احزاب راستگرای مذهبی اسرائیل: تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۳۸
ریشه های احزاب مذهبی به اوایل قرن بیستمباز می گردد. در آن زمان، احزاب مذهبی در خارج از فلسطین تأسیس شدند و پس از موج های مهاجرت به فلسطین، شعب متعددی از آنها [در فلسطین ]تأسیس شد که رفته رفته، مرکز اصلی فعالیت این احزاب شد.
اردوگاه احزاب مذهبی در اسرائیل به دو بخش تقسیم می شود: اول، اردوگاه مذهبی ملی یا مذهبی های صهیونیست که حزب مفدال نماینده آن است که و مرجع مذهبی آن، نهاد مرکزی حاخامی است. دوم، اردوگاه توراتی یا مذهبی های بنیادگراست که "هاردیم" یا "باتقوایان" نامیده می شوند و احزاب اگودات یسرائیل، دیگل هاتورا (که اکنون در جناح یهدوت هاتورا با یکدیگر متحد شده اند) و حزب شاس نماینده آن هستند و مرجع مذهبی آنها شورای علمای بزرگ تورات است.
این هر دو اردوگاه، وابسته به جریان بنیادگرای یهودی هستند. اما حزبی وجود ندارد که نماینده جریان های اصلاح طلب محافظه کار یهودیت باشد. طرفداران این دو جریان در اسرائیل، یک اقلیت کوچک (و در ایالات متحده، اکثریت) را تشکیل می دهند.
موضع این دو اردوگاه نسبت به صهیونیسم، با یکدیگر تفاوت دارد؛ زیرا دو حزب هامیزراحی و هابوعیل هامیزراحی که حزب مفدال را تشکیل دادند، این حزب را یک حزب صهیونیستی مذهبی ملی گرا می دانند که با این دیدگاه صهیونیسم کارگری که معتقد است دین یک امر شخصی است که به باطن هر شخص مربوط می شود، مخالف است و معتقد است که جامعه مهاجرتی صهیونیستی و کشور صهیونیستی باید مبتنی بر مذهب باشد.
اما جریان غیرصهیونیستی در جنبش مذهبی ـ که اگودات یسرائیل آن را نمایندگی می کند ـ معتقداست که صهیونیسم کارگری، دشمن بزرگ امت یهودی است؛ زیرا "ملت برگزیده خدا" را با دیگر ملل جهان برابر می داند و دین را یک امر شخصی می داند که به باطن هر فرد، مربوط می شود.
به همین دلیل اگودات یسرائیل، با پیوستن به نهادهای صهیونیستی مخالفت می کند. اما با آغاز دهه سی و تحت تأثیر مهاجرت، این جنبش سیاسی با نهادهای صهیونیستی که اسکان منظم را رهبری می کردند، همکاری کرد؛ زیرا تأسیس میهن ملی برای یهودیان را به منزله پناهگاه موقتی می داند که یهودیان را از شر پراکندگی در امان می دارد.
در پی آن، در سال 1933، گروهی از اگودات یسرائیل جدا شدند و جنبش ناطوری کارتا یا پاسداران شهر را تأسیس کردند. این جنبش با تأسیس اسرائیل مخالف بود و از شناسایی آن خودداری کرد؛ زیرا صهیونیسم و طرح های کشور بزرگ اسرائیل را بزرگترین مصیبتی می دانست که گریبانگیر ملت یهود شده است.
تا اوایل دهه هشتاد، مجموعه احزاب مذهبی، سومین قدرت در پارلمان اسرائیل بودند و در همه دوره های انتخاباتی، 15 تا 18 کرسی را در پارلمان به خود اختصاص می دادند و در انتخابات 1996، 23 کرسی را در پارلمان به دست آوردند. با وجود این، به ندرت پیش می آید که در انتخابات، با دیگران ائتلاف کنند.
از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی، احزاب مذهبی چه به طور گروهی و چه به طور انفرادی در حکومت مشارکت داشته اند؛ زیرا به طور کلی از یک سو موازنه قدرت در پارلمان اسرائیل مستلزم آن بود که چند حزب برای تشکیل دولت با یکدیگر ائتلاف کنند و از سوی دیگر از آن جا که کشور باگروه های یهودی خارج در ارتباط بود، لذا احزاب بزرگ نمی خواستند از جریان مذهبی فاصله بگیرند.
احزاب مذهبی ـ از جمله احزابی که مخالف کشور صهیونیستی بودند ـ همواره کوشیده اند تا جامعه اسرائیل را به شکل یک جامعه شدیدا مذهبی درآورند. لذا خواهان آنند که توافق "حفظ وضع موجود" به یک قانون تبدیل شود. آنها همچنین خواهان آنند که تعریف یهودی، تغییر داده شود و تنها کسی یهودی به شمار رود که براساس شریعت، یعنی توسط یک حاخام ارتدوکس، یهودی شده باشد. این به معنای آن است که آنها حاخام های محافظه کار و اصلاح طلب را در اسرائیل و حتی در خارج از اسرائیل قبول ندارند.
احزاب مذهبی خواستار آنند که به محافظه کاران و اصلاح طلبان اجازه داده نشود که در شوراهای مذهبی در اسرائیل شرکت کنند، سقط جنین، غیرقانونی شود، مصرف گوشت خوک و ورود گوشت گاوی که براساس شریعت ذبح نشده است ممنوع شود، قوانین خوراک با سخت گیری بیشتری به اجرا درآید و روز شنبه به عنوان روز مقدس یهودیان، محترم شمرده شود. این گونه خواسته ها، نزاع میان مذهبی ها و سکولارها در کشور صهیونیستی را شدت می بخشد.
می توان گفت که ایدئولوژی نهفته در پس اندیشه های راست سکولار و مذهبی، همان چیزی است که ما آن را "صهیونیسم حلولی اندام وار" نامیده ایم.
مأخذ:
- المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و
پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد هفتم، چاپ اول، 1383.