لاوُن، مسأله رسوایی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


حوادث مسأله در نیمه ماه ژوئیه 1954 زمانی آغاز گردید که سرهنگ بنیامین جبیلی مدیر اداره آگاهی ارتش اسرائیل به برخی از مزدوران [اداره] آگاهی اسرائیل در مصر، که اغلبشان از یهودیان مصر بودند دستور داد تا اعمال خرابکارانه ای را بر ضد تأسیسات آمریکایی و انگلیسی موجود در قاهره و اسکندریه به اجرا درآورند تا روابط آمریکا ـ مصر آشفته گردد و اجرای معاهده ای که دو حکومت مصر و بریتانیا در شرف امضای آن بودند و بر خروج نیروهای انگلیسی از کانال سوئز تصریح می کرد به تعویق افتد و اعتماد غرب نسبت به حکومت مصر که از برقراری امنیت در این کشور ناتوان جلوه خواهد کرد متزلزل شود.

گروه مزدوران در اجرای پاره ای عملیات خرابکاری که به عهده اش محول شده بود موفق گردید، اما دستگاههای امنیت مصر توانست اینمزدوران را پیش از تکمیل نقشه خرابکاری دستگیر کند و فرمانده آنها موفق به فرار از مصر شد. حکم اعدام در مورد دو تن از آنان اجرا گردید و بقیه به زندانهای طویل المدت محکوم شدند. رئیس جمهور مصر انورالسادات در صبح روز دیدارش از بیت المقدس اشغالی در نوامبر 1977 آخرین مزدوران را آزاد نمود.

به لحاظ طرف صهیونی، نخست وزیر وقت موشه شارت و جناح مخالف و بیشتر وزرا، کاملاً غافلگیر شده بودند، زیرا از موضوع بی خبر بودند. شارت به سرعت به انعقاد قراردادی با رهبر مخالفان مناخیم بگین اقدام کرد تا از بهره برداری از این جریان در مخاصمات سیاسی جلوگیری نماید و مانع انتشار و طرح آن در مطبوعات و کنیست گردد. از سوی دیگر، کابینه اسرائیل کمیته بررسی و تحقیقی تشکیل داد تا منبع اصلی دستورات صادره در مورد اجرای این عملیات خرابکاری را شناسایی کند. این کمیته پنج تن از وزیران عالی رتبه حزب حاکم ماپای را دربرداشت.

با این همه کمیته به منبع آن دستورات دست نیافت و این مسأله میان وزیر دفاع و مدیر دفاع و مدیر اداره آگاهی ارتش و ستاد ارتش مشکوک ماند و به برکناری جبیلی از مقامش انجامید. این امر لاوُن را به مطالبه تقویت اختیارات وزیر دفاع و تشکیل یک مجلس ملی برای دفاع تشویق نمود، ولی خواسته اش مورد قبول واقع نگردید و او استعفای خود را تقدیم کرد. با این همه این مسأله تنها به لاون ـ و نه دیگران ـ ارتباط یافت. از آن رو که وی در زمان وقوع حادثه مقام مسئول اول در امور دفاع و سایر امور نظامی اسرائیل محسوب می شد.

پس از چند ماهی انتخاب لاون به عنوان دبیرکل هیستادروت انجام گردید.

در سال 1960، به خصوص بعد از آنکه اطلاعات تازه ای در این زمینه پیدا شد که ثابت می کردبعضی دشمنان لاون شهادتهای دروغ داده و اسناد جعلی ارائه کرده بودند، لاون خواستار تبرئه خود از مسئله گردید که نام وی را بر خود داشت.

کمیته هفت نفره دولتی موسوم به "کمیته هفت نفره" برای از سر گرفتن مجدد تحقیقات تشکیل گردید و در همان زمان بن گوریون نخست وزیر اسرائیل و مقام نیرومند ماپای موفق گردید لاون را از مقام خود در هیستادروت برکنار سازد تا بسزای مطالبه از سر گرفتن تحقیق در ماجرایی که شناسایی طرفهای حقیقی درگیر در آن به رسوایی بن گوریون می انجامید مجازات گردد، علی رغم آنکه در زمان وقوع مسأله لاون، وی خارج از حکومت بود.

لاون به محض خروج از هیستادروت با یاران خود حزب "مین هایسود" را تشکیل داد. پس از آن کمیته هفت نفره رأی به برائت لاون از آن مسأله داد و این امر باعث گردید. بن گوریون پس از احساس شکست خوردن در مقابل لاون درخواست بررسی قضایی مسأله را بنماید و چون این درخواست رد شد بن گوریون در 1963 استعفای خود را تقدیم کرد. مسأله لاون یکی از محورهای مبارزه بین دو جناح ماپای بود که ریاست یکی را خود بن گوریون برعهده داشت و رهبری جناح دیگر برعهده لیوی اشکول بود که پس از بن گوریون بر مقام نخست وزیری تکیه زد. مبارزه بین دو جناح تحول و ادامه یافت تا آنکه در سال 1965 به خروج بن گوریون و پیروانش از ماپای و تشکیل حزب رافی توسط آنها انجامید. این در حالی بود که اشکول در سال 1964 برائت لاون را از این مسأله اعلام نموده بود.

نظر رسمی موشه شارت درباره "قضیه لاون" که در پارلمان اسرائیل ایراد شده است (صورت مذاکره پارلمان، جلسه 514 ام، 13 دسامبر 1954).

رئیس محترم، اعضای کنیست، محاکمه ای که دو سال پیش در مصر علیه 13 یهودی آغاز شد همه را برآشفته و در کشور [ اسرائیل] و همه جهان یهوداحساس اضطراب و تأسف عمیقی پدید آورده است... در واقع این محاکمه بایستی قلوب همه این مسأله جدی را مدنظر داشته و از این پس نیز خواهد داشت. اما در این مرحله ناگزیر مطالب کوتاهی را به اطلاع شما برسانم:

من در سخنرانی 15 نوامبر خودم در کنیست گفتم که "رفتار کنترل نشده مصر... نشان نمی دهد... که رهبری آن... طالب رهیافتهای مسالمت آمیز و خواهان صلح باشد. این مطلب را که مصر چقدر از این روح [ مسالمت جویی و صلح طلبی] فاصله دارد، می توان از توطئه ای که در اسکندریه ساخته و پرداخته شده است، فهمید ـ یعنی از محاکمه نمایشی گروهی از یهودیان [ بی گناه] که قربانی اتهامات دروغین جاسوسی شده اند، و ظاهرا برای آنکه به جرایم مرتکب نشده و موهومشان اعتراف کنند تحت شکنجه و مورد تهدید قرار گرفته اند.

حرفی که ویکتوریا نینیوی (Victoria Ninyo) متهم در دادگاه نظامی قاهره زده و امروز صبح انتشار یافته، نشان می دهد و ثابت می کند که این احتمال ملالت بار به نحو ظالمانه و هول انگیزی واقعیت دارد. [ بنابر آن چه که وی اظهار داشت] او در بازجوییهایی که قبل از محاکمه از او شده مورد شکنجه قرار گرفته است، و به خاطر همین شکنجه ها به ارتکاب جرایمی که هرگز انجام نشده بوده اند، اعتراف کرده است.

حکومت اسرائیل به این اعمال که یاد روش های انکیزسیون (Inquistion) [=تفتیش عقاید] قرون وسطی را در خاورمیانه زنده می کند، شدیدا معترض است. حکومت اسرائیل اتهامات دروغین مندرج در ادعانامه عمومی دادگاه نظامی مصر را که اقدامات مخوف و توطئه های شرورانه ای را علیه امنیت و روابط بین المللی مصر به مقامات این کشور نسبت می دهد، قویا و اکیدا مردود می داند.

ما در گذشته بارها، از همین جا به ایراد اتهامات دروغین به یهودیان و تعقیب و آزار ایشان درکشورهای مختلف اعتراض کرده ایم. ما یهودیان بی گناهی را که مقامات مصری آنچنان اتهامات سنگین برایشان وارد می کنند، درواقع قربانی خصومت شریرانه و کینه توزانه دولت مصر با اسرائیل و مردم یهودی می دانیم. اگر گناه و جرم آنها این است که صهیونیست اند و خود را وقف اسرائیل کرده اند، پس میلیونها یهودی [ دیگر نیز] در سراسر جهان در این گناه با آنها شریکند. ما تصور نمی کنیم که رهبران مصر طالب آن باشند که مسئولیت خون این یهودیان را برعهده بگیرند. ما از تمام کسانی که خواهان صلح و ثبات و روابط انسانی در میان ملل هستند می خواهیم که جلوی این ظلم و بی عدالتی مفسده بار را بگیرند.

مآخذ:

  1. روکاچ، سیویا: تروریسم مقدس اسرائیل، مرتضی اسلامی، انتشارت کیهان، 1365.
  2. المسیری، عبدالوهاب: موسوعة المفاهیم والمصطلحات الصهیونیه، قاهره 1975.
  3. صایغ، انیس: رجال السیاسة الاسرائیلیون، بیروت 1970.