کوزوو، سیاست خارجی اسرائیل نسبت به بحران

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


کوزوو از جمله ایالتهای کشور یوگسلاوی است که ساکنان آن از مسلمانان آلبانیایی تبار هستند که ادعای خودمختاری دارند. صربها که قدرت انحصاری در حاکمیت کشور یوگسلاوی دارند به تصفیه نژادی وحشتناک و سرکوب جدایی طلبان مسلمان کوزوو دست زدند، تا حدی که انزجار و تنفر شدید جامعه جهانی را نسبت به اقدامات ضد انسانی آنها برانگیخت. کلیه تلاشهای سیاسی و دیپلماتیک ازسوی جامعه جهانی برای حل و فصل این مسئله با شکست مواجه شد و در نهایت ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) رأسا وارد عمل مستقیم نظامی شد و مواضع صربها را از زمین و هوا مورد هدف قرار داد.

اقدامات نظامی ناتو نه تنها نتوانست این بحران را تسکین دهد، بلکه برعکس موجب آوارگی شمار کثیری از مسلمانان کوزوو و قطب بندیهای جدید جهانی راجع به این بحران شد و بار دیگر شرایطی را به وجود آورد که بی شباهت به اوضاع و شرایط آستانه دو جنگ جهانی گذشته نبود. این بار روسیه در مقابل اقدامات ناتو به رهبری آمریکا واکنش نشان داد و به شدت از صربها حمایت کرد.

در شرایطی که بسیاری از کشورهای متحد غرب از اقدامات ناتو صریحا حمایت نمودند. اسرائیل از موضع گیری آشکار و صریح در حمایت از ناتو امتناع ورزید و همین مسئله انتقادات شدید مادلین آلبرایت، وزیرخارجه آمریکا را برانگیخت.

ارییل شارون در یک موضع گیری وقیحانه در خصوص بحران کوزوو اعلام کرد که اقدامات ناتو در کوزوو در حمایت از مسلمانان آلبانیایی تبار در نهایت موجب شکل گیری کشور مستقل کوزوو در اتحاد با کشور آلبانی خواهد شد که یک مرکز تروریسم اسلامی را در قلب اروپا به وجود آورده که بی شباهت به ایده شکل گیری دولت مستقل فلسطین نخواهد بود. این در حالی بود که دفتر نخست وزیری اسرائیل گفته های شارون را مواضع شخصی وی تلقی نمود و بر حمایت اسرائیل از مسلمانان کوزوو تأکید نمود. این سیاست دوگانه رژیم صهیونیستی، یکی از راهبردهای اصلی سیاست خارجی اسرائیل در قبال بحران کوزوو تلقی شد.

اسرائیل در قبال بحران کوزوو، سیاست یک بام و دو هوا را اتخاذ کرد. از یک سو اسرائیل به آوارگان کوزوویی کمک می کرد و به آنها خدمات و امکانات پزشکی و حفاظتی ارائه می داد و دفتر نخست وزیری در حمایت از اقدامات ناتو و آوارگان کوزوو بیانیه صادر می نمود و به طرفداران جنبش اسلامی اسرائیلاجازه می داد که در مقابل سفارت یوگسلاوی تجمع کنند و خواستار بسته شدن این سفارت و متوقف شدن پاکسازی نژادی کوزوو شد. از سوی دیگر نیز شارون در مخالفت با اقدامات ناتو خطر تشکیل یک کشور قدرتمند اسلامی با کارکرد تروریسم را گوشزد می نمود و برای گسترش مناسبات و همکاریهای بین المللی روسیه که به شدت با اقدامات ناتو مخالف بود که از صربها حمایت می کرد، به مسکو مسافرت کرد.

به طور کلی باید گفت که سیاست اصلی اسرائیل در قبال بحران کوزوو و طولانی نمودن این بحران بود. زیرا طولانی شدن بحران منافع اسرائیل را به قرار زیر تأمین می کرد:

1) تطویل بحران کوزوو منجر به توجه افکار عمومی بین المللی به این مسئله شده و باعث انحرافات یا کاهش فشارهای بین المللی به اسرائیل در راستای اجرای قراردادهای صلح و موافقت با تشکیل دولت مستقل فلسطین می شد.

2) اسرائیل می توانست در سایه این بحران موجبات مهاجرت یهودیان یوگسلاوی به اسرائیل را فراهم آورد.

3) اسرائیل در تلاش بود در سایه تطویل این بحران و حمایت تلویحی از روسیه در مخالفت با اقدامات ناتو، مناسبات خود با این کشور را گسترش داده تا از این رهگذر به اهداف ذیل دست یابد:

الف: مانع از ادامه همکاریهای هسته ای و تسلیحاتی روسیه با ایران و سوریه شود.

ب: موافقت روسیه با مهاجرت یهودیان این کشور به اسرائیل را جذب کند.

ج: سیاستهای روسیه را با سیاستهای خود در قبال روند صلح خاورمیانه هماهنگ نماید.

د: به فشارهای آمریکا مبنی بر اجرای قراردادهای صلح واکنش مناسبی نشان داده باشد.

ه : و مهمتر از همه با گسترش همکاریهای اقتصادی با روسیه بازارهای این کشور را تسخیر نموده و بدین صورت گام بزرگی در راستای خروج ازانزوای خویش بردارد.

مأخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش، مؤسسه تحقیقات و پژوهش های سیاسی علمی ندا، شماره 35.