کمیته ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای سرزمینهای اشغالی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۷ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


به دنبال جنگ تجاوزکارانه اسرائیل در پنجم ژوئن 1967 که منجر به اشغال کامل فلسطین و سرزمینهایی از سایر کشورهای عربی گردید (نک: جنگ 1967). این کمیته به اقداماتی برای افشای سیاست توسعه طلبانه یهود در اراضی اشغالی و نقض حقوق بشر که برطبق کنوانسیونها و قراردادهای بین المللی ممنوع شده بود، دست زد.

سازمان ملل متحد بلافاصله از این اقدامات آگاه و شورای امنیت در 14/6/1967 (چند روز پس از پایان جنگ) قطعنامه 237 را به تصویب رساند. در این قطعنامه آمده است: "حقوق اساسی و ثابت شده بشر باید حتی در طول تحولات و حوادث جنگ نیز مورد احترام قرار گیرد" و از اسرائیل خواست تا سلامت و امنیت ساکنان مناطقی که جنگ در آنها جریان است را تعهد نماید. همچنین درخواست نمود تا شرایط بازگشت ساکنانی را که از ابتدای جنگ مجبور به فرار شده اند، فراهم نماید.

در این قطعنامه اسرائیل به احترام به مبادی انسانی مربوط به غیر نظامیان در طول جنگ و رعایت کنوانسیون ژنو (12/8/1949) موظف گردیده است.

مجمع عمومی سازمان ملل نیز طی پنجمین نشست فوق العاده در 4/7/1967 قطعنامه شورای امنیت را مورد تاکید قرار داد. اسرائیل قطعنامه ها وقراردادهای بین المللی که لازم بود رعایت شود را در سرزمینهای اشغالی مورد احترام قرار نداد و عملاً از اجرای مفاد این قراردادها خودداری نمود. این امر باعث تشکیل کمیته ای خاص، به نام کمیته ویژه برای تحقیق در فعالیتهایی که در مواردی مربوط به نقض حقوق بشر ساکنان سرزمینهای اشغالی می شود، از سوی مجمع گردید. این کمیته براساس قطعنامه 2443 (دوره بیست و سوم) مورخ 19/12/1968. تشکیل شد.

مجمع عمومی همچنین از اسرائیل خواست تا با این کمیته همکاری نموده و آن را در انجام وظایفش یاری دهد. اعضای کمیته را سه کشور سریلانکا، سومالی و یوگسلاوی تشکیل دادند، اما در 1974 سومالی از آن کناره گرفته و سنگال به جای آن تعیین شد.

مجمع این کمیته را موظف به تحقیق در فعالیتهای اسرائیل در موارد نقض حقوق بشر ساکنان اراضی اشغالی نمود و به موجب قطعنامه 3005 (دوره بیست و هفتم) مورخ 15/12/1972 وظیفه دیگری که تحقیق در مورد اتهامات وارده به اسرائیل مربوط به غارت منابع سرزمینهای اشغال شده و غارت آثار باستانی و فرهنگی اراضی اشغالی و همچنین محدودیت آزادی عبادت در اماکن مقدسه فلسطین بود، را به وظیفه قبلی آن افزود.

کمیته مزبور اولین گزارش از تحقیقات خود را به بیست و پنجمین دوره مجمع، در مارس 1970 تقدیم نمود و بعد از آن در هر دوره ای از دوره های مجمع، گزارشات خود را دنبال نمود. کمیته ویژه حدود فعالیت خود را براساس وظیفه محول شده از سوی مجمع به شرح زیر می دانست:

1) سرزمینهایی که اراضی اشغالی شناخته شده، یا همان مناطقی که در اشغال اسرائیل است. که عبارت بودند از: جولان، کرانه غربی (و شهر قدس)، نوار غزه و شبه جزیره سینا.

2) شهروندان و ساکنان اراضی اشغالی و کسانی که آنجا اقامت داشته و یا آنجا را به سبب جنگترک گفته اند، (یا به عبارتی) مشمول قطعنامه 2443 مجمع عمومی اند.

3) سیاستها و فعالیتهایی که به نحوی حقوق بشر را تحت الشعاع قرار می دهد.

زمینه های تحقیق کمیته ویژه عبارت بودند از: همه سیاستهایی که اسرائیل بدان عمل نموده است. چه آن اهداف آشکار و یا پنهان باشد و در زمینه عملکرد، هر کاری که به عنوان روش و شیوه برخورد شناخته شده و از جانب دستگاههای حکومتی اسرائیل در حق ساکنان عرب مناطق اشغالی اعمال شود. چه این برخوردها اجرای سیاستی معین بوده و چه غیر از آن باشد.

ملاک و معیار کمیته در تفسیر حوزه فعالیت، اجرای وظایف و تعریف معیارهای تعیین سطح و نوع تجاوز (اسرائیل)، کنوانسیونها و قراردادهای بین المللی زیر بود:

1) منشور سازمان ملل.

2) اعلامیه جهانی حقوق بشر که مجمع عمومی در 10/12/1948 صادر نموده بود.

3) قرارداد ژنو در مورد حمایت از غیرنظامیان در زمان جنگ.

4) قطعنامه 2252 پنجمین نشست فوق العاده مجمع عمومی.

5) قطعنامه مجمع در خصوص ایجاد کمیته.

6) قرارداد 14/5/1954 لاهه در مورد حفظ میراث فرهنگی در زمان وقوع نبرد مسلحانه و قراردادهای 1907 و 1899 لاهه در مورد قوانین و مقررات جنگ در خشکی.

دلایل و اسنادی که این کمیته در گزارشات خود به مجمع عمومی ارائه می نمود. موارد زیر را شامل می گردید.

1) سیاست الحاق اراضی اشغالی و اسکان یهود در آنها همچنین ایجاد شهرکهای یهودی نشین و انتقال غیر اعراب بدانجا.

2) تغییر اوضاع طبیعی، نقشه جغرافیایی، ترکیب سکونتی و ساختار اقتصادی و دینیسرزمینهای اشغالی.

3) اوضاع غیر عادی ساکنان تحت اشغال نظامی.

4) آثار اشغال طولانی و تجلی یافته در شکل تظاهرات مردمی و اتخاذ تدابیر سرکوبگرانه و بدرفتاری با مردم، همچنین دستگیریها و محاکمه های دسته جمعی توسط اسرائیل.

5) وضعیت زندانیان سیاسی، امنیتی و اداری.

6) وضعیت زندانهایی که دستگیرشدگان در آن به سر می برند.

7) آموزش، تحولات و دگرگونیهای آن.

8) سیاستهای انتقام جویانه.

9) ویران نمودن خانه ها و مصادره اموال اعراب و سلب مالکیت از آنها.

10) دستگیریهای دسته جمعی، اخراج و شکنجه.

11) تعرض، بدرفتاری و منع آزادیها و شعائر دینی و حقوق و مقررات خاص خانواده ها.

12) از بین بردن شهرها و محلات (نظیر تخریب کامل شهر "قنیطره" سوریه که کمی قبل از عقب نشینی صورت پذیرفت.

13) مهاجرت اجباری و آواره نمودن ساکنان عرب اراضی اشغالی و نادیده گرفتن حق بازگشت آنها به منازلشان.

14) بهره برداری غیر قانونی از ثروتهای طبیعی اراضی اشغالی و سؤاستفاده از درآمدها و ساکنان این سرزمینها.

15) غارت آثار باستانی.

اسرائیل از همکاری با این کمیته در اجرای وظایفش خودداری نمود ولی علی رغم این کارشکنیها کمیته مزبور توانست تا دلایل و اسناد لازم را براساس منابعی به دست آورد که مهمترین این منابع عبارت بودند از قطعنامه های سازمان ملل متحد.

کمیته بین المللی صلیب سرخ، تحقیقات و گزارشات سازمانهای بین المللی غیر رسمی گزارشات، اخبار و اطلاعات رسیده از اسرائیل، تصاویر و اسنادو گزارشات روزنامه ها و مجلات مختلف در سراسر جهان، اسناد صورتحساب دادگاههای اسرائیل در سرزمینهای اشغالی، اسناد و بازجویی زندانیان عرب دستگیر شده از سوی دستگاههای حکومتی اسرائیل.

در کنار ارائه این اسناد و اطلاعات به مجمع عمومی، کمیته، علل نقض فاحش حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی را نیز مورد بررسی قرار می داد. نمونه ای از آن مواردی است که در گزارش اکتبر و ژانویه 1976 به سی و یکمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد آمده است. این گزارش به عنوان سند سازمان ملل و با شماره 1/31/218 مورخ 1/10/1976 در این سازمان به ثبت رسیده است. در این گزارش آمده است:

کمیته ویژه از اولین گزارشش در سال 1970 براین نکته تأکید داشته است که ریشه های اساسی نقض حقوق بشر ساکنان اراضی اشغالی، سیاستهای حکومت اسرائیل است که با هدف الحاق این سرزمینها به اجرا درمی آید. این گزارشات حاکیست عملکرد اسرائیل نتیجه تدابیر و سیاستهای مستقیم و غیرمستقیم این دولت می باشد. خطرناک ترین و مهمترین این سیاستها، ایجاد شهرکهای یهودی نشین و انتقال یهودیان به این شهرکها برابر سیاستهای کلی اعلان شده از جانب دولت اسرائیل می باشد.

تدابیر افراطی و اعمال خشنی که دولت اشغالگر برای سرکوب همه تظاهرات و اعتراضات علیه اشغال، نظیر تخریب منازل وضع صدور محصولات کشاورزی، به کار می گیرد، از نمونه های بارز سیاستهای غیر مستقیم است. این کمیته در ادامه گزارش خود چنین می آورد:

"عنصر اساسی سیاست اسرائیل در اراضی اشغالی همان چیزی است که به (نظریه وطن قومی) نامیده شده و از سوی حکومت اسرائیل نیز اعلام گردیده است. و گفتگوهای پارلمان این کشور نیز آن را مورد تأیید قرار می دهد."

این نظریه قائل به آن است که اراضی اشغال شده نتیجه جنگ اوت 1967 بوده و لذا این سرزمینهابر طبق قوانین بین المللی اشغال شده نمی باشد، همچنین به موجب این نظریه ساکنان این اراضی ـ فلسطینیها ـ می توانند با شرایط حکومت اسرائیل در آنجا باقی بمانند. حکومت اشغالگر اسرائیل به هیچ یک از نظرات کمیته یا قطعنامه های مجمع عمومی احترام نگذاشته و در برابر انظار جهانیان به سیاست و رفتار خود ادامه داد.

مآخذ:

ـ مجموعه قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد و شورای امنیت.

ـ گزارشهای کمیته ویژه که در سالهای 1976ـ1970 از سوی سازمان ملل انتشار یافته اند.