لاهاران، ارنست

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


ارنست لاهاران (Emest Laharanne) صهیونیست غیریهودی که از پوشش های سکولار استفاده می کرد. در یک روزنامه جمهوری خواه و طرفدار تجارت آزاد قلم می زد و به عنوان منشی ناپلئون سوم به کار پرداخت. در دوره ناپلئون سوم (1870ـ1852)، در زمانی که فعالیت های استعماری شدت گرفته بود، صهیونیسم غیریهودی نیز حیاتی دوباره پیدا کرد. در جنگ کریمه، فرانسه به بهانه حمایت از راهبان کاتولیک امپراتوری عثمانی، خود را وارد جنگ با روسیه کرد شایع شد که ناپلئون سوم به فکر انتصاب یکی از اعضای خاندان روچیلد بهپادشاهی قدس است (واکنش یهودیان در روزنامه ها در برابر این شایعه به شدت منفی و مخالف بود).

لاهاران در سال 1860 جزوه ای نوشت به نام مسأله جدید شرق ـ امپراتوری مصر و عرب: بازسازی قومیت یهود. او در این جزوه به یهودیان اعلام کرده بود که دولت فرانسه آنان را آزاد و شهروند فرانسه و برادر کرد و آنان ملتی دارای شخصیتی مستقل و خارق العاده هستند؛ ملتی اندام وار (ارگانیک) که چون با شرق مرتبط است با فرهنگ و تمدن غرب ادغام و همانند نمی شود.

بنابراین لازم است که آنان به عنوان حاملان "انوار اروپا" به شرق روند تا واسطه ای باشند که از طریق برپایی یک دولت یهودی در میان مصر و ترکیه، دروازه های شرق را به روی غرب بگشایند؛ دولت یهودی ای که تحت حمایت فرانسه باشد و بانکداران و تاجران یهودی جهان از آن پشتیبانی [مالی ]کنند. کمک مالی فراگیر یهودی این امکان را به یهودیان می دهد تا "میهن باستانی خود را از دولت عثمانی بخرند".

"لاهاران" در این جزوه همچنین به تبیین فوائدی که از اسکان یهودیان در فلسطین نصیب غرب می شود پرداخته است: "راهی جدید و هموار برای تمدن غرب و بازارهایی جدید برای کالاهای صنعتی غرب". لاهاران با شوری زایدالوصفی به این نظریه دعوت می کرد و این نظریه را با افکار قومی مرتبط می ساخت؛ به گونه ای که تحسین ناپلئون سوم و دیگر رجال استعماری دربار او را برانگیخت.

لاهاران، مثل دیگر مبلغان طرح صهیونیستی، به اعراب (ساکنان اصلی فلسطین) حمله می کرد تا یورش آینده به فلسطین را توجیه کند. با این حال یکی از میهمانان افتخاری خدیو اسماعیل در جشن افتتاح کانال سوئز (1869) بود.

لاهاران نمونه ای از یک متفکر استعماری آکنده از تناقض و تضاد بود که تلاش می کرد از طریقراه های عملی گوناگون به تنها هدفش برسد و تنها هدف او هم سیطره، سلطه، حمله و دستیابی به حداکثر سود مادی به حساب دیگران و با استثمار و بهره کشی از آنان، چه یهودی و چه عرب، بود.

همچنین او نمونه ای از ارتباط اندیشه ملی گرایی اروپایی در قرن نوزدهم با اندیشه استعماری و نیز نمونه ای از بینش ملی گرایی در چارچوب توسعه طلبی و حمله و هجوم و امپراتوری بزرگی بود که ناپلئون سوم آن را نمایندگی می کرد. "موسی هس"، اندیشمند صهیونیست کارگری وقتی کتاب لاهاران را خواند او را تحسین نمود.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد ششم، چاپ اول، پاییز 1382.