دیوار حایل: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۹


یکی از موضوعاتی که همواره در داخل رژیم صهیونیستی بحثهای متعددی را برانگیخته موضوع جداسازی فیزیکی با فلسطینیان است. این بحث به دلیل آن که تا شروع انتفاضه الاقصی، اسرائیل حاضر نبود آن را اجرا کند، چندان زمینه اجرایی پیدا نکرده بود. علت این موضوع نیز آن است که این رژیم به دلیل سیاست کلی که در منطقه دنبال کرده حاضر به پذیرش مرزهای مشخص با همسایگان عرب خود نیست چرا که این امر به منزله ایجاد محدودیت برای این رژیم بوده و این موضوع با سیاستهای توسعه طلبانه آن در تضاد قرار دارد. اما شروع انتفاضه الاقصی و آسیب پذیری امنیتی رژیم صهیونیستی از قِبَل آن و ناتوانی این رژیم در مهار عملیات استشهادی باعث شد تا بحث جداسازی فیزیکی بار دیگر در فهرست موضوعات کاریدولتمردان اسرائیلی قرار گیرد.

اگرچه این بار نیز اختلافات و دیدگاههای متفاوتی در قبال این موضوع وجود داشت ولی ناتوانی در برابر حرکت انتفاضه چاره ای جز پذیرش این موضوع را برای مقامات اسرائیلی باقی نگذاشت. البته در رابطه با اندیشه جداسازی، ایهودباراک نخست وزیر وقت اسرائیل تلاش گسترده ای را برای جداسازی اسرائیل از مناطق فلسطینی به عمل آورد. اگر چه ایده باراک در این زمینه با موافقتها و مخالفتهایی روبه رو شد ولی عمر کوتاه دولت وی و کنار رفتن باراک از صحنه قدرت عملاً این ایده را برای مدتی مسکوت گذارد. روی کار آمدن شارون و طرح شعارهایی مبنی بر تحقق امنیت و سیاست مشت آهنین چندان بحث جداسازی را در اولویت کاری دولت وی قرار نداد ولی ناکارآمدی دولت شارون در تأمین امنیت از یکسو و روند رو به رشدی که عملیات شهادت طلبانه به خود گرفت از سوی دیگر موضوع جداسازی را لاجرم در دستور کاری دولت شارون قرار داد.

در همین زمینه بنیامین بن الیعزر وزیر دفاع اسرائیل از طرحی مبنی بر ایجاد دیوارحائل بین مناطق اشغالی 67 و 48 سخن گفت که در نهایت این طرح در کابینه رژیم صهیونیستی مطرح و مورد تصویب قرار گرفت.

گرچه مقامات دولتی این رژیم بر ایجاد چنین دیواری تأکید کردند ولی نحوه و کیفیت و چگونگی این دیوار جای مناقشات و اختلافات فراوانی را چه در سطح وزرا و چه در سطح احزاب ایجاد کرد.

الف ـ دیوار سیاسی یا دیوار امنیتی:

یکی از عمده ترین و شاید مهم ترین اختلافی که در رابطه با این دیوارحائل در بین مقامات اسرائیلی وجود داشت این بود که آیا این دیوار یک دیوار امنیتی است یا سیاسی؟ عمده اختلاف این بحث ازآنجا نشأت گرفت که این دیوار قرار است در طول خط سبز کشیده شود، به عبارتی این دیوار جداکننده مناطق اشغالی سال 1967 از مناطق اشغالی 1948 خواهد بود.

عمده بحثی که در این رابطه وجود داشت موضوع مناطق سال 67 می باشد. مخالفان این دیوار اعتقاد داشتند که این دیوار نوعی ترسیم خطوط سیاسی می باشد و به این موضع استناد می کردند که ترسیم خطوط سیاسی به معنی صحه گذاشتن بر حاکمیت فلسطینیان بر مناطق اشغالی سال 1967 خواهد بود. "افی ایتام" از حزب مفدال در این رابطه اعتقاد داشت "ایجاد دیوار امنیتی بازگشت اسرائیل به پشت مرزهای پیش از جنگ 1967 می باشد." در یک نگاه کلی مخالفان این دیوار را در دو وجه مورد نظر قرار می گیرند:

1 ـ وجه دینی:

در این طیف که بیشتر احزاب مذهبی و افراطیون یهودی قرار دارند ایجاد این دیوار را به منزله عقب نشینی اسرائیل از مناطق اشغالی سال 67 دانسته و اعتقاد داشتند که این موضوع با اندیشه های دینی آنها مبنی بر تعلق سرزمین یهودیه و سامریه به اسرائیل در تضاد است.

به عبارتی تأکید اسرائیل بر تعلق این مناطق به خود و پافشاری بر آن، این رژیم را دچار پاردوکسی نمود، چرا که اندیشه های دینی آنها بر ادامه سلطه این مناطق تأکید داشت ولی الزامات سیاسی خلاف این اندیشه را نشان می داد.

2 ـ وجه سیاسی:

در این وجه اثرات احداث این دیوار به مراتب عمیق تر از وجه دینی آن است چرا که این دیوار به نوعی به منزله شناسایی حق فلسطینیان بر مناطق اشغالی 67 است. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی کهتاکنون مرز مشخصی را با همسایگان خود ترسیم نکرده در اینجا مجبور شد به مرزهای مشخص ترسیم شده ای تن در دهد. در این بعد نیز همانند بعد دینی نوعی تناقض در سیاستهای رژیم صهیونیستی به چشم می خورد. مقامات این رژیم از یک طرف بر ادامه اشغال و عقب نشینی نکردن از مناطق 67 صحبت می کردند. همچنان که شارون در سفر خود به آمریکا تأکید کرد که به مرزهای 67 باز نخواهد گشت. و از طرف دیگر بر لزوم احداث این دیوار و جدایی فیزیکی با فلسطینیان صحبت می کردند.

بنابراین عمده بحث مخالفان این بود که در نهایت این دیوار یک دیوار سیاسی خواهد بود که نتایج آن به زیان اسرائیل تمام می شود. اما موافقان احداث این دیوار اعتقاد داشتند که این دیوار یک دیوار امنیتی است نه سیاسی. در واقع نظر این دسته از مقامات این بود که احداث این دیوار تغییر در وضعیت فعلی ایجاد نخواهد کرد و تنها هدف احداث این دیوار جلوگیری از رخنه فلسطینیان به مناطق 48 و تأمین امنیت شهروندان اسرائیلی می باشد.

بن الیعزر که خود ارائه دهنده این طرح است در این رابطه می گوید: "به نظر من این یک دیوار امنیتی است و دیوارحائل ی احداث نخواهد شد." در واقع موافقان احداث این دیوار بر جنبه های امنیتی آن نظر دارند و از آن به عنوان یک عامل بازدارنده یاد می کنند.

ب ـ چالشها:

بحث دیوارحائل علاوه بر آن که به موضوعی اختلاف برانگیز بین مقامات صهیونیستی تبدیل شد با چالشهایی نیز روبه رو شد گردید به گونه ای که موضوع این دیوار و آینده آن را دچار ابهام کرد:

1 ـ ابهام در کیفیت و چگونگی اجرای دیوار:

یکی از مواردی که موضوع این دیوار را با چالش روبه رو کرد اختلافاتی است که درباره چگونگی اجرای این طرح وجود داشت. موضوعاتی از قبیل آیا مناطق 67 نیز باید شامل این دیوار باشد؟ آیا نیروهای اسرائیلی باید تنها در یک طرف دیوار و یا دو طرف آن مستقر باشند؟ در مناطقی مانند بیت المقدس که امکان کشیدن دیوار در آن تقریبا غیرممکن است چگونه باید جداسازی صورت پذیرد؟ آیا اصولاً اسرائیل پس از احداث این دیوار همچنان باید مناطق 67 را در اشغال خود داشته باشد و یا این که آنجا را تخلیه کند؟ تکلیف دیوار در مناطقی مانند "ب" و "ج" که هیچ اجماع نظری درباره آنها در مذاکرات وجود نداشته است، چه خواهد شد، و سؤالاتی از این قبیل از یکسو و همچنین تشدید اختلافات در بین مقامات صهیونیستی از سوی دیگر آینده این دیوار را با چالشی اساسی مواجه ساخت.

در رابطه با میزان اختلافات و دیدگاههای متضاد درباره چگونگی اجرای این نکته قابل تأمل است که در همان جلسه تصویب این طرح در کابینه، شیمون پرز وزیر خارجه بیان کرد در صورتی که اسرائیل پس از احداث دیوار بخواهد مناطقی از شرق خط سبز را به خود ملحق سازد استعفا خواهد داد. این دیدگاه پرز در حالی بیان شد که شارون در واکنش به مخالفان احداث این دیوار گفت: "من نمی دانم چرا عده ای به دلیل هراس از این که این حفاظ به مرز تبدیل شود. با این اقدام مخالفت می نمایند.

هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد زیرا این یک حفاظ است و به مرز تبدیل نخواهد شد." اختلافات موجود در این رابطه به حدی است که حتی احزاب در این خصوص در داخل خود نیز اجماع نظری نداشتند.به طور مثال در داخل حزبکارگر درباره این دیوار دو دیدگاه وجود داشت. یک دیدگاه که معتقد بود که اسرائیل باید در دو طرف خط سبز حضور داشته باشد که بن الیعزر داعیه دار این موضوع است و دیدگاه دیگر که تنها خواهان حضور اسرائیل در یک طرف خط سبز می باشد که "حاییم رامون" و "پرز" را می توان از طرفداران این دیدگاه برشمرد.

2 ـ شهرکها:

یکی دیگر از ابهامات احداث این دیوار، شهرکهای یهودی نشین واقع در مناطق 67 و آینده آنها بود. هرچند هدف اصلی طراحان احداث این دیوار جداسازی فیزیکی با فلسطینیان با هدف جلوگیری از رخنه آنها برای ضربه زدن به امنیت اسرائیل و جلوگیری از عملیات استشهادی بود، اما با نگاه خوش بینانه مبنی بر احداث کامل این دیوار در سرتاسر خط سبز و کارآمدی کامل این دیوار و دستیابی اسرائیل به هدف خود در احداث آن پیش بینی شد که تنها مناطق اشغالی سال 48 خواهد بود که از وجود این دیوار منتفع خواهد شد و شهرکها در این خصوص از این امر مستثنی خواهند بود.

البته رژیم صهیونیستی برای حل این مشکل دو راه بیشتر پیش رو نداشت یکی تخلیه شهرکها و دیگری این که دیوار مذکور شهرکها را نیز شامل شود. راه حل اول با توجه به سیاستهای رژیم صهیونیستی مبنی بر حفظ شهرکها و حتی گسترش دادن آنها در مناطق 67 تقریبا امری غیر ممکن بود. اگر چه بعضی از مقامات صهیونیستی بر غیر قانونی بودن ساخت این شهرکها اذعان نمودند ولی این تنها در شعار و حرف مطرح بود و در عمل نه تنها هیچ اقدامی برای برچیدن شهرکها صورت نگرفت بلکه سیاستهای این رژیم همواره مشوق شهرک سازی در این مناطق بود. چندی پیش از طرح مسأله دیوارحائل، بن الیعزر در رابطه با آینده شهرکها در کرانه باختری جلسه ای را بامقامات ارشد وزارت دفاع و ارتش در خصوص آینده شهرکهای غیر قانونی در کرانه باختری تشکیل داده بود که در این جلسه عنوان شد از سال 1995 تاکنون 60 شهرک (غیر قانونی) در این زمینها ساخته شده است.

این موضوع به خوبی نشان داد که سیاستهای این رژیم در قبال شهرکها مبتنی بر گسترش و افزایش تعداد آن بوده است. از سوی دیگر با فرض پذیرفتن این موضوع که اسرائیل حاضر خواهد شد تا این شهرکها را تخلیه کند مسأله مهم خود شهرک نشینان مستقر در آنجا بودند. در این بحث مسایلی از قبیل آیا شهرک نشینان حاضر به تخلیه این مناطق خواهند بود؟ در صورت تخلیه این شهرک نشینان کجا باید مستقر شوند. هزینه های مالی این انتقال نیز، از نکات مبهم و لاینحل این موضوع بود.

در این رابطه با حمایتهایی که رژیم صهیونیستی از شهرک نشینان و تشویق سیاست شهرک سازی به عمل آورد شهرک نشینان، دیگر حاضر به پذیرش خروج از این مناطق نبودند. اختصاص یارانه های هنگفت برای شهرک نشینان باعث شد تا دیگر شهروندان اسرائیلی نیز تمایل به مهاجرت به آنجا را داشته باشند.

اختصاص هفت درصد مزایای مالیاتی، 40 درصد هزینه کمتر مسکن ـ هزینه ساخت در خارج سرزمینهای اشغالی در سال 67،25000 دلار و در داخل سرزمینهای اشغالی در سال 67، 1000 دلار می باشد ـ از جمله این سیاستهای حمایتی بوده است. از سوی دیگر طبق برآوردها هزینه انتقال شهرک نشینان در حدود 6 میلیارد دلار بیان شده بود که با در نظر گرفتن تمامی مسائل مورد اشاره در بحث احداث دیوار، راه حل اول که مبتنی بر تخلیه شهرکها بود عملاً امکان پذیر نشد.

راه دوم در رابطه با شهرکها این بود که دیوار مذکور به گونه ای اجرا شود که شهرکها را نیزدربربگیرد. این راه حل از طرف شهرک نشینان حمایت می شد. در خواست شورای شهرک نشینان از دولت برای این که دیوار مذکور سرتاسر مناطق الف را نیز در بگیرد در همین راستا قابل ارزیابی بود این راه حل نیز گرچه مورد حمایت شهرک نشینان بود ولی در عمل با مشکلات عمده ای روبه رو شد.

مهمترین مسأله در این رابطه پراکندگی جغرافیایی شهرکها در اراضی 67 بود. در صورتی که اگر این دیوار، شهرکها را نیز شامل شود، با توجه به پراکنده بودن این شهرکها این دیوار از مناطق فلسطینی نشین نیز عبور خواهد نمود که در این صورت این دیوار، دیگر موضوعی به نام مناطق الف و ب و ج را در نظر نخواهد گرفت. و این موضوع در نهایت به معنی بی ارزش و نادیده انگاشتن توافقات صورت گرفته پیشین از جمله توافق اسلو خواهد بود. ضمن اینکه به لحاظ علمی نیز امری غیر ممکن است.

3 ـ کار آمدی دیوار:

مهم ترین عاملی که برای احداث این دیوار از سوی مقامات اسرائیلی عنوان شد تأکید بر قدرت بازدارندگی این دیوار است. به عبارتی هدف اصلی از این طرح همچنان که بنیامین بن الیعزر نیز بر آن تأکید داشت حفظ امنیت شهروندان اسرائیلی و جلوگیری از ورود مبارزین فلسطینی به مناطق اشغالی سال 1948 می باشد. البته تردیدهایی در این خصوص در بین مقامات صهیونیستی وجود داشت. در این رابطه شیمون پرز معتقد است: "عاملان عملیات انتحاری از دیوار هم می توانند عبور کنند. مشکل اصلی عملیات انتحاری است."

روزنامه هاآرتض نیز در تحلیلی در کار آمد بودن این دیوار ابراز تردید کرد و نوشت:"تشکیل این حفاظ به حملات تروریستی پایان نمی دهد این اقدام تنها باعث کاهش این حملات می شود."

اگرچه احداث این دیوار با هدف جلوگیری از رخنه فلسطینیان به مناطق 48 طراحی شد. ولی همانطور که پرز نیز بدان اذعان نمود مشکل امنیت اسرائیل مشکل دیوار نبود بلکه روحیه شهادت طلبی مبارزین فلسطینی و داشتن انگیزه بالا برای انجام عملیات استشهادی بود.

ج ـ احداث دیوارحائل:

سرانجام رژیم صهیونیستی احداث دیوارحائل در کرانه باختری را آغاز کرد. فاز نخست این دیوار به طول 115 کیلومتر از "کفرسالم" واقع در شمال تا "کفرقاسمی" در جنوب و همچنین در اطراف شهر قدس شروع شد. ساخت این دیوار 10 ماه به طول انجامید. طبق برآوردهای انجام شده هزینه احداث دیوارحائل برای هر کیلومتر حدود یک میلیون دلار بود. این هزینه شامل احداث دیوار، تجهیزات حساس، اماکن مراقبت و ابزار الکترونیکی می شود. این دیوار از مجاورت خط سبز و اماکن مشخصی در شرق آن (در اراضی فلسطین) و در برخی از غرب آن (در اراضی اسرائیل) عبور می کند.

براساس اطلاعات منتشره عرض این دیوار متشکل از سنگرهای مختلف و دو دیوار مجهز به سیستمهای الکترونیکی است 40 متر طول آن حدود 360 کیلومتر می باشد که در طول خط سبز، امتداد خواهد داشت. در عرض دیوار از سیم خاردار حلقوی، کانال به عرض 40/2 متر و عمق 80/1 متر، 30 خاردار به ارتفاع 3 متر و جاده آسفالته و مجددا از سیم خاردار حلقوی استفاده شده است. به فواصل مشخص نیز دوربینهای مدار بسته تعبیه شده است طول آن 3 برابر دیوار برلین و ارتفاع آن دو برابر دیوار مذکور است.

نتیجه احداث دو دیوارحائل به گونه ای است که بخشهایی از سرزمینهای فلسطینی را به اسرائیل الحاق خواهد کرد. در مساحت 80 کیلومتر مربعی،11 روستای فلسطینی قرار می گیرد. و حدود 40 هزار سکنه این روستاها در داخل حصار قرار می گیرند. برخی از این روستاها عبارتند از: رومنه، جروشیه. بفاالشرقیه، آنن، نزلت ایسا و ابونور. در قلقیلیه 15 درصد از اراضی که جزء زمینهای زراعی و منبع درآمد فلسطینیان بودند و سرزمینهای تحت اشغال رژیم صهیونیستی انتقال یافتند. 7 درصد از دیگر بخشهای کرانه باختری نیز وضعی این گونه دارند.

د ـ موضع مقامات فلسطینی در قبال احداث دیوار امنیتی:

یاسر عرفات رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در واکنش به ساخت این دیوار، آن را "عملی نژادپرستانه" معرفی کرد و آن را محکوم نمود. وی گفت این عمل اسرائیل نقض آشکار و علنی و به عنوان اقدامی نژادپرستانه از سوی تمامی ملت فلسطین محکوم است.

از طرف دیگر در بیانیه ای که از سوی عرفات منتشر شد، وی از بیت المقدس به عنوان خط قرمز نام برد که نشان دهنده قلب و روح مردم فلسطین و پایتخت یک دولت فلسطینی است.

او به کرات تصریح کرد که امنیت نمی تواند با اشغال به دست آید و تصمیم شارون برای برپایی "دیواربرلین" در بیت المقدس، امنیت را برای اسرائیل به ارمغان نخواهد آورد.

صائب عریقات، وزیر حکومت محلی تشکیلات خودگردان نیز در اقدامی مشابه گفت: "اسرائیل به سیاست خود مبنی بر قرار دادن دیگران در برابر کار انجام شده ادامه می دهد." وی افزود: "احداث این دیوار به منزله لغو تمامی توافقنامه های امضاء شده بین طرفین از جمله تقسیم بندی مناطق به B وA است." رئیس هیأت مذاکره کننده فلسطینی افزود "احداث این دیوار اراضی تشکیلات خودگردان را طبق برنامه شارون برای تشکیل کشور فلسطین در42 درصد از مناطق جدا از هم به مناطقی پراکنده تبدیل می کند."

وی افزود "دیوارحائل اوضاعی بدتر از آپارتاید آفریقای جنوبی به وجود می آورد." عریقات اسرائیل را به تلاش برای تقویت و توسعه شهرکها متهم و از جامعه بین المللی خواست برای جلوگیری از بروز یک تشنج دیگر در منطقه وارد عمل شوند.

روزنامه الحیاه الجدیده، در سرمقاله خود در باره دیوار امنیتی نوشت: "زمانی که مقامات اسرائیلی طرحهای خود را پیاده می کنند تا با ایجاد به اصطلاح حصار امنیتی در کرانه باختری، اراضی فلسطین را محاصره کنند، فلسطین به یک زندان تبدیل می شود."

از آنجا که این حصار با خط سبز یا مرزهای 4 ژوئن 1967 مطابقت نمی کند، چندین روستا و مرکز مسکونی فلسطین در داخل حصار قرار می گیرد و این مسأله ثابت می کند دولت اسرائیل خواستار الحاق آن زمینها به اسرائیل است. روشن است که با ایجاد این حصار، روستاهای داخل آن به یک زندان بزرگ تبدیل می شود و مردم باید برای ورود و خروج از آن، از مقامات نظامی اسرائیل مجوز دریافت کنند.

روزنامه القدس نیز در سرمقاله ای نوشت: "اگر اسرائیل تصور کند که می تواند مردم فلسطین را در "گتوها" محصور کند و به اشغال سرزمین فلسطینی ادامه دهد، سخت در اشتباه است. احتمالاً تجربه احداث حصار امنیتی در لبنان، مدرک آشکاری بر ناموفق بودن این سیاست می باشد. اسرائیل این ایده را که با ایجاد حصار و سیمهای خاردار می تواند به اشغال زمینها ادامه دهد، کنار بگذارد. زیرا این امر موجب می شود تا مردم فلسطین عزم خود برای پایان دادن به اشغال، ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در سرزمین ملی خود و تضمین حقوق آوارگان فلسطینی بر اساس قطعنامه های مشروع بین المللی راسخ تر کند."

هـ موضع سایر کشورها:

ویلیام برنز، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در واکنش به طرح احداث دیوار امنیتی رژیم صهیونیستی در یک موضع گیری دو پهلو ابتدا نگرانی دولت آمریکا را"نسبت به مسائل ناشی از ایجاد دیوار" اعلام و سپس افزود: "این نگرانی به معنی محکوم کردن سیاست اسرائیل برای تأمین امنیت خود در برابر حملات فلسطینیان نیست" برنز گفت: "ما از حق اسرائیل برای دفاع از خود آگاه هستیم و از آنان حمایت می کنیم. هر جامعه ای حق دفاع از خود را در برابر حملات خشونت آمیز دارد." وی نسبت به تبدیل شدن این دیوار به اقدامی برای ایجاد یک مرز از سوی یک طرف هشدار داد و گفت باید مسأله مرزها از طریق مذاکره حل شود نه اقدام یکجانبه.

کاندولیزارایس، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز در موضع گیری قابل توجهی در مقایسه با دیگر مواضع خود با ایجاد دیوار امنیتی از سوی اسرائیل برای جدایی این رژیم از مناطق فلسطینی مخالفت کرد و گفت: "ساخت این دیوار نژادپرستانه من را به یاد پناهگاههای محاصره شده سرخپوستان آمریکایی در گذشته می اندازد." وی افزود "از این دیوار نژادپرستانه که تهدیدی بسیار جدی به شمار می آید، ابراز تأسف می کنم."

بسیاری از کشورها در این باره سکوت اختیار کردند. مصر از جمله کشورهایی بود که به صراحت مخالفت خود را با ساخت دیوارحائل اعلام کرد. احمد ماهر وزیر خارجه این کشور گفت: "اسرائیل بهتر است به جای دیوار سازی ، صلح سازی کند."

و ـ هدف رژیم صهیونیستی از ایجاد دیوارحائل:

عاموس یارون، مدیر کل وزارت دفاع رژیم صهیونیستی درباره علت این دیوار می گوید: "اسرائیلهیچ چشمداشتی نسبت به سرزمینهایی که طبق پیمانهای صلح اسلو در اختیار حکومت خودگردان فلسطینی گذاشت، نداشته و ورود دوباره ارتش به این سرزمینها صرفا واکنشی به جنایتهای پی در پی خرابکاران است و نه تنبیه دسته جمعی."

نظامیان رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از انجام عملیات شهادت طلبانه به شیوه های متعددی متوسل شدند. نخستین شیوه ترور رهبران و شخصیتهای مهم گروههای مبارز فلسطینی بود. در این راستا، بسیاری از این افراد بازداشت و تحت شکنجه های جانفرسا قرار گرفتند. اما چون عملیات استشهادی توسط طیفی از جوانان و حتی دختران جوانی تداوم یافت که در اکثر مواقع به صورت غیر سازمانی انجام می شد، شیوه سرکوب سران گروهها مفید واقع نشد.

با ورود زنان به صحنه عملیات شهادت طلبانه و استفاده از کمربندهای انفجاری، شناسایی عملیات کنندگان بسیار پیچیده تر شد. از سوی دیگر اعتراف مقامات صهیونیستی همه روزه، چندین نفر حامل بمبهای انفجاری دستگیر می شدند. این اعتراف اگر چه به منظور فریب افکار عمومی در اسرائیل و برای تسکین آنان نوعی موفقیت محسوب می شد اما این گزارشها و اعترافات، احتمال وقوع مجدد و تشدید چنین عملیاتی را منکر نمی شوند زیرا اسرائیل به دلیل عدم توانایی برای شناسایی عاملان این گونه عملیات قادر به کشف و جلوگیری از آنها نبود. افزایش تعداد دستگیر شدگان حاکی از گسترش دامنه عملیات شهادت طلبانه بود.

یکی دیگر از روشهایی که رژیم صهیونیستی برای سرکوب مبارزان فلسطینی به آن متوسل شد، ملزم کردن یاسرعرفات به کنترل گروههای مبارز فلسطینی بود. اما نتیجه این طرح آن شد که برخی از حامیان و حتی مجریان عملیات شهادت طلبانه از اعضای وابسته "تنظیم" بودند که به جنبش فتح وخود عرفات وابستگی داشتند. بخشی از هدف تغییر در ساختار نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان و ایجاد وزارت کشور در این تشکیلات در راستای متمرکز نمودن نیروهای پراکنده امنیتی برای رسیدن به هدف مذکور بود.

از دیگر روشهای مقابله با عملیات شهادت طلبانه، تصرف کامل سرزمینهای تحت کنترل دولت خودگردان بود. این شیوه به دلایل زیادی نمی توانست از "تاکتیک" به "استراتژی" تبدیل شود. به این معنا که حضور دائمی در این سرزمینها موجب فشار بین المللی می شد.. البته حتی حضور دائم نظامیان به معنای پایان یافتن عملیات شهادت طلبانه نبود بلکه در این وضعیت نیز امکان انجام این عملیاتها وجود داشت.

یکی از آخرین شیوه هایی که رژیم صهیونیستی برای مهار عملیات شهادت طلبانه طراحی کرد اجرای حکم اعدام در مورد دستگیرشدگان مجریان عملیات بود که قبل از عملیات به دام می افتادند. همچنین در این طرح پیشنهاد شد که "خانواده" شخص عملیات کننده تبعید شود.

رژیم صهیونیستی ایجاد دیوارحائل را به عنوان آخرین وسیله برای مهار عملیات شهادت طلبانه در دستور کار خود قرار داد.

مآخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش، "دیوارحائل و آینده عملیات استشهادی"، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره 134، 5/4/1381.
  2. بولتن رویداد و گزارش، "طرح جداسازی: انتخابات یا اجبار"، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره 135، 12/4/1381.
  3. بولتن رویداد و گزارش، "تأثیر دیوارحائل بر مردم فلسطین"، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره 39، 27/10/1384.
  4. بولتن رویداد و گزارش، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره 150.
  5. مجله نداءالقدس، دفتر جهاد اسلامی در تهران، سال پنجم، 5/1/1383، شماره 78، 1/11/1382.