معبد یهودی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۹ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


معبد در زبان عربی به محل عبادت گفته می شود. "معبد یهودی" (Temple; Synagogue) محل اجتماع یهودیان برای عبادت است که در زبان عبری به آن "بیت هاکنیست" یعنی "خانه و اجتماع" و همچنین "بیت هاتیولا" یعنی "خانه نیایش" و "بیت هامدراش" یعنی "خانه درس" گفته می شود. این اسامی سه گانه بیانگر مسئولیتی است که بر عهده کنیسه بوده است.

کنیسه در زبان آلمانی "Schule" و در زبان یدیشی "Shul" می شود و در ایالات متحده آمریکا به هر یک از کنیسه های یهودیان اصلاح طلب و محافظه کار "Temple" گفته می شود. اما ارتدوکسها کنیسه خود را "Shul" می نامند که نامی آشکارا یدیشی است. در یونان از معبد به عنوان "Synagogue" نام برده می شد که به معنای "خانه نیایش" است. در فرهنگ عربی به محلی که در آن نیایشهای یهودی انجام می شود "معبد"، "هیکل" و یا "کنیسه یهودی" گفته می شود.

تاریخ ساخت معبد به دوران اخراج یهودیان از بابل باز می گردد. به نظر می رسد یهودیان در آن زمان در محلهای مخصوصی برای نیایش و دعا گردهم می آمدند. اشاره به معابد یهودی پس از آن تاریخ در کتابهای دینی پیدا شد. پس از ویران شدن هیکل، معبد به مرکز قومی و اجتماعی یهودیان فلسطین و دیگر گروههای یهودی پراکنده در سراسر جهان و نیز به محلی برای بررسی فرهنگ یهودی مبدل شد. بنابراین، پایان یافتن یهودیت صدوقی و عبادت قربانی مربوط به هیکل و معبد، باعث از میان رفتن کل یهودیت نشد، به ویژه آن که فریسیان به سبکی از یهودیت که مبتنی بر تورات بود، دست یافته بودند و این سبک، معبد و نه هیکل را مرکز خود کرد.

کنیسه می کوشد که انعکاسی از هیکل باشد. بیشتر کنیسه های یهودی در حال حاضر به سوی بیت المقدس ساخته شده اند. حوضی نیز در خارج ازآنها ساخته شده است که نمازگزاران قبل از نماز می توانند در آن دستهای خود را بشویند. شکل کنیسه غالبا مستطیل است. در جلو آن، شکافی وجود دارد که پرده ای آن را پوشانده است و به کمدی ثابت تبدیل شده است و نسخه های تورات در آن نگهداری می شود. کنیسه های دوران معاصر معمولاً با ستاره داوود و دو لوح عهد عتیق تزیین داده می شوند.

در گذشته، قاری تورات معمولاً در محلی پایین تر از سطح کنیسه می ایستاد، اما امروزه وضع فرق کرده است و قاری تورات بر چهارپایه ای به نام "بیما" یا "میمار" که نسبتا بالاتر از زمین است قرار می گیرد. نماز یومیه در کنیسه خوانده می شود و از نظر تئوری، هر کسی می تواند امامت نمازگزاران را برعهده گیرد، اما معمولاً کسانی مسئولیت این امر را برعهده می گیرند که دوره آموزشی آن را گذرانده باشند. تورات در روزهای شنبه، دوشنبه و پنج شنبه هر هفته در کنیسه قرائت می شود.

آرش سیناگوگوس با کمک ریش سفیدان تا قرن پانزدهم ریاست کنیسه یهودی را بر عهده داشت. حاخام معمولاً با صدای حزن آلودی به ترتیل می پرداخت و گاهی کارهای خادم کنیسه (شماش) را انجام می داد. ولی این دو شغل و وظیفه بعدها از یکدیگر جدا شد و مسئولیت هر یک از آنها را شخص خاصی برعهده گرفت. کنیسه از آنِ کل یهودیان بود، اما در برخی از موارد، سازنده معبد مالک آن می شد.

کنیسه در قرون وسطی در غرب به مرکز زندگی یهودیان مبدل شد (البته پس از تبدیل بیشتر گروههای یهودی به گروههای کارکردی). کنیسه در اکثر اوقات زیربنای اجتماعی و فرهنگی جوامع یهودی به شمار می رفت که گروههای یهودی در سایه آن زندگی می کردند و نشان دهنده هویت کارکردی آنها بود. اکثر اوقات یک حیات کوچک، دادگاه و گاهی اوقات بازار به ساختمان کنیسه افزوده می شد. دولت لهستان پس از برپایی نظام آراندا در اوکراین دستور داد که کنیسه های یهودی به صورت دژ ساخته شوند و در دیوارهای آن دریچه هایی ایجاد شود تا سر تفنگها از آنها بیرون گردد. همچنین توپهایی روی آنها نصب شود تا دفاع از آنها در برابر دهقانان و قزاقهای مهاجم، ممکن باشد. اما یهودیان آمستردام در قرن هفدهم دومعبد بسیار بزرگ ساختند که از ثروت و اعتماد به نفس یهودیان حکایت می کرد.

کنیسه های یهودی در اروپا بیانگر ساختار جوامع اروپایی پس از رنسانس بود. اختلاف طبقاتی شدیدی در جوامع یاد شده وجود داشت و نفوذ و قدرت طبقه بازرگانان ثروتمند در آنها گسترش یافته بود و این طبقه شریک حاخامها در حاکمیت و قدرت شده بود. اعضای گروههای یهودی هر یک به تناسب جایگاه و موقعیت اجتماعی و طبقاتی خود در کنیسه می نشستند و حاخامها، فقها و صاحب منصبان پیشاپیش همه قرار می گرفتند و پشت سر آنها تجار ثروتمند و سپس شهروندان معمولی می نشستند. جایگاه هر یک از حضار به تناسب دوری و نزدیکی آنها به دیوار شرقی کنیسه سنجیده می شد. بلندمرتبه ترین افراد در نزدیکی دیوار شرقی و افراد تهیدست و گدا در کنار دیوار غربی می نشستند.

یهودیان در کنیسه به مبادله اطلاعات تجاری و مشاجره و دعوا و رقابت می پرداختند. داشتن یک جایگاه و صندلی در کنیسه برای اعضای جامعه یهودی موضوع مهمی به شمار می رفت. فرد یهودی صندلی یاد شده را تا آخر عمر می خرید و یا آن را اجاره می کرد. خرید کرسی برای نیایش در کنیسه تا به امروز در کنیسه های ارتدوکس به عنوان یک سنت رایج است. البته به کسانی که ناتوانی مالی خود را ثابت کنند به شرط حضور مستمر در مراسم نیایش، صندلی مجانی اعطا می شود.

سبک معماری خاصی که بتوان آن را "سبک یهودی" نامید، در کنیسه ها وجود ندارد. سبک معماری کنیسه ها با توجه به تفاوت تمدن جامعه میزبان آنها متفاوت بود. معابد یهود در دوران هلنی تحت تأثیر سبک هلنی بود؛ به عنوان مثال معبد "دیورا یوروپوس" با تابلوهای موزاییکی اشخاص و منظره هایی از "عهد عتیق" به سبک هلنی تزیین شده است؛ به گونه ای که میان شخصیتهای عهد عتیق و شخصیتهای اسطوره ای تمدن هلنی نوعی همگونی احساس می شود. همچنین تصاویری از افلاک، ارواح و درختان وجود دارد.

امپراتوری روم با انتخاب مسیحیت به عنوان دین رسمی خود باعث شد تا حرکت رو به رشدساخت معابد یهودی متوقف شود، اما یهودیان پس از گسترش فتوحات اسلامی ساخت معبدها را از سر گرفتند. برخی از کنیسه های مهم در اندلس به سبک اندلسی ساخته شد. کنیسه های مهمی نیز در اروپا تخت تأثیر سبکهای "گوتیک" و "باروک" ساخته شد. کنیسه "کراکوف" لهستان بزرگ ترین کنیسه اروپا در دو قرن 13 و 14 میلادی به شمار می رود. سبک معماری کنیسه ها در شرق و غرب رویکرد جدیدی پیدا کرده است.

تأثیر یهودیان خزر در کنیسه های چوبی برپا شده در شتتلهای یهودی لهستان نمایان است. کنیسه های یاد شده به سبک رایج در دو قرن پانزدهم و شانزدهم ساخته شده است و سبکی است که هم با سبک معماری محلی و هم با سبک معمول میان یهودیان غربی که در گتوهای لهستان تقلید شد، کاملاً تفاوت دارد. تزئینات داخلی به کار رفته در قدیمی ترین کنیسه های شتتلهای یهودی در شرق با سبک به کار رفته در گتو غربی کاملاً تفاوت داشت. دیوار کنیسه ها شتتلها با تزئینات غربی اسلامی پوشیده شده بود و تصویر حیوانات بر آنها دیده می شد که نمایانگر تأثیرگذاری فرهنگ ایرانی بر آثار هنری خزریهای مجارستان بود.

تقسیم بندی کنیسه ها و شکل داخلی آنها با توجه به مذهب دینی رایج در آنها با یکدیگر تفاوت داشت. کنیسه های یهودیان حسیدی بسیار ساده بود؛ زیرا از نظر حسیدیسم زندگی شخصی افراد نوعی عبادت به شمار می رود. کنیسه حسیدیها صرفا محلی برای گردهمایی است و نام آنها "شتیبلیخ" است که واژه ای یدیشی به معنای "اتاق کوچک" می باشد. در کنیسه یهودیان ارتدوکس، برخلاف کنیسه های اصلاح طلبان و محافظه کاران جای نماز و نیایش مردان از زنان جدا شده است. قرائیان از معبد به عنوان "بیت هاشتحفوت" یعنی "محل سجود" و یا "مسجد" نام می برند.

اصلاح طلبان پای موسیقی را به کنیسه کشاندند و در این زمینه محافظه کاران و برخی از ارتدوکسها از ایشان پیروی کردند. یهودیان به استثنای فالاشاها و سامریها در هنگام وارد شدن به کنیسه و انجام مراسم نیایش کفش خود را از پای درنمی آوردند. سفارادها بهاشکنازها اجازه نماز خواندن در کنیسه خود را نمی دادند و اگر هم اجازه می دادند، آنها باید پشت مانعی چوبی (محیصا) به نیایش می ایستادند تا از سفارادها جدا باشند. این روش همچنان در میان یهودیان هند رایج است.

یهودیان روشنفکر سعی کردند تا به کنیسه و نماز نظم و ترتیب ببخشند. این در معماری کنیسه های اصلاح طلبان نمایان شده است؛ ساختمانی فاخر و باشکوه مانند کلیسا یا کلیساهای جامع که تنها به نماز و نیایش اختصاص دارد و نامش "temple" است. این اصطلاح قدمی برای اشاره به معبد سلیمان به کار می رفت و حکایت از آن داشت که یهودیان، پراکنده بودن خود در سراسر جهان را به عنوان یک واقعیت نهایی و دائمی پذیرفته اند.

کنیسه ها در اوایل قرن جاری میلادی کوشیدند تا فعالیتهای دینی را از فعالیتهای اجتماعی و درسی جدا نمایند و به این ترتیب به عبادت اختصاص یابند و دیگر فعالیتها در بیرون کنیسه صورت پذیرد. این اجرای شعار اصلاح طلبانی بود که در جامه آمیخته شده بودند: "یهودی بودن در خانه، کنیسه یا زندگی خصوصی، و شهروند بودن در کوچه و خیابان و به طور کلی در زندگی اجتماعی". کنیسه های ارتدوکس نیز از شیوه کنیسه های اصلاح طلبان و محافظه کاران پیروی کردند. ولی این وضعیت رفته رفته تغییر کرد و کنیسه ها به شکل بی سابقه ای در برگیرنده باشگاههای اجتماعی و کتابخانه هایی با وظایف جدید شد که در این میان می توان تشکیل تورهای مسافرتی، ساخت سالنهای سرپوشیده ورزشی، استخر و سالنهای تئاتر اشاره کرد. اینها قطعا فعالیتهای قومی کنیسه ها را گسترش می دهد.

جنبش صهیونیسم، یهودیان را به ساخت کنیسه های جدید تشویق می کند و این در حالی است که اعضای گروههای یهودی به سوی سکولار شدن پیش می روند و به طور روزافزون از دین دور می شوند. این تشویق برای آن است که کنیسه ها به جای مرکز دینی، به مرکز رشد و تقویت خودآگاهی قومی تبدیل شود. حاخام نیز به سخنگوی دولت اسرائیل و جنبش صهیونیستی تبدیل شده است و در بسیاری از موارد پرچم اسرائیل در کنیسه نصبمی شود.

شاید این تحقق دیدگاه کاپلان، تجدیدنظرطلب باشد. او می خواست زندگی اندامی یهودیان بر محور کنیسه بچرخد و با فعالیتهای صهیونیستی و آموزشی نمایان گردد. او می گفت که باید نمایندگان برگزیده و نه حاخامهای آموزش دیده رهبری قوم یهود را بر عهده گیرند. این امر به معنای صهیونیستی و سکولار کردن زندگی روزمره یهودیان به طور کامل است. با این حال می بینیم که دولت صهیونیستی که بخش عمده ای از کمکهای مالی یهودیان آمریکا را می بلعد، برخی کنیسه های موجود در شهرهای آمریکا را وادار به تعطیلی می کند؛ اگرچه افزایش میانگینهای سکولاریزاسیون عامل اصلی چنین پدیده ای است. از سوی دیگر انتقال درونی یهودیان آمریکا از ساحل شرق و شیکاگو به ایالت فلوریدا، کالیفرنیا و مانند آن، یکی دیگر از عوامل تعطیلی معابد بوده است. البته وجود کنیسه ها را نمی توان نشانه دینداری یهود به شمار آورد.

گاهی افزایش کنیسه ها نه به دلیل رشد اعتقادات دینی بلکه بدین سبب است که یهودیان به گروههایی قومی و رقیب تبدیل شده اند که حاضر نیستند در کنار یکدیگر به نماز و نیایش بپردازند. ساخت کنیسه در چنین شرایطی بیانگر تقوا نیست بلکه نمایانگر تمایل آنها به حفظ هویت قومی خود می باشد.

هم اکنون کنیسه هایی برای همجنس بازان، کنیسه هایی مخصوص زنان (در اثر فشارهای جنبش فمینیسم) و کنیسه های گوناگون دیگری ساخته شده است. مردان و زنان فاحشه در آرژانتین پس از اخراج شدن از حریم دین توسط رهبران دینی، کنیسه هایی ویژه خود ساختند.

کنیسه های اسرائیل به سبکهای مختلف ساخته شده است؛ زیرا هر یک از گروههای یهودی که به اسرائیل مهاجرت کردند میراث دینی و فرهنگی خاص خود را به همراه آوردند که بازتاب آن را در ساخت معبد و شیوه برگزاری نیایش می توان دید.

متعدد و متنوع بودن کنیسه ها برای ارتش اسرائیل مشکل آفرین شده است. فراهم ساختن کنیسه و شیوه نیایش متناسب با هر یک از سربازها کاریبس دشوار بلکه ناممکن است؛ خصوصا که ارتش، کانون اصلی ذوب انواع و اقسام انسانها در یک فرهنگ و تمدن است. ارتش برای رهایی یافتن از این مشکل سعی کرد تا سبک واحدی برای ساخت کنیسه ها و برگزاری نماز ابداع کند و بدین وسیله ارتش اسرائیل که از نظر بن گوریون بهترین تفسیرکننده تورات است، توانست در یکپارچه ساختن کنیسه ها و نمازها برای نسل جدید نقش بسزایی ایفا کند.

هم اکنون در اسرائیل شش هزار کنیسه یافت می شود که هزینه همه آنها از سوی وزارت امور دینی پرداخت می شود. بیشتر این کنیسه ها ارتدوکس است و شمار اندکی کنیسه اصلاح طلب و محافظه کار نیز وجود دارد. این کنیسه ها، بسیاری از فعالیتها و وظایف سنتی خود را از دست داده اند؛ زیرا دولت اسرائیل از طریق شورای حاخامها و نهادهای مربوط، آن وظایف را بر عهده گرفته است. افزایش میانگین سکولاریزاسیون در زندگی روزمره مردم اسرائیل به طور قابل توجهی از رفت و آمد افرا به کنیسه ها کاسته است.

در جریان درگیری دینداران با سکولارها در اسرائیل، سکولارها یک کنیسه یهودی را به آتش کشیدند. این حادثه در میان یهودیان جهان تأثیر بسیار منفی بر جای گذاشت؛ زیرا از نظر یهودیان، حمله به کنیسه ها و به آتش کشیدن آنها به کار نازیها و یهودستیزان مربوط می شود. همچنین یکی از سکولارها سر یک خوک را در یک کنیسه گذاشت.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد پنجم، چاپ اول، پاییز 1382.