حاخام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۸


در جهان امروز، جوامع یهودی در بسیاری از کشورها، یک اقلیت مهم محسوب می شوند و حاخامها به عنوان شخصیتهای مذهبی از جایگاه مهمی در محافل یهودی و غیریهودی برخوردارند، به گونه ای که در بسیاری از کشورها، نقطه نظرات و دیدگاههای اقلیت یهودی درباره مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی، از طریق حاخامها به دولتمردان غیریهودی منتقل می شود.

در کنار نام بعضی از شخصیتهای برجسته یهودی در کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی، عنوان حاخام (Hakham) یا حاخام ارشد ذکر می شود.

الف ـ عنوان مذهبی "حاخام":

کلمه حاخام (رابی Rabbi) واژه ای عربی به معنای "معلم" "مرد حکیم و عاقل" یا "شخص برجسته" است. این کلمه برگرفته از ریشه عبری راو (Rav)به معنای "بزرگ و سرشناس" است که در طول تاریخ به رابی (آقای من) تبدیل شده و به تدریج مفهوم ضمیری را نیز از دست داده است و صرفا در معنای معلم به کار می رود.

این اصطلاح در ابتدا برای مجموعه معلمان فریسی (حاخامیم) به کار می رفت، ولی بعدها واژه حاخام ساخته شد که بر مفرد دلالت کند. ما در این دائره المعارف از فقهای یهودی به عنوان حاخام یاد می کنیم؛ یعنی همان کسانی که کتابهای مدراش و دیگر کتابها را تفسیر کردند و تفسیرهای آنها در "تلمود" (تورات شفاهی) جمع آوری گردید. آنها تلمود را اساس و محور یهودیت قرار دادند. در اینجا بود که یهودیت حاخامی یا تلمودی در برابر یهودیت توراتی شکل گرفت. البته اصطلاح یهودیت حاخامی را هیچ کس به کار نمی برد؛ هرچند که به طور ضمنی در آثار قرائیان آمده است.

در آیین یهودی، حضرت موسی اولین حاخام فرزندان اسرائیل به شمار می آید. امروزه اغلب یهودیان، موسی را موشه رابینو (Moshe Rabbeinu)یعنی "موسی معلم ما" می نامند.

عنوان حاخام در تورات ذکر نشده، بلکه در تلمود برای اشاره به مفسران و شرح دهندگان تورات و قانون شفاهی یهودیان به کار رفته است. در دورانی که تورات شفاهی هنوز به صورت مکتوب درنیامده بود، حاخامها تنها مراجع ذی صلاح بررسی قوانین یهودی به شمار می آمدند. حاخامها در جوامع یهودی، شخصیتی نزدیکتر به خدا محسوب شده و از این لحاظ مورد احترام بودند. یهودیان بر این باور بودند که حاخامها قدرت نفرین یا طلب آمرزش برای اشخاص را دارند.

رهبر دینی گروه یهودی (as a Religious Leader of the Jewish Community) ، رایج ترین معنا و کاربرد واژه حاخام است که دو وظیفه اساسی بر عهده داشته است: اولین وظیفه وی تفسیر تورات و ایجاد شریعت شفاهی بود؛ چه او نیز دقیقا مانند حاخامها یا همان فقهای یهودیان باستان، یک فقیه و مفتی بود. وظیفه دوم حاخام به عنوان رهبر گروه یهودی، اشراف بر نماز در کنیسه و ایفای نقش حزان (پیش نمازی) بود. وی همچنین در کنیسه و بیت هامدراش (مدرسه پیوسته به کنیسه) تورات را شرح می داد، فتوا صادر می کرد و بر نحوه آموزشهای دینی و اجرای اوامر و نواهی (قوانین خوراک و برپایی آداب و رسوم شنبه) نظارت داشت. او در مراسمختنه حاضر می شد و نوشته عقدها ازدواج، دفن مردگان و خواندن صیغه عقد نیز کار او بود.

ب ـ تاریخچه:

نقش حاخامها در طول تاریخ به ویژه پس از تخریب معابد دوگانه یهودیان و پایان سلطنت یهودیان در نتیجه کاهش فعالیت کاهنها، افزایش چشمگیری یافت. آنها از جمله خردمندان تشکیل دهنده سنهدرین (Sanhedrin)یعنی شورای 71 نفره دادگاه عالی و پیکره قانونگذاری در سرزمین یهودا در دوران رومیان بودند. حاخامها معلمین مقتدر قانون یهودی بودند. اولین اثر آنها، کتاب میشناه (Mishnah)است که در قرن 12 میلادی نوشته شده و اولین تألیف مکتوب قانون شخصی یهودی است.

در دوره قرون وسطی یعنی در فاصله زمانی میان سقوط روم (325 میلادی) تا سقوط قسطنطنیه (1453 میلادی)، حاخامها برای خدماتشان، به عنوان معلمین، واعظین و تصمیم گیرندگان، حقوق دریافت می کردند. همچنین در دوره قرون وسطی به ویژه از حدود قرن 11 میلادی، حاخامها برای اولین بار به سمت ریاست مذهبی جوامع یهودی منصوب شدند. در اروپای شرقی، جایی که اغلب یهودیان تا قبل از جنگ جهانی دوم می زیستند، حاخامها رهبران غیرمذهبی جوامع یهودی در امپراتوری روسیه (شامل لهستان) نیز بودند. در طول هزار سال حضور یهودیان در اروپا، حاخامها بنیانگذار مکتبی شدند که امروزه یهودیت ارتدوکسی یا سنت گرا نامیده می شود.

تا قبل از قرن 19 میلادی، حاخامها اغلب به اجرای مراسم سنتی مانند ازدواج و مراسم خاکسپاری مردگان نمی پرداختند، بلکه به موعظه گری، دانش پژوهی، تدریس و تفسیر قانون مشغول بودند. از قرن 19 به بعد وظایف حاخامها به ویژه در آلمان و آمریکا بیش از پیش تحت تأثیروظایف کشیشهای پروتستان مسیحی قرار گرفت.

امروزه حاخامها به ویژه حاخامهای غیرارتدوکس بیش از آن که به تدریس یا پاسخگویی به مسائل شرعی یهودیان بپردازند، اقدام به موعظه، ارائه مشاوره های مذهبی و نمایندگی جامعه یهودی در قبال غیریهودیان می کنند.

اگرچه حاخام، نقش کاهن سنتی یعنی وساطت میان خدا و انسان را بر عهده نداشت، ولی در عین حال جایگاه مهمی در رهبری گروه یهودی داشت. در واقع دیانت یهود به دلیل داشتن آداب و رسوم در هم تنیده و نفوذ آنها در زندگی روزمره مردم (مانند آداب و رسوم مربوط به خوراک) برای فرد یهودی مشکلات فراوانی ایجاد می کرد به گونه ای که وی مجبور بود بارها به حاخام مراجعه کند.

حاخامها طبق قانون یهودی، از هیچ قدرت ویژه ای برخوردار نیستند و برخلاف کشیشهای کاتولیک، واسطه میان انسان و خدا به شمار نیامده و قادر به طلب مغفرت برای اشخاص دیگر نیستند. برای اجرای مراسم عبادی یهودیان در کیسه ها احتیاجی به حضور حاخام نیست و هر فرد مذکر آشنا به این مراسم می تواند آن را برگزار کند.

بسیاری از حاخامها امروزه به طور همزمان به مشاغل دیگری مانند طبابت، وکالت، تجارت، امور بانکی، روان شناسی و غیره می پردازند.

همین امر به آمیخته شدن زندگی دینی و دنیایی آنها کمک کرده است. به عنوان مثال سامسون ورتایمر که از صرافهای مهم اتریش و مجارستان به شمار می رفت بعدا به عنوان حاخام بزرگ مجارستان تعیین شد. حلول گرایی موجود در شریعت شفاهی که در میان ادیان توحیدی فقط در دین یهود یافت می شود، باعث تقویت جایگاه حاخامها شد و به آنها نوعی قداست بخشید؛ زیرا آنان مبلغان شریعت یاد شده و حاملان پرچم آن بودند. همچنین بنیاد حلول گرایی یهودی که قوم را بر خداوند و شریعت شفاهی راشریعت مکتوب، برتری بخشید، به جایگاه حاخامها اهمیت فوق العاده ای بخشید به طوری که حاخام از تورات مهم تر شد (زیرا می توانست آن را تغییر دهد).

از سوی دیگر مبدل شدن گروههای یهودی غرب به گروههای کارکردی و واسطه، به نفوذ حاخامها گسترش داد؛ زیرا طبقه حاکم معمولاً نفوذ رهبران گروههای کارکردی را تقویت می کرد تا بتواند آسان تر و بهتر از گروههای یادشده در جهت منافع خود بهره بگیرد.

یک فرد یهودی برای دریافت عنوان حاخامی باید مدت 4 الی 5 سال را در مدارس مذهبی به مطالعه مواردی همچون کتاب مقدس، ادبیات حاخامی (نقطه نظرات حاخامها در طول تاریخ در مورد مسائل مختلف شرعی و اجتماعی)، تاریخ یهودی، زبان عبری، الهیات و غیره بگذارند و درجه فوق لیسانس ادبیات عبری را دریافت کند.

برخی حاخامها با مطالعات پیشرفته تر، مدرک دکتری ادبیات عبری را نیز به دست می آورند. مدرک کتبی رتبه حاخامی یا سمیخاه (Semikhah) توسط یکی از حاخامهای ذی صلاح مدارس مذهبی به فرد یهودی اعطا می شود. گفته می شود اولین سمیخاه توسط حضرت موسی اعطا شده و این اعلام صلاحیت تا امروز از حاخامی به حاخام دیگر منتقل می شود. مدرک سمیخاه ثابت می کند که حاخام تحصیلات کافی را در مورد قانون یهودی یا هالاخاه (Halakhah) و آداب و رسوم یهودی داشته و برای تدریس، هدایت جامعه، پاسخگویی به مسائل شرعی و حل مناقشات مربوط به قانون یهودی صلاحیت دارد.

میزان درآمد یک حاخام به عوامل مختلفی مانند بزرگی و کوچکی جامعه یهودی که در آن فعالیت می کند. هزینه زندگی در محل سکونت جامعه و حتی تعداد اعضای خانواده حاخام بستگی دارد. برخی کنیسه ها، امکانات مسکن نیز در اختیارحاخامها قرار می دهند. متوسط درآمد یک حاخام در طول سال بین 50 تا 150 هزار دلار است.

حاخامها از پرداخت مالیات معاف بودند و در عین حال در تعیین و جمع آوری آن نقش عمده ای برعهده داشتند. حاخام از نظر قوانین دینی نمی توانست مانند دیگران در ازای کاری که انجام می داد دستمزد بخواهد؛ برای همین فقه یهودی مجبور شد به صدور مجوز و کلاه شرعی متوسل شود و برای حاخامها "سیخار بطالا" یعنی حقوق بیکاری قائل شود و مبلغی را به عنوان غرامتِ مدتی که حاخام صرف کارهای دینی و اداری می کند برای او در نظر گیرد.

در دوران معاصر به طور سالانه و یا ماهیانه به حاخام پاداش پرداخت می شود. البته در قرارداد حقوقی وی ذکر می شود که این پاداش در ازای کارهای انجام گرفته توسط حاخام در طول هفته و به استثنای شنبه است و موارد یاد شده کارهای غیردینی است و او در عوض روز شنبه یعنی روزی که به ایراد موعظه می پردازد مبلغی درخواست نمی کند.

سازماندهی حاخامها در هر کشوری تابع سیستم سیاسی حاکم بر آن کشور است. اگر کشور دارای ایالات کوچک باشد، هر یک از آن ایالاتها حاخام مخصوص خود را خواهد داشت. اما اگر کشور به شکل حکومت مرکزی اداره شود، یک حاخام ارشد مانند حاخام باشی در کشور عثمانی و آرش سیناگوگوس در برخی از کشورهای اروپایی در قرون وسطی برگزیده خواهد شد. اسپانیا پس از یکپارچه شدن شبه جزیره ایبریا منصب جدیدی به عنوان "راب دی لاکورتی" به معنای "حاخام دربار" به وجود آورد.

هم اکنون در انگلیس حاخام اعظم وجود دارد، در حالی که چنین منصبی در ایالات متحده نیست؛ زیرا در انگلیس نوع نظام حاکم با نظام فدرال موجود در آمریکا فرق می کند.

تحولات عمیقی در آموزش حاخامها و حاکمیت آنها در غرب رخ داد؛ زیرا حاخامها طی قرن شانزدهم اهمیت خود را از دست دادند. پیدایش ثروتمندان یهودی به عنوان نخبگان پیشرو و افزایش ثروت و نفوذ آنها از نفوذ حاخامها کاست. چنین اتفاقی در دورانی که یهودیان درباری در عمل رهبری کشور را برعهده داشتند نیز رخ داد. با پیدایش حسیدیسم، رهبران مذهبی این فرقه جایگزین حاخامها شدند. حسیدیها رهبر خود را با لفظ "ربی" صدا می کردند.

پیشگامان جنبش روشنگری در دوران رهایی و رهاسازی، خود را به عنوان رهبران حقیقی مطرح ساختند، ولی بعدها دولت قومی و مرکزی از نفوذ رهبران یهودی کاست و تقریبا تمامی وظایف آنها را برعهده گرفت و تنها وظایف صددرصد دینی برعهده ایشان باقی ماند. البته دولت مرکزی برای تضمین وفاداری یهودیان، همین وظایف دینی را نیز شدیدا زیرنظر گرفت و به عنوان مثال در فرانسه متن موعظه هایی که حاخامها باید ایراد می کردند، در اختیارشان گذاشته می شد و از آنها خواسته می شد که نحوه حمایت از دولت مرکزی را به یهودیان بیاموزند و آنها را به این کار تشویق نمایند. این روند تا به آنجا پیش رفت که حاخامها در برخی از کشورها به کارکنان دولت مبدل شدند که از آن حقوق ماهیانه دریافت می کردند.

حاخامها در گذشته آموزشهای صرفا دینی تلمودی و سپس کابالایی می دیدند. آنها در گتوهانظام اشرافی گری فرهنگی را تشکیل می دادند. دولتهای غربی در دوران رهایی اصرار داشتند که حاخامها علاوه بر آموزشهای دینی آموزشهای غیردینی هم ببینند تا زمینه برای اصلاح یهودیان و یهودیت فراهم شود. نسل جدیدی از حاخامها در اوایل قرن نوزدهم پدید آمد که از فرهنگ غیردینی هم برخوردار بود.

این موضوع برای یهودیان غرب کاملاً تازگیداشت. نسل جدید سعی کرد تا یهودیت را از درون اصلاح نماید. آنان رهبری تمامی جنبشهای اصلاح طلب را بر عهده گرفتند و جنبشهای فکری از قبیل علم یهودیت تأسیس کردند. مدارس دینی تأسیس شده توسط دولت روسیه فارغ التحصیلانی به نام "حاخامهای تاج" به جامعه تحویل داد. این حاخامها نسبت به شعائر دین پایبند نبودند و فعالانه در امروزی کردن یهودیت و فروپاشی درونی آن نقش داشتند؛ بعضی از آنان مزدور حکومت بودند.

هم اکنون حاخامهایی وجود دارند که آموزشهای دینی فرانگرفته اند و به همین دلیل شایستگی صدور فتواهای دینی و انجام دیگر وظایف دینی از قبیل عقد ازدواج را ندارند و در نتیجه قاضی شرعی (دیانیم) نیستند. اینک مراکز آموزش عالی و دانشکده های ویژه ای هست که در آنها کسانی که می خواهند حاخام شوند، آموزش می بینند. نحوه ارائه آموزشهای فکری و دینی به حاخامها در کشورهای متفاوت و مذاهب دینی مختلف از قبیل اصلاح طلب، محافظه کار و ارتدوکسها با یکدیگر فرق دارد.

محدوده فعالیتهای حاخامها در اواخر قرن نوزدهم کمتر شد و تنها به امور دینی اختصاص یافت؛ حاخام از وظیفه اصلی خود به پیش نماز (حزان) کاملاً دور شد. همزمان با افزایش گرایش یهودیت و معبد یهودی به سکولار شدن، گستره فعالیتهای معبد نیز افزایش یافت و معبد به منظور تحقق بخشیدن به نوع خاصی از همبستگی قومی و اجتماعی به باشگاهی برای یهودیان تبدیل شد و در نتیجه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی حاخامها افزایش یافت و متنوع گردید.

بدین ترتیب محدوده فعالیتهای حاخامها گسترش یافت و هم اکنون آنها بر یک رشته از وظایف اجتماعی نظارت دارند که در گذشته خارج از چارچوب کاری آنها بود. امروزه اگر یک زن و شوهریهودی برای ادامه زندگی مشترک خود دچار مشکل شوند و نخواهند به یک روان شناس و یا مشاور مدنی ازدواج مراجعه نمایند با مراجعه به حاخام با او مشورت می کنند. این مورد یکی از وظایف مهم حاخامها در دوران کنونی است. وظیفه حاخامها در این مورد (به استثنای حاخامهای ارتدوکس) به واعظ پروتستانی شباهت دارد که در روزهای یکشنبه موعظه می کند و بر فعالیتهای اجتماعی اعضای ابرشیه [شورای حاخامی ]نظارت دارد و کاری به مسائل شرعی از قبیل ازدواج، طلاق و دفن ندارد. البته افزایش دامنه فعالیتهای حاخامها به معنای افزایش نفوذ و سلطه آنها نبود. آنها به شیوه ای دموکراتیک به استخدام نمازگزاران درآمدند. و همانها حقوقشان را پرداخت می کنند.

حاخامها دارای پوشش خاص یهودی نیستند. حاخامهای یهودیان یدیشی لباس سیاه رنگ حسیدیستها را بر تن می کنند که برگرفته از پوشش اشراف لهستان بود. اما در انگلستان پوشش کشیشهای کلیسای انگلیکانی را بر تن می کنند. حاخامها در فرانسه لباسی شبیه به لباس پروتستانهای این کشور می پوشند. حاخامهای کشور عثمانی مانند روحانیان مسلمان جبه بر تن کرده، عمامه بر سر می گذاشتند. حاخامهای اصلاح طلب پوشش معمولی اروپایی دارند؛ هرچند که پوشش بعضی از آنها فرق می کند.

جنبش صهیونیسم حاخامها را به نمایندگان خود در میان اعضای گروههای یهودی مبدل ساخت. آنها موظف اند نمازگزاران را به اهدای کمکهای مالی به دولت صهیونیستی تشویق نمایند و به نفع تل آویو به اعمال فشار بپردازند.

کوهین با شکایت از این وضع می گوید: بسیاری از یهودیان آمریکا تصور می کنند که اسرائیل کنیسه آنان است و نخست وزیر اسرائیل نیز حاخام اعظم آنهاست.

نقش حاخامها در اسرائیل نیز به دلیل ماهیت این کشور صهیونیستی به شکل اصولی تغییر کرد. آنها بسیاری از وظایف سنتی خود را از دست دادند؛ زیرا دیگر، کنیسه در اسرائیل مانند سایر نقاط جهان مرکز زندگی روزمره یهودیان به شمار نمی رود؛ چه سراسر سرزمین اسرائیل به مرکزی برای این زندگی روزمره بدل شده است. به عنوان مثال مراسم ازدواج توسط مسئولان برگزیده شده از سوی شورای حاخامها انجام می شود. مراسم تشییع جنازه نیز توسط مؤسسه های ویژه این کار صورت می گیرد. همچنین عیادت از بیماران دیگر جزو وظایف حاخامها نیست. با توجه به موارد یاد شده بسیاری از حاخامها پس از مهاجرت به اسرائیل ناچار شدند کار خود را تغییر داده و شغل جدیدی انتخاب نمایند.

شورای حاخامها در اسرائیل حاخامهای اصلاح طلب و محافظه کار و مراسم ازدواج و یهودی سازی صورت گرفته توسط آنان را به رسمیت نمی شناسد که این موضوع مشکلی به نام هویت یهودی را برانگیخته است. از سوی دیگر برخی از یهودیان اصلاح طلب و محافظه کار در ایالات متحده آمریکا به زنان اجازه داده اند تا چنین مسئولیتی را بر عهده بگیرند. حتی برخی از همجنس بازان نیز حاخام شده اند.

حاخامها از پرداخت مالیات معاف بودند و در عین حال در تعیین و جمع آوری آن نقش عمده ای برعهده داشتند. حاخام از نظر قوانین دینی نمی توانست مانند دیگران در ازای کاری که انجام می داد دستمزد بخواهد؛ برای همین فقه یهودی مجبور شد به صدور مجوز و کلاه شرعی متوسل شود و برای حاخامها "سیخار بطالا" یعنی حقوق بیکاری قائل شود و مبلغی را به عنوان غرامتِ مدتی که حاخام صرف کارهای دینی و اداری می کند برای او در نظر گیرد.

در دوران معاصر به طور سالانه و یا ماهیانه بهحاخام پاداش پرداخت می شود. البته در قرارداد حقوقی وی ذکر می شود که این پاداش در ازای کارهای انجام گرفته توسط حاخام در طول هفته و به استثنای شنبه است و موارد یاد شده کارهای غیردینی است و او در عوض روز شنبه یعنی روزی که به ایراد موعظه می پردازد مبلغی درخواست نمی کند.

سازماندهی حاخامها در هر کشوری تابع سیستم سیاسی حاکم بر آن کشور است. اگر کشور دارای ایالات کوچک باشد، هر یک از آن ایالاتها حاخام مخصوص خود را خواهد داشت. اما اگر کشور به شکل حکومت مرکزی اداره شود، یک حاخام ارشد مانند حاخام باشی در کشور عثمانی و آرش سیناگوگوس در برخی از کشورهای اروپایی در قرون وسطی برگزیده خواهد شد. اسپانیا پس از یکپارچه شدن شبه جزیره ایبریا منصب جدیدی به عنوان "راب دی لاکورتی" به معنای "حاخام دربار" به وجود آورد.

هم اکنون در انگلیس حاخام اعظم وجود دارد، در حالی که چنین منصبی در ایالات متحده نیست؛ زیرا در انگلیس نوع نظام حاکم با نظام فدرال موجود در آمریکا فرق می کند.

تحولات عمیقی در آموزش حاخامها و حاکمیت آنها در غرب رخ داد؛ زیرا حاخامها طی قرن شانزدهم اهمیت خود را از دست دادند. پیدایش ثروتمندان یهودی به عنوان نخبگان پیشرو و افزایش ثروت و نفوذ آنها از نفوذ حاخامها کاست. چنین اتفاقی در دورانی که یهودیان درباری در عمل رهبری کشور را برعهده داشتند نیز رخ داد. با پیدایش حسیدیسم، رهبران مذهبی این فرقه جایگزین حاخامها شدند. حسیدیها رهبر خود را با لفظ "ربی" صدا می کردند.

پیشگامان جنبش روشنگری در دوران رهایی و رهاسازی، خود را به عنوان رهبران حقیقی مطرح ساختند، ولی بعدها دولت قومی و مرکزی از نفوذرهبران یهودی کاست و تقریبا تمامی وظایف آنها را برعهده گرفت و تنها وظایف صددرصد دینی برعهده ایشان باقی ماند. البته دولت مرکزی برای تضمین وفاداری یهودیان، همین وظایف دینی را نیز شدیدا زیرنظر گرفت و به عنوان مثال در فرانسه متن موعظه هایی که حاخامها باید ایراد می کردند، در اختیارشان گذاشته می شد و از آنها خواسته می شد که نحوه حمایت از دولت مرکزی را به یهودیان بیاموزند و آنها را به این کار تشویق نمایند. این روند تا به آنجا پیش رفت که حاخامها در برخی از کشورها به کارکنان دولت مبدل شدند که از آن حقوق ماهیانه دریافت می کردند.

حاخامها در گذشته آموزشهای صرفا دینی تلمودی و سپس کابالایی می دیدند. آنها در گتوهانظام اشرافی گری فرهنگی را تشکیل می دادند. دولتهای غربی در دوران رهایی اصرار داشتند که حاخامها علاوه بر آموزشهای دینی آموزشهای غیردینی هم ببینند تا زمینه برای اصلاح یهودیان و یهودیت فراهم شود. نسل جدیدی از حاخامها در اوایل قرن نوزدهم پدید آمد که از فرهنگ غیردینی هم برخوردار بود.

این موضوع برای یهودیان غرب کاملاً تازگی داشت. نسل جدید سعی کرد تا یهودیت را از درون اصلاح نماید. آنان رهبری تمامی جنبشهای اصلاح طلب را بر عهده گرفتند و جنبشهای فکری از قبیل علم یهودیت تأسیس کردند. مدارس دینی تأسیس شده توسط دولت روسیه فارغ التحصیلانی به نام "حاخامهای تاج" به جامعه تحویل داد. این حاخامها نسبت به شعائر دین پایبند نبودند و فعالانه در امروزی کردن یهودیت و فروپاشی درونی آن نقش داشتند؛ بعضی از آنان مزدور حکومت بودند.

هم اکنون حاخامهایی وجود دارند که آموزشهای دینی فرانگرفته اند و به همین دلیل شایستگی صدور فتواهای دینی و انجام دیگر وظایف دینی از قبیل عقد ازدواج را ندارند و در نتیجهقاضی شرعی (دیانیم) نیستند. اینک مراکز آموزش عالی و دانشکده های ویژه ای هست که در آنها کسانی که می خواهند حاخام شوند، آموزش می بینند. نحوه ارائه آموزشهای فکری و دینی به حاخامها در کشورهای متفاوت و مذاهب دینی مختلف از قبیل اصلاح طلب، محافظه کار و ارتدوکسها با یکدیگر فرق دارد.

محدوده فعالیتهای حاخامها در اواخر قرن نوزدهم کمتر شد و تنها به امور دینی اختصاص یافت؛ حاخام از وظیفه اصلی خود به پیش نماز (حزان) کاملاً دور شد. همزمان با افزایش گرایش یهودیت و معبد یهودی به سکولار شدن، گستره فعالیتهای معبد نیز افزایش یافت و معبد به منظور تحقق بخشیدن به نوع خاصی از همبستگی قومی و اجتماعی به باشگاهی برای یهودیان تبدیل شد و در نتیجه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی حاخامها افزایش یافت و متنوع گردید.

بدین ترتیب محدوده فعالیتهای حاخامها گسترش یافت و هم اکنون آنها بر یک رشته از وظایف اجتماعی نظارت دارند که در گذشته خارج از چارچوب کاری آنها بود. امروزه اگر یک زن و شوهر یهودی برای ادامه زندگی مشترک خود دچار مشکل شوند و نخواهند به یک روان شناس و یا مشاور مدنی ازدواج مراجعه نمایند با مراجعه به حاخام با او مشورت می کنند. این مورد یکی از وظایف مهم حاخامها در دوران کنونی است.

وظیفه حاخامها در این مورد (به استثنای حاخامهای ارتدوکس) به واعظ پروتستانی شباهت دارد که در روزهای یکشنبه موعظه می کند و بر فعالیتهای اجتماعی اعضای ابرشیه [شورای حاخامی ]نظارت دارد و کاری به مسائل شرعی از قبیل ازدواج، طلاق و دفن ندارد. البته افزایش دامنه فعالیتهای حاخامها به معنای افزایش نفوذ و سلطه آنها نبود. آنها به شیوه ای دموکراتیک به استخدامنمازگزاران درآمدند. و همانها حقوقشان را پرداخت می کنند.

حاخامها دارای پوشش خاص یهودی نیستند. حاخامهای یهودیان یدیشی لباس سیاه رنگ حسیدیستها را بر تن می کنند که برگرفته از پوشش اشراف لهستان بود. اما در انگلستان پوشش کشیشهای کلیسای انگلیکانی را بر تن می کنند. حاخامها در فرانسه لباسی شبیه به لباس پروتستانهای این کشور می پوشند. حاخامهای کشور عثمانی مانند روحانیان مسلمان جبه بر تن کرده، عمامه بر سر می گذاشتند. حاخامهای اصلاح طلب پوشش معمولی اروپایی دارند؛ هرچند که پوشش بعضی از آنها فرق می کند.

جنبش صهیونیسم حاخامها را به نمایندگان خود در میان اعضای گروههای یهودی مبدل ساخت. آنها موظف اند نمازگزاران را به اهدای کمکهای مالی به دولت صهیونیستی تشویق نمایند و به نفع تل آویو به اعمال فشار بپردازند.

کوهین با شکایت از این وضع می گوید: بسیاری از یهودیان آمریکا تصور می کنند که اسرائیل کنیسه آنان است و نخست وزیر اسرائیل نیز حاخام اعظم آنهاست.

نقش حاخامها در اسرائیل نیز به دلیل ماهیت این کشور صهیونیستی به شکل اصولی تغییر کرد. آنها بسیاری از وظایف سنتی خود را از دست دادند؛ زیرا دیگر، کنیسه در اسرائیل مانند سایر نقاط جهان مرکز زندگی روزمره یهودیان به شمار نمی رود؛ چه سراسر سرزمین اسرائیل به مرکزی برای این زندگی روزمره بدل شده است. به عنوان مثال مراسم ازدواج توسط مسئولان برگزیده شده از سوی شورای حاخامها انجام می شود. مراسم تشییع جنازه نیز توسط مؤسسه های ویژه این کار صورت می گیرد. همچنین عیادت از بیماران دیگر جزو وظایف حاخامها نیست. با توجه به موارد یاد شده بسیاری از حاخامها پس ازمهاجرت به اسرائیل ناچار شدند کار خود را تغییر داده و شغل جدیدی انتخاب نمایند.

شورای حاخامها در اسرائیل حاخامهای اصلاح طلب و محافظه کار و مراسم ازدواج و یهودی سازی صورت گرفته توسط آنان را به رسمیت نمی شناسد که این موضوع مشکلی به نام هویت یهودی را برانگیخته است. از سوی دیگر برخی از یهودیان اصلاح طلب و محافظه کار در ایالات متحده آمریکا به زنان اجازه داده اند تا چنین مسئولیتی را بر عهده بگیرند. حتی برخی از همجنس بازان نیز حاخام شده اند.

ج ـ سلسله مراتب در میان حاخامها:

برخلاف اغلب ادیان الهی، یهودیان فاقد یک سلسله مراتب مذهبی رسمی اند. این امر باعث آزادی و استقلال فراوان حاخامها در اظهارات مذهبی آنها می شود، زیرا مجبور نیستند در قبال رفتار و اعمال خود به یک حاخام برتر توضیح دهند. در عوض، حاخامها مستقیما باید در برابر هیأت امنای جامعه یهودی ای که در آن خدمت می کنند، پاسخگو باشند.

البته نبود سلسله مراتب رسمی به معنای همسطح بودن حاخامها نیست. اغلب حاخامها در پایان دوره آموزشی خود موفق به دریافت رتبه یوری یوری (Yorei Yorei) یعنی "او درس خواهد داد" می شوند. درجه پیشرفته تر در رتبه حاخامی، یادین یادین (Yadin Yadin) نام دارد که به معنای "او قضاوت خواهد کرد" است. این درجه، به حاخامها توانایی می دهد تا علاوه بر سایر مسئولیتهای خود، در موارد مرتبط با مسائل مالی و پولی نیز قضاوت کند. تعداد کمی از حاخامها موفق به دریافت این درجه می شوند، این حاخامها، دایان (Dayan) نامیده می شوند.

همه حاخامها در مناسبات جوامع یهودی نقش ایفا می کنند؛ اما براساس قاعده و عرف معمول، یکحاخام در ابتدای کار نمی تواند هدایت مذهبی یک جامعه یهودی بزرگ را برعهده بگیرد. حاخامها در ابتدای کار می توانند مسئولیت مذهبی یک جامعه کوچک را برعهده بگیرند، یا به عنوان مقام مذهبی یهودی در ارتش و بیمارستانها کار کنند، مدیریت یکی از مراکز هیلل (Hillel) (نک: هیلل) در دانشگاهها را برعهده گیرند، در دانشگاه یا مدارس مذهبی تدریس یا در آژانس خدمات اجتماعی یهودیان فعالیت کنند. برخی کشتیهای بزرگ مانند کشتی کوئین مری نیز حاخامها را استخدام می کنند.

هدایت مذهبی جوامع بزرگ یهودی برعهده حاخامهای باتجربه است. همچنین حاخامهای باتجربه می توانند ریاست علمی مدارس یشیوا (Yeshiva) (مدارس مطالعات عالی تلمود) را برعهده گیرند که در این صورت، روش یشیوا (Rosh Yeshiva) نامیده می شوند. روش یشیوا باید دانش بسیار بالایی در زمینه تلمود بسیار بالایی در زمینه تلمود و رسپونسا "Responsa" (مجموعه ای از تصمیمات و فرمانهای مکتوب تصمیم گیرندگان در مورد قانون یهودی و حاخامها در واکنش به سؤالاتی که طی هزار و هفتصد سال از آنها پرسیده شده است) داشته باشد و از توان بالایی برای تجزیه و تحلیل قانون یهودی و استدلال و توضیح آن برخوردار باشد.

در بسیاری از کشورها، رهبر مذهبی سرشناس و معروف جامعه یهودیان یک کشور، حاخام ارشد (Chief Rabbi)نامیده می شود. همچنین شهرهای دارای جامعه بزرگ یهودی نیز می توانند حاخام ارشد داشته باشند. اسرائیل به طور معمول دو حاخام ارشد دارد؛ یکی برای یهودیان اشکنازی (Ashkenazi) (نک: اشکنازی) و دیگری برای یهودیان سفاردی (Sephardi)(نک: سفاردی). در اکثر کشورها، حاخام ارشد مسئولیت حل و فصل مناظرات و

مشاجرات بر سر قانون یهودی یا هالاخاه را برعهده دارد.

د ـ نقش حاخامها در شاخه های مذهبی شریعت یهود:

در شریعت یهود شاخه های مذهبی مختلفی وجود دارند که عمده ترین آنها عبارتند از شاخه ارتدوکس (Orthodex) ، محافظه کار (Conservative) ، اصلاح طلب (Reform) و تجدید ساختارگرا (Reconstrustionist) . در شاخه ارتدوکس حاخامها بیشترین نقش و اهمیت را دارند.

یهودیان ارتدوکس که به ملکوتی بودن تورات معتقدند و پایبند تفسیر و کاربرد سفت و سخت قوانین تلمودند، در مورد جهان برون در هر برهه تاریخی و زمانی براساس اصول و راهنماییهای تورات و تلمود و قانون یهودی و در وهله اول براساس نقطه نظرات حاخامها قضاوت می کنند.

حاخامهای ارتدوکس شدیدترین برنامه های آموزشی را در مقایسه با حاخامهای سایر شاخه های مذهبی می گذرانند، اما در عوض، نیازی به داشتن یک مدرک دانشگاهی قبل از ورود به مدارس مذهبی ندارند. حاخامهای ارتدوکس به شدت با اعطای عنوان حاخامی به زنان مخالفند، اگرچه در برخی مسائل مربوط به قانون مذهبی ممکن است با زنان مشورت کنند. حاخامهای ارتدوکس با استناد به هالاخاه شرط یهودی بودن فرد را متولد شدن از مادر یهودی می دانند و اگر فردی از پدر یهودی و مادر غیریهودی تولد یابد، یهودی به حساب نمی آید. رژیم صهیونیستی تنها شاخه ارتدوکس را به رسمیت می شناسد.

در برخی از فرقه های ارتدوکس مانند حسیدی (Hasidi) رهبری مذهبی جوامع و مدیریت مدارس یشیوا به شکل خاندانی است و از پدر به پسر منتقل می شود. در این فرقه ها بسیاری از محصلین حتی پس از سالها تحصیل موفق به دریافت عنوان حاخامی نمی شوند.

یهودیان شاخه مذهبی محافظه کار نیز پایبند قوانین و آداب و رسوم یهودی اند، اما در عین حال، برخورد مثبتی با فرهنگ مدرن و امروزی دارند. حاخامهای محافظه کار از آموزش سبک تری در مورد دروس تلمود و رسپونسا در مقایسه با حاخامهای ارتدوکس بهره مندند، اما در عوض، موضوعاتی همچون مراقبتها، مسئولیتها و روان شناسی و تاریخ توسعه یهودیت را مطالعه می کنند و باید قبل از ورود به مدرسه مذهبی، مدرک دانشگاهی لیسانس داشته باشند. حاخامهای محافظه کار اغلب موافق اعطای عنوان حاخامی به زنان بوده و مدارس مذهبی محافظه کار نیز این کار را انجام می دهند.

در عین حال، حاخامهای محافظه کار نیز همچون حاخامهای ارتدوکس وجود مادر یهودی را شرط یهودی بودن فرد می دانند. عده ای از حاخامهای محافظه کار خواستار تغییر نام این شاخه مذهبی شده اند. زیرا یهودیان این شاخه برخلاف اسمشان، از لحاظ سیاسی محافظه کار نیستند. مکتب فکری یهودیان محافظه کار به سالهای 1850 میلادی در آلمان برمی گردد که در واکنش به جهت گیریهای مذهبی آزادمنشانه یهودیان اصلاح طلب شکل گرفت. واژه محافظه کار نیز در اصل از کلمه حفاظت (Conserve) گرفته شده بود و نشانگر این مطلب بود که یهودیان باید به جای اصلاح یا ترک سنتهای یهودی، در جهت حفظ آنها گام بردارند. شاخه مذهبی محافظه کار مجاز به برگزاری مراسم ازدواج میان یهودیان و غیریهودیان نیستند، اگرچه موضع اغلب یهودیان محافظه کار در این مورد بسیار ملایم تر از موضع یهودیان ارتدوکس است.

حاخامهای شاخه مذهبی اصلاح طلب و تجدید ساختارگرا از برنامه درسی سنتی پیروزی نمی کنند. آنها در طول چهار سال تحصیل تنها با میزانی از قوانین یهودی، کتاب تلمود و رسپونسا آشنا می شوند که بیشتر حاخامهای ارتدوکس در طول سالاول تحصیل آن را می آموزند. برای این حاخامها تحصیل به طور رسمی تأکید نمی شود؛ بلکه تأکید بیشتر بر جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی و فلسفه یهودیت نوین است. داوطلبان باید قبل از ورود به مدارس مذهبی، دارای مدرک لیسانس در یک رشته دلخواه باشند.

یهودیان اصلاح طلب، بزرگترین فرقه مذهبی یهودی را در آمریکا تشکیل می دهند. آنها به خودمختاری انسان در تفسیر تورات و قانون شفاهی یهودی و تصمیم گیری در مورد آیینهای مذهبی معتقدند و فرهنگ جدید شامل نوع آداب و رسوم، پوشش و عادات معمول را می پذیرند. یهودیان اصلاح طلب در قرن 19 و اوایل قرن 20 میلادی، تفکر ضدصهیونیستی داشته و مخالف تشکیل دولت یهودی در سرزمین فلسطین و ساخت مجدد یک معبد در بیت المقدس بودند، اما پس از جنگ جهانی دوم و شکل گیری رژیم صهیونیستی، یهودیان اصلاح طلب ماهیت ضد صهیونیستی خود را انکار کرده و ضمن حمایت از ادغام یهودیان در جوامع دیگر و نفی ملی گرایی یهودی، به شدت از صهیونیسم حمایت کردند.

یهودیان تجدید ساختارگرا نیز خودمختاری انسان را برتر از آداب و رسوم و قوانین یهودی دانسته و فرهنگ جدید را می پذیرند. یهودیان تجدید ساختارگرا معتقدند که یهودیان تجدید ساختارگرا معتقدند که یهودیان انسانهای برگزیده ای نیستند و علاوه بر این، معجزات و خداپرستی را نفی می کنند. حاخامهای اصلاح طلب و تجدیدساختارگرا اعطای عنوان حاخامی به زنان را مجاز دانسته و داشتن پدر یهودی را نیز دال بر یهودی بودن فرد می دانند.

مآخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد پنجم، چاپ اول، پاییز 1382.
  2. بولتن رویداد و گزارش صهیونیسم، مؤسسه تحقیقات و پژوهش های سیاسی ـ علمی ندا، 1/10/1384، شماره 100.
  3. http://en.wikipedia.org/wiki/Rabbi.
  4. http://www.Jbuff.com/c090700.htm.
  5. http://www.jewish virtuaallibrary.org/jsource/J udaism Rabbis.html.
  6. http://www.jewfaq.org/rabbi.htm.
  7. http://www.bls.gov.
  8. http://www.palmbeachclassifteds.com/emplogment/jobs/QA/so-rabbi.html.
  9. http://www.ehow.com/how-138294- become-rabbi.html.