جنگ روانی در استراتژی اسرائیل

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


الف ـ تعریف:

جنگ روانی (Psychological war Fare) از جمله واژگانی است که در مورد آن نگرشهای مختلفی وجود دارد. این اختلاف نگرشها عموما در مورد ماهیت و حدود این پدیده می باشد.

عده ای آن را در چهارچوب و انحصار فعالیتهای نظامی دانسته اند که به منظور پشتیبانی از مأموریتهای نظامی صورت می گیرد. دسته دیگر آن را فرآیندیمی دانند که طی آن یک کشور به منظور تأثیرگذاری و نفوذ بر عقاید و رفتار دیگر دولتها و مردم بیگانه در جهت خواست خود و با ابزارهایی غیر از ابزار نظامی، سیاسی و اقتصادی آن را به کار می گیرد. برخی دیگر، فعالیتهایی همچون ترور، براندازی و جاسوسی را که با انگیزه و هدف ارعاب، یا ترغیب و متقاعدسازی مخالفان صورت می گیرد در قلمرو جنگ روانی قرار داده اند.

اما دسته دیگر نیز وجود دارند که اقداماتی نظیر نفوذ در شخصیت افراد، با استفاده از تکنیکهایی همچون شستشوی مغزی (Brainwashing) هیپنوتیزم (Hypnosis) و استفاده از عوامل روان دارویی (Psychopharmaceutical) را جنگ روانی می دانند.

نگرش دیگری معتقد است، شکل دادن به نگرشهای عمومی ملت نیز در این حوزه قرار دارد. و در تبیین این حوزه، کلیه فعالیتهای نظامی و سیاسی، جنگ و گریز چریکی و دیگر اقدامات شبه نظامی (ترور، خرابکاری، جاسوسی) در مناطق پشت جبهه دشمن را می توان برشمرد. بدین ترتیب و به طور کلی می توان گفت در هر برهه ای "این واژه مترادف اصطلاحاتی نظیر تعلیم یا جهت دهی سیاسی(Political orientation lindoctrination) ترغیب سیاسی (Political Persuasian)، تهاجم غیرمستقیم ـ (Indirectaggression)، کشمکش طولانی (Protractedconflict) یا استراتژی براندازی به کار رفته است"

ب ـ تاریخچه:

در مورد تاریخچه جنگ روانی باید گفت این پدیده تقریبا همزاد بشر است. انسانها از دیرباز و به شکل کاملاً ابتدایی از این حربه استفاده می کردند و با به کارگیری برخی تکنیکهای روان شناختی اولیه و ابتدایی، رقبای خود را وادار به تسلیم و اعطای امتیازمی کردند. با پیدایش جوامع نسبتا متمدن، استفاده از راهبردها و شیوه های جنگ روانی به شکل مرسوم امروزی نزدیکتر شد. در تاریخ هرودت، Themistocles یونانی اولین کسی است که از شیوه های جنگ روانی به شکل مرسوم امروزی استفاده کرده است.

وی با پخش اعلامیه و ... از سربازان کشور متخاصم (ایران) می خواست تا از جبهه فرار کنند. و یا از پشت بر نیروهای خود بتازند. به عبارت دیگر وی سعی می کرد با به کارگیری و اجرای این شیوه، بذر نفاق را در میان سپاهیان کشور رقیب بپاشد و از این طریق عزم نیروهای نظامی حریف را برای مقابله و نبرد با ارتش یونان دچار تزلزل کند، تا بدین وسیله مسیر پیروزی سپاهیان خویش را هموار سازد. در تاریخ نمونه های بسیاری در این باره ثبت و ضبط شده است.

بنابه اعتقاد برخی صاحب نظران، تأکید "تزو" استراتژیست چینی (در قرن پنجم پیش از میلاد) بر تأثیر هیاهو و جنجال، شایعه پراکنی و شعارهای مختلف ... در پیروزی نظامی اولین نوشته شناخته شده درباره جنگ روانی است. اما به نظر برخی از صاحب نظران، واژه جنگ روانی اولین بار توسط "فولر" مورخ و تحلیل گر نظامی بریتانیایی در سال 1920 به کار برده شد. وقوع دو جنگ بین الملل اول و دوم، جنگ کره و جنگ ویتنام اهمیت جنگ روانی را بیش از پیش برای کارشناسان نظامی و علمای علوم اجتماعی آشکار ساخت. از همین رو بود که در دوره پس از جنگ جهانی اول، تبلیغات به عنوان یک ابزار کارآمد در دستیابی به اهداف ملی و فراملی مبدل گشت.

لنین و هیتلر بیش از دیگران از این وسیله برای نیل به اهداف ملی و فراملی بهره برداری نموده اند. جنگ جهانی دوم موجب پدید آمدن سازمانهای ویژه جنگ روانی گردید به ویژه در آمریکا و همین سازمانهابه کار آموزش هزاران تن "اپراتور جنگ روانی" پرداختند.

ج ـ جنگ روانی در استراتژی اسرائیل:

تبلیغات متکی بر جنگ روانی به شکل کاملاً علمی، از اصول مسلم استراتژی اسرائیل می باشد. نحوه پیدایش این پدیده را می توان در کتاب تحریف شده یهود یعنی "تورات" به اشکال گوناگون و در قالب پند و موعظه، فرامین و دستورالعمل، قصص و حکایت مشاهده نمود. بررسی و تحلیل تاریخی این فرامین و دستورات، عمق استراتژیکی سیاستها و خطمشی های رژیم صهیونیستی در اعمال خشونت و تبلیغات روانی را روشن می سازد. در این قسمت به دلیل روشن تر شدن مطلب به فرازهایی از موعظه و اندرزهای "تورات" اشاره می شود:

"اما از مردم شهرهایی که پروردگار، خدای تو، ارزانیت داشته، احدی را باقی مگذار" یا در فرازی دیگر آمده: "وحشیگری و استفاده از شیوه های وحشیانه باید به حد حیوانات چهارپا تنزل کند به این شکل، که فرزندانشان را در مقابل چشمان والدین نابود کنند، خانه هایشان را خراب کنند، به زنانشان تجاوز کرده و بر جنینی که در رحم مادری است، دل نسوزانند و چشمشان بر هیچ طفلی رحم نکند" یا در مورد نبرد جدعون با اهالی مدین در تورات آمده:

"... در آن شب جدعون براساس اوامر پروردگار و با توجهات او تعدادی از مردان را به پایگاه اهالی مدین فرستاد تا ضمن استراق سمع، به اطمینان دست یابند ... وقتی به پایگاه آنها نزدیک شدند، شنیدند که از جدعون، مرد اسرائیل، سخن به میان می آید [وی با اطلاع از وضعیت روحی و روانی دشمن ]مردان خود را به سه دسته 100 نفری تقسیم کرد و به آنها شیپورهایی داد و بر رأس هر دسته، یک نفر را گمارد و به افرادش امر نمود، که هر زمان که وی بوق زدن آغازید، همانند او بوق زده و فریاد برآورند "برایجدعون" ... و دشمن از ترس فریاد برمی آورد، و از صحنه می گریخت."

جنگ روانی در استراتژی اسرائیل دارای دو کارکرد عمده زیر می باشد: 1ـ در میادین نبرد 2ـ تبلیغات روانی در عرصه بین المللی.

تبلیغات روانی در میادین نبرد:

اسرائیل در ارتباط با جنگ روانی در میادین نبرد دارای اصول سه گانه ای است که عبارتند از:

1) ایجاد تردید در پیروزی قطعی اعراب بر اسرائیل.

2) تظاهر به شکست ناپذیر بودن ارتش اسرائیل.

3) ایجاد شک در نیروهای ارتش دشمن نسبت به فرماندهان خود و در مردم، نسبت به رهبران سیاسی و نظامی شان.

جنگهای ژوئن 67 و اکتبر 73 به ویژه جنگ ژوئن 67 به خوبی این مساله را اثبات نمود که کشورهای عربی به دلایل متعدد از جمله ساختارهای موجود سیاسی... در مقابله با رژیم صهیونیستی کاربری لازم را دارا نمی باشند. پیروزی نسبی اعراب در جنگ 1973 را می توان تنها جرقه برای احیای حیثیت از دست رفته عربها در جنگ ژوئن 1967 دانست که در نهایت به دلیل پذیرش صلح از سوی مصر، منجر به شکاف در جبهه اعراب گردید. مذاکرات خاورمیانه اعراب و اسرائیل تأییدی بر موفقیت این اصل یعنی تردید در پیروزی قطعی اعراب، به شمار می رود.

امپراتوری جنگ روانی اسرائیل درصدد برآمد تا ارتش این رژیم را ارتشی قوی و شکست ناپذیر جلوه گر نماید. به همین منظور پیروزیهای نسبی اعراب (که عمدتا در جنگ 73 متجلی شد) در مواجهه با رژیم صهیونیستی را کاملاً نفی و تحریف می نمایند. در هر مناقشه و درگیری نظامی، ارتش اسرائیل سعی می کند با در دست گرفتن ابتکار عمل وزدن ضربه اول، به ویژه برنامه ریزی و اجرای عملیات ویژه (عملیات ربودن عناصر مخالف، ترور رهبران سازمانهای انقلابی و حمله به تأسیسات استراتژیک و حیاتی) در پشت جبهه دشمن، تفوق و برتری خویش را اثبات کند.

یکی از شیوه های جنگ روانی رژیم صهیونیستی (که در اکثر جنگهای اعراب و اسرائیل مبادرت به انجام آن کرده است) تجزیه و کانالیزه کردن و ایجاد شکاف در صفوف واحد دشمن در نبردهای مختلف بوده است. در خلال جنگ اکتبر 1973 دستگاه تبلیغات روانی رژیم صهیونیستی با انگیزه از بین بردن وحدت و هماهنگی کشورهای عربی و ایجاد تردید در نیروهای ارتش سوریه اعلام می کرد که "ضعف نظامی سوریه ناشی از اختلاف نظری است که بامتحدین عرب خود دارد به ویژه متحدینی نظیر عراق و اردن که در جبهه شرکت کرده اند و مجادلات دیرینه ای با سوریه دارند"

یا در برنامه های تبلیغاتی دیگر سعی می کردند تا با تحریک اقلیتهای قومی و مذهبی در سوریه، بین صفوف ارتش سوریه که ترکیبی از قومیتهای مختلف بود تفرقه ایجاد کنند. رادیو اسرائیل در این زمینه در 20 اکتبر 1973 اعلام نمود که سرهنگ رافق حلاوه، افسر دروزی ارتش سوریه، به اتهام قصور در انجام وظایف، به دستور حافظ اسد اعدام شد. در همان روز رادیو اسرائیل ضمن مصاحبه با چند تن از دروزیان ساکن روستاهای بلندیهای جولان که ادعا می کردند از نزدیک سرهنگ حلاوه را می شناسند و مدعی بودند وی یکی از اعضای محترم جامعه دروزی و یکی از اعضای برجسته حزب بعث و از طرفداران حافظ اسد بود، مرگ وی را تأیید کردند.

در این باره رادیو اسرائیل به نقل از مصاحبه شوندگان چنین گفت: "حلاوه یک قربانی بود. اگر حلاوه یک افسر علوی یا مسلمان بود، هیچ کس نمی توانست به او صدمه بزند. اما چون اواعدام شده، مقامات سوری می خواهند گناه شکست نظامی را به گردن دروزیها بیندازند. از نظر مقامات سوری، دروزیها، اسرائیل را به حومه دمشق آورده اند"

دامن زدن به مسائل فرقه ای، برنامه ای است که صهیونیستها با توجه به بافت فرهنگی کشورهای عربی خاورمیانه همواره درگذشته و تاکنون دنبال کرده اند. شاید بتوان گفت که تبلیغات روانی صهیونیستها در جنگ 1973 اعراب و اسرائیل، اثر عمیقی بر یکپارچگی ملی سوریه به ویژه بر جامعه دروزیهای این کشور و تحلیل توان روحی نیروهای مسلح سوری گذاشت.

بررسی آخرین عملیات وحشیانه اسرائیل در جنوب لبنان که به نام "عناقید الغضب" یا خوشه های خشم لقب گرفت می توان از جمله تاکتیکهای روانی این رژیم برای مقابله با مدافعان و مبارزان مقاومت اسلامی لبنان برشمارد که سناریوی خشونت و آدمکشی (کشتار مردم بی دفاع در اردوگاه پناهندگان سازمان ملل در قانا) ایجاد رعب و وحشت و همچنین ایجاد شکاف بین رهبران مقاومت اسلامی و رزمندگان مقاومت اسلامی و نیز ایجاد تردید در مردم مسلمان جنوب در کمک و همکاری با رزمندگان مسلمان در دستور کار آن قرار داشت، که با هوشیاری مبارزان مسلمان، تبلیغات روانی آنها خنثی گشت.

تبلیغات روانی در عرصه بین المللی:

هدف اصلی و کانون توجه اسرائیل در عرصه تبلیغات بین المللی آن است که برای اجرای سیاستهای خویش آزادی عمل بیشتری فراهم کند و طرحهای دشمنان و آزادی عمل مخالفان خود را با انواع وسایل و عوامل بازدارنده محدود سازد.

بدین لحاظ تمامی عملیات و فوت و فنهای سیاسی دیپلماتیک، اقتصادی، نظامی و امنیتی صهیونیستها در عرصه روابط بین الملل، به نوعی آمیخته با عملیات روانی است. فراگشتهایی که برای رسیدن به این هدف برگزیده می شود، از فراگشتهایبسیار ملایم تا شیوه های بسیار خشن، متفاوت است. در این زمینه، از عملیات متقاعدسازی آنها (اسرائیل) در انتقال مهاجران روسیه و اروپای شرقی و همچنین فالاشای یهودی از اتیوپی به اسرائیل و یا از عملیات کنترل افکار عمومی اروپاییان و همچنین افکار عمومی در کشورهای آسیایی و افریقایی مبنی بر پذیرش موجودیت اسرائیل به عنوان یک واقعیت غیرقابل تردید و نیز تبلیغ توان فنی و علمی خود، برای جذب و جلب نظر کشورهای مستقل و مهم برای داشتن ارتباط و یا ارتقای سطح روابط دیپلماتیک و همکاریهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و نیز نسبت دادن عملیات نظامی ضد آمریکایی در جهان به ایران، به عنوان نمونه ای از فراگشت ملایم، می توان نام برد.

در مورد فراگشتهای خشن شواهد بسیاری وجود دارد که در زیر به نمونه های از آن اشاره می شود:

ـ ترور و ربودن رهبران و مبارزان فلسطینی و لبنانی در اقصی نقاط جهان به بهانه مبارزه با تروریسم.

ـ انجام عملیات متعدد (ویژه) در عمق خاک کشورهای همسایه در راستای انهدام مراکز صنایع و مراکز نظامی این کشورها.

ـ بمباران مراکز غیرنظامی، جهت ایجاد رعب و وحشت (کشتار اخیر پناهندگان بی دفاع در اردوگاه قانا در لبنان) ایجاد شکاف بین مبارزان و دولتهای درگیر با اسرائیل در راستای اشاعه فرآیند سازش خاورمیانه از جمله فراگشتهای خنثی می باشد که صهیونیستها با توسل به آن زمینه های نفوذ خویش را هموار می سازند. در این راه بسیاری از مجلات، روزنامه ها و خبرگزاریها و همچنین دولتها و افراد مؤثر و ذی نفوذ در سیاست کشورها و مجامع بین المللی، صهیونیستها را یاری می رسانند.

مآخذ:

  1. داقرتی، ویلیام، جنگ روانی، ترجمه حسین حسینی، پژوهشکده علوم دفاعی، دانشگاه امام حسین (ع) 1372.
  2. ربابعه، غازی اسماعیل: الاستراتیجیة الأسرائیلیة للفترة من (1967ـ1948)، مکتبة المنار، اردن 1983.