حبد، جنبش

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۸ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


حبد (Habad) اختصار سه واژه عبری "حوخما"، "بینا" و "دعت" به معنای حکمت، فهم و معرفت است. اینها بالاترین درجات تجلیات نورانی دهگانه (سفیروت) هستند. حبد یک جنبش حسیدیستی است و زلمان شنیئور در روسیه سفید و روستای لوباویچ آن را بنیان گذاشت؛ به همین دلیل به آن جنبش لوباویچ هم می گفتند. به رهبران این گروه نیز "لوباویچ ربی" یا همان "حاخام لوباویچ" می گفتند.

حبد علی رغم عرفانی و حلولی بودنش در مقایسه با جنبش شناخته شده و مردمی حسیدیسم، از عاطفه گرایی کمتر و اندیشه گرایی بیشتر برخوردار است و تجلیات عاطفی آن پس از تجلیات فکری قراردارد. حبد همچنین از برخی مفاهیم افراطی حسیدیسم همچون صعود از راه غوطه ور شدن در منجلاب گناه دوری می کرد.

زلمان شنیئور ایده انقباض را متحول ساخت. او معتقد بود که خداوند در خود جمع نمی شود بلکه فقط پنهان می گردد تا جهان جدا از او به نظر رسد، در حالی که واقعیت چنین نیست. انسان از راه تأمل در سلسله موجودات ـ آن گونه که در کابالا آمده است ـ همه چیز را در اندیشه خود بازسازی می کند تا به این سوف برسد. او بنابراین توحید از پایین برقرار می کند و به عبارت دیگر از خلال عقل خود اختلال موجود در هستی را برطرف می سازد. ذات الهی در هنگام وحدتش خارج از عقل انسان نیست.

گفته می شود که زلمان شنیئور در بستر مرگ می گفت که دیگر اثاثیه و اتاقی نمی بیند و فقط نیروی الهی را که حقیقت واقعی است می بیند. وی همچنین می گفت: خدا کیست؟ آنچه که ما درک می کنیم. دنیا چیست؟ مکانی که ادراک در آن تحقق می یابد. روح چیست؟ وسیله ای برای ادراک. در کتابهای حبد عبارت حسیدی "بیطول هاییش" یعنی "نفی وجود" تکرار شده است. این عبارت بدان معناست که جهان مادی وجود واقعی ندارد و جهان، همان خداست و خدا در ماده آن حلول کرده است. عبارت مذکور همچنین بدین معناست که انسان باید خود را کاملاً در ذات الهی فانی سازد. حبد معتقد است که در هر یهودی بخشی از این سوف وجود دارد.

براساس نظام فکر حبد انسان دارای دو روح است: روح الهی "نیفیش الوهیت". روح حیوانی (نیفیش هابیهیمیت). انسان همان عالم اصغر و میدان مبارزه میان نیروهای خیر و شر است که در جهان در حال نبرد هستند (البته شر، آنگونه که در کابالا آمده، همان سترا احرا یا بعد دیگر خداست). اینجا راه وسطی نیز وجود دارد که خیر و شر را با هم جمع می کند و آن، چاه و گودالی است که شراره های الهیبه آن چسبیده است. ارواح بشر براساس میزان تجلی نیروهای الهی در آن تقسیم بندی می شود؛ ارواح عالی نمایانگر سه ارزش آسمانی یعنی حکمت، فهم و معرفت هستند و بسیار عاطفی اند. اما ارواح حیوانی پیرو شهوات هستند.

یهودی عادی، میدان مبارزه میان عواطف و شهوات از یک سو و نیروهای عقلی از سوی دیگر است. او از خلال حکمت، درک و معرفت می تواند بر تمایلات شرورانه خود تسلط یابد. انسان از راه تأمل در صفات خداوند می تواند به تمام خشیت الهی دست پیدا کند و همین امر انسان را به سوی عشق الهی و پیوستن به وی سوق خواهد داد. حبد بر تورات و تأمل عقلانی تأکید داشت و به همین دلیل اولین مدرسه تلمودی حسدیستی وابسته به این جنبش بود. حبد بر اهمیت اوامر و نواهی تأکید داشت ولی با افراط در اجرای آنها مخالفت می کرد.

البته این وضعیتی در مورد صدیق صدق نمی کرد؛ زیرا مبارزه میان خیر و شر در او به شدت یهودی عادی نبود و به همین دلیل وی می توانست به سرعت از شهوتها صرف نظر کند. البته او از نظر این جنبش مانند سایر مکاتب حسیدیسم دارای صفات خارق العاده و قداست نبود و بیشتر معلم به شمار می آمد. هواداران وی اگر خواهان موفقیت در زندگی دنیا بودند باید برخلاف سایر مکاتب حسیدیستی به جای صدیق از خداوند کمک می خواستند. پیروان مکتب حبد بکار بردن کلمه صدیق را کنار گذاشتند و بار دیگر از کلمه حاخام استفاده کردند.

زلمان شنیئور در کتاب خود "هاتانیا" (اساسنامه جنبش حبد) می گوید که بیگانگان مخلوقاتی کاملاً حیوانی، شیطانی و بی خیر و برکت هستند و میان یهودی و غیریهودی اختلافات ذاتی متعددی وجود دارد و به همین دلیل جنین یهودی با جنین غیریهودی فرق می کند. وجود بیگانگان در جهان یک امر عرضی است و آنها به خاطر خدمت به یهود آفریده شده اند.این موضوع مورد تأیید کابالا است؛ زیرا بر مبنای آن یهود پایه و ستون اصلی آفرینش محسوب می شوند.

رهبری حبد به آمریکا منتقل شد و در حال حاضر حاخام لوباویچ در نیویورک رهبری آن را برعهده دارد. حبد یک سازمان بسیار ثروتمند است و بودجه آن حدود صد میلیون دلار است (برخی آن را هشتصد میلیون دلار تخمین زده اند).

پیروانش 130 هزار نفر هستند (30 هزار تن در بروکلین و 100 هزار تن دیگر در سراسر جهان). گفته می شود که تعداد هواداران و طرفداران آن به بیش از دو میلیون نفر می رسد که البته گویا در آن مبالغه شده است. جنبش حبد درای یک مرکز انتشارات است که میلیونها نسخه کتاب به زبانهای مختلف به چاپ رسانده است و دارای کتابخانه و آرشیوی حاوی کتابها، مقالات و اسناد منحصر به فرد یهودی است. جنبش دارای یک نشریه خاص خود است.

حبد اخیرا فعالیت خود را در روسیه و اوکراین آغاز کرده است و هزاران هوادار در بسیار از کشورهای جهان که در آنها گروههای یهودی یافت می شود، دارد.

حبد شاخه ای در اسرائیل دارد و برخی از شهرکهای کشاورزی تحت تابعیت آن است. اخیرا افکار نژادپرستانه این جنبش رواج یافته است. شالومیت الونی، عضو کنیست، می گوید که جنبش مذکور قبل از یورش به لبنان بر تبلیغات نژادپرستانه خود شدت بخشید و از پزشکان و پرستاران خواست تا بیگانگان یعنی اعراب را معالجه نکنند.

دو تن از نخست وزیران پیشین اسرائیل یعنی زلمان شازار و افرایم کاتزیر از مهم ترین پیروان حبد به شمار می روند. همچنین تعداد زیادی از اعضای گروهی گوش ایمونیم از پیروان حبد هستند.

به نظر می رسد حزب اگودات اسرائیل نماینده حبد در مبارزه با مخالفان لیتوانیایی (لیتواک) است که حزب دیجیل هاتورا از جمله آنهاست. از حاخام الیعازر شاخ، پدر روحانی این حزب، دربارهنزدیک ترین مکتب فکری به یهودیت پرسیده شد و او در پاسخ گفت: حبد. بنابراین از نظر او این گروه، جزء یهودیت نیست. او همچنین می گوید که پیروان حبد قومی هستند که با خورندگان گوشت خوک هیچ تفاوتی ندارند. شاخ معتقد است که رهبر حبد دارای رویکردهای مشیحانی و بدعت آمیز است.

موضع حبد در برابر صهیونیسم، همان موضع مبلغان صهیونیسم نژادی دینی است (بنگرید به "صهیونیسم نژادی دینی") این موضع گیری در وهله اول با مخالفت اصولی همراه است به اعتبار این که صهیونیسم را موجب تعجیل در آخرالزمان و مخالفت با مشیت الهی می داند. سپس این موضع رفته رفته تغییر می کند و این جنبش، دولت صهیونیستی را با پوششهای دینی تأیید می نماید. جنبش حبد بعدها به یکی از افراطی ترین جنبشهای یهودی در توسعه طلبی و نژادپرستی صهیونیستی مبدل شد (برخلاف جنبش نگهبانان شهر).

مأخذ

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد پنجم، چاپ اول، پاییز 1382.