احزاب راستگرای سکولار اسرائیل
احزاب راستگرای سکولار اسرائیل به دو بخش تقسیم می شود: راست واقع گرا و راست افراطی. حزب لیکود، نماینده راست واقع گراست که مواضع آن از میانه تا مرز راست افراطی امتداد دارد. اما راست افراطی، شامل جنبش های تسومت، مولیدت (که این دو جنبش، سکولار هستند) و جنبش هتحیا است که این یکی، جنبش مختلطی است که عناصر مذهبی و ملی گرا را در برمی گیرد. راست افراطی نیز شامل گوش امونیم و سازمان صهیونیست کاخ است که این دو جنبش، اصول گرا، مذهبی و نژادگرا (ملی گرا) هستند.
بینش این احزاب سیاسی مبهم است و از این جهت شبیه جنبش های مردمی فاشیستی است. با وجود این می توان گفت که بینش گوش امونیم و کاخ، تا حدودی با یکدیگر هماهنگ است.
دو جناح راست گرا ـ چه واقع گرا و چه افراطی ـمعتقد به سرزمین اسرائیل هستند و با عقب نشینی از حتی کی وجب آن مخالفند. بنابراین هر دو آنها معتقدند که باید از عنصر انسانی فلسطینی خلاص شد و یا باید او را اخراج، محاصره و منزوی کرد.
ریشه های راست سکولار به جنبش صهیونیسم اصلاح گرا و اندیشه های ژابوتینسکی بازمی گردد. وی با نگرش های کارگری و انسانی مخالف بود و می خواست که به زور، یک کشور صهیونیستی در سراسر سرزمین اسرائیل تأسیس شود و فلسطینیان اخراج شوند. اندیشه ملی گرایی افراطی مبنای اصلی مفاهیم اردوگاه راست و مواضع آن نسبت به قضایای اصلی مربوط به سیاست خارجی و امنیتی و قضیه اعراب است. اصول احزاب راست (مذهبی و سکولار، افراطی و واقع گرا) بدین ترتیب است: شک به اغیار (اعراب)، مخالفت با عقب نشینی از زمین های اشغال شده عربی در سال 1967، ضرورت شهرک سازی گسترده یهودی و مشروعیت بخشیدن به آن، ضرورت ایفای نقش اسرائیل در منطقه و تعلق آن به غرب و ارتباط اندام وار (ارگانیک) آن با ایالات متحده.
با آن که احزاب این اردوگاه دارای ریشه های طبقاتی مختلفی هستند، اما گرایش های اقتصادی و اجتماعی آنها یکسان است؛ زیرا سیاست اقتصادی و اجتماعی همه آنها بر اصول اقتصاد سرمایه داری، مخالفت با جنگ طبقاتی و ضرورت ارجحیت منافع عالی ملی بر منافع طبقاتی و گروهی استوار است.
مهم ترین علت بروز راست سکولار در نظام سیاسی اسرائیل، جنگ 1967 بود. ارزیابی های اسطوره ای صهیونیستی پیش بینی می کرد که این جنگ جهان عرب را شکست خواهد داد. حتی بعضی ها این جنگ را یک پیام الهی توصیف کردند کهنشانگر احتمال ظهور مجدد مملکت تاریخی اسرائیل است (که این به معنای نزدیکی میان راست گرایان مذهبی و سکولار است). ضعف نگرش های کارگری نیز در بروز راست سکولار تأثیر شگرفی داشته است.
اما با وجود این توافق، در مورد مسلمات نهایی، میان راست واقع گرا و راست افراطی اختلاف وجود دارد؛ مثلاً در حالی که سخنگویان راست واقع گرا صراحتا به این مسلمات اشاره نمی کنند، سخنگویان راست افراطی تردیدی در این ندارند که آن را به طور آشکار مطرح سازند. راست واقع گرا حقایق و محدودیت های سیاسی، ملاحظات سیاست بین المللی و منافع قدرت های خارجی را درک می کند، لذا توان آن را دارد که گفتمان فریبکارانه صهیونیسم و حتی تا حدودی سیاست های انعطاف پذیری را، دست کم از نظر تاکتیکی، در پیش گیرد (مثل انجام مذاکراتی که ـ به گفته شامیر ـ تا ابد ادامه پیدا می کند). اما راست افراطی به حقایق و محدودیت های سیاسی توجه نمی کند و معتقد است که اسرائیل می تواند در برابر فشارهای بین المللی مقاومت کند.
کمپ دیوید، پیمان صلح با مصر، اشغال لبنان و آغاز انتفاضه از مهم ترین رویدادهایی بود که زمینه را برای تفکیک راست واقع گرا از راست افراطی فراهم ساخت. البته ملاحظات شخصی و انتخاباتی را نیز نمی توان از نظر دور داشت. می توان گفت که همه احزاب و جنبش های راست گرا که در طی حکومت لیکود از سال 1977 ظهور کردند بخشی از لیکود بودند که به صورت احزاب و جنبش های مستقل درآمدند.
اکنون اهمیت جنبش ها و احزاب وابسته به راست سکولار افراطی به شدت افزایش یافته است.این امر، نتیجه یک روند طولانی است که در طی آن این جنبش ها و احزاب، عمدتا با کمک دولت های اسرائیل پس از جنگ 1967، نفوذ زیادی پیدا کردند. هدف دولت ها از این کمک، بیشتر تقویت فعالیت اسکانی (مهاجرتی و شهرک سازی) بود. گروه های مهاجر یهودی از ایالات متحده به اسرائیل نیز منبع کمکی برای آنها بودند.
این احزاب و جنبش ها نوعی از صهیونیسم را توسعه دادند که هم شامل گرایش های مذهبی و یا شبه مذهبی است و هم شامل گرایش سیاسی توسعه طلبانه، و بر ضرورت حفظ سرزمین تاریخی اسرائیل و توسعه شهرک سازی در سرزمین های اشغالی تأکید می کند. برخی از این جنبش ها و احزاب، خواهان آنند که قضیه شهروندان عرب در سرزمین های اشغالی، به واسطه سیاست های مختلف کوچ دهی (انتقال) حل شود.
می توان گفت که هر یک از راست سکولار و راست مذهبی در چارچوب آن چه که آن را "صهیونیسم حلولی اندام وار" نامیدیم عمل می کنند و احزاب معتدل صهیونیستی که نظم نوین جهانی را درک می کنند در چارچوب آن چه که آن را "صهیونیسم پست مدرن" نامیدیم فعال هستند.
مأخذ:
- المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد هفتم، چاپ اول، 1383.