نیوزنر، جاکوب

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


جاکوب نیوزنر (Jacob Neusner) دانشمند و مورخ آمریکایی یهودی است. در دانشکده الهیات یهودی (محافظه کار) تحصیلات خود را گذراند و در دانشگاه های کلمبیا و براون به تدریس مشغول شد. مهم ترین آثار او عبارتند از: تاریخ یهود در بابل (در پنج جلد 1970-1965)، سنت های حاخامی فریسیان (1971) و یهودی در دوران سکولاریسم (1970). وی پژوهش های وزینی در باب تلمود دارد و از مهم ترین دانشمندان معاصر (متخصص در زمینه) تلمود به شمار می رود.

نیوزنر از مهم ترین اندیشمندان آمریکایی یهودی به شمار می رود که از حضور یهودیان در خارج از فلسطین (آنچه "قومیت دیاسپورا" نامیده می شود) دفاع می کنند و لذا با مفهوم صهیونیستی اسرائیل به عنوان مرکز معنوی یهودیان جهان مخالف است. نیوزنر دو گونه تعریف از ملت یهود دارد: یکی دینی و فرهنگی و دیگری سیاسی و قومی.

به اعتقاد او دولت یهودی تنها مرکزیتی زمانی تاریخی در حیات یهود دارد، اما در متن زندگی آنان "به عنوان مردمی که گذران زندگی و تلاش و کوشش می کنند،زاد و ولد می کنند و دست خوش مرگ می گردند، می اندیشند و تشکیک می کنند، کودکانشان را تربیت نموده نگران آنانند و (همچون دیگران) به کار و فعالیت در عرصه زندگی می پردازند؛ محوریتی ندارد. مادامی که یهودیان (به عنوان) آحاد بشر در شرایط انسانی مستقلی زندگی می کنند، ممکن نیست که صهیونیسم و اسرائیل، محور و مرکز زندگی آنان باشد".

حاخام نیوزنر همچنین تأکید می کند که صهیونیسم چیزی ندارد که بتوان آن را با قضایای ثابت و جاودان زندگی مرتبط دانست؛ زیرا هرگزدغدغه وجود یهودیان را آن گونه که خود ایشان بیانمی کنند، ندارد.

حاخام نیوزنر در کتابی با نام یهودیت آمریکایی (1972) به شدت صهیونیسم را رد کرده است و بیان می دارد که صهیونیسم به تدریج جایگزین دروغین و تقلبی دین یهود خواهد شد و بر گفتمان دینی یهود و سمبل های آن استیلا خواهد یافت و آنگاه بسیاری خواهند انگاشت که صهیونیسم و یهودیت یک چیز است. نتیجه آن خواهد شد که بسیاری از یهودیان آمریکا از هرگونه تعالی دینی و فرا رفتن از جهان مادی فرو خواهند ماند، زیرا تمامی توجه خود را معطوف قطعه زمینی می کنند که در آن به سر نمی برند... و تفاوت زیادی وجود دارد بین این که انسان خیال سرزمینی را در سر بپروراند که در آخرالزمان در آسمان یافت خواهد شد و یا به سرزمینی دور بیندیشد که هر آنچه در آن است خوبی و خیر است و با این همه، انسان می تواند اگر اراده کند به آنجا رود؛ این یعنی صهیون برای یهودیان آمریکا نه یک آرزو و آرمان دینی که روادیدی برای رفت و برگشتی دو هفته ای به اسرائیل است.

پافشاری نیوزنر بر رد تفکر صهیونیستی در مرکزیت اسرائیل رفته رفته بیشتر شده؛ همچنان که در مقاله ای تند که در روزنامه واشنگتن پست در تاریخ 10/3/1987 پس از رسوایی پولارد به چاپ رسید، آشکارا تأکید کرد که وقت آن رسیده تا بگوییم: "آمریکا برای یهودیان بهتر از قدس است. اگرچه آن جا سرزمین موعود است، اما یهودیان آمریکا در صلح و آرامش و امنیت در آن زندگی می کنند و شرایطی برای آنها فراهم است که در اسرائیل وجود ندارد.

یهودیان در ایالات متحده اقلیتی پذیرفته شده و همراه با جناح غالب در عرصه حیات سیاسی آمریکا هستند، به طوری که هفت تن از اعضای مجلس سنای آمریکا هستند، به طوری که هفت تن از اعضای مجلس سنای آمریکا یعنی 7% از اعضای آن متعلق به اقلیتی است که 2% از جمعیت آن کشور را تشکیل می دهد". از همین رو، نیوزنر از همگان خواسته است که این پرونده را ببندد و بپرسند که "کجا برای زندگی یهودی بهتر است؟".

وی در این مقاله به طور صریح و بدون هیچ شک و شبهه و ابهامی بیان می دارد که یهودی آمریکایی زندگی کاملاً یهودی ای در آمریکا دارد و دولت یهودی برای او مرکزیتی معنوی ندارد. به رغم این موضع گیری تند و شدید، نیوزنر خود را صهیونیست می خواند و جای بسی ابهام است که یک اندیشمند تمامی مفاهیم و مبانی اساسی صهیونیسم را مورد انتقاد شدید خود قرار دهد و باز هم خود را صهیونیست بخواند. اما قومیت دیاسپورا که ما آن را "صهیونیسم وطنی" می نامیم، مانند موضوع آمیختگی (و سازگاری با جامعه) از جمله مسائل حل شده در چارچوب صهیونیسم دیاسپوراست و حاخام نیوزنر درباره آن، همان دیدگاهی را دارد که نسبت به مرکزیت دولت صهیونیستی در حیات سیاسی یهود قائل است و آن را در حیات معنوی و واقعی آنها موضوعی حاشیه ای می انگارد.

نیوزنر بدین ترتیب حیات یهودیان و افرادی از آنان که در گوشه و کنار جهان پراکنده اند را به دو بخش تقسیم می کند: بخش سطحی "صهیونیستی" که خود را در پرداخت اعانات و فشارهای سیاسی نمایانمی کند؛و بخش دیگر که همان وجود واقعی و حقیقی یهود است که خارج از چارچوب دیدگاه صهیونیستی قرار دارد و شامل بیشتر جنبه های زندگی یهودی می گردد.

می توان گفت که دیدگاه حاکم بر افکار عمومی اغلب یهودیان جهان همین صهیونیسم وطنی است که شکل رفتار سطحی صهیونیستی در سیاست را به خود گرفته،اما حیات عمیق و واقعی آنها هیچ رابطه ای با صهیونیسم ندارد و در نتیجه یک یهودی نیویورکی می تواند در نشست ها و جلسات مختلف صهیونیستی شرکت کند، پرچم اسرائیل را بر فراز خودروی خود به اهتزاز درآورد، برای مرکز جمع آوری اعانات یهودی چک صادر کند، ستاره داود را بر گردن خود بیاویزد و طی نامه ای از نماینده خود در کنگره آمریکا بخواهد که موضعی جانبدارانه از اسرائیل اتخاذ کند (این جنبه سیاسی زندگی اوست)، اما در عین حال به طور کامل در جامعه آمریکا ذوب شود، اصطلاحات آمریکایی را به کار برد، سوار خودرویی پر سرعت شود و در اطراف شهر گردش کند؛ همچنان که می تواند هویت (آمریکایی) یهودی خود را در چارچوب تمدن آمریکایی ارتقا بخشد و (حتی) عبری یا یدیشی فراگیرد؛ و اگر نویسنده است داستان یا قطعه شعری آمریکایی ولی دارای رنگ و آبی کاملاً یهودی آمریکایی بنویسد و در عین حال صهیونیسم را به هیچ وجه در زندگی خود لحاظ نکند.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد ششم، چاپ اول، پاییز 1382.