برنادوت، برنامه

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


برنامه برنادوت (Bernadotte Proposals) پیشنهادهایی است مربوط به درگیری اعراب و اسرائیل که "فولک برنادوت" در هنگام ارتباطات خود با رهبران دو طرف ارائه کرد. وی در این درگیری از جانب شورای امنیت مأمور میانجی گری و اجرای توافقنامه آتش بس سال 1948 بود. برنادوت در اولین روزهای سپتامبر 1948 برنامه خود را به مجمع عمومی سازمان ملل فرستاد و مجمع چند روز پس از ترور او آن را منتشر کرد.

مبنای این برنامه ایجاد تعدیلاتی در قطعنامه 1947 سازمان ملل درباره تقسیم فلسطین بود. اصل این برنامه از آنجا شروع شد که دولتهای عضو سازمان ملل متحد به این نکته پی بردند که قطعنامه مورخ 29/11/1947 مجمع عمومی نه تنها در بردارنده راه حل قابل قبولی در جنگ اعراب ـ صهیونیسم نبوده بلکه بر شدت درگیری بین دو طرف نبرد افزوده است. و با نزدیک شدن پایان سلطه انگلیس و تصمیمجنبش صهیونیسم به برپایی دولت خود در فلسطین، آشفتگی اوضاع آن بیشتر شد به ویژه پس از آن که درگیریهای بین گروههای مسلح صهیونیستی و فلسطینیان که مدافع عربی بودن کشور خود بودند بالا گرفت. همه اینها مجمع عمومی را به برگزاری دومین نشست فوق العاده خود و اتخاذ تصمیماتی از جمله قطعنامه شماره 186 مورخ 14/5/1948 فراخواند که از جمله مواد آن بند ذیل است:

مجمع عمومی به یک تن میانجی عضو سازمان ملل که کمیته ای از مجمع عمومی متشکل از نمایندگان چین و فرانسه و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی و ایالات متحده آمریکا و انگلیس وی را برمی گزینند، در فلسطین اختیار تام می دهند و مأموریت زیر را به عهده دارد:

به کارگیری تلاشهای شایسته نزد حکومتهای محلی و مذهبی فلسطین در جهت برقراری مصالحه ای مسالمت آمیز در آینده فلسطین.

مجمع عمومی از میانجی پیشنهادی خواست تا از پیشرفت مأموریت خود و از هر آنچه که ضروری دید ماهانه به شورای امنیت و دبیر کل برای ارایه به اعضای سازمان ملل گزارش دهد. و براساس صلاحدید همه اعضای کمیته سازمان ملل متحد در تاریخ 20/5/1948 کنت فولک برنادوت سوئدی به عنوان میانجی بین المللی مورد نظر انتخاب شد. وی یعنی برنادوت 1948ـ1895 که یک افسر فرانسوی بود و در آن ایام ریاست کمیته صلیب سرخ در کشورش را به عهده داشت توانست اولین آتش بس را در 11/6/1948 در فلسطین برقرار کند و سپس به ادامه مأموریتی که سازمان ملل به او واگذار کرده بود بپردازد.

برنادوت پس از تلاشهایی که بین دو طرفعربی و اسرائیلی انجام داد. توانست آنان را به مذاکرات رودس که در پایان سال 1948 برگزار شد، دعوت کند. و پس از ارتباطهای فراوانی که با طرفین درگیر داشت مجموعه ای از پیشنهادات درباره آینده فلسطین به او رسید. و وی آنها را در 27/6/1968 ارایه داد که شامل موارد زیر است:

1. در فلسطین با مرزهای تعیین شده در دوران سرپرستی بریتانیا در سال 1922 (که شرق اردن را در بر می گرفت) اتحادیه ای با دو عضو (عرب و یهودی) تشکیل شود. این مشروط به موافقت طرف های ذی ربط است.

2. برای تعیین مرزهای دو طرف در اتحادیه فوق الذکر مذاکراتی با حضور و مشارکت میانجی و براساس برنامه وی صورت گیرد. آنگاه پس از حصول توافق درباره مسائل اصلی، کمیته ویژه ای تعیین نهایی مرزها را برعهده گیرد.

3. اتحادیه با هدف حمایت و تقویت منافع مشترک و مدیریت و حفاظت تأسیسات مشترک عمل خواهد کرد. از جمله این مشترکات، مالیات ها و گمرک هاست. نظارت بر پروژه های عمرانی و هماهنگ سازی سیاست خارجی و دفاعی نیز در همین ضمن است.

4. اتحادیه با توافق هر دو عضو یک شورای مرکزی و سایر هیأت های لازم برای اداره امور خود را خواهد داشت.

5. هر عضو اتحادیه مطابق با سیاست خارجی خود و براساس شرایط کلی موافقت نامه اتحادیه، بر امور مربوطه خود حاکمیت دارد.

6. مهاجرت به سرزمینهای هر عضو محدود به توان آن عضو در پذیرش مهاجرین است. و پس از گذشت دو سال از تشکیل اتحادیه، هر عضو حق داردکه از مجلس اتحادیه بخواهد تا در سیاست مهاجرت که عضو دیگر ملزم به رعایت آن است و در جهت تأسیس تشکیلاتی که با منافع مشترک اتحادیه سازگار باشد و در موضوع واگذاری مشکل ـ در صورت لزوم به شورای اقتصادی و اجتماعی وابسته، به سازمان ملل متحد تجدید نظر کند و تصمیم این مجلس باید بر اصل توان پذیرش و الزام آن برای عضوی که مشکل را آفریده مستند باشد.

7. هر عضو، مسئول حمایت از حقوق شهروندان و اقلیتهاست بر این مبنی که سازمان ملل این حقوق را تضمین کرده باشد.

8. هر یک از اعضا در حمایت از اماکن مقدسه و ابنیه و مراکز دینی مسئولیت دارد و تضمین حقوق مربوط به آن بر عهده خود او می باشد.

9. شهروندان فلسطینی که به دلیل اوضاع و احوال جنگ جاری، فلسطین را ترک می کنند این حق را دارند که بدون هیچ قید و شرطی به کشور خویش برگردند و دارائیهای خود را مطالبه کنند.

برنادوت بر پیشنهادهای قبلی خود متممی افزوده که در آن آمده است:

با توجه به بند دوم پیشنهادها، ارایه چند پیشنهاد که در تعیین مرزهای هر یک از دو عضو نقش اساسی دارد مناسب به نظر می آید:

1 ـ انضمام همه یا بخشی از منطقه "النقب" به سرزمینهای عربی.

2 ـ انضمام تمام یا بخشی از منطقه الجلیل غربی به سرزمینهای یهودی.

3 ـ تجدید نظر در ایجاد شهر یافا.

4 ـ انضمام شهر بیت المقدس به سرزمینهای عربی و اجازه خود مختاری به طایفه یهود در اداره امور خود و چاره اندیشیهای لازم به منظور حمایت ازاماکن مقدسه.

5 ـ ایجاد بندر آزاد در حیفا بر این اساس که منطقه بندر آزاد، پالایشگاه نفت و پایان خطوط لوله را در برگیرد.

6 ـ ایجاد بندر آزاد هوایی در فرودگاه شهر اللُد.

برنادوت اتحاد شرق اردن و فلسطین را با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی هر یک از دو کشور پیشنهاد کرد.

اعراب از طریق نمایندگی خود در دبیرخانه جامعه دولتهای عربی، پیشنهادها برنادوت را نپذیرفتند و آنها را محکوم کردند.

زیرا این پیشنهادها تقسیم فلسطین و برپایی کشور صهیونیستی را همچون یک واقعیت ناگزیر به رسمیت می شناخت و عرصه فراخی هم برای استعمار اقتصادی صهیونیست ها در همان کشور پیشنهادی فلسطین فراهم می کرد.

ملک عبدا... از سرسخت ترین مخالفان این پیشنهادها بود به ویژه در آن بخش از وحدت پیشنهادی که متعلق به وحدت اراضی شرق اردن و فلسطین در اتحادیه پیشنهادی بود. علاوه بر این هیأت عالیه عرب پیشنهادهای برنادوت را رد کرد و به جای آن پیشنهادهای اعراب در کنفرانس لندن سال 1946 را مطرح کرد.

دولت موقت اسرائیل، به ریاست "بن گوربون" نیز این برنامه به ویژه آن بخش که مربوط به شهر بیت المقدس و منطقه النقب می شد را به شدت رد کرد؛ زیرا آن را مخلّ موازنه قوا میان رژیم نوپای صهیونیستی و کشورهای عرب همجوار می دانست. صهیونیست ها علاوه بر این، معتقد بودند که برنادوت با ارائه این برنامه پا را از حدود اختیارات خود به عنوان یک میانجی فراتر نهاده است.

از سوی دیگر، پیشنهادهای برنادوت در جلسه نوامبر 1948 مجمع عمومی سازمان ملل نیز تأیید نشد؛ زیرا با به رغم رأی موافق بریتانیا و ایالات متحده، با رأی مخالف اتحاد شوروی مواجه گشت.

برنادوت در پرتو این توجهات و مخالفتها با پیشنهادات خود و آنچه که به هنگام دیدارش از فلسطین دریافت، طرح اصلاح شده پیشنهادات خود به نام طرح برنادوت را فراهم کرد و قبل از ترورش آن را برای دبیر کل سازمان ملل متحد فرستاد. این طرح برنادوت در تاریخ 20/9/1948 به عنوان یکی از اسناد سازمان ملل منتشر شد که خطوط اصلی آن به شرح زیر است:

1 ـ باید صلح همه جانبه و سراسری به سرزمینهای مقدس باز گردد تا بتوان جوّی از آرامش را پدید آورد که روابط حسنه بین اعراب و یهود را تحقق بخشد و سازمان ملل باید همه تمهیداتی را که به جلوگیری اعمال تجاوز گرانه می انجامد، به کار گیرد.

2 ـ جهان عرب باید به این نکته اعتراف کند که در فلسطین یک دولت یهودی دارای حاکمیت که دولت اسرائیل خوانده می شود پا گرفته و در صدد اعمال سلطه کامل بر تمام سرزمینهایی است که به اشغال خود در می آورد.

3 ـ بر پایی این دولت اسرائیلی باید در محدوده مرزهایی باشد که طرح تقسیم بر آن تصریح دارد به اضافه اصلاحات زیر:

(1) منطقه النقب با دو شهر المجدل و فالوجه جزو سرزمینهای عربی می شود.

(2) مرزی از فالوجه تا شمال و سپس از شمال شرقی از شهر اللُد و الرمله که باید از سرزمینهای یهود خارج شوند، امتداد می یابد.

(3) تمام منطقه الجلیل جزو دولت یهودمی شود.

4 ـ مرزها باید براساس وحدت جغرافیایی و نژادی تعیین شود، به گونه ای که بدون رعایت مرزهایی که طرح تقسیم مشخص کرده است با تقسیم مساوی برای طرفین انطباق داشته باشد.

5 ـ تعیین مرزهای دو طرف علی رغم این که هیچ نشانه ای از تأسیس دولت عربی در سرزمینهایی که طرح تقسیم مشخص کرده، به چشم نمی خورد با توافق مشترک بین اعراب و یهود و یا از طریق سازمان ملل متحد باشد.

6 ـ دولتهای عرب می توانند سرنوشت سرزمینهای عربی فلسطین را از طریق نظر خواهی از ساکنان آن تعیین کنند.

7 ـ با توجه به روابط اقتصادی و تاریخی و جغرافیایی و سیاسی بین منطقه عربی فلسطین و شرق اردن، در آنجا عوامل نیرومندی وجود دارد که از انضمام سرزمینها به شرق اردن حمایت می کند. بر این اساس که مرزهای مشترک سایر دولتهای عربی اصلاح شود.

8 ـ حیفا با تأسیسات نفتی خود به عنوان بندر آزاد اعلان شود تا برای دولتهای عرب مورد نظر راهی به دریا باشد و بر این اساس که دولتهای عرب استمرار ارسال نفت اعراب به آن تضمین کنند.

9 ـ فرودگاه اللُد، فرودگاه آزاد اعلان می شود و به دولتهای ذینفع عرب اجازه عبور از آن داده می شود.

10 ـ با توجه به اهمیت دینی و بین المللی بیت المقدس، این شهر باید تحت نظارت سازمان ملل متحد در آید بر این مبنا که به اعراب و یهودیان ساکن آن اختیاراتی بیشتر از حکومت محلی بدهد و آزادی عبادت و زیارت اماکن مقدسه برای کسانی که مایل بهزیارت هستند تضمین شود.

11 ـ سازمان ملل متحد باید بر حق مردم بی گناهی که به دلیل تهدیدات جاری از خانه های خود آواره شده اند در بازگشت به خانه های خود پا فشاری کند و غرامت دارائیهای کسانی که مایل به بازگشت نیستند، پرداخته شود.

12 ـ هر یک از طرفین باید حقوق اقلیت طرف دیگر را که در منطقه او سکونت دارد تضمین کند.

13 ـ سازمان ملل متحد باید تضمینهای معتبر در جهت رفع نگرانی هر یک از اعراب و یهود از یکدیگر را به ویژه در آنچه مربوط به آزادی و حقوق بشر است، تعهد نماید.

14 ـ باید یک هیأت فنی از سوی سازمان ملل متحد برای تعیین مرزها و سپس تحکیم روابط بین دولت یهود و اعراب تعیین شود.

این پیشنهادهای اصلاحی برنادوت همچون پیشنهادی اولیه او از سوی همه گروههای فلسطینی و عرب و یهودی رد شد. با این تفاوت که مخالفت صهیونیستها شدیدتر بود، زیرا گروه صهیونیستی "اشترن" در تاریخ 17/9/1948 قبل از آن که برنادوت طرح خود را رسما ارایه دهد، آشکارا به ترور برنادوت و ناظر سازمان ملل متحد سرهنگ فرانسوی "آندریه سیو" دست زد و مشاور او "رالف پانش" آمریکایی به ادامه کار مأموریت برنادوت به عنوان میانجی بین المللی مشغول شد و توافقهای آتش بس دایمی بین همه طرفهای درگیر یعنی اسرائیل از یک سو و مصر و اردن و لبنان و سوریه از سوی دیگر، انجام گرفت.

طرح برنادوت در جهت باز گرداندن صلح به فلسطین مشکلی را حل نکرد و در پیمانهای موقتی تجسّم یافت که نه تنها هیچ جنبه سیاسی نداشتبلکه پیمان نهایی نظامی بود که پایه و اساس آنها آتش بس بود و در نتیجه حقوق دولتهای عرب و حقوق مسلم ملت عرب فلسطینی را برآورده نمی کرد.

سایر پیشنهادات (یا طرح) برنادوت به مجمع عمومی سازمان ملل متحد برده و در آنجا به بحث گذاشته شد. می توان گفت این پیشنهادات پایه تأسیس کمیته بین المللی آشتی و رفع اختلاف یعنی زمینه ساز اضافه کردن بندی ویژه در قطعنامه 194 مورخه 11/12/1948 شد که به فلسطینیان اجازه می دهد درباره حق بازگشتشان مذاکره کنند.

مآخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد ششم، چاپ اول، پاییز 1382.
  2. عبدالهادی، مهدی: المسالة الفلسطینیة و مشاریع الحلول السیاسیة 1974ـ1934، بیروت 1975.
  3. مؤسسه بررسیهای فلسطینی، قطعنامه های سازمان ملل متحد 1974ـ1948، بیروت 1975.
  4. مالک عادل: من رودس الی جینف، بیروت 1974
  5. دروزه، محمد عزه: حول الحرکة العربیة الحدیثة، بیروت 1960.
  6. سند شماره 648/الف سازمان ملل متحد که گزارش میانجی اول جزو آن است.