هرتزلیا، کنفرانس ـ 2006

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۱ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


کنفرانس هرتزلیا یکی از مهمترین کنفرانسهای راهبردی داخلی اسرائیل است که هر ساله در دهه سوم ماه دسامبر به منظور بررسی اهداف و برنامه های اسرائیل و استراتژیهای مورد نیاز، در این باره برگزار می شود. مجموعه مطالب مطروحه در این کنفرانس، از بار علمی قابل توجه و اطلاعات مصداقی مناسبی برخوردارند که در بعضی موارد به دلایل سیاسی و تبلیغاتی از بار علمی و استراتژیک از آن کاسته شده است. کنفرانس هرتزلیا شباهت زیادی به جشنواره های سینمایی دارد که برنامه های یک ساله بعد، به صورت فشرده و مختصر به اطلاع کارشناسان و عموم مردم اسرائیل رسانده می شود.

ششمین کنفرانس هرتزلیا، طی مدت 4 روز در تاریخ 21 تا 24 ژانویه 2006 (1 تا 4 بهمن 84) در اسرائیل تشکیل شد. با این حال کنفرانس مذکور با یک ماه تأخیر از دسامبر 2005 به ژانویه 2006 منتقل شد که به رسم معمول کارشناسانی از سایر کشورهای جهان به ویژه آمریکا و کشورهای اروپایی در این کنفرانس شرکت داشتند. "شولا باهات" (Shula Bahat)معاون اجرایی کمیته یهودیان آمریکا، "سین بارت" (Sean Barrett) عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه ترینیتی (Trinity) ، کارل بیلدت (Carl Bildt) نخست وزیر سابق سوئد و جیمی کارتر (Jimmy Carter) سی و نهمین رئیس جمهور آمریکا در زمره مدعوین برجسته ششمین کنفرانس هرتزلیا بودند از میان مقامات سرشناس اسرائیل نیز می توان به بنیامین نتانیاهو (رئیس حزب لیکود و نخست وزیر سابق اسرائیل)، سیلوان شالوم (وزیر سابق امور خارجه)، دان هالوتص (رئیس IDF )، شائول موفاز (وزیر دفاع اسرائیل)، ایهود اولمرت (جانشین نخست وزیر) و... اشاره کرد.

الف ـ تحولات پیش از برگزاری کنفرانس:

کنفرانس هرتزلیا همه ساله در دهه پایانی ماه دسامبر برگزار می شود که به دلایل نامعلوم ششمین دوره این کنفرانس که می بایست در دسامبر 2005 برگزار می شد، به ژانویه 2006 موکول شد، اما مسئولان برگزاری کنفرانس یک نشست مقدماتی در دسامبر 2005 برگزار و موضوعات مختلفی را برای بحث و بررسی مطرح کردند که از میان آنها تعدادی را برای طرح در جلسات اصلی کنفرانس هرتزلیا برگزیدند.

در این جلسه، موشه کتساف (Moshe Ketsav)(رئیس جمهور اسرائیل)، پرفسور یوزی آراد (Uzi Arad) (رئیس کنفرانس هرتزلیا) و پرفسور افرایم پوچمن یار (یکی از مسئولان برگزاری کنفرانس هرتزلیا) نشستی محرمانه داشتند که درباره تواناییهای یهودیان به بحث و مذاکره نشستند. همچنین در این جلسه مقرر شد که مراسم افتتاحیه کنفرانس، عصر21 ژانویه 2006 برگزار شده و یائیل جرمن (Yael German)شهردار هرتزلیا و یوزی آراد رئیس کنفرانس هرتزلیا در این مراسم سخنرانی کنند.

ب ـ نشست افتتاحیه کنفرانس:

ششمین دوره کنفرانس هرتزلیا، عصر 21 ژانویه 2006 در هتل دانیل هرتزلیا، افتتاح شد. در این مراسم "یائیل جرمن" (شهردار هرتزلیا) و یوزی آراد (رئیس انستیتوی سیاست و استراتژی اسرائیل و رئیس کنفرانس هرتزلیا) به ایراد سخن پرداختند. موضوع این جلسه که به زعم مسئولان برگزاری کنفرانس، ضمیمه کنفرانس هرتزلیا به شمار می آمد، درباره "منشأ دولت اسرائیل" بود که در ادامه "اسرائیل تراو" (Israel Trau) (معاون بانک بین المللی اسرائیل) و پرفسور "رافی ملنیک" (Rafi Melnick) (مدیر مدرسه مذهبی و نظامی اسرائیل) نیز به سخنرانی درباره موضوع فوق پرداختند. به دلایل نامعلومی مطالب مطرح شده در این نشست منتشر نشد.

ج ـ مباحث مطروحه در ششمین دوره کنفرانس هرتزلیا:

حاضران در ششمین کنفرانس هرتزلیا پیرامون موضوعات زیر به بحث و سخنرانی پرداختند.

1 ـ برنامه هسته ای ایران:

بحث درباره برنامه هسته ای ایران، موضوع اولین جلسه رسمی کنفرانس هرتزلیا بود. در آغاز این جلسه، دکتر افرایم سنه (Ephraim Sneh) با ذکر مقدمه ای مبنی بر تلاش بین المللی برای اقامه صلح و ثبات در جهان، سخنانش را آغاز کرد و با ادعای صلح طلبی اسرائیل، فعالیتهای هسته ای ایران را بزرگترین عامل ناپایداری ثبات منطقه و حتی جهان برشمرد. وی در طول سخنان خود، ایران را کشوری تروریستی خواند و تحریم سیاسی و اقتصادی ایران از سوی کشورهای دیگر را خواستار شد.

وی در بخشی از سخنان خود گفت: "ما هیچ تردیدی درباره هویت جمهوری اسلامی ایران نداریمو گذشته پر برخوردی با آن داشته ایم، بمب گذاری روز پنجشنبه (29 دسامبر، برابر 2005 با 8 دی 84) که طی آن تعدادی از اسرائیلیها، کشته و زخمی شدند، نمونه ای از این اقدامات است". وی در ادامه، به طرح ادعایی مبنی بر وجود اختلاف میان دولت جمهوری اسلامی و مردم ایران پرداخت و تصریح کرد: "به عقیده من، باید صنعت نفت و گاز ایران، مورد تحریم اقتصادی قرار گیرد، چراکه این تحریمها عامل بازدارنده رژیم بوده و ملت ایران را تشویق می کند تا زمان امورش را خود به دست گیرد.

پرفسور آریه الداد (Arieh Eldad) یکی از اعضای کنست، دومین سخنران جلسه اول بود. وی نیز درباره مسائل هسته ای ایران صحبت کرد و به ادعای خویش موضوع را از زاویه ای دیگر مطرح ساخت. الداد با طرح این ادعا که با استفاده از نگرشی منطقی نسبت به ایران و مسئله هسته ای جمهوری اسلامی به ارزیابی مسائل پیش رو می پردازد، اظهار داشت: "تاکنون در مورد ایران و برنامه هسته ای این کشور، سخنان زیادی مطرح شده، ولی من به گونه ای دیگر به این مسئله می نگرم و سؤال می کنم که "چرا ایران می خواهد اسرائیل را ویران کند؟" هنگامی که این علت برای ما روشن شود، قادر خواهیم بود عکس العمل دقیقی نسبت به این وضعیت نشان دهیم.

وی در ادامه دین اسلام را عامل اصلی این وضعیت و علت بی ثباتی در جهان تلقی کرد و افزود: "جهان با یک مشکل بین المللی به نام اسلام، مواجه است و تنها راه حل مبارزه با این مشکل، اتحاد دنیای غرب در برابر اسلام است". وی در خاتمه سخنانش تأکید کرد که اگر غربیها با جمهوری اسلامی ایران مقابله نکنند، اسرائیل خود وارد عمل خواهد شد. در خاتمه جلسه، سؤالاتی درباره نحوه اقدامات گوناگون علیه ایران (از تحریمهای سیاسی و اقتصادی گرفته تا گزینه های نظامی) مطرح شد و پیرامون احتمال دستیابی به نتایج مورد نظر از طریق مصالحه نیز صحبتهایی به عمل آمد.

2 ـ جابگاه اسرائیل در آمریکا:

دومین جلسه کنفرانس هرتزلیا که در عصر 22 ژانویه برگزار شد، به بحث و تبادل نظر پیرامون جایگاه اسرائیل و آمریکا اختصاص داشت. اولین سخنران این جلسه، دکتر "اران لرمن (Eran Lerman) مدیر انجمن یهودیان آمریکا بود که روابط اسرائیل و آمریکا را در وضعیت بسیار خوب توصیف و آینده ای روشن را برای دو کشور پیش بینی کرد. وی گفت: جهان منتظر است که اسرائیل به مرزهای 1967 باز گردد، ولی اسرائیل براساس توافقنامه هایی که با آمریکا داشته است، هرگز به مرزهای 67 عقب نشیی نخواهد کرد.

او در ادامه به نقش آمریکا در طرح اصلاح ساختار خاورمیانه اشاره کرد و ادامه داد: "ما مطمئنیم که طرح آمریکا در مورد اصلاح خاورمیانه، بسیار مثبت است و یقین داریم که در مورد ایران، تصمیمی قاطع اتخاذ خواهد شد".

لرمن در پایان برای حفظ استقلال اسرائیل سه نظریه ذیل را مطرح کرد و آنها را بسیار مهم و حیاتی خواند.

نخست آنکه، باید وحدت استراتژیک بین آمریکا و اسرائیل را حفظ کرد.

دوم آنکه، باید فشار وارده بر اسرائیل را از راه ایجاد اتحاد چندجانبه با ناتو و سایر بازیگران منطقه خاورمیانه کاهش داد.

سوم آنکه، باید رابطه ویژه میان اسرائیل و آمریکا نه تنها در عرصه سیاسی بلکه در عرصه علمی و... نیز گسترش یابد. در این زمینه، فضای آکادمیک و افکار عمومی، جزء عناصر مهم به شمار می روند. به اعتقاد لرمن، اسرائیل باید قدرت یهودیان را در آمریکا حفظ کند، زیرا آنها بال دیگر پرنده یهود محسوب می شوند. دکتر "رابرت دانین" (Rabert Danin) یکی از کارگزاران کاخ سفید آمریکا و رئیس انجمن امنیت ملی این کشور، دومین سخنران جلسه دوم بود.

وی در مورد روابط آمریکا و اسرائیل گفت: "به اعتقاد من این روابط چند بعدی است و همچنانادامه خواهد داشت". وی در پاسخ به این سؤال که: "روابط اسرائیل و آمریکا براساس فرهنگ مشترک دموکراتیک استوار است، حال اگر سایر کشورهای منطقه نیز پذیرای دموکراسی باشند، چه اتفاقی در رابطه ویژه اسرائیل و آمریکا رخ خواهد داد؟ گفت: نیاز نیست که از تأثیر منفی تحقق دموکراسی در سایر کشورها بر اسرائیل واهمه داشته باشیم چراکه منافع فرایند مذکور (دموکراتیزه شدن کشورهای خاورمیانه) چندین برابر ضرر آن است. به اعتقاد رابرت دانین اگر کشورهای منطقه خاورمیانه دموکراسی واقعی که در آمریکا و اسرائیل جریان دارد را بپذیرند، هرگز هیچ کشوری به تهدید کشور دیگر نخواهد پرداخت. سخنرانی سوم نیز با طرح چند پرسش از سوی حضار و ارائه پاسخ کوتاه توسط سخنران خاتمه یافت.

3 ـ مرزهای قابل دفاع برای اسرائیل:

سومین جلسه رسمی کنفرانس هرتزلیا، در تاریخ 23 ژانویه (ساعت 10/11 صبح) با موضوع "مرزهای قابل دفاع برای اسرائیل" تشکیل شد. اولین سخنران این جلسه "ادد تیراه" (Oded Tyrah) معاون انجمن امور اقتصادی اسرائیل بود. او مرزبندی کشورها (و البته اسرائیل) را یک بحث سیاسی و استراتژیک خواند که لزوما امنیت را برای آن کشور، به دنبال نخواهد داشت. وی در ادامه با تأکید بر قدرت نظامی و تلاش برای تقویت آن، امنیت را حاصل ترکیب "قدرت تهاجمی" و "مقاومت" دانست و افزود: "قدرت تهاجمی شامل نیروهای نظامی، تسلیحات و اطلاعات است و عنصر مقاومت نیز به منزله بهره مندی از شعور استراتژیک یعنی فهم از فاصله مکانی و زمانی ما با نیروی تهدیدکننده است.

به اعتقاد وی در هنگامی که شعور استراتژیک در کار نباشد، برای محافظت از امنیت کشور، به نیروهای بی شماری نیاز است. با این حال تیراه با تأکید بر تقویت امور نظامی گفت: به اعتقاد من، اینکه بگوییم، موشک استراتژیک یا نبرد هسته ای برای کشور اهمیتی ندارد، اشتباه است. در آغاز این نوع نبرد، استقرار یک مرکز آتشبار در شمال اسرائیل، حتی زمانی که منطقه شمال زیر آتش سنگین دشمنباشد، می تواند در مقابله با راکت و حملات تروریستی مؤثر باشد.

افزون بر این عصر ماهواره توان هشداردهی ما را افزایش داده است، چنانکه در جنگ یوم کیپور ما از استقرار نیروهای انسانی دشمن خبر داشتیم، اما از زمان حمله آنان مطلع نبودیم.

یکی از شرکت کنندگان حاضر در جلسه گفت: من با نظر شما موافق نیستم. همه فکر می کنند برد موشکهای قسام چهار کیلومتر است، ولی این طور نیست. برد این موشکها در ظرف چند روز به 30 کیلومتر افزایش خواهد یافت. مفهوم مرزهای قابل دفاع این نیست که ببینیم موشکهای ما تا کجا می رسد. ما مرزهای خود را تا ژاپن گسترش خواهیم داد. ما باید با خودمان روراست باشیم. "زلمان شوال" (Zalman Shoval) رئیس هیأت مدیره مؤسسه سیاست و استراتژی اسرائیل در جواب این شخص گفت: من با صحبتهای شما موافق نیستم.

مفهوم مرزهای قابل دفاع به معنای مرزهایی با قابلیتهایی تدافعی کامل و مطلق نیست، بلکه حقیقت آن است که بیشتر جمعیت اسرائیل در یک منطقه متراکم سکونت دارند و چنانچه پرتاب راکت بتواند نوعی آشوب و هرج و مرج در این منطقه ایجاد کند، به طوری که اسرائیل نتواند نیروهای خود را جمع آوری کند، می توان گفت اسرائیل فاقد مرزهای قابل دفاع برای مقابله با دشمن بالقوه ای که نه تنها چند کیلومتر تا اینجا فاصله دارد خواهد بود. در همین ارتباط، موشه یعلون (Moshe Yaalon)رئیس سابق ستاد کل ارتش اسرائیل گفت: تمام خاک اسرائیل در تیررس موشکهای سوریه و ایران قرار دارد و با افزایش قلمرو اسرائیل، توان استقامت آن در برابر دشمن نیز افزایش خواهد یافت.

نباید فراموش کرد که ایران، هم بزرگ است و هم توان استقامت بالایی دارد، ولی اسرائیل از این مزایا برخوردار نیست. سپس در گلد (Dore Gold) رئیس مرکز امور عمومی اورشلیم گفت: هر ماه، پرتاب موشکهای قسام به سمت فرودگاه بن گوریون را شاهدیم و هر لحظه می بینیم که این موشکها به هدف خود نزدیکتر می شوند. سوریه هرگاه اراده کند قادراست موشکهای اسکاد خود را به سمت تل آویو شلیک کند و ما هیچ واکنشی نمی توانیم نشان دهیم... مشکل ما فاصله نزدیک با دشمنان است. در این جلسه، برخی از حاضرین درباره بستن مرزهای اردن سؤالاتی را مطرح کردند که "یاکوب امیدرور" (Yaakov Amidror) رئیس پروژه مرزهای قابل دفاع اسرائیل، گفت: باید کنترل گذرگاههای واقع در وادی اردن را در دست گرفت و صرف نظر از خطوط مرزی، از ورود اسلحه به کشور جلوگیری کرد.

سپس موشه یعلون گفت: دفاع از مرزهای اسرائیل وظیفه همه مردم اسرائیل است و من با هر گونه امتیازدهی مخالفت می کردم، اما بنابه دلایل مختلف، شرایطی پیش آمد که طرف دیگر، هیچ بهایی برای عقب نشینی ما نپرداخت و در عوض ما بهای آن را پرداختیم آیا چنین کاری لازم بود؟ آیا طرف دیگر نمی توانست بهای آن را بپردازد؟ ما سعی داریم به دیگران بفهمانیم که دیگر در نوارغزه مسئولیتی نداریم، اما هنوز برخی فکر می کنند، مسئولیت اداره نوارغزه برعهده ماست.

سرانجام "یاکوف امیدرور" بیانیه پایانی جلسه سوم را چنین مطرح کرد: "برای اسرائیل دو نوع خطر وجود دارد، خطرات آشکار و خطرات ناشناخته که تعداد آنها (خطرات پنهان) بسیار زیاد است و ما نمی توانیم برنامه های دفاعی خود را بر پایه خطرات ناشناخته بنا کنیم. ما به عنوان افرادی متخصص نباید زیاد تحت تأثیر نظر اکثریت قرار بگیریم. ما باید به واقعیت نگاه کنیم به این امید که شاید در آینده نظر اکثریت، با منطق همخوانی داشته باشد.

4 ـ سرمایه گذاری به منظور کاهش فقر:

جلسه عصر 23 ژانویه، با موضوع سرمایه گذاری برای کاهش فقر، چهارمین مبحث مطروحه در کنفرانس هرتزلیا بود. در این جلسه، کارشناسان بر امر آموزش عمومی، بسیار تأکید داشتند. "شراگ براش" (Shrage Brosh) رئیس اتحادیه کارخانه داران و تولیدکنندگان در جمع حضار جلسه گفت: امر آموزش برای رشد انگیزه و کاهش فقر بسیار مهم است، اما آموزش تکنولوژیکتخصصی نیز به همان میزان اهمیت دارد. ما در این زمینه بسیار عقبیم و در حقیقت این سیستم تا اندازه ای در کشور شکست خورده است.

"کارل کپلن" (Karl Kaplan) مسئول صندوق مالی "کورت" (Koret) نیز با تأکید بر امر آموزش رابطه مستقیم و تنگاتنگ بین خلاقیت، تولید شغل و رشد برقرار کرد. وی گفت: اگر همه ما بر اقدامات فوری متمرکز شویم، در اسرع وقت شکاف فقر را ترمیم کنیم.

در ادامه جلسه، سخنرانان بر لزوم توجه به حرفه های کوچک که باعث ایجاد فرصتهای شغلی می شوند، تأکید کردند. به ادعای منابع اسرائیلی، این موضوع تاکنون در هیچ نشست و جلسه ای مطرح نشده بود. و با چند پرسش و پاسخ دیگر این جلسه نیز به پایان رسید.

5 ـ دموکراسی و حکومت قانون:

در پنجمین جلسه کنفرانس هرتزلیا به موضوع دموکراسی و حکومت قانون پرداخته شد. در آغاز جلسه "ملی پولی شوک ـ بلوک" (Melli Polishuk Block)یکی از اعضای کنست و رئیس کمیسیون حسابرسی دولت، با انتقاد از فرصت طلبان و سودجویان از بودجه دولت گفت: دموکراسی یعنی، بها دادن به مردم و حفظ پایگاه ملت در دولت و کمترین کار در تحقق این امر، مقابله با افرادی است که از بودجه دولت سوءاستفاده می کنند و در مقابل، چیزی ارائه نمی دهند.

وی که به صراحت کلام مشهور است بلادرنگ "شلی یشیمویچ" (Shelly Yeshimovithc) یکی از اعضای پارلمانی سابق حزب کارگر و استاد دانشگاه بن گوریون را مورد خطاب صریح خود قرار داد و گفت: اظهارات شما که گفتید نخبگان مالی، افرادی، زیادی و بی مصرفند، غیرمنطقی است، چراکه این افراد از همان سیستم سوسیالیستی شما متولد شدند. وی سپس نوک پیکان انتقاد خود را به سمت رسانه ها گرفت و اظهار داشت جراید وظیفه انعکاس اخبار جامعه را دارند نه رشوه گیری و انکار خبر. مطمئن باشید، اثرات منفی روزنامه فاسد، کمتر از سیاستمدارفاسد نیست.

در ادامه، یوسی سارید (Yossi Sarid)یکی از اعضای پارلمانی میرتس ـ یاحد به ایراد سخن پرداخت و با اشاره به نقش رسانه ها در رسوایی سودجویان و نیز نقش افراد سوءاستفاده گر از خزانه دولت و انحراف اقتصاد اسرائیل گفت: بعضی می خواهند ما را میان دو گزینه بد قرار دهند تا ما یا شیوه "مارگرت تاچر"ی را بپذیریم که بسیار بی رحمانه است یا به شیوه سوسیالیستی کره شمالی تن در دهیم که عوامفریبانه است. این در حالی است که راه حلهای بهتری نیز وجود دارند، مثلاً نظام اقتصادی دانمارک طوری چیده شده که شکاف عمیق طبقاتی وجود ندارد. فنلاند و سوئد هم همین طورند و در حقیقت آنها کشور یهودی اند، چراکه یهودی واقعی کسی نیست که از نشانه های یهودی برخوردار است، بلکه کسی است که نگران افراد سالخورده و نیازمند باشد و آنها را به حال خود رها نکند.

سخنان مذکور با استقبال و تشویق حضار داخل سالن روبه رو شد.

6 ـ نقشه راه و مسئله اسرائیلی ـ فلسطینی:

اولین سخنران ششمین جلسه هرتزلیا، سرلشکر "میخائیل هرزوگ" (Michel Herzog) رئیس بخش طراحی نقشه های استراتژیک IDFبود. وی با بیان اینکه نقشه های سیاسی کنونی خاورمیانه در حال تغییرند گفت: اسرائیل نیز در یک چندگانگی به سر می برد، از طرفی ما در حال تدوین مجدد نقشه های سیاسی خود قرار داریم و از طرف دیگر تشکیلات خودگردان در حال یک فروپاشی کلی است و این تغییرات هر دو طرف را تحت تأثیر قرار می دهند. وی در مورد به قدرت رسیدن حماس و تغییرات احتمالی که سیاستهای دولت به وجود خواهد آمد، گفت: برخی ادعا می کنند که افزایش نفوذ حماس در عرصه سیاسی فلسطین باعث شناسایی این جنبش یا کاهش قدرت آن خواهد بود. که من موافق این عقیده نیستم.

وی افزود: گزینه های عملی اسرائیل، نقشه راه، سازش پایدار و اقدامات یکجانبه مشابه عقب نشینیاز غزه نیستند. دکتر "دانیل سی کورتزر" (Daniel C Kurtzer)استاد خاورمیانه شناسی مؤسسه آموزشی "وودرو ویلسون" (Woodrow Wilson) گفت: من ترجیح می دهم در مورد رهبری صحبت کنم. پیشنهادهای زیادی در مورد دستیابی به صلح وجود دارند که بسیاری از آنها قالب مشابهی دارند، اما به نظر من موضوع مهم رهبری است. ما می دانیم که رهبران سیاسی که شهامت تصمیم گیری دارند، باید یک هزینه سیاسی بپردازند و جالب است که بدانیم رئیس جمهور که سهم زیادی در برقراری صلح داشته اند (کارتر و بوش پدر) هیچ یک برای بار دوم انتخاب نشدند" سپس "ایال مگد" (Eyal Magged)"برنده جایزه ادبی نوبل" به جایگاه سخنرانان رفت و گفت: "من یک سیاستمدار یا متخصص امور دیپلماتیک نیستم، بلکه من به عنوان یک روشنفکر با شما صحبت می کنم.

متخصصان در ارائه یک ارزیابی صحیح به ما موفق نبودند. به همین دلیل من برای بیان نظر شخصی خود، احساس آزادی عمل می کنم. پیشنهاد من نادیده گرفتن مفاهیم راه حل مبتنی بر تشکیل دو دولت است، چراکه این دستور کار را جناح چپگرا از سال 1967 دیکته کرد و غیرواقعی هم بود چه کسی گفته است، مناقشات ما از طریق اراضی 67 قابل حل خواهند بود؟"

وی در نهایت پیشنهاد کرد که یک حاکمیت نمادین در تمام مناطق وجود داشته باشد، ولی دو موجودیت جداگانه یهودی و اسلامی در منطقه حکمفرما باشد. وی تصریح کرد: "حاصل این ائتلاف به رسمیت شناختن نیروهای فلسطینی از سوی اسرائیل و شناسایی اسرائیل از سوی فلسطینیان است".

7 ـ وطن پرستی و امنیت ملی در اسرائیل:

هفتمین نشست کنفرانس هرتزلیا با موضوع وطن پرستی و امنیت ملی اسرائیل برگزار شد.

در این کنفرانس، سرهنگ "آهوا یانای" (Ahuva Yanai) مدیر اجرایی مرکز تحقیقاتی "ماتان" (Matan) با مطرح کردن مسئله مشارکت وعشق به میهن، به بررسی راهکارهای برقراری امنیت در اسرائیل پرداخت. وی با اشاره به کسانی که به دنبال ترک وطن بوده اند، گفت: "این چگونه مشارکت و وطن پرستی است که شهروندان به جای ایستادگی و مقاومت، فکر فرار از سرزمین و کاشانه خود را در سر می پرورانند، هیچ دلیل و انگیزه ای نباید باعث شود که یک یهودی، اسرائیل که خانه ازلی و ابدی یهودیان است را رها و به کشور دیگری مهاجرت کند.

ما پیش از هر چیز به وطن پرستی یهودی وابسته خواهیم ماند." سپس "آری شاویت" (Ari Shavit) خبرنگار و تحلیلگر روزنامه "هاآرتس" به عنوان دومین سخنران جلسه هفتم کنفرانس هرتزلیا، در مورد روح اسرائیلی سخن گفت و اظهار داشت: "این روح از زمانی که (اخیرا) خود را نمایان ساخته به ما امکان داده است، در مقابل تروریسم مقاومت کنیم و زمانی که این حملات تروریستی شروع شدند، مشخص نبود که آیا جامعه اسرائیل در مقابل این حملات ایستادگی خواهد کرد یا نه، اما من زمانی که هاتیکوا (سرود ملی یهودیان) به شیوه سنتی، به اجرا درآمد، دیدم که روح اسرائیلی همچنان زنده است و ضربه نخواهد خورد".

در خاتمه جلسه هفتم نیز "یولی تامیر" نماینده کنست و استاد فلسفه دانشگاه "تل آویو" گفت: "شهروندان بیت المقدس شرقی، شهروند واقعی به شمار نمی روند، لازمه وفادار ماندن به مفاهیم وطن پرستی، وقوف به این نکته است که شهروندان اسرائیل متمایز از سایر جمعیت ساکن در اراضی 1967 می باشند.

8 ـ جمعیت اعراب در کرانه باختری و نوارغزه:

هشتمین جلسه این کنفرانس به "جمعیت اعراب در کرانه باختری و نوارغزه" ربط داشت. "بنت زیمرمن" (Bennt Zimmerman) رئیس پروژه جمعیت اعراب در کرانه باختری در آغاز سخنرانی خود از اختلاف شش میلیون نفری جمعیت اعراب در این مناطق، صحبت کرد و گفت: "در حال حاضر جمعیت رسمی کرانه باختری و نوارغزه، 8 میلیون و279 هزار و 141 نفر است. در حالی که اسرائیل در سرشماری سال 1996 جمعیت اعراب این مناطق را 2 میلیون و 100 هزار نفر برآورد کرده بود و در همین زمان طبق سرشماری خود فلسطینیان، جمعیت این منطقه 2 میلیون و 700 هزار نفر اعلام شد. این اختلافات به قدری فاحش است که احتمال خطا را رد می کند.

فلسطینیان می گویند سالانه 50 هزار نفر مهاجر دارند، در حالی که پلیس مرزی سالانه 10 تا 20 هزار مهاجرت را ثبت کرده است و امکان کسب اطلاعات در مورد فلسطینیانی که وارد فلسطین شده اند نیز وجود دارند. مهاجرت فلسطینیان به خارج فلسطین و کاهش زاد و ولد آنها موجب کاسته شدن از جمعیت آنها می شود و در مقابل، میزان زادوولد یهودیان در حال افزایش است". کنفرانس مذکور با تعدادی پرسش و پاسخ دیگر خاتمه یافت که سؤالها عموما در مورد میزان رشد جمعیت یهودیان بودند که جواب دقیقی برای آن در نظر گرفته نشده بود.

9 ـ سیاست اجتماعی و رشد اقتصادی:

آخرین جلسه از ششمین دوره کنفرانس هرتزلیا به "سیاست اجتماعی و رشد اقتصادی" اختصاص داشت. پرفسور یولی تامیر، یکی از نمایندگان کنست به مسئله فساد مالی دولت اشاره کرد و آن را مسئله ای عمده خواند و گفت: پنج کشور "سوسیال - دموکرات" کمترین فساد مالی را دارند. وی افزود: "فساد مالی دولت و فقدان شفافیت لازم، ارتباطی متقابل با یکدیگر دارند."

وی در ادامه با مطرح کردن مشکلات کارگران و گسترش فقر گفت: "باید به طور تدریجی، مزایای رفاهی لغو و افراد بیشتری تشویق به کار شوند، زیرا وقتی کارگران متوجه می شوند دستمزدشان تقریبا برابر با حقوق بیکاری و مزایای رفاهی بیکاران است، کم کم از پیوستن به نیروی کار خودداری می کنند". سپس "رافی ملنیک" (Rafi Melnick) رئیس مدرسه مذهبی و نظامی اسرائیل به تشریح "طرح اجتماعی اسکاندیناوی" پرداخت و گفت: "اگر بخواهیم طبق این مدل عمل کنیم، باید به همان اندازه اسکاندیناوی،نیروی کار داشته باشیم. میزان نیروی کار در اسکاندیناوی 80 درصد و در اسرائیل 50 درصد است.

پس هرگز میزان نیروی کار ما به اسکاندیناوی نمی رسد، مگر آنکه دولت اعطای تسهیلات مالی به نیروی کار در شرف بازنشستگی را متوقف و اعتبارات مربوطه را صرف اصلاح وضعیت اقلیتهای قومی، احزاب مذهبی و نیروی کار جوان کند.

بدین ترتیب با پایان آخرین جلسه کنفرانس هرتزلیا در هتل دانیل، مراسم اختتامیه در 24 ژانویه با حضور میهمانان داخلی و خارجی و کارشناسان پایان یافت.

مآخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، 27/11/1384، شماره 284.
  2. www.herzliyaconferen.org/article/article.asp? article ID=1508/1434/1449/1518/1480/1443/1454/1519$$cat.