وایزمن، عزر

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۰ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


عزر وایزمن (Ezer Weizman) یکی از آخرین رهبران رژیم صهیونیستی از نسل قدیمی اشکنازی وهفتمین رئیس جمهور این رژیم (طی سال های 2000 ـ 1993)، پس از مدت ها بیماری ذات الریه، سرانجام در تاریخ 24 آوریل 2005 در سن 81 سالگی در خانه اش واقع در شهر "فیساریا" (از شهرهای اراضی اشغالی 48) درگذشت.

عزر وایزمن از شخصیت های مهم نیم قرن رژیم صهیونیستی و یکی از قدیمی ترین رهبران این رژیم از نسل اشکنازی بود که به دلیل فعالیت های گسترده نظامی و سیاسی وی (در پست های مختلف) طی نیم قرن، از محبوبیت بسیاری در نزد صهیونیست ها برخوردار بود.

نکته ای که در بررسی شخصیت وایزمن و سوابق حزبی ـ سیاسی وی قابل توجه است، تغییر چهره سیاسی وی از فردی راستگرا در زمان تأسیس اسرائیل به سیاستمداری چپگرا در اواخر دهه 1970 می باشد. این تحول عمده در مشی سیاسی و حزبی وی، عملکرد سیاسی او را پس از این دوره تحت الشعاع خود قرار داد. از جمله این اقدامات می توان به ارتباطات وی با یاسر عرفات رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین و دیگر مقامات و شخصیت های سیاسی فلسطین اشاره کرد. هرچند که این امر در موارد متعدد موقعیت وی را در داخل ظام سیاسی اسرائیل متزلزل ساخت.

الف ـ پیشینه خانوادگی و شخصی:

عزر وایزمن، برادرزاده حاییم وایزمن ـ اولین رئیس جمهور اسرائیل ـ در سال 1924 در یک خانواده صهیونیست در تل آویو متولد گردید. خانواده وایزمن پس از مدتی به حیفا نقل مکان کرد. پیشه پدر وایزمن کشاورزی بود و به همین دلیل در مناطق شمالی حیفا که منطقه ای کشاورزی بود اسکان یافت. عزر تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را نیز در این شهر سپری کرد.

وی پس از پایان دوره دبیرستان، به فراگیری دوره خلبانی (در دانشکده فرماندهی نیروی هوایی بریتانیا) پرداخت و در سال 1942 (در سن 18 سالگی) به نیروی هوایی بریتانیا پیوست و در خلال جنگ جهانی دوم به عنوان خلبان نیروی هوایی در مصر و هند خدمت نمود. وی پس از پایان جنگ، به فلسطین (تحت قیمومیت بریتانیا) برگشت.

وایزمن در سال 1946 به عضویت گروه تروریستی "اِرگون" درآمد و تا سال 1948 (زمان شکل گیری رژیم صهیونیستی) در این گروه به فعالیت پرداخت.

پس از تأسیس دولت اسرائیل در می 1948، وایزمن که خود یکی از پایه گذاران نیروی هوایی اسرائیل بود، به این نیرو پیوست و مدارج ترقی را تا مقام فرماندهی آن طی کرد. وی در سال 1948 به عنوان اولین خلبان ارتش اسرائیل در جنگ 1948 شرکت کرد. و در این جنگ مسئولیت رساندن مهمات و امدادرسانی به منطقه نقب و گوش عتسیون (در کرانه باختری) را برعهده داشت. پس از شکل گیری رژیم صهیونیستی به همراه تنی چند از خلبان یهودی به چکسلواکی اعزام شد تا دوره های آموزش جنگنده های "میسر شمیت" را طی کند و این آموزش ها را به خلبانان اسرائیلی منتقل نماید. سپس در سال 1950 به عنوان اولین فرمانده یگان نیروی هوایی (اسرائیل) و پس از آن به فرماندهی دایره عملیاتی نیروی هوایی منصوب شد. (1953ـ1950).

وایزمن همچنین طی سال های 1953ـ1956 فرماندهی تیپ نیروی هوایی را برعهده داشت و ظرف سالهای 1956 تا 1958 ریاست ستاد مشترک نیروی هوایی و پس از آن به مدت 8 سال (1966ـ1958) در مقام فرماندهی نیروی هوایی اسرائیل خدمت کرد.

در جنگ ژوئن 1967 به عنوان فرمانده نیرویهوایی اسرائیل عملیات تهاجم به مصر را برنامه ریزی کرد که در آغاز جنگ، تقریبا توان هوایی ارتش مصر را از بین برد. در همین راستا گفتنی است که وی عمده شهرت خود را به عنوان یک نظامی نیروی هوایی (اسرائیل) در دوران جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل (در سال 1967) کسب کرد.

وایزمن همچنین بین سال های 1966 تا 1969 ریاست شعبه عملیات ارتش و معاونت ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی را برعهده داشت، تا اینکه در اواخر سال 1969 با کناره گیری از ارتش، وارد دنیای سیاست شد.

ب ـ سوابق حزبی ـ سیاسی:

وایزمن پس از ترک ارتش در سال 1969 وارد عرصه فعالیت های سیاسی شد و به جناح مخالفان سیاسی هرگونه مصالحه با اعراب پیوست.

در سال 1971 ریاست کمیته مرکزی حزب راستگرا و افراطی "حیروت" را برعهده داشت که از سوی همین حزب توانست به کنست (هفتم) راه یافته و به سمت وزیر حمل و نقل کابینه پانزدهم تحت ریاست گلدامایر انتخاب گردید.

در جریان مبارزات انتخاباتی سال 1977 که حزب راستگرای افراطی لیکود به رهبری "مناخیم بگین" به قدرت رسید. وی رهبری ستاد انتخاباتی لیکود را برعهده داشت. پس از این پیروزی، وی توانست با جلب حمایت بگین به سمت وزیر دفاع کابینه منصوب گردد. در سال 1979 نیز به عنوان وزیر دفاع رژیم صهیونیستی، نقش مؤثری در عقد پیمان صلح اسرائیل و مصر (موسوم به توافقنامه کمپ دیوید) داشت که توسط مناخیم بگین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی امضاء شد.

وی در سال 1980 (یک سال پس از انعقاد پیمان صلح کمپ دیوید) به علت اختلافش با مناخیمبگین از سمت خود (به عنوان وزیر دفاع) استعفا داد و از حزب لیکود جدا شد. وایزمن چند روز پس از این جدایی علیه کابینه بگین رأی داد که این اقدام وی، موجب اخراجش از حزب راستگرای حیروت گردید. در پی این جریانات و همچنین تداوم ارتباطاتش با انورسادات (رئیس جمهور مصر) مواضع و دیدگاه های راستگرایانه وی به تدریج متحول و به سمت روش های مصالحه جویانه سوق یافت.

وی بین سال های 1980 تا 1984 به کار تجارت مشغول شد تا اینکه در سال 1984 (پس از 4 سال دوری از عرصه فعالیت های سیاسی) حزب چپگرای "یاحد" (Yahad Party)را تأسیس نمود. که در جریان انتخابات کنست یازدهم (1988ـ1984) حزب متبوع وی به حزب "معراخ" پیوست و در چارچوب این حزب توانست به 3 کرسی در پارلمان دست یابد. وی در این دوره از کنست به سمت وزیر مشاور کابینه شیمون پرز (بیست و یکمین دولت اسرائیل) منصوب گردید و جزء رهبران معراخ گردید.

وایزمن در کنست دوازدهم (1992ـ1988) نیز بار دیگر به عنوان نماینده معراخ انتخاب گردید و به سمت وزیر علوم و تکنولوژی در دولت وحدت ملی (بیست و سومین دولت اسرائیل) منصوب شد.

وی تا سال 1990 در دولت وحدت ملی (که ائتلافی از احزاب لیکود و کارگر بود) حضور داشت تا اینکه در این سال (1990) در پی اختلافش با شامیر درباره موضع دولت وی (شامیر) در قبال سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) و همچنین ارتباط های غیرقانونی وایزمن با یاسرعرفات رهبر پیشین تشکیلات خودگردان فلسطین، از دولت وحدت ملی اخراج شد.

در سال 1992 وی از نمایندگی (کنست) استعفا داد و مجددا عرصه سیاست را رها کرد. اما یک سال بعد (در سال 1993) به عنوان هفتمین رئیس جمهوراسرائیل انتخاب شد. وی پس از تصدی مقام ریاست جمهوری، با انتقادات علنی خود از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی و رهبر حزب راستگرای لیکود، در مورد امتناع دولت وی از پیشرفت روند صلح با طرف فلسطینی، هیاهوی سیاسی بسیاری به راه انداخت.

در سال 1998 نیز وایزمن مجددا (برای دومین بار) به عنوان رئیس جمهور اسرائیل برگزیده شد. اما دوره دوم ریاست جمهوری وی زیاد به طول نینجامید و وی به دلیل فساد مالی مجبور به استعفا شد.

ج ـ دیدگاهها و مواضع:

افکار و اندیشه های وایزمن درباره مسائل و موضوعات مختلف به ویژه موضوعات مورد مناقشه سازش از جمله قدس، مرزها، آوارگان فلسطینی عبارتند از:

1 ـ مذاکرات صلح و توافقنامه اسلو:

وی به عنوان یکی از طراحان پیمان صلح کمپ دیوید، ضمن حمایت از روند اسلو، بر این اعتقاد بود که توافقنامه اسلو (که در سپتامبر سال 1993 میان رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین به امضاء رسید)، چارچوب مذاکرات وضعیت نهایی را مشخص می سازد.

2 ـ مرزهای قبل از ژوئن 1967 :

وایزمن نیز همچون دیگر شخصیت های سیاسی رژیم صهیونیستی (اعم از چپ، راست و مذهبی) بر موضوع عدم بازگشت اسرائیل به مرزهای قبل از سال 1967 اصرار داشت. چراکه این مسئله پس از یکپارچگی قدس، مهمترین محور مشترک میان جناح های سه گانه رژیم صهیونیستی و یکی ازاصول تغییرناپذیر صلح می باشد.

3 ـ بیت المقدس:

وایزمن در تمامی اظهارات خود همواره بر این مطلب تأکید داشت که بیت المقدس به صورت متحد و یکپارچه، پایتخت ابدی اسرائیل و شهری تفکیک ناپذیر است که تحت حاکمیت اسرائیل باقی خواهد ماند.

وی براین باور بود که هر گونه انعطافی در این زمینه (در مقابل فلسطینیان) به معنای عدول از خطوط قرمز اسرائیل است.

4 ـ آوارگان فلسطینی:

در مورد قضیه آوارگان فلسطینی، وی با پذیرش حق بازگشت آوارگان به وطن خود (طبق قطعنامه 194 سازمان ملل متحد) مخالف بود.

5 ـ دوره پس از عرفات:

وی بر ضرورت بهره گیری اسرائیل از وضعیت ناشی از انتخاب مجدد جرج بوش (به ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا) و درگذشت عرفات، برای پیشبرد روند صلح خاورمیانه تأکید بسیار داشت و بر این اعتقاد بود که اگر اسرائیل بتواند از مقطع پس از عرفات درست بهره برداری کند، قطعا می تواند موفقیت ها و دستاوردهای بسیاری را برای خود کسب نماید.

وایزمن در زمان نخست وزیری نتانیاهو در سال 1996 در راستای تلاش برای پیشبرد روند صلح و سازش، با یاسرعرفات در منزل خود در قیساریا دیدار و گفتگو کرده بود.

6 ـ مذاکرات صلح با سوریه و بلندی های جولان:

وی همواره خواستار برگزاری مذاکرات صلح میان تل آویو و دمشق در بالاترین و عالی ترین سطح بود و بر این مسئله اصرار داشت که اسرائیل باید به خاطر منافع و همچنین تقویت اقتصاد خود از بلندی های جلولان عقب نشینی کند. وی معتقد بود که این امر باید با توجه به دو شرط ذیل صورت پذیرد.

1) هر گونه توافقی با سوریه باید به همه پرسی گذاشته شود.

2) هر گونه عقب نشینی از جولان منوط به عادی سازی کامل روابط سوریه با اسرائیل است.

7 ـ طرح شارون:

وی ضمن حمایت از طرح شارون مبنی بر عقب نشینی یکجانبه از نوارغزه و تخلیه شهرک های این منطقه بر این اعتقاد بود که اسرائیل برای دستیابی به صلح، اگر لازم باشد باید تعدادی از شهرک های یهودی نشین را نیز تخلیه کند.

مأخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، مؤسسه تحقیقات و پژوهش های سیاسی ـ علمی ندا، (13/2/1384)، شماره 245.