کروز، تام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۷


تام کروز در سوم ژوئیه 1962 در سیراکیوز نیویورک به دنیا آمد. وی بازیگری است که تحصیلات دانشگاهی ندارد ولی از دبیرستان استعداد خود را با بازی در تئاتر نشان داد. او یکی از محبوب ترین بازیگران آمریکایی است که با بازی در نقش هایی که در مفهوم و روح تقریبا به هم نزدیک هستند، رویای تماشاگران را تحقق می بخشد. مردی که از مشکلات و حوادث زندگی درس می گیرد و انسانیت رامی شناسد و همواره همسری مهربان در کنار او است.

کودکی او سرشار از تغییر و تحول و جابه جایی بوده است. پدرش مهندس مکانیک بود و از کانادا به آمریکا مهاجرت کرد. تام در کنار مادر و سه خواهرش در محیطی کاملاً زنانه رشد کرد. در کودکستان تام خردسال را مجبور کردند که راست دست بشود و تا سن 12 سالگی به خاطر کار پدرش 12 بار مدرسه عوض کرد. در یکی از این مدارس طی یک همه پرسی در کلاس، او آخرین نفری شناخته شد که امکان داشت به موفقیتی در زندگی دست یابد.

مادرش می گوید:

"وقتی که تام بچه بود ادای دانلدداک و وودی وود پکر را در می آورد. فکر می کنم من مهم ترین تماشاگر او بودم. اما وقتی که بزرگتر شد همه علاقه اش را بر ورزش متمرکز کرد و بازیگری و ادا در آوردن را کاملاً کنار گذاشت."

مدتی ورزش کشتی ذهن او را مشغول کرد. حتی یک سال را در آموزشگاه خاص فرانسیسکن ها گذراند. او کشتی گیر خوبی هم بود اما آسیب دیدگی در ناحیه پا باعث شد تا از تیم مدرسه کنار گذاشته شود. وی به خاطر از بین بردن کسالت و دلتنگی اش در آزمون بازیگری برای بازی در یک نمایش شرکت کرد. نقشی که او به دست آورد به موقعیت خودش خیلی نزدیک بود و او موقعیتی برای بیان احساسش به دست آورد.

همین نقش، زندگی او را در مسیر فعلی قرار داد. بلافاصله چمدان هایش را بست و راهی نیویورک شد. خیلی زود نام او در میان بازیگران نمایش های شبانه دیده شد.

او از کمترین وقتش برای شرکت در کلاس های بازیگری استفاده می کرد. پس از سپری شدن پنج ماه، نقش کوچکی در فیلم عشق بی پایان (1981، فرانکو زفیرلی) بر عهده گرفت.

بلافاصله موفقیت دیگری به دست آورد. بازی در Taps (1981، هرملد بکر) در کنار جرج سی اسکات، تیموتی هاتن و شان پن. در مورد اومی گوید:

"کروز خیلی پر قدرت بود و دیگران در مقابل او شانسی نداشتند. او خیلی قاطع بود. ما مدام می خندیدیم چون او خیلی خالص و مخلص بود."

سپس تام کروز به بازیگران فیلم بیگانه ها پیوست. نقش مهمی نبود. ولی او در زمان مناسب در جای مناسب قرار گرفت.

او نیز مانند هم قطارانش مت دیلن، املیو استوز و راب لو از فیلم بیگانه ها (1983، فرانسیس فورد کاپولا) به شهرت رسید. ولی به سرعت پیش رفت و از بازیگر جوان و چهره ای جدید تبدیل به یکی از گران ترین بازیگران سینما شد.

او نقش پسر پل نیومن در هری و پسر (1984، پل نیومن) را از دست داد. چون خیلی جوان بود رابی بنسن این نقش را بازی کرد ولی به جای آن نخستین نقش اصلی خود در کار پر مخاطره (1983، پل برکمن) را به دست آورد. پس از آن فیلم دیگری بازی کرد به نام تمام حرکات درست (1983، مایکل چپمن) که موفقیت دیگری برای او بود.

اما فیلم بعدی او، افسانه (1985، ربدلی اسکات) خیلی محبوب نشد.

وقتی به او پیشنهاد شد در فیلمی نقش خلبان برجسته را بازی کند ایده را پسندید ولی بلافاصله هم آن را نپذیرفت. او به اتفاق تهیه کنندگان فیلم، دان سیمپسن و جری بروکهایمر، روی فیلم نامه کار کرد.

این فیلم رکورد فروش 1986 را شکست.

دیگر بازیگران فیلم نیز از جمله کلی مک گیلیس، وال کیلمر، آنتونی ادواردز، مگ راین، و تیم رابینز همه به افتخار و شهرت رسیدند.

با داشتن شهرتی مبنی بر بازیگر فیلمهای مردم پسند، تام کروز دیگر آماده بود که به عنوان بازیگر جدی نیز به شهرت برسد و خود را نشان دهد. کار با مارتین اسکور سیزی، تحسین برانگیزترین کارگردان آمریکایی، قدم بعدی او بود.

رنگ پول، همانطور که همه می دانند فیلم پل نیومن بود. این فیلم دنباله بیلیارد باز (1961، رابرتراسن) بود. در فیلم رنگ پول، نیومن 25 سال بزرگتر و عاقل تر شده و دیگری او را به یاد آنچه که بود می اندازد. کروز ارزشی برابر نیومن یافت و به خوبی پا به پای او بازی کرد و البته دوستی او را نیز به دست آورد.

رنگ پول نیز رکورد فروش بسیار بالایی داشت و فقط در آمریکا 47 میلیون دلار فروش کرد.

تام کروز توانست به نقشی که می خواست برسد. تا شروع فیلم برداری فیلم رین من، تام کروز در فیلم کاکتل (1988، راجر دانالدسن) که فیلمی بود خوش ظاهر و روان بازی کرد. این فیلم در آمریکا 75 میلیون دلار فروش کرد.

بالاخره رین من نیز به دست بری لوینسن سپرده شد و قطار تولید آن به راه افتاد. تأخیر به نفع فیلم تمام شد. تام کروز سه میلیون دلار برای بازی در فیلم دستمزد گرفت و فروش فیلم فقط در آمریکا از مرز 171 میلیون دلار گذشت. جوایز اسکار بهترین فیلم، بهترین بازیگر (برای هافمن)، بهترین کارگردان و بهترین فیلم نامه را نیز دریافت کرد. تام کروز حتی نامزد دریافت جایزه هم نشد اما منتقدان بازی او را ستودند.

تام کروز در سال 1989 بازی در فیلم متولد چهارم ژوئیه نوشته ران کوبک کهنه سرباز جنگ ویتنام را شروع کرد. این فیلم براساس زندگی و تجربیات خود وی است.

نتیجه کار بد نبود، فیلم برای هشت جایزه اسکار نامزد شد. تام کروز نامزد جایزه بهترین بازیگر بود ولی در نهایت تعجب همگان بازیگر ویلچر سوار دیگری به نام دنیل دی - لوییس، مجسمه طلایی اسکار را از آن خود کرد.

علی رغم دستمزد بالا، تام کروز مورد توجه همه بود. اما در فیلمهای بسیاری که به او پیشنهاد شد و تصور می رفت که با حضور هیچ کس جز او ساخته نخواهد شد، بازی نکرد. البته بازیگران دیگری جای او را در این فیلمها گرفتند. کروز فقط فیلم روزهای تندر (1990، تونی اسکات) را پذیرفت و در آندرخشید.

تام کروز سپس از تجربیاتش در زمینه مسابقات موتورسواری، در فیلم روزهای تندر (1990 ـ تونی اسکات) استفاده کرد. ایده اولیه فیلم از خود تام کروز بود و با همان گروه تهیه کنندگان تاپ گان آن را ساخت.

فروش این فیلم در آمریکا 82 میلیون دلار و در بخش جهانی 230 میلیون دلار بود. همبازی او در این فیلم نیکول کیدمن بود. بازی کیدمن چندان نظر منتقدان سینمایی را جلب نکرد ولی علاقه کروز را برانگیخت که منجر به ازدواج آن دو شد.

کار مشترک بعدی این زوج فیلم دورتر و دورتر (1992، ران هاوارد) بود. این فیلم برای هاوارد که خانواده ای با اصلیت ایرلندی دارد بسیار شخصی و خصوصی محسوب می شد. جالب اینجاست که فیلم در اکران نوبت دوم به توفیق جلب مخاطب دست یافت و انگار که بینندگان، تازه آن را کشف کردند.

در سال 1992 نشریه وودی لاین درباره او چنین نوشت:

"اگر می خواهید روی یکی از کسانی که ستاره خواهند شد سرمایه گذاری کنید، پول تان را روی تام کروز بگذارید. او یکی از واقعی ترین و اصیل ترین بازیگران نسل خود است."

در سال 1992 برای بازی در فیلم چند آدم خوب (1992، راب راینر) در مقابل 8 میلیون دلار نیکلسن 12 میلیون دلار دستمزد گرفت.

در این فیلم تام کروز در نقش حقوقدان نیروی دریایی ظاهر شد. کروز برای این فیلم نیز تحقیقات گسترده ای انجام داد. مشکل او در فیلم این بود که بیش از حد خوب به نظر می رسید ولی به هر حال باز هم توانست رکورد فروش فیلمهای روزهای کریسمس 1992 را بشکند.

کار بزرگ بعدی او فیلم مؤسسه (1993، سیدنی پولاک) بود. داستان این فیلم براساس کتاب پُر فروش جان گریشام شکل گرفت.

در سال 1994 او فیلم متفاوت مصاحبه با خون آشامبه کارگردانی نیل جردن را در کنار برد پیت ـ چهره محبوب دیگر ـ بازی کرد.

پس از دو سال وقفه در فیلم مأموریت غیر ممکن (1996، برایان دی پالما) و پس از آن نیز در فیلم چشمان کاملاً بسته (1999، استنلی کوبریک) شرکت کرد.

آخرین کار مشترک او و همسر بازیگرش در واقع آخرین فیلم کوبریک است.

در تمام دهه نود، کروز به همراه همسرش نیکول کیدمن هم زوج طلایی هالیوود بودند و به دلیل روابط خانوادگی شان هم شهره خاص و عام و هم هر دو ستاره هایی دست نیافتنی بودند. هر چند در تمام آن سالها تا آستانه هزاره، هیچ منتقدی این زوج طلایی را به عنوان بازیگرانی توانا قبول نداشت. وقتی هزاره به پایان رسید تام کروز، بت جوانان خیلی از نقاط جهان بود و کیدمن عروسک زیبای محصولات کارخانه رؤیاسازی. این اما هنوز شروع داستان بود.

تام کروز در اوج محبوبیت دهه نودش همه چیز داشت. از آن جمله رکورد دست نیافتنی بازی در فیلمهایی بود که جملگی بالای صد میلیون دلار می فروختند. وقتی این رکورد با عدم حضور فیلم آخر کوبریک در باشگاه صد میلیونی ها همراه شده و وقتی این عدم توفیق و در عوض استقبال گرم منتقدان از کروز، به او فهماند که سینما وجه دیگری هم دارد، خیلی از معادلات به هم ریخت.

خیلی از بازیگران تنها راه عملی برای واکنش نشان دادن به یک سری موقعیت های تثبیت شده را این راه می دانند. ضد چهره بازی کردن یا در واقع حرکت در جریان خلاف جهتی که هوادارانشان می پسندند. کروز پس از چشمان باز بسته دقیقا همین راه را پیش گرفت و اتفاقا اولین فیلم او در این حرکت، شکل نمادین خود حرکت را داشت. در فیلم آسمان وانیلی او یک تام کروز به معنای واقعی کلمه و حتی جذاب تر از همیشه بود که بر اثر اتفاقی، چهره اش را از دست می داد. فیلم داستان چگونگی کنار آمدن اینکاراکتر با دنیای اطرافش بود.

بر همین مبنا گزینه های بعدی هم در همین راستا انتخاب شدند. او در فیلم گزارش اقلیت با اسپیلبرگ کار کرد، در فضایی مالیخولیایی از آینده و با موهایی کوتاه که سعی داشت جذابیت های بالفطره او را پنهان کند. در فیلم آخرین سامورایی مقابل دوربین ادوارد زوئیک، کروز با چهره ای متفاوت که اصلی ترین شاخصه اش ریش های بلند بود در دل یک گروه ژاپنی فرو رفت.

در همین مدت البته کروز کمی سعی در حفظ موقعیت قبلی هم داشت. بازی در فیلم مأموریت غیر ممکن 2، حاصل این دیدگاه است. اما مسیر متفاوت هم با فیلمی که از امروز در سینماهای سراسر آمریکای شمالی اکران شده ادامه یافته است. فیلمی که حاصل جایگاه کروز در کار با کارگردان های بزرگ و همین تلاش برای حرکت در مسیر ضد چهره خودش است. وضع فعلی البته حاصل یک نکته دیگر هم هست. کروز در مقام یکی از ثروتمندترین مردان هالیوود یک تهیه کننده هم است و این قدرت انتخاب بازیگر محبوب را فراتر از حد انتظار می برد.

تام کروز طرفدار دو آتشه محیط زیست، علم گرا و همچنین بهترین بازیگر نسل خود، خوش قیافه و بازیگری مصمم بوده که جایگاه خود را با ایفای نقش های زیاد به عنوان یک هنرمند سینمای هالیوود به دست آورد.

پل نیومن که در رنگ پول (1986، مارتین اسکورسیزی) با کروز هم بازی بوده چنین می گوید:

"این پسر هم کله و هم امکانات بهترین شدن را دارد... او چهره افسانه ای تازه هالیوود می شود."

داستین هافمن نیز در مورد بازی او در رین من (1988، بری لونبسن) چنین اظهار می کند:

"هیچ حسی از بزرگی در تام نیست. استعداد او جوان است. بدن او جوان است، روحیه او جوان است. او یک درخت کریسمس است که از فرق سر تا نوک پا می درخشد. او بزرگترین ستاره جهان است."

اما بری لوینسن عقیده دارد که:

"تام یک نقطه ضعف دارد، چهره جذاب او باعث شده که توانایی هایش دست کم گرفته شده و تحت الشعاع قرار بگیرد. او هرگز تصویر غوغا برانگیزی را که از بازیگران مشهور دیده ایم از خود به نمایش نگذاشته است."

هر چقدر هم مخفیانه در زندگی او نفوذ کنیم هیچ وقت به چهره جنجال برانگیزی بر نخواهیم خورد. تام کروز چهره از خود راضی که او را در اغلب شخصیت فیلمهایش نشان داده و در نظر بینندگان فیلمهایش نقش بسته، به محض این که با ادب شروع به صحبت کند از مقابل مخاطب محو می شود. شاید او به این دلیل مراقب رفتار خود است که می داند شهرت می تواند یک شبه از دست برود. او تحصیلات دانشگاهی ندارد و مشکل کم سوادی خود را با یک فرهنگ لغت که همواره با خود دارد حل کرده است.

تام کروز طی دوران بازیگری خویش در پی برنامه های از پیش طراحی شده صهیونیستها از آنها دفاع کرد و حتی با حاخامهای مدارس یهودیت ارتباط داشت. براساس گزارش مووی تایمز درباره پولدارترین ستاره های سینمای هالیوود، تام کروز در سال 2003 با درآمد 93 میلیون و 388 هزار و 345 دلار در رده نهم جدول پولدارترین ستارگان سینما قرار گرفت. همچنین در میان تأثیرگذارترین شخصیت های سینمای جهان، رتبه 14 و عنوان سلطان نوسان را به خود اختصاص داد. فروش کلی آثار او دو میلیارد و ششصد میلیون دلار برآورد شد. سال 2004 نیز صد و یازده میلیون دلار بود.

حضورش در فیلم وثیقه در مقابل جیمی فاکس چشمها را خیره کرد و نشان داد برای عوض شدن و بهتر شدن حاضر به هر کاری هست. وی پس از نیکول کیدمن (همسر اولش) از پنه لوپه کروز (همسر بعدی اش) هم جدا شد تا نشان دهد در جنجال سازی هم استعداد فراوانی دارد. پس از این بازیها چند فیلم را هم تهیه کرده است.

تام کروز قرار بود در سال 2007 در فیلموالکری که توسط کمپانی متروگلدن مایر ساخته می شد بازی کند. اما به دلیل تداخل اکران آن با فیلمهای دیگر خود همچون خواسته شده و آنجلینا جولی به تعویق افتاد. البته به جز تعویق در تاریخ اکران این فیلم، والکری در جریان ساخت نیز پروژه ای پر دردسر بوده است. مقامات دولت آلمان از اینکه تام کروز به عنوان یک هنرپیشه وابسته به فرقه ساینتولوژی نقش یک افسر آلمانی را که قرار بود هیتلر را در جریان یک توطئه به قتل برساند، بازی کند ناخشنود بودند و علاوه بر آن، دولت آلمان فیلمبرداری سکانس هایی از آن را که قرار بود در اماکن تاریخی باشد ممنوع کرده بود.

مآخذ:

  1. نشریه سینما، از دانلد داک تا چشمان کاملاً بسته: تام کروز"، شماره 384.
  2. نفیسی، خسرو: "تغییر چهره"، تام کروز، روزنامه ایران، 16/5/1383.
  3. روزنامه اطلاعات، ضمیمه، 24/12/1382.
  4. روزنامه اعتماد، تأثیرگذاری شخصیت های سینمای جهان، 20/5/1384، شماره 901.
  5. روزنامه ایران، 21/1/1387، شماره 3899.