جنگ 1973 در سازمان ملل متحد

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۶ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


زمانی که جنگ چهارم اعراب و اسرائیل در روز6/10/1973 شروع شد، زمینه های سیاسی بین المللی دچار تزلزل گردید و برخی از نمودهای آن تغییر یافت. از بارزترین نمودهایی که در معرض تغییر قرار گرفت، جو جهانی بود که پس از طرفداری کامل غرب از اسرائیل، به سمت دیدگاههای عربی متمایل گشت به ویژه در رابطه با حقوق مردم فلسطین و مهاجرت از سرزمینهای عربی که اسرائیل در تجاوز ژوئن سال 1967 اشغال کرد (نک: جنگ 1967).

بدین گونه مسأله فلسطین و مشکلات ناشی از آن در رأس مسائل فوری بین المللی قرار گرفت. سازمان ملل متحد در طول مدت جنگ و پس از آن شاهد حرکتها و تماسهای فعال و سریعی در بالاترین سطح مسئولیتها بود. جنگ اکتبر از زمان شروع آن ارتباط تنگاتنگ بین امنیت منطقه میهن عربی و امنیت جهان را به طور کلی به معرض نمایش گذاشت.

با شروع نبرد، ایالات متحده آمریکا به سرعت تلاش کرد آثار نبرد را بر رژیم صهیونیستی از بین ببرد و یا کاهش دهد و این علی رغم ارسال اسلحه و جنگ افزار بود. همچنین تلاش کرد صحنه نبرد را به لحاظ زمان و مکان و تعداد نیروها و مقدار اسلحه درگیر در جنگ محدود سازد. ایالات متحده تحرکات خود را با تماسهای دوجانبه شروع کرد، در روز دوم نبرد یعنی 7 اکتبر نامه ای به رئیس شورای امنیت در سازمان ملل فرستاد و خواستار تشکیل سریع جلسه ای به منظور بررسی (وضعیت خاورمیانه) شد. شورای امنیت در سال 1973 متشکل از 15 کشور بود.

پنج کشور آن عضویت دائم دارند که عبارتند از: اتحاد شوروی، ایالات متحده، چین کمونیست و انگلستان و فرانسه و 10 کشور دیگر که عضویت موقت داشتند: استرالیا، اتریش، غنا، هندوستان، اندونزی، کنیا، پاناما، پرو، سودان، یوگسلاوی.

هنگامی که رئیس شورا درباره انعقاد جلسه مورد درخواست آمریکا با اعضا تماس گرفت، تمایلچندانی برای تسریع در انعقاد جلسه در همان روز مشاهده نکرد و بدین گونه در روز بعد یعنی 8 اکتبر جلسه شورا با جوی که چندین عامل بر آن حکمفرما بود منعقد شد.

مهم ترین این عوامل عبارت بود از:

1) عامل غافلگیری در جنگ. دبیر کل سازمان ملل متحد به تأثیر این عامل در سطح بین المللی اعتراف کرد.

2) عامل پیروزیهای سریع و پیاپی که نیروهای سوری و مصری و حامیان عرب آنها در دو جبهه شمالی و جنوبی محقق ساختند.

3) عامل تمایل بیشتر اعضای شورا در ایجاد وضعیت جدیدی در منطقه که در به وجود آوردن جو بین المللی منجر به بروز شرایط لازم و کافی برای برقراری صلح عادلانه و دائم در خاورمیانه، کمک کند. اسرائیل همواره با اشغال و توسعه طلبی های خود از ایجاد چنین صلحی خودداری می کرد.

4) عامل موضع گیریها (اهرمهای فشار) تعدادی از کشورها که همراه با کشورهای وابسته به آنها اکثریت اعضای سازمان ملل متحد را تشکیل می دادند. بارزترین این موضع گیریها همان است که مجموعه کشورهای بی طرف و مجموعه کشورهای اسلامی و مجموعه کشورهای سوسیالیستی و در رأس آنها اتحاد شوروی به آن پایبند شدند.

موضع گیری دو ابرقدرت اتحاد شوروی و ایالات متحده یکی از عوامل مؤر در برخورد با موضوع جنگ اکتبر در شورای امنیت بود.

موضع گیری اتحاد شوروی در سازمان ملل متحد در اولین روزهای جنگ را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:

1) محکوم کردن "تجاوز پیاپی اسرائیل" و مسئول دانستن (سیاست اسرائیل) طی سالهای گذشته نسبت به تجدید نبرد.

2) توجه نکردن به هیچ یک از قطعنامه هایشورای امنیت در روزهای اول جنگ که به آتش بس و یا بازگشت نیروها به مواضع پیش از 6 اکتبر، دعوت می نمود که علت آن هم تلاشهای فشرده ای بود که ایالات متحده در جهت مخالف انجام می داد.

3) انسجام مواضع کشورهای اروپای شرق (سوسیالیست) با مواضع شوروی.

موضع گیریهای ایالات متحده را نیز می توان به شرح زیر خلاصه نمود:

1) دعوت به آتش بش در مرحله اول نبرد از طریق شورای امنیت و بازگشت نیروها به مواضع پیش از 6 اکتبر.

2) تماس با دو طرف درگیری به منظور پایان یافتن نبرد و ایجاد راه حل برای درگیری.

3) التزام به حمایت از موجودیت اسرائیل از طریق منع عواملی که منجر به تضعیف و یا تهدید آن شود.

با توجه به این امر و موضع گیری ها، شورای امنیت در روز 8 اکتبر تشکیل جلسه داد و نماینده آمریکا دلایل دعوت شورا به تشکیل جلسه را ذکر کرد و سه اصلی را که دولت متبوعش برای حل فوری مشکل جنگ درنظر گرفته بود یادآور شد.

1) ایجاد مناسبت ترین وسایل برای توقف نبرد که بدین گونه می توان از گرفتاریهای هرچه بیشتر انسانها جلوگیری نمود و آنگاه درباره صلح بحث و گفت وگو شود.

2) ایجاد شرایطی در منطقه که برای رسیدن به حل اختلافات خاورمیانه کمک کند. همچنین باید درخواستهای متضاد را به گفت وگویی به منظور تحقق منافع حقیقی تبدیل نمود و یکی از وسایل رسیدن به این خواسته، وادار کردن طرفهای ذیربط به بازگشت به مواضع پیش از نبرد می باشد.

3) لزوم احترام به حقوق کلیه کشورهای منطقه و مواضع آنها. شورای امنیت باید بر ضرورت احترام جهانی به اسناد و اصول مربوط به حل و فصلدرگیری خاورمیانه، پس از قبول طرفهای ذیربط و حمایت شورا، متذکر گردد. اصولی که در گذشته به منظور مذاکرات درباره تحقق صلح در خاورمیانه به دشواری در دسترس قرار گرفته، نباید تحت فشار نظامی از بین برود.

پس از آن نماینده شوروی متن بیانیه ای را که دولت متبوعش در روز 7 اکتبر صادر کرد و سازمان ملل متحد آن را به عنوان یکی از اسناد رسمی خود منتشر نمود قرائت کرد. در این متن آمده است "آنچه اکنون در خاورمیانه می گذرد یک حقیقت موجود را مورد تأکید قرار می دهد که حل و فصل عمق آشفتگیهای پیاپی در منطقه و اشاعه صلح، بدون تضمین دو امر یعنی بدون آزادی کامل تمام سرزمینهای اشغالی عربی از ژوئن 1967 به بعد و بدون تضمین حقوق حقه مردم عرب فلسطینی امکان پذیر نیست" دولت شوروی در بیانیه خود دولت اسرائیل را نسبت به آنچه در خاورمیانه می گذرد مسئول دانست و اعلام کرد که با ثبات تمام به عنوان دوست امین کشورهای عربی ایستادگی خواهد کرد.

نماینده شوروی در پایان بیانیه گفت تا زمانی که مشکل عقب نشینی از کلیه سرزمینهای اشغالی عربی و تأمین حقوق به حق مردم فلسطین حل نشود، هرگونه قطعنامه ای که توسط شورا صادر شود، مورد بهره برداری متجاوز (اسرائیل) برای سرپیچی از عقب نشینی قرار خواهد گرفت. شورای امنیت در فاصله زمانی 8 تا 12 اکتبر چهار جلسه برگزار کرد که طی آن نقطه نظرهای کشورهای عضو شورا و همچنین طرفهای ذیربط شنیده شد. بحث و گفت وگو آن قدر شدید و توأم با خشونت بود که گویا صحنه یک نبرد سخت و ناگوار بود.

هنگامی که اسرائیل توافقنامه های انسانی ژنو را با بمباران هوایی اهداف غیرنظامی و مناطق مسکونی به ویژه دمشق و مراکز اقتصادی سوریه و مصر که هیچارتباطی با جنگ نداشت نقض کرد، گفت وگو شدت بیشتری یافت. نماینده اسرائیل به انکار و تکذیب پناه برد اما نمایندگان دو کشور عربی با اسناد و عکس و شواهد و ارقامی که اسرائیل را در نقض وحشیانه موافقتنامه های بین المللی و اصول انسانی محکوم می کند به او پاسخ گفتند.

این مرحله از بحثهای شورا که 5 روز طول کشید حقایقی را به وضوح نشان داد که اکثریت اعضای مجلس آن را مورد تأکید قرار دادند. این حقایق به شرح زیر است:

1) ادامه اشغال سرزمین برخی کشورهای عربی در ژوئن 1967 یک دشمنی دامنه دار است.

2) ادامه اشغال، علت اصلی وقوع جنگ است.

3) موضع گیری سوریه و مصر نسبت به این تجاوز در روز 6 اکتبر به موجب احکام سازمان ملل متحد، دفاع مشروع است.

4) موضع گیری اسرائیل در ردّ اجرای قطعنامه شماره 242 مورخ 22/11/1967 شورای امنیت، موجب تجدید آشوب در منطقه گردید و صلح و امنیت را در منطقه و جهان به مخاطره انداخت.

5) اسرائیل با نقض توافقنامه های ژنو و اصول انسانی در بمباران اهداف غیرنظامی و مناطق مسکونی و منابع اقتصادی سوریه و مصر که هیچ گونه ارتباطی با جنگ نداشت، محکوم واقع شد.

6) قطعنامه 242 شورای امنیت جز براساس عقب نشینی از کلیه سرزمینهای اشغالی اعراب و تأمین حقوق ثابت ملی مردم فلسطین قابل تأویل و تفسیر نیست.

شایان یادآوری است که بیست و هشتمین جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در زمان شروع جنگ در مقر سازمان (نیویورک) برگزار شد. انعقاد این جلسه فرصت مناسبی بود تا کشورهای جهان مواضع خود را اعلام کنند و برخی از هیأتها و به ویژه هیأتهای آفریقایی تصمیمات دولتهایمتبوعشان مبنی بر قطع روابط با اسرائیل را به اطلاع برسانند و اهمیت وضعیت را یادآور شوند، نگرانی خود را از بدتر شدن اوضاع و گسترش دامنه جنگ و رویارو شدن دو ابرقدرت اتحاد شوروی و ایالات متحده و به خطر افتادن صلح و امنیت را به مثابه خطرناک ترین بحران پس از جنگ جهانی دوم ابراز دارند.

برخی از هیأتها همچنین ابراز نگرانی کردند در صورتی که سازمان از طریق دو نهاد عمده اش یعنی شورای امنیت و مجمع عمومی، در جهت نجات وضعیت موجود و رفع علل درگیری اقدام نکند، سازمان ملل متحد و نظام امنیت و همکاری بین المللی در معرض شکست قرار گیرد. موضع گیری بیشتر کشورهای عضو مجمع بر آن تأکید داشت که علت اصلی درگیری و همه گرفتاریهای اجتماعی، عدم پذیرش اسرائیل نسبت به عقب نشینی از کلیه سرزمینها و نادیده گرفتن حقوق ثابت ملی فلسطین است.

بحثهای مجمع عمومی به هنگام برگزاری جلسه شورای امنیت بین 8 تا 12 اکتبر به مثابه پدیده ای جهانی برای تأیید موضع و حق عربی بود که تأثیر مهمی در بحثهای شورای امنیت در مدت مذکور داشت.

بحثها به پایان می رسید در حالی که اعضای شورای امنیت نمی توانستند بر سر طرحی که مورد بررسی قرار گیرد اتفاق نظر حاصل کنند، در آنجا دو نیرو در برابر دستیابی شورا به هرگونه نتیجه گیری ایستادگی می کردند. ایالات متحده همراه با تعداد اندکی از کشورهای عضو طرفدار خود، طرح را مستلزم بازگشت نیروهای مسلح به مواضع پیش از 6 اکتبر می دانستند و بر اجرای قطعنامه 242 تأکید داشتند در حالی که اکثر اعضا، عوامل جدیدی را که منجر به نبرد مجدد شده بود را مدّنظر قرار می دادند و معتقد بودند در هر طرحی می بایست این عواملمطرح شود تا سرانجام کلیه علل بازگشت آشوب به منطقه (و یا برخی از آنها) از بین برود و نیز طرحی متضمن اصولی محکم برای صلح عادلانه و همیشگی، به وجود بیاید.

در برابر این دو گرایش، شورا خود را در وضعیت متزلزلی یافت به ویژه پس از اینکه نماینده ایالات متحده اعلام کرد دولت متبوعش برای رد هر تصمیمی که مخالف با نظر دولت متبوعش باشد، از حق وتو استفاده می کند. بدین گونه شورا بدون اتخاذ هیچ گونه تصمیمی پایان یافت. لازم به ذکر است که بیانیه های مختلفی به شورای امنیت تقدیم شد و یا در حین این مرحله از بحثها به نام گروههای بین المللی ایراد گردید و به عنوان اسناد رسمی شورا منتشر شد. مهم ترین این بیانیه ها عبارتند از:

1) بیانیه گروه کشورهای بی طرف (عدم تعهد) در روز 10 اکتبر که تجاوز اسرائیل به سوریه و مصر را محکوم کردند و تأیید خود را از مبارزات عادلانه و تلاشهای قهرمانانه که این دو کشور برای آزادسازی سرزمینهای اشغالی، ابراز داشتند. همچنین نظر مساعد خود را نسبت به عادلانه بودن مسأله عربی و پیروزی آن اعلام کردند.

2) بیانیه جامعه اقتصادی اروپا (کشورهای بازار مشترک اروپا) در روز 13 اکتبر که کشورهای نه گانه عضو جامعه را در جهت آتش بس و گشودن درهای مذاکرات واقعی در چهارچوب مناسب دعوت کرد تا درگیری به نحوی متناسب با احکام قطعنامه 242 که سازمان ملل در 22 نوامبر سال 1967 مورد تصویب قرار داد، حل و فصل شود.

3) بیانیه سازمان وحدت آفریقا: این بیانیه توسط وزیر خارجه کنیا خوانده شد که تأسف خود را از تجدید نبرد در منطقه و ادامه اشغال سرزمینهای عربی توسط اسرائیل اظهار داشت و اسرائیل را به خاطر نادیده گرفتن قطعنامه های سازمان ملل متحد محکوم کرد و خواستار مذاکره برای اجرای قطعنامه242 و توجه به حقوق مردم فلسطین شد.

دبیرکل سازمان ملل متحد در زمان برگزاری جلسات شورای امنیت در روز 11 اکتبر بیانیه ای به شورا فرستاد که در آن اظهار نگرانی کرده بود که وضعیت فعلی خاورمیانه "تهدید فزاینده ای برای صلح و امنیت بین المللی" به همراه داشته باشد. و از دولتهای درگیر خواست که (پیش از از دست رفتن فرصت، راههای مناسبی برای توقف نبرد و خونریزی بیابند) و اعضای شورا را به تلاشهای دیگری برای غلبه بر عواقب ناشی از درگیری تحریک کرد و متذکر شد که راه حل شامل و تفصیلی در اختیار ندارد اما از دولتهای ذیربط می خواهد که با دید مخلصانه هرچه سریع تر به امکان تبدیل این درگیری فاجعه آمیز به نقطه حرکت برای ایجاد راه حل واقعی بنگرند.

این موارد درباره وضعیت خاورمیانه در پرتو جنگ اکتبر در شورای امنیت بود.

اما تماسهای میان مسکو و واشنگتن از آغاز نبرد و در طول آن همواره با وسایل متعددی برقرار بود. مرحله دوم پس از پایان گفت وگوهای شورای امنیت (از 8 تا 12 اکتبر) شروع شد. وجه تمایز این مرحله به این است که دو ابرقدرت اقدام مشترکی را پذیرفتند که متن آن در خلال دیدار فوری وزیر خارجه آمریکا از مسکو در روز 20 اکتبر مورد توافق قرار گرفت.

ایالات متحده و اتحاد شوروی، شورای امنیت را به برگزاری جلسه ای فوری در روز 21 اکتبر دعوت کردند که شب همان روز در چهارچوب شرایط نظامی و سیاسی جدیدی برگزار شد. خصوصا این که احتمال آشفتگی و رویارویی دو ابرقدرت، در تحرک سیاسی ملل متحد تأثیر گذاشته بود و باعث شد که مسکو و واشنگتن طرح ائتلافی را پیشنهاد کنند به منظور آنکه تحولات احتمالی خارج از کنترل را، محدود گردانند همچنین به آشفتگیها و هراس از بروز عوامل خطرناک جدید چه در چهارچوب منطقهخاورمیانه و یا صحنه بین المللی پایان دهند.

نماینده آمریکا این گفت وگو را در شورای امنیت مطرح کرد و هدف از جلسه فوری را اتخاذ تصمیمات عادلانه و ارایه طرح به شورا به منظور آتش بس فوری و توقف نبردها در محلهای خود و شروع فوری مذاکرات، بین طرفها با نظارت مناسب ذکر کرد همچنین افزود که مذاکرات به صلحی عادلانه و دائم براساس قطعنامه اکتبر سال 1967 شورای امنیت نظر دارد سپس طرح شوروی ـ آمریکا را به شرح زیر ارایه کرد:

شورای امنیت،

1) کلیه طرفهای درگیر در نبرد فعلی را به آتش بس کامل و پایان دادن به تمامی عملیات نظامی در مدتی کمتر از 12 ساعت از زمان اتخاذ این تصمیم دعوت می کند.

2) از کلیه طرفهای ذیربط دعوت می کند که فورا پس از آتش بس، قطعنامه شماره 242 سال 1967 را با تمام اجزای آن به اجرا درآورند.

3) این طرح مقرر می دارد که بلافاصله پس از آتش بس و در خلال آن، مذاکراتی بین طرفهای ذیربط با نظارتی مناسب به منظور برقراری صلح عادلانه و دائم در خاورمیانه آغاز شود.

آنگاه نماینده شوروی سخن گفت و از شورا خواست که این طرح را مورد توافق قرار دهد. سپس به تحولات مهم رویدادها اشاره کرد که مستلزم تلاش صلح طلبان برای تغییر این شرایط در منطقه و قرار دادن آن در مسیری سالم و عادلانه است.

بقیه نمایندگان کشورهای عضو دائم شورا نیز سخن گفتند. نماینده فرانسه موضع گیری دقیقی نشان داد و گفت تعبیر "نظارت مناسب" از دیدگاه دولت متبوعش به معنی "نظارت شورای امنیت است" و افزود دولت متبوعش در مورد تفسیر احکام قطعنامه 242 و به ویژه احکام مربوط به عقب نشینی از سرزمینهای اشغالی پایبند به نظریه خود می باشد.(نک: جنگ 1967 در سازمان ملل متحد) همچنین نظر فرانسه در مورد نقش شورای امنیت و اعضای دائم را در راه حل صلح آمیز مورد تأکید قرار داد.

نماینده چین کمونیست اعلام کرد که در رأی گیری برای طرح مزبور شرکت نخواهد کرد و موضع خود را چنین توجیه کرد که وظیفه شورا محکوم کردن تجاوزات پیاپی اسرائیل است و باید از آن درخواست کند تا از کلیه سرزمینهای اشغالی عقب نشینی کند و حقوق ملی مردم فلسطین را تأمین نماید. و چون طرح مزبور کلیه این موارد را شامل نمی شود لذا در رأی گیری شرکت نمی کند. نمایندگان کشورهای عضو غیردائم نقطه نظرهای خود را اظهار داشتند و اکثر آنها بر ضرورت تحقق اصول سه گانه زیر تأکید کردند:

1) عقب نشینی اسرائیل از سرزمینهای اشغالی عربی.

2) به رسمیت شناختن حقوق ثابت ملی مردم فلسطین.

3) به رسمیت شناختن حاکمیت اقلیمی کلیه کشورهای منطقه و زندگی آنها در مرزهای امن و شناخته شده.

پس از آن رئیس شورا طرح را به معرض رأی گیری گذاشت که 14 کشور به آن رأی مثبت داد، چین در رأی گیری شرکت نکرد و قطعنامه شماره 338 مورخ 22/10/1973 صادر شد.

مصر بلافاصله پس از صدور این قطعنامه، موافقت خود را با آن اعلام کرد و سوریه در روز 23 اکتبر طی نامه ای که دبیرخانه به عنوان سند رسمی از اسناد شورای امنیت منتشر کرد به دبیر کل اعلام نمود که دولت سوریه قطعنامه مذکور را مورد تأیید قرار می دهد و ضمن آن تأکید کرد که برداشت سوریه از این قطعنامه مبتنی است بر: (1) عقب نشینی کامل اسرائیل از تمامی سرزمینهای اشغال شده عرب در ژوئن 1967 و پس از آن (2) تأمین حقوق بر حق ملیمردم فلسطین براساس قطعنامه های ملل متحد که طرف دیگر ملزم به اجرای آن باشد.

اسرائیل علی رغم قبول این قطعنامه، به آن توجه نکرد و با نقض ماده اول قطعنامه 338 به تجاوز خود ادامه داد و بدین گونه بار دیگر به دهن کجی نسبت به جامعه بین المللی ادامه داد و به عواقب این کار اهمیت نداد و نیات خصمانه و توسعه طلبانه خود را به نمایش گذاشت. تا اینکه ناچار شد بار دیگر به شورای امنیت که برگزاری جلسه آن به درخواست مصر برای روز 24 اکتبر تعیین گردید، بازگردد.

هنگامی که شورا در همان روز تشکیل جلسه داد نماینده مصر، تحولات جبهه مصر و ادامه نقض قطعنامه شورا از سوی اسرائیل را تذکر داد و گفت قطعنامه ای که ماده اول آن یعنی ماده مربوط به آتش بس زیرپا نهاده شود، مواد دیگر آن نیز از اعتبار ساقط خواهد شد. اکثر اعضای شورا بر ضرورت جلوگیری از اسرائیل نسبت به ادامه اهانت به قطعنامه شورا و در معرض خطر قرار دادن صلح و امنیت بین المللی تأکید کردند و نماینده شوروی خواستار اعزام نیروهای بین المللی برای نظارت بر اجرای قطعنامه 338 و ضرورت بررسی اجرای فصل 7 منشور ملل متحد در خصوص تحمیل مجازات و تدابیر سخت علیه اسرائیل شد و از کلیه کشورها خواست که روابط خود را با اسرائیل قطع کنند.

آنگاه نماینده مصر بار دیگر سخن گفت و از ایالات متحده و اتحاد شوروی خواست که نیروهایی برای نظارت بر اجرای قطعنامه 338 اعزام کنند و افزود "آنچه اکنون در مصر می گذرد، تنها نقض آتش بس نیست بلکه در واقع جنگ جدیدی است" نماینده آمریکا پیشنهادهای شوروی و مصر را رد کرد و موضع دولت متبوعش نسبت به ضرورت بازگشت نیروها به مواضع خود به هنگام آتش بس را تکرار کرد. اما در خصوص امکان تعیین این مواضع شک و تردید نمود زیرا طرف سومی نبود تا در تعیین مواضعشرکت کند. گفت وگو با صدور قطعنامه جدیدی تحت شماره 339 مورخ 24 اکتبر و مورد تأکید 14 کشور و بدون شرکت چین در رأی گیری پایان یافت.

شورا در این قطعنامه بر ضرورت آتش بس فوری و بازگشت نیروها به مواضع خود در زمان اجرای قطعنامه 338 تأکید کرد و از دبیرکل خواست که در اعزام ناظران برای نظارت بر آتش بس بین نیروهای مصری و نیروهای دشمن تسریع کند.

اسرائیل زیر بار نرفت و قطعنامه شورای امنیت را اجرا نکرد به طوری که شورا بار دیگر در روز 25 اکتبر به منظور بحث درباره سرپیچی اسرائیل از قطعنامه های شورا تشکیل جلسه داد و بحث و گفت وگو با صدور قطعنامه جدیدی به شماره 340 مورخ 25 اکتبر پایان یافت. شورا در این قطعنامه خواهان آتش بس کامل و فوری و بازگشت نیروها به مواضع خود در ساعت 50/16 (به وقت گرینویچ) روز 22 اکتبر گردید و ایجاد نیروی فوق العاده متشکل از عناصری از کشورهای عضو ملل متحد به جز 5 عضو دائم شورای امنیت را مقرر و مأموریت نظارت بر اجرای آتش بس را به آنها واگذار کرد.

مأخذ:

  1. اسناد و صورت جلسات شورای امنیت، از 6 تا 25 اکتبر 1973.