فیشر، استانلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۶


الف ـ پیشینه شخصی و علمی:

استانلی فیشر (Stanely Fisher) در اکتبر سال 1942 در رودزیای جنوبی (پس از استقلال از انگلیس "زامبیا" نام گرفت) متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را نیز در زادگاهش سپری کرد. وی طی سالهای (1966ـ1962) تحصیلات مقدماتی خود را در رشته اقتصاد، در مدرسه اقتصادی لندن پشت سر گذاشت و در سال 1969 موفق به اخذ مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه MIT (Massachusetts) Insitute of Technology آمریکا گردید.

وی پس از اخذ مدرک دکترا به مدت سه سال (1973ـ1970) به عنوان استادیار در دانشکده اقتصاد دانشگاه شیکاگو مشغول به تدریس شد. در سال 1973 فیشر مجددا به دانشگاه MIT برگشت و با کسب درجه دانشیاری در دپارتمان اقتصادی این دانشگاه مشغول فعالیت گردید. تا اینکه در سال 1977 موفق به کسب درجه استادی شد و در همان سال نیز ریاست دپارتمان اقتصادی دانشگاه MIT را برعهده گرفت.

فیشر به دلیل فعالیتهای گسترده علمی واجتماعی، موفق به کسب چندین دکترای افتخاری از دانشگاههای مختلف جهان از جمله دانشگاه دولتی جورجیای آمریکا (1996)، دانشگاه بن گوریون در اسرائیل (1998)، دانشگاه تل آویو (2001) و دانشگاه سوفیا در بلغارستان (2004) گردیده است. وی دارای دهها کتاب و 200 مقاله علمی در زمینه های مختلف اقتصادی و سیاسی در نشریات معتبر جهانی می باشد.

ب ـ سوابق اجرایی و مدیریتی:

آغاز فعالیتهای اجرایی و مدیریتی پرفسور فیشر در سطح کلان به اوایل دهه 1980 برمی گردد که وی به عنوان "مشاور دولت آمریکا" در برنامه توسعه اقتصادی اسرائیل انتخاب شد. وی در سال 1985 از سوی بانک جهانی (WB)مأمور تهیه یک برنامه اقتصادی برای تثبیت و توسعه اقتصاد اسرائیل گردید که در آن سال وی با ارائه یک طرح جامع اقتصادی، توانست اقتصاد اسرائیل را از یک بحران بزرگ اقتصادی نجات دهد.

او در سال 1988 همزمان با تدریس در دانشگاه عبری بیت المقدس و دانشگاه MIT و همچنین تصدی پستهای مختلف در مراکز مختلف علمی و تحقیقاتی جهان (از جمله انگلستان، آمریکا، ایتالیا، ژاپن، مسکو، اسرائیل و...) ریاست بخش اقتصادی بانک جهانی را نیز برعهده گرفت و تا سال 1990 که به عنوان مشاور خزانه داری آمریکا منصوب گردید، عهده دار این سمت بود. وی در طول دهه هشتاد و نود به انجام فعالیتهای زیر مشغول بود:

1 ـ محقق و کارشناس دفتر ملی مطالعات و تحقیقات اقتصادی آمریکا (1980).

2 ـ عضو هیأت علمی کالج آمریکایی هنر و علوم (1983).

3 ـ عضو هیأت مدیره مؤسسه بین المللی اقتصاد (آمریکا) (1984).

4 ـ عضو هیأت علمی دانشگاه عبری بیت المقدس (1994ـ1986).

5 ـ عضو هیأت مدیره مؤسسه تحقیقات اقتصادی فالک در اسرائیل (1998ـ1987).

6 ـ عضو کمیته اجرایی انجمن اقتصادی آمریکا (1991ـ1989).

7 ـ رئیس انجمن اقتصادی آمریکا (1995).

8 ـ رئیس مؤسسه تحقیقات اقتصادی گاسپرینی (در ایتالیا)، (1994ـ1990).

9 ـ مشاور افتخاری مؤسسه مطالعات اقتصادی و پولی (بانک ژاپن)، (1994ـ1987).

10 ـ عضو شورای مشورتی مدرسه اقتصادی ودرو ویلسون (دانشگاه پرینتسون)، (1994ـ1990).

11 ـ عضو کمیته مشورتی مدرسه دولتی کندی (وابسته به دانشگاه هاروارد)، (1997ـ1991).

12 ـ عضو شورای مشاوران علمی بانک فدرال نیویورک (1994ـ1992).

13 ـ عضو شورای مشورتی اداره بودجه کنگره آمریکا (1992ـ1993).

14 ـ عضو هیأت مشاوران بین المللی مدرسه اقتصادی مسکو (2002).

15 ـ رئیس هیأت مدیره بانک جهانی زنان (2003).

فیشر در سپتامبر سال 1994 به سمت معاون اول مدیر صندوق بین المللی پول (IMF)برگزیده شد و تا اوت 2001 در این صندوق به فعالیتپرداخت. از سپتامبر 2001 تا ژانویه 2002 نیز به عنوان مشاور ویژه، مدیر صندوق بین المللی پول انجام وظیفه کرد.

وی در فوریه سال 2002 به شرکت سرمایه گذاری بین المللی "سیتروگروپ" (در آمریکا) که از بزرگترین شرکتهای سرمایه گذاری در جهان می باشد، پیوست و به عنوان نایب رئیس سیتروگروپ مشغول فعالیت شد. تا اینکه در ماه مارس 2005 در پی پایان یافتن دوره خدمت 5 ساله "دیوید کلاین" در مقام ریاست بانک مرکزی اسرائیل، فیشر از سوی موشه کتساف رئیس جمهور رژیم صهیونیستی (و به پیشنهاد آریل شارون نخست وزیر و بنیامین نتانیاهو وزیر دارایی رژیم صهیونیستی) به سمت رئیس جدید بانک مرکزی اسرائیل منصوب شده و جایگزین کلاین در این پست گردید.

پروفسور فیشر از ابتدای ماه می 2005 فعالیت خود را به عنوان رئیس جدید بانک مرکزی اسرائیل آغاز کرد.

انتصاب فیشر بدین سمت در حالی صورت گرفت که بسیاری از مقامات سیاسی رژیم صهیونیستی با این امر، به دلیل تابعیت آمریکایی وی، مخالف بودند. در همین راستا، آوراهام پوراز وزیر سابق کشور و نماینده کنست از حزب شینوی در واکنش به انتصاب فیشر، ضمن مخالفت با این اقدام، آن را لطمه ای به اعتبار کارشناسان برجسته اقتصادی اسرائیل و همچنین ارزشهای صهیونیستی دانسته و اظهار داشت: انتصاب یک مدیر غیراسرائیلی در چنین پست کلیدی، اصلاً مناسب نمی باشد، چراکه با ادامه این روال در آینده ای نه چندان دور شاهد انتخاب یک وزیر دارایی آمریکایی خواهیم بود.

این در حالیست که "کمیته پاخ" (Bach Committee) مسئول انتصاب مقامات بالا در پستهای غیر نظامی می باشد) پس از بررسی تابعیت آمریکایی فیشر اعلام کرد که پرفسور فیشر، علی رغم وفاداری به دولت آمریکا و داشتن تابعیت آمریکایی، می تواند ضمن حفظ تابعیت آمریکایی خود، تابعیت اسرائیل را نیز کسب کند و داشتن تابعیت دوگانه (آمریکایی - اسرائیلی) وی نیز به هیچ وجه غیرقانونی نمی باشد.

"دیوید فرانکل" رئیس اسبق بانک مرکزی اسرائیل نیز وضعیت مشابه فیشر را داشت. به این ترتیب که وی (فرانکل) نیز در اوت سال 1991 در حالی که تابعیت دوگانه آمریکایی - اسرائیلی داشت، بدین مقام منصوب گردید. این در حالی بود که وی اعلام کرده بود که پس از تصدی این پست تابعیت آمریکایی خود را لغو خواهد کرد، ولی در سال 1992 بسیاری از رسانه های رژیم صهیونیستی فاش کردند که فرانکل علی رغم کسب تابعیت اسرائیلی همچنان تابعیت امریکایی خود را حفظ کرده است.

در همین ارتباط فیشر اعلام کرده است که وی و همسرش رودا، همواره به اسرائیل و ملت یهود افتخار می کنند. وی همچنین انتصابش بدین سمت را لطفی دانست که با هیچ زبانی نمی توان از آن تشکر کرد.

آریل شارون نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز از انتخاب فیشر به عنوان یک فرصت طلایی برای اقتصاد اسرائیل یاد کرد که در عصر جهانی شدن، می تواند تحولات مثبتی را در این راستا در اقتصاد اسرائیل ایجاد کند.

ج ـ دیدگاهها و مواضع:

1 ـ روند مذاکرات صلح:

فیشر ضمن حمایت از روند مذاکرات صلح خاورمیانه، بر این اعتقاد است که پایان درگیریها میان طرفین اسرائیلی و فلسطینی و از سرگیری گفتگوهای صلح میان طرفین، فصل جدیدی را در اقتصاد اسرائیل می گشاید. وی همچنین خروج اقتصاد اسرائیل از حالت رکود را منوط به پیشبرد روند مذاکرات صلح با فلسطینیان می داند.

2 ـ طرح شارون:

وی از حامیان طرح شارون مبنی بر عقب نشینی یکجانبه از نوارغزه بود. شارون نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز پس از انتصاب فیشر به سمت رئیس جدید بانک مرکزی اسرائیل اعلام کرد که با توجه به سوابق اقتصادی فیشر و ارتباطات گسترده وی با نهادهای اقتصادی بین المللی چون صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک جهانی، وی می تواند عامل مهمی در حمایت مالی این سازمانها از طرح تخلیه و روند اجرای آن باشد.

3 ـ دیدگاه فیشر در زمینه اقتصاد اسرائیل:

فیشر بر این باور است که سیر تاریخی اقتصاد اسرائیل با موفقیت همراه بوده است. به اعتقاد وی، میانگین رشد اقتصادی اسرائیل در سال 2004، 5/16 درصد و نسبت رشد سالیانه صادرات آن 4/11 درصد و نسبت درآمد سرانه شهروندان اسرائیلی مشابه کشورهای پیشرفته صنعتی می باشد. وی همچنین معتقد است که اسرائیل در حالی به این موفقیتهایاقتصادی دست یافته که به طور مداوم با کشورهای همجوار خود درگیر بوده است.

به اعتقاد وی، اسرائیل در حال حاضر در یک رکود اقتصادی به سر می برد که خروج از این وضعیت مستلزم این است که دولت اسرائیل سیاستهایی را اتخاذ کند که با واقعیات سیاسی و اقتصادی موجود همخوانی داشته باشد.

مأخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره 247، 28/2/1384.