گلد، دور: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۸


دور گلد (Dore Gold) رئیس مرکز مطالعات امور عمومی اورشلیم (Jeruslaim Center for Public Affairs) و سفیر سابق اسرائیل در سازمانملل طی سالهای 1997 تا 1999 و مشاور سیاست خارجی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسبق اسرائیل بود و در کابینه سی ام در سمت مشاور آریل شارون نخست وزیر اسرائیل فعالیت می کرد.

از نظر محافل استراتژیک، دکتر دور گلد نخستین کسی بود که در مقام محقق ارشد مرکز مطالعات یافا و مدیر اجرایی پروژه تعیین سیاستهای استراتژیک آمریکا در رابطه با اسرائیل و خاورمیانه، توجه رژیم صهیونیستی، آمریکا و اروپا را به برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی ایران، معطوف و نتانیاهو را متقاعد کرد که جمهوری اسلامی ایران را اولین و جدی ترین تهدید برای اسرائیل اعلام کند. به همین دلیل، دکترین استراتژیک اسرائیل و آمریکا در قبال ایران، تا حدود زیادی تحت تأثیر نظرات دکتر گلد قرار گرفت.

الف ـ زندگینامه:

دور گلد در سال 1947 از خانواده ای یهودی در ایالت کانکتی کت (Cannecticet)آمریکا متولد شد. دور گلد در زمره یهودیان محافظه کار آمریکاست که در سال 1980 به اسرائیل مهاجرت کرد. وی پیش از آن در سال 1976 نیز برای نخستین بار از اسرائیل بازدید کرده بود.

ب ـ سوابق علمی و اجرایی:

دور گلد دارای مدرک دکتری علوم سیاسی از دانشگاه کلمبیا (Columbia) در آمریکاست. وی از سال 1996 فعالیت سیاسی خود را در مقام مشاور سیاست خارجی نتانیاهو آغاز کرد و مدتی بعد به عنوان سفیر و نماینده اسرائیل در سازمان ملل منصوب شد. وی با پیروزی شارون در انتخابات کنست شانزدهم، به سمت مشاور نخست وزیر برگزیده شد. سپس ریاست مرکز مطالعات امور عمومی اورشلیم که یکی از قوی ترین مراکز درشکل دهی به سیاست خارجی اسرائیل به ویژه در حوزه خاورمیانه و ارتباط آن با سیاستهای آمریکاست را عهده دار شد. وی با مرکز دایان برای مطالعات خاورنزدیک (وابسته به دانشگاه تل آویو) نیز به عنوان کارشناس روابط آمریکا و اسرائیل همکاری کرده است. حوزه تخصصی دور گلد "امنیت خاورنزدیک" است.

به اعتقاد کارشناسان امور استراتژیک، سیاستهای اسرائیل در قبال اردن، مصر و تشکیلات خودگردان به ویژه در زمان نخست وزیری شارون تحت تأثیر آراء و عقاید دور گلد بوده است. با این حال دور گلد یکی از منتقدان و مخالفان اصلی قرارداد اسلو به شمار می آید.

وی معتقد بود قرارداد اسلو اسرائیل را در بحران امنیتی فرو می برد. دکتر گلد از سال 1987 تا 1996 در مورد روابط اسرائیل با آمریکا، اعراب و همسایگان و مباحث مربوط به کنفرانس مادرید فعالیت می کرد. وی در سال 2005 مشاور نخست وزیر و عضو [[امور عمومی اسرائیل و آمریکا، کمیته|کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا]] (IPAK) بود و از طریق همکاری با مراکز تحقیقاتی اسرائیل و آمریکا، به تحقیق و ارزیابی تهدیدات ایران علیه اسرائیل می پرداخت.

دکتر گلد بیش از 200 مقاله تحقیقی ـ استراتژیک و کتابهای متعددی در مورد موضوعات تروریسم، تهدیدات ایران، مسئله هسته ای ایران، روابط آمریکا و اسرائیل با کشورهای عربستان، مصر، ترکیه و پیشنهادهایی برای سیاستگذاری رژیم صهیونیستی منتشر کرده است.

ج ـ نظرات دور گلد در مورد ایران:

نظرات دکتر گلد در مورد ایران مباحثی چون تروریسم، بنیادگرایی، تهدید نظامی متعارف و نامتعارف (اتمی) و پیشنهادهایی در مورد شیوه های برخورد با ایران را شامل می شود.

1 ـ تروریسم:

بنابه اعتقاد دور گلد، اگرچه پیش از این در ادبیات دیپلماتیک اسرائیل، با احتیاط از ایران یاد می شد، ولی امروزه از دید ما و شخص آریل شارون، ایران جدی ترین و یگانه تهدید موجود برای اسرائیل به شمار می آید. اعتقادی که حتی در میان سران جناح چپ نظیر افرایم سنه (Ephriam Sneh) معاون سابق وزیر دفاع نیز قابل مشاهده و با این عبارت که: "ما باید از ایران به عنوان سنگر اول حمایت و صدور تروریسم یاد کنیم" قابل استناد است.

از نقطه نظر دکتر گلد با وجود اینکه عربستان سعودی در سالهای پیش سنگر مالی تروریسم بود، اما امروزه این جمهوری اسلامی ایران است که با حمایتهای صریح از گروههای جهادی فلسطینی، حزب الله لبنان و دیگر گروههای اسلامی، جای عربستان را گرفته است، لذا از نظر وی، آمریکا و اسرائیل باید هشدارهای موجود در مورد لزوم قطع ریشه تروریسم (ایران) را جدی بگیرند.

2 ـ تهدیدات نظامی جمهوری اسلامی ایران:

دور گلد در مصاحبه ای با کانال تلویزیونی فاکس نیوز اظهار داشت: که "دیر یا زود همه ما شگفتی منحصر به فردی را تجربه خواهیم کرد و آن زمانی است که موشکهای ایران، شرق آمریکا را نیز هدف قرار دهد".

دکتر گلد معتقد است که "ایران و تهدیدات نظامی آن فقط مشکل اسرائیل نیست. بلکه جهان باید درک کند که ایران با تجهیز به موشکهای شهاب 3 (با برد 1300 کیلومتر) در صدد تهدید اسرائیل، با تجهیز به شهاب 4 در صدد تهدید اروپا و با بهره برداری از تکنولوژی موشکی روسیه در صدد هدف قرار دادن مرزهای شرقی آمریکاست.

گلد در صدد القای این موضوع بوده است که ایران علاوه بر اسرائیل، دنیای غرب را نیز تهدید می کند، اما با این حال اسرائیل در خط مقدم جبهه (The Front line) تهدیدات ایران قرار دارد. بر همین اساس، دور گلد در محافل استراتژیک، سخنرانیها و مقالات خویش در صدد بود دنیای غرب از این تلقینها را متأثر سازد. وی در یکی از اظهارات خویش در این زمینه عنوان کرد که ایران در حال توسعه موشکهای خویش با استفاده از تکنولوژی روسی است و مهندسین ایرانی با استفاده از آخرین نسل از تکنولوژی موشکی روسیه، بنا دارند، آمریکا را هدف قرار دهند.

3 ـ برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران:

بنابه ادعای برخی از محافل استراتژیک، اظهارات رونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا در سال 1998 مبنی بر تلاش ایران برای تجهیز موشکهای قاره پیمای خود به کلاهک هسته ای، تحت تأثیر مواضع نتانیاهو نخست وزیر اسبق اسرائیل اعلام شد. این اظهارات نیز به نوبه خود متأثر از آراء و عقاید دورگلد در مقام مشاور سیاست خارجی نتانیاهو اتخاذ شده بود.

اسرائیل در تکاپوی خویش برای تلقین تهدیدات اتمی ایران برای دنیا، اتهاماتی را نیز متوجه روسیه کرده است. در این باره گلد معتقد است که پیشرفته ترین نسل تکنولوژی موشکی، محصول همکاری روسیه و ایران است که به ایران اجازه داده است، ساخت و توسعه سلاح اتمی و توسعه دانش هسته ای را در دستور کار خویش قرار دهد. به اعتقاد گلد توقف این فعالیتها و قانع کردن روسیه به قطع همکاریهای اتمی خود با ایران در شرایط کنونی، اولویتی حیاتی به شمار می آید.

د ـ توصیه های استراتژیک دور گلد برای برخورد با ایران:

1 ـ برخورد دیپلماتیک:

یکی از توصیه های گلد برای مقابله با ایران، ضرورت توسل به راهکارهای دیپلماتیک است. راهکاری که در صدد تخریب موقعیت بین المللی ایران در عرصه روابط با کشورها، نهادها و سازمانهای بین المللی است. از نظر دور گلد ایران جایگاه خوبی در نظام بین الملل دارد و این جایگاه به توسعه برنامه اتمی آن کمک می کند. گلد معتقد است نفوذ ایران در نظام بین الملل، در درازمدت سازمان ملل را بی اعتبار می سازد، چون ایران یکی از اعضای متنفذ سازمان ملل است و این امر، ایران را قادر می سازد که بسیاری از اهداف خود را عملی ساخته و اهداف سازمان را مخدوش سازد.

دور گلد در کنار اظهارات فوق مدعی است که ایران رژیم توتالیتری است که نباید قدرت سازماندهی رفتارهای دیپلماتیک را داشته باشد. از نظر گلد ایران قادر است جنبشهای دیپلماتیکی نظیر "جنبش عدم تعهد" را ایجاد کند؛ جنبشهایی که اگرچه از جمعیت محدودی برخوردارند، اما همه آنها نظیر ایران در صدور اعلامیه های بشردوستانه پیشتاز بوده، ولی عملاً همه را به بازی گرفته اند.

2 ـ برخورد نظامی:

با توجه به نفوذ فکری گلد در محافل فکری و سیاسی اسرائیل و آمریکا، وی در صدد القای این ذهنیت است که ایران تهدیدی نظامی برای تمام کشورهاست و اقدام نظامی علیه ایران باید با هماهنگی بین المللی صورت گیرد. از نظر گلد، تحریمهای سازمان ملل متحد عراق را فلج کرده بود، لذا آمریکا با حمله به عراق و سرنگونی صدام حسین به راه خطا رفت، زیرا تهدید اصلی ایران بود کهتهدیدی وجودی برای اسرائیل به شمار می رود و عراق یک تهدید ثانویه (Secondary Threat) بود.

بر این اساس، دور گلد صراحتا اعلام نمود که از دید اسرائیل، ایران تهدید اصلی بوده و باید پیش از عراق مورد حمله قرار می گرفت. گلد یکی از عوامل پایین آمدن محبوبیت بوش در آمریکا و افکار عمومی جهان را ناشی از اشتباه آمریکا در تشخیص تهدید اولیه و ثانویه می داند.

به اعتقاد وی اگر ایران مورد حمله قرار می گرفت، معضل عراق و سوریه راحت تر برطرف می شد و افکار عمومی آمریکا و جهان نظر مساعدتری نسبت به سیاستهای منطقه ای بوش نشان می داد، لذا در این خطا منافع ملی آمریکا و اسرائیل مورد غفلت واقع شد. با این حال دور گلد اظهار می دارد: "ما به شیوه عراق قادر به برخورد با ایران نخواهیم بود، زیرا ایران از تواناییهای ویژه ای برخوردار است".

3 ـ تغییر رژیم در ایران:

از نظر گلد، آمریکا و اسرائیل باید "جهان آزاد" را از خطر جمهوری اسلامی ایران آگاه کنند و برای قطع "سرچشمه تروریسم" با اتخاذ شیوه هایی چون "حملات پراکنده نظامی هماهنگ با غرب" این تهدید را برطرف کنند. حملاتی که می تواند براساس نوعی تقسیم کار بین متحدان غربی صورت گیرد. گلد اختلاف نظر موجود در دفتر معاونت وزارت دفاع آمریکا را درباره اولویت تغییر رژیم ایران، یکی از دلایل تداوم معضل ایران می داند. گلد با اعتراف به نقش IPAK در ساختار تصمیم گیری آمریکا، اظهار می دارد: برنامه ریزی درباره ایران، بر عهده [[امور عمومی اسرائیل و آمریکا، کمیته|کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا]] (IPAK)گذاشته شده است و تحلیلهای این کمیته مبنی بر لزوم تغییر رژیم در ایران با توسل به راه حل نظامی و هماهنگ با غرب، مهمترین ابزار پیشنهادی است.

4 ـ تدارک یک انقلاب به اصطلاح دموکراتیک در ایران:

راه حل دیگری که گلد در پی تحقق آن برای برخورد با ایران بوده است، تدارک یک انقلاب به اصطلاح دموکراتیک در ایران است که از نظر وی باید همزمان با تلاش برای تغییر رژیم ایران پیگیری شود. وی می گوید: آمریکا و اسرائیل باید این گزینه را جدی گرفته و روی آن سرمایه گذاری کنند، اگرچه در سال 2002 موریس آمیتای (Morris Amity) مدیر سابق آیپک ائتلافی را برای حمایت از دموکراسی در ایران (Coalition for Democracy) ترتیب داده است.

مأخذ

  1. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، شماره 282، 6/11/1384.