پیرسون، طرح

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


در فوریه سال 1957 جامعه بین المللیفعالیتهای شدیدی را در شورای عمومی سازمان ملل متحد، با هدف فشار بر اسرائیل برای عقب نشینی از زمینهای فلسطین و مصر که در خلال حمله سه جانبه به مصر (نک: جنگ 1956) اشغال کرده بود، انجام داد. و همزمان با فشارهایی که دوایت آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا بر اسرائیل وارد می کرد تا از سرزمینهای اشغالی عقب نشینی کند، نمایندگان کشورهای آسیایی و آفریقایی عرب و غیرعرب در شورای عمومی، از طریق دکتر شارل مالل وزیر خارجه وقت لبنان طرحی را ارایه کردند.

این طرح شامل تحریم اقتصادی، نظامی و مالی اسرائیل برای وادار نمودن آن به عقب نشینی از سرزمینهای اعراب، بود. اما دولت کانادا که در واقع رهبری کشورهای مخالف با طرح را به عهده داشت، توسط وزیر خارجه اش یعنی لیسترپیرسون، طرحی را به سازمان ملل تقدیم نمود. هدف آنان از این طرح رفع اختلاف بین اسرائیل و انگلیس و فرانسه از یک سو و بین دولتهای طرفدار عقب نشینی اسرائیل و تحریم آن، از سوی دیگر بود:

وی در تاریخ 26/2/1957 در شورای عمومی از سازمان ملل خواستار ایجاد "صلح دایمی بین اعراب و اسرائیل" شد. وزیر خارجه کانادا پس از تأکید بر این که سازمان ملل "به جایی رسیده که راه بازگشت ندارد" و اوضاع به حدی رسیده که نمی توان آن را به حالت قبل از حمله سه جانبه به مصر، برگرداند، طرحی را شامل چهار بند به سازمان ملل ارایه کرد که عبارتست از:

الف ـ مصر و اسرائیل متعهد شوند بندهای قرارداد صلح دایمی را که در سال 1949 به امضا رسانده اند، به طور دقیق رعایت کنند.

ب ـ دبیر کل سازمان ملل و فرمانده نیروهایضربتی تابع سازمان ملل با هماهنگی دولتهای درگیر، نیروهای حافظ صلح را در خطوط حایل قرار دهند تا این نیروها به وظایف خویش به شرح زیر، عمل کنند:

1 ـ انجام پاره ای از وظایف هیأت بین المللی وابسته به سازمان ملل متحد.

2 ـ کمک در جلوگیری از حمله دو طرف متخاصم به یکدیگر.

3 ـ حفظ صلح در منطقه حایل.

ج ـ دو طرف با رفت و آمد از تنگه های تیران موافقت نمایند و حقوق همدیگر را در این زمینه رعایت کنند و هیچ حقی از "حقوق دو درگیر" را ادعا نکنند و لازم است نیروهای اسرائیل از منطقه شرم شیخ عقب نشینی کنند و نیروهای ضربتی وابسته به سازمان ملل "برای حفظ صلح و جلوگیری از درگیری" براساس اهدافی که شورای عمومی سازمان ملل برای نیروهای ضربتی تعیین کرده است، وارد منطقه شرم شیخ گردد.

د ـ سازمان ملل متحد با همکاری مصر و اسرائیل در غزه فرمانداری غیرنظامی تشکیل دهد.

لیسترپیرسون روشن ساخت که ایجاد امنیت در دو طرف خطوط آتش بس کار بسیار پیچیده و حساسی است لذا وظیفه شورای عمومی است که با حضور فعال سازمان ملل در غزه نگذارد پس از عقب نشینی اسرائیل، حملاتی علیه اسرائیل از منطقه غزه صورت پذیرد و دولت مصر نیز باید انتظار داشته باشد که نیروهایش به غزه بازگردند. و همزمان با عقب نشینی اسرائیل نیز، نیروهای ضربتی وارد آن منطقه می شوند.

علی رغم این که وزیر خارجه کانادا مطمئن بود که پیمان آتش بس می تواند اداره عزه را به مصر بدهد اما می دانست که شرایط و واقعیتهای موجود، اینحق اداره را به سازمان ملل می دهد نه به مصر زیرا هر نوع عقب نشینی اسرائیل در آن شرایط بحرانی غزه و بروز حوادث پیش بینی نشده ای مثل تعطیلی کمیساریای رسیدگی به امور پناهندگان سازمان ملل و یا احتمال انجام فعالیتهای ضد اسرائیلی، اداره غزه به دست مصر را امری غیر ممکن می سازد. لذا چاره ای نیست جز این که بین نمایندگان مصر و اسرائیل و سازمان ملل توافقی صورت گیرد تا مسایل اقتصادی و اجتماعی غزه و نیز حفظ نظم زیر نظر آن انجام شود.

برای ضمانت اجرایی آن پیرسون پیشنهاد کرد که دبیرکل سازمان ملل نماینده ای را از جامعه بین المللی انتخاب کند تا وی با همکاری فرمانده نیروهای ضربتی و نماینده کمیساریای مذکور و با مشورت با نمایندگان مصر و اسرائیل و پناهندگان و دیگر رهبران محلی عرب، طرحی را برای انتقال حق اداره از دست اسرائیل به نیروهای سازمان ملل وضع کند. وی معتقد بود، وقتی این کار صورت گیرد، عقب نشینی سریع و منظم اسرائیل با حفظ مصالح ساکنان و مصالح مصر و اسرائیل، امکان پذیر خواهد شد.

شایان یادآوری است که طرح وزیر خارجه کانادا که در واقع تلاشی بود برای به تأخیر انداختن عقب نشینی اسرائیل و برهم زدن پیمان دولتهای عضو سازمان ملل مبنی بر تنبیه اسرائیل، توجه هیچ دولتی را جلب نکرد و هیچکس هم بدان اشاره ننمود.

مآخذ:

  1. عبدالهادی، مهدی: المسألة الفلسطینیة و مشاریع الحلول السیاسیة، 1974ـ1934، بیروت 1975.
  2. قاضی، لیلی سلیم: تقریر حول مشاریع التسویات
  3. السلمیة للنزاع العربی الاسرائیلی، 1972ـ1945، مجلة شؤن فلسطینیة، شماره 22، ژوئن، بیروت 1973. 957-58.