کرانه غربی، اسکان یهودیان در

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


رژیم صهیونیستی به منظور یهودی سازی فلسطین اقدام به اجرای دو روش از اسکان یهودیان در کرانه غربی کرد، که در ظاهر اختلاف دارند ولی در هدف و نتیجه یکی هستند. این رژیم در تاریخ 27/2/1967 الحاق قدس به سرزمینهای اشغالی را اعلام نمود و به سرعت کوشید روشی را برای قانونی کردن اشغال شهرها جعل کند و با این تصمیم، بخود و مؤسسات مختلفش اجازه آزادی عمل در یهودی سازی فلسطین، مصادره اراضی اعراب، احداث مجتمع های مسکونی، اخراج ساکنان عرب از اماکنشان، نابودی ایشان و همچنین توسعه اراضی نقشه های عظیم برای شهر قدس، از طریق اراضی روستاها و شهرهای عربی شرقی و شمالی و جنوبی را داد. اما در بقیه مناطق کرانه غربی کار، خلاف این بود.

در اینجا، اسرائیل از طریق ایجاد کمربند اسکان در دره ها، و سپس در سلسله کوههای جانبی بعد از آن و مناطق جانبی خطوط آتش بس سال 1948 و آنگاه جمع کردن یهودیان و اسکان آنها در اطراف شهرهای اصلی عربی، بخصوص دو منطقه نابلس و الخلیل سیاست خود را به مرحله اجرا درآورد.

در اولین مراحل اسکان که به دنبال جنگ ژوئن پیش آمد، حکومت اسرائیل در خطوط آتش بس، نقاطی را به عنوان مناطق ناظر بر امنیت تأسیس نمود و به تدریج با توسعه این نقاط در دهه 70 این مناطق به شهرکهای کشاورزی تبدیل شد. در همان زمان عملیات ایجاد شهرکها نیز به اشکال گوناگون ادامه داشت و عملیات توسعه و گسترش آن طبق اراضی عربی، یکی بعد از دیگری با عملیات ایجاد مستعمره های جدید، انجام می گرفت.

در سال 1977، همان شبی که حزب لیکود به قدرت رسید، حزب کارگر تأسیس 48 واحد مسکونی در سراسر کرانه غربی به جز قدس و حومه را به پایان برده بود. این شهرک سازی، طی بازیهاینمایشی که از سوی گروههای صهیونیستی به ویژه گروه "گوش آمونیم" برنامه ریزی شده بود، انجام می شد. این گروهها سرزمینهای مهم و استراتژیک را به یکباره تصاحب نمودند. البته به دنبال این اشغال، دولت به ظاهر برای متفرق کردن این شهروندان تحمیلی، نیروهای نظامی به منطقه ارسال داشت ولی دیگر کار از کار گذشته بود.

عملیات اسکان در کرانه غربی، بعد از اینکه لیکود حکومت را به دست گرفت و بخصوص در خلال دوره گفتگوهایی که بعد از امضاء قرارداد کمپ دیوید به اسم خود مختاری خوانده شد، سرعت گرفت. در این زمان حکومت لیکود، دست گروه گوش امونیم را در اقدام به اسکان وسیع یهودیان که شامل همه نقاط کرانه غربی شود، را باز گذاشت.

این حمله با مجموعه ای از فرامین و قوانین و قطعنامه های رسمی که کار دستیابی بر اراضی را آسان می نمود، تقویت شده بود. از جمله این تسهیلات قانونی، می توان از مصادره اراضی عمومی و زمینهای کرانه غربی (حدود یک میلیون و دویست هزار جریب) و فرمان شماره 59 صادره از فرمانده کل نظامی که به فرماندار نظامی اجازه تغییر هر قطعه از زمین را به مالکیت عمومی داده بود، و تعیین مهلت برای صاحبان آن زمینها جهت تعرض که از سه هفته بیشتر نبود و نشان دادن برگه های اثبات حق برای اعتراضشان نام برد.

گذشته از این موارد در سپتامبر 1979 به موجب تصمیمی به افراد و شرکتهای یهودی اجازه خرید زمینهای کرانه داده شده. قابل ذکر است که این اجازه خرید، قبل از صدور این قطعنامه تنها در کرن کایمیت، قابل اجراء بود.

مجموع زمینهایی که تا سه ماهه اوّل سال 1982، در کرانه غربی مصادره شد طبق ارقامی که روزنامه های مناطق اشغالی انتشار داده بودند (و آن ارقام به همه حقایق اشاره نکرده) به 784/213/2 جریب یعنی معادل 25/40% از مجموع کل مساحت کرانه غربی که 5/5 میلیون جریب است. رسید و ازاین اراضی مصادره شده 000/300/1 جریب املاک دولت و 657/117 جریب همیشه به منظور تدابیر امنیتی، محصور شده بود.

با نظری به نقشه های اسکان در کرانه غربی که در زمان حکومت حزب کارگر و لیکود کامل شد می توان فهمید که اینجا سه کمربند اساسی از مستعمره هایی است که کرانه غربی را به سه قسمت به صورت زیر تقسیم می کند:

1 ـ سلسله مستعمره های مستقر در دره ها بر امتداد جانب غربی نهر اردن و تا "عین جدی" (طبق طرح آلون).

2 ـ سلسله مستعمره هایی که بر امتداد ارتفاعات شرقی کرانه غربی بر پا شده و از جنوب شرقی به بیت الحم و از جنوب تا امتداد سطح سلسله ارتفاعات کوههای مشرف بر دره ها تا بیسان در شمال امتداد دارد.

3 ـ سلسله مستعمره های ممتد از جنوب قدس تا شمال جنین، به موازات خطوط آتش بس (طبق طرح شارون).

در این زنجیره ها و کمربندهای طولی گروههایی که طرح شارون و نقشه دروبلس به این خط کمربندی دعوت کرده بود، جا گرفته بودند. در چهارچوب طرح شارون، آن گروهها را می توان این گونه تقسیم نمود:

1 ـ گروههایی که با شبکه سه گانه کرانه غربی را به دو قسمت کاملاً جدا تقسیم می کند.

2 ـ گروههای مستقر در اطراف شهر الخلیل.

3 ـ گروههای مستقر در اطراف منطقه بیت لحم.

4 ـ گروههای مستقر در اطراف منطقه رام اللّه .

5 ـ گروههای مستقر در اطراف شهر اریحا.

هدف این گروهها، تبدیل شهرهای عربی کرانه غربی به شهرهای جدا از یکدیگر و تبدیل مجتمع های مسکونی آن به گروههای جدا جدا وشکست خورده می باشد که تسلط و محاصره آنها به خاطر بیرون راندن تدریجی ساکنانش، آسان شود. و چون حلقه اسکان یهودیان اطراف بعضی شهرها به وجود آمده هنوز کامل نشده بود. طرح اسکان شارون بر کامل کردن این حلقه تا پایان سال 1985 به گونه ای که تعداد آبادیها و مستعمره ها در کرانه در پایان سال یاد شده 141 مستعمره باشد را تصریح کرد. برای اجرای این طرح آریل شارون وزیر دفاع اسرائیل در آغاز فوریه 1982 دستور احداث چهارده آبادی یهودی نشین جدید در کرانه غربی را در خلال ماه مارس 1982 صادر کرد.

نحوه تقسیم این آبادیها به قرار زیر است:

1 ـ دو مستعمره در اطراف شهر الخلیل به نامهای: چبیر در شرق و لاهف در غرب.

2 ـ هفت مستعمره در منطقه جنین به نامهای: اماتسیاوادولام، پنجوهوت، متسفیه، تیلم، تیرتس ی، بلاس و جرزیم.

3 ـ پنج مستعمره دیگر در منطقه جنین به نامهای: ملوح، فرات، جان، حریش، بیت هویاب.

این مستعمره ها علاوه بر سه مستعمره جدید در منطقه دره رود اردن بود. در این اثناء کار باز کردن و توسعه راه آلون که مستعمره و آبادیهای یهودی نشین ارتفاعات شرقی مسلط بر دره رود اردن را به هم متصل می کرد نیز به پایان رسیده بود.

اما تعداد ساکنینی که در مستعمرات کرانه غربی اقامت داشتند به استثنای محله های مسکونی دهگانه در اطراف قدس، طبق آنچه که آریل شارون هنگام دیدارش از مستعمرات کرانه به همراهی 170 نفر از مسئولین مالیاتی صهیونیستها در آغاز فوریه 1982 داشت، اعلام کرد تعداد ساکنان بالغ بر 30 هزار نفر بود.

ذکر می شد که طرح پنج ساله اسکان دروبلس که در اواخر سال 1983 پایان می گرفت، تعدادمستعمرات کرانه را به 136 تا 150 مستعمره می رساند و تعداد ساکنانش را به بیش از 120 تا 150 هزار نفر افزایش می داد. این آمار بجز ساکنان محله های یهودی اطراف قدس است که تعدادشان به 120 هزار نفر می رسد. تعداد مستعمراتی که تا آخر سال 1981 در کرانه غربی و قدس بر پا شد، به جز محله های مسکونی دهگانه که اطراف شهر قدس بر پا شده بود به 121 مستعمره می رسید و همزمان با اجرای آخرین طرح شارون، تعداد مستعمرات در کرانه بعد از مارس 1982 به 135 مستعمره رسید. سه مستعمره دیگر نیز که بعدا در دره های رود اردن تأسیس شدند جزء این مستعمرات است.

در اینجا به بررسی مستعمرات کرانه غربی که در دره رود اردن، تمرکز یافته است، می پردازیم:

سکونت در منطقه دره رود اردن هدف اساسی و نو حکومت حزب کارگر بود. از سویی به دلایل امنیتی و از سوی دیگر به جهت ویژگی های استراتژیک و سیاسی که داشت، مورد توجه قرار گرفته بود. این منطقه بر محورهای رفت و آمد در کرانه غربی تسلط داشت و نقش اساسی را در تحقق هدفها و مطامع توسعه طلبانه اسرائیل در کرانه بازی می کرد. لذا تسلط بر دره رود اردن یعنی در بر گرفتن کرانه غربی و سیطره بر مساحت زیادی از اراضی کشاورزی دره رود اردن و تسلط بر مقدار زیادی از مخازن آب آنجا. مقامات اسرائیلی بعد از ژوئن 1967 سرعت اقدام به تخلیه مناطق کرانه غربی رود اردن از ساکنانش، تحت پوشش دلایل امنیتی و منع عبور و مرور بین دو کرانه پرداختند و هزاران نفر از کشاورزان و صحرا نشینان را راندند و صدها هزار جریب را که بعضی از آنها شخصی و قسمت بیشتر آنها ارضی دولتی بود، مصادره کردند. پس از آن اقدام به ایجاد پستها و گشتی های امنیتی در مسیر جنوب بیسان تاعین جدی در غرب دریای میت (مرده) نمودند.

با نگاهی به مسیر و خطوط امتداد مستعمرات دره رود اردن می توانیم دریابیم که این مستعمرات در چارچوب "طرح آلون"، که هدفش پراکنده نمودن جمعیت اعراب است، ساخته شده اند. البته این سیاست خود در اجرای اصل "زمین بیشتر با کمترین جمعیت" صهیونیستها، به مرحله اجرا در آمده است.

این سیاست از سوی دیگر با برنامه سیاسی حزب کارگر هماهنگ است. زیرا این حزب در نظر دارد مقدمات حل و فصل مسالمت آمیز با اردن را با هدف حفظ شهرکها و تخلیه مناطق مسکونی اعراب، آماده نماید. هدف این حزب از تخلیه مناطق مسکونی عرب نشین، حفظ برتری جمعیتی یهود در دولت اسرائیل است.

مراکز امنیتی که در دره رود اردن و دامنه شرقی ارتفاعات کرانه بر پا شده بود به سرعت به مستعمرات غیرنظامی و کشاورزی تبدیل گشت و به تدریج به سمت اراضی عربی مجاور توسعه یافت و مستعمره "محول" اولین مکان امنیتی بود که در فوریه 1968 به مستعمره دائمی تبدیل شد. تعداد مستعمراتی که در دره رود اردن و مناطق همجوار آن بر پا شده به 28 مستعمره می رسید.

می توان مجموعه مستعمراتی که در دامنه ارتفاعات شرقی کرانه غربی بر پا شده بود، ادامه مستعمرات دره رود اردن دانست. حکومت اسرائیل این مجموعه از مستعمرات را در اوایل دهه هفتاد به عنوان جزئی از نقشه های فراگیر خود برای یهودی کردن کرانه غربی تحت پوشش "حق تاریخی" یهود در سرزمین کامل (اسرائیل) تأسیس نمود. این بهانه ای بود که برای توجیه عملیات اسکان وسیع خود را در این منطقه به خدمت گرفته بود. (ن. ر: قدس، الخلیل و نابلس، اسکان یهودیان)

%%%محل جدول%%%

مآخذ:

  1. صایغ، انیس: المستعمرات الصهیونیة فی الاراضی المتحله بعد 1967، بیروت.
  2. الموسوعة الفلسطینیة، "الاستیطان"، جلد اول، 1984.