بیت المقدس، روند اشغال

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


الف ـ اشغال بیت المقدس توسط نیروهای انگلیسی:

به دنبال شروع جنگ جهانی اول و خارج شدن سرزمین فلسطین از زیر سلطه عثمانیها، صبح روز 18 آذر 1296 (دسامبر 1917) شهردار بیت المقدس، حسین سلیم الحسین و بزرگان شهر با پرچم سفیدی به کوی شیخ پدر رفته و شهر را رسما به یک افسر انگلیسی که سمت نمایندگی ارتش انگلیس را داشت، تسلیم کردند.

بدین ترتیب بیت المقدس به اشغال نیروهای انگلیسی درآمد و متعاقبا نیروهای انگلیسی از شمال به جنوب وارد شهر شدند. لژیونی از نیروهای داوطلب یهودی که قبلاً به تدبیر صهیونیستها تشکیل شده بود نیروهای اشغالگر انگلیسی را همراهیمی کرد.

بیت المقدس که نخستین قبله مسلمانان و سومین شهر مقدس اسلام (بعد از مکه و مدینه) بوده و همواره مرکز فلسطین به حساب آمده است از این پس به کانون حرکتهای ضد صهیونیستی مسلمانان فلسطینی تبدیل شد، و به صورت نخستین عرصه درگیریهای مسلمانان این سرزمین با نیروهای انگلیسی و صهیونیستها درآمد.

ب ـ مقابله تشکلهای اسلامی با انگلیسها و صهیونیستها:

برای مقابله با اشغالگران، نهضت مسلمانان بیت المقدس "جمعیت اسلامی مسیحی" در سال 1299 ه/1919م در بیت المقدس تشکیل شد. یکی از برجسته ترین چهره های این نهضت، موسی کاظم پاشا الحسینی، ریاست این جمعیت را برعهده داشت. بسیاری دیگر از شیوخ و بزرگان شهر نیز عضو آن بودند. (نک: حسینی، موسی کاظم پاشا)

"جمعیت اسلامی مسیحی" بیت المقدس برای تأمین خواسته های عربها در مقابله با اشغالگران، مردم را به تظاهراتی مسالمت آمیز دعوت کرد. انگیزه این اقدام ورود یک هیأت آمریکایی به منظور نظرخواهی در مورد حکومت آینده در این سرزمین بود. (نک: انجمنهای اسلامی ـ مسیحی)

یکی دیگر از برجسته ترین شخصیت های حرکتهای مقاومت اسلامی بیت المقدس و فلسطین و گرداننده اصلی این قیامها "حاج امین الحسینی" که در جنگ جهانی اول از افسران ارتش عثمانی بود، بلافاصله پس از اشغال بیت المقدس و فلسطین توسط انگلیسیها، به مخالفت با ایشان برخاست و تا سالهای بعد از جنگ دوم جهانی هیچ گاه از مبارزهبرای دفع سلطه صهیونیستها بر بیت المقدس و فلسطین بازنایستاد. (نک: حسینی، حاج امین)

اولین برخورد میان عربهای بیت المقدس با یهودیان در فروردین 1299 و آوریل 1920 روی داد. بعد از سخنرانی حاج امین الحسینی در میدان باب الخلیل، درگیری سختی میان مسلمانان و یهودیان که به اجتماع ایشان حمله کرده بودند، رخ داد و متعاقب مداخله سربازان انگلیسی به طرفداری از یهودیان، که به کشته شدن چند تن از مسلمانان و یهودیان انجامید، اوضاع شهر بحرانی شد و بعضی از رهبران نهضت بازداشت شدند.

پس از درگذشت مفتی بیت المقدس، به درخواست مسلمانان حاج امین الحسینی توسط فرماندار انگلیسی شهر به عنوان مفتی بیت المقدس منصوب گردید. حاج امین از نفوذ و مقام روحانی و دینی خود فعالانه در جهت تأمین حقوق و اهداف مسلمانان فلسطین و بیت المقدس سود جست. مسیحیان شهر نیز که تقریبا همواره دوشادوش مسلمانان بیت المقدس در مقابله با تهدیدهای صهیونیستها و انگلیسیها مبارزه کرده بودند از انتخاب حاج امین به این مقام استقبال کردند.

در اواسط شهریور 1300/اوایل سپتامبر 1921 هیأتی از بزرگان و مشایخ بیت المقدس به ریاست موسی کاظم پاشا الحسینی برای مذاکره درباره آینده فلسطین به لندن رفته بودند و بدون نتیجه مطلوب به بیت المقدس بازگشتند.

حاج امین الحسینی در مقام ریاست شورای عالی اسلامی بیت المقدس، تمام تلاش خود را برای جلب توجه مسلمانان سراسر جهان به عمق و اهمیت مسأله بیت المقدس و نیز فلسطین به کار بست. اما به لحاظ تشتتی که در آن سالها تا بعد از جنگ جهانیدوم بر جهان اسلام حاکم بود، هیچ کدام از این تلاشها به نتیجه مطلوب نرسید.

نخستین اقدام حاج امین اعزام اولین هیأت اسلامی فلسطینی از بیت المقدس به هند بود و خود حاج امین نیز در تعقیب این هدف به بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله عراق، سوریه، امارات خلیج فارس، مصر و شمال آفریقا سفر کرد.

ج ـ تأسیس دانشگاه عبری:

دانشگاه عبری بیت المقدس در فروردین 1304 و آوریل 1925 گشایش یافت و لرد جیمز بالفور در همین سال جهت دیدار از بیت المقدس و دانشگاه عبری وارد این شهر شد. شورای عالی اسلامی بیت المقدس پیشاپیش اعلام کرده بود که همه اماکن مقدسه اسلامی بر روی وی بسته خواهد بود و او حق ورود به محوطه و صحن این اماکن را نیز نخواهد داشت. روز ورود بالفور، سراسر فلسطین شاهد تظاهرات و اعتصاب عمومی و از آن میان تظاهرات بیت المقدس از همه خشونت بارتر بود. در مدت سه روز حضور وی در این شهر حالت فوق العاده اعلام شده بود و او موفق به دیدار از هیچ یک از اماکن مقدسه اسلامی نگردید.

د ـ انقلاب براق:

سال 1308/1929 آبستن حوادث گرانباری برای بیت المقدس و مسلمانان این شهر بود. در اوایل فروردین (اواخر مارس) این سال یهودیان بیت المقدس علنا مدعی شدند که بقایای هیکل سلیمان در زیر بنای مسجدالاقصی مدفون است و لذا آنان حقوق و امتیازاتی در مسجدالاقصی و دیوار براق (یا دیوار ندبه) دارند و اعلام کردند که مصمم هستندتا این حقوق را به دست آورند. فشارها بر حاج امین الحسینی افزایش یافت تا مسجدالاقصی را در اختیار یهودیان بگذارد. اما او که از همان آغاز استیلای انگلیسیها بر بیت المقدس هشدار داده بود که صهیونیستها با کمک آنها درصدد دستیابی به اماکن مقدسه اسلامی این شهر بوده و برای جلب توجه رهبران اسلام به این مسأله فعالانه کوشیده بودند، سرسختانه در مقابل این فشارها مقاومت می کرد.

از طرفی گروه عظیمی از یهودیان بیت المقدس تظاهرات بزرگی برپا کردند و پس از حمله به ساکنان عرب حوالی دیوار براق، این دیوار را تصرف کردند و پرچم صهیونیسم را بر فراز آن به اهتزاز درآوردند و برای نخستین بار، میز مخصوص عبادت خود را در این محل قرار دادند. بعدازظهر همان روز گروهی از مسلمانان به آنان حمله کردند، ایشان را از آنجا راندند، پرچم صهیونیسم را به زیر کشیدند و مسجد براق را از آثار ایشان پاک کردند. چند روز بعد گروهی از یهودیان مسلحانه برای تصرف دیوار براق و استیلای بر آن آماده می شدند. مسلمانان نیز با اطلاع از این امر بعد از برگزاری نمازجمعه در مسجدالاقصی، در تظاهرات عظیمی به طرف میدان براق به راه افتادند.

با به هم رسیدن دو گروه درگیری سختی آغاز شد و انگلیسیها نیز به طرفداری از یهودیان وارد کارزار شدند. این درگیریها یک هفته به طول انجامید که منجر به شهادت و زخمی شدن عده زیادی از مسلمانان شد. این پنجمین قیام بزرگ مسلمانان فلسطین علیه تجاوزات صهیونیستها و انگلیسها بود که بعدا به انقلاب براق موسوم شد و در این قیام بسیاری از رهبران مسلمانان در خانه های خود تحت الحفظ بازداشت شدند. (نک: براق، قیام)

ه ـ مهاجرت یهودیان اروپایی به بیت المقدس:

در این سالها مهاجرت یهودیان از اروپا به بیت المقدس در اثر تحولات سیاسی اروپا و گسترش شبکه جهانی صهیونیسم فزونی یافته و تغییرات قابل ملاحظه ای در ترکیب جمعیت این شهر ایجاد کرده (نک: انتقال یهودیان به فلسطین) بود.

و ـ کنگره عمومی جهان اسلام:

کنگره عمومی جهان اسلام که نخستین کنگره در نوع خود در جهان اسلام بود، در آذر ماه 1310 ـ دسامبر 1931 در شهر بیت المقدس تشکیل شد. اکثر دولتهای اسلامی، به سبب رقابتها و کشمکشهایی که در آن دوران میانشان وجود داشت، از اعزام نماینده رسمی به این کنگره خودداری کردند و نمایندگان غیررسمی کشورهای مسلمان در آن شرکت جستند. ریاست این کنگره را شخص حاج امین حسینی برعهده داشت. این کنگره همدلی و توجه بسیاری از مسلمانان و غیرمسلمانان را جلب کرد. حتی از میان اسلام شناسان غربی، هاملتون گیب مقاله مستقلی تحت عنوان "کنگره اسلامی بیت المقدس" به رشته تحریر درآورد.

جورج آنتونیس نیز گفته بود که سزاوار است این کنگره را سرآغاز عصر جدیدی در حرکتهای اسلامی بدانیم، و من بدون هیچ تردیدی این کنگره را سازنده ترین تلاش مسلمانان در سالهای اخیر می دانم". اما کمیسر عالی انگلیس در فلسطین گفته بود که اگر برگزاری چنین اجتماعاتی در بیت المقدس تکرار شود "در آن صورت دیگر این سرزمین جای یهودیان نخواهد بود" و لذا این کنگره، که قرار بود کههر دو سال یکبار در شهر بیت المقدس برگزار شود، هیچ گاه تکرار نشد. یکی از اهداف جنبی این کنگره تأسیس یک دانشگاه اسلامی در بیت المقدس بود تا بتواند با دانشگاه عبری بیت المقدس مقابله کند.

انگلیسیها علاوه بر آن که کوشیدند تا اهداف واقعی کنگره مزبور را مشوه سازند و حتی الامکان مانع همراهی و همدلی سران متعارض کشورهای اسلامی با این کنگره گردند، برگزاری اجتماعات مشابهی را نیز برای تحت الشعاع قرار دادن آن تشویق کردند.

ز ـ برگزاری تظاهرات و اعتصابها:

در پنج اسفند 1311 ـ 24 فوریه 1933 اجتماعی عمومی به ریاست موسی کاظم پاشا الحسینی در بیت المقدس تشکیل شد که هفتاد تن از نمایندگان مسلمانان و همه نیروهای فلسطینی، از جمله حاج امین و راغب نشاشیبی، در آن شرکت داشتند، و طی آن، مسأله چگونگی مقابله با مهاجرت یهودیان و فروش اراضی به آنان مورد بحث و بررسی قرار گرفت، و بعد از آن که نمایندگان این اجتماع، بعدازظهر همان روز با مقامات حکومت قیمومیت ملاقات کردند و خواسته های آنان مورد قبول واقع نشد، تصمیم گرفتند تا ابتدا در بیت المقدس سپس متناوبا در شهرهای دیگر فلسطین، اجتماعات، تظاهرات و اعتصاباتی برگزار و اعلام شود. در حالی که دولت قیمومیت برگزاری هر گونه تظاهراتی را ممنوع کرده بود، بعد از نمازجمعه، جمعیت کثیری که از مردم روستاهای اطراف بیت المقدس بدان پیوسته بودند، تظاهراتی به رهبری موسی کاظم پاشا به راه انداختند و هدف این تظاهرات مستقیما اعلام مخالفت با سلطه انگلیس بود.

ماههای اردیبهشت تا مهر 1315 ـ آوریل تا اکتبر 1936 شاهد تظاهرات گسترده و اعتصابات عمومی در سراسر فلسطین بود. در نتیجه مداخله نیروهای انگلیسی در این تظاهرات 34 تن از سربازان و برخی از مقامات انگلیسی در این درگیریها کشته شدند. تا سال 1316/1937 شهر بیت المقدس همچنان مرکز رهبری قیامهای فزاینده مسلمانان فلسطین بود. در اواخر همین سال جنگ به نحوی جدی میان مسلمانان و یهودیان آغاز شد و دامنه آن تا اردیبهشت ماه 1318 ـ مه 1939 کشیده شد.

ح ـ طرح بین المللی شدن بیت المقدس در سازمان ملل متحد:

در هفت آذر 1336 ـ 29 نوامبر 1947 مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه 189 (2) خود را مبنی بر تقسیم فلسطین به دو کشور عربی و یهودی که از طریق اتحادیه اقتصادی وحدت یافته باشند، تصویب کرد. در این قطعنامه بیت المقدس به عنوان مرکزی بین المللی درنظر گرفته شده بود. این نخستین باری بود که مسأله آینده بیت المقدس مشخصا در سازمان ملل متحد مطرح می شد.

ط ـ اشغال بیت المقدس توسط اسرائیل:

مجمع عمومی قطعنامه دیگری برای اعزام میانجی به بیت المقدس تصویب کرد اما در همان روز، یعنی یک روز قبل از پایان یافتن دوره قیمومیت انگلیس بر فلسطین، تشکیل دولت اسرائیل در تل آویو اعلام شد و دولت ترومن در آمریکا تنها چند ساعت پس از اعلام موجودیت این دولت، آن را به رسمیت شناخت، شوروی نیز دومین دولتی بود که این دولت را به رسمیت شناخت. بلافاصله آتشجنگ میان کشورهای عربی و اسرائیل شعله ور شد: نیروهای رژیم جدیدالتأسیس سریعا بخش غربی و جدید بیت المقدس را همراه با محلات مسلمان نشین آن اشغال کردند.

با تمام این احوال اسرائیل در بهمن 1327ـ فوریه 1949 پارلمان خود را به بیت المقدس انتقال داد و بیت المقدس را به عنوان پایتخت دولت اسرائیل انتخاب کرد، و تا زمان جنگ شش روزه خرداد 1346/ژوئن 1967، مسأله بیت المقدس در سازمان ملل متحد مسکوت ماند. جنگ شش روزه اعراب با اسرائیل که تنها سه روز (یعنی از 15 خرداد 1346/5 ژوئن 1967 تا 4شنبه 17خرداد/هفت ژوئن) در بیت المقدس جریان داشت، فصل جدیدی در تاریخ این شهر کهن گشود. اسرائیل که در 15 خرداد/5 ژوئن به اردن، سوریه و مصر حمله کرده بود، در همان روز از "باب اثبات" وارد شهر کهنه بیت المقدس گردید و این شهر را اشغال کرد. (نک: جنگ 1967) سازمان ملل متحد از 13 تا 30 تیر 1346/4 تا 21 ژوئیه 1967 برای بررسی جنگ اسرائیل و اعراب تشکیل جلسه داد، و با صدور قطعنامه، اشغال بیت المقدس شرقی توسط اسرائیل را محکوم کرد. (نک: جنگ 1967 در سازمان ملل متحد)

ی ـ به رسمیت شناختن استیلای اسرائیل بر بیت المقدس:

از آنجا که جنگ مهر 1352/اکتبر 1973 هیچ تغییری در وضعیت بیت المقدس نداد، به تدریج کشورهای مسلمان از جمله تعدادی از کشورهای عرب مسلمان، استیلای اسرائیل بر بیت المقدس شرقی را نیز همچون موجودیت این رژیم که ابتدا در مقابل آن تمکین نمی نمودند، به عنوان عملی انجامشده و پایان یافته، پذیرفتند. شکست پر خسارت عربها در این جنگ، راه را برای قبول شناسایی رسمی اسرائیل از سوی عربها باز کرده بود. فقط بر اثر تلاشهای هنری کیسینجر وزیر خارجه یهودی آمریکا، مقدمات مذاکرات سران عرب با اسرائیل فراهم شد: مصر با انعقاد قرارداد معروف به موافقتنامه جداسازی نیروها، با اسرائیل، عملاً موجودیت این رژیم را به رسمیت شناخت و سرانجام محمد انورسادات، رئیس جمهور وقت مصر، در آبان 1356/9 نوامبر 1977 برای اولین بار، و به عنوان اولین مقام رسمی و رئیس جمهور یک کشور مسلمان بعد از تشکیل اسرائیل، از بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل دیدار کرد، و در پارلمان اسرائیل (این رژیم) در این شهر سخنرانی نمود.

بدین ترتیب سدی که به مدت 30 سال بعد از تشکیل اسرائیل بر سر راه مذاکره با این رژیم و شناسایی رسمی آن کشیده شده و به هر حال برپا ایستاده بود، یکباره فرو ریخت، و فکر باز پس گیری بیت المقدس نیز در میان دولتهای عرب منتفی گردید. از این رو بسیاری از آگاهان و پی گیران تحولات کشورهای عربی معتقدند که آنچه سران عرب و برخی از کشورهای اسلامی از آغاز تاکنون به خصوص پس از اشغال کامل بیت المقدس در سال 1967 بر روی کاغذ و یا پشت تریبونها آورده اند، شعارهایی بیش نبوده، و در واقع اسرائیل توانست سیطره خویش را تکمیل و به طور کلی این شهر مقدس را از حلقه مذاکرات و بحثهای بین المللی خارج کند.

بدین ترتیب که از 1967 تا 1980 با مصادره اراضی، نابودی منازل فلسطین و ضمیمه ساختن آن به محدوده قلمرو خود 15 شهرک یهودی نشین بزرگ در اطراف قدس احداث کرده که این شهر را در احاطهخویش گرفته است.

ک ـ بیت المقدس پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران:

در تاریخ 8 مرداد 1359/30 ژوئیه 1980 پارلمان اسرائیل رسما اعلام کرد تمامی بیت المقدس (شرقی و غربی) به طور یکپارچه برای همیشه پایتخت اسرائیل خواهد بود. شورای امنیت سازمان ملل در 29 مرداد 1359/20 اوت 1980 این اقدام را محکوم کرد و آن را ناقض قوانین بین المللی و مغایر با موافقتنامه های چهارم ژنو (21 مرداد 1328/12 اوت 1349) دانست، و از دولتهایی که دفاتر نمایندگی سیاسی و دیپلماتیک خود را به بیت المقدس منتقل کرده بودند، خواست که آنها را به تل آویو بازگردانند، و از دبیرکل نیز خواسته شد تا قبل از 24 آبان 1359/15 نوامبر 1980 گزارشی درباره انجام این خواسته ها به شورای امنیت ارایه کند. همه دولتهای عضو به جز آمریکا از این خواسته ها حمایت کردند و متعاقبا همه دولتهایی که سفارتخانه های خود را در بیت المقدس دایر کرده بودند آنها را به تل آویو بازگرداندند.

پیش تر بعد از جنگ 1328/1948 به دنبال انتقال پایتخت اسرائیل به بخش غربی بیت المقدس آمریکا و انگلیس ابتدا با آن مخالفت کرده و دستور به ابقای سفارتخانه های خود در تل آویو داده بودند، اما در سال 1333/1954 هر دو دولت به سفرای خود دستور دادند که به متابعت از سفیر شوروی استوارنامه خود را در بیت المقدس تقدیم رئیس جمهور اسرائیل کنند. وزارت خارجه اسرائیل مانند بقیه وزارتخانه های این رژیم هنوز در بیت المقدس دایر است و اعضای سفارتخانه هایمستقر در تل آویو ناگزیرند برای تقدیم استوارنامه های خود و مذاکرات و معاملات سیاسی با این رژیم به بیت المقدس بروند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با آن که جنبش ملی فلسطین و حرکتهای سیاسی در قالب تشکیلات اسلامی و ملی از آغاز اشغال فلسطین تا سال 1357 ه.ش، جریان قدس و فلسطین را در صدر اخبار و تحولات جهانی قرار داده بودند، اما در واقع این انقلاب اسلامی بود که بار دیگر پس از گذشت نیم قرن از اشغالگری صهیونیسم و شکل گیری غده ای سرطانی به نام اسرائیل، در چارچوب اندیشه فراگیر اسلامی، طرح آزادسازی شامل و کامل بیت المقدس از لوث وجود صهیونیسم را ترسیم کرده و با انتشار امواج این انقلاب، اندیشه آزادی خواهی به سران جهان عرب نیز نفوذ کرد و حیاتی تازه به حرکتهای اسلامی در جهان و به خصوص در میان اعراب بخشید. و همچنین طرحها و تلاشهایی از سوی جمهوری اسلامی ایران و برخی از کشورهای مسلمان در جهت بازپس گیری بیت المقدس به گونه ای مختلف صورت گرفت.

شرکت کنندگان در کنفرانس سران عرب در طائف از 5 تا 8 بهمن 1359/25/تا 28 ژانویه 1980 حمایت خود را از تلاش برای آزادی بیت المقدس و تبدیل آن به پایتخت کشور فلسطین اعلام کردند، در طرح صلح امیرفهد، ولیعهد وقت عربستان نیز که در سال 1360/1980 ارایه شد نخستین شرط صلح با اسرائیل، عقب نشینی این رژیم از سرزمینهای اشغالی جنگ 1346/1967 از جمله بیت المقدس بود. در این طرح پیشنهاد شده بود در ساحل غربی رود اردن یک کشور مستقل فلسطینی تشکیل شود که پایتخت آن بیت المقدس باشد و آزادی مراسم دینی برایپیروان همه ادیان نیز در این شهر تضمین گردد.

صبغه دینی در حمایت از آرمان آزادی بیت المقدس که پس از مرگ حاج امین الحسینی به نحو کاملاً محسوس و روزافزون جای خود را در جنبش فلسطینیان به گونه ای ناسیونالیسم عربی داده بود، و از آن پس، از آزادی بیت المقدس عمدتا به عنوان آزادی قسمتی از سرزمین عربی، از فلسطین دفاع شده یا پیروزی جمهوری اسلامی ایران و اعلام مواضع جمهوری اسلامی ایران در مقابل اسرائیل در رابطه با اشغال سرزمین فلسطین به ویژه بیت المقدس، آن صبغه دینی به طور جدی تجدید شد.

علاوه بر این چون نظام جمهوری اسلامی از یک انقلاب اسلامی فراگیر سر برآورده بود، با تأسیس این نظام، حمایتهای مسلمانان از شعار آزادی بیت المقدس، شور و شدت بیشتری پیدا کرد و برای آزادسازی این شهر مقدس از چنگال اشغالگران صهیونیست، توسط رهبر انقلاب اسلامی، حضرت [[آیت الله العظمی امام خمینی، مواضع ـ نسبت به صهیونیسم و اسرائیل|امام خمینی]] (قدس سره) آخرین جمعه ماه مبارک رمضان هر سال به عنوان روز قدس برای مسلمانان جهان تعیین گردید. (نک: ایران، مواضع انقلاب اسلامی ـ نسبت به مسأله فلسطین)

به دنبال تعیین روز قدس توسط [[آیت الله العظمی امام خمینی، مواضع ـ نسبت به صهیونیسم و اسرائیل|امام خمینی]] رهبر انقلاب اسلامی ایران موضوع شهر بیت المقدس به شکل فراگیر و به تنهایی به عنوان یک موضوع قابل موضوع و مناقشه در فلسطین و بحران خاورمیانه مطرح شد و از بین بردن فرهنگ و اماکن اسلامی توسط رژیم صهیونیستی به شدت اوج گرفت و جهان اسلام هر چند گاهی شاهد هتک حرمت صهیونیستها به حرم مسجدالاقصی و دیگر اماکن اسلامی این شهر گردید.

در تاریخ 30/7/1980/1359 ه . ش پارلمانرژیم صهیونیستی لایحه ای را به تصویب رساند که در آن مسائل زیر مورد تأکید قرار گرفته بود.

1) قدس کامل و یکپارچه پایتخت اسرائیل است.

2) قدس مقر دولت، پارلمان حکومت و دیوان عالی است.

این مصوبه در حالی بود که رژیم صهیونیستی در اقداماتی فراگیر از سال 1968 یعنی از زمان اشغال کامل قدس، به اجرای طرحهای وسیع یهودی خودگردانی قدس در ضمن اجرای طرحهای اخراج فلسطینیان از بیت المقدس، افزایش مهاجرت صهیونیستها به بیت المقدس، تخریب و مصادره اماکن و اراضی فلسطینیانی این شهر مقدس و... دست زده بود.

براساس آماری که صهیونیستها در سال 1993 منتشر ساختند، تعداد کل جمعیت بیت المقدس 555 هزار تن است که از این تعداد 400 هزار تن یهودی اند. بر همین اساس در منطقه عربی بیت المقدس اکنون 168هزار یهودی و 155 هزار مسلمان فلسطینی به سر می برند و این اولین بار از زمان اشغال فلسطین در سال 1948 است که آمار یهودیان بر مسلمانان در بیت المقدس شرقی پیشی می گیرد. این در حالی بود که اسرائیل با گسترش شهرکهای یهودی نشین در صدد تبدیل بیت المقدس به شهری بزرگ براساس نظریات و اندیشه های صهیونیستی برآمد.

در همین سال هنگامی که توافق اسرائیل ـ ساف به امضا رسید نه تنها از تعیین سرنوشت بیت المقدس و بازگشت آن به دوران پیش از سال 1967 سخنی به میان نیامد بلکه آن را به مراحل و زمانهای بعد موکول کردند که در واقع تکمیلسناریوی یهودی سازی کامل بیت المقدس توسط اسرائیل بود.

امضای موافقتنامه واشنگتن از سوی ملک حسین در سال 1994 میلادی، به نوعی، موافقت شاه حسین با طرح اسرائیل برای بیت المقدس بود. چرا که بند ویژه ای در این توافق آمده است که "اسرائیل نقش کنونی پادشاهی اردن هاشمی را در اماکن مقدس اسلامی در قدس محترم می شمارد در حالی که وضع نهایی در جریان گفت وگوهای مربوط به آن در مجرای خودش تعیین خواهد شد. اما اسرائیل اولویت را به نقش تاریخی اردن در این مذاکرات می دهد. هر دو طرف موافقت کردند تا کار مشترک برای گسترش روابط بین ادیان آسمانی را توسعه دهند."

پارلمان رژیم صهیونیستی "کنیست" در راستای تحکیم سلطه خویش بر بیت المقدس به فاصله سپری شدن زمان کوتاهی از امضای قرارداد اسلو یا قرارداد غزه ـ اریحا با تصویب لایحه ای تحت عنوان قدس (26/12/1994) از ارتباط هر مؤسه و سازمان فلسطینی در بخش شرقی بیت المقدس که به نوعی به مصالح حکومت خودگردان در مرکز غزه مربوط می شود، جلوگیری کرد. بر همین اساس هرگونه ملاقات بین دیپلماتهای مرکز غزه با شخصیتهای بیت المقدس شرقی ممنوع گردیده. با این حال ساف در قالب دولت خودگردان اصرار بر این داشت که قدس پایتخت دولت فلسطین است در حالی که هنوز هویتی به نام دولت مستقل فلسطینی در سرزمین فلسطین شکل نگرفته و حتی قدرت انجام انتخابات اداری و حکومتی در قدس نیز پیدا نشده بود. در همین حال اسرائیل تأکید داشت که قدس پایتخت ابدی آن است.

در جلسه مشترکی که پادشاه اردن با همراهی اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسرائیل و شیمون پرز وزیرخارجه آن و رؤای آمریکایی در واشنگتن تشکیل دادند شاه حسین با پیشنهاد رابین مبنی بر تقسیم موضوع شهر بیت المقدس به دو مسأله دینی و سیاسی موافقت کرد. پیشتر شاه حسین اعلام داشته بود که سیادت بر اماکن مقدس اسلامی در قدس با خداوند است. در همین رابطه بود که رابین اعلام داشت "آماده است تا در رابطه با مسأله دینی قدس به مذاکره بنشیند در حالی که موضوع سیاسی قدس از اختصاصات اسرائیل است و به همین لحاظ سیادت اداری و سیاسی بر قدس به تنهایی از آن اسرائیل است".

برخورد شاه حسین مبنی بر تفکیک مسأله دینی بیت المقدس از مسائل سیاسی آن باعث شد تا اسرائیل اولین اولویت را در موضوع قدس به شاه حسین اعطا کند و همین امر خشم عرفات را برانگیخت، و نشان دهنده افکار شومی بود که اسرائیلیها در رابطه با مسأله قدس در سر می پروراندند. فلسطینیانی طرف قرارداد (اسلو) معتقد بودند که این بند از موافقتنامه اردن و اسرائیل، زیر پا گذاردن توافق (اسلو) از سوی اسرائیل است. چرا که موضوع قدس، در مذاکرات نهایی بین فلسطینیان و صهیونیستها پیش بینی شده است و حال آن که اکنون اسرائیل نقش اول را به اردن داده و این خدشه در توافقنامه است.

در سال 1996 رژیم صهیونیستی درصدد برآمد با الغای هرگونه حاکمیت اسلامی ـ عربی بر بیت المقدس، جریان سیطره خویش را تکمیل کند و به طور کلی این شهر مقدس را از حلقه مذاکرات و بحثهای بین المللی خارج سازد. برقراری روابط وشناسایی متقابل اردن ـ ساف و دیگر کشورهای عربی و نیز واتیکان با رژیم صهیونیستی تسریع روند حاکمیت مطلق رژیم صهیونیستی را بر این شهر باعث گردید.

مآخذ:

  1. اسعدی، مرتضی: بیت المقدس، بنیاد و دایرة المعارف اسلامی، 1367.
  2. حمیدی، سیدجعفر: تاریخ اورشلیم (بیت المقدس)، انتشارات امیرکبیر، 1364.
  3. منتظری نیا، علی: قدس، سیر تاریخی نژادپرستی صهیونیسم، روزنامه اطلاعات 29/28/11/74.
  4. العارف، عارف: المفصل من تاریخ القدس، اورشلیم 1361.
  5. فوره، عزالدین: قضیة القدس فی محیط العلاقات الدولیة، بیروت 1969.