مؤسسه بازنگری تاریخی
در سال 1978 در راستای تحقیقات تاریخی و تمیز واقعیات و رخدادهای واقعی از تحریف تاریخی به ویژه در تاریخ قرن بیستم به خصوص تاریخ جنگ جهانی دوم، هولوکاست و شبهه کشتار یهودیان در این برهه، تأسیس شد و به هیچ وجه در پی کسب سود از تحقیقات نبوده بلکه بیشتر در پی ایجاد یک مرکز آموزشی و انتشاراتی که خود را وقف کشف حقیقت و صحت مطالب تاریخی بنماید، بوده است.
این مؤسسه پیرو سنت تجدیدنظرطلبان و مورخین برجسته ای نظیر هری المربارنز، ای جی پی تیلور، چارلز تنسیل، پل راسینیه و ویلیام اچ. چمبرلین می باشد. به طور کلی هدف مؤسسه در اینسخن بارنز که می گفت: باید تاریخ را با واقعیت تطبیق داد، نهفته است.
این مؤسسه در کانون شبکه جهانی است و دانشمندان و فعالانی که سعی دارند حقایق تاریخی را از تبلیغات خیالی در خصوص فصلهای کلیدی تاریخ به ویژه تاریخ قرن بیستم که امروزه با مناسبات اجتماعی و سیاسی نیز ارتباط دارد جدا سازند مشغول فعالیت هستند، زیرا تحقیقات انجام شده در این خصوص سرکوب و مسکوت مانده است.
دفتر مؤسسه در اورنج کانتی کالیفرنیای جنوبی قرار دارد که از طریق فروش کتابها، نوارهای کاست آبونمان مجله بازنگری تاریخی و کمکهای حامیان در سراسر جهان اداره می شود. برای ادامه کار مؤسسه احتیاط کارکنان و مؤسسه در نحوه هزینه بسیار مؤثر است، زیرا برای هر دلاری که آنها خرج می کنند دشمنان آن یکصد دلار هزینه می کنند. به طور تاریخی ریشه کار مؤسسه از انجمن غیرانتفاعی "گروه احیاء آزادی" (LSF) که در سال 1952 تأسیس و به وسیله یک هیئت مدیره اداره می شد نشأت می گیرد.
با افزایش حمایتها از سراسر آمریکا و خارج از آمریکا از فعالیتهای آن مؤسسه در این جهت گام برمی دارد تا سیاست خارجی آمریکا را به سوی سلامت و پاکی هدایت کند. ضمنا مؤسسه در صدد از بین بردن موانع بر سر راه صلح بین الملل و تفاهم از طریق تشویق به آگاهی از علل، ریشه ها، طبیعت و فرجام جنگ می باشد. ولی باید اذعان داشت که هیچ جا برای این نوع فعالیت، مهمتر از ایالات متحده نیست، زیرا آنجا مکانی است که میلیاردها دلار بی حد و حصر برای به راه انداختن جنگها و مناقشات بیهوده خرج می شود.
این گروه بر این باور است که به دولتها و سیاستمداران به ویژه در زمان جنگ یعنی زمانی که تبلیغات رسمی و غیررسمی، افکار عمومی را فریب داده خیلی نمی توان اعتماد کرد، زیرا در طول تاریخ، این درک حاصل شده که تاریخ به وسیله فاتحین نوشته می شود. و این قاعده در خصوص جنگ جهانی دوم هماهنگی و نمود بیشتری دارد. مثلاً در طول جنگ ویتنام و خلیج فارس، مقامات دولتی آمریکا را فریب دادند.
با عنایت به توضیح اخیر، این مؤسسه در پی جایگزینی حقیقت و واقعیت در جای اصلی خودش است و برای این منظور آگاهی تاریخی را ترویج، و به تفاهم و احترام متقابل بین ملتها می اندیشد. یعنی درست در راستای افکار پیشینیان خود که بارنز تأکید می کرد: که تجدیدنظرطلبی تاریخی، کلید عدالت و صلح پایدار است.
محتویات
الف ـ فعالیتهای تبلیغاتی و انتشاراتی مؤسسه:
در حالی که رسانه های سازمانهای مختلف یهودی و صهیونیزم بین الملل سعی دارند مؤسسه و فعالیت آن را دشمنانه نشان دهند، ولی وجهه اش در سطح گسترده ای از مردم توأم با احترام می باشد. مؤسسه در حال حاضر از روی اکراه به عنوان بخشی از دستگاه فرهنگی، اجتماعی پذیرفته شده است. برای مثال میلیونها آمریکایی آن را از طریق یک برنامه 60 دقیقه ای که در شبکه تلویزیونی CBS در 20 مارس 1994 پخش شد می شناسند. این شبکه آن را در یکی از پربیننده ترین برنامه های خود نشان داد. ضمنا نام این مؤسسه و ژورنال خبری آن نیز در مجلات و روزنامه های مهم از جمله تایم، وانیتی فیر، نیویورکر، وال استریت ژورنال، نیویورک تایمز و لوس آنجلس تایمز نیز نوشته شده است و همچنین صدای سخنگوی مؤسسه نیز در بسیاری از برنامه های رادیویی و تلویزیونی دیده و شنیده شده است ولیکن فعالیتها، برای شناساندن و معرفی مؤسسه به اینجا ختم نمی شود.
تعداد محققین، دانشمندان، فارغ التحصیلان و افراد عادی که در سراسر آمریکا، اروپا، آسیا، آمریکای لاتین و خاورمیانه از کار مؤسسه حمایت می کنند، به طور مدام در حال افزایش است.
مدرسین و فارغ التحصیلان کالجها و دانشگاههای زیادی، کتابهای مؤسسه بازنگری تاریخی را به عنوان منبع مطالعاتی معرفی می کنند که بسیاری از آنها را نیز می توان در کتابخانه های مهم دنیا پیدا کرد که فقط یک عنوان بیش از 50 هزار نسخه به فروش رفته و چند عنوان دیگر نیز به زبانهای خارجی چاپ شد. مؤسسه همچنین اقدام به توزیع کتابهایارزشمند و موفق که به وسیله دیگر ناشران چاپ شد نموده است.
بیش از صد کتاب تحقیقی مفید و دو جین نوار صوتی و تصویری قوی و جذاب در کتاتولوگ مؤسسه فهرست شده است. ولی مهمترین کار مؤسسه در نشر و ارائه مقالات و سخنرانیها، چاپ و توزیع مجله ویژه مؤسسه بازنگری تاریخی می باشد که در نوع خود در دنیا بهترین مجله سیاسی است که 6 بار در سال منتشر می شود. و به محافل علمی، دانشگاهها، مراکز سیاسی و مؤسسات تحقیقاتی ارسال می شود.
علاوه بر فعالیتهای فوق، مؤسسه از سال 1979، 13 کنفرانس برگزار کرده که سخنرانانی از اروپا، آسیا، استرالیا و ایالات متحده در آن شرکت کرده اند. ضمنا به فعالیتهای دیگری از جمله توزیع و فروش صدها هزار اعلامیه نیز همت گماشته است.
ب ـ هولوکاست و مؤسسه:
به طور قطع بهترین و بحث انگیزترین بعد کار مؤسسه برخورد با مسئله هولوکاست است. برای مثال در 15 می سال 1994 لوس آنجلس تایمز، مؤسسه را به عنوان یک منبع فکری تجدیدنظرطلبی که انتقادهای آن ستون و پایه جنبش بین المللی انکار هولوکاست را تشکیل داده، توصیف نمود. گرچه مؤسسه، هولوکاست را انکار می کند، ولیکن برای سالهای طولانی شروع به انتشار مقالات تحقیقی نمود که ابعاد داستان کشتار هولوکاست را تشریح کرد، منابع و مواد منتشره مؤسسه بازنگری توجه قابل ملاحظه ای به این مسئله دارد، زیرا هولوکاست نقش مهمی در زندگی سیاسی و فرهنگی آمریکا و بسیاری دیگر از نقاط جهان دارد.
به همین دلیل مخالفان تلاش کردند تا مؤسسه را بی اعتبار ساخته و شروع به ایجاد بدبینی نسبت به مؤسسه بنمایند و آن را به عنوان منکر هولوکاست معرفی کنند. این افترا، کاملاً مغایر با حقایق است. از دید تجدیدنظرطلبی، هولوکاست به طور واقعی به عنوان یک پدیده ساده انگارانه و غیرقابل دفاع بود. با وجود بعضی از پافشاریها هولوکاست هرگز نتوانست حمایت اساتید دانشگاهها را نظیر آرتوربوتز، رابرت فوریسون و مورخانی نظیر دیوید ایرونیک، هری المر، زندانی سابق بازداشتگاهها از جمله پل راسینیه، متخصص آمریکایی اطاق گاز فرد لوچر را به دست بیاورد. این افراد در صدد آن نبودند که به طور علنی هولوکاست را انکار کنند، زیرا این امر مستلزم خطر انتقاد، محکومیت و حتی وضعیت بدتر بود.
ج ـ تحرکات دشمنان علیه مؤسسه بازنگری تاریخی:
از آنجایی که هولوکاست و کشتار یهودیان در حوزه فعالیت این مؤسسه می باشد طبعا به عنوان یک گروه نژادپرست، فاشیست یا گروه متنفر سرزنش می شود، در حالی که از زمان تأسیس، مؤسسه، مدام با هر نوع تعصب مخالفت ورزیده و در این راه به تبلیغات در جهت فهم بیشتر از تاریخ اقدام ورزیده است.
مؤسسه در پی حفظ و اعاده حیثیت هیچ رژیم یا ایدئولوژی که در گذشته وجود داشته نمی باشد، زیرا حمایت خود را از آحاد مردم به دست می آورد و به آن نیز افتخار می کند. به رغم اجتناب مؤسسه از تنفر و تحریکات نفرت انگیز، خود بارها هدف حمله گروههای مروج تنفر قرار گرفته است. طی دهه 1980 انجمن دفاع یهود (که اف بی آی آن را دومین گروه تروریستی در ایالات متحده دانست) به طور مکرر به دفاتر مؤسسه و کارمندان آن حمله نموده، از جمله می توان به تهدیدات تلفنی پی درپی خسارت گسترده به اموال حمله با بمبهای آتش زا دستی حملات فیزیکی و آتش زدن انبار اشاره کرد که در انبار بیش از 400 هزار دلار شامل دهها هزار کتاب، اسناد نادر یا کمیاب، آرشیوهای غیرقابل جایگزین و تجهیزات گرانقیمت مربوط به دفتر مؤسسه وجود داشت.
در این بین گروههای برجسته دیگری نیز مرکز سایمون ویزنتال (در لوس آنجلس)، انجمن ضد افتراء یهود، بنای بریت نیویورک، سازمانهای خشن پارتیزانی با سوابق کامل ثبت شده را به عنوان گروههایی که هوادار پروپا قرص منافع یهودیان صهیونیست هستند نام برد که با استفاده از منابع عظیم مالی به جدال و نبرد با مؤسسه بازنگریتاریخی می پردازد.
د ـ مسئولین و مشاوران علمی مؤسسه:
مؤسسه دست به انتشار خود در قالب یک مجله کرده و در آن آخرین یافته های محققین، دانشمندان و اساتید دانشگاههایی که به نحوی با مؤسسه در ارتباط هستند را منتشر می نماید که به شرح ذیل می باشند.
ـ مارک وبر: رئیس مؤسسه، گرگ ریون: سخنگوی مؤسسه، تئودور جی. اوکیف معاون رئیس مؤسسه.
ـ جرج اشلی، دکترا از لوس آنجلس.
ـ انریک آینات، لیسانس حقوق از دانشگاه توربلانکا، اسپانیا.
ـ فیلیپ بارک، دکترا از دانشگاه مینه پلیس مینه سوتا (آمریکا).
ـ جان بنت، لیسانس حقوق از دانشگاهی در ملبورن استرالیا.
ـ الکساندر. وی. برکیس، فوق لیسانس حقوق و دکترای تاریخ از کالج لانگ وود فارمویل ویرجینیا (آمریکا).
ـ آرتور بوتز، دکترا و استادیار مهندسی الکترونیک و کامپیوتر دانشگاه نورتوست اونستون ایلینونر (آمریکا).
ـ دیوید کتی دکترا از دانشگاه ساترن پارتیزان کلمبیا در کارولینای جنوبی.
ـ رابرت کانتس دکترا از دانشگاه هانتسویل آلاباما.
ـ آلبرت ایکشتین، دکترا از دانشگاه سانتافه اسپرینگز کالیفرنیا.
ـ رابرت فوریسون، دکترا و استاد ادبیات دانشگاههای فرانسه، دانشگاه شماره 2 لیون فرانسه (اخراجی).
ـ هنری راکز. دکترا از کلمبوس، فرانسه.
ـ ویلهلم اشتاگلیچ، دکترا (حقوق از دانشگاه کلوکزبرگ، آلمان).
ـ اودو والندی (آلمانی).
ـ چارلز وبر، دکترا، رئیس بخش زبانهای مدرن دانشگاه تولسا در ناحیه تولسا اوکلاهما.
ـ کوستاس زاوردینوس، دکترا از پیتر مرتیزبورگ آفریقای جنوبی.
ـ جرج فرانس ویلینگ ـ دکترا از نرلینگن آلمان.
ـ یورگن گراف، اهل باسل سوئیس.
ـ ساموئل ادوارد کانکین (III) از مؤسسه آگوریست ناحیه بورلی هیلز کالیفرنیای آمریکا.
ـ آر. کلارنس لنگ، دکترا از دانشگاه جیمز مارتین تگزاس و استاد تاریخ دانشگاه (کلرادو اسپرینگر) در کلرادو.
ـ کارلوماتوگنو، محقق و صاحب نظر ایتالیایی.
ـ هایدئو میکی، استاد تاریخ دانشکده دفاع ملی، یوکوسوکا، ژاپن.
ـ اولگ پلاتونوف دکترا از مسکو، روسیه.
مأخذ:
- بولتن رویداد و گزارش، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی ـ ندا، شماره 81 .