احزاب اسرائیلی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۳۸ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


تاریخ احزاب سیاسی در اسرائیل به دوران قبل از تشکیل رژیم صهیونیستی برمی گردد. محور مشترک کلیه این احزاب تشکیل "اسرائیل بزرگ" بود. صهیونیستها طی دوران سرگردانی در اروپا به دلیل ضدیت عمومی مردم این قاره نسبت به صفات و عملکردهای خاص سیاسی ـ اخلاقی یهودیان به تأسیس هسته های اولیه تشکیلات سیاسی روی آوردند. در حقیقت صهیونیستها به موازات رسوخ در سیستم و شبکه های مالی جهانی، اقدامات گسترده ای در جهت تبدیل آن به قدرت سیاسی انجام دادند. ولذا تاریخ برپایی احزاب صهیونیستی به دوران قبل از جنگ جهانی اول برمی گردد.

مرکز ثقل ساختار سیاسی رژیم اسرائیل را در مرحله نخست باید در وجود احزاب و میزان قدرت آنها جستجو کرد، چرا که احزاب ازجمله اصلی ترین مراکز قدرت در این کشور به شمار می آیند.

هر حزبی که قادر باشد اکثریت آراء را در انتخابات پارلمانی (کنیست) نصیب خود سازد، سرنوشت سیاسی اسرائیل را نیز به دست می گیرد. به بیانی دیگر، حزب، بر پارلمان، مقام نخست وزیری و هیأت دولت تکیه خواهد زد. برخی معتقدند اسرائیل دارای دموکراسی خاص جامعه صهیونیستی می باشد، دموکراسی هدایت شده ای که نظارت و دخالت خشن نهادهای پنهان دولت بر آنها همواره مانع اساسی در راه دستیابی به یک دموکراسی بوده است. سرکوب نهادهای دموکراتیک همچون جنبش صلح، هواخواهان اصلاحات سیاسی و جنبشهای حقوق بشر توسط دولت اسرائیل ازجمله مدارک متقن دال بر یک سیستم خشن سیاسی غیر دموکراتیک در این کشور است. دستگیری و محاکمه افراد مظنون به صلح خواهی در اسرائیل و ارتباط داشتن با فلسطینیان، تا قبل از روی کار آمدن اسحاق رابین در سال 1992 از جرمهای سنگین محسوب می شد.

احزاب سیاسی اسرائیل در یک فرآیند غیردموکراتیک عمل می کنند. کلیه تصمیمات و سیاستگذاری در احزاب تنها توسط یک هیأت مشخص رهبری کننده تهیه و تصویب می شود و مجموعه کادرهای حزب همچون سازمانها و تشکیلات سیاسی چپ در یک بی هویتی آشکار به سر می برند.

به طور کلی احزاب در اسرائیل به سه گروه احزاب راستگرا، چپگرا و مذهبی تقسیم می شوند. در هریک از این سه گروه چندین حزب کوچک و بزرگ قرار دارند. در کنار این احزاب تعدادی گروههای کوچک وجود دارند که تمایل به صلح با اعراب داشته و در محافل سیاسی اسرائیل به عنوان گروههای صلح طلب از آنها یاد می شود. تعدادی دیگر از احزاب اسرائیلی نیز قبل از تشکیل اسرائیل ایجاد شده اند که به لحاظ گرایشات سیاسی جزء احزاب چپگرا محسوب می شوند ولی در این نوشتار به منظور تفکیک بهتر احزاب اسرائیلی از یکدیگر، این احزاب و گروهها جزء گروهها و احزاب صهیونیستی قبل از تشکیل اسرائیل دسته بندی شده اند که در زیر به تمامی این احزاب در تقسیم بندی چهارگانه زیر اشاره می شود.

محتویات

الف ـ احزاب صهیونیستی پیش از تشکیل اسرائیل:

هیستادروت:

هیستادروت (اتحادیه کارگران یهود در سرزمین اسرائیل) مختصر هیستادروت هاعوفیدیم، یک لغت عبری بوده و معنی آن اتحادیه کارگران یهود در سرزمین اسرائیل می باشد.

هیستادروت اولین کنگره خود را در سال 1920 تشکیل داد و هدف خود را تحت عنوان "اتحاد واحد جمیع کارگران و کشاورزان برای اختیار سرزمین و موطن" اعلام کرد و برای نیل به یک جامعه کارگری یهودی در فلسطین فعالیتهای خود را در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آغاز نمود. "بن گوریون" و "بیرل کاتسنلون" به مدت 14 سال (1935ـ1921) رهبری هیستادروت را بر عهدهداشتند (ن. ر: کارگران یهود در سرزمین اسرائیل، اتحادیه ـ)

ب ـ احزاب کارگری صهیونیستی بعد از تأسیس هیستادروت (1948 ـ 1920):

1 ـ حزب بوعالی تسیون (کارگران صهیون):

این حزب با ادغام دو جنبش بوعالی تسیون و جنبش سوسیالیستی صهیونیستها به رهبری "نغمان سیرکین" در سال 1905 در روسیه تأسیس گردید. این حزب دفاتری در اروپا (اتریش ـ مجارستان)، آمریکا و فلسطین تأسیس کرد و نهایتا اتحادیه جهانی کارگران صهیون را در سال 1907 به وجود آورد. (ن. ر: کارگران صهیون، حزب)

2 ـ حزب أحدوت هَعَفودا=اتحاد کار:

این حزب با ادغام دو حزب بوعالی تسیون در فلسطین و سازمان کارگران کشاورز و با هدف اتحاد کارگران یهود، زیر یک عنوان سیاسی و تشکیلاتی واحد به وجود آمد. این حزب در اردوگاههای یهودی تابع ارتش انگلستان در اواخر جنگ جهانی اول که هسته اولیه آن را شش نفر موسوم به کمیته 6 نفره به نامهای "دیوید بن گوریون"، "بیرل کاتسنلن"، "اسحاق بن تزومی"، "اسحاق تاینکین"، "شموئیل یافنئیلی"، "دیوید دیمز" تشکیل می داد، به وجود آمد. این حزب یک نشریه هفتگی به نام هاکونتوس (الفکر) منتشر می ساخت. (ن. ر: اتحاد کار، حزب)

3 ـ هانوعیل هاتسعیر (حزب کارگران جوان):

این حزب از مجموعه های "دوستدارانصهیون" که در اواخر قرن 19 در اروپای شرقی به وجود آمد، نشأت گرفته است و اولین حزبی است که در سال 1881 مهاجرت به فلسطین را شروع کرد. در سال 1905 جوانان مهاجر یهودی ساکن شهرک "بتاح تکفا" در فلسطین که اکثر آنها عضو جنبش "هاتسعیر صهیون" در اروپا بودند اقدام به تأسیس حزب "هابوعیل هاتسعیر" که پایه های فکری آن توسط ایدئولوگ صهیونیستی "اهرون گوردون" (1922ـ1856) پایه گذاری گردید، مخالف افکار سوسیالیستی و گفتارهای مارکسیستی از قبیل تضاد طبقاتی و پرولتاریا بوده و سیاستهای حزب بوعالی تسیون و پیوستن به سوسیالیسم جهانی را مردود می دانست. (ن. ر: کارگر جوان، حزب)

4 ـ هاشومیر هاتسعیر (جوانان پاسدار):

ریشه های این حزب به گروههای جوانان صهیونیستی برمی گردد که در سال 1913 در لهستان و ... با اتحاد همدیگر حزب هاشومیر هاتسعیر را بنا نهادند. این گروهها که متشکل از مجموعه های پیشاهنگی یهودی (هاشامیر) و مجموعه های جوانان مرتبط به حزب "هاتسعیر صهیون" بودند تحت تأثیر فعالیتهای اردویی و تابستانی اروپاییها قرار گرفته و دارای نظام آموزشی و تربیتی مبتنی بر کیبوتز (نک: کیبوتز) بوده که هر 10ـ20 نفر از جوانان تحت مسئولیت یک "مدریخ" (فرمانده) قرار می گرفتند. در سال 1946 این حزب به یک حزب سیاسی در فلسطین تبدیل گشت. سپس با حزب أحدوت ـ هعفودا بوعالی تسیون (جدا شده از حزب مابای در سال 1944) متحد شده و حزب ماپام را در سال 1948 تأسیس کردند. (ن. ر: جوانان پاسدار، حزب ـ)

5 ـ بوعالی تسیون سمول (کارگران صهیون صغیر):

پنجمین کنگره اتحادیه جهانی تابع بوعالی تسیون در سال 1920 بر سر مسأله انضمام به "کمینترن" دچار اختلاف گردید. دفاتر حزب در کشورهای شوروی، لهستان، چک و اسلواکی، اتریش، موضوع انضمام به کمینترن را مطرح کردند. با مخالفت اتحادیه مرکزی کنگره، جناح چپ از حزب بوعالی تسیون جدا شد و اقدام به تأسیس حزبی صهیونیستی با خط مشی سوسیالیستی کردند. (مرکز فرماندهی در جنبش جهانی کمونیست که در سال 1943 منحل گردید.)

با موضع گیری ضد صهیونیسم و مخالفت حزب جدید با خود، آرزوهای حزب را با شکست مواجه ساخت. بنابراین حزب به عنوان یک حزب مستقل از صهیونیسم باقی ماند. با بروز اختلافات داخلی بر سر مسائل صهیونیسم، سرزمین اسرائیل، زبان و فرهنگ عبری، حزب مزبور در سال 1939 به [[صهیونیسم جهانی، سازمان|سازمان صهیونیسم جهانی]] ملحق گردید. با متحد شدن دفاتر حزب در سال 1941 و بار دیگر با ائتلاف حزب أحدوت هعفودا در انتخابات سال 1946 شرکت کرد. سپس حزب مزبور با اتحاد هاشومیر هاتسعیر در سال 1948 به تأسیس حزب ماپام اقدام کردند.

6 ـ هاتْسْعیر تسیون (جوانان صهیون):

در اوایل قرن بیستم این حزب با سازماندهی جوانان صهیونیستی در کشورهای اروپای شرقی (شوروی، رومانی، مجارستان) تأسیس گردید. قبل از تأسیس این حزب در سال 1906 در شهرک"کیثینف"، جنبش جوانان در سال 1903 در ورشو مشغول فعالیت بود. لیکن برنامه های جنبش با اهداف و فعالیتهای حزب همسو نبود. با مهاجرت هواداران و اعضای این دو جریان به فلسطین، با اتحاد یکدیگر توانستند حزب "هابوعیل هاتسعیر" را تأسیس کنند. (ن. ر: جوانان صهیون، حزب)

7 ـ حتحدوت (حزب جهانی کارگران صهیونیسم) (1932 ـ 1920):

بند از ادغام "هابوعیل هاتسعیر" و "هاتسعیر صهیون" در سال 1920، "حتحدوت" به وجود آمد و در سال 1932 با ادغام حزب سوسیالیستهای صهیونیستی، به نام "ایحود اولامی" (اتحاد جهانی سوسیالیستهای صهیونیسم) تغییر پیدا کرد. کنگره حزب در سال 1920 با شرکت 60 نماینده از دو حزب تشکیل گردید. (ن. ر: کارگران صهیونیسم، حزب جهانی)

8 ـ ایحود أولامی (اتحادیه جهانی سوسیالیستهای صهیونیسم):

این حزب از اتحاد حزب بوعالی تسیون و حزب سوسیالیست صهیونیستی با حزب حتحدوت در کنگره "دانزگ" (یکی از شهرهای لهستان) در سال 1930 به وجود آمد. حزب در کنگره نخست خود تصمیم گرفت که فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و تربیتی در خارج به زبان عبری و مساوی زبان "یدیشیه" انجام گیرد و در مدارس تابع حزب، تدریس زبان عبری را تضمین و حق مسلم خود دانست. (ن. ر: سوسیالیستهای صهیونیسم، اتحادیه جهانی)

9 ـ حزب مابای (حزب کارگران سرزمین اسرائیل):

مابای لغت عبری و مختصر عبارت "مفلیجیتبوعلی ایرتس یسرائیل" می باشد. در نخستین کنگره مشترک حزب "هابوعیل هاتسعیر" و "احدوت هعفودا" سال 1930 که رهبران احزاب کارگری صهیونیستی در فلسطین در آن شرکت داشتند تأسیس حزب مابا اعلام گردید. (ن. ر: مابای حزب)

10 ـ حزب أحدوت هعفودا ـ بوعالی تسیون (کارگران سوسیالیستی):

این حزب بعد از تأسیس، فعالیتهای خود را در سازماندهی نیروهای دفاع مدنی، هاگاناه انجام داد و نقش خود را تا جایی رساند که اعضای حزب مسئولیتهای مهم و اساسی را در یگانهای نظامی و واحدهای ویژه بالماخ به فرماندهی ایگال آلون پیدا کردند. در سال 1948 این حزب با هاشومیر هاتسعیر (پاسدار جوان) متحد شد و حزب جدیدی را به نام ماپام (حزب کارگران متحد) تأسیس کردند که این حزب با وجود اینکه دارای مرام، ایدئولوژی و برنامه های مشخصی نبود ولی در مقابل حزب مابای به وجود آمد. از رهبران این حزب می توان از "اسحاق ـ تایتکین"، "ایگال آلون"، "اسرائیل غالیلی" و "اسحاق بن أهرون" نام برد.

ج ـ احزاب راستگرا:

احزاب راست در اسرائیل از دو اردوگاه تشکیل شده است: اردوگاه راست سکولار (Secular Right) (نک: احزاب راستگرای سکولار) و اردوگاه راست مذهبی (Religious Right) (نک: احزاب راستگرای مذهبی)

ازجمله احزاب سیاسی که دارای تمایلات افراطی در خصوص توسعه مرزهای اسرائیل و برتری نژادی قوم یهود هستند می توان به حزب "لیکود"حزب "هتحیاه" یا رستاخیز و جنبش "اسرائیل آحات" یا اسرائیل متحد، اشاره کرد. این احزاب از حمایت تندروترین شخصیتهای سیاسی اسرائیل برخوردارند.

مواضع احزاب راست به طور عمده برپایه افراطی ترین عقاید سیاسی قرار دارد. ازجمله این مواضع به موارد ذیل می توان اشاره کرد:

1 ـ تشکیل "اسرائیل بزرگ" با استفاده از نیروی نظامی.

2 ـ عدم خروج از سرزمینهای اشغالی.

3 ـ توسعه شهرکهای صهیونیستی در مناطق اشغالی.

4 ـ مخالفت با تشکیل هرگونه حکومت فلسطینی.

5 ـ مخالفت با هرگونه صلحی که در آن اسرائیل مجبور به بازپس دادن سرزمینهای اشغالی گردد.

6 ـ فراخوانی یهودیان از سراسر جهان به داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین.

به عبارت دیگر تمایلات قوی توسعه طلبانه وجه مشخصه احزاب راست در اسرائیل است. این احزاب عبارتند از:

1 ـ تجمع لیکود:

این تجمع از اتحاد چندین حزب و نیروی سیاسی و فراکسیون پارلمانی تشکیل شده است لکن نیروی محرکه اصلی این تجمع را جنبش "حیروت" یا آزادی و حزب آزادگان تشکیل می دهند. جنبش حیروت و حزب آزادگان از نیروهای سیاسی قدیم رژیم صهیونیستی به شمار می روند حال آنکه دیگر نیروهای عضو تجمع لیکود در نیمه دهه شصت میلادی بر اثر فعل و انفعالات داخلی حزبی پا بهعرصه سیاست بازیهای حزبی گذارده اند. تعداد احزاب و گروههای مؤتلفه لیکود همواره به تبع شرایط سیاسی عام و تغییر و تحولات درون سازمانی هر حزب و گروه، در نوسان بوده است و می توان گفت که تجمع لیکود در نتیجه یک فرایند اتحاد و انشعابهای حزبی که مشخصه حیات سیاسی و حزبی جامعه صهیونیستها چه قبل و چه بعد از ایجاد کشور صهیونیستی بوده، به وجود آمده است (ن. ر: لیکود، حزب).

2 ـ جنبش حیروت، یا آزادی:

این جنبش در ژوئیه سال 1948 پس از انحلال سازمان نظامی (اتسل) که در اجرای تصمیم "بن گوریون" مبنی بر انحلال سازمانهای نظامی و ادغام آنها در ارتش جدید اسرائیل صورت گرفت، تأسیس شد و رهبری آن را از همان آغاز "مناخیم بگین" به عهده گرفت. پس از به قدرت رسیدن لیکود در سال 1977 جنبش حیروت شاهد تحولات متعددی گردید که مهمترین آنها پیوستن جنبش "شلومتسیون" یا صلح صهیون و رهبر آن "آریل شارون" به حیروت بود. این جنبش از قدرت سازماندهی فوق العاده ای در مقایسه با دیگر تشکیلات حزبی در اسرائیل برخوردار است (ن. ر: حیروت، حزب).

3 ـ حزب آزادگان:

حزب آزادگان دومین حزب متحد و زیرمجموعه تجمع لیکود است که اعضای آن در گذشته به نام "صهیونیستهای عوام" شناخته می شدند، اینان فعالیت خود را در سال 1301 ه. ش (1922 م) در فلسطین آغاز کردند. این سازمان اعضای خود را درجنبش صهیونیستی و سازمان جهانی صهیونیستها از میان کسانی برمی گزید که به هیچ یک از گرایشهای حزبی کارگری و مذهبی وابستگی نداشتند.

در اوایل دهه سوم قرن بیستم "صهیونیستهای عوام" به دو جناح الف و ب یا "هتأحدوت هانسیونیم هاکلیم" (اتحاد صهیونیستهای عوام) و "بریت هانسیونیم هاکلیم" (اتحادیه صهیونیستهای عوام) تقسیم گردید.

جناح "الف"، که رهبری آن را "حاییم وایزمن" به عهده داشت بیشتر گرایشات کارگری داشت حال آنکه جناح "ب" به خط اصلاحی جنبش صهیونیستی نزدیک بود.

در آستانه تأسیس کشور صهیونیستی، جناح الف ضمن اتحاد با حزب "آلیاه حداتا" (هجرت نوین) و سازمان "هااوفیدهایستونی" (کارگر صهیونیست) حزب ترقیخواه را تشکیل دادند لکن جناح ب با همان نام صهیونیستهای عوام در فاصله سالهای 1948 تا 1961 وضعیت مستقل خود را حفظ کرد و در سال 1961 پس از چندین تلاش ناموفق برای اتحاد با "حیروت" بالاخره حزب صهیونیستهای عوام با اتحاد با حزب ترقیخواهان، حزب آزادگان را تشکیل دادند. لکن در سال 1965 حزب آزادگان با حیروت متحد شده و تجمع "گاهال" را به وجود آوردند که با مخالفت جناح ترقی خواهان مواجه شد و این جناح با اعلام انشعاب به تنهایی "حزب آزادگان مستقل" را تأسیس کرد.

موضع گیریهای حزب آزادگان در چارچوب "تجمع گاهال" رفته رفته با مواضع سیاسی حیروت مطابقت پیدا کرد به نحوی که پس از جنگ ژوئن 1967 گرایشهای دست راستی حزب آزادگان به اوج خود رسید. با وجود اینکه حزب آزادگان از یک ثباتنسبی برخوردار بوده لکن تنشهای درون حزبی میان دو تن از سران اصلی حزب به نامهای "سمی ارلیخ" و "اسحاق مودایی" به ویژه پس از به قدرت رسیدن لیکود کاملاً مشهود بوده است. ساختار تشکیلاتی حزب آزادگان علاوه بر رئیس و شورای ریاستی 9 نفره که ریاست نهادهای مرکزی حزب را به عهده دارند، شورای حزب را نیز که اعضای کمیته مرکزی را برمی گزیند در برمی گیرد.

اعطای حق به یهودیان برای سکونت در خاک فلسطین از مهمترین اصول اعتقادی حزب آزادگان به شمار می رود و در تفکر این حزب این حق با نیازهای حیاتی امنیت اسرائیل گره خورده است. یکی دیگر از اصول اعتقادی حزب آزادگان این است که حکومت خودمختاری فلسطینیان در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه را نه یک مبنا برای ایجاد کشور فلسطین بلکه تنها یک سلطه اداری می داند. (ن. ر: آزادگان، حزب)

4 ـ جنبش رسمی کار "آلام":

جنبش رسمی کار یا "آلام" گروه کوچکی در لیکود است که جزء احزاب دست راستی اسرائیل به شمار می رود. این جنبش موقعیت قابل توجهی ندارد و رهبری آن را "الیعازرشوستاک" به عهده دارد. این گروه تا زمان امضای موافقتنامه کمپ دیوید در پاییز 1357 ه. ش (1978) بخشی از یک جنبش بزرگتر بود که با همین نام شناخته می شد. این جنبش در آغاز سال 1355(1976) با اتحاد سه فراکسیون پارلمانی متحد لیکود به نامهای "لیست رسمی" یا "رافی" و "کانون مستقل" و جنبش به خاطر "سرزمین یکپارچه اسرائیل" به وجود آمد حال آنکه جنبش آلام کنونی از اجتماع اعضای "کانون مستقل" و "لیسترسمی" تشکیل شده است.

جنبش آلام همچون دیگر گروهها و جنبشهای مشابه در فلسطین اشغالی بیش از آنکه یک جو سیاسی عقیدتی قائم به خود باشد، محصول کشمکشهای درون حزبی در احزاب عمده می باشد و بنابراین به تبع تحولات حزبی سیاسی،یا در دسته بندیهای بزرگتر حل شده و یا در معرض تجزیه و اضمحلال قرار گرفته است.

5 ـ لیست رسمی "رافی":

رافی از گروهکهای متحد لیکود است که تا سال 1978 بخشی از جنبش اصلی آلام بود و پس از این تاریخ به دو جناح تقسیم شد. رهبری جناح اول را "یگئیل هوکروویتس" و رهبری جناح دوم را "الیعازرشوستاک" به عهده گرفتند. جناح تحت رهبری "هوکروویتس" در سال 1979 پس از اینکه پیروان آن از همراه شدن با موشه دایان و شیمون پرز جهت پیوستن به حزب "مبای" خودداری ورزیدند تصمیم گرفت فعالیت خود را تحت نام قبلی این گروه یعنی لیست رسمی،از سرگیرد. این گروه طی مراحل بعد با گروه کوچک دیگری در لیکود به نام گروه "احدوت" به رهبری "هیلل زایدال" متحد گردید لکن پس از مدتی این گروه دچار ضعف و انشعابهای درونی شد و بنابراین گروه رافی در سال 1980 از لیکود خارج گردید.

6 ـ حزب تسومیت:

این حزب در سال 1975 م توسط "رافائل ایتان" از فرماندهان نظامی سابق ارتش اسرائیل تشکیل شد و جزو احزاب مطرح دست راستی به شمار می رود.

7 ـ گروه "یاند":

گروه "یاند" پس از انشعابی که در تابستان سال 1978 در "جنبش دموکراتیک برای تحول" به وجود آمد تشکیل گردید و تا اواخر سال 1979 که به تجمع لیکود پیوست،همواره در پارلمان حضور داشت و در اپوزیسیون به طور مستقل عمل می کرد. رهبری این گروه را "آساف یاگوری" به عهده داشت.

8 ـ گروه "احدوت":

با تشکیل گروه "احدوت" یا اتحاد در چارچوب لیکود رهبری آن را از همان آغاز "هیلل زایدل" که با نظریات دست راستی اش در زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شناخته شده است به عهده گرفت.

د ـ احزاب چپگرا:

موجودیت احزاب چپ اسرائیل به طور عمده به تحولات سیاسی اروپا و اوج گیری اندیشه های سوسیالیستی در دوران قبل از جنگ جهانی اول در این قاره برمی گردد. بسیاری از تشکلهای چپ اسرائیل به لحاظ اندیشه سیاسی تا حد قابل توجهی به سوسیالیزم گرایش دارند البته سوسیالیزم آمیخته به آرمانهای صهیونیستی.

همه احزاب اسرائیل در چارچوب اجماع صهیونیستی عمل می کنند. بنابراین با ارزش های سیاسی که "چپ گرایی" نامیده می شود (مانند اعتقاد به عدالت، برابری و پافشاری بر برنامه ریز) هیچ ارتباطی ندارند. با وجود این، احزاب چپ گرای (Leftist Parties)صهیونیستی از مفاهیم چپی استفاده می کنند تا بر نژادپرستی با ساختاریصهیونیسم سرپوش بگذارند. برعکس، احزاب راستی آشکارا مفاهیم نژادپرستانه را به کار می برند.

برای این که این احزاب را از یکدیگر تفکیک کنیم، احزاب صهیونیستی را که دارای مفاهیم چپی و سوسیالیستی هستند، "احزاب کارگری" می نامیم. (نک: احزاب کارگری اسرائیل)

شکل گیری احزاب چپ در اسرائیل با تشکلهای کارگری و صنفی شروع شد. از مهمترین این احزاب می توان به دو حزب کارگر اسرائیل و حزب واحد کارگران اشاره نمود. این دو حزب در چارچوب یک ائتلاف سیاسی، حزب "مئراخ" را پدید آورده اند و در حقیقت به مثابه جبهه چپ سیاسی برابر حزب لیکود به شمار می رود. احزاب چپ اسرائیلی دومین قدرت سیاسی در اسرائیل به حساب می آیند.

تاریخ تشکیل دو حزب یاد شده به سالهای 1900 تا 1914 برمی گردد. در آن دوره دو حزب کارگری به نامهای کارگر جوان و کارگر صهیون با تمایلات سوسیالیستی به وجود آمدند و از انشعاب این دو حزب، احزاب چپگرای متعددی پدید آمد و پس از ائتلافها و انشعابهای مختلف، احزاب جدید چپگرا در اسرائیل شکل گرفتند که به آنها اشاره می شود.

1 ـ حزب کارگر اسرائیل:

حزب کارگر اسرائیل در سال 1968 پس از توافق سه حزب مبای، "احدوت هعفودا تسیون" و کارگران اسرائیل ـ راضی بر اتحاد و ادغام این حزب به وجود آمد. اسناد مربوط به اعلام تأسیس این حزب از سوی "گلدامایر" دبیرکل حزب مبای "یسرائیل گلیلی" دبیرکل احدوت ـ هعفودا و شیمون پرز دبیرکلرافی امضاء گردید.

به هنگام تأسیس حزب کارگر "بنحاس ساپیر" به عنوان دبیرکل و شیمون پرز و "ابراهام ـ جگلبر" به عنوان معاونین او برگزیده شدند.

کنگره حزب کارگر اسرائیلی هفتاد نماینده عرب فلسطینی دارد و یکصد و هفت تن دیگر نیز عضو کمیته مرکزی هستند.

نک: کارگر (حزب)

2 ـ حزب واحد کارگران "مبام":

کلمه مبام حروف اولیه اسم عبری حزب "مفلیگت بوئلم امئومدت" می باشد. این حزب در ژانویه 1948. م در راستای تلاش برای متحد ساختن احزاب چپ اسرائیل تشکیل گردید. از زمان تأسیس حزب مبام سه تن متعاقب یکدیگر سمت رهبری حزب را به عهده گرفتند که عبارتند از "مائیرئیری" از 1952 تا 1973، مائیر تلمی از 1973 تا 1980 و "ویکتور شحتوف" که از سال 1980 به این سمت برگزیده شد.

نک: مبام (حزب)

3 ـ مئراخ "تجمع کارگری":

تجمع کارگری مئراخ در اوایل سال (1969. م) از ائتلاف بین حزب کارگر اسرائیل و حزب واحد کارگران "مبام" به وجود آمد. اکثر بنیانگذاران تجمع مئراخ از رهبران قدیمی حزب کارگر و از بنیانگذاران رژیم صهیونیستی به شمار می روند که در این میان می توان از "لیوی اشکول" "گلدامایر"، "اباابان" و "موشه دایان" نام برد. اما اشخاصی همچون "شیمون پرز" "اسحاق رابین" و "ماییرتلمی" جزو شاخص ترین رهبران مئراخ به شمار می روند.

نک: مئراخ (حزب)

4 ـ حزب کمونیست اسرائیل:

حزب کمونیست اسرائیل "ماکی" در پی اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی تشکیل گردید. این حزب از آغاز تأسیس اسرائیل، برحق زندگی اعراب در فلسطین و مردود شمردن سیاست نژادپرستانه مقامات اسرائیلی علیه فلسطینیان تأکید کرده است. همچنین این حزب خواستار ایجاد کشوری با حقوق متساوی برای اعراب و یهودیان می باشد. در سال 1949 (1328 ه. ش) این حزب برای کمک به فلسطینیان جهت ایجاد کشوری خاص خود دست به تبلیغات زد.

حزب کمونیست اسرائیل همچنین با غصب و مصادره سرزمینهای اعراب مخالفت ورزیده و خواستار خروج ارتش اسرائیل از اراضی اشغالی سال 1967 (1346) بوده است.

ه ـ احزاب مذهبی:

احزاب مذهبی از تاریخ دیرینه ای در تشکلهای سیاسی صهیونیستها برخوردار هستند. در حال حاضر نیز حزبهای مذهبی موجود در اسرائیل موقعیت نسبتا مهمی در معادلات سیاسی این کشور دارند. نظرات گروههای مذهبی به طور عمده در همسویی کامل با دیدگاههای احزاب راست اسرائیل قرار دارد.

به طور کلی احزاب مذهبی از لحاظ قدرتشان در پارلمان بعد از احزاب راست و چپ سومین گروه عمده محسوب می شوند به این جهت در کابینه رژیم صهیونیستی نیز حضور دارند. معمولاً تعدادی از نمایندگان وابسته به پنج حزب مذهبی اسرائیل در پارلمان حضور دارند. در گذشته مجموعه احزاب مذهبی به اتفاق یکدیگر به ویژه زمانی که برای کمکبه ایجاد یک ائتلاف حاکم، به اندازه کافی کرسی داشته اند، به عنوان یک اتحاد پارلمانی عمل کرده اند.

این احزاب غالبا تعادل لازم برای حکومت یک دولت را برقرار کرده و در این فرایند در زمینه های مربوط به مذهب از قبیل موقعیت شخصی، رعایت اصول مذهبی مربوط به شنبه ها و آموزش، نفوذ سیاسی قابل ملاحظه ای اعمال کرده اند. با همه اینها میان گروههای مذهبی متعصب و میانه رو و میان یهودیان اشکنازی و سفاردی اختلافاتی وجود دارد. (در اسرائیل دو خاخام اعظم وجود دارد که یکی اشکنازی و دیگری سفاردی است.)

انتخابات سال 1948 م این اختلافها را آشکار ساخت. از انشعابهای پدید آمده در حزب مذهبی ملی واگودات اسرائیل، دو حزب مذهبی جدید به نامهای شا (sha) و موراشا (morasha)به وجود آمد. ائتلاف وحدت ملی نیاز به تشکیل یک اتحاد یکپارچه را از بین برد، اما چهار حزب از پنج حزب مذهبی به دولت وحدت ملی پیوستند و در کابینه سه پست به دست آوردند که همگی جنبه مشاورتی دارند.

به علت اینکه حزبهای مذهبی نتوانستند در این مورد که کدامیک، وزارت امور مذهبی را برعهده گیرند، به توافق برسند، این پست در دست نخست وزیر باقی ماند. اما همگی آنها تعهد کردند که در آینده نزدیک این مسأله را حل کنند، این احزاب به علت حمایت پایدار مردم از آنها، در تمامی انتخابات پارلمانی اهمیت بالقوه خود را حفظ کرده اند.

ازجمله مهمترین احزاب مذهبی در اسرائیل، می توان به سه حزب ملی مذهبی "مئذال"، "اگودات اسرائیل" و "پوئالی اگودات یسرائیل" و نیز "جنبش گوش آمونیم" اشاره کرد:

1 ـ حزب ملی ـ مذهبی مئذال:

حزب مئذال که از دو حزب "مزراهی" و "هیوئیل همزراهی" تشکیل شده از احزاب قدیمی مذهبی صهیونیستها می باشد. پس از تأسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 شیمون پرز با در پیش گرفتن گرایشات کارگری ـ مذهبی، اقدام به متحد ساختن این دو حزب کرد.

خاخام "اسحاق رئز" از بنیانگذاران این حزب به شمار می رود. از برجسته ترین رهبران کنونی مئذال می توان به یوسف بورگ، زفوسن همز، اهدون ابوحتیرا و یهودابن مایر، اشاره کرد. (ن. ر: حزب ملی ـ مذهبی اسرائیل ـ مئذال)

2 ـ حزب اگودات اسرائیل:

این حزب که در سال 1912 در لهستان تأسیس شد نام خود را از عبارتی عبری به معنای "وحدت اسرائیل" گرفته است.

در اساسنامه این حزب آمده است: این حزب نمایندگی یهودیان متعهد به شعائر مذهبی در سرتاسر جهان را برعهده دارد. اگودات اسرائیل در ابتدا نهادها و مؤسسات جامعه یهودی در فلسطین را تحریم کرده بود لکن نهایتا به زندگی سیاسی کشور اسرائیل پیوست. این حزب جزئی از ائتلاف دولت است. رهبران و مؤسسین اگودات اسرائیل از خاخامهای یهودی هستند.

از جمله بنیانگذاران این حزب می توان به خاخام اسحاق ایزاک هلیفی (لهستانی تبار) و خاخام سولومون بروید اشاره کرد. رهبری کنونی حزب را خاخام شلومولورنس و خاخام مائیر ابراموویتس و یک خاخام دیگر به عهده دارند. (ن. ر: اگوداتاسرائیل حزب)

3 ـ حزب پوآلی اگودات یسرائیل (poglei) :

این حزب در سال 1302 ه .ش ( 1923) به عنوان یک تشکیلات کارگری در چارچوب جنبش اگودات اسرائیل در لهستان تأسیس شد. این حزب در مرحله نخست دارای تمایلات قوی کارگری بود که کم کم با اعلام تأسیس اسرائیل، به یک حزب سیاسی مذهبی مبدل گردید. در حال حاضر خاخام کالمن کاهانا رهبریت این حزب را برعهده دارد. (ن. ر: پوآلی اگودات یسرائیل، حزب مذهبی)

4 ـ جنبش گوش آمونیم (Gush-Emunim) :

گوش آمونیم یا اتحادی از مؤمنان، گروهی است که تعداد اعضای رسمی آن از چند هزار نفر تجاوز نمی کند اما نماینده جامعه اسرائیلی است که سرزمینهای اشغالی عربی را یک بخش تاریخی از سرزمین اسرائیل و درنتیجه جزء جدایی ناپذیر این کشور می داند. تعداد زیادی از اعضای این گروه، از یهودیان آمریکایی تبار هستند.

چندین گروه با عقاید سیاسی متفاوت و بدون قائل شدن احترام ویژه ای برای یهودیت به مفهوم مذهبی آن، فعالانه و یا غیرفعالانه از اهداف گوش آمونیم حمایت می کنند. برخی از رهبران موراشا (morasha) و دیگر گروههای مذهبی در پارلمان اسرائیل از گوش آمونیم پشتیبانی می کنند و عموما با اتحاد لیکود در یک صف قرار دارند.

در بیشتر اوقات گوش آمونیم با مقامات رسمی اسرائیل، به ویژه در دوران حکومت حزب کارگر، بر سر مسأله ایجاد شهرکهای یهودی نشین در کرانه غربی، درگیری داشته است، آنها عقیده دارند کهاسرائیلیها حق دارند در هر نقطه ای از سرزمین باستانی یهودیه (Judeal) و سامریه (samaria) که میل داشته باشند ساکن شوند. تصرف زمینهای متعلق به اعراب و عملیات تحریک آمیز گوش آمونیم در رابطه با اماکن مقدسه یهودی و احداث شهرکهای جدید در کرانه غربی، خشونتهای زیادی به دنبال داشته است.

دولت ناگزیر شده است که در مورد چندین موضوع مربوط به اسکان یهودیان تسلیم نظریات گوش آمونیم شود. از زمانی که دولت لیکود در راستای افزایش حضور یهودیان در کرانه غربی فعالیت بیشتری از خود نشان داد، درگیری میان دولت و گوش آمونیم کاهش پیدا کرد.

5 ـ حزب موراشا:

حزب موراشا پس از انتخابات 1981 با انشعاب از حزب ملی مذهبی مئذال پدید آمد. این حزب در مقایسه با حزب ملی مذهبی، نظریات ملی گرایانه تری دارد و به طور ضمنی از برنامه گوش آمونیم در زمینه توسعه شهرکهای یهودی نشین در کرانه غربی حمایت می کند. این حزب از حمایت پوآلی (Poalei)(اگودات اسرائیل کارگران) یک گروه ستیزه جوتر که قبل از موراشا از اگودات انشعاب کرده است، برخوردار می باشد.

6 ـ حزب شاس یا نگهبانان سفاردی تورات:

حزب شاس، حزب جدیدی بود که در انتخابات سال 1984 شرکت داشت. این حزب که یک انشعاب قومی از اگودات اسرائیل است، در کنیست (پارلمان) 4 کرسی و در کابینه یک عضوبه دست آورد. ـ این امر نشانگر قدرت سیاسی یهودیان متعصب مذهبی سفاردی می باشد ـ سیاستهای این حزب، که مشابه سیاستهای لیکود است، در مورد اسکان یهودیان و مسائل مذهبی نسبتا ستیزه جویانه است.

7 ـ حزب تامی(Tami) جنبش برای سنت اسرائیل:

حزب تامی درست پیش از انتخابات 1981، توسط یکی از رهبران پیشین حزب ملی مذهبی مئذال به نام "اهارون ابوهاتزیره" (Abuhatzeira Aharon)که یک یهودی مراکشی است، تأسیس شد. حزب تامی، ظاهرا بر سر عدم شرکت دادن یهودیان سفاردی در ساختار قدرت، حزب از حزب ملی مذهبی جدا شد. تامی در انتخابات سال 1981 در کنیست (پارلمان) 3 کرسی به دست آورد اما این تعداد در سال 1984 به یک کرسی تقلیل یافت و این حزب در ائتلاف شرکت نکرد.

محبوبیت این حزب به دلیل محکومیت ابوهتزریره در مورد سوءاستفاده از اموال عمومی در مقام شهرداری شهر رمله، خدشه دار گشت.

او در سال 1983 به حبس کوتاه مدت محکوم شد و این امر جنجالی را در مورد اذیت و آزار یهودیان سفاردی به طور اعم و رهبران سیاسی شان به طور اخص، برانگیخت. اگرچه مواضع حزب تامی و حزب شاس مشابه یکدیگر است ولی به دلیل اینکه رهبری شاس از توانمندی بیشتری برخوردار است لذا حزب تامی در مقایسه با حزب شاس، محبوبیت متری دارد.

و ـ گروههای صلح طلب:

در تقسیم بندی احزاب و گروههای اسرائیلی،نیروهای صلح طلب مختلفی وجود دارند که برجسته ترین آنها نهضت "صلح اکنون" می باشد. در اثنای جنگ لبنان در تابستان 1982، گروههای صلح طلب متعددی فعالیت خود را از سر گرفتند و یا به وجود آمدند. برخی از گروههای جدید عبارتند از "سربازان علیه سکوت" "والدین علیه جنگ" و گروههایی از سربازان که از جنگ در لبنان خودداری کرده اند. بسیاری از این گروهها با سیاست لیکود در جهت افزایش شهرکهای یهودی نشین در کرانه غربی مخالف بوده و در مقابل، خواستار خروج اسرائیل از سرزمینهای اشغالی به عنوان بخشی از طرح صلح همه جانبه شده اند.

این گروههای صلح طلب هرچند که نماینده افراد مخالف با ادامه حضور اسرائیل در کرانه غربی و نوار غزه و عملیات این کشور در لبنان محسوب می شوند، اما مانند گروه مخالفشان یعنی گوش آمونیم از یک سازمان منسجم و متشکل و یا برنامه مشخص و متمایز برخوردار نیستند. تاکنون گروههای صلح نتوانسته اند به اندازه گوش آمونیم به گونه مؤثری بر سیاستهای رژیم اسرائیل تأثیر بگذارند. گروههای صلح با ماپام وبا جناح چپ حزب کارگر و با حزب شینویی (shinui) ارتباطات نزدیک دارند. این گروهها از آنجا که با خشونت مخالفند، بر تظاهرات آرام خیابانی اصرار می ورزند. اما تلاشهای صلح طلبانی که تا این حد به آرامش پایبند نیستند در مخالفت با آنها تاکنون به خشونت انجامیده است.

1 ـ جنبش صلح اکنون:

این جنبش به دنبال سفر انورسادات به قدس در نوامبر 1977 (1356) و خودداری اسرائیل از خروج از اراضی اشغالی اعراب پس از این سفر تشکیلگردید. صلح اکنون، دربرگیرنده گروههای متعددی ازجمله نظامیان پیشین می باشد (اکثرا از افسران) که از عملیات جنگ 1973 ناراضی هستند. پس از امضای پیمان صلح اسرائیل با مصر، اهمیت صلح اکنون تا حدی کاهش یافت (ن. ر: صلح اکنون، جنبش).

2 ـ جنبش حقوق شهروند "راش":

این جنبش در سال 1977 (1356) تشکیل گردید و بیشترین توجه خود را نسبت به ایجاد کشور لائیک یا جدایی دین از سیاست و همچنین موضوع حقوق مدنی فلسطینیان در اسرائیل معطوف داشته است. این جنبش بر آرای بخش خاصی از مردم تکیه نمی کند بلکه اکثر هوادارانش از جوانان لیبرال منش و غیرمتدین می باشند.

"اشمولیت آلوین" عضو پارلمان از برجسته ترین شخصیتهای مردمی این جنبش به شمار می رود.

جنبش راش شهر بیت المقدس را پایتخت جاودانه اسرائیل دانسته و معتقد است که اراضی اشغالی در سال 1967 (1346) تا تحقق صلح و امنیت اسرائیل و امضای معاهده صلح با کشورهای خط مقدم اعراب باید همچنان در دست اسرائیل باقی بماند.

مآخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد هفتم، چاپ اول، 1383.
  2. نشریه خبرگزاری جمهوری اسلامی، پیش بینی ریسکهای سیاسی جهان، 26/1/1364.
  3. روزنامه جمهوری اسلامی، تاریخچه احزاب سیاسی در فلسطین اشغالی، 7/3/1371.
  4. نشریه خبرگزاری جمهوری اسلامی، اسرائیل، گذار به مرحله ای نوین 111، 5/8/1372.
  5. کیالی، عبدالوهاب: موسوعة السیاسة، مؤسسة العربیة للدراسات و النشر، جلد پنجم، چاپ دوم، 1990.
  6. الموسوعة الفلسطینیة، جلد اول، دوم، سوم و چهارم، 1984.
  7. قهوجی، حبیب: الاحزاب الاسرائیلیة و الکتل السیاسة فی الکیان الصهیونی.
  8. بدر، کامیلیا: نظرة علی الاحزاب و الحرکات السیاسة الاسرائیلیة، قدس 1981.