مدرسه عالی تلمودی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


"مدرسه عالی تلمودی" برگردان واژه عبری "یشیوا"(Yeshiva) است که جمع آن "یشیووت" است. دانش آموزانی که دوره ابتدایی را می گذراندند، اگر می توانستند و می خواستند، برای آموختن تورات به "یشیوا" می رفتند. اگرچه کار این مدارس، پرورش حاخام نبود، اما غالب حاخام ها در همین مدارس عالی تلمودی آموزش می دیدند.

از سده هشتم میلادی این گونه مدارس در قیروان، فارس و تلمسان الجزایر، فسطاط مصر و شهرهای اسپانیا برپا شد که مهم ترینش در اسپانیا توسط موسی بن حانوخ در سده دهم میلادی تأسیس گشت.

در مناطق اروپایی نیز مدارس عالی تلمودی اشکنازی درست شد که مهم ترین آنها در فرانسه و آلمان بود (سده دهم میلادی). گرشوم بن یهودا و فقهای معروف به "توسافوت" از برجسته ترین علمای تلمودی و دانش آموخته این مدارس به شمار می رفتند.

در این مدارس یکی از فقهای ژرف نگر که تلمود را خوب می دانست و به شریعت شفاهی، آگاهی کامل داشت، یگانه معلم و رئیس مدرسهمی شد و همه برای آموختن، گرد او جمع می شدند. فصل درسی در این مدارس معنا نداشت و همه، متنی از تلمود را می خواندند. دانشجویان جز در موارد نادر، مرخصی نداشتند و ساعات درسی طولانی بود.

سال درسی را یک تعطیلی به دو نیمه تقسیم می کرد. در مدارس عالی شمال فرانسه اعطای مدرک نیز مرسوم بود. لقب عبری "حابیر" به کسی داده می شد که در مرحله ای از آموزش به موفقیت برسد و با درجه لیسانس برابری می کرد. عنوان "مورینو" ـ به معنای استاد ما ـ نیز با درجه دکتری برابر بود و نشان می داد که صاحبش تلمود را می داند و می تواند مدرسه ای بگشاید.

رئیس مدرسه عالی تلمودی وظیفه داشت با کمک یهودیان، هزینه های مدرسه را تأمین کند. اما طلاب ثروتمند، هزینه های خود را پرداخت می کردند. از نیمه سده شانزدهم نوعی مدرسه عالی تلمودی درست شد که زیر نظر نهادهای اداری گروه های یهودی اداره می شد و شورای قهال، همه برنامه های درسی، شرایط رئیس مدرسه، شروط پذیرش دانش آموز و کتاب های درسی را تعیین می کرد و حتی طلاب فقیر را میان خانواده های یهودی منطقه تقسیم می کرد تا به نوبت، وعده های غذایی آنان را تأمین کنند.

در ایتالیا و آلمان نظامی با نام "کلاووس" شکل گرفت که دقیقا به معنای "اتاق درس" بود. شماری از علمای تلمودی و اندکی از طلاب در معابد کوچک به درس خواندن می پرداختند و شیوه آنها منحصر در مناظره و جدل و موضوع بحثشان متمرکز بر تفسیرها و شرح های تلمود بود.

از سده پانزدهم تا هجدهم لهستان و لیتوانی مهم ترین مرکز پژوهش های تلمودی در جهان شدند. مدرسه های لوبلین، کراکوف، پراگ، برست لیتوفسک و مینسک که از مهم ترین مدارس عالی تلمودی به شمار می رفتند در این دو کشور بودند. شیوه گفت وگو و جدل که در این مدارس حکمفرما بود با نام "پیلپول" شناخته می شد. در این شیوه، همه توجه ها بر کشف تناقض های واقعی و لفظی متون و تفاوت های دقیق واژه ها متمرکز بود. سپس راه حلی برای این تناقض ها مطرح می شد و باز همین راه حل مورد بازنگری قرار می گرفت و تناقض هایش آشکارمی گشت.... و این وضعیت ادامه می یافت.

از نیمه دوم سده هفدهم در پی قیام شمیلنکی (1648) که بسیاری از گروه های یهودی را نابود و پراکنده ساخت، مدارس عالی تلمودی در شرق اروپا به سوی انقراض رفت. گسترش حسیدیسم نیز که با تلمود و تلمودآموزی مخالف بود به مرگ این مدارس کمک کرد.

در آغاز سده نوزدهم کوشش هایی برای ایجاد نوگرایی در این مدارس صورت پذیرفت و شیوه عقیم جدل کنار گذاشته شد. وقتی شمار شاگردان مدارس عالی تلمودی زیاد شد، ساختمانی خاص برای آن ساختند و برای حل مشکل هزینه، افرادی به جای جای روسیه و آمریکا فرستاده شدند تا کمک های مردمی را جمع کنند. برخی مدارس عالی تلمودی نیز که پیرو جنبش موزار بخشی از وقت را به تدریس متون اخلاقی اختصاص دادند. این در زمانی که بیشتر مدارس تلمودی همه وقت خود را به آموزش تلمود اختصاص می دادند، انقلابی فکری به شمار می رفت.

با رشد میانگین سکولاریزاسیون در میان یهودیان، کاهش توجه آنان به آموزش تلمود و گسترش الگوهای جنبش روشنگری، شمار مدارس عالی تلمودی کاهش یافت. آن چه که باقی ماند نیز نسبت به شکل سنتی اش کاملاً تغییر کرد. برای مثال به جای انحصار آموزش در تلمود و تفاسیر فقهی آن به آموزش فرهنگ عمومی و برخی دروس غیر دینی هم توجه شد. همین مدارس بعدها به انستیتوها و دانشکده های دین پژوهی تبدیل شدند.

با توجه به تغییر نوع کسانی که به این مدارس می پیوستند و از آنجا که این افراد هنوز برای بحث های دینی کاملاً آماده نشده بود مدارس متوسطه تلمودی نیز تأسیس شد تا دانش آموزان از 13 تا 18 سالگی در آن آمادگی پیدا کنند و سپس به مدارس عالی تلمودی بروند.

تا جنگ جهانی دوم مدرسه عالی تلمودی در آمریکای شمالی نبود، اما پس از آن مدارسی همچون مدرسه آرون کاستلر در شهر لیک وود (ایالت نیوجرسی) و نیواسرائیل در بالتیمور تأسیس شد. دانش آموزان این مدارس هم دروس دینی را می آموختند و هم دروس غیردینی.

مدارس عالی تلمودی از سده شانزدهم درفلسطین تأسیس شد که همه سفارادی بودند. نخستین مدرسه تلمودی اشکنازی در 1840 پایه گذاری شد. پس از جنگ جهانی دوم به دلیل افزایش مهاجرت یهودیان به اسرائیل شمار مدارس عالی تلمودی در این کشور فزونی یافت. هم اکنون اسرائیل مهم ترین مرکز مدارس عالی یهودی در جهان است و از آنجا که دولت اسرائیل، سربازی دانشجویان این مدارس را تا پایان دوره درسی به تأخیر می اندازد، داوطلبان ورود به مدارس عالی دینی افزایش یافته است. بر پایه سرشماری رسمی، تعداد دانشجویان این مدارس در اواخر دهه هشتاد، 18 هزار نفر بوده است.

از جمله قضایایی که هم اکنون در اسرائیل سرو صدا برپا کرده، معافیت تحصیلی دانشجویان این مدارس از رفتن به سربازی است. این قضیه به اختلاف میان اقشار دینی و غیر دینی اسرائیل دامن زده است.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد سوم، زمستان 1382.