جاسوسی اسرائیل در آمریکا

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


از زمان تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948، این رژیم همواره بر اقدامات سرویسهای امنیتی خود در زمینه فعالیتهای خرابکارانه، آشوبگری، و ترور مخالفان متکی بوده است. سخن معروف آریل شارون، نخست وزیر رژیم صهیونیستی که مرزهای امنیتی اسرائیل را به اندازه قدرت اوج گیری و پرواز هواپیماهای اف ـ 16 تعریف می کرد، با اظهاراترؤسای سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی این رژیم تکمیل می شود. به این مفهوم که منافع اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل با فراتر رفتن از کشورهای عربی، شامل ایران، آفریقا و حتی ایالات متحده آمریکا، متحد استراتژیک این رژیم که اسرائیل به شدت به پشتیبانی و حمایتش دلگرم است، می شود و از آنجا هم به چین، اروپا و حتی نیوزیلند گسترش می یابد.

رژیم اسرائیل از بدو تأسیس، دارای چنان روابط نزدیک و گسترده ای با آمریکا بوده است که نظیر آن در هیچ نقطه ای از جهان قابل مشاهده نمی باشد. روابطی که تبادل اطلاعات بسیار محرمانه تنها بخش کوچکی از آن به شمار می آید، اما با این حال مسئولان و مقامات آمریکایی، اسرائیل را یکی از سه دولت فعال در زمینه جاسوسی در جهان می دانند که حتی علیه آمریکا نیز فعالیت می کند.

الف ـ نگاهی به سابقه جاسوسی اسرائیل در آمریکا:

از سال 1970 اخباری به صورت پراکنده در دستگاههای خبری و مطبوعات آمریکا مبنی بر انتقال اطلاعات سیاسی و امنیتی توسط یهودیان یا غیریهودیان شاغل در دولت و کنگره ایالات متحده به نمایندگان و دستگاههای امنیتی اسرائیل منتشر شد، اما سابقه نخستین [[جاسوسی اسرائیل در آمریکا|جاسوسی اسرائیل در آمریکا]] که تبدیل به یک رسوایی بزرگ شد، مربوط به دستگیری جاناتان پولارد در 21 نوامبر 1986 می باشد. پولارد که دانشجوی رشته میکروبیولوژی دانشگاه استانفورد آمریکا بود به دلیل توانایی فردی در تحلیل داده ها، به استخدام واحد تحلیل اطلاعات نیروی دریای آمریکا درآمد و در یکی از مسافرتهایش به اسرائیل، ضمن ملاقات با مقامات موساد و شخص اسحاق شامیر، مأموریت جاسوسی برای اسرائیل رسما به ویتفویض و همکاری وی با یکی از مقامات امنیتی اسرائیل موسوم به "رافائیل اینان" آغاز گردید.

بخشی از فعالیتهای پولارد به انتقال اطلاعات جمع آوری شده سازمانهای جاسوسی آمریکا به اسرائیل بازمی گشت که عمدتا اطلاعاتی در مورد محموله های نظامی و تسلیحاتی ارسال شده از سوی شوروی سابق به سوریه و عراق، فعالیتهای هسته ای پاکستان و تجهیز سیستم هوایی لیبی بود. بخش دیگر فعالیتهای وی به استناد اظهارات سیمور هرش در مجه نیویورک تایمز، انتقال نسخه هایی از جزوه راهنمایی تعقیب و مراقبت بسیار سری بود که در تمامی مذاکرات و مکالمات به صورت کدگذاری مطرح می شود.

به عبارت دیگر این جزوه حاوی کلیدهای رمزشکن بود. شناسایی هویت جاسوسان آمریکا در شوروی سابق، خاورمیانه و سایر نقاط جهان، از دیگر اقدامات پولارد محسوب می شوند. نهایتا پولارد در سال 1985 در محلی خارج از سفارت اسرائیل در آمریکا و به جرم جاسوسی برای تل آویو دستگیر شد.

پس از دستگیری وی، رژیم صهیونیستی ضمن تکذیب وابستگی پولارد به موساد، اعلام کرد: روابط نزدیک با ایالات متحده به هیچ وجه اجازه نمی دهد اسرائیل به فعالیتهای اطلاعاتی در آمریکا بپردازد. شیمون پرز نخست وزیر وقت اسرائیل نیز جاسوسی در آمریکا را در تضاد کامل با سیاستهای اسرائیل دانست.

سیاست انکار رژیم صهیونیستی علی رغم مصاحبه های متعدد پولارد در اعتراف به همکاری با موساد و درخواست از اسرائیل برای تأیید این همکاری و تسلیم این درخواست از سوی وکیل او به دیوانعالی رژیم صهیونیستی، تا نوامبر 1995 ادامه داشت که در نهایت در ماه می 1998 دولت نتانیاهو باصدور بیانیه ای از پولارد به عنوان مأمور رسمی دولت اسرائیل یاد کرد. حتی پس از قبول اتهام و به دنبال آن برگزاری دادگاه و احراز جرم، تحلیلی مبنی بر اینکه فعالیت پولارد در راستای خدمت به یک کشور دوست که نگران امنیت اسرائیل بوده است مطرح گردید.

مطبوعات اسرائیل نیز همزمان با اعطای تابعیت از سوی مقامات رژیم صهیونیستی به پولارد، جرم وی را سنگین و ناپسند دانسته، اما جاسوسی آمریکا و اسرائیل در قبال یکدیگر را امری عادی تلقی کردند و اظهار داشتند که قواعد بازی حکم می کرد که مسئله به آرامی و با اخراج جاسوس حل می گردید.

در نهایت این موضوع با محاکمه و محکومیت پولارد به مجازات حبس ابد، به طور ظاهری پایان یافت. اما با گذشت بیش از دو دهه از این واقعه، رژیم صهیونیستی و لابیهای یهودیان با بزرگنمایی این مسئله سعی در بی گناه جلوه دادن پولارد داشتند. از جمله این اقدامات می توان به مواردی همچون: ایجاد سایت اختصاصی در حمایت از پولارد، برگزاری تظاهرات پنج هزار نفری در کنار دیوار ندبه در اعتراض به عدم آزادی پولارد، ایجاد سازمانها و کمیته های مختلف همچون "سازمان عدالت برای جاناتان پولارد" و "کمیته تلاش برای بازگشت پولارد به خانه"، اشاره نمود.

در تمامی این موارد با صدور قطعنامه هایی بر لزوم آزادی بدون قید و شرط پولارد و برنامه ریزی و سازماندهی بیشتر برای معرفی وی به عنوان یک قهرمان ملی در میان جوانان یهودی آمریکا و اسرائیل، تأکید شده است.

مورد دیگری که در سال 1919 رخ داد، افشای قتل رئیس سازمان سیا (CIA) توسط موساد بود که بعد از سه سال ابهام در چگونگی قتل "ویلیام کولبی"رئیس سابق سازمان جاسوسی آمریکا "سیا"، فاش گردید که وی توسط موساد به قتل رسیده است. جسد کولبی در ماه می 1969 و بعد از چندین روز بی خبری از سرنوشت وی، در داخل قایقی کشف شد. در همین رابطه روزنامه لبنانی الکفاح العربی به نقل از نشریه "اسپوت لایت" واشنگتن نوشت: گروهی از روزنامه نگاران آلمانی به پرونده های محرمانه ای دست یافته اند که نشان می دهد مرگ کولبی، کار تروریستهای حرفه ای موساد می باشد. چون از سال 1973 یعنی زمانی که کولبی رئیس سازمان سیا شد وی به عملیات پاکسازی در داخل این سازمان پرداخت که برکناری تعدادی از عوامل موساد را به دنبال داشت. موساد پیش از ترور کولبی به این نتیجه رسیده بود که کولبی درصدد انتشار کتابی حاوی اطلاعات مهم و محرمانه درباره عملیات موساد در آمریکا بوده است.

در سال 2000 میلادی، نشریه آمریکایی "اینساید" از جاسوسی و استراق سمع اسرائیل از ادارات مهم دولتی آمریکا در ابعادی وسیع خبر داد. این نشریه به نقل از پلیس آمریکا نوشت که یک کارمند شرکت مخابرات آمریکا، مکالمات تلفنی کاخ سفید، وزارت امور خارجه و سایر ادارات مهم دولتی آمریکا را شنود می کرده است. براساس گزارش این نشریه، پلیس فدرال آمریکا (FBI) پی برد که موساد از فقدان امکانات کافی محافظتی وزارت خارجه آمریکا به منظور استراق سمع مکالمات آن نهایت سوءاستفاده را به عمل آورده است.

منابع پلیس آمریکا خاطرنشان کردند که عوامل موساد در آمریکا، با بهره گیری از پیشرفته ترین امکانات، تمامی مکالمات تلفنی و مکاتبات الکترونیکی کاخ سفید، شورای امنیت ملی، وزارت امور خارجه و وزارت دفاع آمریکا را در سریع ترینزمان ممکن در اختیار سران اسرائیل می گذاشتند.

در بیست و یکم ماه می سال 2000 نیز مجله تایمز لندن با استناد به منابع دولتی آمریکا، گزارش داد که دولت اسرائیل، پستهای الکترونیکی و سایر ارتباطات مخابراتی بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا را شنود نموده است. این افشاگری زمانی صورت گرفت که ایهودباراک برای انجام گفتگوهایی با کلینتون درباره روند صلح خاورمیانه به واشنگتن سفر کرده بود. حتی در جریان رسوای اخلاقی کلینتون، در گزارش "کنت استار" قاضی ویژه تحقیق به نقل از کلینتون آمده بود که چگونه وی به مونیکا لوینسکی شرح داده که مکالمات تلفنی او توسط یک کشور دیگر شنود می شوند و چنین به نظر می رسید که به اسرائیل اشاره داشته است.

چند ماه پس از حملات 11 سپتامبر، شبکه خبری فاکس نیوز طی گزارشی اعلام کرد که اف.بی.آی، حدود 100 اسرائیلی را که به سیستم استراق سمع تلفنی منابع دولتی آمریکا نفوذ کرده بودند به طور مخفیانه ای دستگیر نمود. این افراد ارتباط مستقیمی با سرویسهای امنیتی، نظامی و جنایی آمریکا داشته اند. این شبکه خبری فاش ساخت که اسرائیل توسط دو شرکت اسرائیلی "آمدوکس" و "کومورزاینفو سیز" که در زمینه تولید نرم افزارهای مخصوص مخابرات و استراق سمع فعالیت می کنند، بسیاری از مکالمات تلفنی و بسیاری از پستهای الکترونیکی را در آمریکا رهگیری و کنترل می کند. اما یک هفته پس از پخش خبر مزبور توسط شبکه فاکس نیوز، این خبر حتی از سایت اینترنتی همین شبکه حذف شد و سایر رسانه های گروهی آمریکا نیز هیچ گونه مطلبی را در ارتباط با این مسئله مطرح ننمودند.

کارل کمرون خبرنگار فاکس نیوز نیز در گزارشخود اعلام کرد که هر شخصی که در محافل سیاسی آمریکا و یا سرویسهای اطلاعاتی این کشور قرار دارد اگر بخواهد به طور گسترده ای به این مسئله بپردازد، ممکن است جان خود را از دست بدهد.

در ژانویه سال 2002، مجله تخصصی "اینتلیجنس اونلاین" چاپ فرانسه، از انتشار گزارش 61 صفحه ای گروه ویژه وزارت دادگستری آمریکا در رابطه با کشف و متلاشی شدن یک شبکه جاسوسی متشکل از 120 نفر از اتباع اسرائیل خبر داد. بنابه گزارش مذکور، مقامات آمریکایی، در رابطه با این ماجرا، 120 اسرائیلی را بازداشت و یا از آمریکا اخراج کردند. این شبکه از حدود 20 شاخه تشکیل می شد که هر شاخه دارای 4 الی 8 عضو بود. اعضای این شبکه بین 22 تا 30 سال سن داشتند و خدمت نظامی خود را در واحد اطلاعات ارتش اسرائیل گذرانده بودند و در ایالات آرکانزاس، کالیفرنیا، فلوریدا و تکزاس آمریکا فعالیت می کردند.

در این گزارش مشخص شده بود که اهداف این شبکه، نظارت بر پایگاههای بسیار حساس آمریکا نظیر پایگاه هوایی "تینکر روفورس باپس" در شهر اوکلاهما بوده است.

در دسامبر 2004 نیز رادیو ارتش اسرائیل، اعلام کرد که ایالات متحده آمریکا، نمایندگان نظامی اسرائیل را به تلاش در راستای دستیابی به اطلاعات محرمانه نظامی این کشور (آمریکا) متهم کرده است. این منبع افزود که مسئولان اف.بی.آی، ارتش و همچنین سرویسهای امنیتی این کشور، تأکید دارند که نمایندگان اسرائیلی که از کارخانه های ساخت تجهیزات نظامی آمریکا بازدید نموده اند. درصدد دستیابی به اطلاعات محرمانه مربوط به فن آوری آمریکایی در زمینه ساخت این تجهیزات بوده اند.

رادیو مذکور در ادامه فاش ساخت که بازپرساناف.بی.آی چندین نفر از این نمایندگان، از جمله مسئولان صنایع نظامی و افسران ارتش اسرائیل را مورد بازجویی قرار دادند. به دنبال این اقدام اف.بی.آی، دولت اسرائیل با صدور دستورالعملی جدید، مسئولان نظامی اسرائیل را مکلف ساخت که نباید برای دستیابی به اطلاعات مربوط به جزئیات فن آوری سیستمهای نظامی، مسئولان آمریکایی را تحت فشار قرار دهند. همچنین در این راستا نباید از شیوه غیرقانونی (جاسوسی) استفاده نمایند.

از دیگر فعالیتهای پیچیده جاسوسی و زیرزمینی عناصر اطلاعاتی اسرائیل که در سال 2004، جامعه آمریکا را حیرت زده نمود، استعفای "جیم مک گربوی" فرماندار دموکرات ایالت نیوجرسی در 12 اوت 2004 در پی افشای روابط نامشروع او با گولان کیپل بود که میزان تلاشهای عناصر اسرائیلی برای نفوذ در سطح عالی و حساس دولت آمریکا و همچنین مداخله در مسائل امنیتی و روندهای سیاسی را نمایان می ساخت.

موساد با آگاهی از تمایل فرماندار نیوجرسی به مردان همجنس باز، از گولان کیپل در روندهای اخاذی، استثمار و غیره استفاده کردند. اگرچه کیپل تجربه ای در مسائل امنیتی نداشت، اما در سال 2002 به عنوان مشاور امنیتی گربوی با حقوق سالانه 110 هزار دلار استخدام شد. وی در این سمت می توانست به اطلاعاتی در مورد روشها و منابع مربوط به تلاشهای آمریکا برای مقابله با فعالیتهای جاسوسی اسرائیل دست یابد، چراکه بعد از وقایع 11 سپتامبر، اسرائیلیها به خاطر اتهامات وارد شده به آنها مبنی بر دست داشتن در این حادثه، تلاش نمودند تا به روشهای گوناگون مانند تصاحب سمتهای ایالتی، از تمهیدات امنیتی آمریکا در مبارزه با تروریسم اطلاعاتی به دست آورند.

در رابطه با رسوای مک گربوی نیز رسانه های جمعی آمریکا در انتشار اخبار مربوط به آن، بیشتر بر اخاذی تأکید کردند. در حالی که هیچ گاه موضوع اصلی، اخاذی یا آزار جنسی نبود، بلکه اسرائیل از یک طعمه جنسی به عنوان پوششی برای فعالیتهای جاسوسی خود استفاده می کرد.

برپایه گزارش خبرگزاری "سی بی اسی نیوز" در اواخر آگوست 2004، دفتر تحقیقات پلیس آمریکا (اف.بی.آی) اعلام کرد: "تحقیقات خود را در زمینه انتقال اطلاعات طبقه بندی شده و حساس درباره نقطه نظرات و برنامه های آمریکا در قبال ایران، توسط یکی از تحلیلگران پنتاگون از طریق [[امور عمومی اسرائیل و آمریکا، کمیته|کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا]] (آیپک)، به اسرائیل آغاز کرده است".

در این رابطه، لاری (لارنس) فرانکلین، تحلیلگر سابق مسائل ایران در سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل و مشاور داگلاس فیث، معاون سیاسی وزیر دفاع آمریکا، محور تحقیقات اف.بی.آی قرار گرفت.

ب ـ اتهام فرانکلین؛ شواهد و مدارک:

با وجود تمامی فعالیتهای نهان و آشکار اسرائیل در زمینه جاسوسی در آمریکا که تماما توسط مقامات این رژیم و یا تحت فشار لابیهای یهودی تکذیب و انکار می شد، طرح اتهام جاسوسی لاری فرانکلین، افسر شاغل در دفتر خاورنزدیک و جنوب آسیای وزارت دفاع آمریکا پنتاگون و تحلیلگر مسائل ایران در این وزارت، مهمترین رسوایی جاسوسی اسرائیل پس از دستگیری جاناتان پولارد، به شمار می آید. اولین بار، مسئله رسوایی زمانی مطرح شد که شبکه تلویزیونی سی بی اس آمریکا در تاریخ27/8/2004 از وجود جاسوسی بلندپایه وزارت دفاع آمریکا خبر داد که برای اسرائیل کار می کند و این بهانه ای شد تا سایر دستگاههای امنیتی آمریکا داستان را دنبال کنند. بلافاصله دفتر تحقیقات پلیس آمریکا (FBI) اعلام نمود: "تحقیقات خود را در زمینه انتقال اطلاعات طبقه بندی شده و حساس درباره نقطه نظرات و برنامه های آمریکا در قبال ایران از سوی یکی از تحلیلگران پنتاگون به یک گروه لابی حامی اسرائیل آغاز کرده است."

سی بی اس به نقل از یک منبع ناشناس اعلام کرد، گمان می رود این تحلیلگر پنتاگون یکی از دستورات ریاست جمهوری در مورد سیاست آمریکا در قبال ایران را که در مرحله پیش نویس قرار داشته، از طریق آیپک در اختیار اسرائیلیها گذاشته تا آنان (اسرائیلیها) در نتیجه دستور مذکور تأثیر گذارند.

لازم به ذکر است جرج تنت، رئیس سابق سیا، قبل از استعفا از منصبش و طی دیدارهایی که با شخصیتهای اسرائیلی به ویژه مسئولان موساد داشت به وجود جاسوسی اسرائیلی در وزارت دفاع آمریکا اشاره کرده بود که با واکنش شدید اسرائیل مواجه شد.

ولی به هر حال اهمیت این اطلاعات به این دلیل تأیید می شد که لاری فرانکلین با مقامات بلندپایه پنتاگون همچون پل ولفووتیز و داگلاس فیث ارتباط نزدیکی داشت و در پرونده پرسنلی وی، جانبداری صریح از اسرائیل و دیدگاههای تند نسبت به رژیمهای عربی و به ویژه جمهوری اسلامی ایران ثبت شده بود.

همچنین بنابر اظهارات برخی از مقامات اف.بی.آی، اتهام جاسوسی فرانکلین از طریق زیرنظر گرفتن متهم به مدت چند ماه و ضبط نوار مکالمات وی با سران آیپک محرز شده بود.

ج ـ مواضع و واکنشها:

1 ـ واکنشهای رسمی:

پس از مسئله پولارد، برای اسرائیل بسیار مهم بود که به آمریکا ثابت کند، در این کشور دست به جاسوسی نمی زند. بنابراین افشای اقدامات جاسوسی فرانکلین، واکنشهای گوناگونی را بین مقامات اسرائیلی گوناگونی را بین مقامات اسرائیلی در پی داشت. دفتر آریل شارون در اقدامی شتابزده پس از انتشار خبر مربوط به جاسوسی فرانکلین در شبکه سی بی اس، اعلام کرد که اسرائیل هیچ دخالتی در این جریان ندارد و این مسئله مربوط به جریانات داخلی آمریکاست.

بنابه گفته شارون "اسرائیل هیچ اقدام جاسوسی را در آمریکا هدایت نمی کند، چراکه این کشور از دوستان و متحدان اصلی اسرائیل است." یووال اشتینیتز، رئیس کمیسیون دفاع و امور خارجه کنست نیز خبرهای منتشره در رسانه های آمریکا مبنی بر فعالیت یک جاسوسی اسرائیلی در وزارت دفاع آمریکا را قاطعانه رد کرد. وی در گفتگو با خبرنگار تلویزیون اسرائیل اظهار داشت: "من به عنوان یکی از مسئولانی که بر فعالیتهای سری دولت و کنست نظارت دارم، صد درصد اعلام می کنم که این سخنان به هیچ عنوان پایه و اساس درستی ندارند و در سراسر آمریکا و پنتاگون حتی یک جاسوسی اسرائیلی وجود ندارد. چراکه پس از مسئله پولارد، دولت اسرائیل سیاست خود را برپایه عدم ریسک و پرهیز از هر گونه اقدام جاسوسی در آمریکا قرار داده است.

اشتینیتز افزود: با اینکه اسرائیل تأکید دارد که حکومت ایران نباید به سلاح هسته ای دست یابد، اما این دلیل برآن نیست که ممنوعیت خودخواسته در جاسوسی از آمریکا را زیرپا بگذارد.

سیلوان شالوم وزیر امورخارجه اسرائیل نیز مدعی شد که تحقیقات اف.بی.ای در مورد فعالیت جاسوسی فرانکلین نشان دهنده این مسئله است که سفارت اسرائیل در واشنگتن، کاملاً برطبق موازین عمل کرده و هرگز از اصول دیپلماتیک حاکم بر روابط دو کشور تخطی نکرده است. "اسرائیل می تواند اطلاعات مورد نیاز خود را از واشنگتن به دست آورد، بی آنکه نیازی به جاسوسی داشته باشد".

سرلشکر آهارون زیفی فرکش، رئیس شعبه ضد اطلاعات ارتش اسرائیل نیز ضمن رد این اتهام، اظهار داشت: اسرائیل هیچ جاسوسی را در کشوری دوست همچون آمریکا به کار نگرفته است و این موضوع یک موضوع داخلی در آمریکاست.

دانی یاتوم، رئیس سابق موساد و عضو کنست از حزب کارگر نیز عنوان کرد که امیدوار است مطالب راجع به وجود جاسوس اسرائیلی در پنتاگون صحت نداشته باشد. چون این موضوع ضربه سنگینی به روابط اسرائیل و آمریکا وارد می کند. چراکه از زمان برملا شدن رسوایی جاناتان پولارد، واشنگتن در چنین مسائلی با دیده تردید به اسرائیل می نگرد.

تمامی این واکنشها در حالی ابراز می شد که منابع سیاسی و امنیتی تل آویو، اعلام می کردند که اسرائیل اطلاعات موردنیاز خود را به طور مستقیم از آمریکا دریافت می کند و با این توجیه، مجددا بر این موضوع که سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل هیچ جاسوسی را در آمریکا به کار نگرفته اند، تأکید می کردند.

2 ـ واکنشهای غیررسمی (مطبوعات و لابیهای یهودی):

با افشای موضوع جاسوسی فرانکلین، مطبوعات اسرائیل و لابیهای یهودی طرفدار رژیمصهیونیستی نیز تحریکات چشمگیری از خود نشان دادند.

کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل (آیپک)، پس از درج اخبار مربوط به رسوایی فرانکلین و آغاز بازجوییها از دو کارمند (کیث وایزمن و جک راسن) این سازمان، با صدور بیانیه ای خطاب به هواداران خود اعلام کرد: همان گونه که مطلع هستید، گزارشهای رسانه ای، حکایت از بازجویی یکی از کارمندان وزارت دفاع آمریکا به دلیل نقض اصول امنیتی و افشای اطلاعات محرمانه دارد. در این گزارشها ادعا شده فرد متهم از طریق ارتباط با دو تن از مقامات آیپک، سیاستهای کاخ سفید در قبال ایران را در اختیار اسرائیل قرار داده است. در اینجا تأکید می کنیم که هر گونه ادعایی درباره جاسوسی آیپک و یا کارمندان وابسته به آن نادرست و بی پایه و اساس است.

مطبوعات عبری نیز سعی کردند تا ضمن کاستن از اهمیت موضوع، دخالت سازمان اطلاعات اسرائیل در آن را نفی و آثار سوء این رسوایی بر روابط اسرائیل و آمریکا را کاهش دهند.

روزنامه یدیعوت آحرونوت در این باره نوشت: "برنامه گزارشات واصله به این روزنامه، آمریکا سالهاست که به انجام عملیات جاسوسی در اسرائیل اقدام کرده است و سابقه آن به زمان ایجاد سفارت آمریکا در تل آویو در سال 1949 باز می گردد." در این گزارش از جاسوسی آمریکا در اسرائیل که دربرگیرنده موضوعات حساسی همچون پایگاههای هسته ای (دیمونا) بود سخن به میان آمده و همچنین از بازداشت "جان هادن" ـ یکی از مأموران سیا ـ که در سال 1964 به دلیل جاسوسی از دیمونا و جمع آوری اطلاعات از دانشمندان فرانسوی شاغل در آن نیروگاه دستگیر شده بود، اشاره شد.

این روزنامه با تأکید بر روابط خوب و مناسب سرویسهای امنیتی آمریکا با اسرائیل، در زمینه تبادل اطلاعات، وجود این امر (جاسوسی) را ناممکن و محال دانست.

سرمقاله نویس این روزنامه نیز در مقاله ای ضمن اشاره به تاریخ کهن دوستی اسرائیل و آمریکا، اظهار داشت: این گونه به نظر می رسد که مسئله فرانکلین بنابرآنچه در مراکز و سازمانهای امنیتی آمریکا گفته می شود، مسئله جاسوسی نیست، بلکه سخن از روابط اجتماعی شخصی فعال و دلسوز است که نباید چنین فعال و دلسوز باشد. تاریخ اسرائیل پر است از خدمات اطلاعاتی به کشورهای دوست، ولی این اقدامات به گونه ای دیگر تفسیر شده است. مانند آنچه که میان نیوزیلند و اسرائیل اتفاق افتاد و باعث سردی روابط دو کشور شد.

متهم ساختن ما به فعالیت در اموری همچون مسئله فرانکلین، آسان است، چراکه اسرائیل در حال تبدیل شدن به دولتی است که چه از سوی دوستان و چه از طرف دشمنان، مورد حمله های تبلیغاتی قرار می گیرد. بنابراین حق اسرائیل است که همیشه از خود دفاع کند و به همین دلیل اجازه دارد که هر عملی را انجام دهد.

ایتمار رابینوویچ، رئیس دانشگاه تل آویو و سفیر اسبق اسرائیل در آمریکا طی سالهای 96ـ1993 نیز در مقاله ای که روزنامه معاریف آن را چاپ کرد، ضمن سعی در کم اهمیت جلوه دادن موضوع فرانکلین، دلیل اهمیت یافتن مسئله را در حساسیت دستگاههای امنیتی آمریکا نسبت به مسئولان یهودی الاصل مشغول به کار در دولت آمریکا و وفاداری دوگانه آنان به آمریکا و اسرائیل عنوان نمود.

ایتان هابر، مدیر سابق دفتر اسحاق رابین نیز در مقاله ای در روزنامه یدیعوت آحرونوت، اظهار داشت:داستان بر سر کارمند پنتاگون یا اقدام به انتقال سند یا اسنادی از این قبیل به آیپک نیست، بلکه آنچه موجب نگرانی بوده و برای ما مهم است، ارتباط دادن اسرائیل به برخی از ماجراهای جاسوسی در آمریکاست که هیچ پایه و اساسی ندارد، و فقط به خاطر مسئله جاناتان پولارد که سالها در خدمت اسرائیل بوده و اطلاعات سری را به اسرائیل بوده و اطلاعات سری را به اسرائیل می داد، اسرائیل را در سایر قضایا نیز دخیل می دانند.

عکیفا الدار تحلیلگر سیاسی روزنامه هاآرتس نیز در مقاله خود اظهار داشت: "موضوع اتهام جاسوسی فرانکلین در حالی مطرح می شود که اطلاعات حساسی هر روزه و به طور معمول میان مسئولان اسرائیلی و دیپلماتهای آمریکایی، در رستورانهای واشنگتن ردوبدل می شوند. به اعتقاد وی فاجعه حقیقی که روابط اسرائیل و ایالات متحده و یهودیان آمریکا را تهدید می کند، در میزان سری بودن اسنادی نهفته است که پس از افشاء زمینه را برای سوءاستفاده سیاستمداران و توطئه چینان دشمن فراهم می سازد. این افراد در اولین اقدام خویش، بی شک فرانکلین و فیث را هدف قرار خواهند داد و پس از آنها نوبت نومحافظه کاران است که از جمله دوستان اسرائیل به شمار می آیند و در میان ایشان یهودیان بسیاری نیز وجود دارند که مشوق جرج بوش در حمله به عراق بودند.

مستندات رژیم صهیونیستی در رد این اتهام در نوع خود حائز اهمیت است. اسرائیل با اشاره به زمان این افشاگری که مقارن با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود، آن را توطئه مخالفان جرج بوش برای ضربه زدن به او و نومحافظه کاران طرفدارش از جمله رامسفلد و ولفوویتز، دانست. و در گام بعدی با متهم نمودن سیا (CIA) به عنوان مقصر اصلی در این ماجراادعا نمود که سیا از مدتها پیش روابط خوبی با رژیم صهیونیستی و به ویژه موساد به عنوان نهاد متصدی امنیت خارجی این رژیم ندارد. لذا با اشاره به روابط مطلوب سایر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا با همتایان خود در رژیم صهیونیستی، دلیل این عمل سیا را تلاش این سازمان برای نشان دادن قدرت و توانایی خود و اقداماتی در راستای کسب اعتبار بیشتر تلقی نمود.

د ـ جاسوسی اسرائیل از وزارت دفاع آمریکا:

روزنامه اسرائیلی هاآرتس در تاریخ 8/6/1383 ـ 29/8/2004 گزارش داد که دفتر تحقیقات پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) سرگرم تحقیق در این زمینه است که آیا "لاری فرانکلین" افسر شاغل در دفتر "خاورنزدیک و جنوب آسیا" وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) و تحلیلگر مسائل ایران که بی پروا اسرائیل را می ستاید و نظرات تندی نسبت به برخی رژیمهای عربی و جمهوری اسلامی ایران دارد، اطلاعات طبقه بندی شده و حساس را از طریق "کمیته امور عمومی اسرائیل"؛ آیپک در کنگره آمریکا برای اسرائیل فرستاده است یا خیر؟

نخست سازمان سیا (CIA) از وجود عوامل اسرائیل در پنتاگون خبر داد. پس از آن نام لاری فرانکلین به عنوان کسی که در مظان اتهام است، اعلام شد. این فرد یک عضو با سابقه وزارت دفاع است که با بسیاری از سرویسها و نهادها اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل در تماس نزدیک بوده است. دفتر خاورنزدیک و جنوب آسیا توسط "ویلیام جی لوتی" اداره می شود. این فرد از برنامه ریزان جنگ آمریکا علیه عراق بوده است و آن طور که "سیمور هرش" در مقاله ای افشا کرد او در رأس یک اداره کم و بیشمخفی وزارت دفاع به نام "اداره طرحهای ویژه" قرار دارد. این اداره و دفتر خاورنزدیک و جنوب آسیا نسبت به "داگلاس فیث" معاون وزیر دفاع در امور سیاسی پاسخگوست. فیث در این مقام، روابط وزارت دفاع با کشورهای دیگر و نیز سازمانها و وزارتخانه های دیگر آمریکا را سرپرستی می کند.

همچنین برنامه ریزی دفاعی نیز با توصیه های فیث شکل می گیرد، فیث از همکاران و متحدان اصلی "پل ولفوویتز" قائم مقام وزارت دفاع آمریکاست. داگلاس فیث و ولفوویتز هر دو یهودی الاصل هستند، اما فرانکلین یهود یا یهودی الاصل نیست. در زمان حکومت صدام حسین فیث ارتباط نزدیکی با مخالفان او در خارج از عراق داشت و بسیاری از اطلاعات مربوط به سلاحهای کشتار جمعی عراق که مبنای تحلیلها و تصمیم گیریهای آمریکا بوده است توسط او و به کمک این مخالفان تهیه شده بود.

رژیم صهیونیستی این خبر را تکذیب کرده است. "یووال اشتینیتز" مسئول کمیسیون امورخارجه و دفاع کنست از حزب لیکود این امر را تکذیب کرده که فرانکلین به جاسوسی برای این رژیم پرداخته است. اشتینیتز می گوید: با اینکه اسرائیل تأکید دارد حکومت ایران به سلاح هسته ای دست نیابد، اما این دلیل بر آن نیست که ممنوعیت خودخواسته در جاسوسی از آمریکا را زیر پا بگذارد."

جرم اصلی لاری فرانکلین کوتاهی در حفاظت از یک مدرک طبقه بندی شده است. با این حال متهم کنندگان او از جمله مطبوعات آمریکا می گویند او از یک سال قبل اطلاعات طبقه بندی شده را در اختیار آیپک قرار می داده است.

شبکه خبری "سی بی اس" به نقل از منابع اف بی آی خبر داد که پلیس آمریکا چندین ماهفرانکلین را زیر نظر داشته و "ارتباطات او را کنترل می کرده است و حتی نوارهای صوتی از او در اختیار دارد. اف بی آی همچنین به بازجویی از برخی اعضای آیپک درباره اطلاعات ارائه شده پرداخته است.

اعضای آیپک مدعی اند که نام فرانکلین را تا هنگام مراجعه مأموران اف بی آی به آنان نشنیده بودند، با این حال سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به ویژه شاخه اطلاعات نظامی که چند بار با او دیدار کرده و جلسه داشته اند، وی را کاملاً می شناسند. برخی روزنامه های آمریکا نیز نوشته اند که کاندولیزا رایس مشاور امنیت ملی آمریکا از دو سال پیش در جریان جاسوسی فرانکلین بوده است.

منابع صهیونیستی ضمن بی اساس خواندن این اتهام دلایلی را برای صلح چنین اتهامی ذکر می کنند: اولاً زمان این افشاگری جالب است، زیرا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک است و مخالفان بوش بی میل نیستند به او و محافظه کاران نو طرفدارانش از جمله ولفوویتزو رامسفلد ضربه بزنند. دوم اینکه سیا به عنوان متهم کننده اصلی در این ماجرا چندی است که روابط خوبی با رژیم صهیونیستی و به ویژه سازمان موساد به عنوان نهاد متصدی جاسوسی خارجی در این رژیم ندارد. سیا با طرح این اتهام موقعیت رژیم صهیونیستی و موساد در آمریکا را تضعیف می کند به سردی روابط دو طرف دلایلی دارد: موساد متهم است که اطلاعات محرمانه ای که سیا در اختیارش گذاشته را افشا کرده است.

نمونه این امر، موضوع تسلیحات هسته ای لیبی است. این در حالی است که موساد حاضر نیست اطلاعات موردنظر سیا را در اختیار آن سازمان قرار دهد. در این حال سیا حاضر نیست آن طور که موساد می خواهد به مسئله حملات القاعده در شرق آفریقا (که در چندین مورد متوجه منافع رژیم صهیونیستیبوده است) بپردازد. به علاوه این راهنمایی موساد را قبول ندارد که عراق تسلیحات کشتارجمعی خود را در اواخر حکومت صدام در جایی خارج از عراق مخفی کرده است. عامل دیگر تیرگی روابط دو طرف این است که سیا، موساد و رژیم صهیونیستی را عامل اخلال در روابط آمریکا با جهان عرب می داند.

عامل مخربی که اجازه نمی دهد تلاشهای آمریکا برای بهبود روابط با اعراب موفق باشد. همچنین نوع سیاست "مئیرداگان" مسئول جدید موساد سبب شده که روابط دوطرفه و نزدیک اعضای دو سازمان (موساد و سیا) تضعیف شود.

برخی از مقامهای رژیم صهیونیستی طرح این اتهام را ناشی از اختلافات داخلی در هیأت حاکمه آمریکا و بین تشکیلات و نهادهای مختلف آن از جمله سیا و پنتاگون دانسته اند. از جمله این مقامها سرلشکر "آهارون زئیفی" فرمانده شاخه اطلاعات نظامی است.

مآخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، (حوزه نظامی امنیتی)، 8/6/1383، شماره 4 ـ 226، شماره 5 ـ 222، 18/6/1383.
  2. بولتن رویداد و گزارش صهیونیسم، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره 11، 16/4/1383.
  3. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره 247، 3/3/1384.