قدس، سیاستهای اسرائیل درباره

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۶ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


قدس شریف، سرزمینی است که در بین سه دین از ادیان بزرگ معاصر یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت که دارای پیروان کلان در جهان هستند، اهمیت بسیار زیادی دارد و مقدس شمرده می شود. ویژگی که برای شهر قدس به لحاظ دینی می توان برشمرد این است که هیچ نقطه ای در جهان از لحاظ تقدس مثل این شهر نمی باشد، زیرا قدس برای هر سه دین بزرگ آسمانی دارای تقدس بوده و از اهمیتطراز اول در نزد آنان برخوردار است. این شهر فارغ از گذشته پر فراز و نشیب، طی دهه ها و سالهای گذشته محور بسیاری از کشمکشها، مذاکرات و مجادلات بوده است.

پس از پایان دوره قیمومیت انگلیس بر فلسطین، مجمع عمومی سازمان ملل با صدور قطعنامه شماره 181 در مورد تقسیم فلسطین در سال 1947، بر بین المللی بودن شهر قدس و تشکیل یک شورای سرپرستی برای آنکه وظایف قوه مجریه را به نیابت از سازمان ملل انجام دهد تأکید کرد. اعلام تشکیل اسرائیل در سال بعد و اشغال قدس غربی عملاً این طرح را به فراموشی سپرد.

به رسمیت شناخته شدن اسرائیل توسط سازمان ملل و بسیاری از کشورهای جهان، موجبات تسلط دایمی اسرائیل بر غرب قدس را فراهم کرد. این وضعیت در سال 1967 و اشغال سایر بخشهای اراضی فلسطین تغییر یافت. رژیم صهیونیستی در همین سال تمام قدس را به اشغال خود در آورد و آن را پایتخت ابدی اسرائیل اعلام کرد.

رژیم صهیونیستی طی سالهای تأسیس، به طرق گناگون در صدد تثبیت قدس به عنوان پایتخت خویش برآمد. در سال 1958، کنست مقر خود را در شهر قدس قرار داد. ده سال بعد کابینه این رژیم نیز مقر خود را به قدس منتقل کرد و در سال 1980 در راستای تثبیت جایگاه قدس و یکپارچه سازی آن تعیین شهر قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، تصویب شد.

از ابتدای دهه 1990 و با شروع روند مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل، همواره یکی از مهمترین و اصلی ترین موضوع دو طرف، قدس و چگونگی سیطره فلسطینیها برآن بود. نحوه و شیوه مشارکت فلسطینیهای قدس شرقی در پدیده های انتخاباتی فلسطین، یکی از محورهای مهم قرارداد اسلو به شمار می رود. از یک سو فلسطینیها همواره بر حضور اینعده در انتخابات ریاست تشکیلات و شورای قانونگذاری اصرار دارند و از سوی دیگر اسرائیل وقوع چنین پدیده ای را نقض حاکمیت خویش پنداشته و با آن مخالفت می کند. این موضوع به یکی از دلایل تشکیلات خودگردان برای تعویق احتمالی این انتخابات تبدیل شده بود، هرچند که به یک راه حل بینابینی دست یافتند.

موضوع قدس شرقی و چگونگی سیاستها و مواضع در برابر آن، یکی از محورها و معیارهای جامعه اسرائیل در انتخاب احزاب مورد علاقه خود برای دستیابی به کرسیهای پارلمانی است.

در عرصه سیاست خارجی نیز سرزمینهای اراضی اشغالی 1967 و قدس شرقی همواره یکی از چالشهای اسرائیل به شمار رفته است. ایجاد و گسترش شهرکهای صهیونیست نشین، ساخت دیوارحائل و امتداد آن در قدس شرقی به نام غلاف قدس همواره یکی از محورهای انتقاد اعراب و اتحادیه اروپا از اسرائیل بوده است.

الف ـ سیاست داخلی اسرائیل در قبال قدس:

اسرائیل از سال 1967 تلاش جدی و گسترده ای را برای سیطره و تسلط بر قدس شرقی و کرانه باختری به انجام رساند، به طوری که بزرگترین شهرکهای صهیونیست نشین را در اطراف قدس احداث کرد. شهرکهای معالیه آدومیم، جبل ابوغنیم (هارهوما) و آریل از این دسته اند. حدود نیمی از صهیونیستهای شهرک نشین در اراضی اشغالی 1967 در قدس شرقی سکونت دارند.

دولتهای اسرائیل اعم از چپ و راست از سال 1967 سیاست اسکان صهیونیستها در اطراف قدس و اراضی اشغالی 1967 را در دستور کار خود قرار داده بودند. این در حالی است که فلسطینیها نیز همواره بر لزوم تشکیل کشور مستقل فلسطین بهپایتختی قدس (قدس شرقی) تأکید کرده اند.

پس از اقدام اسرائیل برای احداث دیوارحائل، موضوع قدس شرقی، اهمیت مضاعفی یافت. در اواخر سال 2003 یوری لوبلیانسکی، شهردار قدس آمادگی خود را برای تخلیه محله های عربی قدس شرقی و واگذاری آن به تشکیلات خودگردان اعلام کرد. به زعم وی، محله های شفعاط، جبل المکبر، بیت حنینا، الزعیم، صورباهر، عیسویه، العیزریه، ابودیس و عناتا در این چارچوب قرار می گیرند.

وی محله های دیگر چون شهر قدیمی قدس، وادی الجوز، رأس العمود، سلوان، الئوری، شیخ جراح و الصوانه و شهرکهای صهیونیست نشین و اماکن نظامی را مستثنی ساخت. علی رغم این اظهارنظر، تلاش سران اسرائیل برای یهودی سازی قدس شرقی، کماکان ادامه داشته است. پس از اظهارات فوق، رژیم اسرائیل تصمیم به مصادره هزار و 585 دونم از اراضی محله های ابودیس، الیعزریه و سواحره شرقی گرفت. شائول موفاز وزیر دفاع اسرائیل نیز در سال 2005 از مرتبط ساختن شهرک 32 هزار نفری معالیه آدومیم به شهر قدس و اتخاذ تصمیم در این باره و تا زمان انتخابات اسرائیل (28 مارس) خبر داد. بدین ترتیب ارتباط شمال و جنوب کرانه باختری قطع خواهد شد.

ساخت دیوارحائل که علی رغم مخالفتهای بسیار گسترده جهانی از سوی اسرائیل پیگیری شد. از دیگر ابزارهای انضام قدس شرقی به اسرائیل (اراضی اشغالی 1948) محسوب می شود. طبق نظرسنجی های بنیاد قدس برای پژوهشهای اسرائیلی، دیوارحائل در درجه اول بر کار و فعالیت اقتصادی این دسته از ساکنان اثر منفی دارد. 52 درصد از مخاطبان نظرسنجی از دشواریهای حضور در محل کار، امکان از دست دادن آن یا کاهش مشتری و درآمد شکایت کرده اند، در حالی که 44 درصد از ایجاد ممانعت برای خواندن نماز در مسجدالاقصی و محدودیتهایفراروی خود شکایت کردند و ضررهای بهداشتی، کاهش دسترسی به امکانات بیمارستانی و آسیبهای اجتماعی از دیگر دلایل نارضایتی ساکنان فلسطینی قدس شرقی از بابت ساخت دیوارحائل بوده است.

نقش قدس در شروع انتفاضه مسجدالاقصی نیز کاملاً روشن است. زیرا دیدار شارون از مسجدالاقصی که با واکنش جدی مسلمانان فلسطین روبه رو شد، کلید آغاز انتفاضه الاقصی به شمار می آمد. این انتفاضه دارای پیامدها و نتایج گسترده ای بوده است.

ب ـ سیاست خارجی اسرائیل در قبال قدس:

موضوع قدس شرقی همواره یکی از موضوعات چالش برانگیز در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی بوده است. حریق عمدی در مسجدالاقصی در سال 1969 و تنها دو سال پس از اشغال اراضی 1967 توسط اسرائیل، جرقه تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی را زد.

چالش اسرائیل بر سر قدس شرقی نه تنها با کشورهای اسلامی بلکه با آمریکا، سازمان ملل و به ویژه اروپا نیز بوده است. در این میان، کشورهای اسلامی به موضوع قدس اهتمام ویژه ای داشته اند. در این رابطه پارلمان مصر، چندی پیش طی بیانیه ای، حفاریهای اسرائیل در زیر مسجدالاقصی را خطرناک دانست و هشدار داد: این تجاوزات، عواقب وخیمی را در پی خواهد داشت که تنها اسرائیل مسئول آن خواهد بود. یهودی سازی قدس و تلاش برای تغییر هویت و شرایط دموگرافیک این شهر که همواره از سوی اسرائیل تعقیب شده است، مورد انتقاد کشورهای اسلامی و سازمان کنفرانس اسلامی قرار گرفت است. این سازمان با مشاهده این تلاشها، از جامعه بین المللی، به ویژه کمیته چهارجانبه بین المللی خواست تا مانع تداوم سیاستهای مذکور توسطاسرائیل شوند.

اتحادیه اروپا یکی دیگر از منتقدین سیاستهای توسعه طلبانه اسرائیل در قدس شرقی است. این اتحادیه در راستای مقابله با سیاستهای مذکور و به ویژه مخالفت با احداث دیوارحائل که بخش مهمی از آن از قدس شرقی می گذرد، در 21 ژوئیه 2004 با 25 رأی از محکومیت سیاست اسرائیل در مجمع عمومی سازمان ملل حمایت کرد.

این امر موجب فراخوانی سفرای اسرائیل از انگلیس، هلند و اتحادیه اروپا و تیرگی کوتاه مدت روابط اسرائیل با اتحادیه اروپا شد. چند ماه پس از این وقایع، رسانه های اسرائیل، اقدام به انتشار گزارشی محرمانه به نقل از وزارت امور خارجه این رژیم کردند. در این گزارش به قدرت رو به افزایش اتحادیه اروپا و احتمال تنزل جایگاه اسرائیل و تبدیل آن به یک رژیم منزوی مانند رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی هشدار داده شده بود. در گزارش مذکور آمده بود: اگرچه اروپا و اسرائیل روابط اقتصادی مستحکمی دارند، اما وقتی مسائل مربوط به دیپلماسی خاورمیانه مطرح می شود، اسرائیلیها ترجیح می دهند تا صرفا با آمریکا گفتگو کنند. در این گزارش، توصیه شده بود که برای گریز از انزوای احتمالی، اسرائیل باید رابطه خود را با اتحادیه اروپا و روسیه گسترش دهد.

براساس یک گزارش محرمانه که در اواخر ماه نوامبر 2005، بخشهایی از آن به سطح مطبوعات درز کرد، وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا، سیاس اسرائیل در مورد قدس شرقی را مورد انتقاد قرار داده اند. طبق این گزارش "اسرائیل در تلاش است، قدس شرقی را از کرانه باختری جدا کند که نتیجه این امر به مخاطره انداختن هر گونه توافقنامه صلح بین اسرائیلیها و فلسطینیها خواهد بود". انتقاد شدید از اسرائیل به خاطر سیاست افزایش شهرک سازی در شرق قدس از دیگر مفاد این گزارش است. همچنینتصریح شده است "سیاست اتحادیه اروپا در قبال قدس (اورشلیم) براساس قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل استوار است و این اتحادیه هرگز شهر قدس را پایتخت اسرائیل نمی داند". در پایان این گزارش پیشنهاد شده است که دیپلماتهای اروپایی، تماسهای خود را با وزرای فلسطینی در قدس شرقی از سرگیرند.

دولت اسرائیل ضمن ابراز واکنش منفی در قبال گزارش مذکور، اعلام کرد در صورت اجرای این طرح (ملاقات نمایندگان اتحادیه اروپا با نمایندگان تشکیلات خودگردان در قدس شرقی)، نمایندگان اسرائیل از دیدار با مقامات این اتحادیه خودداری خواهند کرد.

آمریکا نیز به عنوان یکی دیگر از بازیگران بین المللی، علی رغم پشتیبانی همه جانبه از اسرائیل در مورد قدس شرقی، همواره سیاستهای اسرائیل در گسترش شهرک سازی در قدس را محکوم کرده است. همچنین در این رابطه، گروه بین المللی حل اختلاف، طی یک گزارش مفصل، اقدامات اسرائیل در قدس را عامل از دست دادن فرصت دسترسی به یک صلح پایدار دانست.

سازمان ملل یکی دیگر از منتقدین عمده سیاستهای رژیم صهیونیستی در قدس شرقی به شمار می رود. این سازمان و زیرمجموعه های آن، از زمان تأسیس اسرائیل تا سال 2005 حدود 100 قطعنامه را در محکومیت سیاستهای اسرائیل نسبت به قدس شرقی و مسجدالاقصی تصویب کرد. حمایت کشورهای مسلمان از فلسطینیها در مجمع عمومی و حمایت مؤثر آمریکا از اسرائیل در شورای امنیت در محتوای این قطعنامه ها تأثیر بسزایی داشته است.

ج ـ احزاب اسرائیل و مسئله قدس:

فارغ از کابینه های اسرائیل، احزاب این رژیم نیز تقریبا بر یکپارچگی قدس به عنوان پایتخت اسرائیلاتفاق نظر دارند. احزاب اسرائیلی معمولاً در تعیین موضع خود نسبت به قدس اهتمام زیادی دارند. به همین دلیل، قدس در زمره خطوط قرمز مذاکرات سازش و به تعبیر دیگر امری غیرقابل مذاکره است.

احزاب چپ گرا در حمایت از قدس یکپارچه، راهبرد خاصی دارند مبنی براینکه علی رغم حمایت از واگذاری مناطق عرب نشین قدس به تشکیلات خودگردان، به هیچ روی حاضر به تقسیم حاکمیت قدس نیستند.

عمیر پرتس رئیس حزب کارگر نیز در یکی از بیانیه های انتخاباتی خود با اعلام اینکه شهر قدس به همراه شهرکهای یهودی نشین پیرامون آن پایتخت ابدی اسرائیل خواهد بود، مخالفت خود با تقسیم قدس و عقب نشینی اسرائیل از سرزمینهای اشغالی 1967 با هدف حمایت از یک کشور فلسطینی را اعلام کرد.

حزب لیکود همواره بر یکپارچگی قدس اصرار داشته است. یکی از محورهای انتقادی این حزب از دیگر احزاب نیز بی توجهی آنان نسبت به آینده قدس بوده است. در این راستا، بنیامین نتانیاهو، رئیس حزب لیکود چندی پیش، از شارون به عنوان نخست وزیر اسرائیل، به اتهام تلاش مخفیانه برای عقب نشینی از 90 درصد کرانه باختری انتقاد کرد و گفت: رقابت واقعی در صحنه انتخابات بین سیاستهای حزب ما (لیکود) و سیاستهای حزبی (کادیما) است که باعث تشویق ترور می شود.

پس از چندی، سیلوان شالوم وزیر امورخارجه مستعفی اسرائیل نیز از تصمیم اولمرت نخست وزیر اسرائیل مبنی بر اجازه دادن به فلسطینیهای قدس شرقی برای شرکت در انتخابات پارلمانی فلسطین (25 ژانویه) انتقاد کرد. این در حالی است که طبق نظرسنجی روزنامه هاآرتس، بیش از 54 درصد اسرائیلیها با حاکمیت فلسطینیها بر مناطق عربی قدس شرقی موافقت کرده اند.

حزب کادیما، بزرگترین حزب اسرائیل و حزب حاکم بر کابینه اسرائیل در سال 2009 از موضع ابهام در قبال وضعیت آتی قدس پیروی کرد. این حزب در یکی از اولین بیانیه های خود با اعلام اینکه در صورت پیروزی در انتخابات پارلمانی کنست هفدهم، نقشه مرزهای نهایی اسرائیل با فلسطینیها را ترسیم می کند، بر حفظ موجودیت و امنیت دولت اسرائیل تأکید کرد. طبق این بیانیه، حفظ موجودیت میهن یهودی، مستلزم صرف نظر کردن از پاره ای مناطق اسرائیل در چارچوب مرزهای مطروحه در تورات است.

مآخذ:

  1. صفاتاج، مجید: انتفاضه الاقصی، نشر قبله اول، تهران 1381.
  2. قدس و قطعنامه های بین المللی، ترجمه محمدصادق شریعت، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اندیشه سازان نور، تهران 1378.
  3. شوفانی، الیاس و ابورمضان، موسی: نظام حکومتی و قانونی اسرائیل، ترجمه سیدحسین موسوی، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، تهران 1383.
  4. آقایی، سیدداوود: سازمانهای بین المللی، انتشارات نسل نیکان، تهران 1382.
  5. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، شماره 286، 4/12/1384.