جوامع یهودی و روابط محلی، شورای ملی مشورتی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


الف ـ سابقه شورا و ساختار تشکیلاتی و نقش آن:

شورای ملی مشورتی جوامع یهودی و روابط محلی از سال 1940 در آمریکا شروع به فعالیت کرد ودر سال 1944 به عنوان سازمانی که داوطلبانه کار هماهنگی فعالیتهای جوامع محلی را به عهده می گیرد رسما آغاز به کار کرد. رئیس این شورا ژاکلین ک.لوین Jocqueline K.Levine و معاون اجرایی آن آلبرت د. چرنین Albert D. Chernin بود.

این شورا یازده مؤسه فعال در سطح کشور و یکصد و یازده سازمان محلی را تحت پوشش دارد. یازده سازمانی که به علت فعالیت در سطح کشور جنبه ملی دارند عبارتند از: کمیته یهودیان آمریکا، کنگره یهودیان آمریکا مجمع ضد افتراء، هداسای، کمیته کار یهودیان، سازمان سربازان قدیمی جنگ، شورای ملی زنان یهودی، اتحادیه کنگره های عبری آمریکا، اتحادیه یهودیان ارتدکس، کنیسه های متحد آمریکا، انجمن زنان یهودی محافظه کار و سازمان زنان برای نوتوانی از طریق آموزش. برخلاف آنچه که در نگاه اول به نظر می رسد، عضویت در این شورا جنبه اتفاقی ندارد.

علاوه بر سازمان های دفاعی که خود را نماینده جوامع محلی می دانند، (کمیته یهودیان آمریکا، کنگره یهودیان آمریکا و مجمع ضد افتراء)، بقیه سازمانها و ارگانهایی که تحت پوشش این شورا قرار دارند به نحوی از اَنحا براساس فعالیتهای اجتماعی، در جوامع محلی به عهده دارند، شکل گرفته اند.

سازمانهای محلی به سه نوع تقسیم می شوند: کمیته های روابط جوامع، شوراهای جوامع یهودی، شوراهای روابط جوامع یهودی. صرف نظر از این تقسیم بندی، بعضی از سازمانهای محلی کاملاً مستقل می باشند.

بعضی وابسته به فدراسیون یا بنیادهای خیریه می باشند، تعدادی هم، شعبه ای از سازمانهای بزرگتر هستند در مجموع، این گروه از سازمانها، یا عوامل عملیاتی برای فعالیتهای جوامع محلی هستند و یا نقش هماهنگ کننده برای اداره امور مؤسات یهودی در جوامع محلی را به عهده دارند.

طبق نظر گاری.اس.چیف Gare s.schiff، شورای فدراسیون یهودی که خود را نماینده جوامع محلی یهودی می دانست، با انگیزه جلوگیری از دوباره کاری و هزینه های غیرضروری در فعالیتهای جوامع یهودی، شورای ملی را بنا نهاد. ولی این شورا به علت نداشتن قدرت اجرایی لازم هرگز موفق به ایفای نقش خود در جلوگیری از دوباره کاریهای رایج میان سازمانهای جوامع محلی و ملی نگردید. علت این امر به نظر گاری چیف، محدود بودن وظیفه این شورا به اموری نظیر "راهنمایی، مشاوره و هماهنگی" بود. حال آنکه در عرصه عمل سازمانهای ملی و محلی از اختیارات کامل برخوردار بودند.

یکی از علل مهم ناتوانی شورای ملی مشورتی در اجرای تصمیماتش، قدرت سازمانهای ملی تحت پوشش آن است. این سازمانها به هیچ وجه مایل نیستند از اختیارات و آزادی عمل خود صرف نظر کنند و از طرف دیگر ضعف نسبی شورا ناشی از فقدان کنترل بر امور مالی سازمانهاست. تمام کمیته های جوامع یهودی اعم از محلی و ملی از محل عوایدی که به طور سالیانه از طرف فدراسیونها جمع آوری می گردد، تغذیه می شوند، و بودجه آنها اکثرا توسط سازمان کنفرانس بودجه شهرهای بزرگ تخصیص داده می شود.

از طرفی دیگر سازمانهای بزرگ علاوه بر استفاده از درآمدهای فدراسیونها، رأسا نیز به جمع آوری کمکهای مالی می پردازند که این عواید عملاً بخش بزرگی از بودجه آنها را تشکیل می دهد.

در مجموع می توان گفت اگرچه شورای ملی مشورتی، نقشی در تعیین وظایف و یا فرم سازمانی اعضای خود ندارد، مع الوصف نقش با اهمیتی در مشاوره و فرموله کردن خطمشی های کلی به عهده دارد.

از طرف دیگر این شورا به علت انتشار آمار سالیانه مؤسات تحت پوشش خود به نوعی ناشرجوامع سازمان داده شده یهودی برای فعالیتهای اجتماعی آنان است.

ب ـ حمایتهای شورای ملی مشورتی از اسرائیل (برنامه طرحهای مشترک):

برنامه طرحهای مشترک برای جوامع یهودی، سندی است حاکی از نقطه نظرهای سیاسی و برنامه کار جوامع یهودی که به صورت سالیانه از طرف شورای ملی مشورتی انتشار می یابد. این نشریه تقریبا حاوی تمام موضوعاتی است که جوامع یهودی در برنامه کار خود قرار می دهند. در این برنامه مسائل اقتصادی، اجتماعی و روابط بین گروهی و همچنین جریانات ضد سامیسم مورد بررسی قرار می گیرد. اصولاً اطلاعات لازم برای تهیه چنین برنامه ها، از طرف سازمانهای وابسته به شورا در اختیار آن گذاشته می شود و پس از فرموله شدن توسط کارکنان شورا چاپ و توزیع می گردد. برنامه حاوی طرحهایی است که شورا آن را چنین توصیف می نماید:

"طرحها حاصل برنامه ریزیهای ملی در زمینه جوامع یهودی است و در حقیقت نوعی راهنمایی است به جوامع یهودی در طراحی برنامه هایشان. بدین ترتیب ضمن آنکه هر یک از جوامع می توانند از این طرحها به عنوان مبانی برنامه های خود استفاده کنند، در رد یا قبول آنها نیز مختارند و به عبارت دیگر می توانند با توجه به امکانات، منابع و تفاوتهای خود، در آنها تغییر داده و یا به صورتی آنها را گسترش دهند. به هر حال می توان گفت طرحهای شورا یک نوع بررسی و ارزشیابی از مسائل و وقایعی است که در سال قبل رخ داده و از طرف دیگر اساس پروژه های آتی، شناخت اولویتها و واکنشهای لازم از جانب جوامع است.

تکیه بر پیدایش اسرائیل به عنوان عامل متحدکننده جوامع یهودی و الویت دادن به موضوعاتی که بیشتر در رابطه با اسرائیل باشد، به نحوگسترده ای از سال 1967 در برنامه و طرح مشترک شورای ملی مطرح می گردد. از آنجا که نشریه شورا در این دوره منعکس کننده موقعیت سیاسی و اهداف جوامع سازمان داده شده یهودی است، مفید خواهد بود به طور خلاصه به بخشهایی از آن در رابطه با اسرائیل اشاره شود.

در طرح 1983ـ1982 اختلاف نظر اسرائیل و آمریکا مطرح می شود و به سیاست تسکین دهنده اعراب که آمریکا اتخاذ نموده حمله می گردد و ادعا می شود که این مسأله و اختلاف هرگز برطرف شدنی نیست. بخشی از مطالب این طرح عبارتند از:

جوامع یهودی آمریکا که بخش کاملی از جامعه بزرگ آمریکا محسوب می شوند، امروزه دارای شبکه ای از عوامل محلی و ملی هستند که می توانند با منابع خود و امکاناتشان در شکل دادن خط مشی و سیاستهای عمومی کشور عاملی مهم باشند:

ما امروزه دیگر تنها نیستیم و دیگر احتیاجی نیست در محدوده ای منزوی گام برداریم. ما توانسته ایم برای اسرائیل حامیان قدرتمند، دوستان ارزشمند و متعهدان همیشگی جلب کنیم. به ویژه در کنگره آمریکا، در هر دو حزب مهم آمریکا، در میان بازرگانان و صاحبان شرکتهای بزرگ و حتی در دنیای اقتصاد و معاملات بزرگ جهانی و بالاخره در دنیای مسیحیت و میان گروههای مختلف مسیحی، دوستان بسیاری داریم. بدین سبب است که می گوییم، ملت آمریکا در مجموع اسرائیل را دوست واقعی خود می داند حال آنکه عربستان سعودی ملتی است که منافع ایالات متحده را تهدید می کند.

نهایتا باید افزود که فشارهای عربستان سعودی بر سیاستهای آمریکا ایجاب می نماید که ما در منافع و نقش خود در سیاست انرژی آمریکا تجدیدنظر کنیم. مشکل بزرگ این مسأله، صرفه جویی در انرژی و یا یافتن منابع جدید انرژی نیست، بلکه ما وظیفه داریم تدبیری بیندیشیم که از نفوذ دلارهای نفتی بر اتخاذتصمیم های سیاسی آمریکا بکاهیم.

قسمتی از این طرح که به اسرائیل تخصیص داده شده شامل بیانیه ایست در مشروعیت بخشیدن و حمایت از حمله اسرائیل به لبنان (طرح سال 1982 ـ 1983 در ژوئن 1982 تهیه شده بود). در این بیانیه مجددا از طرح کمپ دیوید جانبداری شده و طرح صلح شاه فهد رد می شود. با نظریه دولت ریگان مبنی بر استراتژی تقویت دولتهای عرب ضد کمونیسم، تلویحا مخالفت گردیده و گفته می شود که این استراتژی ماسکی است برای پوشاندن سیاست "حمایت از اعراب" و در نتیجه کم بها دادن به اسرائیل و تضعیف هر نوع استراتژی در جهت همکاری اسرائیل و آمریکا. در طرح ادعا گردیده که سیاست حمایت از دولتهای عرب ضدکمونیسم، قماریست بر سر امنیت که منجر به نابودی همه سیستمهای طرفدار غرب در خاورمیانه خواهد شد و علاوه بر این بر آسیب پذیری اسرائیل نیز خواهد افزود.

در بخش کوچکتری از طرح مسأله "عربستان سعودی و سیاست تسکین بخشیدن اعراب توسط آمریکا" و همچنین موضوع "اسرائیل و افکار عمومی آمریکا" مورد بحث قرار گرفته. در رابطه با موضوع اخیر درباره به اصطلاح مخدوش نمودن نظر رسانه های عمومی در مورد اسرائیل، مطالبی عنوان گردیده و چنین نتیجه گیری می شود که علی رغم پول فراوانی که حامیان اعراب برای تغییر افکار عمومی خرج نموده اند، هنوز قاطبه مردم قویا از اسرائیل حمایت می نمایند.

در پایان آن قسمت از طرح که مربوط به اسرائیل است راهنمایی و توصیه هایی به جوامع یهودی آمریکا در چگونگی حمایت از اسرائیل انجام گرفته، که به شرح زیر است:

ما برنامه هایی را توصیه می کنیم که به لزوم عملیات جدید آمریکا در حفظ منافع جهان آزاد در لبنان تأکید گذارد و محتوی آن با شناسایی یکاسرائیل قوی و ضرورت حفظ امنیت آن، همچون منافع حیاتی آمریکا، تضاد و تعارضی نداشته باشد.

برای چنین شناختی نیاز است که:

ـ آمریکا به کمکهای اقتصادی و نظامی خود در حد نیاز دفاعی اسرائیل ادامه داده و به موازات آن در جهت استراتژی همکاری اسرائیل و آمریکا گامهای مؤری بردارد.

ـ با توجه به افزایش انفجارگونه اسلحه اعراب و اثرات ناشی از عقب نشینی از صحرای سینا بر اقتصاد تحت فشار اسرائیل، لازم است که این نوع کمکها به صورت وامهای بلاعوض اعطا گردد.

ـ آمریکا می بایست اصرار ورزد که صرف نظر کردن از هر نوع قصدی درباره انهدام اسرائیل، یکی از شرایط درستی و هم بستگی با کشورهای عرب ثروتمند است.

ـ آمریکا نمی بایست توازن تسلیحاتی در خاورمیانه را تغییر دهد و با فروش اسلحه به کشورهای عربی که مذاکرات صلح را نمی پذیرند، امنیت اسرائیل را به خطر اندازد.

علاوه براین ما برنامه ای را توصیه می کنیم که بر لزوم سیستم امنیتی مؤر در خاورمیانه تأکید داشته و حضور نظامی بیشتر آمریکا در منطقه را ضروری بداند.

ما توصیه می کنیم که تأکید جدید بر سیاست "تسکین بخش اعراب" موجب تندروی بیشتر کشورهای متعصب عرب خواهد شد و اتخاذ چنین سیاستی هرگز تندرویها را تعدیل نخواهد نمود.

ما توصیه می کنیم که دادن هر نوع امتیاز به عربستان سعودی، اردن و دیگر کشورهای عرب می بایست با گرفتن امتیازی از آنان توأم شود و در این رابطه آمریکا باید از آنان بخواهد که قرارداد صلح کمپ دیوید را بپذیرند و توصیه می کنیم که آمریکا از فروش اسلحه به عربستان سعودی و اردن و سایر کشورهای عرب، تا قبول این شرایط از جانب آنان،خودداری نماید.

ما برنامه فشرده ای را به منظور معرفی جبهه آزادی بخش فلسطین توصیه می کنیم تا نه تنها جنبه تروریستی آنها و قصدشان در نابودی و محو اسرائیل را نشان دهد بلکه ضد آمریکایی بودن آنها را نیز ثابت کند. در این رابطه آمریکا باید شدیدا از احیای مجدد آنها، بعد از شکست در لبنان، جلوگیری نماید و در ضمن می بایست بر ابلهانه بودن سیاست تسکین اعراب تأکید بیشتری شود و به موازات آن جایگزینهای دیگری در چهارچوب کمپ دیوید و در جهت منافع آمریکا با اعراب معرفی گردد.

ما توصیه می کنیم که جهت تعدیل برخوردهای منفی با اسرائیل، می بایست کوشش بیشتری نمود و با برخورد رسانه های گروهی، بعد از جنگ لبنان با اسرائیل، توجه بیشتری شود.

ما قویا توصیه می کنیم که می بایست آمریکا را تشویق نمود تا در حمایت از جریان کمپ دیوید، نقش مؤرتری بازی کند و پیشنهادات اروپای غربی و عربستان سعودی را که پس از بحران لبنان به عمل آمده، نپذیرد. در هر حال باید در تعمیق آگاهی عمومی نسبت به توافق کمپ دیوید کوشش شود. علاوه براین آمریکا می بایست تدابیری اتخاذ نماید که مصوبه اجرای مفاد قرارداد کمپ دیوید، پس از عقب نشینی از صحرا الزامی گشته و به آن احترام گذارده شود. در ضمن آمریکا می بایست در عادی کردن روابط مصر و اسرائیل در تمامی سطوح نقش فعال تری به عهده گیرد.

طرح 1984ـ1983 شورای ملی مشورتی جوامع یهودی، مجددا حمایتی است از حمله اسرائیل به لبنان و انتقاد از آمریکا که در بستن قراردادی بین لبنان و اسرائیل براساس قرارداد کمپ دیوید پافشاری کافی ننموده است.

در قسمت نهایی طرح، موضوع جدیدی مطرح گردیده و آن دعوت جوامع یهودی است برای نزدیکشدن برای هم و ایجاد ائتلاف در مورد مسائل مهم و عمومی، همچون بحران اقتصادی داخلی، علی رغم روابط تیره و گسسته دهه های گذشته، طرح چنین اشاره دارد:

امنیت جوامع یهودی ایجاب می کند که ما فاصله خود را با کسانی که زمانی دوست و متحد ما بوده اند کم کنیم، حتی اگر با ما دشمنی ورزند. همه باید بدانیم که در مقابله با مشکلات عظیمی که در پیش رو داریم، شدیدا نیازمند ائتلاف و هم بستگی هستیم. ما باید بدانیم که اگر نمی توانیم با هم عمل کنیم، حداقل می توانیم بار دیگر مذاکره کردن را بیاموزیم.

در قسمتی از طرح 1983 ـ 1984 که به اسرائیل اختصاص داده شده، درباره لبنان، کمپ دیوید، فروش اسلحه به کشورهای عرب و عقیده مردم آمریکا، نظریه هایی ارایه گردیده که عبارتند از:

لبنان

شورای ملی مشورتی جوامع یهودی، قرارداد اسرائیل و لبنان را می ستاید و موضع شوروی و سازمان آزادی بخش فلسطین را در این رابطه شدیدا مورد انتقاد قرار می دهد. شورا معتقد است که اسرائیل فعالانه در جستجوی دست یافتن به صلح است در حالی که اعراب تندرو هرگونه کوششی در این جهت را نفی می کنند.

کمپ دیوید

در این مورد شورا با طرح سپتامبر 1982 ریگان به علت مغایرت آن با طرح کمپ دیوید، مخالفت می کند و طرح فاس را نیز به علت مغایرتش با اقدامات آمریکا نفی می نماید.

خاورمیانه و افکار عمومی آمریکا:

در این بخش به افزایش جزیی حمایت از فلسطینیان در افکار عمومی آمریکا اشاره شده ولیاطمینان داده می شود که احساسات طرفدار اسرائیل در افکار عمومی و کنگره آمریکا هنوز حالت غالب و مسلط را دارد. در این بخش به فعالیتهایی که جهت حمایت از اعراب در آمریکا انجام شده اشاره گردیده و اردوهای دانشجویی، آسیب پذیرترین محل برای فعالیتهای ضداسرائیلی شناخته شده است. در این رابطه شورای ملی مشورتی جوامع یهودی، کمیته های مشورتی کالجها را مورد خطاب قرار داده و از آنها می خواهد که فعالیت علیه سازمان آزادی بخش فلسطین را در مجامع دانشگاهی توسعه دهند و هماهنگ نمایند.

در جای دیگر از این بخش به فعالیتهای تبلیغاتی اعراب در پی جنگ لبنان اشاره شده و مجددا مسأله سامی ستیزی عنوان گردیده، در این رابطه شورا می گوید: "چاره اساسی در این مورد، مبارزه مطلق علیه دشمنان سامیسم نیست بلکه ادامه مبارزه در جهت ثابت کردن همسویی منافع آمریکا و اسرائیل و وجوه اشتراک در فرهنگ سیاسی این دو کشور، راه چاره است."

شکلهای دیگر حمایت از اسرائیل

در نوامبر 1973، شورای فدراسیون مالی یهودی، کمیته یهودیان آمریکا، کنگره یهودیان آمریکا، و مجمع ضدافترا به کمک هم برای شورای ملی مشورتی جوامع یهودی، نیروی عملیاتی خاصی را برای امور اسرائیل ایجاد کردند. بودجه اولیه این تشکیلات 000,090,1 دلار بود که از طریق وجوه جمع آوری شده فدراسیونهای یهودی و مؤسات عضو شورای ملی تأمین می گردید. شورای ملی مشورتی در این رابطه یک نفر متخصص اسرائیلی را نیز به کارکنان خود افزود.

هدف از تشکیل این نیرو، تقویت برنامه ریزی برای اسرائیل بود و وظایف آن عبارت بود از: تأمین مخارج بررسیهای کمیته یهودیان درباره نظر مردمآمریکا نسبت به اسرائیل، انجام تعهد مالی برای پروژه کمیته کار یهودیان و تقویت روابط کارگری آمریکا با اسرائیل و فعالیت در زمینه هایی که نظر مساعد و طرفداری نسبت به اسرائیل وجود ندارد. به هر حال به کمک این برنامه ریزی، و تشکیل نیروهای عملیاتی، شورا توانست حتی در کوچکترین جوامع یهودی رسوخ کرده و فعالیتهایی را در حمایت از اسرائیل سازمان دهد و علاوه بر آن، برنامه تبلیغاتی وسیعی را به حمایت از اسرائیل پیاده کند.

شورای ملی مشورتی در مواقع ضروری به سازمانهای تحت پوشش خود توصیه های خاصی می نماید از جمله در سال 1977 کمیته خدمات دوستان آمریکایی، کنفرانسی را درباره خاورمیانه با شرکت ماتیت یاهوپلد Matityahu Peledژنرال اسرائیلی و یکی از رهبران فعال فلسطین به نام عصام سرطاوی، تشکیل داد. (اگرچه عصام سرطاوی شخصا در این کنفرانس شرکت نکرد ولی نظریات فلسطینیان را کتبا ارسال نمود.) در رابطه با این کنفرانس، شورای ملی مشورتی بلافاصله ژنرال اسرائیلی را بایکوت کرد و طی یادداشتی به سازمانهای عضو خود یادآور شد که به هیچ عنوان در این دام تبلیغاتی گرفتار نشوند و از شرکت در آن بپرهیزند.

در مراسم راه پیمایی برای کار، صلح و آزادی که به یادبود راه پیمایی 20 سال قبل مارتین لوترکینگ، رهبر سیاهان آمریکا انجام گرفت، شورای ملی مشورتی به سازمانهای خود توصیه نمود که نهایت احتیاط را به عمل آورده و از دخالت در این راه پیمایی جدا خودداری نمایند. در مورد دیگر در مارس 1982 شورای ملی طی نامه ای به امضای 120 تن از رهبران گروههای یهودی خطاب به ریگان، نسبت به ادامه فروش اسلحه به اعراب اعتراض نمود. به ویژه در مورد فروش اسلحه به اردن شدیدا اعتراض گردید.

در ژوئن 1982 پس از ملاقات رهبران شورا باناتان شارون Natan Sharonژنرال اسرائیلی، یان اویتز رئیس شورا در مورد سیاست آمریکا در لبنان با ارسال تلگرامی برای ریگان از او می خواهد تا اقدامی کند که اسرائیل مجددا مجبور به دفاع از خود نگردد همچنین برای عقب نشینی اسرائیلیان از لبنان اصرار نشود. طی این تلگراف همچنین خواسته شد که ریگان در مقابل مجازاتهای سازمان ملل و دیگر مقامات دولتی آمریکا در مورد اسرائیل ایستادگی نماید. شورای ملی مشورتی جوامع یهودی علاوه بر فعالیتهایی که ذکر گردید، همه ساله کنفرانسهایی ترتیب می دهد تا ضمن استفاده از آن برای تهیه طرح و برنامه های مشترک شورا، فرصتی باشد برای شخصیتهای سیاسی آمریکا و اسرائیل تا به تبادل نظر بپردازند.

مأخذ:

  1. اوبرین، لی: المنظمات الیهودیة الامریکیة و نشاطاتها فی دعم اسرائیل، مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، بیروت 1986.