شاهدان یهوه، انجمن

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


شاهدان یهوه (Jehovahs Witnesses)گروه دینی مسیحی پروتستان با نام اصلی Watchtower Bible and Tract Societyاست. این گروه، یک سازمان مسیحی و از طیف مسیحیان صهیونیست است. بنابراین اعتقادات و برداشتهای مذهبی خود از انجیل، معتقد به ظهور مجدد مسیح در فلسطین و آن هم بعد از تشکیل دولت اسرائیل هستند. به همین دلیل این گروه از طرفداران رژیم صهیونیستی هستند و هر نوع فعالیت این رژیم را در راستای تمهیداتی برای ظهور مسیح می دانند.

پیروان آن معتقد به شماری از افکار مشیحانی صهیونیستی هستند. نام رایج این گروه (شاهدان یهوه) برگرفته از این اعتقاد آنان است که نام حقیقی خدا "یهوه" و نام حقیقی مسیحیان "شهود" است.

الف ـ تاریخچه:

ریشه شاهدان یهوه به شکل گیری تفکر پروتستانتیزم در اروپا بازمی گردد. لیکن فعالیت جماعت شاهدان یهوه به شکل فعلی در سال 1872 در ایالات متحده آغاز شد.

این جنبش در سال 1872 در شهر پیتسبورگ ایالات متحده آمریکا به دست جوانی به نام "چارلز راسل (1916-1852) تأسیس شد. چارلز راسل از ادونتیست ها بود. ادونتیست ها فرقه ای پروتستانی هستند که افکارشان حول محور بازگشت مسیح (دونتیست=مؤمن به بازگشت) و مسیحی کردن یهودیان به عنوان اساس شر و جرثومه فساد در جهان، دور می زند.

ظهور جنبش شاهدان یهوه همزمان بود با پایان جنگ داخلی آمریکا. این جنگ به شکست جنوب و تسلیم شدن به سیطره شمال انجامید. از همین رو جنوب آمریکا در شرایط نابودی و ویرانی پیامد جنگ، زمینه مساعدی برای افکار مشیحانی درباره رهایی و خلاص و پایان دنیا یافت.

در ابتدا آنان را شاگردان کتاب مقدس می نامیدند، اما پس از درگذشت راسل در سال 1916 تحولی عمیق در جنبش رخ داد که آثار آن در سال 1931 نمایان شد. در همین مرحله جنبش نام جدید (شاهدان یهوه) را که برگرفته و براساس کتاب مقدس بود برای خود اختیار کرد و یک وکیل مدافع پروتستان آناباپتیست به نام جوزف رادرفورد ریاست گروه را در دست گرفت. او افکاری افراطی داشت و اعلام کرد که پایان کار بیگانگان [غیر مسیحیان ]فرا رسیده است و شیطان، حاکم واقعی و عملی همه کشورهای جهان است و جامعه ملل بازیچه دست اوست.

این تحولات در موضع شاهدان یهوه نسبت به یهودیان و نیز مهاجرنشین صهیونیستی منعکس شد.

در پایان قرن، جنبش راسل به سرعت گسترش یافت و وی با رهبران صهیونیسم مرتبط شد. او هرتزل را تحسین می کرد و او را "مرد سرنوشت"می نامید.

راسل چند بار به فلسطین مسافرت کرد و با رهبران مهاجران صهیونیست در فلسطین دیدار و گفتگو کرد. تبلیغات او درباره هجرت یهودیان به فلسطین بالا گرفت و اعلام کرد که فلسطین می تواند دو برابر یهودیان جهان را در خود جای دهد، اما در عین حال تردید خود را درباره امکان مهاجرت همه آنان ابراز داشت و پیشنهاد کرد که "یهودیان فقیر با اخلاص با استفاده از پول ثروتمندان مهاجرت کنند".

ب ـ باورها و اعتقادات شاهدان:

این گروه دارای عقاید بسیاری می باشند که مدعی هستند عمدتا از دیدگاه مذهبی و از کتاب مقدس نشأت می گیرد. در این بخش به چند نمونه از باورها و اعتقادات آنها اشاره می شود.

ـ آنها هم به کتاب مقدس مسیحیان یونانی معتقدند و هم به کتاب مقدس عبری.

ـ بهره همان خداست.

ـ خداوند نظام کنونی اشیاء را در جنگ هرمجدون (تپه ای در شمال فلسطین است) از بین خواهد برد و سپس قراردادی با اسرائیل مقدس منعقد خواهد ساخت.

راسل، در مرحله اول برطبق محاسباتش معتقد بود که یهودیان نقشی تعیین کننده در نبرد خدا با شیطان دارند؛ زیرا خدا اسرائیل یا یهود را برگزیده، به آنان فرمانروایی دینی داده است تا ملت برگزیده خدا باشند. اما آنان از فرمان خدا سر پیچیدند و خدا نیز با تبعید و پراکندگی، آنان را کیفر داد. این تبعید و آوارگی برحسب تورات تا هفت برابر دوره خطاکاری آنان طول خواهد کشید.

سپس یهودیان به سرزمین اسرائیل باز خواهندگشت و صهیون به اهلش خواهد رسید و خدا با ملت برگزیده اش مدارا خواهد کرد. راسل یهودیان را به بازگشت به سرزمین اسرائیل، به عنوان اولین گام در برپایی پادشاهی خدا در زمین، فرا خواند.

راسل برای آموزش تورات گروهی تشکیل داد و در سال 1874 به خرج خود جزوه هدف بازگشت خدا و چگونگی آن را چاپ کرد. نویسنده این جزوه به تصور خود برنامه و نقشه ای را که خدا برای بشریت کشیده، برای جهانیان روشن ساخته بود. در سال 1879، این گروه برای نشر افکار خود مجله ای به نام برج صهیون و بشارت آمدن مسیح را تأسیس کرد که به مرور زمان شمارگان آن افزایش یافت.

راسل با استفاده از تورات دست به کار محاسبات پیچیده ای شد تا زمان ظهور منجی رهایی بخش و آغاز عصر هزار ساله و رها شدن جهان از شر و فساد و پایان تاریخ را معین کند. اینها همه افکاری است که سنگ بنای همه نظام های فکری حلولی را تشکیل می دهد. راسل [با محاسبات خود] سال 1914 را، سال بازگشت یهودیان اعلام کرد. بعدها پیروانش گفتند که منظور وی اشاره به اعلامیه بالفور بوده است که در سال 1917 صادر شد.

راسل نظریه ای دینی را شکل داد که مبتنی بر نظام تمرد شیطان و نیرنگ او با آدم و حوا و برانگیختن آنان به گناه و جنگ او با خداست؛ شیطان یا نیروی شر بر عالم سیطره پیدا کرد. راسل این قضیه را "امپراتوری شر" نامیده است (همان اصطلاح رایج گفتمان سیاسی آمریکایی).

تمام اینها به معنای نزدیک بودن آغاز فرمانروایی هزار ساله مسیح و نیز نزدیک بودن کارزار آرماگدون میان نیروهای خیر و شر است که در این کارزار شیطان شکست خواهد خورد و اشرار برایهمیشه نابود خواهند شد. اما خلود و جاودانگی نصیب آنان خواهد شد که یهوه از آنان راضی است؛ یعنی در میان کسانی که هم اکنون در زندگانی هستند کسانی پیدا می شوند که مرگ را درک نخواهند کرد و به زندگانی جاوید در دوره هزار ساله خواهند رسید؛ همان گونه که یکی از رهبران شاهدان یهوه گفته است: "میلیون ها تن از زندگان فعلی هرگز نخواهند مرد".

شاهدان یهوه معتقدند در طول تاریخ [تا امروز] 144 هزار مؤمن راستین پدید آمده اند که به عنوان فرزندان معنوی و روحانی خدا دوباره متولد خواهند شد و در فرمانروایی بر عالم با مسیح مشارکت می کنند. پادشاهی مسیح با زمین در تضاد و تباین نیست؛ این پادشاهی در همین جا و بر روی زمین برپا خواهد شد. این همان پادشاهی است که پس از آنکه دنیا پر از ظلم و جور شود، برپا می شود و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد و همه چیز در این پادشاهی ایده آل و آرمانی است؛ حتی خود طبیعت مادی دگرگون خواهد شد؛ درست مثل بینش مشیحانی.

بر عضو گروه شاهدان یهوه واجب است که خود را از جهان فاسد مادی دور نگه دارد و از قوانین و مبانی سکولار اطاعت نکند و از تفسیر این گروه از انجیل پیروی نماید. بنابراین تفسیر، در محل عبادت نباید از تصویر و مجسمه استفاده کرد؛ نباید در گفتگو میان ادیان شرکت نمود؛ خون دادن (انتقال خون) بر عضو گروه جایز نیست؛ عضو گروه نباید نسبت به پرچم هیچ کشوری ادای احترام کند و نیز نباید سوگند وفاداری به هیچ یک از ملت ها و کشورهای جهان بخورد (همین مسأله موجب سرکوب اعضای گروه و کشته شدن بعضی از آنان شده است).

شاهدان یهوه، به تثلیث مسیحی ایمان دارند، اما پدر (یهوه) جایگاهی بس برتر از جایگاه پسر دارد.با این حال پسر جایگاه ویژه ای دارد؛ او اولین مخلوق خداست؛ همو جان باخت تا کفاره گناهان بشر باشد؛ او بر دیرک مرگ (و نه بر صلیب) جان داد و چون روحی جاوید به آسمان ها رفت و او در همین جهان به صورت روح حضور دارد. پسر همان مرکز و محوری است که شاهدان در نماز و دعای خود به او توجه دارند و یهوه را از طریق مسیح نیایش می کنند.

به رغم ایمان شاهدان یهوه به لقاح مقدس و تولد پسر از باکره، آنان کریسمس را جشن نمی گیرند؛ زیرا معتقدند که این عید ریشه ای مشرکانه دارد و نیز روزه بزرگ و عید پاک را به رسمیت نمی شناسند. شاهدان یهوه غسل تعمید را به شیوه فرو بردن کامل بدن در آب (ارتماسی) انجام می دهند. در روز یکشنبه نیایش نمی کنند و می گویند اقامه شعائر شنبه تنها مختص یهودیان است و مسیح آنها را منسوخ کرده است.

تشکیل جلسات شاهدان یهوه:

شاهدان یهوه روز یکشنبه را به عنوان روز تعطیل و استراحت قبول دارند (به عنوان نوعی هماهنگی و همسازی با معیارهای اجتماعی و نه دینی). در میان آنان طبقه روحانی وجود ندارد.

اکثر جماعات شاهدان یهوه تجمعات دینی خود را سه بار در هفته در مکانهایی به نام تالار ملکوت یا در خانه های شخصی برگزار می کند. این تالارها ساختمانهای ساده ای هستند که شاهدان داوطلب ساخته شده و در آنها، مجسمه ها، صلیب یا چیزهایی از این قبیل مشاهده نمی شود.

در این جلسات آنچه که تعلیم داده می شود براساس کتاب مقدس می باشد. جلسات با دعا و نیایش آغاز و خاتمه می یابند. در اکثر جلسه هاسرودهای روحانی خوانده می شود و شرکت عموم افراد در جلسه آزاد است.

سازمان شاهدان یهوه با تعداد نفرات کمی آغاز به کار کرد و امروز به تعداد خیلی زیادی شاهد افزایش یافته است که بیش از 230 نقطه مشغول موعظه می باشند.

جنبش شاهدان یهوه یک جنبش تیشیری است که در اسرائیل به شکل قابل ملاحظه ای فعال است و دولت اسرائیل نیز با این جنبش به شدت مبارزه می کند. شمار پیروان فرقه شاهدان یهوه در جهان بالغ بر دو میلیون نفر می شود که در حدود دویست شهر جهان به سر می برند. جنبش شاهدان یهوه اخیراً از گرایش های مشیحانی خود قدری کاسته است و رهبران جنبش اعلام کرده اند که آنچه سابقاً [از سوی رهبران وقت جنبش] درباره نزدیک شدن آرماگدون و دوره هزار ساله گفته شد. صرفاً پیشگویی بوده و از عقاید ثابت و اصولی به شمار نمی رود.

نباید از نظر دور داشت که اندیشه مهاجرت و اسکانی که راسل مطرح می کرد با اندیشه صهیونیستی، به ویژه نظرات شاخه آمریکایی سازمان جهانی صهیونیسم انطباق نداشت. جاکوب دو هاس، نویسنده نشریه جویش ادوکیت (Jewish Advocate)، در بوستن با راسل مصاحبه ای کرد و پس از این مصاحبه راسل را تحسین و به این نکته اشاره نمود که آراء او شبیه بسیاری از آراء، یهودیت حسیدی است؛ حتی او را "اول دوستدار یهود" نامید.

این موضع همدلانه رادرفورد با یهودیان با آغاز رهبری او بر فرقه شاهدان یهوه، کم کم رنگ باخت و او از روی آوردن صهیونیست ها به همکاری با نهادهای سکولار نگران شد و بدین سبب آنان را از خطر دوری از بارگاه الهی بر حذر داشت. رادرفوردسال 1925 را سال تعیین سرنوشت برپایی پادشاهی خدا دانست و وقتی آن سال گذشت و حادثه ای رخ نداد، پیروانش این طور توجیه کردند که تأسیس دانشگاه عبری مصداق پیشگویی رادرفورد است (نظام فکری حلولی کمونی اصولاً با تحریف واقعیت، به هر حال آن را با نمونه مطرح شده، مثلاً یک پیشگویی، جور در می آورد).

سال 1931، تحول بزرگی در جنبش شاهدان یهوه روی داد و رادرفورد اعلام کرد که یهودیان با رویکرد مستمرشان به سکولاریسم و دست کشیدن از حکومت دینی، برای همیشه عهد الهی را نقض کرده اند و اکنون شاهدان یهوه، تنها ملت برگزیده معنوی هستند. رادرفورد از یهودیان خواست تا با طرد نهادهای بین المللی به شاهدان یهوه بپیوندند. از این پس شاهدان یهوه از دوستداران یهوه به دشمنان یهود تبدیل شدند.

ج ـ تشکیلات و فعالیت انجمن:

1 ـ نحوه فعالیت شاهدان یهوه:

در انجمن شاهدان یهوه دستورات، مستقیما به تمام این نقاط از دفتر مرکزی در بروکلین نیویورک صادر می شود. این دفتر هر ساله نمایندگان خود را برای تبادل نظر با نمایندگان محلی به تمامی نقاط جهان اعزام می کند. سازمان، نهادی به نام "کمیته شعبات" دارد که این کمیته از 3 الی 7 عضو تشکیل شده است که وظایف این اعضاء نظارت بر کارکرد اماکن تحت اختیار خودشان می باشد. کشور یا ناحیه ای که تحت حوزه یک شعبه می باشد به نواحی مختلفی تقسیم بندی می شود، و آن هم به نوبه خود به دوایر کوچکتری تقسیم می شود.

هر دایره ای در داخل خود دارای 20 جماعتاست و یک ناظر منطقه ای و محلی به صورت چرخشی از دوایر ناحیه خودش بازدید می کند، کمک به شاهدان برای سازماندهی و موعظه در حوزه فعالیتشان از وظایف این جماعات است. هر جماعت در بخش کوچکی فعالیت می کند و فعالیتهای آن به شاهدانی که مشتاق گفت وگو و ملاقات با مردم هستند محول می شود. هر جماعت هر کدام از شاهدان یا در دفتر مرکزی یا در شعبات یا در جماعات کار می کنند. از فعالیتهای آنها گزارشهایی تهیه می شود و همگی آنها به دفتر مرکزی ارسال و از آن یک کتاب سالیانه جمع آوری و منتشر می شود. همچنین هر ساله در اول ژانویه منشوری نیز توسط انجمن برج دیده بانی که شاهدان یهوه جزئی از آن است منتشر می شود و این نشریات حاوی گزارشهای مفصلی از اقدامات و فعالیتهای سالیانه شاهدان یهوه می باشد.

2 ـ هزینه های انجمن:

گرچه در جلسات اعانه جمع آوری نمی شود، لیکن مخارج از طریق اعانه داوطلبانه تأمین می گردد و صندوق اعانه برای کسانی که مایلند اعانه بدهند، موجود است.

3 ـ رهبری جماعت:

هر جماعت، دارای پیران یا سرپرستانی می باشد که مسئول آموزش هستند. خادمین کمکی، پیران را یاری می کنند. این اشخاص، برجسته تر و رفیع تر از اعضای دیگر جماعت نیستند و عنوانهای خاصی نیز به آنها داده نشده است و مانند دیگران لباس معمولی می پوشند و در مقابل کار خود، پولی نیز دریافت نمی کنند. پیران از روی میل و علاقه، به نیازهای روحی جماعت رسیدگی می کنند، آنها هنگاموقوع مشکلات دیگران را تسلی داده و هدایت می کنند.

4 ـ برگزاری اجتماعات سالیانه:

شاهدان یهوه هر ساله مجمع ها و کنگره های بزرگی برگزار می کند. در این اوقات، جماعتهای بسیاری برای برنامه به خصوصی به منظور آموزش و فراگیری کتاب مقدس، در یک جا جمع می شوند. غسل تعمید شاگردان جدید، بخشی معمول و همیشگی از برنامه هر مجمع و یا کنگره است.

5 ـ هیأت مدیره:

شاهدان یهوه دارای یک گروه مرکزی از پیران مجرب یعنی یک هیأت اداره کننده می باشد. این هیأت، سرپرستی جماعتها را در سطح جهان به عهده دارد. این سازمان در شعبات خود، نشریات کتاب مقدس را چاپ و به تمام نقاط جهان ارسال می کنند. همچنین از آنجا راهنماییها و دستوراتی در جهت سازماندهی کار موعظه ابلاغ می گردد.

6 ـ فعالیتهای بین المللی انجمن شاهدان یهوه:

همان طور که عنوان شد این انجمن به منظور داشتن شعبات متعدد فعالیتهای خود را در سراسر جهان گسترش داده است. لیکن شاهدان برای فعالیتهای خود در سراسر جهان با موانع زیادی روبه رو هستند. در کشورهای غربی و عمدتا مسیحی به لحاظ رسوخ اندیشه های تخریبی و طرفداری از خشونت در این گروه و همچنین جلوگیری از تفرقه در بین سایر اقلیتها، فعالیتهای آنها تحت کنترل است و در کشورهای اسلامی و شرقی نیز به خاطرحساسیت موضوع و اعتقادات آنها، این گروه با موانع زیادی روبه رو هستند.

در جلسه مشترک شورای دولتی روسیه، شورای امنیت و همکاری، بیانیه ای در خصوص افراط گرایی منتشر کرد که در آن سومین خطر بزرگ که روسیه را تهدید می کند، خطر نمایندگان جمعیتهای مذهبی کاذب خارجی از جمله شاهدان یهوه عنوان شده بود. در این بیانیه آمده بود که نمایندگان آنها طبق دستور مراکز خود وارد سازمانهای دولتی روسیه می شوند تا اطلاعات را جمع آوری نموده و بر اتخاذ تصمیمات مهم سیاسی اثر گذارند، همین گروهها باعث توسعه روحیه خودخواهی و بی بند و باری در جامعه می شوند.

لازم به ذکر است که فعالیت این گروه در اسرائیل به لحاظ تبلیغی به خاطر اینکه هدف آنها مسیحی کردن یهودیان است بسیار محدود است.

مبلغین این فرقه در کشورهای اسلامی از جمله ترکیه و آذربایجان همچنان به فعالیتهای گسترده خود مشغول هستند. ضمنا مبلغین این انجمن با نشریات خود به زبانهای مختلف زنده دنیا در راستای مسیحی کردن تمام مردم جهان به ویژه یهودیان هستند.

7 ـ دفاتر و شعبات انجمن:

این انجمن دارای دفاتر و شعبات زیادی در سراسر جهان است که همگی آنها به کار تبلیغی مشغول هستند، با عنایت به اینکه فعالیتهای پاسخگویی انجمن در اینترنت کم است. این دفاتر خلأ را پر می کنند. ضمنا در مناطقی که انجمن فاقد دفتر است از طریق نزدیکترین شعبه خود به نواحی اطراف به رتق و فتق امور تبلیغی در آن نواحی می پردازد. بیش از 110 دفتر این انجمن در سراسرجهان به امور تبلیغی می پردازند. بعضی از کشورها که دارای دفاتر مستقل نیستند در نزدیکترین دفاتر به این کشورها خدمات رسانی می کنند.

د ـ مواضع انجمن:

1 ـ بحران فلسطین:

این گروه نیز مانند تمامی گروههای وابسته به مسیحیان محافظه کار، اسرائیل را نسبت به فلسطینیان در حاکمیت بر فلسطین محق می داند، آنها جنگ و خونریزی خاورمیانه را مقدمه ای برای جنگ هرمجدون و ظهور مجدد مسیح می دانند. زیرا بنابر اعتقاد این مسیحیان، مسیح ظهور نخواهد کرد، مگر اینکه یهودیان دولت اسرائیل را تشکیل داده و سپس توسط اقوام اطراف قتل عام شوند.

شاهدان، فلسطینیان را تروریستهایی می دانند که به دروغ ادعای تاریخی خود نسبت به سرزمین فلسطین را تکرار می کنند. این گروه هم مانند سایر مسیحیان متعصب هیچ حقی برای تأسیس دولت فلسطین قائل نیستند، زیرا آن را نقض حق اسرائیل می دانند که در انجیل ذکر شده است.

2 ـ نازیها:

به طور کلی، ایدئولوژی های معتقد به ملت برگزیده، اصولاً ملت برگزیده دیگری [غیر از خودشان] را بر نمی تابند؛ چون به هر حال ممکن نیست که بیش از یک ملت برگزیده وجود داشته باشد. ریشه دشمنی و درگیری شاهدان یهوه و صهیونیست ها نیز در همین جاست؛ همچنین دشمنی نازی ها و شاهدان یهوه نیز دلایلی مشابه دارد.

هیتلر در پاسخ به این سؤال که سبب دشمنی اش با یهودیان چیست؟ جواب داد: "نمی شوددو ملت برگزیده وجود داشته باشند؛ فقط ما [نازی ها یا آلمانی ها] ملت برگزیده هستیم. جوابتان را گرفتید؟". به همین سبب نازی ها هم با یهودیان و هم با شاهدان یهوه (به عنوان مدعیان ملت برگزیده بودن) دشمن بودند؛ حتی نازی ها جنبش شاهدان یهوه را متهم کردند که بازیچه دست یهودیان، در چارچوب توطئه های دائمی آنان برای تسلط بر جهان هستند.

3 ـ اسرائیل:

پس از برپایی دولت اسرائیل، شاهدان یهوه این دولت را یکی دیگر از دژها و پایگاه های شیطان بر روی زمین دانستند.

مآخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد ششم، چاپ اول، پاییز 1382.
  2. بولتن رویداد و گزارش، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی، ندا، شماره 159.
  3. www.watchower.org.
  4. www.Israel my beloved.org.