آیین های جدید در اسرائیل

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


آیین های جدید (New cults) جنبشهای شبه دینی هستند که شعائری پیچیده و تشکیلاتی بسته دارند. اعضای آنها گاهی لباسهای مخصوص می پوشند و با اعتقادی ساده و ثابت که هستی و همه پدیده ها را تفسیر می کند به نوعی امنیت دست می یابند؛ زیرا این اعتقاد، سرسپردگی و وفاداری کامل را اقتضا می کرد. یکی از مهم ترین پدیده هایی کهیهودیت معاصر را تهدید می کرد، روی آوردن یهودیان به این ادیان جدید بود؛ خصوصا پس از آن که پیروان این ادیان از شعائر عجیب و نامأنوس دست کشیدند و زندگی ایشان مانند زندگی عادی مردم جامعه اش که در آن می زیستند. اگرچه مجموع اعضای گروههای یهودی از 3 درصد کل جمعیت ایالات متحده آمریکا تجاوز نمی کند، اما 20 تا 50 درصد آنان جزو چنین جنبشهایی هستند و حتی بسیاری از رهبران آنها یهودی اند.

در اروپای غربی نیز وضعیت تفاوت چندانی با آمریکا ندارد. مهم ترین این گروهها در آمریکا عبارت اند از: گروه بودایی از نوعِ زن (که 50 درصد طرفداران آن در سان فرانسیسکو یهودیان هستند)، گروه هاری کریشنای هندو (که 15 درصد از طرفداران آمریکایی آن یهودی اند)، کلیسای توحید (unification church) و گروههایی مانند Est و سرچشمه حیات. شاید بتوان فراماسونری و بهائیت را نیز جزو این آیینهای جدید به حساب آورد.

همچنین گروههایی شیطان پرست نیز بار دیگر ظهور کرده اند و بسیاری از اعضای گروههای یهودی نیز در صف آنان جای دارند. گروههایی تبشیری مسیحی با پوششهای یهودی (گروههای "مسیحیان،عبرانی") نیز میان یهودیان فعالیت دارند. از جمله مهم ترین این گروهها، گروه یهودیانی برای مسیح هستند که معتقدند می توان همزمان هم مسیحی بود و هم یهودی و مسیحیت آنها در واقع مجوز یهودی بودنشان است.

این مبلغان طرز استفاده از نمادهای یهودی را به خوبی می دانند، نمادهایی مانند نان فطیر، زبان عبری، ستاره داوود و شمعدان منورا. آنها به مسیح و مریم با نام عبریشان ("یهوشاو" و "مریام") اشاره می کنند و همچنین مسیح را "ماشیح" می نامند. آنها تلاش می کنند که برای نمادهای یهودی مضمونی مسیحی ایجاد کنند. برای مثال، در عید پسح، قرصهای سه گانه نان فطیر را تثلیث مسیحی می خوانند و نان نصفه و استخوان قوچ را سمبل مسیح مصلوب، و شراب را نماد خون او می دانند.

افزون بر همه اینها به طور کورکورانه ای دولت اسرائیل را تأیید می کنند. اما تأیید آنها سبک و سیاقی مسیحی دارد. به نظر می رسد شمار زیادی از طرفداران و گروندگان به این گونه گروهها جوانان یهودی باشند و حتی گفته می شود که نزدیک به سی هزار یهودی از طریق این گروه مسیحی شده اند.

ادامه فعالیت این گروهها به اسرائیل نیز کشیده شده و علامت TM (اختصار عبارت Transcendental Meditation به معنای ذهن ورزی و تفکر متعالی) هزاران اسرائیلی را به خود جذب کرده و شهرکی به نام "میگدالم" به آن اختصاص یافته است. همچنین گروه هاری کریشنا نیز در نظر دارد تا کیبوتسی برپا کند.

به نظر می رسد که روی آوردن یهودیان و اسرائیلیها به آیینهای جدید نمایانگر ضعف عقیده یهودی و بالا رفتن احساس غربت در نتیجه افزایش میزان خردگرایی و سکولاریسم و تحلیل رفتن نقش خانواده به عنوان یک مؤسسه واسطه است. آیینهای جدید همزمان جایگزین عقیده و خانواده می شوند و نقش واسطه را در عقاید و عملکرد افراد و جامعه ایفا می کنند.

انگیزه بسیاری از جوانان نیز برای روی آوردنبه آیینهای جدید، تأکید این آیینهای بر زهد و پارسایی است. آنها موفقیت مادی کسانی را که با تمدن بورژوازی غرب همداستان شدند، موفقیتی خالی از معنا و مضمون اخلاقی می دانند که به غرق شدن در زندگی حسی و کاملاً مصرفی می انجامد.

شاید ترکیب چند لایه یهودیت یکی از مهم ترین علل روی آوردن جوانان به آیینهای جدید باشد؛ چرا که یهودیت شامل طبقات مختلف و متناقضی است که اگرچه در کنار هم قرار دارند اما هیچ رابطه ای بین آنها نیست؛ در حالی که قلمرو آیینهای نوین، مشخص و محدود است و پیوستن به آنها یعنی کسب هویتی واضح و روشن.

افزون بر این، یک یهودی که به آیینی تازه می گرود می تواند وجوه تشابهی را میان میراث یهودی خود با آیینها بیابد (مثلاً شیطان پرستی چندان تفاوتی با قربانی کردن برا عزازیل ندارد). اغلب این آیینها بیانگر نوعی حلول گرای هستند؛ حال یا از طریق وحدت وجود مادی یا حلول گرایی بدون خدا؛ یعنی نوعی حلول گرایی که خالق به طور کامل یا وجود مادی یکی شده و مطلق در ماده یا ذات انسان حلول کرده است. یهودیت به علت آن که ترکیبی چند لایه دارد، شامل طبقه حلولی قوی و قدرتمندی است که سبب می شود اعضای گروههای یهودی بتوانند در صف آیینهای جدید نیز درآیند.

از دیگر موارد مهمی که پیوستن یهودیان به این گروهها به ویژه گروههای مسیحیان عبرانی، کمک می کند آن است که از آنها خواسته نمی شود که از گرایشها یا هویت دینی قومی خود دست بردارند و این مسئله کار را برای بسیاری از یهودیان ساده تر می کند. از داده های آماری که در زمینه آیینهای جدید در دست است می توان چنین دریافت که نسبت اعضای گروههای یهودی به گروههای سری جهان حدود 30 درصد است.

ما فراماسونری، بهائیت، یکتاپرستی و یهودیت فمینیستی (حتی یهودیت تجدیدنظرطلب و جنبش فرهنگ اخلاقی) را در شمار این آیینها آورده ایم (اگرچه منابعی که در دست ماست، آنها را این گونه طبقه بندی نکرده است).

مأخذ

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد پنجم، چاپ اول، پاییز 1382.