شولیم، جرشوم (1982ـ1897): تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۲
جرشوم شولیم (Jershom Scholem) مورخ یهودی صهیونیست آلمانی تبار که در زمینه کابالا تخصص یافت و چنان از آن رمزگشایی کرد که نامش به کابالا گره خورد. شولیم در آلمان در یک خانواده یهودی همگون شده با جامعه به دنیا آمد و در برابرهمین فرهنگ همگونی سر به شورش برداشت و تحت تأثیر مارتین پوپر به سوی جنبشهای جوانان صهیونیست گروید. اما در جریان جنگ جهانی اول با او اختلاف پیدا کرد؛ زیرا به نظر می رسد که پوپر جنگ را تأیید می کرد، ولی شولیم موضع گروه طرفدار صلح و مخالف جنگ به رهبری گوستاو لاندائور را پذیرفت.
البته این موضع شولیم برخاسته از صلح دوستی او نبود، بلکه به دلیل انزواجویی فکری او بود که یهودیان را ملتی اندامی می دانست که رابطه ای با اروپا و جنگهایش ندارند و باید برای تأسیس دولت صهیونیستی به فلسطین مهاجرت کنند. به عبارت دیگر اختلاف میان وی و پوپر ریشه دار نبود؛ چرا که پوپر نیز از داعیه داران قومیت اندام وار یهودی بود.
شولیم در آغاز، فلسفه و ریاضیات را فراگرفت، اما تصمیم گرفت در کابالا تخصص پیدا کند و به همین دلیل خواندن متون عبری را آموخت و درباره کتاب "باهر" رساله ای نوشت که تز دریافت دکتری اش از دانشگاه مونیخ بود (سال 1922). شولیم در سال بعد به فلسطین مهاجرت کرد و در دانشگاه عبری به تدریس عرفان یهودی پرداخت و پس از آن به استادی این دانشگاه برگزیده شد که تا زمان بازنشستگی در سال 1965 در همانجا مشغول بود. او در این مدت کابالا را به عنوان یک موضوع مهم پژوهشی جا انداخت و آن را به عنصر مهمی در تفکر بسیاری از اندیشمندان یهودی همچون والتر بنجامین و هارولد بلوم تبدیل کرد.
بسیاری از اندیشمندان عضو گروههای یهودی با تکیه بر ایده آلهای دوران روشنگری معتقدند که یهودیت عقیده ای عقلانی است که انسان را از قوانین کلی بی ارتباط با عواطف تند یا شطحیات عرفانیبرخوردار می کند. با این همه شولیم از مخالفان سرسخت و روشنگری بود؛ چه گنوسیسم را جوهر اصلی یهودیت، و تصوف (کابالا) را نیروی محرک تاریخ یهودیت و یهودیان می داند که اگر نباشد فلسفه یهودی و شریعت ایستا می شود.
شولیم با پیروی از اندیشه هگلی معتقد بود که تمامی ادیان سه مرحله تاریخی را پشت سر می گذارند: محله اسطوره ای که در آن انسان با خدا ارتباط مستقیم دارد (چیزی که ما به آن یگانه گرایی وجودی و شرک آلود گفته ایم)؛ سپس مرحله فلسفی و حقوقی که وی در آن چارچوب نظامی دینی می شود و متن مقدس تفسیر شده، شعائر از طریق نهادهای دینی ادا می گردد؛ و در نهایت مرحله عرفانی است که انسان در آن می کوشد تا ارتباط مستقیم خالق و مخلوق در مرحله اول را که در مرحله دوم قطع شده بود، بار دیگر برقرار سازد.
بدیهی است که شولیم جوهر تاریخ را اسطوره می داند و برای همین با اسطوره شروع می کند و سپس چارچوبی سازمانی برای آن می سازد و آنگاه در صدد بازگشت به آن برمی آید (به عبارت دیگر تاریخ دین، تاریخ حلول گرایی وجودی و تلاش برای بازگشت به آن است).
جرشوم شولیم معتقد است که کابالا چیزی جز تفکری گنوسی و نمادی از نیروهای تاریک نهان است. عارفان یهودی نیز با به تن کردن پوششی توحیدی به نوعی از گنوس دست یافته اند. این قشر و طبقه گنوسی در اطراف میراث یهودی باقی ماندند و از راه ایتالیا و آلمان از بابل به جنوب فرانسه رفتند. مبانی این گروه ابتدا در کتاب باهیر تبیین شد و موضوعات گنوسی رفته رفته در کابالا و جنبشهای شبتانیستی نمایان گشت و سپس کاملاً بر یهودیانتسلط یافت.
اما چگونه نیروهای تاریک و نهان گنوسی می تواند دست به چنین کاری بزنند؟ شولیم معتقد است که شبتانیسم همواره در ساختار حاخامی وجود داشته است. البته نظام حاخامی از ابتدا مبتنی بر ایمان به شریعت شفاهی بوده است که معتقد است متن ثابت وجود ندارد و وحی، در بردارنده متن و تفسیر آن بوده، تفسیر بخشی از متن مقدس می گردد و جایگزین آن می شود (بنابراین متنی باز و نامحدود پدیدار می شود)؛ زیرا تفسیرها متغیر و نامحدودند و گشودن متن و معنای گشودن دروازه به روی نسبی گرایی و هیچ انگاری است.
بدعتها اندک اندک وارد تفسیر شد و محورهای نظام حاخامی نیز گوناگون گشت. به تدریج بدعتها افزایش یافت و شکل کابالا را به خود گرفت. البته کابالا با میراث یهود کاملاً بیگانه نبود. بدین ترتیب کابالا بر یهودیت تسلط یافت و بدعت به معیار تبدیل گشت و گنوس، توحید شد.
شولیم معتقد است که این حرکتها یهودیت حاخامی را از ریشه لرزاند و حلقه ارتباط قرون وسطی و دوران معاصر گشت تا نشانه ای از پیدایش سکولاریسم باشد. تز جنبش روشنگری و حسیدیسم چیزی جز واکنش به جنبش شبتانیسم نبود و یهودیت مدرن در نتیجه وقوع فاجعه ای در سنتها و شعائر دینی یهودی شکل گرفت و صرفا محصول نیروهای خارجی نبود.
شولیم اعتقاد داد که انگیزه های اسطوره ای و صوفیانه در کابالا همان نیروهای پنهان یهودیت در قرن بیستم است و صهیونیسم از این نیروهای پنهان انرژی گرفته است اما در نهایت اگر در کنار زدن نیروهای عدمی شکست بخورد، مانند جنبشهایشبتانیستی با فاجعه روبه رو خواهد شد. او کوشید تا دیدگاه خود را عملی سازد و برای همین به گروه بریت شالوم پیوست و همچنین شبتانیستی بودن گروه گوش ایمونیم را مورد انتقاد قرار داد. گویا شولیم نسبت به شبتانیسم قدیم به عنوان یک نیروی برانگیزانده و حیات بخش، شور و اشتیاق نشان می داد اما با همین نیروها در واقعیت تاریخ معاصر مخالفت کرد.
برخی معتقدند که شور و اشتیاق شولیم به جنبش صهیونیسم بیانگر بحران روشنفکران سکولار و یهودی تباری است که در محیطی همگون شده رشد کرده، ایمان دینی را از دست داده بودند، اما آن این همه، تز همگونی و آمیختگی و فقدان هویت را نیز قبول نداشتند و برای همین می کوشیدند تا بر یهودیت و نمادهایش سیطره یابند؛ آنها در واقع شخصیتهای سکولاری بودند که وابستگی دینی خود را از دست داده بودند اما در عین حال نسبت به آن شور و اشتیاق نشان می دادند و به همین دلیل بود که یهودیت الحادی و نژادی که هیچ گونه محتوای دینی توحیدی نداشت، پدید آمد.
این همان کاری بود که شولیم با گنوس یهودی انجام داد. او مشخص ساخت که گنوس (ضد تاریخ تاریک) همان تاریخ عقلی و اصل یهودیت است و بدین ترتیب بدعت به شریعت مبدل می شود.
صهیونیسم نیز ثمره همین کوشش است. صهیونیستها می خواهند از تبعیدی بودن رهایی پیدا کنند، اما مایلند (به سبک غربی آلمانی) هویت قومی اندامی خود را حفظ کنند. آنها به تاریخ یهود نگریستند و تصمیم گرفتند که شکل کلی آن را نپذیرند و به جای آن به مرحله عبری، یعنی به قبل از پیدایش پیامبران و دین یهود بازگردند که در آن، یهودیانهمچنان عبری و ملتی بت پرست بودند و ارزشهای اخلاقی و توحیدی هنوز از اراده ایشان نکاسته بود. صهیونیستها ندا سر دادند که این همان تاریخ واقعی یهود است و جنبش صهیونیسم، دولتی بر پا کرد که این ضد تاریخ را احیا می کند.
این چنین بود که بدعت به شریعت تبدیل شد، آن هم به شکل دولتی که مدعی است نه تنها متعلق به برخی از یهودیان و حتی تمام ایشان بلکه دولتی یهودی است.
از تألیفات مهم شولیم "گرایشهای مهم در عرفان یهودی" (1961) است. او در این کتاب توضیح می دهد که کتاب "زُهَر" (برخلاف آنچه خود او گمان می کرد) در دوران کهن نوشته نشده است بلکه در قرن سیزدهم به رشته تحریر درآمده است. از دیگر تألیفات وی "اندیشه مشیحانی در یهودیت" و مقاله های دیگر (1971) است. شولیم همچنین زندگینامه خود را تحت عنوان از "برلین تا بیت المقدس" (1981) به رشته تحریر درآورد.
مأخذ
- المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد پنجم، چاپ اول، پاییز 1382.