پیشگامان صهیونیست

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


پیشگامان ترجمه واژه عبری "حالوصیم" (Halutzim) و مفرد آن "حالوص" به معنای "پیشگام" است. این اصطلاح در نوشته های صهیونیستی، به صهیونیستی گفته می شود که به فلسطین مهاجرت می کند و در آن جا ساکن می شود و برای ساختن مهاجرین صهیونیستی تلاش می کند. اما فلسطینیان عرب، آنها را مسکوب یعنی گسیل شدگان از مسکوبا (Maskoub) یعنی "مسکو" می نامند.

پیشگامان، گروهی از مستعمران وطن گزینی هستند که براساس شکل و مضمون اصلی و فراگیر صهیونیسم عمل می کنند. آنها این شکل و مضمون صهیونیسم را با گرایش های خلقی روسیه در آمیختند. شعارهای آنها در این راه عبارتند از بازگشت به ملت اندام وار (Volk) [به هم پیوسته] و سرزمین، مخالفتبا اغراض مادی و منافع شخصی و ترجیح دادن کار دستی ـ که درآمد مادی اندکی دارد ـ بر کارهای غیردستی که موفقیت مالی بورژوازی را به دنبال دارد. بدین ترتیب آنها آرزوی یک جامعه سوسیالیستی را ـ که سرشار از روحیه همکاری باشد ـ در سر می پرورانند.

پیشگامان مخالف آن بودند که یهودیان به طور پراکنده در مناطق مختلف مانند شرق اروپا زندگی کنند و با آمیختن یهودیان در جوامع اصلی خود نیز مخالف بودند. آنها معتقد بودند که تنها راه حل مسأله یهودیت در شرق اروپا بازگشت یهودیان به فلسطین است تا به واسطه سکونت در سرزمین، کار، نگهبانی، تولید فراگیری زبان عبری و پایبندی به میراث یهودیت، پاک شوند. جنبش پیشگامی با نهادهای نظامی صهیونیستی و کشتزارهای کیبوتس (که پیوستن به آنها، اوج آرمان پیشگامی است) در ارتباط بود؛ زیرا پیشگامی در نهایت، کشاورزی مسلحانه بود که هدف آن تحقق بخشیدن به اسکان اشغالگرانه در فلسطین و راندن فلسطینیان بود. کشاورزی مسلحانه پیشگامان، در واقع راهی صهیونیستی بود برای بسیج کردن برخی از جوانان انقلابی یهودی در شرق اروپا و تبدیل آنها به مهاجرانی که جای فلسطینیان را بگیرند.

چهره یک پیشگام، همان چهره ای است که وجدان صهیونیستی کارگری اسکانی است. جامعه اسرائیل، جامعه مهاجرانی بود که تا سال 1967 خود را پیشگام می خواندند. اما پس از این تاریخ، چهره پیشگام بسیار تغییر کرد و با گسترش سکولاریسم و تشدید بحران صهیونیسم، چهره سنتی پیشگام دگرگون شد و دو چهره جای آن را گرفت:

1. چهره مهاجری که در جستجوی لذت است و به هیچ یک از گرایش های دینی یا انسانی اهمیتنمی دهد. او شخصی است که خود را پیشگام نمی داند و ادعا نمی کند که بیابان را به سرزمینی سبز تبدیل می کند یا (برخلاف گذشتگان) ادعا نمی کند که در یک دست گاوآهن و در دست دیگرش تفنگ است. او با سختی کشیدن و فداکاری مخالف است. وی شخصی است که در جستجوی بالا بردن سطح زندگی و مصرف بیشتر است و آرزویش این است که در جامعه ای زندگی کند که نهادهای قانونی و آزاد بر آن حکومت کنند و کمک های آمریکا نیز بدانجا سرازیر شود.

کیبوتس از جامعه ای کوچک که نمایانگر ارزش سختی کشیدن بود به مکانی تبدیل شد که در آن نخبگان اشکنازی در خوشگذرانی و رفاه به سر می برند. شهرک های جدید، از هرگونه شکل نوین خوشگذرانی برخوردار هستند و ارتش اسرائیل نیز از آنها حمایت می کند.

2. چهره مهاجر ریشویی که به نام حقوق مقدس و مطلق یهودی و صهیونیستی حلولی اندام وار (ارگانیک)، در سرزمین فلسطین ساکن می شود.

در واقع مهاجرت یهودیان شوروی هزاران نفر از کسانی را آورد که آرزوی چهره اول را داشتند و از پیروان آن چه که ما آن را "صهیونیسم سودجو" می نامیم بودند.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد هفتم، چاپ اول، 1383.