لیبی، طرح اسکان یهودیان در

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


توجه صهیونیست ها به اسکان یهودیان در لیبی به آغاز قرن بیستم باز می گردد. در آن زمان هرتزل به مقاصد استعماری ایتالیا درباره لیبی پی برده بود. وی این اطلاعات را در ضمن فعالیت های خود برای کسب نصیبی از ماترگ دولت عثمانی در شمال آفریقا و ایجاد جای پایی در آنجا به دست آورد. این فعالیت ها خصوصا پس از آن بود که تونس و الجزایر در سال های 1831 و 1881 به دست فرانسه افتاد و مصر هم در سال 1882 به اشغال انگلیس درآمد.

در سال 1904، هرتزل به پادشاه ایتالیا پیشنهادی داد، مبنی بر این که تعدادی از یهودیان اروپای شرقی به طرابلس غرب کوچانده شوند تا در آن جا یک حکومت خودمختار "در پرتو قوانین و نهادهای لیبرالیستی ایتالیا" برپا کنند. هرتزل با همان روشی که در برخورد با رهبران قدرت های بزرگ استعماری داشت، به شرح و تفصیل منافعی پرداخت که از اجرای این طرح و خدمات جنبش صهیونیسم عاید ایتالیا می شود. اما شاه ایتالیا ترجیح داد به اینپیشنهاد پاسخ مثبت ندهد، مبادا مطامع ایتالیا در لیبی برملا شود و ایتالیا با انگلیس و فرانسه و عثمانی دچار مشکلاتی شود. پاسخی که وی به هرتزل داد متضمن این معنا بود که ایتالیا نمی تواند در این مورد از سازمان جهانی صهیونیسم حمایت کند زیرا "طرابلس غرب وطن دیگران است" و ایتالیا بر آن تسلطی ندارد.

پس از مرگ هرتزل، سازمان صهیونیسم اقلیمی به رهبری [[زانگویل، اسرائیل (1926-1864)|اسرائیل زانگویل]] بار دیگر پروژه اسکان یهودیان در لیبی را مطرح کرد. در سال 1906، زانگویل یک کمیته متشکل از کارشناسان صهیونیست را به طرابلس غرب فرستاد تا امکان اسکان یهودیان در آنجا را بررسی کند. گزارشی که کمیته به زانگویل ارائه داد، برداشت های مثبتی را ایجاد کرد.

در این گزارش آمده بود که حکومت عثمانی در لیبی آمده است ایده ایجاد مهاجرنشین های یهودی در منطقه جبل الاخضر ایالت برقه را بپذیرد. در همین زمان، دولت انگلیس به "سر هری جونستون"، سرکنسول بریتانیا در شهر تونس، ابلاغ کرد که ایده ایجاد یک وطن ملی برای یهودیان در منطقه جبل الاخضر و اعزام هیأتی برای بررسی شرایط منطقه را به زانگویل پیشنهاد کند. در این پیشنهاد، به زانگویل تأکید شد که رجب پاشا، حاکم عثمانی لیبی (1909-1904) آمادگی ارائه سایر امکانات به هیأت را دارد.

هدف اصلی انگلیس از این کار ایجاد قدرتی بود که بتواند با خطر دخالت احتمالی ایتالیا در لیبی مقابله کند. در همین حال، حاکم عثمانی قضیه وطن گزینی یهودی را فرصتی برای بهبود اوضاع بد اقتصادی لیبی می دانست. سازمان صهیونیسم اقلیمی هم پیشنهاد اسکان یهودیان در برقه را به عنوان پروژه ای می نگریست که از هر جهت سودآور است؛ زیرا از حمایت دو قدرت بزرگ، یعنی انگلیس وعثمانی برخوردار بود و این پشتیبانی، سرمایه گذاری لازم برای موفقیت آن را تأمین می کرد.

همچنین، منطقه پیشنهاد شده برای مهاجرت و اسکان در برقه تقریبا در حال تخلیه از ساکنان اصلی است و این باعث می شود که غلبه نفوذ یهودی در آن کار آسانی باشد. این کار از طریق جذب تعداد زیادی از یهودیان به منطقه و راندن ساکنان اصلی به طرف بیابان انجام می شود. این نکته هم که منطقه بر ساحل دریای مدیترانه قرار دارد عملیات جذب یهودی از روسیه و رومانی را تسهیل می کند.

علاوه بر این، از جهت تبلیغاتی هم می توان بهانه های جذب یهودیان به استقرار در برقه را فراهم کرد؛ زیرا این منطقه در زمان اسکندر مقدونی و بطالسه پناهگاه تعداد زیادی از یهودیان بود. بنابراین، مجموعه این عوامل باعث می شد این طرح، برخلاف طرح های دیگر وطن گزینی مانند طرح قبرس و طرح اوگاندا که در آن زمان مطرح بود، یک کار عملی باشد.

سازمان صهیونیسم اقلیمی از ابتدا کوشید خود را به عنوان حافظ منافع حکومت عثمانی در منطقه مطرح کند و آمادگی خود را برای اقدام به "هر کاری که منافع کشور عثمانی در آن باشد" اظهار دارد. بنابراین، درخواست کرد که مهاجران یهودی تابعیت عثمانی داشته باشند و مالیات ها و عوارض خود را به صورت گروهی پرداخت کنند؛ سازمان هم در ساحل لیبی بندری ایجاد کند و راه آهن بکشد و خطوط دریانوردی تأسیس کند، مشروط بدان که همه این مؤسسات زیر سلطه و در خدمت دولت عثمانی باشند.

در سال 1908، سازمان هیأتی متشکل از کارشناسان صهیونیست را به طرابلس غرب اعزام کرد. حاکم عثمانی از اعضای هیأت استقبال کرد و یکی از معاونان خود را تا برقه همراه آنان کرد تا هر مشکلی را که برای آنان ایجاد شود حل کند. هیأت سه هفته را در برقه گذراند و در این مدت تحقیقاتفشرده ای درباره شرایط منطقه، منابع آب و امکان اجرای طرح های کشاورزی در آن به عمل آورد. هیأت، خلاصه تحقیقات خود را در آغاز سال 1909 منتشر کرد که به نام کتاب آبی معروف شد.

کتاب آبی حاوی پیشنهادهای عملی به منظور تأمین نیازهای آبی منطقه، ایجاد شبکه ارتباطی جدیدی برای برای پیوند دادن برقه به سایر شهرهای لیبی و ساماندهی مهاجرت و اسکان یهودی در آنجا بود. گزارش بر این نکته تأکید شدید داشت که باید از هر اقدام مخالف منافع دولت عثمانی، که از طرح حمایت می کند، یا هر اقدامی که روابط با این دولت را تیره می کند، پرهیز می کرد. پیشنهاد گزارش این بود که در آغاز کار یهودیان در چند مرحله و با تعداد کم به منطقه آورده شوند و از ابتدا هم درخواست خودمختاری مطرح نشود.

اما شرایط جهان در آن هنگام برخلاف تمایل تهیه کنندگان طرح پیش می رفت. در سال 1909، سلطان عبدالمجید با یک کودتا از حکومت ساقط شد و حکومت وارد چرخه ای از درگیری ها و مشکلات داخلی پیچیده شد که نتوانست به طرح مهاجرت و اسکان یهودی بپردازد. علاوه بر این، حاکم عثمانی لیبی هم که از حامیان پروژه بود درگذشت. اقدام ایتالیا به حمله و اشغال لیبی در سال 1911 نیز بر پیچیدگی اوضاع افزود. طولی نکشید که سراسر جهان وارد جنگ جهانی اول شد و شرایط جنگی طرح را در نطفه خفه کرد.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد ششم، چاپ اول، پاییز 1382.