تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک اسرائیل

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


مقدمه:

سلاح بیولوژیک یا شیمیایی عبارتست از "عوامل میکروبی و در کل زیستی یاتوکسینها (سموم غیرزنده که از موجودات زنده اعم از گیاهان، جانوران یا باکتریها) در انواع و مقادیری که توجیه صلح آمیز ندارند و برای صدمه زدن به دیگران به کار می روند. در این زمینه تفاوتی از نظر منشأ و چگونگی آنها وجود ندارد. تولید آنها ارزان و کم دردسر است و می توان در آزمایشگاهها، در مزارع یا حتی در خانه به تولید آنها پرداخت.

انواع سلاحهای بیولوژیک عبارتند از آنتراکس (سیاه زخم)، ریسین، بوتولیسم، آبله و... آنتراکس که عامل آن به صورت پودر خاصی در میدان جنگ و یا علیه غیرنظامیان به کار گرفته می شود، از سلاحهای بیولوژیک خطرناک محسوب می شود. کاربرد اینسلاح در مرحله نخست علایمی شبیه آنفلوآنزا دارد و سپس به خونریزی سینه می انجامد. این بیماری در مراحل اولیه قابل شناسایی و درمان است. اما در مراحل بعدی کشنده خواهد بود. پس از آلودگی فرد به این بیماری تعداد بسیار زیاد از ارگانیسمهای کوچک در سطح بدن پیدا می شوند که سمهای خطرناک (توکسین) تولید می کنند و این سموم در بدن جمع می شود و به مرگ می انجامد.

بنابر گزارش سال 4969 سازمان ملل به نام "سلاحهای شیمیایی و باکتریایی و اثر استفاده احتمالی آنها" سلاح شیمیایی عبارتست از عوامل شیمیایی که به صورت جامد، مایع یا گاز درمی آید و به دلیل تأثیر مسموم کننده آن علیه انسان و حیوان استفاده می شوند. مطابق تعریف ناتو سلاح شیمیایی یک ماده شیمیایی است که به قصد استفاده در عملیات نظامی برای قتل، آسیب خطرناک یا ناتوان سازی انسانها به کار می رود و دارای تأثیرات فیزیولوژیک است. تکنولوژی ساخت سلاحهای شیمیایی فراگیر است و به آسانی در دسترس قرار می گیرد.

تأثیر سلاحهای شیمیایی متأثر از شرایط خاص طبیعی و غیرطبیعی از قبیل سن افراد، آب و هوا، جهت باد، ابزار پخش آنها، خلوص سلاحها و عوامل دیگری قرار دارد. برخی از آنها ظرف چند ساعت افراد را می کشند و در برخی دیگر، افراد در معرض آلودگی زنده مانده و مقاومت می کنند. اگرچه اغلب آسیبهای جبران ناپذیر می بینند.

مواد شیمیایی به صورت مایع، گاز، و حالتی بین این دو در تسلیحات به کار می رود. مواد شیمیایی دارای عوامل اعصاب، پوست و تنفس هستند که ازراه ششها، زخمهای روی پوست و جریان خون وارد بدن می شوند. از متداول ترین انواع آنها می توان به سارین، سومان، وی ایکس، تابون، سیانید هیدروژن و گاز خردل اشاره کرد.

الف ـ تاریخچه برنامه شیمیایی و بیولوژیک در اسرائیل:

رژیم صهیونیستی از هنگام پیدایش خود، برنامه شیمیایی و بیولوژیک داشته است. قبل از آن در طی دهه 1940 و نیز در دهه 1930 دانشجویان و دانش آموزان یهودی "ییشوف" (جامعه یهودی نخستین در فلسطین) در رشته های شیمی و میکروبیولوژی فعال بودند. در این میان درخشان تر از همه نام برادران "کاتاچالسکی" (آهارون و افرایم) می باشد که در دهه 1930 جزء نخستین کسانی بودند که در دانشگاه عبری بیت المقدس به مطالعه شیمی پرداختند و هر دو با مدرک دکترا از دانشگاه مزبور فارغ التحصیل شدند. آنها در دانشگاه به تحقیقات مولکولی پرداختند و شیمی ارگانیک را با میکروبیولوژی پیوند زدند. برادران کاتاچالسکی پس از فراغت از تحصیل جذب گروه تروریستی "هاگاناه" شد و در بخشهای علمی و تحقیقی آن به کار پرداختند.

از 1948 که رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین بنیانگذاری شد توسط این رژیم بر روی فعالیتهای علمی و تحقیقاتی با اهداف نظامی سرمایه گذاری زیادی صورت گرفته است و واحد "همد" در ارتش رژیم صهیونیستی تشکیل گردید. صرفا این واحد به فعالیتهای تحقیقی و تولیدی در زمینه های شیمیایی، بیولوژیک و اتمی پرداخت.ریاست همد به "افرایم کاتاچالسکی" (متولد 1916) ـ بعدا نام خانوادگی خود را به "کتسیر" تغییر داد ـ داده شد که پس از فراغت از تحصیل در آمریکا سرگرم کارهای تحقیقاتی بود.

در این زمان "بن گوریون" نخست وزیر رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده بود که این رژیم باید از سلاحهای پیشرفته تر و خطرناک تری نسبت به دشمنان عرب خود برخوردار باشد. بنابراین به جذب دانشمندان فیزیکدان و شیمیدان پرداخت و فعالیتهای مربوط به تولید سلاحهای شیمیایی را گسترش داد.

به پیشنهاد "الکساندر کینان" دانشجوی دکتری میکروبیولوژی (متولد 1921) و با حمایت سرلشکر "ایگال یادین" فرمانده عملیاتی هاگاناه، بن گوریون با تشکیل واحد جنگ بیولوژیک در همد موافقت کرد. این واحد را "همد بیت" نامیدند که نخست در یافا و سپس در روستای عربی ابوکبیر و سرانجام در شهرک "نس زیونا" نزدیک تل آویو مستقر شد. این واحد را در یک باغ پرتقال برپا نمودند. این سرآغاز فعالیت این رژیم در سلاحهای بیولوژیک بوده است. "یوری میلیشتامن"، مورخ نظامی صهیونیست، معتقد است که در جنگ اول اعراب و اسرائیل، صهیونیستها از عوامل بیماری زا و شیمیایی در روستاهای عربی (برای جلوگیری از بازگشت آوارگان) و نیز در شهر آکره برای ایجاد بیماری همه گیر تیفوس استفاده کردند. همچنین مصریان در سال 1948 از دستگیری چهار سرباز صهیونیست خبر دادند که قصد داشتند چاه آبی را در غزه آلوده کنند.

پس از جنگ اول اعراب و اسرائیل در سال 1948 همد که 560 نفر کارمند داشت از نظارت ارتش خارج شد و به وزارت دفاع پیوست. به دنبال آنهمد به صورت چند واحد جداگانه درآمد که "ماخون" (Machon) نام داشته و کارهای غیرنظامی انجام می دادند. از جمله موفقیتهای بن گوریون در این زمان جذب "ارنست داوید برگمان" مدیر علمی مؤسسه "سیئف" (متعلق به "حاییم وایزمن" اولین رئیس جمهور رژیم صهیونیستی) در تشکیلات وزارت دفاع و ارتش بود. بن گوریون، برگمان را در مقام مشاور علمی خود و نیز مسئول تحقیقات در وزارت دفاع قرار داد. برگمان در 1952 کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل IAECو نیز "مؤسسه تحقیقات بیولوژیک اسرائیل" Institute of Biological (Israel Weapons) IIBR را تشکیل داد. ایبر IIBR را می توان دنباله همد بیت دانست که از ترکیب دو "ماخون" حاصل آمد و در همان باغ پرتقال نیس زیونا واقع بود. برگمان که در دهه 1950 در فعالیتهای علمی بسیار فعال بود و صاحب آثار بسیاری است در تأسیس ایبر از کمک دانشمندانی همچون کینان، "روبرت گلداوسر" و "مارکوس کلینگبرگ" برخوردار بوده است. اینان بعدا خود در رأس این نهاد قرار گرفتند.

برگمان و کینان بر این عقیده بودند که باید از تحقیقات علمی اولیه و ساده آغاز کرد تا پروژه های پیشرفته تر و مدنظر نهادهای دولتی را اجرا نمود. به نظر آنها دولت و وزارت دفاع باید نقش مهمی در هدایت طرحهای علمی و تحقیقاتی داشته باشد. برگمان در 1957 موفق شد پروفسور "لودویگ فلک" دانشمند لهستانی میکروبیولوژیست و عضو هیأت رئیسه آکادمی علوم آن کشور را به ایبر جذب کند. این فرد با 130 اثر علمی همچون پرستیژ و اعتبار بین المللی ایبر عمل کرد.

ایبر پس از برگمان دوام یافت و همچنان به کار ادامه داد. ایبر در زمینه های زیست شناسی، شیمی درمانی و علوم طبیعی فعالیت می کند. همچنین هر ساله کنفرانسهای علمی نیز برپا می نماید که به نام "اوهلو" خوانده می شوند. از 300 عضو آن 120 نفر دانشمندان متخصص و دارای مدرک دکترا هستند. اطلاعات رسمی بی خطر بودن ایبر را نشان می دهد، اما محقق هلندی "کارل نیپ" درباره برنامه های نظامی و تسلیحاتی این مرکز توضیح می دهد که در بخش شیمی تولیدات آن شامل گازهای اعصاب از قبیل سارین، وی ایکس، تایون و مواد ناتوان کننده است که تا مدت خاصی فرد را از کار می اندازد.

در بخش بیولوژیک، تحقیقات در زمینه بیماریهای تیفوس، هاری و حشرات ناقل و عوامل بیماری زای دیگر صورت می گیرد. همچنین به گفته نیپ 15 نوع توکسین در آنجا تولید می شود. از جمله این توکسینها "استافیلوکوکوس" است که حالت ناتوان کننده دارد.

ب ـ نشانه های سلاح شیمیایی:

رژیم صهیونیستی هیچ گاه به برخورداری خود از سلاح شیمیایی یا بیولوژیک اشاره نکرده است. مشخص نیست که به درستی چه سلاحهایی و یا چه اهدافی تولید می شوند. آیا این سلاحها اعم از شیمیایی یا بیولوژیک ماهیت دفاعی دارند یا تهاجمی. بسیاری از کشورهای بزرگ غربی معترفند که سلاح شیمیایی و بیولوژیک دارند، اما این سلاحها دارای ماهیت دفاعی می باشند. چنین چیزی تقریبا پذیرفته شده و مشروع شناخته شده است. اما رژیمصهیونیستی در این زمینه کاملاً ساکت است.

از آغاز مجتمع باغ پرتقال "همد بیت" در "نس زیونا" تحت نظارت و حفاظت شدید قرار داشت و کارکنان از مصاحبه مطبوعاتی منع می شدند. البته وضعیت همد بیت و ایبر تا حدی متفاوت از موساد و شین بت و بیشتر مشابه نیروگاه دیمونا بوده است. به این معنی که رژیم صهیونیستی منکر وجود ایبر نبود همچنانکه نیروگاه دیمونا را انکار نمی کرد، اما منکر وجود برنامه های مربوط به سلاحهای غیرمتعارف و کشتار جمعی در آنجا بوده است و حاضر به اطلاع رسانی درباره برنامه های مخفی آن نبوده است. کسی مانند "موردخای وانونو" که اسرار هسته ای این رژیم را فاش کرد در ایبرونس زیونا ظهور نکرد (نک. وانونو، موردخای) که اسرار هسته ای این رژیم را فاش کرد در ایبرونس زیونا ظهور نکرد. هیچ کدام از تکنسینهای آن فرار نکردند و اطلاعات محرمانه را در اختیار مطبوعات قرار ندادند.

رژیم صهیونیستی نیز چندان تمایلی نداشت که ایبر به صورت یک مؤسسه جنجالی و خبرساز درآید. کارخانه نس زیونا دارای اقدامات حفاظتی بسیار دقیق و نفوذناپذیری می باشد.

اما اینکه رژیم صهیونیستی در مرکز مؤسسه تحقیقاتی و تولیدی ایبر در نس زیونا به کار تولید سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک و یا تحقیقات علمی در زمینه تولید این سلاحها اشتغال دارد تنها می توان به شواهد اشاره کرد. شواهدی که در آغاز آورده شد مثل مسموم کردن چاههای آب و یا وقوع بیماری همه گیر در آکره در زمان جنگ اول اعراب و اسرائیل که هیچ گاه اطلاع رسانی صحیحی درباره آن انجام نگرفت می تواند برخورداری این رژیم را از چنینسلاحهایی برساند.

همچنین یک شاهد مربوط به اینکه رژیم صهیونیستی در ایبر برنامه های مخفی شیمیایی و بیولوژیک داشته است افشاگری 1993 است. در این سال مقامهای نظامی اعلام کردند که اطلاعات محرمانه مربوط به ایبر به بیگانگان فروخته شده است و جاسوسی در سطح عالی ترین سطوح مؤسسه ایبر روی داده است. از این زمان به بعد نام دانشمند معروف "کلینگبرگ" بر سر زبانها افتاد.

پرفسور "آوراهام مارکوس کلینگبرگ" که قبلاً به عنوان یکی از همکاران برگمان در تأسیس ایبر از او نام برده شد یک یهودی لهستانی بود که در زمان اشغال کشورش توسط آلمان نازی در اوایل سومین دهه حیات خود به سر می برد و سرگرم تحصیل پزشکی در دانشگاه "مینسک" اتحاد جماهیر شوروی بود.

او سپس به ارتش سرخ پیوست و در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان متخصص اپیدمی و بیماریهای واگیر در ارتش سرخ خدمت کرد و بر اثر ابراز لیاقت به درجه سرهنگی رسید. از جمله موفقیتهای او خدمت در یک واحد پزشکی ارتش بود که توانست علت مرگ مرموز هزاران دهقان را در شهر روسی اورنبورگ (در کنار رودخانه اورال) تشخیص دهد. کلینگبرگ در سال 1948 به فلسطین اشغالی مهاجرت کرد و وارد همد بیت و سپس ایبر شد.

کلینگبرگ در ایبر تا سمت معاون رئیس و مدیر بخش تحقیقات بیماریهای همه گیر ارتقاء یافت و در ضمن استاد دانشکده پزشکی دانشگاه تل آویو نیز بود. کلینگبرگ در سال 1983 ناپدید شد. تنها توضیح مقامهای رسمی این بود که پرفسور در سفری بهسوئیس دچار اختلال روانی شده و تحت معالجه است. تنها همسرش و معدودی از نزدیکترین همکاران و دوستانش آگاه بودند که کلینگبرگ سالها اطلاعات محرمانه ای از فعالیت ایبر را در اختیار شوروی قرار می داده است و پس از مشخص شدن ماجرا برای نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل، زمانی که وی قصد داشت برای شرکت در یک کنفرانس علمی به اروپا برود بازداشت شد. کلینگبرگ پس از محاکمه به 18 سال زندان محکوم شد. کلینگبرگ در سال 1998 پس از 15 سال زندان به علت کهولت سن و بیماری از زندان آزاد شد و تحت نظارت شدید قرار گرفت. سرنوشت او همچنان در محاق و فراموشی است.

نشانه های دیگری حاکی از وجود چنین تسلیحاتی وجود دارد. از جمله در سال 1997 که مأموران موساد کوشیدند "خالد مشعل" مسئول دفتر سیاسی حماس را به قتل برسانند از نوعی ماده شیمیایی علیه او استفاده کردند که به او آسیبی نرسید، اما نگهبانان آسیب دیدند و شاه اردن، رژیم صهیونیستی را واداشت که پادزهر آن ماده شیمیایی را که تنها در نس زیونا ساخته می شد، تحویل دهد. به عنوان یک نشانه دیگر می توان به سانحه هواپیمای بوئینگ 747 خطوط هوایی "ال عال" اشاره کرد که در اکتبر 1992 در نتیجه یک تصادم در حوالی "آمستردام" پایتخت هلند سقوط کرد و منفجر شد. هواپیما حامل ماده ای بود که حدس زده شد دی ام ام پی (DMMP) است و در ساخت گاز اعصاب سارین به کار می رود.

این ماده باید به مؤسسه مستقر در نس زیونا می رسید. رژیم صهیونیستی چنین امری را نپذیرفت.به دنبال انفجار، آسیبهایی به سلامت مردم محلی وارد آمد از جمله مشکلات عصبی، سرطان، جوشهای پوستی. سرانجام در سال 1998 پس از هفت سال انکار و اصرار، رژیم صهیونیستی وجود ماده دی ام ام پی در هواپیمای باربری را تأیید کرد و با این حال رژیم صهیونیستی و شرکت ال عال در نهایت نیز به طور کامل همه جزئیات ماجرا را فاش نساختند.

فعالیتهای مرکز نس زیونا همواره یک عامل نگران کننده بوده است. از دهه 1990 که مطبوعات توانستند با آزادی بیشتری به این مسئله بپردازند این نگرانیها علنی شد. اهالی نس زیونا با تلاش برای تولید سلاح شیمیایی مخالف نیستند، اما می خواهند مرکزی با این فعالیتها در جای دیگری دور از مرکز جمعیت ایجاد شود. آنها در سال 1998 از طرح دولت برای توسعه مرکز نس زیونا شکایت کردند. از آنجا که دولت میل نداشت دعوا بالا بگیرد و جنجالهای حقوقی برپا شود به سرعت غائله را ختم کرد. به این صورت که طرح به طور موقت کنار گذاشته شد تا اینکه دولت به بررسی ابعاد زیست محیطی چنین اقدامی بپردازد.

روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحرونوت نیز در سال 1998 مطلبی را درباره نس زیونا به عنوان فاجعه زیست محیطی منطقه تل آویو منتشر کرد. (نس زیونا و اتفاقات ناخواسته در مرکز نس زیونا سبب تهدید شدیدتر نس زیونا و مناطق اطراف بوده است. یک بار نشریه بریتانیایی "فارین ریپورت" مطالبی را درباره احتمال نابودی نس زیونا در نتیجه یک انفجار در این مرکز به چاپ رساند.

ج ـ وضعیت حقوقی:

برای کنترل تسلیحات شیمیایی "معاهدهکنوانسیون سلاحهای شیمیایی CWC (Chemical/Biological Weapons) و متعاقب آن "سازمان منع سلاحهای شیمیایی" (organization for the prohibition of chemical OPCW weapos) به وجود آمده است. این سازمان دارای تقسیم بندیهای منطقه ای. در قسمت آسیایی آن، ایران، عربستان سعودی، اردن، بحرین، عمان، قطر، یمن و کویت در منطقه خاورمیانه و در جوار رژیم صهیونیستی به این پیمان پیوسته اند. در گروه آسیایی رژیم صهیونیستی تا یک دهه بعد معاهده مزبور را در 13 ژانویه 1993 امضاء کرد، اما هرگز در مجلس خود به تصویب نرساند.

البته بعد از تاریخ 28 آوریل 1998 امضاء به منزله تصویب و الحاق است.

در سال 1997 این رژیم کمیته عالیرتبه ای را با چند وزیر کابینه شامل وزیر دفاع "اسحاق موردخای"، وزیر تجارت آن زمان "ناتان شارانسکی" و وزیر امور زیربنایی وقت "آریل شارون" تشکیل داد. ریاست این کمیته با نخست وزیر "بنامین نتانیاهو" بود. کمیته زمانی تشکیل شد که ایالات متحده کنوانسیون را تصویب کرد و نیز کنوانسیون را تصویب کرد و نیز کنوانسیون اجرایی شده بود. کمیته مزبور باید درباره ارائه کنوانسیون به کنست (پارلمان) برای تصویب تصمیم گیری می کرد. کمیته به این نتیجه رسید که بهتر است فعلاً سیاست صبر و تماشا را در پیش بگیرد. سیاستی که همواره ادامه پیدا کرده است.

رژیم صهیونیستی پیوستن به این پیمان را به سود خود نمی داند، زیرا حاضر به پذیرش بازرسیهای سرزده از تأسیسات تحقیقات و تولیدات شیمیایی خود و من جمله نس زیونا نیست. اصلحفاظت و پوشیدگی در امنیت ملی و دکترین دفاعی این رژیم حتی بیشتر از کشورهای دیگر منطقه است. این رژیم در فعالیتهای شیمیایی و بیولوژیک خود نیز نظیر فعالیتهای هسته ای حاضر نیست که با پذیرش تعهدات بین المللی دایره عمل و اختیار خود را محدود کند.

یک دلیل دیگر برای مسکوت گذاشتن کنوانسیون شکست طرحهای همکاری منطقه ای، مختل شدن روند صلح و در نهایت وقوع انتقاضه است. طرح کنترل تسلیحات و امنیت منطقه ای (Arms Contvol and Regional Security) ACRSنخست در اوایل دهه 1990 به وجود آمد. این همکاری منطقه ای خود دلیلی بود برای امضای اولیه کنوانسیون توسط این رژیم و نیز پیوستن به "کمیسیون آماده سازی سی دبلیوسی" مستقر در لاهه که باید رویه های اجرایی کنوانسیون را مشخص می کرد. از آنجا که سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک در خاورمیانه تقریبا فراگیر است این رژیم با امضای کنوانسیون قصد داشت کشورهای منطقه را به پیوستن به آن تشویق کند.

این طرح برای اعتمادسازی و همکاری منطقه ای و در تعقیب صلح چندجانبه به وجود آمد. قرار شد که مرکز جلوگیری از بحران و بانک امنیت منطقه ای تشکیل و بانک اطلاعاتی کنترل تسلیحات تأسیس گردد. در این طرح کشورهای خاورمیانه ای و نیز اروپایی و آمریکایی حضور داشتند. درباره سلاحهای هسته ای، شیمیایی و بیولوژیک بحث کرده و آنها را تحت نظارت و بازرسی قرار می دادند.

هدف این بود که سمینارهایی در سطح سران عالیرتبه خاورمیانه ای تشکیل شود تا به بحث ازنگرانیها و تهدیدهای امنیتی یکدیگر بپردازند. اما این طرح به جایی نرسید و ناموفق ماند. بیشتر به دلیل اختلافاتی که بین کشورهای خاورمیانه وجود داشت. مصر اعتراض می کرد که اسرائیل حاضر نیست برای اجرای این طرح، اطلاعات مربوط به فعالیتهای هسته ای خود را افشا کند و این فعالیتها خطری را متوجه امنیت ملی کشورهای منطقه می سازد. این طرح در نیمه دهه 1990 ناکام ماند.

دلیل دیگر این است که کشورهای مهم عرب از قبیل مصر، سوریه و رژیم بعثی عراق معاهده منع سلاحهای شیمیایی را امضاء نکرده و در مظان اتهام برخورداری هستند. به خصوص مصر که از این سلاحها در یمن و علیه شورشیان یمنی در جنگ داخلی آن کشور (7 ـ 1963) استفاده کرد و طبق برخی شواهد در یک حمله هوایی در 5 ژانویه 1967 به "روستای کیتف" در خاک رژیم صهیونیستی نیز این سلاح را به کار برد.

رژیم عراق در جنگ با ایران و نیز علیه اتباع خود از این سلاحها بهره گرفت. این در حالیست که رژیم بعثی عراق بخش مهمی از برنامه سلاح شیمیایی خود را مدیون مصر بود. مصر در دهه 1970 سلاح شیمیایی و فن آوری آن را در اختیار سوریه قرار داد. لیبی نیز کشوری است که با تأخیر به این کنوانسیون پیوست. رژیم صهیونیستی درباره همه قراردادها و رژیمهای کنترل تسلیحات، سیاست یکسان و مشابهی در پیش گرفته که یکی از وجوه و اصول مهم آن نپیوستن به آنهاست تا اینکه کشورهای دیگر منطقه همه بپیوندند و صلحی جامع برقرار شود.

د ـ واکنشهای داخلی:

در اسرائیل همه با این وضع موافق نیستند. برخی معتقدند که بیرون بودن اسرائیل از کنوانسیون سلاحهای شیمیایی و سازمان منع سلاحهای شیمیایی به نفع این رژیم نیست. این سازمان اعلام می کند که پیوستن دارای این امتیازات است: کمک و حفاظت، همکاری بین المللی، توسعه تکنولوژیک و اقتصادی، تجارت آزاد و کمک قانونی است. گرچه منظور از کمک و حفاظت حمایت از کشورهای عضو بر اثر سلاح شیمیایی دولتهای متخاصم است. اما بحث تجارت آزاد بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. به این معنی که دولتهای خارج از سازمان منع سلاحهای شیمیایی می خواهند مشمول ضمیمه مواد شیمیایی در پایان کنوانسیون نباشند.

به موجب این ضمیمه سه فهرست از مواد شیمیایی ارائه می شود. هر فهرست شامل آ و ب (A$$B)است. "آ" مواد شیمیایی سمی و "ب" ماده تشکیل دهنده آنها را معرفی می کند. به موجب کنوانسیون، موجودی این مواد باید توسط کشورهای عضو اعلام شود و درباره آنها شفاف سازی گردد. به موجب کنوانسیون، آزادی تجارت موارد زیر باید از سوی اعضاء رعایت گردد. کشورهای عضو نباید مواد شیمیایی فهرست یک و دو را در اختیار کشورهای غیر عضو بگذارند. درباره فهرست سوم محدودیتها چنان زیاد است که تفاوتی با ممنوعیتهای فهرست اول و دوم ندارد. مواد این فهرستها مصارف صلح آمیز و صنعتی نیز دارند. از جمله فهرست 2 و 3 شامل موادی هستند که در پالایش نفت و تولید سیمان و کاغذ کاربرد دارد. بر این مبنا وزارت صنعت و تجارتخواهان امضای این کنوانسیون بود.

"یوسی بیلین" وزیر دادگستری سابق از حزب کارگر عقیده دارد که رژیم نباید تا ابد اسیر نظرات گذشتگان خود باشد و جلوی حرکت و تحولش گرفته شود. این می رساند که به نظر این فرد نپیوستن رژیم صهیونیستی به این کنوانسیون به صورت یک تابو و اسطوره دیده می شود که گویی کشورش را از آن گریزی نیست.

در برابر تشکیلات امنیتی و نظامی همچنان ساز مخالف می زنند و اصرار دارند که این رژیم نباید این ابهام هسته ای و شیمیایی را رها کند و در این زمینه به ویژه پس از آغاز نشان می دهند.

ه ـ ارزیابی تسلیحات شیمیایی:

رژیم صهیونیستی تحقیقات در مورد سلاحهای شیمیایی را از سال 1948 آغاز کرده است. فعالیتهای شیمیایی و بیولوژیک رژیم صهیونیستی با تأسیس مؤسسه مطالعات بیولوژیک در سال 1952 در "نس تونا" (Nes Tona)وارد مرحله جدیدی شد. در سال 1982 گزارشی درباره ساخت تأسیسات تولید گاز اعصاب و خردل در منطقه ای نزدیک دیمونا تکذیب شد. اما طبق گزارشهای دیگر، این رژیم به تولید سایر گازهای قابل استفاده در بمبها و راکت ها دست یافته بود.

در 4 اکتبر 1992 هواپیمای بوئینگ 747 متعلق به شرکت هواپیمایی العال رژیم صهیونیستی در جنوب آمستردام سقوط کرده و منجر به کشته شدن 43 نفر از ساکنان محلی گردید. طی تحقیقات به عمل آمده مشخص شد که این هواپیما حامل 50 گالون "دیمتیل متیل فوسفونات" بوده است که از آندر ساخت گاز اعصاب استفاده می شود. این ماده از مؤسسه تولید مواد شیمیایی سولکاترونیک (Solkatronic)در آمریکا خریداری شده و به مقصد مؤسسه تحقیقات بیولوژیک رژیم صهیونیستی حمل می گردید.

طبق گزارشات، این مقدار فقط بخشی از [حدود یک سوم ]قرارداد بوده و مابقی در پروازهای مشابه به فلسطین اشغالی حمل شده بود. رژیم صهیونیستی در ابتدا منکر این مسئله شد اما بعدها اعلام کرد این مواد برای آزمایش ماسک های گاز خریداری شده اند.

رژیم صهیونیستی کنوانسیون مربوط به تسلیحات شیمیایی را در تاریخ 13 ژانویه 1993 امضا کرد اما هرگز به تصویب کنست نرساند. طبق ارزیابی سازمانهای جاسوسی در سال 1998، این رژیم توانمندی ها و تأسیسات خود از جمله مؤسسه مطالعات بیولوژیک در "نس تونا" را گسترش نداده است چرا که از پیامدهای آن بر جمعیت ساکن در منطقه هراس دارد اما ممکن است پایگاه جدیدی احداث کرده و فعالیتهایش را به جای دیگری منتقل کرده باشد.

در اکتبر 1997 موساد تلاش کرد خالد مشعل رهبر سیاسی جنبش مقاومت حماس را با استفاده از نوعی گاز سمی به قتل برساند. اما اولین عملیات شیمیایی عوامل این رژیم با شکست مواجه شد و عوامل موساد در اردن دستگیر شدند. در همین سال یک تاجر اسرائیلی به فروش عناصر سلاحهای شیمیایی از جمله گاز خردل و اعصاب به برخی کشورهای منطقه متهم شد.

در رابطه با تحلیل توان شیمیایی رژیمصهیونیستی باید به چند نکته اشاره کرد: اول این که رژیم صهیونیستی توانایی کامل برای تولید حداقل دو نوع از تسلیحات شیمیایی را دارد و بی شک به انجام مطالعات برای تولید نسل های جدید سلاح های شیمیایی می پردازد. رژیم صهیونیستی در راستای افزایش توان دفاعی خود، به توسعه سیستم های دفاع شیمیایی شامل ادوات حفاظتی صنایع شالون، سیستم کامپیوتری البیت (Elbit)مخصوص کشف و شناسایی گاز و سیستم حفاظت هوایی بزال (Bezal) که سیستمی جهت محافظت از پرسنل نیروی هوایی است، اقدام نموده است. هزینه های دفاع در برابر حملات شیمیایی تاکنون حجم قابل توجهی از منابع مالی را به خود اختصاص داده است. برای مثال طی جنگ اول و دوم خلیج فارس ماسک های گاز بسیاری تولید، انبار و به صورت همگانی در اختیار مردم قرار داده شد.

رژیم صهیونیستی در حوزه تهاجمی، توان پرتاب تسلیحات شیمیایی را دارا می باشد و می تواند از بمبها، راکتها و موشکهای دوربرد استفاده نماید. اما بنا به نظر کارشناسان تاکنون توان مسلح کردن موشک ها با کلاهک شیمیایی را بدست نیاورده است. البته گزارش تأیید نشده ای در 4 اکتبر 1998 در ساندی تایمز منتشر شد که براساس آن هواپیماهای اسرائیلی قابلیت حمل سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک را به دست آورده اند. با این حال منابع صهیونیستی منکر وجود زرادخانه شیمیایی در سرزمینهای اشغالی اند.

و ـ ارزیابی تسلیحات بیولوژیک:

تحقیقات زیادی درباره تسلیحات بیولوژیک ودفاع در برابر حملات بیولوژیک انجام می شود اما درباره حجم و جزئیات برنامه تسلیحات بیولوژیک در جهان اطلاعات اندکی موجود است. بنابه ارزیابی سازمان اطلاعات نظامی آمریکا، رژیم صهیونیستی آمادگی ساخت سریع تسلیحات بیولوژیک را دارد اما شواهدی مبنی بر تلاشهای عملی برای تولید دیده نشده است.

سابقه فعالیت های بیولوژیک اسرائیل به آوریل 1948 باز می گردد که بن گوریون دستور تحقیق در این حوزه را صادر کرد و مرکزی به نام "همد بیت" (Hemed Beit)در این ارتباط ساخته شد، اما هیچ وقت فعالیت در زمینه تسلیحات بیولوژیک تأیید نشد. براساس گزارشها، "همد بیت" در سال 1952 جای خود را به مؤسسه تحقیقاتی تسلیحات بیولوژیک در مرکز مطالعات بیولوژیک "نس تونا" در 12 کیلومتری جنوب تل آویو داده است. این مؤسسه دارای سیستم امنیتی و حفاظتی فوق العاده ای می باشد. کارمندان آن را حدود 300 نفر و دانشمندان آن را 120 نفر تخمین زده اند. احتمالاً رژیم صهیونیستی توان تولید ویروس سیاه زخم، توکسین برتولینوم، تولارمیا، طاعون و تب کیو (Q)را دارا می باشد.

مقامات آمریکایی اعلام کرده اند که رژیم صهیونیستی را در لیست کشورهای دارای تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک، قرار داده اند. به نظر آنها این رژیم حداقل، انباری از تسلیحات مرتبط با گاز اعصاب دارد و توانسته است به تکنولوژی خشک کردن و ذخیره سازی مواد بیولوژیک در شکل میکرو پودرها (Micropowder)دسترسی پیدا کند. اما به طور رسمی مواضعی اتخاذ نشده و سیاست ابهام دراین حوزه نیز به کار گرفته شده است.

برنامه بیولوژیک رژیم صهیونیستی در آغاز به بهانه اهداف دفاعی طراحی شد اما تعقیب برنامه های دفاعی، دستیابی رژیم صهیونیستی به توان تولید سلاح را نیز امکان پذیر ساخت. کاربرد تسلیحات شیمیایی توسط صدام در جنگ عراق علیه ایران باعث شد، رژیم صهیونیستی که خود را در معرض تهدید رژیم بعث می دید، دست به مطالعات و پژوهشهای گسترده بیوتکنولوژیک با هدف ساخت پادزهر و کسب آمادگی دفاعی بزند و کمی بعد معلوم گردید که این رژیم از ابتدا در پی تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک بوده است.

مآخذ:

  1. عبداللهی، اسماعیل و زیبایی، مهدی: برآورد استراتژیک اسرائیل، مؤسسه ابرار معاصر تهران، 1381.
  2. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، حوزه امنیتی ـ نظامی، 27/2/1383، شماره 7/218.
  3. http://www.geocities.com/CapeCanaveral/lab/4239/che mweapons/cwindex.html.
  4. http://abcnews.go.com/sections/living/dailynews/wtcbioweapons.html.
  5. Cohen; Avner; Israel and Chemical/Biological Weapons: History, Detterrance, and Arms Control; The Nonproliferation Review/Fall-Winter 2001.
  6. Anthony Cordesman, Israeli weapons of Mass Destruction,CSIS, 2008.p.6.
  7. Uzi Mohnami, Israel Jets Equipped for
  8. chemical warfare, Sunday Times, October 8991,4.