راست معتدل
"راست معتدل" (Soft Right) اصطلاحی است که ایهود سبرنزاک (استاد علوم سیاسی دانشگاه عبری) برای توصیف نیروهایی که بر کشور صهیونیست حکومت می کنند به کار برده است. ما (و برخی تحلیل گران سیاسی اسرائیل به طور مستقیم یا غیرمستقیم) سیاست آنها را "سیاست نژادی" تصور می کنیم؛ یعنی سیاستی که مبتنی بر منافع محدود نژادی است نه بر منافع فراگیر ملی و یهودی. شلوموهاسون سیاست آنها را "قبیله گرایی فرهنگی" می خواند.
به اعتقاد من این "قبیله گرایی فرهنگی" یک بیان علمی اصلاح شده و زینت یافته از یک مفهوم دیگر است و آن مفهوم "روش قطان" است؛ یعنی یک سر کوچک بر روی یک شکم بزرگ. این توصیف برای شهروند اسرائیلی پس از سال 1967 مناسب است؛ چرا که وی پس از این تاریخ به یک حیوان مصرف گرای محض تبدیل شد. همین استاد (یعنی شلوموهاسون) که استاد جغرافی دانشگاه عبریاسرائیل را مجمع الجزایری که هویت های ناهمگونی را در خود جای داده است؛ یعنی او معتقد است که ویژگی چندلایگی انباشتی (که ما آن را از نشانه های عقیده و هویت یهودی می دانیم) یک ویژگی اصلی در زندگی سیاسی رژیم صهیونیستی است.
می توان ویژگی های "راست معتدل" را بدین شرح خلاصه کرد:
1. راست معتدل جدید برخلاف راست سختقدیم، به ارزش های سیاسی پایبند نیست و در بند مشیحانیت صهیونیستی نیست که خواهان توقف تاریخ تبعید و آغاز تاریخ حقیقی یا همان تاریخ مهاجران در مهاجرنشین صهیونیستی باشد.
2. راست معتدل (برای دستیابی به اهداف اقتصادی) نیازمند صلح و خواهان آن است اما به علل متعدد، قادر به تحقق آن نیست. از جمله این که راست افراطی (حتی اگر قدرت را در دست نداشته باشد) می تواند از هرگونه توافقی که شامل عقب نشینی های واقعی باشد جلوگیری کند و هیچ جناحی نمی تواند شعار "زمین در برابر صلح" را تحمیل کند (این در حالی است که بخش مهمی از افکار عمومی اسرائیل تا حدودی با صلح و امتیازدهی موافق است). همه اینها ناشی از آن است که در فرهنگ و سنت های سیاسی اسرائیل و روابط آن با اعراب (به ویژه با فلسطینیان) که ناشی از صهیونیسم است تغییر جوهری رخ نداده است.
3. اعضاء راست معتدل با آن چه که "چپ اشکنازی" خوانده می شود دشمنی دارند؛ این اصطلاح شامل همه طرفداران توافق اسلو و سکولارهای تربیت یافته کیبوتس هاست.
4. اعضاء راست معتدل، اعتقاد واحدی ندارد، بلکه ویژگی مشترک آنها یک هویت منفی است که عبارت است از ترس از اعراب و از چپ اشکنازی (که از اسلو حمایت کرد).
5. به همین علل می بینیم که راست نرم شامل نیروهای اجتماعی، نژادی و مذهبی است که ارتباطی میان آنها وجود ندارد؛ اما با وجود این به طور یکپارچه از نتانیاهو حمایت می کنند. به نظر می رسد که این جناح می تواند یکپارچه شود و همچنان تا قرن آینده در زندگی سیاسی اسرائیل، نقشی تعیین کننده خواهد داشت. به همین علت، با آن که این دولت اشتباهات بسیاری را مرتکب شده است، اما ثابت کرده است که می تواند به کار خود ادامه دهد. راست معتدل از چند نیرو و حزب تشکیل می شود که مهم ترین آن بدین شرح است:
1. یهودیان سفاراد که حزب شاس (طرفداران حزب دیودید لوی، اعضاء حزب گشر) جزو آنها هستند.
2. شهرک نشینان صهیونیست در کرانه باختری و بلندی های جولان.
3. مذهبیون افراطی در احزاب ارتدوکس.
4. ملی گرایان مذهبی (حزب مذهبی ملی)
مذهبیون، "چپ گراها" را متهم می کنند که در طی حکومتشان بر جامعه اسرائیل، همه شعائر را زیر پا گذاشته اند و چپ گرایان (و لیبرال ها) معتقدند که مذهبیون می خواهند مشروعیت نظام سیاسی اسرائیل را از بین ببرند و قوانین یهودی سازی نیز چیزی جز آغاز این روند نیست.
5. ملی گرایان سکولار لیکود که با سردمداران موروثی لیکود نظیر دانی بگین (پسر مناخیم بگین) و دان مریدور مخالفت می کردند (که شامیر و پیشگامان لیکود نیز برای ایجاد ائتلاف علیه نتانیاهو به این سردمداران پیوستند). آنها در سال 1994 به ایهود اولمرت رأی ندادند و بدین ترتیب نتانیاهو به ریاست حزب لیکود دست یافت.
6. مهاجران روسی از صهیونیست های مزدورکه شمار آنها به 700 هزار نفر یعنی حدود یک پنجم جمعیت اسرائیل می رسد. چپ گرایان اشکنازی آنها را متهم می کنند که بزهکاری سازمان یافته و فحشاء را به کشور صهیونیستی آورده اند (که این اتهامات، عمدتا صحت دارد). گفتنی است که اسرائیل به یک ایستگاه انتقالی برای بزهکاری سازمان یافته و شستشوی پول تبدیل شده است. از دیگر شگفتی ها این است که نهاد مذهبی براساس شریعت یهودی آنها را یهودی نمی شناسد. بسیاری از آنها با بیکاری دست به گریبان هستند؛ زیرا به کارهایی اشتغال دارند که در تخصص آنها نیست.
مأخذ:
- المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد هفتم، چاپ اول، 1383.