پیشگام، سازمانهای
شماری از سازمانهای صهیونیستی که هدفشان تحقق بخشیدن به دیدگاه های پیشگامان، مبنی بر کشاورزی مسلحانه، تصرف زمین، کار، نگهبانی و تولید بود وارد عمل شدند. مناخیم اوسیشکین از نخستین مدافعان تشکیل این سازمان ها بود. اعضاء این سازمان ها متعهد می شدند که به فلسطین بروند و به عنوان یک نوع خدمت نظامی به ملت یهود، به مدت سه سال در آن جا کار کنند و سلاح آنها می بایست بیل و گاوآهن باشد و نه شمشیر یا تفنگ (که این نشانگر ناآگاهی کامل او نسبت به حقایق اسکان اشغالگرانه بود که پیش از بیل، به شمشیر و پیش از گاوآهن، به تفنگ نیاز دارد).
در ایالات متحده، جنوب روسیه، لهستان و رومانی، جمعیت هایی با عناوین مختلف شکل گرفت. نخستین جمعیت ها سازمان بیلو برای اسکان در فلسطین، سازمان عم عولام برای اسکان و مهاجرت به ایالات متحده بودند. این سازمان ها در هر جایی سر برآوردند؛ مثلاً هنگامی که بن گوریون در ایالات متحده بود، در سال 1915 سازمانی را در آن جا تأسیس کرد و ترومپلدور هم در سال 1919 یک سازمان در روسیه بنیان نهاد.
با صدور اعلامیه بالفور، توان سازمان های پیشگام به شدت افزایش یافت؛ زیرا این اعلامیه، به کمک ساز و کارهای امپریالیسم، اندیشه صهیونیسم را به یک طرح مشخص و قابل اجرا تبدیل کرد و در پی آن، شمار سازمان ها افزایش یافت. اما انقلاب بلشویکی بر این روند تأثیر منفی بر جای گذاشت؛ به ویژه که بسیاری از اعضاء گروه های پیشگام از جوانان انقلابی بودند که به واسطه انقلاب در شورویتوانسته بودند، گرایش انقلابی خود را بروز دهند.
در سال 1918 کنفرانس سازمان های پیشگام در اتحاد شوروی برگزار شد. ترومپلدور، پدر عملی و معنوی این سازمان ها به شمار می رفت و پس از آن که در سال 1920 به دست نیروی مقاومت عربی به قتل رسید، به یک الگوی برتر تبدیل شد. پس از این کنفرانس، چند کنفرانس دیگر نیز برگزار شد. کنفرانسی که در سال 1923 برگزار شده بود، قطعنامه ای صادر کرد که گروه های پیشگام را بخشی اندام وار از کل طبقه کارگر یهودی و طبقه پرولتاریای جهانی توصیف می کرد و تأکید می کرد که جنگ، حتمی است و این سازمان با همه انواع سرمایه گذاری خواهد جنگید و هر عضوی که با کیبوتس مخالف باشد و به موشاو عوفدیم بپیوندد اجازه نخواهد داشت که در برنامه های آموزش شرکت کند.
این قطعنامه ها در اوت 1923 به تصویب رسید و سازمان های پیشگام به دو دسته قانونی و غیرقانونی تقسیم شدند. دسته قانونی متشکل از کسانی بود که خواهان جنگ طبقاتی ملی و زندگی گروهی بودند و دسته غیرقانونی هم شامل کسانی بود که معتقد بودند جنبش کارگری یهودی باید مستقل باشد.
در سال 1926 شوروی توانست یهودیان را در آن کشور ماندگار و شهروند شوروی سازد [توطین] و آنها را به یک عنصر تولیدکننده تبدیل نماید. در آن زمان، اسکان در فلسطین در وضعیتی بحرانی به سر می برد، سرانجام، اتحاد شوروی شناسایی رسمی جمعیت پیشگامان را در سال 1928 لغو کرد و اعضای آن را به زندان افکند.
پیشگامان در اروپا، ایالات متحده و دیگر کشورها نیز سازمان هایی تأسیس کردند. قابل توجهاست که به قدرت رسیدن نازی ها، مانع کار این سازمان ها نشد؛ زیرا نازی ها از اقداماتی که به تخلیه اروپا از یهودیان بینجامد جلوگیری نمی کردند و اقدامات صهیونیسم اسکانی هم در جهت اهداف آنها بود.
شایان توجه است که سازمان های پیشگام، در یمن یا کشورهای عربی که اقلیت های یهودی عرب در آن جا به سر می بردند شعبه ای نداشتند، بلکه فعالیت آنها معطوف به یهودیان کشورهای اشکنازی یا یهودیان عربی بود که گرایش به اروپا داشتند، مانند برخی از طبقات یهودیان در مصر و سوریه.
سازمان های پیشگام، از آغاز معتقد به اشغال نظامی فلسطین بودند. بسیاری از پیشگامان در سال 1917 در کنار نیروهای نظامی یهودی جنگیدند و این نمادی عملی از تفکر بن گوریون بود که هدفش تشکیل ارتشی از کارگران بود که به فلسطین برود و آن را برای ملت یهود آزاد سازد. در سال 1919 ترومپلدور در کنفرانسی متشکل از جمعیت های پیشگام شرکت کرد. او دیگر امید تشکیل یک ارتش صدهزار نفری در روسیه را که به فلسطین حمله کند و در آن جا ساکن شود از دست داده بود؛ لذا خواهان تشکیل یک ارتش ده هزار نفری از پیشگامان شد تا جای انگلیس حامی را پر کند.
به هنگام آغاز جنگ جهانی دوم، سازمان های پیشگام صدهزار نفر عضو داشتند. براساس آماری که هیستادروت در سال 1927 منتشر کردن 43 درصد از کارگران یهودی در فلسطین و 80 درصد از اعضاء کیبوتس، پیش از سکونت در فلسطین، توسط جمعیت های پیشگام آموزش داده شدند. با تأسیس کشور اسرائیل، فعالیت این جمعیت ها متوقف شد. اکنون همه فعالیت های جوانان صهیونیست را بخشجوانان و حالوص در سازمان صهیونیسم رهبری می کند.
مأخذ:
- المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد هفتم، چاپ اول، 1383.