حالت امنیت استراتژی متزلزل قابل قبول نبوده و اقدام به حمله دوم امری خواهد بود که گریزی از آن نیست و علی رغم پیروزی اسرائیل در مدت سالهای 1949ـ1948 تئوری امنیتی آن به امکانی استناد می جست که عقب نشینی تاکتیکی سریعا به حالت سقوط و شکستی خواهد انجامید که اسرائیل با قرار گرفتن در آن هرگز نخواهد توانست پا برجای بماند.

این به سبب وضعیت جغرافیایی کشور و موقعیت دموگرافی (آمار اجتماعات دنیا) و زیربنا و ارتش آن است و فرضیه موجود در آن (که هنوز مطرح است) در عدم و جذب پذیرش دخالت خارجی فرضی که کشور را نجات خواهد بخشید به عنوان سیاست امنیتی آن در سناریویی شکل خواهد گرفت که در آن بدترین احتمالات مطرحاست. از این رو، ارتش دفاعی نیرومند تنها عاملی است که وجود کشور و سلامت و سیادت و امنیت شهروندان آن را تضمین خواهد نمود.

در اوایل دهه پنجاه هنگامی که اسرائیل شدیدترین نیاز را به سلاح داشت مقامات رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدند که دستیابی به سلاح و سازوبرگ جنگی از هر منبع ممکن و به هر قیمت امری حیاتی است. این نتیجه گیری به طور غالب بر مؤسسه دفاعی، تصمیم بر دستیابی و استقلال در امر تهیه و تولید سلاح و تجهیزات جنگی دیگر در بیشتر ظرفیت ممکن را امری واجب و لازم قرار داد.

این چنین در همان هنگامی که مدت قرارداد دریافت اسلحه مابین مصر و چکسلواکی در سال 1945 به اتمام نهاد اسرائیل قراردادهایی برای دریافت کمکهای تسلیحاتی و تکنیکی فرانسه منعقد می نمود، همچنین در همان زمان به یک تلاش تکنولوژیکی و اقتصادی در جهت پیشرفته سازی صنایع نظامی مستقل خود روی آور شد و رافائل سلاحهای جنگی را به ویژه در زمینه موتورهای جت و هواپیماهای باربری پیشرفت داد.

در همان هنگام "صنایع هوایی اسرائیل" و "سولتام" تولید سلاح سبک و توپ و مهمات را آغاز نمود. همچنین در همان مقطع زمانی، تصمیم به تولید "بیویک" و نیز تأسیس دو مرکز تحقیقات هسته ای در "دیمونا" و "ناحال سوریک" گرفت.

از مسائل حاشیه جنگ صحرایی سینا اتخاذ بعضی تصمیمها بود. به ویژه آن بخش از آنها که مربوط به نیازهای ارتش اسرائیل می شد. به دلیل بزرگ شدن زرادخانه های اسلحه روسی پیشرفته در مصر و سوریه از دیگر مؤسسات نظامی اسرائیل در اواخردهه پنجاه اقدامات مدرن سازی انبوه و بسیاری را مورد اجرا نهادند. به دلیل اینکه محدودیتهای مربوط به دریافت اسلحه در آن مقطع زمانی عموما از طبیعتی سیاسی برخوردار بودند، لذا اسرائیل دو منبع اساسی به منظور دستیابی به سلاحهای پیشرفته در اختیار داشت: اول تولیدات ویژه اش و دوم خریدهایی از فرانسه که در آن هنگام برای تجهیز اسرائیل به مدرن ترین سیستمهای اسلحه آمادگی داشت.

نتیجه این اقدامات برپایی و رشد صنعت تولید اسلحه داخلی بود. البته این بدون اتخاذ تصمیمی آشکار در این ره از سوی حکومت یا از سوی هر نیروی دیگری به مورد اجرا گذاشته می شد، بلکه در بعضی موارد این کوششها به گونه ای پنهان صورت می گرفت.

فکر ایجاد صنعت اسلحه جدید داخلی به منظور تولید هواپیما، تانک و توپ از "حیم سالفین" که در دهه چهل مدیرکل صنایع نظامی بود آغاز شد. سالفین این تصمیمات را بلافاصله پس از جنگ 1948 اتخاذ نمود، اما اوضاع نابسامان و ناتوانیهای اقتصادی و عدم وجود اطمینان و مهمتر از همه نبود قدرت، مانع به نتیجه رسیدن این پروژه گردید. اولین گفتگوی مهم درباره رشد آتی صنایع نظامی در اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت میلادی جریان یافت.

نظریه اول که مدتها رئیس ستاد "اسحاق رابین" ابراز و از آن دفاع می نمود، همچنین عده ای از افسران ستاد آن را پذیرفته بودند مبنی بر این فرض بود که اسرائیل قادر به پیشرفته سازی و تولید همه سلاحهای مدرنی نمی باشد که نیازمند به آنهاست. پس اسرائیل برای به دست آوردن و تهیه آنها به اندازه ای که نیازهای ویژه ارتش اسرائیل را برآورده سازد ناچار بهروی آوری به منابع خارجی دارنده تجهیزات اساسی مورد نیاز نیروهایش (نظیر هواپیما، تانک، نفربرهای زرهی و قایق) است.

این منطق قدرت اسرائیل را مشروط به دستیابی به اسلحه با هزینه ای کمتر از هزینه تولید داخلی مستقل از یک یا چند راه دیگر می دانست. البته اسرائیل در همان زمان می بایست توان تکنولوژیکی خود را برای وارد آوردن اصلاحات ضروری به این تجهیزات رشد دهد.

این تفکر نیز به دستیابی به تانک "شرمن" تکمیل شده در دهه پنجاه و تانک "سنتوریون" و توپ تکمیل شده و همچنین منتهی به تغییرات و اصلاحات در جنگنده ها به ویژه منتهی به پیشرفت جت جنگنده "کفیر" شد. پیشرفته شدن "کفیر" در اواخر دهه شصت و اوایل هفتاد مبین توان اسرائیل به ترکیب طرح اروپایی (فرانسوی) و موتور قوی آمریکایی بود. و اسرائیل هر دو عامل را در اختیار داشت و از تجربه های قبلی برای قرار دادن موتور آمریکایی در هواپیمای طراحی فرانسه استفاده نمود.

اما تفکر مقابل بدین قائل بود که کشور، خود باید تمامی تجهیزات جنگی که ارتش اسرائیل به آنها نیاز دارد تولید نموده و پیشرفت دهد. در بین طرفداران این نظریه، مسئولین وزارت دفاع و به ویژه مدیرکل آن "شیمون پرز" که بعدا به معاونت وزیر رسید، وجود داشتند. اما درستی این رأی در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد در مرض آزمایش سختی قرار گرفت.

در آن زمان موشک (شافیت ـ 2) که چیزی بیش از یک حقه انتخاباتی نبود و از بهره و کارایی لازم برخوردار نشد با شکست روبه رو گردید.بدینسان موشکهای زمین به زمین از نوع "لوز" عملاً به خدمت گرفته نشد. و طرح پیشرفته سازی مسلسل اتوماتیک ساخت اسرائیل کاملاً جلب توجه نکرد، زیرا تفنگ "گالیل" به صورت کلی با استفاده از طرح تفنگ "کلاشینکوف" تولید شده بود، لذا نمی توان آن را تولیدی مستقل به حساب آورد. هزینه ای هنگفت برای تولید "گبرئیل" که موشکی از نوع دریا به دریا و دارای برد کم (40 کیلومتر) بود مصروف گردید.

نیروی دریایی اسرائیل موشک "گبرئیل" را به طور مؤثر در جنگ 1973 مورد استفاده قرار داد، اما تصمیم تجهیز نیروی دریایی به موشک "هاربون" ساخت آمریکا که برد آن دو برابر برد "گبرئیل" بود بعدا اتخاذ شد. با دستیابی به موشک "هاربون" تولید و پیشرفته سازی موشکهای دریا به دریا در اسرائیل پایان پذیرفت.

دیدگاهی که دارای محدودیت بیشتر بود تا اندکی قبل از به وجود آمدن بحران جنگ شش روزه چیرگی داشت، اما در آن هنگام تحریم فرانسه مبنی بر تجهیز تسلیحاتی اسرائیل مانع تسلیم پنجاه هواپیمای میراژ پیشرفته و تعدادی از قایقهای مجهز به موشک شد که ساخت آنها در حوضچه های تولید کشتی شیربورگ به انجام رسیده بود و این سبب وارد آمدن زیان شدیدی بر مؤسسه دفاعی اسرائیل شد. تحریم فرانسه امتناع بریتانیا از فروش تانکهای چیفتن به اسرائیل را در پی داشت.

این دو تصمیم سیاسی که اسرائیل را از دارا بودن اسلحه اساسی در دوران بحران محروم ساخت سیاستگزاران کشور را به تجدیدنظر در راههای دستیابی به اسلحه واداشت و هراس از اینکه اسرائیل خود را در بحرانها فاقد اسلحه بیابد احساس عمومیمبنی بر در معرض خطر قرار داشتن اسرائیل را تقویت نمود.

شایان ذکر است که ارتش اسرائیل مدتی از خروج پیروزمندانه اش از جنگ شش روزه سپری نشده بود که در یک "جنگ فرسایشی" سخت در طول جبهه شرقی و کانال سوئز درگیر شد.

این دوره شاهد طرح نظریه ای بر این مبنا بود که اسرائیل نباید بر یک منبع خارجی برای تهیه سلاح تکیه نماید، بلکه باید توان داخلی خود را برای تولید سلاحهای اصلی افزایش دهد. این چنین در پی جنگ شش روزه تصمیم به پیشرفته سازی و تولید جت جنگنده اسرائیل اتخاذ شد. اما نمونه های اولیه ای که نیروی هوایی دریافت نمود با تحسین و ستایش چشمگیری روبه رو نگشت و درواقع پیش از ورود این هواپیما به نیروی هوایی اسرائیل به عنوان یک جنگنده ده سال دیگر سپری شد.

اما گفتگو در مورد پیشرفته سازی تانک اسرائیلی یکی بعد از عدم موفقیت برای دریافت تانکهای چیفتن از اسرائیل آغاز شد. درسهای گرفته شده از جنگ سال 1973 نیز باعث ایجاد انگیزه در مورد اتخاذ آن تصمیم در آن زمینه شد. در اوایل دهه هفتاد برای تولید انبوه، سازمانهای ویژه ارتش اسرائیل مجددا دست به اقداماتی نظیر آماده به کارسازی تانکها تا طراحی تولید تانک مرکافا زدند.

همان گونه که در هر پروژه پیشرفته سازی معمول است هزینه جاری دو برابر آن مقداری بود که در پیش بینیها در نظر گرفته شد و در طول مدت پیشرفته سازی ده سال به طول انجامید، کمااینکه هزینه تولید دائمی به بیش از آن مبلغی رسید که در طرحهای اصلی در نظر گرفته شده بود. و هزینه تولیدیک تانک از نوع مرکافا به حدود دو میلیون دلار در مقابل یک میلیون دلار برای تولید تانک (M-60) ساخت آمریکا رسید.

تصمیمات در مورد امکان پیشرفته سازی یا تولید سیستمهای سلاحهای رسمی به موازات گفتگو درباره میزان اهمیت این پیشرفته سازی و هزینه پیشرفت دادن و تولید و نتیجه آن طرح در جریان بود. علی ای حال، عامل اقتصادی همان دلیل اساسی در اتخاذ تصمیم آغاز پروژه ها بود و حتی در مباحثات درباره تانک "مرکافا" و جنگنده "لاوی" با آگاهی از اینکه اداره خزانه داری بر این امر که رسیدگی به حسابهای مربوط به تانک مرکافا ممکن نیست اعتراف نمود، دلایل قطعی همان دلایل اقتصادی بودند.

به هر ترتیب تلاشهایی که برای پیشرفت دادن تانک اسرائیلی مبذول و نمایان شد در ابتدا مسیر خود را به سرعت طی نمود و برای آن مدت زمان بیش از طرح ریزی آن سپری شد و اولین تانک در اواخر دهه هفتاد از خطوط تولید خارج و عملاً به خدمت گرفته شد.

اما در مورد جنگنده "لاوی" مدیر پروژه در ارزیابی خود به سندی که مشاور اقتصادی وزارت دفاع که در آن نتیجه پروژه را اعلام می داشت استناد می نمود. درواقع تمامی بررسیهایی که به انجام رسید به فرصتها و بررسیهایی مستند بود که تأکید و اطمینان درباره آنها دشوار است. در همان سال اول اجرای پروژه پیشرفته سازی غیرواقعی بودن بعضی از این فرصتها آشکار شد.

اما در مورد جنگنده "لاوی" مدیر پروژه درارزیابی خود به سندی که مشاور اقتصادی وزارت دفاع که در آن نتیجه پروژه را اعلام می داشت استناد می نمود. در واقع تمامی بررسیهایی که به انجام رسید به فرصتها و بررسیهایی مستند بود که تأکید و اطمینان درباره آنها دشوار است. در همان سال اول اجرای پروژه پیشرفته سازی غیرواقعی بودن بعضی از این فرصتها آشکار شد.

اما "رافائل" موشکهای هوا به هوایی که دستاورد آخرین یافته های علمی بود و سیستمهای هدایت دقیقی که در نوع خود بی نظیر بودند و همچنین محاسبه گرهای الکترونیکی (کامپیوتر) برای اجرای آتش توپ و هواپیما (جنگنده) علاوه بر سیستمهای جنگ الکترونیکی هوایی و دریایی تولید نمود. در اواخر دهه شصت شرکت "صنایع هوایی اسرائیل" پیشرفت دادن موشک دریا به دریای "گبرئیل" که استقرار آن در قایقهای ساخت فرانسه با توجه به ویژگیهای سفارشی اسرائیل انجام یافته بود، به پایان رساند. در مراحل بعد ساخت این قایقهای موشک انداز در حوضچه های تولید کشتی انجام می شد.

این پروژه توسعه بخشی همچنین شامل ابتکارات بسیاری در عرصه دستگاههای کسب اطلاعات و شنود و جنگ الکترونیک و ضد الکترونیک بود که به ارتش اسرائیل در میادین برد برتری تاکتیکی می بخشید. با وجود اینکه تانکها و هواپیماها و موشکها کاربرد ظاهری بیشتری دارند، ارتش اسرائیل علاوه بر آنها مقادیر زیادی سلاحهای سبک و مهمات دستگاههای ارتباطی و تجهیزات جنگی و پشتیبانی و مجموعه ای از قطعات یدکی که در ارتشهای نوین به اندازه کافی حیاتی تلقی می شونداز صنایع نظامی خریداری نمود.

ه ـ نقش صنایع نظامی در اقتصاد اسرائیل:

در بالا دیدیم که چگونه صنایع نظامی در اسرائیل شاهد دوره رشد سریع خود در نیمه دوم دهه شصت بود که عبارت بودند از اقداماتی که به موازات آنها رشد سریعی در اقتصاد اسرائیل بین سالهای دهه شصت و در سال 1975 در حال تکوین بود. در خلال این مدت چند کارخانه که دستگاههای الکترونیک غیرنظامی تولید می کردند تأسیس شد. و از سوی بخش خصوصی بدون اتکا بر بودجه دولت فعالیتهایی صورت گرفت و اضافه بر آن این کارخانجات که تقریبا تمامی تولیدات آنها به صادرات اختصاص داشت موفق شدند که سرمایه های خارجی را به ویژه از ایالات متحده جمع آوری نموده و به دست آورند. برعکس صنایعی که دولت برای سالهای متمادی آنان را انتخاب و برای آنها بودجه های هنگفتی اختصاص داد و به بودجه دولت تکیه داشتند در مقایسه با صنایع نظیر خود در بخش خصوصی با میانگینی آهسته تر رشد می کردند.

علی رغم وجود نمونه های کم و معلومات زیاد چنین آشکار می گردد که تعداد زیادی از کارخانه های تولیدکننده دستگاههای الکترونیکی که برای مصارف غیرنظامی تجهیزات تولید می کنند در میانگین رشد نسبت به صنایع نظیر خود که تجهیزات نظامی تولید می کنند از شاخص بالاتری برخوردارند.

دو طرز تفکر اساسی در باب اندیشه درباره موضوع جزئیات تشکیل دهنده رشد نمونه ای وجود دارد. طرز تفکر اول چنین اعتقاد دارد که متمرکزنمودن فعالیتها در رشد نظامی آن هم از هر نوع ممکن علاوه بر رشد نظامی به رشد اقتصادی و صنعتی خواهد انجامید. جزئیات آن موارد چنین است: دولت بخشی از بودجه خود را به صورت هزینه ای بالا برای تحقیق و تحول سریع تخصیص داده و این اضافه بر تولید مطلوبی است که از آن تولیدات فرعی زیادی ایجاد شده و اصلاحات و بهبودهایی در تکنولوژی موجود پدید آمده و بخش خصوصی به این اصلاحات و محصولات جدید که منجربه افزایش تولید خواهد شد دست خواهد یافت.

نمونه ای که به عنوان شاهد در این مورد نقل شده طرح برنامه مطالعات فضایی آمریکاست: دولت هزینه بسیار بالایی را متقبل شد، اما در خلال عملیات پیشرفت دادن سفینه های فضایی و سیستمهای هوانوردی و دستگاههای ادامه حیات تعداد زیادی از محصولات غیرنظامی مفید به دست آمد.

اما پرسش این است که آیا هزینه ای که دولت آمریکا برای پیشرفت دادن این محصولات متحمل شد هزینه ای قابل قبول بود، و اگر چنانچه پیشرفت دادن این محصولات با هزینه ای کمتر ممکن و مقدور باشد باز این پرسش مطرح و قابل بحث باقی خواهد ماند.

نظریه مقابل این طرز تفکر، استراتژی اقتصادی و صنعتی ژاپن و آلمان (غربی) را مطرح می سازد. از زمان جنگ جهانی دوم این دو دولت در حالی که مبالغ زیادی را به بخش تولید غیرنظامی اختصاص دادند، بخش بسیار اندکی از بودجه خود را برای دفاع مقرر داشتند. در واقع باید گفت که نمی توان از میانگین رشد وحشتناکی که به ویژه اقتصاد ژاپن و درمرتبه ای پایین تر آلمان غربی بدان دست یافتند چشم پوشید. لیکن این دو اقتصاد در پیشرفت دادن تکنولوژی مدرن و تولیدات با سطح بالا بدون وساطت صنایع نظامی موفق بودند.

تولید نظامی هزینه ای بسیار بالاتر از تولید غیرنظامی مشابه دربردارد. و با استناد به بررسیهای به عمل آمده از سوی پنتاگون، هزینه تولید هواپیمای مسافربری غیرنظامی بسیار کمتر از هزینه تولید هواپیمای مسافربری نظامی است که همان ویژگیها را داراست. همین مقایسه در مورد دستگاههای ارتباطی و سیستمهای هوانوردی و طبیعتا در مورد اسلحه مطرح است، زیرا پیشرفت دادن و تولید سلاح در حد خود امری است که یک مشتری معین مطرح نموده و تمامی هزینه های آن را متعهد می شود. در حالی که پیشرفته ساختن تولیدات غیرنظامی از ارزیابی تقاضا در بازار نشأت گرفته و پرداخت قیمت معین در ازاء این کالا در توانایی و آمادگی تقاضاکننده می گنجد.

در طی بررسی از اسرائیل (که فقط برای توضیح ارائه می شود) با تعدادی از شرکتهای الکترونیکی که تجهیزات نظامی برای شرکتهای الکترونیکی غیرنظامی تولید می کنند مواجه می شویم. نتایج قابل توجه این است که شرکتهای غیرنظامی با میانگینهایی سریع تر رشد نمود. و به صادرات روی آور شده در جذب سرمایه از خارج موفق بوده و به مقدار کمتری به بودجه دولت متکی هستند. در مقابل کارخانه های نظامی از تغییرات و دگرگونیها در حجم تولید به علت تغییر در بودجه نظامی رنج برده و اتکای بیشتری بر بودجه دولت داشته و میانگین صادرات آنها به میزان فروششان نزدیک و سرمایه های داخلی یا سرمایه های مربوط به حساب دولت را جذبمی نمایند.

به دلیل اینکه بازارهای اصلی شرکتهای نظامی همان کشورهای در حال توسعه هستند، این شرکتها برای بازاریابی تولیدات خود با مشکلات سیاسی روبه رو هستند.

همچنین قیدوبندهای امنیتی تشدید یافته که آنها دست به گریبان می باشند، جذب پول از بازارهای سرمایه جهانی را تقریبا غیرممکن کرده است. در مقابل شرکتهای غیرنظامی در یافتن امکان نفوذ به بازارهای اروپایی و آمریکایی تا بازارهای کشورهای پیشرفته و در رقابت با شرکتهای کلی با این مشکلات مواجه نیستند. این رقابتها نه در زمینه سیاسی، بلکه در زمینه های کیفیت کالا و نرخ آن است. شرکتهای غیرنظامی همچنین قادر بر جذب پول به منظور سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه ای در کشورهایی که در آنها جای پا یا بازاری موجود است می باشند.

برای بررسی، این سازندگان تولیدات نظامی زیرا که نامهایی چون "التا"، "م، ب، ت" و "تادیران" (دستگاههای ارتباطی)، "الیت" دارند، انتخاب شده اند. این شرکتها با سه شرکت که تولیدات غیرنظامی دارند با نامهای "السینت"، "سیتکس" و "تلراد" ارتباط و دادوستد دارند.

مؤسسه دفاعی، در گذشته درخواستهای خود را برای تولیدات به "التا"، "م، ب، ت"، "تادیران" و "البت" ارائه می داد و دولت بهای وسایل تولید را پرداخت و هزینه پیشرفت دادن را تا آشکار شدن نهایی محصول به تمامی به عهده می گرفت.

"م، ب، ت" که یکی از کارخانجات الکترونیکی تابعه "صنایع هوایی اسرائیل" بین سالهای 1962 تا 1975 بوده مشغول پیشرفت دادن و تولید موشکهایدریا به دریای "گبرئیل" است. "رافائل" این موشک را در نمونه اصلی آن ترقی داد و قبلاً نیز موتورهایی که با نیروی واکنشی کار می کردند و همچنین موشکهای زمین به زمین با برد کوتاه تولید می نمود. اما علت شکست "رافائل" در پیشرفته سازی سیستمهای هدایت سیرکننده در هوای همراه با موشک "گبرئیل" پروژه در سال 1965 از "م، ب، ت" گرفته شد. بعدا مشکلات بزرگ حل شد و پیشرفته سازی سیستمهای جنگی دریایی پیشرفته به پایان رسید.

نیروی دریایی اسرائیل در سال 1972 تجهیز قایقهای خود به موشکهای "گبرئیل" را آغاز نمود. اما در پی جنگ سال 1973 ارتش اسرائیل تصمیم به دستیابی به موشکهای "هاربون" ساخت آمریکا گرفت و بدین گونه نیاز به پیشرفته سازی نمونه های جدید از موشک "گبرئیل" از بین رفت. شرکت "م،ب،ت" در خلال چند سال موشکهای "گبرئیل" را به تعداد زیادی از کشورها صادر نمود. همچنین "صنایع هوایی اسرائیل" سیستمهای جنی دریایی دیگری را که شامل تجهیزات رادار و سیستمهای هدف گیری و خرج گذاری و سیستمهای هدایت و کنترل و سیستمهای جنگ الکترونیکی صادر می نمود.

آمارها در مورد سرمایه گذاری اسرائیل برای پیشرفت دادن موشک "گبرئیل" منتشر نشده است، اما "م، ب، ت" مدتی پیش از پانزده سال قبل از پایان تولید سیستم سلاح به گونه ای عملی مصرف نمود و شرکت الکترونیکی "التا" در اوایل دهه شصت به منظور پیشرفته سازی سیستمهای رادار دریایی و هوایی و سیستمهای هدایت و کنترل تأسیس شده این شرکت برای پایان دادن طرح پیشرفته سازی سیستمهای رادار مربوط به قایقهای موشک انداز وجنگنده های "کفیر" بیش از پانزده سال وقت صرف نمود.

همان گونه که در بالا ذکر شد مؤسسه دفاعی هزینه پیشرفته سازی را کاملاً به عهده گرفت. در اواسط دهه شصت "التا" پیشرفت دادن سیستمهای ارتباطی ویژه و سیستمهای جنگ الکترونیکی متعلق به جنگنده ها را آغاز نمود. شرکت تادیران در اوایل دهه شصت تأسیس شد و در آغاز باطری تولید می نمود و از آن به پیشرفت دادن و تولید سیستمهای ارتباطی عملیاتی و تاکتیکی برای ارتش اسرائیل روی آورد. وزارت دفاع اسرائیل شرکت "تادیران" را برای چند سالی در اختیار گرفت و بخش اعظم هزینه های پیشرفته سازی تولید و گسترش کارخانه را پرداخت می نمود.

شرکت "البت" در اواخر دهه شصت تأسیس شد و تولیدات نظامی آن اکثرا شامل سیستمهای اجرای آتش و هوانوردی برای جنگنده ها و تانک و سیستمهای هدایت و کنترل و ارتباط برای نیروهای زمینی و دریایی و هوایی بود. عملیات صنعتی پیشرفته سازی تولیدات نظامی در اسرائیل معمولاً براساس هزینه های با سود محدود بیشتری انجام می شود. این سیستم برای کسی که مجری طرح پیشرفته سازی است این امکان را می دهد که بدون انجام هر گونه خطرپذیری هزینه را به طور کامل به مؤسسه دفاعی محول کند.

علی رغم عدم وجود هر گونه وسیله ای دیگر برای سرمایه گذاری از دیدگاهی که براساس آن اقدام به پیشرفته سازی انجام می گیرد. این سیستم در بین شرکتهای متعددی که پروژه های پیشرفته سازی را برای مؤسسه دفاعی برعهده می پذیرد و از میانبودجه هایی که در اختیار آن مؤسسه قرار می گیرد از مرتبه ای بس بالاتر در زمینه اتکاء به خود برخوردار است. و بیشتر آنچه که از این اتکاء به خود ناشی می شود مواردی به شرح زیر است:

یکی از شرکتها درخواستی را برای پیشرفته سازی محصولی نظامی دریافت می دارد. و گروهی از مهندسین دارای سطحی بالا را به کار می گیرد پیشرفته سازی این محصول جدید به پایان می رسد. در این مرحله به دلایلی چند تصمیم به ادامه پیشرفت تولید بدون رساندن آن پیشرفت به سطوحی بالاتر اتخاذ می گردد.

این تصمیم موج فشاری بزرگ است برای تولیدات آینده که از پیشرفت بشری برخوردار باشد، زیرا دلیلی که معمولاً مطرح می شود این است که گروهی از دانشمندان عالیرتبه هنوز در اختیار هستند و پراکنده ساختن این گروه نوعی تباهی و اتلاف است. و در حالت بدتر برکنار شدن از کار و بالطبع مهاجرت به خارج از کشور اشاره می شود.

روش کار مجموعه ای موازی از شرکتهای خصوصی که از پشتیبانی مستقیم دولت بهره مند نیستند عبارتند از:

شرکت "السینت لیمتد" شرکتی است دارای مالکیت از نوع سهامی عام. سهام آن در بورس نیویورک و تل آویو به فروش می رسد. این شرکت در سال 1969 تأسیس گردید و کار آن پیشرفته سازی و تولید سیستمهای اندازه گیری پزشکی و تجهیزات جراحی است. میانگین رشد شرکت به گونه ای اعجاب آور افزایش یافته است.

حجم فروش از 20 میلیون دلار در سال 1982 به 115 میلیون دلار در سال 1983 با میانگین رشدسالانه ای به میزان 34 درصد گردید. تقریبا 90 درصد تولید "السینت" به صادرات اختصاص دارد. این به واسطه شبکه توزیع امتداد یافته شرکت در نقاط مختلف آمریکا و اروپاست.

در سالهای بعد این شرکت همراه با افزایش حجم فروش از طریق اعزام گروهی به بورس نیویورک به سرمایه بزرگی جهت سرمایه گذاری دست یافت. این شرکت در سال 1983 حدود 3100 نفر را در خدمت داشت که تقریبا 650 نفر از آنها در خارج بودند.

"سیتکس لیمتد" در سال 1968 تأسیس شد. این شرکت نیز دارای مالکیتی از نوع سهامی عام است که سهام آن در بورس نیویورک به فروش می رسد. شرکت مزبور سیستمهای بررسی رنگها و سیستمهای کامپیوتر گویا را که امروزه در این زمینه پیشتاز است، پیشرفت داده تولید و بازاریابی می نماید. میانگین رشد این شرکت نیز به گونه ای سریع روبه افزایش است. سطح فروش آن از 9 میلیون دلار در سال 1978 به 47 میلیون در سال 1982 با میانگین رشد سالانه ای به میزان 39 درصد افزایش یافت. شرکت مزبور در سال 1982 حدود 690 نفر در خدمت داشت که 170 نفر از آنان در خارج مشغول به کار بودند و تولیدات آن تماما به صادرات اختصاص دارد.

شرکت "تلراد لیمتد" که مالکیت آن را شرکت "کور" برای مونتاژ سیستمهای تلفن و بخش مرکزی آن در اختیار گرفت در سال 1952 تأسیس شد. بعد از آنکه به صورت کارخانه ای برای مونتاژ الکترونیکی که فقط متکی به نیروی انسانی بود درآمد، به کارخانه الکترونیکی پیشرفته ای تبدیل شد که جدیدترین سیستمهای ارتباط شامل تقسیم کننده های شماره ای عمومی و خصوصی و سیستمهای ارتباط برای امورتجاری که در آن سیستمهای کامپیوتری کوچک جاسازی شده بود تولید می نمود.

"تلراد" به دلیل دگرگوینش در جهت تکنولوژی پیشرفته رشد سریعی را آغاز نمود و فروش آن از 40 میلیون دلار در سال 1978 به 105 میلیون دلار در سال 1982 با میانگین رشد سالانه ای به میزان 17 درصد بالغ گردید و صادرات آن از 4/2 میلیون دلار در سال 1979 به 30 میلیون دلار در سال 1983 افزایش یافت. به عللی مبدئی و اساسی شرکت به افزایش سرمایه از طریق بورس اتکا نکرد، بلکه برای سرمایه اندوزی به منظور تداوم رشد خود به قروض اکتفا نمود. امتیاز و ویژگی بزرگی که کارخانه های غیرنظامی از آن برخوردارند.

این است که برای بازاریابی تولیدات خود با هیچ گونه مشکل سیاسی مواجه نیستند، زیرا طبیعت این تولیدات علاوه بر روشهای بازاریابی برای آنها امکان فروش به کشورهای پیشرفته را فراهم می سازد.

این شرکتها برای افزایش و رشد میزان فروش به تأسیس شعبه هایی در کشورهای موردنظر اقدام می نماید. این اقدام به منظور تسهیل نفوذ در بازارهای محلی و ایجاد سرمایه لازم و افزایش توان آنها برای سرعت بخشیدن سرویس دهی به مشتریان است.

سرمایه گذاری دولتی از تمامی نمونه هایی که از بخش غیرنظامی مورد بررسی قرار گرفت حائز همه شروط وارده در قانون حمایت از سرمایه گذار نیست. همچنین از چهارچوب پشتیبانی ای که عده زیادی از متخصصین در وزارت بازرگانی و صنعت به طور عادی برای پروژه های تحقیق پیشرفته سازی معمول می دارند خارج نمی شود و دولت نه تنها ملزم به خرید تولیدات این شرکتها نیست، بلکه خود شرکتها نیز همه همت خود را مصروف صادرات می گردانند.

شرکت "دان وبرادستریت" در اوایل دهه هشتاد میلادی گزارشی سالانه از صد شرکت بزرگ در اسرائیل منتشر نمود. جدول بالا که شامل دوره سه ساله (1982ـ1980) است تغییراتی که در ترتیب دوازده شرکت ساخت وسایل الکترونیکی و فلزی ایجاد شده تبیین می نماید. این ترتیب به تعدادی از معیارها نظیر حجم فروش میانگین رشد و صادرات و تعداد کارکنان و عوامل دیگر استناد می جوید. سپس نتایج برای تعیین متوسط (تشخیص میانگین) و ارزیابی نتایج کار شرکتها در اسرائیل معدل گیری می شوند. این جدول به طور غالب مبین این است که اکثر این شرکتها در سالهای اندک گذشته موقعیت خودرا بهبود بخشیده اند.

و ـ صنایع نظامی اسرائیل در نمایشگاه صنایع دفاعی فرانسه:

نمایشگاه صنایع دفاعی فرانسه موسوم به "یورو ساتوری" (Eurosatory) از روز 14 تا 18 ژوئن 2004 در "ویلپنته" نزدیک پاریس برگزار شد. در این نمایشگاه 893 شرکت از 43 کشور شرکت کرده و نزدیک به 37 هزار بازدیدکننده از 100 کشور جهان طی چهار روز از آن بازدید به عمل آوردند. بیش از 450 روزنامه نگار و 25 شبکه تلویزیونی پوشش خبری نمایشگاه را برعهده داشتند. 93 هیأت رسمیتحت ریاست نظامیان بلندپایه در این نمایشگاه شرکت کردند. (بیشتر بازدیدکنندگان، نظامیان یا مقامهای نظامی و دفاعی کشورها بودند). این نمایشگاه، ویژه تجهیزات مخصوص دفاع زمینی و دفاع زمینی ـ هوایی بود. مسئولیت برگزاری نمایشگاه را "گیکات" (Gicat) که بنیاد تولیدکننده وسایل دفاعی زمینی فرانسه بوده است، برعهده داشت و با حمایت وزارت دفاع فرانسه برگزار شد.

رژیم صهیونیستی در این نمایشگاه حضور فعال داشت. علت این امر تأکید و توجه خاص شرکتهای این رژیم برای عرضه مصنوعات و فرآورده های خود در اروپا بود.

1 ـ شرکت های اسرائیلی شرکت کننده:

شرکتهای این رژیم که در نمایشگاه یورو ساتوری حضور یافتند دو دسته اند:

1. شرکتهایی که در غرفه رژیم صهیونیستی حضور داشتند. اسامی این شرکتها در جدول شماره 1 آمده است.

%%%محل جدول%%%

به این ترتیب در گروه اول 26 شرکت و در گروه دوم 12 شرکت و جمعا 38 شرکت از اسرائیل در این نمایشگاه حضور یافتند. رژیم صهیونیستی از نظر تعداد شرکتهای حاضر در نمایشگاه حائز رتبه پنجم(پس از فرانسه، آمریکا، آلمان و انگلستان) گردید. غرفه اسرائیل در این نمایشگاه توسط سیبات که سازمان صادرات دفاعی وابسته به وزارت دفاع است و خود به عنوان یکی از شرکتهای حاضر در نمایشگاه

%%%محل جدول%%%

نیز شناخته می شود، تدارک شده بود.

مراسم افتتاحیه با حضور "نسیم زفیلی" سفیر اسرائیل در فرانسه، سرلشکر ذخیره "آموس یارون" مدیرکل وزارت دفاع، سرلشکر ذخیره "یوسی بن حنان" مدیرکل سیبات و مقامهای بلندپایه ای از وزارت دفاع، ارتش و نیز از شرکتهای صهیونیستی حاضر در نمایشگاه برگزار شد. در این مراسم سخنرانان به روابط دوستانه بین فرانسه و رژیم صهیونیستی اشاره کردند و تصریح نمودند که حضور وسیع شرکتهای رژیم صهیونیستی دقیقا به قصد تحکیم روابط فی مابین است.

در روز افتتاحیه یعنی چهاردهم ژوئن "میشلآلیوت ـ ماری" وزیر دفاع فرانسه از غرفه اسرائیل دیدن نمود و به گفتگو با مقامهای اسرائیلی پرداخت. در این روز همچنین ارتش رژیم صهیونیستی یک تانک مرکاوای 1 را به موزه زرهی فرانسه در "سومور" واقع در دره لوار (غرب این کشور) هدیه کرد. این تانک متعلق به تیپ هفتم زرهی بود که در حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان در سال 1982 شرکت کرده بود. این عملیات که متجاوزین صهیونیست به آن نام "عملیات صلح جلیل" داده اند.

نخستین آزمایش عملی این تانک بوده است. در مراسم اهدای این تانک یوسی بن حنان که در سال 1982 فرماندهی تیپ هفتم زرهی را برعهده داشت واز فعالان پروژه تانک مرکاوا بوده است به سخنرانی پرداخت.

او به قابلیتهای تانک مرکاوا و کسانی که در تولید و تکمیل آن نقش داشته اند از جمله سرلشکر "اسرائیل تال" که به مدت سه دهه مدیر پروژه مرکاوا بوده اشاره کرد. آموس یارون نیز از همکاریها و پیوندهای موجود بین ارتشهای دو کشور سخن گفت و اینکه ارتش اسرائیل نخست از تانک "ای ام ایکس" (AMX 13) استفاده می کرد. به گفته او مرکاوا معادل عبری کلمه فرانسوی "شاریو" (Sharriot)است. او گفت که فرانسه ثابت کرده متحدی راستین است و در روزهای پرخطر به یاری اسرائیل شتافته است.

2 ـ تسلیحات عرضه شده:

پرداختن به تمامی سلاحهای عرضه شده و و قابلیتهای آنها از حوصله این مقال خارج است. در وهله اول به نظر می رسد تقسیم بندی سلاحها و سیستمهای دفاعی و نظامی به نمایش گذاشته شده ضروری است که در کل به پنج حوزه کاری در این نمایشگاه تقسیم می شود:

1 ـ دفاع و امنیت سرزمینی.

2 ـ زره پوشها و تجهیزات زرهی.

3 ـ سلاح تهاجمی پیاده نظام.

4 ـ سیستم مجتمع چندمنظوره یا سرباز دیجیتال.

5 ـ هواپیماها و خودروهای بدون سرنشین و تجهیزات کنترل از راه دور.

1 ـ دفاع و امنیت سرزمینی (homeland security) : شامل این موارد است: حفاظت و کنترل مرزی، حفاظت بالستیک (ballistic protection) سربازان و خودروها و حفاظت در برابر تهدیدات شیمیایی، بیولوژیکی و اقدامات تروریستی، می تواننظارت بر سواحل، امنیت حمل و نقل از جمله امنیت خطوط آهن، کشتیرانی، فرودگاهها، خطوط هوایی و محموله های تجاری را ذیل همین عنوان گنجاند. سالها مواجهه با مشکل ناامنی در سرزمینهای اشغالی برای صهیونیستها سبب رشد دکترینی گردیده است که از آن به عنوان دکترین ضد ترور یاد می کنند.

صهیونیستها وسایل و ابزارهای پیچیده و پیشرفته ای را برای مبارزه با حملات مبارزان فلسطینی و تشخیص و ردیابی حمله کنندگان طراحی کرده اند و بسیاری از شرکتهای این رژیم در مسائل امنیتی صاحب تخصص و تجربه شده اند. چند موردی که در یورو ساتوری اخیر به عنوان نمونه بخش دفاع و امنیت سرزمینی ارائه شده اند عبارتند از:

1) سیستم مشاهده الکترونیک "سدار ام" (CEDAR-M) ساخت شرکت "کنتروپ" که تخصص ویژه ای در تولید وسایل نظارت و مراقبت دائمی و اتوماتیک دارد. ابزار مزبور در المپیک آتن استفاده شد و بخشی از امنیت بازیهای المپیک به وسیله آن تأمین می شود. این ابزار به کار حفاظت شبانه روزی سواحل و لنگرگاههای یونانی که ممکن است حملات به آنها صورت گیرد می آید.

2) حفاظت بالستیک، خود از اهمیت خاصی برخوردار است. منظور از حفاظت بالستیک، حفاظت از سربازان، افراد عادی و خودروهاست (اعم از نظامی و غیرنظامی) در برابر مواد منفجره و گلوله به ویژه در موقعیتهایی که خطر حمله با سلاحهای سبک و مواد منفجره و حمله نیروهای چریکی متخاصم وجود دارد و نیز در مأموریتهای حفظ صلح.

از شرکتهای فعال در این زمینه می توان به پلاسان ساسا و صنایع نظامی اسرائیل اشاره کرد که فرآورده های خود را در یورو ساتوری عرضه کردند.آنها وسایل و ابزار حفاظتی زرهی برای خودروهای نظامی و غیرنظامی و کامیونها فراهم می کنند. شرکت "شیشه ضد گلوله اوران" نیز می تواند شیشه خودروهایی که به این ترتیب زره پوش شده اند را بدون آنکه نقصانی در شفافیت شیشه رخ دهد ضد گلوله نماید. صنایع "بت ال زیخرون یعاکوف" برای مقابله با حمله شیمیایی و بیولوژیک، سیستمهای تهویه و غبارزدایی از هوا ساخته است که در پناهگاهها و موقعیتهای پرمخاطره به کار می رود. عملکرد این وسایل به گونه ای است که دیگر به ماسک و لباسهای مخصوص نیازی احساس نمی شود.

3) صنایع هوایی اسرائیل نیز در این زمینه ابزار خاص خود را طراحی کرده است. بخش "رمتا" در این شرکت نسل سوم از سیستمی را عرضه کرد که برخوردار از خاصیت قطع و وصل مغناطیسی است و علیه جدیدترین نسل از مینهای هوشمند کاربرد دارد. این سیستم را می توان بر روی تانکها، نفربرهای زرهی، توپهای خودکششی و خودروها مهندسی جنگ، از قبیل خودروهای لجستیک به کار برد.

این سیستم که به نام "سیستم فعال ضد مین مغناطیسی" خوانده می شود مینهای ضد تانکی که به مغناطیس حساس هستند را از کار می اندازد و این کار را در زمان حرکت خودرو و در فواصلی انجام می دهد که مین هوشمند قادر نیست در این فواصل علیه خودروی در حال حرکت عمل نماید.

3 ـ زره پوشها و تجهیزات زرهی: در این زمینه به فن آوریهای عرضه شده توسط صنایع نظامی اسرائیل، صنایع هوایی اسرائیل، پلاسان ساسا و ارلیت اشاره می شود.

1) شرکت صنایع نظامی اسرائیل محفظه زرهیجدیدی را برای نفربر عرضه کرد که سبک وزن تر است و قابلیت مانور و جابجایی بالاتری به نفربرها می دهد. این زره را می توان در همه نفربرهای موجود به کار برد. مقاومت بالای محفظه زرهی سبب شده که گلوله آر.پی.جی و نیز گلوله های ضد زره، گلوله های توپخانه سبک، رگبار توپخانه و بسیاری موارد دیگری که اغلب زره پوشها را تهدید می کند بر آن مؤثر نباشد.

2) صنایع هوایی اسرائیل یکی از تولیدات مهم بخش رمتا خود را در این نمایشگاه عرضه کرد. بخش رمتا که در "بئرشوا" (بئرالسبع) مستقر است بولدوزرهای زرهی موسوم به "دی 9 آر" (D 9 R) را به ارتش این رژیم تحویل می دهد. این بولدوزرها کاملاً زرهی هستند، به نحوی که تمام تجهیزات و تکنولوژیهای موجود در آنها به همراه خدمه محافظت می شوند. شیشه های موجود در آنها ضد گلوله می باشند.

به عبارت دیگر اصل حفاظت بالستیک نیروها کاملاً رعایت شده است. تجهیزات اطفاء حریق، ارتباطات و مکان لازم برای سلاحهای شخصی در این بولدوزرها وجود دارد. دی 9 آر برای تخریب و خاکبرداری، حمایت جنگ شهری، خنثی سازی مهمات انفجاری و موارد دیگر در واحدهای زمینی در حال جنگ به کار گرفته می شود.

3) شرکت پلاسان ساسا، زرهی را برای خودروهای موسوم به "هیومر" ساخته که قدرت مقاومت در برابر مین و گلوله را داشته و به این ترتیب خودرو را از حفاظت بالستیک برخوردار می سازد. تولیدکننده خودروی هیومیر طرح زره پلاسان ساسا را تأیید کرده است و احتمالاً ناتو نیز در زمره مشتریان چنین طرحی برای زره خودروهای نظامی می باشد.

4) شرکت ارلیت محفظه هایی را طراحی کرده کهمی تواند مهمات تانک مرکاوا را در برابر گرما، حرارت بالا و آتش حفظ کند. محفظه های مزبور که شرکت ارلیت، کار بر روی فن آوری ضد آتش به کار رفته در آنها را از سال 1978 آغاز کرد می تواند در هنگام آتش سوزی انفجار مهمات را تا مدتی به تأخیر اندازد به گونه ای که خدمه برای نجات جان خود فرصت یابند.

3 ـ در زمینه سلاح تهاجمی پیاده نظام: در این زمینه شرکتهای صنایع نظامی اسرائیل، رافائل و آی تی ال فعالیت بسیاری صورت داده اند.

سیستم اسلحه (تفنگ) چند منظوره در تولیدات صنایع نظامی اسرائیل جالب توجه است. آن گونه که منابع صهیونیستی خود بیان کرده اند هدف از این سیستم این بوده که بتوان سیستم کنترل آتش موجود در یک تانک را در یک سلاح سبک به کار گرفت. اسلحه "تاور" نمونه چنین سلاحی است. اسلحه تاور فعلاً برای استفاده در ارتش رژیم صهیونیستی و برخی ارتشهای دیگر در دست تولید است.

اسلحه مزبور در دوربین خود از تکنولوژی نمایش نوری برخوردار است که برای هدف گیری و تیراندازی دقیق تر استفاده می شود. این تکنولوژی از تولیدات شرکت آی تی ال می باشد. آی تی ال همچنین بر روی یک بردیاب لیزری و یک هدف یاب که باید بر روی اسلحه نصب شود کار می کند.

اسلحه تاور یک اسلحه سبک وزن (7/3 کیلوگرم) و نسبتا کوچک (72 سانتیمتر طول) است. در دوربین آن از اشعه لیزر استفاده می شود. قابلیت نمایش نوری آن شامل استفاده از تکنولوژی "نقطه قرمز" است که وقتی بر هدف منطبق شد، نشانه گیری دقیق صورت می گیرد. این اسلحه دارای خشابی است با سی گلوله و سرعت آتش آن 850 دور دردقیقه است و هنگام شلیک به شانه ضربه نمی زند.

سعی شده که این اسلحه طوری طراحی شود که مناسب استفاده سربازان چپ دست نیز باشد. اسلحه "میکرو تاور" (Micro Tavor)برای نیروهای نخبه پیاده نظام در نظر گرفته شده است. طول این اسلحه که از نوع معمول آن کوچکتر است 56 سانتیمتر و وزن آن سه کیلوگرم است. این اسلحه را می توان برای جنگ در نواحی شهری به کار برد.

همچنین صنایع نظامی اسرائیل برای منازعات کم شدت و درگیریهای شهری مثل راه پیماییها یا تعقیب در میان جمعیت غیرنظامی کلاهکی برای اسلحه چندمنظوره تعبیه کرده که دارای گاز اشک آور و مواد ایجادکننده شوک و تکان غیرکشنده است. این کلاهک را می توان برداشت یا نصب نمود. تفنگهای چندمنظوره طوری طراحی شده اند که با استفاده از آنها می توان این گونه مواد را در فواصل کم شلیک کرد.

در ضمن به گونه ای شلیک کرد که مواد از روی سر تظاهرکنندگان بگذرد و به فرد مورد نظر اصابت کند. بنابه توضیحات شرکت تولیدکننده این امر می تواند در رویارویی با جمعیت تظاهرکننده از آسیب رسیدن به افراد بی گناه جلوگیری نماید.

شرکت رافائل نیز تجهیزات کنترل از راه دوری عرضه کرده است که می تواند محل استقرار مسلسل و اسلحه های چند منظوره کالیبر 30 میلیمتری باشد. کارشناسان این سلاح را پیشرفته ترین سلاح عرضه شده در یورو ساتوری در نوع خود می دانند. این تجهیزات به نام "آر سی دبلیو اس 30" (RCWS-30) خوانده می شود. این وسیله سبک وزن که جای زیادی هم نمی گیرد، دارای قابلیت چرخش به اطراف است و می تواند بر روی یک خودروی زرهی نصبشود و فرد تیرانداز بدون اینکه مجبور باشد پشت آن قرار گیرد می تواند از داخل خودرو نشانه گیری و شلیک نماید.

سیستمهای سلاح قابل نصب بر روی این وسیله شامل هر اسلحه (تفنگ) کالیبر 30 تا 40 میلیمتری، سکوی پرتاب برای موشکهای ضد تانک "اسپایک ال آر" ساخت رافائل یا موشکهای چند منظوره هدایت شونده، مسلسل 62/7 میلیمتری و دو لوله پرتاب نارنجک دستی دودزا می باشد.

از جمله مهمات آن می توان به 60 گلوله ضد زره پوش 30 میلیمتری، دو موشک، 460 گلوله مسلسل 62/7 میلیمتری و 6 نارنجک دستی دودزا اشاره کرد. در این وسیله دوربینهای لازم برای نظارت و هدف گیری و تصویربردار گرمایی خنک شونده نیز تعبیه شده است.

صنایع نظامی اسرائیل همچنین یک موشک زمینی (که قابلیت پرتاب از جنگنده اف 16 نیز دارد) و دارای قابلیت پرواز و گشت زنی است را در یورو ساتوری عرصه کرد که می تواند با پرواز بر روی هدف و در اطراف آن دقت شلیک را افزایش دهد. این موشک که "دلیله جی ال" (Delidah GL) نام دارد از موتور جت برخوردار است و می تواند به اهداف متحرک اصابت کند.

بخش ام بی تی در صنایع هوایی اسرائیل نیز بمب خمپاره ای شکلی که "فایر بال" (Fire ball)نام دارد و هدایت شونده است را در این نمایشگاه در معرض دید تماشاچیان قرار دارد. برد این بمب تا 15 کیلومتر می رسد. فایر بال مجهز به سیستم جی پی اس است که آن را هدایت می کند و نیز از یک هدف یاب لیزری استفاده می کند که اصابت دقیق آن را میسر می سازد. فایر بال می تواند از خمپاره انداز نیز شلیک شده وعلیه سنگرها، ساختمانها و اهداف زرهی به کار گرفته شود.

4 ـ سیستم مجتمع چند منظوره: در این قسمت هدف آن بوده که چند قابلیت بسیار مهم یعنی فرماندهی، کنترل، ارتباطات و پردازش اطلاعات (که از آن به کامپیوتر تعبیر شده است) نزد یک سرباز گرد آید (این تکنیک سیستم مجتمع چند منظوره نام دارد). این چهار ویژگی مهم قابلیتهایی را در اختیار یک سرباز قرار می دهد که عبارتند از جمع آوری اطلاعات و داده ها، پردازش آنها، ذخیره سازی و پردازش اطلاعات مهم عملیاتی برای مأموریت، تهیه و آماده سازی تصاویر همزمان از موقعیت عملیاتی، وسایل پشتیبانی برای تصمیم گیری در سطوح تاکتیکی و استراتژیک و... هر کدام از اینها نمودار بخشی از چهار ویژگی مهم فوق الذکر یعنی فرماندهی، کنترل، ارتباطات و کامپیوتر یا پردازشگر اطلاعات می باشد.

با استفاده از چنین سیستمی سرباز می تواند از پیشرفته ترین سلاحهای دقیق هدایت شونده استفاده کند و نیز زمان لازم برای تمصیم گیری در درگیریها را کاهش دهد، زیرا سرعت انتقال اطلاعات و ارتباطات بسیار بیشتر می شود. این به دلیل آن است که اصل ارتباطات در این سیستم جدید، کاملاً با یکدیگر مرتبطند و قابلیت تماس و هماهنگی همیشگی وجود دارد.

آن گونه که جینز دیفنس در گزارش خود از یورو ساتوری 2004 آورده تجهیزات لازم برای ویژگیهای چهارگانه بر روی کلاه و لباس سربازان نصب می شود. سربازی که لباس مجهز به این تجهیزات را می پوشد، "سرباز دیجیتال" می نامند. دوربینهای نمایش دهنده بر روی کلاه این سربازان نصب می شود. به علاوهرایانه هایی در لباس آنها تعبیه می شود که امکان جهت یابی، تعیین محل دقیق، تعیین و ترسیم هدف و انتقال تصاویر و عکسها بین سربازان و مراکز فرماندهی را میسر می سازد.

تهیه این سیستم یک برنامه قدیمی نیروی زمینی ارتش این رژیم بوده و پیمانکار اولیه و اصلی آن شرکت سیستمهای البیت است. در نمایشگاه یورو ساتوری نیز بخش البیت نمایش دهنده چنین سیستمی بود. با این حال البیت در این طرح تنها نیست. ارتباطات تادیران دستگاههای فراوان رادیو و بی سیم را عرضه کرده است که در بین ویژگیهای چهارگانه نامبرده، ویژگی ارتباطات را نیز میسر می سازد. از جمله تجهیزاتی که تادیران عرضه کرد می توان به این موارد اشاره نمود: رادیوی دستی سی ان آر 900، بی سیمهای بی ان آر 500، رادیوهای دستی پی آر سی 710، وسایل ارتباطات رادیویی تاکتیکی و وسایل رایانه ای "آر پی دی ای" که ارسال پیامهای دیجیتال، نمایش نقشه های رنگی دیجیتال و تصاویر را میسر می نماید.

5 ـ هواپیماها و خودروها بدون سرنشین:

این هواپیماها جلوه خاصی در غرفه اسرائیل داشتند. این خودروها قابلیتهای اطلاعاتی هدف یابی و حفاظت بیشتری را مهیا می کنند و استفاده از آنها روبه افزایش است. تولیدکننده مهم این تجهیزات در درجه اول صنایع هوایی اسرائیل است و پس از آن سیستمهای البیت و رافائل نیز در زمره تولیدکنندگان و طراحان بخشهایی از این تجهیزات هستند.

شرکت ملات در صنایع هوایی اسرائیل و البته رافائل و البیت بر روی هواپیماهای بدون سرنشین کوچکی کار می کنند که کسب اطلاعات و نظارت و شناسایی بر فراز دشمن را مسیر می سازند. چندهواپیمای بدون سرنشین که صنایع هوایی تولید کرده است عبارتند از مسکیتو 5/1، بیرد آی 100 و بیرد آی 500 که در سطح گردانها و گروهانها و در نیروهای خاصی که به مأموریتهای ویژه می روند از آنها استفاده می شود. اینها اغلب کوچک و کم وزن هستند، به وسیله یک یا دو سرباز حمل می شوند، به وسیله یک یا دو سرباز حمل می شوند و سربازان می توانند آنها را با دست حمل کنند.

این هواپیماها با نیروی الکتریسیته کار می کنند. بیرد آی 100 نمونه یک هواپیمای بدون سرنشین "کوچک" است که تنها 3/1 کیلوگرم وزن دارد و برای مأموریتهای پشتیبانی فرستاده می شود می تواند یک ساعت در هوا بماند و محوطه عملیاتی آن یک منطقه پنج در پنج کیلومتری است.

مسکیتو 5/1 نیز نمونه یک هواپیمای بدون سرنشین بسیار کوچک است که تنها، 500 گرم وزن دارد و مدت زمان پرواز آن نیز یک ساعت است. مسکیتو 5/1 و بیرد آی 100 در حین مأموریت از روی یک صفحه رایانه ای دیده و هدایت می شوند.

بیرد آی 500 ساخته دیگر شرکت ملات؛ هواپیمای بدون سرنشین کوچکی است که زمان پرواز آن نیز یک ساعت است و در محدوده ای به ابعاد 10 کیلومتر در 10 کیلومتر عمل می کند و 5 کیلوگرم وزن دارد. اطلاعات تصویری را در شب و روز همزمان فراهم می کند و می تواند بر فراز مناطق استقرار دشمن به شناسایی و نظارت بپردازد و قادر به شناسایی و ردیابی اشخاص و خودروهاست.

شایان ذکر است که در حین برپایی نمایشگاه یوروساتوری شرکت ملات همراه با شرکت "کندور بی وی" که نمایندگی فروش هواپیماهای بدون سرنشین آن را در شهر هارلم هلند برعهده داردعملکرد بیرد آی 500 را به صورت موفقیت آمیزی نمایش دادند. این آزمایش در "نونن" (Nuenen) هلند صورت گرفت.

سیستمهای البیت نیز یک هواپیمای بدون سرنشین دستی را عرضه کرد که "اسکای لارک" (Skylark)نامیده می شود. این هواپیما قادر است که 2 تا 3 ساعت پرواز کند و حداکثر برد آن رای انجام عملیات 10 کیلومتر است.

در کنار تولیدات مذکور، شرکت رافائل نیز هواپیمایی را عرضه کرد که "اسکای لیت" (Skylite) نام دارد و می تواند به وسیله پرتاب کننده هایی که بر روی تانکها و نفربرها و سکوهایی از این قبیل مستقر می شوند به پرواز درآید. البته برای هواپیماهای سنگین تر که افراد قادر به پرتاب آنها نیستند، شرکت مهندسی هیدورمکانیک یک پرتاب گر هیدرولیک را به نمایش گذاشت که می تواند هواپیمای بدون سرنشین بزرگی با وزن پانصد کیلوگرم را پرتاب نماید. این پرتاب گر متحرک است و از شتاب و سرعت پرتاب بالایی برخوردار است و تجهیزاتی دارد که امکان پرتاب در هر شرایطی را به آن می دهند. این پرتاب گر دو نفر خدمه دارد.

"لاهف" (Lahav) در صنایع هوایی اسرائیل خودرویی بدون سرنشین را نمایش داد که "ام گارد" (M-Guard) نامیده می شود. این خودرو به سیستم امنیتی موسوم به "گاردیوم پریمتر" (Guardium Perimeter security system)مجهز می باشد. سیستم مزبور امکان پاسخگویی اولیه و سریع به تهدیدات امنیتی را فراهم می کند و به این ترتیب زمان پاسخگویی را کاهش می دهد. از خودروی ام گارد برای نظارت بر منطقه اطراف دیوارحائل استفاده می شود. ام گارد برای این کار از دوربینها وحس گرهایی استفاده می کند که اطلاعات لحظه به لحظه از وضعیت امنیتی را در اختیارش قرار می دهند. ام گارد می تواند کسانی که به صورت غیرقانونی و مخفی از دیوار می گذرند را بیابد و معطل کند تا اینکه نیروهایی امنیتی برسند.

مآخذ:

  1. عبدالله اسماعیلی و مهدی زیبایی: برآورد استراتژیک اسرائیل، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر، جلد 1، تهران 1381.
  2. صنایع دفاعی درمانده اسرائیل، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی ندا، 1/3/2001.
  3. حمیدرضا ملک محمدی، ارتش اسرائیل، تهران، نشر همراه، 1378.
  4. صنایع نظامی اسرائیل، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی ندا، 30/8/1377.
  5. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، (حوزه نظامی ـ امنیتی)، 27/12/1382، شماره 2ـ217؛ 3/6/1383، شماره 2ـ226.
  6. بیری، یورام و نویباخ، امنون: المجمع العسکری - الصنّاعی فی اسرائیل، ترجمه عربی یزید صنایع، مؤسسه الدراسات الفلسطینیة، بیروت 1985.
  7. http://www.Rafael.co.il/web/rafnew.
  8. http://www.biu.ac.il.
  9. http://www.standardpoor.co.il/standardpoor/doa-iis.dll/serve/item/English/1.1.1.49html.
  10. http://www.mobat.com/profile.html.
  11. http://www.tadiran.com.co.il/profile/
  12. http://www.matimop.org.
  13. http://www.elbit.co.
  14. http: eurosatory Janes.com.
  15. www.eurosatory. mod. gov. il.
  16. http: www.iat.col.il.